هزاران سال قدمت تاریخی نشتیفان و تمدن کهن آن

هزاران سال قدمت تاریخی نشتیفان و تمدن کهن آن

۱۳۹۰ خرداد ۳۱, سه‌شنبه

درسی از بودا



می گويند بودا هر گاه با بی احترامی يا بد رفتاری کسی مواجه ميشده...از او تشکر می کرده !

وقتی علت را می پرسيدند.. بودا می گفته : زندگی آينه ای است که ما خود را در آن می بينيم. نوع رفتار ديگران با ما نشانه وجود منشاء آن نوع رفتار در خود ماست که بعنوان همسان جذب شده است.

و بدینگونه می توان عیوب خود را یافت. اگر مخالفان خود را به‌ پای چوبه‌ی اعدام می کشانی ! بدان‌ صاحب عقلی هستی بسان طناب .

و اگر مخالفان خود را به‌ زندان می فرستی! بدان صاحب عقلی هستی بسان قفس .

و اگر با مخالفان خود به‌ جنگ درمی افتی! بدان صاحب عقلی هستی بسان چاقو .

و اما اگر با مخالفان خود به‌ بحث و گفتگو می پردازی و آنها را متقاعد می سازی و به‌ سخنان حق آنها قناعت می کنی!

بدان صاحب عقلی هستی‌ بسان عقل !!

کدام یک را سوار می کنید ؟
يك شركت بزرگ قصد استخدام تنها يك نفر را داشت. بدين منظور آزموني برگزار كرد كه تنها يك پرسش داشت. پرسش اين بود :

شما در يك شب طوفاني سرد در حال رانندگي از خياباني هستيد. از جلوي يك ايستگاه اتوبوس در حال عبور كردن هستيد. سه نفر داخل ايستگاه منتظر اتوبوس هستند.

يك پيرزن كه در حال مرگ است. يك پزشك كه قبلاً جان شما را نجات داده است. يك خانم/آقا كه در روياهايتان خيال ازدواج با او را داريد. شما مي‌توانيد تنها يكي از اين سه نفر را براي سوار نمودن بر گزينيد. كداميك را انتخابخواهيد كرد؟ دليل خود را بطور كامل شرح دهيد
:

پيش از اينكه ادامه حكايت را بخوانيد شما نيز كمي فكر كنيد ....

...........

..........

........

.......

......

.....

.....

...

..

.

قاعدتاً اين آزمون نمي‌تواند نوعي تست شخصيت باشد زيرا هر پاسخي دليل خاص خودش را دارد.

پيرزن در حال مرگ است، شما بايد ابتدا او رانجات دهيد. هر چند او خيلي پير است و به هرحال خواهد مرد.
شما بايد پزشك را سوار كنيد. زيرا قبلاً او جان شما را نجات داده و اين فرصتي است كه مي‌توانيد جبران كنيد. اما شايد هم بتوانيد بعداً جبران كنيد.
شما بايد شخص مورد علاقه‌تان را سوار كنيد زيرا اگر اين فرصت را از دست دهيد ممكن است هرگز قادر نباشيد مثل او را پيدا كنيد.

از دويست نفري كه در اين آزمون شركت كردند،
تنها شخصي كه استخدام شد دليلي براي پاسخ
خود نداد. او نوشته بود :
سوئيچ ماشين را به پزشك مي‌دهم تا پيرزن را
به بيمارستان برساند و خودم به همراه همسر
روياهايم متحمل طوفان شده و منتظر اتوبوس
مي‌مانيم.

پاسخي زيبا و سرشار از متانتي كه ارائه شد
گوياي بهترين پاسخ است و مسلما همه
مي‌پذيرند
كه پاسخ فوق بهترين پاسخ است، اما هيچكس در
ابتدا به اين پاسخ فكر نمي‌كند. چرا؟

زيرا ما هرگز نمي‌خواهيم داشته‌ها و
مزيت‌هاي خودمان را (ماشين) (قدرت) (موقعيت)
از دست بدهيم. اگر قادر باشيم خودخواهي‌ها،
محدوديت ها و مزيت‌هاي خود را از خود دور
كرده يا ببخشيم گاهي اوقات مي‌توانيم
چيزهاي بهتري بدست بياوريم.

تحليل فوق را مي‌توانيم در يك چارچوب علمي‌تر نيز شرح دهيم: در انواع رويكردهاي
تفكر، يكي از انواع تفكر خلاق، تفكر جانبي است كه در مقابل تفكر عمودي يا سنتي قرار مي‌گيرد.

در تفكر سنتي، فرد عمدتاً از منطق، در
چارچوب مفروضات و محدوديت‌هاي محيطي خود،
استفاده مي‌كند و قادر نمي‌گردد از زواياي
ديگر محيط و اوضاع اطراف خود را تحليل كند.

تفكر جانبي سعي مي‌كند به افراد ياد دهد كه
در تفكر و حل مسائل، سنت شكني كرده، مفروضات
و محدوديت ها را كنار گذاشته، و از زواياي
ديگري و با ابزاري به غير از منطق عددي و
حسابي به مسائل نگاه كنند.

در تحليل فوق اشاره شد اگر قادر باشيم
مزيت‌هاي خود را ببخشيم مي‌توانيم چيزهاي
بهتري بدست بياوريم.

شايد خيلي از پاسخ‌دهندگان به اين پرسش،
قلباً رضايت داشته باشند كه ماشين خود را
ببخشند تا همسر روياهاي خود
را به دست آورند. بنابراين چه چيزي باعث
مي‌شود نتوانند آن پاسخ خاص را ارائه كنند.

دليل آن اين است كه به صورت جانبي تفكر نمي‌كنند. يعني محدوديت ها و مفروضات معمول را كنار نمي‌گذارند. اكثريت شركت‌كنندگان خود را در اين چارچوب مي‌بينند كه بايد يك نفر را سوار كنند و از اين زاويه كه مي‌توانند خود راننده نبوده و بيرون ماشين
باشند، درباره پاسخ فكر نكرده‌اند.

هیچ نظری موجود نیست: