اين كه گوگل همه جوره بفكر كارمنداش هست يك موضوع انكار ناپذيره ولي آيا شما اسم اين روتوجه به كارمندان مي زاريد يا به نوعي سر اونها رو گرم كردن؟
مصداق همون پخش موسيقي براي گاوها موقع شيردهي كه ميزان شيردهي اونها رو افزايش مي داد. حالا كمي وارد عمق قضيه مي شيم تا بهتر اهداف گوگل رو براي اين كار درك كنيم.
مسئولين ارشد بخش كارمندان گوگل به يك نتيجه مهم دست يافته اند: مهندسان و كارمندان مملو از علم ما انتظار دارند كه به خاطر علمشان به آنها رسيدگي شود، نه اينكه صرفا يك كارمند رسمي ساعت 9 تا پنج باشد (nine to five) . اين شناخت يعني ما طوري به كارمندان خود خدمات مي دهيم كه ماكزيموم (حداكثر) كارايي خود را در ساعات كاري ارائه كنند.
حال گوگل براي جذب هر كارمند كار آمد ده استراتژي بسيار موثر را براي خود دارد: بينيد!
مصداق همون پخش موسيقي براي گاوها موقع شيردهي كه ميزان شيردهي اونها رو افزايش مي داد. حالا كمي وارد عمق قضيه مي شيم تا بهتر اهداف گوگل رو براي اين كار درك كنيم.
مسئولين ارشد بخش كارمندان گوگل به يك نتيجه مهم دست يافته اند: مهندسان و كارمندان مملو از علم ما انتظار دارند كه به خاطر علمشان به آنها رسيدگي شود، نه اينكه صرفا يك كارمند رسمي ساعت 9 تا پنج باشد (nine to five) . اين شناخت يعني ما طوري به كارمندان خود خدمات مي دهيم كه ماكزيموم (حداكثر) كارايي خود را در ساعات كاري ارائه كنند.
حال گوگل براي جذب هر كارمند كار آمد ده استراتژي بسيار موثر را براي خود دارد: بينيد!
استراتژي اول: استخدام كميته اي) هر كس خواهان استخدام در گوگل باشد بايد حداقل با 6 نفر مصاحبه انجام دهد، هر مصاحبه يك بعد از فرد را پوشش مي دهد و در نهايت فرد با نظر كميته ناظر استخدام مي شود. اين استراتژي از اويل كار گوگل به كار برده شده و گفته مي شود با اينكه كمي پروسه (فرآيند) استخدام را طولاني مي كند ولي به هر حال سود زيادي عائد گوگل شده است ( همين كه از كارمنداش ضرر نكرده يه سود خيلي بزرگه)
استراتژي دوم حذف نيازها و دل مشغولي هاي هر كارمند از مشغله او مي باشد. يعني گوگل تغذيه سالم، شستشوي ماشين، حمل و نقل با توبوس، ورزش، اتاق هاي ماساژ، اصلاح و آرايش مو و خيلي ديگر از مواردي را كه ممكن است كارمند را مشغول خود كند براي آنها تامين مي كند. يك برنامه نويس بايد برنامه بنويسد نه اينكه نگران اتو كردن كت وشلوارش باشد. (اين قضيه براي خود من خيلي جالب است، مصداق يكي از داستان هاي ادبي كه خطيبي زبردست براي پادشاه مصر نامه مي نوشت كه ناگهان متوجه مي شود در خانه آرد ندارد، اين موضوع بقدري آزارش مي دهد كه در نامه رسمي پادشاه مي نويسد “آرد نماند” و متوجه هم نمي شود. مدتي بعد پادشاه مصر اورا فرامي خواند و از مال و منان دنيا و ضروريات زندگي هرچي كه هست در اختيارش قرار مي ده و مي گه : خطيباني مثل شما كه مسئوليت سنگيني بر عهده داريد بايد همه چيزتان تامين باشد تا در اجراي امور خود دچار مشكل و دردسر نشويد)
روش بعدي گوگل جمع كردن همه كنار هم هست. تمام پروژه هاي گوگل مبتني بر تيم اجرا مي شن، و كار تيمي يعني باهم بودن. لذا تو گوگل اتاق كم به چشم مي خوره، كارمندان براي اجراي پروژه معمولا كنار هم هستند و نيازي نيست كه زنگ بزنن، ايميل بفرستند يا … . حتي من شنيدم يكي از مديران عامل يكي از شعبات اتاق خودش رو با بقيه به اشتراك گذاشته بود و خودش هم پيش برنامه نويسان حرفه اي مي نشست و اين رو بهترين راه براي ياد گرفتن موارد تازه مي دونست.
آسان ساختن همكاري راهكار بعدي گوگلي هاست. كارمندان هر هته يكبار از فعاليت هاي خود يك snippet يا يك يادداشت براي همه مي فرستند. اين به اشتراك گذاري مي تونه همه رو از كارهاي بقيه آگاه كنه و گامي موثر در synch يا همسان سازي شارش كاري بحساب مي آد.
آسان ساختن همكاري راهكار بعدي گوگلي هاست. كارمندان هر هته يكبار از فعاليت هاي خود يك snippet يا يك يادداشت براي همه مي فرستند. اين به اشتراك گذاري مي تونه همه رو از كارهاي بقيه آگاه كنه و گامي موثر در synch يا همسان سازي شارش كاري بحساب مي آد.
پنجمين استراتژي استفاده از يك شبكه وب داخلي براي اطلاع رساني به كارمندان هست. به اين شرح كه يك وب در داخل تمام اطلاعات رو در بر داره، مثلا اطلاعات پروژه ها، ميزان پيشرفت اونها و … . حتي گوگل معتقد هست يكي از عواملي كه باعث شد جيميل خيلي موفق از آب دربياد اين بود كه اين سرويس ميل ماه ها در خود گوگل بصورت داخالي بر روي شبكه در حال اجرا بود. اين يعني متخصصين گوگل فرصت كافي براي يافتن خطاها و اصلاح اونها رو داشتند.
تشويق خلاقيت يكي ديگر از راهكارهاي گوگل است. همانطور كه شايد بدانيد كارمندان گوگل 20 درصد از زمان خود را مي توانند صرف كار برروي پروژه هاي خود انجام دهند. حتي يك نرم افزار در شبكه گوگل به عنوان جعبه پيشنهادات دائم در دسترس كارمندان است. كارمندان مي توانند ايده هاي خود را در اين جعبه نوشته و بقيه نيز مي توانند براي آنها نظر صدر كنند يا آنها را رتبه بندي كنند. گفته مي شود بسياري از نوآوري هاي گوگل از همين جعبه به دست مي آيد.
در قانون هفتم گوگلي ها معتقند كه “بيشتر، بيشتر از كمتر مي داند”. اين يعني تصميم گيري بر اساس نظر همه اجرا مي شود. در گوگل مدير عامل يك جمع كننده نظرات است نه صادر كننده راي. تصميم گيري در گوگل اگرچه به اين دليل كمي طولاني مي شود ولي در نهايت بهترين و عامه پسند ترين راي ها صادر مي شوند.
بدصفت نباشيد! اين قانون و شعار گوگل است. در گوگل هيچ كس صندلي پرت نمي كند و اين يعني بالا بردن صبر و احترام كارمندان نسبت به يكديگر. م بر خلاف بسياري از شركت ها كه يك سري مدير هستند و به زير دستان زور مي گويند، گوگل محفل آزادي و آسودگي است.
نهمين قانون گوگل up-to-date بودن است. در هريك از زمينه هايي كه گوگل به فعاليتمي پردازد تعدادي آنايز كننده و متخصص دائم در حال جمع آوري اطلاعات بروز آن زمينه مي باند.
و در نهايت قانون آخر گوگل براي خلق محيطي كاملا كارا و مناسب برگزاري مراسمي در روزهاي جمعه مي باشد. تازه وارد ها معرفي مي شوند. سوال و جواب هايي پرسيده مي شود و از كارمندان به نحوه احسنت پذيرايي ميشود. اين يعني مديران كاملا در جريان كار كارمندان ميگيرند و بالعكس . يك محيط كاملا محيا براي يك كار سرشار از اعتماد
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر