هزاران سال قدمت تاریخی نشتیفان و تمدن کهن آن

هزاران سال قدمت تاریخی نشتیفان و تمدن کهن آن

۱۳۸۸ شهریور ۳, سه‌شنبه

گذر ونظر


عقرب جرار و مار غاشیه

کاوه میرکاظم:
عکس ازایرنا



حکایت وقتی که محسنی اژه ای هم «غیر انقلابی» خوانده می‌شود


قصه چیست؟ شاگردان مکتب حقانی و دوستان مصباح یزدی به پای هم افتاده ‌اند یا همه این ‌ها دعوای زرگری است؟



این سوالی است که پس از برکناری غلاحسین محسنی اژه ‌ای از وزارت اطلاعات به کرات پرسیده می ‌شود. شایعه ‌های متواتری از تصفیه‌ های درون وزارت اطلاعات شنیده می ‌شد که البته با مهر تایید محمود احمدی‌ نژاد همراه شد. او در گفتگوی با شبکه اول صدا و سیما صراحتا اعلام کرد که باید در وزارت اطلاعات تغییرات اساسی اتفاق بیافتد و خبر داد که این کار آغاز شده است.



قاسم روانبخش، عضو هیئت علمی مؤسسه پژوهشی امام خمینی و از شاگردان ارشد مصباح یزدی هم دلیل بركناری اژه ای را تصفیه برخی عناصر ناهمخوان با انقلاب از وزارت اطلاعات دانست كه باید توسط شخص محمود احمدی نژاد انجام می شد.



این دومین باری است که یک چهره قدرتمند از مدرسه حقانی و با سابقه طولانی امنیتی در نظام جمهوری اسلامی در ظاهر به دلیل اختلافات با احمدی نژاد کنار گذاشته می‌شود.



اولین نفر، وزیر کشور سابق دولت نهم و رئیس فعلی سازمان بازرسی کشور یعنی مصطفی پورمحمدی بود. پورمحمدی معاون وزیر اطلاعات در دوران علی فلاحیان بود. سابقه و نقش مصطفی پورمحمدی در در اعدام زندانیان سیاسی در تابستان ۱۳۶۷ و قتل‌های زنجیره‌ ای روشنفکران ایرانی در سال ۱۳۷۷ کرارا بازگقته می‌شود. تقلب و قانون شکنی در انتخابات مجلس هشتم در سال ۱۳۸۶ نیز زیرنظر او در وزارت کشور انجام شد.



سابقه محسنی ‌اژه‌ ای نیز بر کسی پوشیده نیست. همه قاضی مرتضوی را به عنوان قصاب مطبوعات در ایران می‌شناسند اما نباید فراموش کرد که همین محسنی اژه ای ‬مسئول مجتمع قضایی ویژه رسیدگی به جرائم کارکنان دولت از سال ۱۳۷۷ ‬تا ۱۳۸۱ بود و قاضی مرتضوی تحت امر او کار می‌کرد. او نیز سال ‌ها سابقه حضور در مراکز امینتی نظام جمهوری اسلامی دارد و از افراد دخیل در قتل‌های زنجیره‌ای شناخته می‌شود. ببینید قصه به کجا رسیده که حالا عملکرد محسنی اژه ای در وزارت اطلاعات «غیر انقلابی» خوانده می‌شود و مسوولیت کشت و کشتارهای فجیع اخیر از گردن او باز می‌ شود. نمی دانم چرا آدم یاد تمثیل پناه بردن از «عقرب جرار» به «مار غاشیه» می‌افتاد.



حالا در ظاهر این نسل میانسال و بسیار قدرتمند مدرسه حقانی که سابقه بیست سی ساله در مراکز امنیتی داشته اند توسط نسل جوان و البته جسورتر شاگردان مصباح یزدی چون قاسم روانبخش و حسین طائب به چالش کشیده می‌شوند.



همه می‌ دانند که وزارت اطلاعات به طور صوری زیر نظر رییس جمهوری است. در واقع این رهبر است که وزیرش را تعیین می کند و اخبار وزارتخانه را مستقیما دنبال می‌ کند. تعیین دادستان عمومی کشور هم بی صلاحدید و صوابدید آیت الله خامنه ای صورت نمی‌گیرد.



اسباب کشی محسنی اژه ای از وزارت اطلاعات به دادستانی کل کشور فقط یک جابجایی کوچک است. اولین بار در دوران وزارت محسنی اژه ای بود که اتهام متوهمانه انقلاب مخملی زده شد و کار به جایی رسید که پیرزنی ۷۰ ساله به این جرم دستگیر شد تا حالا محمود احمدی نژاد این کار محسنی اژه ای را مسخره کند.



همان طور که پیش بینی کرده ‌ام، امواج سیاهی از قوه قضاییه ساطع می‌شود که فقط و فقط از آن می ‌توان سرکوب‌ های بیشتر منتقدان نظام را انتظار داشت. حلقه قدرتمند مدرسه حقانی و چهره‌های سیاه امنیتی نظام جمهوری اسلامی با سوابق درخشان! در زمینه نقض حقوق بشر حالا همه در سمت‌ های عالی این قوه هستند. محسنی اژه ای در مقام دادستان کل، علی رازینی در مقام معاون حقوقی و توسعه قضایی و ابراهیم رییسی در مقام معاون اول. کمی صبر کنیم جمع بقیه دوستان شان هم جمع می شود. فرق این ها با نسل جوان و «بی‌کله» شاگردان مصباح یزدی این است که کارشان را حرفه‌ ای بلدند و در کمال خونسردی طوری وظیفه را انجام می دهند که نیازی به تمیزکاری های سر آسیمه بعدی نباشد.



خط و نشانی که سید ابراهیم رئیسی دیروز در مراسم سالگرد مرگ لاجوردی کشیده است خود گویای همه چیز هست: «امروز هر کس کلامی بگوید یا مقاله ای بنویسد که موجب شادی دشمنان شود و برایش کف بزنند ، خودش بداند یا نداند، بخواهد یا نخواهد در جریان نفاق حرکت می کند.»

هیچ نظری موجود نیست: