مي گويند صبر خدا زياد است در ايران صبر اهل سنت استغفرالله از صبر خدا هم بالاتر رفته است.در سال اول انقلاب تا ملاهاي صفوي جاي پا محكم كنند صحبت از ولايت فقيه در قانون اساسي ننمودند و در پيشنويس آن بحثي بميان نياوردند تا انتخابات فرماليته نوع حكومت و قانون اساسي را اجرا و مردم ساده انگار و خوش خيال شيعه و سني را فريفته و بنام اسلام ناب محمدي كلاه گشادي بسر همه ملت ايران گذاشتند.در مراحل بعد مجلس خبرگان رهبري را راه اندازي و اصل ولايت وقيح را در آن گنجانده و عملأ يكسوم جمعيت ايران را از حقوق ملي و اعتقادي آنان محروم نمودند.چون در تمام مراحل اجرايي و مقنني و قضايي بايستي اعتقاد مطلق به ولايت وقيح ميداشتند كه عملأ براي معتقدين به اهل سنت مقدور نبود چون همانند برادران شيعه به تقيه اعتقادي ندارند.درپي اعتراضات مردمي اول انقلاب نيروهاي سركوبگر به مناطق اهل سنت جام _گنبد _ كردستان اعزام و مدتها سرزمين هاي آنها اشغال و خرمنهاي كشاورزان در آتش سوخت و در مدارس هم دانش آموزان به خاك و خون كشيده شدند و در مراسم نماز و عروسي آنان نارنجك پرتاپ شد و خيلي از مساجد و مدارس ديني شهيد و با خاك يكسان و حتي كلام خدا قرآن مجيد در فاضل آبهاي مكانهاي فوق دفن گرديد درست همزمان با سيكهاي هند و يهود هاي اسراييل كه مساجد بابلي و الخليل را تخريب نمودند حكام صفوي در يك خط الرأس و به تأسي و همپالگي با آنان در مشهد مسجد شيخ فيض و در شيراز و زابل و بجنورد و ..... مساجد و مدارس علميه ديگر را با نمازگزار و طالبين علم به خاك وخون كشيدند چه علماء طلاب و دانشجويان و آزادمردان و آزاذيخواهانيرا كه به پاي چوبه دار برده و يا در بيمارستانها و زندانها و سياه چالهاي نظام صفوي اعدام و ترور نمودند ودر طي همه اين سالها هم نمايش خيمه شب بازي هفته وحشت را با بهاي گزافي از بيت المال به اجراء در آوردند.
و مولاناهاي اهل سنت هم سالها جوانان را به آرامش دعوت كه بزك نمير بهر مياد............رخش
سنى نيوز: در شهر تهران که از آن با عنوان “ام القرای جهان اسلام!!” یاد می کنند، کلیساها، کنیسه ها و آتشکده های فراوانی برای پیروان اقلیت های دینی وجود دارد اما پیروان مذهب اهل سنت که جمعیتی بیش از ۲۳ درصد کل کشور را تشکیل می دهند و در خود شهر تهران نیز بیش از یک میلیون نفر جمعیت دارند از داشتن یک مسجد در پایتخت ام القرای جهان اسلام!! محروم هستند.
این در حالی است که حکومت هر ساله در یک هفته از ماه ربیع الاول به مناسبت میلاد حضرت رسول (ص) جشن ها، کنفرانس ها، مراسم ها و همایش های بسیاری با نام “بزرگداشت هفته وحدت” میان شیعه و اهل سنت با هزینه ای بسیار هنگفت و تبلیغاتی خیره کننده برگزار می کند.
مسجد اهل سنت در تهران از سال ۵۷ تاکنون به رویایی برای اهل سنت و هم چنین نمادی برای نمایش دروغین بودن وعده های حکومتی وحدت در این ۳۲ سال تبدیل شده است.
به راستی وجود یک مسجد اهل سنت در تهران برای حاکمیت چه ضرری می تواند داشته باشد که کنیسه ها، کلیساها و آتشکده های تهران ندارند؟ چه سیاستی در این میان است که از ساخت مسجد در تهران با عنوان “خط قرمز نظام” یاد می شود؟
ساخت مسجد اهل سنت در تهران، دردی است نشأت گرفته از حس تبعیض و آپارتاید مذهبی بر پیکره اهل سنت ایران و معنایی دیگر برای شهروند دوم یا سوم بودنشان در جامعه ای که “آزادی” را شعار می داد و برادری را وعده.
تبلیغات دروغین هفته وحدت گاهی ما را هم مبهوت می کند که نکند در حکومت عدل “عمربن عبدالعزیز” و در آرمانی کشوری اسطوره ای قرار داریم و خودمان هم خبر نداریم!! و ما هم متحیر از آنانی که با چهره هایی طلبکار دم از وحدت اسلامی می زنند و وجود مسجد اهل سنت در تهران تحمل نمی کنند با خودمان می گوییم: والیان شهری که کنیسه و کلیسا و آتشکده دارد چگونه وحدت و خط قرمزی به نام “مسجد اهل سنت” را با هم جمع می کنند؟ و می رسیم به این جا که چون حیا نباشد جمع نقیضین هم ممکن است.
این ماجرا زمانی جالب تر می شود که وجود نمازخانه های خصوصی و شخصی اهل سنت در تهران هم تحمل نمی شود. اهل سنت در تهران که مومن ترین قشر جامعه را تشکیل می دهند به سبب عدم وجود مسجد برای اقامه نماز در ام القرای جهان اسلام!! گاهی به سفارت های کشورهای خارجی هم چون سفارت پاکستان، مالزی، عربستان و … می رفتند تا نمازهای جمعه شان را برگزار کنند که آن هم تحمل نشد؛ به سفارت خانه ها هشدار داده شد و آن ها هم بالاجبار تعطیل کردند. اهل سنت در تهران سال هاست که در نمازخانه هایی خصوصی و شخصی نمازهای یومیه و جمعه ی خود را برگزار می کنند که آن را هم تحمل نکردند و نمازخانه ها را تعطیل و پلمپ نمودند و پیش نمازش را هم بازداشت. از برگزاری نماز عیدین هم ممانعت به عمل آوردند و این گونه شد که حاکمیت معنایی تازه و بدیع از وحدت اسلامی را به نمایش گذاشت.
اهل سنت تهران، هیچگاه از رحمت خداوند نا امید نمی شوند اما به طور کلی چشم امید از ساخت یک مسجد در تهران بسته اند، چه حتی با توجه به موج فشارها به اهل سنت و پلمپ نمازخانه های خصوصی و شخصی در تهران (و حتی مساجدی در دیگر شهرهای ایران هم چون تایباد و …) و بازداشت علما و پیشنمازان اهل سنت، امید به خواندن نماز جماعت هم جز در خفا ندارند و این ها همه تداعی می کنند صدر اسلام را، آن گاه که مسلمین قبل از هجرت، همه در خفا نماز می خواندند.
داستان هفته وحدت و این مسائل بیش تر به سخن آن ظریف ماند که گفت: “ما را به خیر تو امید است، شر مرسان” .
باری، لیستی که در زیر قرار داده شده است نام کلیساها، کنیسه ها و آتشکده های تهران است که منابع جمع آوری آن ها هم در انتهای آنان درج شده است تا نشانی هریک از آن ها نیز مستند بر مطلب باشد. تصاویری که در ذیل خواهید دید، تصاویری است که تارنمای ناجی کرد از کلیساها و کنیسه ها و آتشکده تهران در منابع اینترنتی جمع آوری کرده است.
لازم به ذکر است که ما بر آن نیستیم که خدای ناکرده با درج این تصاویر خواهان اعمال فشار به این اقلیت های دینی باشند چرا که در نظر ما، حق قانونی و شرعی و انسانی آنان است که مراسم دینی خود را آزادانه در محل عبادت خویش برگزار کنند و احدی هم حق اعمال فشار بر آن ها را ندارند. سخن ما آن است که وقتی آن ها هم چنین حقی دارند چرا اهل سنت ندارد؟!
کلیساهای مسیحیان تهران:
دیر خواهران حضرت مسیح، دیر خواهران روحانی، کلیسای ارتودکس روس، کلیسای ازتدوکس یونان، کلیسای انجیلی، کلیسای آشوری حضرت توما، کلیسای انجیلی ارامنه حضرت یوحنا، کلیسای انجیلی امانوئل، کلیسای انجیلی حضرت پطرس، کلیسای انجیلی نور، کلیسای برادران آشوری، کلیسای پرسبتری کره ایها، کلیسای تادئوس موس بارتوقی، کلیسایث تار گمانچاس مقدس، کلیسای حضرت ابراهیم، کلیسای حضرت مریم، کلیسای ژاندارک، کلیسای سرکیس مقدس، کلیسای گریگورلوسارویچ مقدس، کلیسای گورگ مقدس، کلیسای مارگیوکیس، کلیسای مریم مقدس، کلیسای میناس مقدس، کلیسای وارطان مقدس (منبع: ناجی کرد - سایت شبکه سازان درسا)
مقدس، کلیسای وارطان مقدس (منبع:سایت شبکه سازان درسا(
کنیساهای یهودیان تهران:
کنیسای ابریشمی، کنیسای یوسف آباد، کنیسای باغ صبا، کنیسای حییم، کنیسای پسیان، کنیسای دانیال – لهستانی ها، کنیسای عزرا یعقوب، کنیسای دروازه دولت، کنیسای اتفاق، کنیسای سیدخندان، کنیسای زرگریان، کنیسای رفیع نیا، کنیسای خراسانی ها، کنیسای عبدالله زاده، کنیسای راه دانش، کنیسای پل چوبی، کنیسای عزیز خان، کنیسای اتحاد – ژاله، کنیسای لویان، کنیسای کهن، کنیسای ملا حنینا، کنیسای حکیم آشر، کنیسای سرای سالمندان، کنیسای هارامبام، کنیسای کوروش، کنیسای گیشا، کنیسای نصرت، کنیسای اورشرگا، کنیسای فخرآباد، کنیسای طرشت (منبع: سایت رسمی جامعه یهودیان ایران(
قضاوت بماند برای عاقلان و منصفان قوم… .
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر