روزنامه خراسان: «ضامنجان» نام روستايي است در ۱۵کيلومتري شهر اراک مرکز استان مرکزي. همان جايي که آن را قطب دوم صنعتي کشور خوانده اند گزارش ميداني گزارشگر خراسان از روستاي ضامنجان حاوي نکات تکان دهنده اي از زندگي يا به عبارتي مرگ تدريجي ۷۰ معلول در اين روستا است که بدون ابتدايي ترين امکانات و بي هيچ حمايتي روزگار سپري مي کنند آن ها دردمند و نيازمندند، کم توقع و شاکر و چشم انتظار کمک و حمايت، هرچند دستگاه ها و نهادهاي مسئول دست رد به سينه آنها زده اند.
نعمت 46 ساله با 8 سال معلوليت جسمي و حرکتي ،اکبر 34 ساله ، زهرا 18 ساله ، مرضيه 37 ساله و احمد 27 ساله همه معلول ذهني از يک خانواده ، ايمان 30 ساله معلول گفتاري و ذهني ، معصومه 31 ساله معلول ذهني ، مريم و محبوبه و علي هر سه معلول ذهني با مشکلات روحي و رواني 19 ، 16 و 40 ساله از يک خانواده ، عقيل ، خديجه ، مهدي ، اکرم ، ابوالفضل ، مريم و هادي از 40 تا 10 سال معلولان ذهني با مشکلات گفتاري و شنوايي و کمخوني و ضعف در بينايي فرزندان اعظم که از پوکي استخوان، آسم و مشکل قلبي رنج ميبرد و آب مرواريد سوي چشمانش را گرفته است ، محسن ، خداداد و خدا رحم معلولان ذهني با مشکلات روحي رواني پيشرفته و ... عذرا نابيناي مطلق که آبله از چشمانش دو حفره گود رفته در صورت پرچين و چروک ساخته همراه با 60 معلول جسمي ، حرکتي ، کمتوان ذهني ، روحي – رواني ، نابينا ، ناشنوا و ناتوان گفتاري در شرايطي سخت و دشوار در آلونکهايي خشت و گلي فاقد آب لولهکشي ، دستشويي و حمام و محروم از حمايتهاي درماني و خدمات دفترچه بيمه ، با اندک فاصله از يکديگر زندگي که نه گذران عمر ميکنند . نعمت وعذرا و 68 معلول ديگر نه در يک آسايشگاه يا مرکز نگهداري معلولان که در روستايي در 15 کيلومتري شهر اراک که در قطب دوم صنعتي کشور، واقع شده است زندگي ميکنند. آسمان غبارگرفته و غرق در دود شهر اراک را در کمربندي شمالي که پشت سر بگذاري ودر ضلع شرقي جاده به سرازيري شهر سنجان که يکسالي است با تغيير در تقسيمات کشوري نام شهر را يدک ميکشد و از مواهب شهر فقط افزايش تعداد خودروها و تخريب باغات را به غنيمت برده بپيچي ، دامن غرق در شقايق و گلهاي وحشي ، در باغهاي مخروبه که آماده شدهاند براي انبوهسازان مسکن مهر ، روحت را مينوازد . از سنجان تا «ضامنجان» ، مقصد ما ، روستايي چسبيده به اين مکان تازه شهر شده راهي نيست . اصلا خيال ميکني جزئي است از سنجان مسير سراشيبي است با شيبي تند که تصور عبورش در زمستان و تن يخ زده زمين دلهره در دل ميآورد اما تماشاي زيبائيهاي طبيعياش که هنوز رنگ شهري شدن نگرفته سرخوشت مي کند. از دور ورودي ضامنجان ، 7 پل متصل به هم با طاقهاي يکنواخت و سنگچينهاي قديمياش که هنر معماري هاي قديم را يادآوري مي کند که پيدا ميشود ميتواني نشانههايي از روستا بيابي ، 5 دهانه پل بر روي رودخانهاي زده شده که چند سالي است خشک شده اما بر روي لجنهاي مرطوبش که آب باريکهاي از زير آن در جريان است علفهاي خودرو و گلهاي زرد وحشي و شقايق جاخوش کردهاند . شيب تند با سطحي صاف يکباره ميشکند و باقيمانده مخروبه کوره پزخانه آجر به چشم ميآيد در ميان خاک رس قرمز و ستون کوتاه آجرهاي با نظم برهم چيده شده ميتوان ردپاي پير و جوان و خرد و کلان که پاي در گل سرد ميکوبيدند، خشت مي زدند و در کوره داغ ميچيدند را تجسم کني . با آن که نزديک به ميانه روز است اما از هياهو و شور زندگي جز چند زن و مرد کهنسال نشسته در آفتاب بر آستانه خانههاي روکار سنگي نوساز ، آجري قديمي و خشت و گلي فرسوده که با چشم ورود غريبهاي را کنجکاوانه دنبال ميکنند نشاني نميبيني . نه صداي بعبع گوسفندان و نه شيطنت و بازيگوشي بزغالههاي چموش، تنها پيرمردي الاغ سوار آرام عبور مي کند.
روستا هم محله غني و فقير دارد !
مقصد ما خانه کوهپايهنشينان بالانشين روستاست اما پائيننشينهاي فقير در روستاي ضامنجان در بالادست زندگي ميکنند 70 معلول شناخته شده در ليست « اعظم حسينجاني» مجري طرح CBR ، دختري ساده از جنس همين روستا ، که در جمعآوري اطلاعات معلولان به ارتباط تلخ تنگدستي و فقر با معلوليت خانوادههايي که هر کدام از حداقل 2 تا 7 معلول در کلبههاي فقيرانه خود دارند ، پيبرده است . خانم حسينجاني که به نظر خودش بيشتر معلولان روستا را شناسايي کرده ميگويد : از جمعيت هزار و850 نفري ضامنجان تاکنون 70 معلول را در محله فقيرنشين شناسايي کرده که اکثر آنان در خانههاي فرسوده خشت و گلي فاقد آب لولهکشي با حداقل امکانات زندگي ميکنند و از هر گونه خدمات حمايتي و بيمهاي محرومند او ميگويد : روستا هم محله بالا و پائين دارد مثل شهر.
وعده حمايت و ديگر هيچ
او که اطلاعات جمعآوري شده را از ديماه سال 89 به بهزيستي براي پيگيري تحويل داده است با توجه به اين که برخي از معلولان شناسايي شدهاش ظاهرا تحت پوشش کميته امداد و بهزيستي هستند اما به دليل ناتواني در مراجعه و پيگيري مدتهاست پروندههايشان بسته ورها شده است، ميگويد : با ديدن فقر و محروميت و تنگدستي از يک سو و به فراموشي سپرده شدن اين انسانهاي دردمند، بر آن شدم به گونهاي شور زندگي را با مهارت آموزي و ايجاد خودباوري در آنها ايجاد کنم اما با دستان خالي و به تنهايي نميتوانستم به همين دليل از تنها متولي معلولان « بهزيستي» درخواست کمک کردم اما کارشناس توانبخشي اداره شهرستان اراک گفت فعلا که اعتبار نداريم اگر برسد ميتوانيم 800 هزار تومان وام بدون برگشت بدهيم . خانم حسينجاني که از وعده تحقق نيافته بهزيستي مأيوس شده به استانداري مراجعه ميکند اما آن جا هم وعده اعتبار ميشنود و او را به صندوق مهررضا حواله ميدهند مسئولان صندوق مهررضا هم از نبود هرگونه اعتبار در اين خصوص ميگويند . به جهاد کشاورزي سرميزند ميگويند چون طرح مرتبط با جهاد نيست کمکي نميتوانند بکنند، به ميراث فرهنگي و صنايع دستي مراجعه ميکند آنها ارايه آموزش و آموزش بازاريابي را منوط به سرمايه اوليه مي کنند. خانم حسينجاني که خود بومي ضامنجان است و افراد متمکن بسياري را در بازار که اهل اين روستا و ساکن اراک هستند ميشناسد لاجرم به سراغ آنها ميرود اما به قول خودش حتي از هم وطنانش هم خيري نميبيند .
24 معلول سرپرست خانوار
او ميگويد : اين معلولان افرادي آبرودار و مظلومند که هيچکس آنها را نميشناسد ، 24 نفر از آنها سرپرست خانوارند و در فقر مطلق زندگي ميکنند از اين تعداد 5 خانواده همگي معلول از انواع معلوليتهاي ذهني و حرکتي و جسمي هستند و آنها که سالمند حتي مکاني براي سکونت ندارند و براي زنده ماندن چشم به دست ساکنان محروم چون خود دوختهاند .
در ليست 70 نفره خانم حسينجاني فقط 6 نفر شاغل – کارگر فصلي – هستند و يکي هم کارگر صفر بازنشسته است وضعيت مسکن همه آنها بسيار نامناسب و حداقل شرايط زندگي ندارد برخي حتي از داشتن دستشويي و حمام و آشپزخانه نيز محرومند ،زندگي در يک اتاق گلي بدون امکانات. 7 نفر از آنان مطلقه و بيوه ، 14 نفر داراي چند نوع معلوليت با هم ، 4 طفل معلول حرکتي ،2 کودک سرطاني و کليوي با عارضه پيشرفته قلبي ( سوراخ دريچه ميترال ) ، 7 نفر بيسرپرست و 13 معلول مسن بدون حامي . از اين معلولان 17 نفر معلول ذهني ،13 نفر روحي رواني ،9 نفر بيمار صرع ،4 نفر نابينا ، 11 نفر کر و لال و 14 نفر مشکل حرکتي دارند که 7 نفر آنها در مقطع ابتدايي با عارضه صرع مشغول تحصيلند .
فقر علت پيشرفت معلوليت معلولان
از سربالايي تند که بالا ميرويم سرپيچ خانه نعمت است معلول سرپرست خانوار اگر چه ظاهرا تحت حمايت کميته امداد است اما همسرش ميگويد : جز ساخت اين اتاق که در حياط خانه مادر شوهرش است مستمري هر سه ماه يکبار ، 60 هزار تومان و گاهي لباسهاي نيمدار و مندرس چيزي از کميته امداد دريافت نميکنند. همسر نعمت که 8 سال است پس از معلوليت همسرش در خانه ديگران کار ميکند تا چرخ زندگي را بچرخاند محروم بودن از آب لولهکشي ،آشپزخانه ، دستشويي و حمام را درد مضاعفي در کنار ديگر دردها و محروميتهايش عنوان کرده و ميگويد : نعمت کارگر کورهپزخانه آجر بود آن قدر در گل خيس پازد که روماتيسم گرفت اما چون هزينه درمان نداشتيم دست و پاهايش تغيير حالت داد و خشک شد و پس از يک سکته مغزي به کلي حرکت را از دست داد . به گفته او نعمت الان دو سال است که ديگر دارو هم مصرف نميکند چون نميتواند هزينههاي آن را تامين کند. دختر نعمت پس از دوره ابتدايي چون هزينه رفت و آمد به سنجان را براي ادامه تحصيل نداشته ترک تحصيل کرده اما مادر پسرش را به اميد آن که کسي شود و بار درد را از شانههاي او بردارد با هر جان کندني هست تا دبيرستان رسانده است .
کودکي يکساله با عارضه کليوي بدون سرپرست
سمانه کودک يکساله بدون سرپرست را که مادرش بيمار رواني و فراري است و پدرش زنداني ، پدربزرگ فقيرش سرپرستي ميکند او مبتلا به عارضه کليوي است اما چون کسي نيست تا هزينههاي درمانش را متقبل شود پدربزرگ و مادر بزرگ مغموم هر لحظه با پيشرفت بيماري مرگش را انتظار ميکشند !؟
عباس نوزادي با قلب سوراخ
عباس نوزاد 4 ماهه که با حفرهاي در قلب متولد شده يک بيمار است نه معلول ، او نيز در فقر مطلق در خانهاي کوچک و حقيرانه ماندن را در گرسنگي و درد تجربه ميکند !؟
مادر بيمار ، 7 فرزند معلول و 2 نوه عقب مانده ذهني
اعظم که از کودکي فقر را آزموده و در پشتدار قالي با خون دل و درد اندام نقش ماندگار غم را تصوير کرده ، در سن 13 سالگي با اجبار نامادري به عقد مردي 48 ساله معلول ذهني درآمده حاصل زندگي اجباري مشترک او 9 فرزند که 7 تا از آنها داراي معلوليتهاي مختلف ذهني ،روحي رواني ، کمخوني ،کر و لال و کم بينا هستند ميباشد او دو نوه کوچک نيز با معلوليت ذهني دارد . اعظم در تک اتاقي تميز و مرتب که تنها پوشش آن روفرشي سرمهاي رنگي است دو دختر کرو لال ، پسري با عارضه کمخوني پيشرفته و دختري کم بينا را تنها با مستمري هر سه ماه يکبار ، 70 هزار تومان ، کميته امداد سرپرستي ميکند به گفته اعظم منيژه دختر کم بيناي او از 5 سالگي کمک خرج او بوده و با کار توان فرساي کارگري ساختمان ، کارگر آجر و خاک ،کارگر خانه و ... تا امروز او را ياري کرده است اعظم و فرزندان معلولش با دهها پرونده پزشکي که ناتوان در پرداخت هزينههاي درمانش هستند از نبود حامي گلايه ميکنند !؟
بهزيستي : اعتبار نرسيده اگر برسد شايد 100 هزار تومان سهميه ضامنجان باشد
احمدلو کارشناس توان بخشي اداره شهرستان اراک ضمن تاييد موضوع پيگيري خانم حسينجاني با اشاره به اين که هنوز اعتباري براي اجراي طرح CBR به استان اختصاص ندادهاند با اطمينان اندک ميگويد : اگر اعتبار برسد با توجه به تعداد بالاي روستاها در شهرستان ، 100 هزار تومان شايد بتوانيم به ضامنجان اختصاص دهيم !؟ اما وفايي معاون توان بخشي بهزيستي استان مرکزي که پرداخت هزينه دفترچه بيمه 19 هزار و 500 تومان و خدمات بيمه تکميلي تا 11 هزار و 500 تومان را براي هر معلول ، معرفي نامه براي استفاده از خدمات رايگان درمان ، پرداخت 30 تا 60 هزار تومان کمک هزينه نگهداري معلول به خانوادههايشان ، اشتغال معلولان بر اساس قانون ماده 7 اشتغال معلولان و معرفي به صندوق مهر رضا براي دريافت تسهيلات تا سقف 15 ميليونتومان را از جمله اقدامات حمايتي بهزيستي از معلولان عنوان ميکند اطلاعي از وضعيت معلولان ضامنجان و طرح CBR در آن جا ندارد او که از طريق خبرنگار ما از موضوع ، پس از گذشت 5 ماه از ارائه فهرست آنها به بهزيستي ، مطلع شده کمبود اعتبارات را مشکل اصلي در خدمات رساني به 210 هزار معلول استان ميداند به گفته وفايي براي معلولاني که داراي دفترچه بيمه روستايي هستند بهزيستي نميتواند در قالب حمايتهاي درماني مداخله نمايد !!
جهادکشاورزي : در بحث زمين و تسهيلات کمک ميکنيم
نصراللهي معاون برنامهريزي و اشتغال سازمان جهادکشاورزي از موضوع مراجعه مجري طرح CBR اظهار بياطلاعي ميکند اما به خبرنگار ما قول ميدهد در صورت مراجعه مجري طرح به دفترش در زمينه اعطاي زمين و ارائه تسهيلات بر حسب تواناييهاي هر معلول به لحاظ اقدامات انسان دوستانه حمايت ميکند.
استانداري : اگر بودجهاي از سال قبل مانده باشد پرداخت ميکنيم
فرخي مديرکل دفتر روستايي استانداري مرکزي که از اصل موضوع اظهار بياطلاعي ميکرد با بيان اين که امسال هنوز اعتباري در بحث کمک به روستاها و دهداريها نرسيده ميگويد : به مسئولين طرح CBR بگوئيد مراجعه کنند اگر از سال گذشته چيزي اعتبار مانده باشد سعي ميکنيم حمايت کنيم او درباره اعتبار سال گذشته و مصوب امسال چيزي نمي گويد!
صندوق مهرامام رضا
سوسنآبادي مسئول صندوق مهر امام رضا در شهرستان اراک که اين موضوع را متوجه بهزيستي ميداند ميگويد : هر کجا مسئولان ميمانند به صندوق پاس ميدهند ما هيچ اعتباري نداريم .
خانه بهداشت : تنها 10 معلول ويزيت ميشوندو هزينه دارو با خودشان است
اکرم السادات رضايي يکي از سه نفر کارکنان خانه بهداشت ضامنجان که خود از افراد بومي روستاست با توجه به شناختي که از خانواده معلولان دارد مشکلات هزينه درماني و معيشتي آنان را تاييد کرده و ميگويد : از اين تعداد فقط حدود 10 معلول رواني تحت درمان قراردارند که مراجعه ميکنند و ماهي يکبار توسط پزشک ويزيت رايگان ميشوند اما هزينههاي دارو با خودشان است . به گفته او تا چند سال قبل بيماران نيازمند از دريافت داروي رايگان بهرهمند بودهاند که بيش از يکسال است اين سهميه قطع شده است . خانم رضايي ميگويد : چون در روستاي ضامنجان داروخانهاي وجود ندارد معلولان ناچارند براي تهيه داروهايي که پزشک همراه ندارد و در نسخه آنها آمده به اراک مراجعه و با نسخه آزاد دارو بگيرند او تعداد خانوادههاي معلول بهرهمند از دفترچه بيمه روستايي را اندک عنوان کرده و ميگويد : دفترچه چندان برايشان کارآمد نيست و ناتواني در پرداخت هزينههاي درماني سبب وخامت حال آنان و يا قطع درمان شده است .
رئيس شوراي روستا : تا به حال سري به معلولان نزدهايم و برنامهاي براي حمايت نداريم
عبداله ابوالقاسمي رئيس شوراي روستاي ضامنجان با توجه به شناختي که از اهالي روستا دارد و همه معلولان را به نوعي ميشناسد وضعيت نامناسب زندگي و گذران در شرايط بسيار سخت آنان را تاييد کرده و ميگويد : وضعيت بسياري از آنان طوري است که اگر کمکهاي مردم نبود تا حالا مرده بودند او درباره برنامههاي شورا براي شناسايي و کمک به آنان ميگويد : شورا تا به حال اقدامي درباره آنها انجام نداده و چون در حوزه وظايفي که فرمانداري براي شوراها تعريف کرده چنين موضوعي نيامده است حتي در زمينه شناسايي و اعلام اسامي آنها نيز اقدامي انجام ندادهايم . رئيس شوراي روستاي ضامنجان در خصوص خانوادههاي تحت پوشش کميته و محروميت برخي از خانوادههاي معلولان از حداقل امکانات رفاهي و بهداشتي مثل آب لولهکشي و حمام و دستشويي ميگويد : در اين مدت ( 4 سال ) شورا 6 نيازمند را شناسايي و به کميته معرفي کرده و تاکنون کميته 4 واحد 4 ديواري (اتاق) براي آنان احداث کرده اما خدماتي چون لولهکشي آب و ساخت حمام و دستشويي را به خودشان واگذار کرده تا پس از ساخت با تحويل فاکتور هزينه آن را از کميته دريافت کنند که البته انجام اين کار در توان اين خانوادهها با توجه به اين که بدون شغل و درآمد هستند نيست او از اين که کميته امداد آيا سري به معلولان ميزند يا نه و چه حمايتي ميکند بيخبر است اما ميگويد : ما خودمان از کميته گله داريم امسال در سفر مشهد هيچ يک از اين معلولان نيازمند در فهرست سفر نبودند و کساني در ليست بودند که غالبا توان مالي خوبي دارند!مراجعه مجدد مسئول طرح CBR و امروز و فرداي مسئولين
تلاشهاي مجري طرح CBR ضامنجان که پس از تماس تلفني خبرنگار ما با مسئولان استانداري ، جهاد و بهزيستي مجدد پيگير موضوع شده بود با امروز و فردا کردن و پاس دادن او بدون نتيجه ماند . معلولان محروم ضامنجان زندگي توأم با رنج و درد را با اميد به فردا سپري ميکنند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر