یداله اسلامی :
این روزها که گوش به زنگ شنیدن اخبار تازه هستیم، هرروز خبری از شهادت یکی از جوانان برومند وطن را می شنویم، خبری که از اضافه شدن نامی برنام قربانیان خشونت عریان حکایت دارد. این اخبار را که می شنویم پرسش ساده ای داریم و آن این که جرم این کشته شدگان چیست؟ گناه این جوانان برومند چه بوده است؟
آقایانی که سعی می کنید این کشتار را به آشوبگران نسبت دهید این را پاسخ دهید که چه کسی آشوبگران را در بازداشتگاه های قرون وسطایی برای کشتار جوانان به کار گرفته است؟ چه کسی زندان کهریزک را برپا کرده است؟ کدام قانون اجازه کشتار مردم را داده است؟
امروز که به مدد فناوری ها هجوم وحشیانه آشوبگران به مجتمع های مسکونی, خوابگاه های دانشجویی , اموال همگانی در دسترس است چرا برای برخورد با این آشوبگران دست به کار نمی شوید؟
چرا به جای پاسخگویی، مشتی سخن های بی ارزش به مردم تحویل داده می شود؟ مجتمع مسکونی نمایندگان مجلس درسعادت آباد ومجتمع مسکونی سبحان دونمونه ای است که میگویند مدارک مستندی از حمله کنندگان به آن، در دست است و به آسانی می توان به هویت آنان پی برد. برای شناسایی حمله برندگان به کوی دانشگاه نیز همه چیز در دسترس است جز اراده ای برای برخورد با عاملین این ماجراهای دردناک و ویرانگر. اینک پرسش این است که چه دستی درکار است که عاملان این ماجرا ها به دست قانون سپرده نمی شوند؟ فاجعه بزرگتر این است که جای شاکی ومتهم عوض شده است.
درخاموشی مرگبار دست اندرکاران اداره کشور و فرافکنیها ی بیاندازه وبی مرز. در هنگامه ای که عدالتی در کار نیست. درزمانهای که دروغ سکه رایج زمانه است، ما به عنوان شهروندانی که تاب این همه بی عدالتی وستم و خشونت افسار گسیخته را نداریم باید به کجا پناه ببریم؟ بسیاری از مردم این روزها برای گقتن درد دلی ویافتن راهی کسی را پیدا نمی کنند. آیا اینکه مردم کشوری برای به دست آوردن حقوق اولیه خود هیچ پناهی نداشته باشند و راهی برای دستیابی آنان برای حقوق از دست رفتهاشان نباشد مشکل کوچکی است؟ پرسش این است که چرا برای مردم این سرزمین در کشور خودشان و درجایی که باید خود حاکم باشند چنین سرنوشتی رقم خورده است ؟
ریاست دستگاه قضایی، گویی تازه از خواب سنگین بیدار شده اند که اینگونه با بیانیه ای بی خاصیت، بی عملی شان در برابر آسیب ها ی وارده شده به ملت ستمدیده ایران را نشان می دهند. آقای شاهرودی در جایگاهی نشسته اند که بایستی پاسدار عدالت وحقوق مردم باشند. پرسش این است که آیا قضاوت همگانی دربرابر دستگاه قضایی و ریاست آن دادخواهی وعدالت گستری است ؟
مردم حق دارند که بپرسند که دراین گیرودارها و بگیر وببندها وگرفتن ها وبستن ها وکشتن ها دستگاه قضایی چه کرده است؟ برای اجرای عدالت چه اقدامی کرده است؟ دربرابر موج کشتاری که به راه افتاده، سهم دستگاه قضایی چه بوده است ؟ آقای شاهرودی باید بدانند مردم به کردارهای نیکو نیاز دارند وسخنان به ظاهر زیبا درمان درد گران این روز ها نیست .
می گویند که فرمان رسیده است که زندان کهریزک بسته شود. خواهش می کنم نام گوانتاناما را از لیست نام زندان های خشن حذف کنید. خواهش می کنم نام ابو غریب را هم از لیست زندان های وحشتناک خط بزنید .آزاد شدگان این سه بازداشتگاه پس از رهایی درباره آنچه دراین زندانها گذشته است مطالب فراوانی نوشتهاند .آنچه که اسیران رهاشده ازبند نیروی انتظامی درزندان کهریزک نوشته اند به مراتب خشنتر , وحشیانه تر , غیرقابل باورتر وشوم تر و پلید تر است. امروز به جای بستن زندانی که بیشتر برای سرپوشی بر جنایت است، باید به این پاسخ داده شود که چه کسی و با چه مجوزی آن همه جنایت علیه بشریت را در کهریزک به نمایش گذاشته است؟ زندانیان از کسانی نام برده اند که خود شهوت شکنجه زندانیان راداشته اند آیا نباید بازخواستی عادلانه از این گونه افراد صورت گیرد؟ برای بازنویسی بلاهایی که برسر زندانیان کشتارگاه کهریزک آمده است احساس شرم ونا توانی به آدمی دست می دهد. راستی کدام خشونت کور وجهالت شرم آور می تواند چنین مصیبتی را برای فرزندان این سرزمین به ارمغان آورد؟
ما هنوز ماجرای وب لاگ نویسان وآنچه برسر آنها آمد وپرونده ای که شکل گرفت را از یاد نبردهایم، هنوز هم تصویر زشت آن برخوردها ذهن وروح آدمی را آزار می دهد. داستان مرگ زهرا بنی یعقوب از یادمان نرفته است. دستگاه قضایی در برابر آن حادثه شوم چه نقشی ایفا کرد؟ اگر آقای شاهرودی و دستگاه قضایی آن رخداد را از یاد برده باشند، مردم از یاد نخواهند برد که برسر خانم دکتر زهرا بنی یعقوب چه آورده شد. مردم می پرسند چرا رسیدگی به پرونده ای چنین روشن با ابهامی چنین بزرگ و درد آور همراه شده است؟ شکنجه های وارد شده برهمسر سعید امامی روح وذهنمان را آزرده است . آیا برای اینکه آن ماجرا هرگز رسیدگی نشد پاسخی وجود دارد؟
اینها بیش از هرچیز برای دستگاه قضایی زیان آور وبه اعتماد عمومی بزرگترین ضربه را وارد کرده است. لازم نیست که درسخن از عادل ترین , بهترین , دادگستر ترین و بهترین نظام حقوقی سخن بگوییم. تنها با رفتار درست، با کردار درست و با اقدام مناسب می توانیم تصویری قابل قبول ارائه دهیم. پرسش این است که آیا در ارائه چنین تصویری توفیقی درکا ر بوده است؟
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر