هزاران سال قدمت تاریخی نشتیفان و تمدن کهن آن

هزاران سال قدمت تاریخی نشتیفان و تمدن کهن آن

۱۳۸۹ خرداد ۲۱, جمعه

کشاورزی در قرن 21

مارس 2010

مارس 2010

طولانی ترین مبارزه انسان، تغذیه خود بوده است. این شماره از نشریۀ الکترونیکی ایالات متحده نشان می دهد که چگونه توانایی فنی و مهارت کشاورزی، کلید تغذیه جمعیت رو به افزایش آینده است. جلد: باغ های وسیع در پیرامون شهر آینده در چشم اندازی که توسط هنرمند نقاش کائوکو هلاوو به تصویر کشیده شده است. (عکس از تصاویر گتی©

بزرگترین تولید کنندگان محصولات کشاورزی

 
بر طبق آخرین اطلاعات موجود از سازمان غذا و کشاورزی سازمان ملل[1]، کشورهایی که در تولید محصولات کشاورزی سودمند گوناگون در رأس دیگر کشورهای جهان هستند، بر اساس برداشت محصول در سال 2007 در قسمت زیر می آیند.
کشور--:  محصول --:  تولید
چین --: برنج --: 187 میلیون تن
چین --: گندم --: 109 میلیون تن
آمریکا --: ذرت --: 330 میلیون تن
 فرانسه --: جو--: 5/9 میلیون تن
نیجریه --: گیاه کاساو --: 43 میلیون تن
برزیل --: نیشکر --: 550 میلیون تن

بر اساس ارقام

 
02/1 میلیارد: نفر در سراسر جهان از گرسنگی و سوء تغذیه رنج می برند. 642 میلیون تن از آنها در آسیا و اقیانوسیه، و 265 میلیون در منطقه جنوب صحرای آفریقا زندگی می کنند. (فائو FAO)
148 میلیون: کودک تحت رژیم های غذایی نامناسب بزرگ می شوند. (unitedcalltoaction.org، فایل PDF 574 کیلوبایت)
670.000: کودک بدلیل کمبود ویتامین A سالانه می میرند.
7 به 1: نسبت افزایش دستمزدها و کاهش معلولیت ها به بودجه مصرف شده برای غنی سازی ویتامین A.
28 به 1: نسبت مصرف بودجه برای ید دار کردن نمک. (USAID)
84 به 1: نسبت مصرف بودجه در غنی سازی آهن. (USAID)
100 در صد: افزایش مورد نیاز در تولید مواد غذایی برای تغذیه جمعیت 9 میلیون نفری پیش بینی شده برای سال 2050.  (www.fao.org /How_to_Feed_the_World_in_2050.pdf, 628KB)
5/5 میلیارد دلار: مبلغی که دولت آمریکا طی دو سال آینده برای مبارزه با گرسنگی در جهان خواهد پرداخت. (تام ویلساک[1] وزیر کشاورزی)
55 در صد: نسبت کمک های جهانی مواد غذایی که دولت آمریکا در 50 سال گذشته پرداخت کرده است. (ویلساک)
70 در صد: میزان عرضه جهانی آب شیرین مورد استفاده در کشاورزی. (فائو)
2000-5000: لیتر آب مورد نیاز برای تهیه غذا دررژیم غذایی روزانه به طور متوسط.
 (www.unwater.org/U.N. - Water)
300 در صد: نسبت افزایش تولید گندم در مکزیک زمانی که نورمن بورلاگ[2] در آنجا مشغول به کار بود. (مطالعات راند)[3]
25 در صد: افزایش در میزان کالری هایی که هر فرد به طور متوسط در کشورهای در حال توسعه و بعد از "انقلاب سبز"[4] مصرف می کند. (گوردون کانوی)[5]
250 در صد: افزایش تولید دانه های خوراکی بین سال های 1950 تا 1984. (کیندال و پیمنتل)[6]
400 در صد: افزایش تولید گونه های مختلف محلی گیاه ذرت خوشه ای دورگه که در مقابل علف هرز و خشکسالی مقاوم است و توسط گیبیسا اجتا،[7] برنده جایزه جهانی غذا در سال 2009 پرورش داده شده است. (جایزه جهانی غذا)[8]
300 در صد: افزایش تولید ماهی در بنگلادش در اثر استفاده از فن آوری پرورش آبزیان که توسط مودادوگو وی. گوپتا[9] بنیانگزار انقلاب آبی[10] به کار گرفته شده است. (جایزه جهانی غذا)

غذا برای جهان

 
بزرگنمائی عکس
برای بیش از 20 سال، جایزه جهانی غذا، افرادی از کشورهای مختلف را که گام های بلندی برای بهبود کمیت، کیفیت یا در دسترس بودن غذا برای تمام جهانیان برداشته اند مورد تقدیر قرار داده است.
این جایزه نماد رویایhttp://www.worldfoodprize.oeg/borlaug/borlaug-history.htm  دکتر نرمن بورلاگ[1] است. بورلاگ که به عنوان پدر انقلاب سبز شناخته می شود، زندگی خود را وقف افزایش بازدهی کشاورزی کرد. شیوه هایی که او بنیاد نهاد بازده بهتری از محصول را برای تغذیه جمعیت در حال گسترش در کشورهای در حال توسعه فراهم کرد. بورلاگ پس از دریافت جایزه صلح نوبل در سال 1970، جایزه صاحب نام مشابهی را برای جلب توجه به کشاورزی و به منظور الهام بخشیدن دیگران به دستاوردها در این زمینه تعیین کرد.
از زمان آغاز به کار در سال 1986، جایزه غذای جهانی، که یک جایزه 250.000 دلاری است، از دانشمندان و سیاستمداران تمام مناطق جهان برای دستاوردهای مختلف آنان تقدیر کرده است. این جایزه توسط جان روآن[2] یک بازرگان خیر حمایت مالی شده و در دزموینز[3]، آیوا، شهری در یکی از بهترین مناطق کشاورزی در آمریکا واقع شده است.
دکتر گبیسا اجتا[4] http://www.worldfoodprize.org/laureates/Past/2009.htm متخصص اتیوپیایی در پرورش گیاهان و ژنتیک، جایزه غذا را در سال 2009 به دلیل ایجاد  پیوندی از ذرت خوشه ای که می تواند در شرایط سخت زنده بماند به خود اختصاص داد. ذرت خوشه ای یکی از اصلی ترین دانه های غلات، بخش اصلی غذایی در برخی از مناطق است. دستاورد اجتا بهره وری محصولات را افزایش داده و بر ذخیره غذایی برای صدها میلیون از مردم در مناطق جنوب صحرای آفریقا خواهد افزود.
دیگر برندگان به دلیل تبدیل زمین های غیر حاصلخیز به زمینی مناسب برای کشاورزی، ایجاد پیوندهای گیاهی جدید، و طراحی برنامه های اجتماعی برای تغذیه افراد فقیر مورد تقدیر قرار گرفته اند.

ماهی را از آب بگیرید

 
بزرگنمائی عکس
کشاورزان در همه نقاط با مشکل یکسان هزاره روبرو هستند: آنها برای به دست آوردن محصول از دل خاک، به زمین و باران نیاز دارند.
ام. ویجایا گوپتا[1] در سال 2005 جایزه جهانی غذا[2] را دریافت کرد زیرا پاسخی نو برای مشکل قدیمی یافته بود. وی به مردم فقیر در جنوب آسیا و آسیای جنوب شرقی نشان داد که چگونه از برکه های متروکه، چاله های کنار جاده، و سایر توده های فراموش شده آب، محصول به دست آورند. وی نشان داد گه چگونه آنچه را که تصور می شد مواد زائد کشاورزی است مثل --  علف های هرز، کود و سبوس برنج – را بازیافت کرده و از آنها به عنوان غذا در پرورش ماهی استفاده کنند.
با چنین درس هایی از این دانشمند هندی، بیش از یک میلیون خانواده فقیر میزان پروتئین و املاح معدنی را در رژیم غذایی خود بالا برده اند، و از اینرو به سلامت بهتر و طول عمر بیشتر خود کمک کرده اند.
گوپتا که رهبر "انقلاب آبی"[3] خوانده می شود، به خانواده های فقیر آموخت که توده های آب کوچک را به "کارخانه های کوچک" تبدیل کنند، و از آن در تولید ماهی برای غذای خود استفاده کنند. وی به همراه تشکیلاتی که برای کمک استخدام کرده بود، به مردم فقیر فن آوری پرورش آبزیان را آموختند، و پرورش ماهی و افزایش آن برای به دست آوردن در آمد بیشتر را به آنها آموزش دادند. فعالیت گوپتا در دهه 1960 با  http://www.icar.org.in شورای تحقیقات کشاورزی هند  شروع شد و در طول چند دهه به بنگلادش، ویتنام، اندونزی و سایر کشورها گسترش یافت.
تنها در بنگلادش، محصول ماهی از 304 کیلوگرم در هرهکتاری که مربوط به پرورش آبزیان می شد به بیش از 5000 کیلو گرم در هر هکتار بالغ شد. در کشور خودش یعنی هندوستان، به کارگیری فن آوری های پرورش آبزیان محصول را تا بیست برابر افزایش داد.
فعالیت گوپتا تنها بر به دست آوردن محصول متمرکز نشده است، بلکه بر پایداری نیز تمرکز داشته است. وی "شبکه بین المللی ژنتیک پرورش آبزیان "[4] را برای تشویق حمایت از حفظ تنوع زیستی  هماهنگ کرده، و حدود 300 دانشمند آسیایی را در ایجاد فن آوری های تولید پایدار آموزش داده است.
براساس آن چه در تقدیرنامه جایزه جهانی غذا نوشته شده است، "دکتر گوپتا، کالیزو مادام العمر در گسترش دسترسی جهانی به آبزیان و تاَثیرگذاری آن بوده است."
گوپتا مشاور سازمان های بسیاری بوده است مانند بانک جهانی،[5] بانک توسعه آسیا،[6] آژانس توسعه بین المللی امریکا،[7] برنامه توسعه سازمان ملل متحد،[8] فائو،[9] و دیگر سازمان ها. گوپتا دستیار بازنشسته مدیر عامل مرکز جهانی ماهی[10] است و همچنان در سمت پژوهشگر ارشد این سازمان، که به کاهش فقر و گرسنگی از طریق بهبود شیلات و پرورش آبزیان اختصاص دارد، باقی است.
1.       M. Vijaya Gupta
2.       World Food Prize
3.       Blue revolution
4.       International Network on Genetics in Aquaculture
5.       World Bank
6.       Asian Development Bank
7.       U.S. Agency for International Development
8.       U.N. Development Programme
9.       U.N. Food and Agriculture Organization
10.   World Fish Center

تازه، از تولید به مصرف

 
بزرگنمائی عکس
اگر تا به حال از سوپ یا شیر یا آبمیوه هایی که در قوطی به فروش می رسد استفاده کرده باشید، پس با آن چه برندۀ جایزۀ جهانی غذا در سال 2007 شد، آشنایی دارید.

فن آوری های بهداشتی برای فراورده سازی کردن مواد غذایی موجب می شود مصرف کنندگان در کشورهای توسعه یافته بتوانند یک قوطی آبمیوه را به راحتی در سبد پیک نیک خود جا دهند. اما این روش ها برای نگهداری مواد غذایی، جلوگیری از فاسد شدن آن، و افزایش دسترسی به مواد غذایی سالم و مغذی هم به کار می آید.
http://www.worldfoodprize.org/laureates/Past/2007.htm

به نقل از جایزۀ جهانی غذا، دکتر فیلیپ ای نلسون[1] تازه ترین فن آوری مبتکرانه را ایجاد کرد که ... در زمینۀ انبارکردن مواد غذایی در مقیاس وسیع و حمل و نقل میوه و سبزیجات تازه، انقلابی در صنعت غذایی به وجود آورد.

با کنسرو کردن به طریقۀ بهداشتی می توان آبمیوه و سایر مواد غذایی آبکی را در مقیاس وسیع بسته بندی و به نقاط مختلف جهان حمل کرد.

طرز کار این گونه است. وقتی مواد حیوانی یا گیاهی به غذا تبدیل شد- مثل تبدیل میوه به آبمیوه- با شیوۀ کار نلسون می توان مادۀ غذایی، بسته بندی مربوطه، و طریقۀ انتقال مادۀ خوراکی به درون بسته بندی را ضدعفونی کرد. نتیجۀ آن محصول ماندگار و سالمی است که بدون نیاز به یخچال می توان آن را جابجا کرد و تا قبل از رسیدن به بازار یا به دست مصرف کنندگان می توان زمان زیادی آن را در انبار نگهداشت.

در این فرایند، مادۀ غذایی از یک لولۀ نازک عبور می کند که به سرعت به آن حرارت داده می شود تا عوامل بیماری زا را از بین ببرد و بعد به سرعت خنک می شود تا مادۀ غذایی تازگی خود را از دست ندهد. نلسون این روش ابتکاری را زمانی آغاز کرد که عضو هیئت علمی دانشگاه پردو[2] در ایندیانا بود. این فرایند قبلا کشف شده بود اما نلسون توانست آن را در مقیاس وسیع پیاده کند، به وسعت کانتینرهای 500.000 گالنی که در حمل بار های میان قاره ای استفاده می شود.

فن آوری نلسون برای کشورهای در حال توسعه که در بعضی جا ها خراب شدن محصولات کشاورزی ممکن است تا 50 درصد از محصول را از بین ببرد، مفید بوده. شیوۀ کنسرو کردن بهداشتی، راه حلی هم برای توسعۀ برنامه های تغذیه در جهان رو به توسعه و تأمین ذخیرۀ غذایی و حمل آن به مناطق در معرض بلایای طبیعی بوده است، مانند سونامی سال 2004 در اقیانوس هند.

نلسون استاد شول[3] در فراورده سازی مواد غذایی در دانشکدۀ علوم غذایی دانشگاه پردو، واقع در لافایت غربی، در ایالت یندیانا است.
http://www.foodsci.purdue.edu/grad/food-processing.cfm
[1] Philip E. Nelson
2 Perdue
 Scholle3

گرسنگی، امنیت غذایی، و دگرگونی اساسی

 
جمعیتی یک میلیارد نفری در سراسر جهان- یک نفر از هر شش نفر- از گرسنگی مزمن رنج می برند. آمریکا و دیگر کشورهای توسعه یافته در زمان تبدیل گرسنگی مزمن به بحران، کمک هایی غذایی را ارائه می کنند، اما دولت اوباما حرکت ابتکاری برای بهبود امنیت غذایی به شیوه ای جامع تری را آغاز کرده است.

http://www.america.gov/st/texttrans-english/2009/July/20090711110050abretnuh0.1079783.html
پرزیدنت اوباما در سخنرانی خود برای مجلس غنا، اهداف خود را توضیح داد. "نشانه واقعی موفقیت ما این نیست که منبع کمک های دائمی باشیم که به مردم کمک می کند تا زندگی خود را به گونه ای سر کنند. بلکه این امر که آیا ما در ظرفیت سازی برای تغییرات اساسی شریک هستیم یا خیر."

http://www.america.gov/st/texttrans-english/2009/October/20091019103806eaifas0.5082056.html
هیلاری کلینتون، وزیر امور خارجه، و تام ویلساک[1]، وزیر کشاورزی، جزئیات حرکت ابتکاری امنیت غذایی آمریکا در روز غذای جهان[2] را در اکتبر 2009 ارائه داده، و بر اهمیت آن برای امنیت اقتصادی، محیط زیستی، و ملی، به همراه امنیت روزانه خانواده ها تاکید کردند.

کلینتون گفت که این طرح توسط پنج اصل تعیین کننده هدایت می شود.

·        آمریکا با کشورهای همکار برای ایجاد و اعمال این طرح ها همکاری خواهد کرد.
·   این حرکت مبتکرانه عوامل زیربنایی گرسنگی را از طریق سرمایه گذاری در ابزار مورد نیاز برای حمایت کشاورزان، مهارت های آنان، و پشتکار بررسی خواهد کرد.
·        این حرکت ابتکاری با تلاش های محلی و منطقه ای هماهنگی نزدیکی خواهد داشت.
·        این حرکت ابتکاری آمریکا از سازمان های چندجانبه که با گرسنگی در جهان مبارزه می کنند حمایت می کند.
·        این حرکت ابتکاری یک تعهد طولانی مدت و پاسخگو برای آمریکا خواهد بود.

ویلساک تعهد رئیس جمهوری برای "تغییرات اساسی" را تکرار، و تاکید کرد که وزارت کشاورزی آمریکا مهارت ها خاصی برای استفاده در راه حل برای این چالش دارد. ویلساک گفت، محققان USDA تخصص خود را در جهت بهبود ارزش غذایی و تولیدی محصولات در سراسر جهان به کار خواهد برد. USDA به همکاران خود در برطرف ساختن چالش های مرتبط با آبیاری، بهبود محصولات، نابودی آفات، و دیگر مشکلات کمک خواهد کرد. آنها هم چنین به دیگر کشورها در آموزش سرپرستان آینده کشاورزی یاری خواهند رساند.

هدف اصلی حرکت ابتکاری امنیت غذایی کاهش دوام گرسنگی، افزایش درآمد افراد بی بضاعت در شهرها، و کاهش تعداد کودکانی خواهد بود که از سوتغذیه رنج می برند.

میراث بورلاگ: معیار تازه ای برای پژوهش های کشاورزی

 
نویسنده: راجر بیچی
رابرت بورلاگ در راه رسیدن به هدف دیرینۀ سیر کردن مردم جهان، از تازه ترین پیشرفت های علمی و فن آوری استفاده کرد و در صنعت تولید مواد غذایی، انقلابی به وجود آورد. وزارت کشاورزی آمریکا قصد دارد کار او را ادامه دهد و به تحولاتی دگرگون کننده در سلامت جامعۀ جهانی دست یابد.
راجر بیچی پژوهشگر ارشد و رییس مؤسسۀ ملی غذا و کشاورزی وابسته به وزارت کشاورزی آمریکاست. او قبل از انتصاب به این سمت در سال 2009، رییس و مؤسس مرکز علوم گیاهی دونالد دانفورت بوده است، مؤسسه ای که کار آن بهبود شرایط زندگی انسان ها از طریق علم نباتات است.
فرصت ایجاد یک تحول واقعی در زمینۀ علم، در هر نسل از انسان ها، فقط یک بار پیش می آید. نورمن بورلاگ که به تازگی درگذشت، از چنین فرصتی بهره گرفت. بورلاگ در کار خودش که  چهل سال ادامه داشت، اما مخصوصا ً در دهۀ 1960، در تولید گندم، برنج و ذرت، محصولات اصلی که بیشتر مردم جهان از آن تغدیه می کنند-  انقلابی به وجود آورد.
جایزۀ صلح نوبل تنها یکی از افتخاراتی بود که به خاطر مشارکتش در "انقلاب سبز" نصیب بورلاگ شد. او در زمان مرگش در سال 2009، به عنوان یکی از بزرگترین قهرمانان آمریکا شناخته شد و به خاطر زحماتش در زمینۀ امنیت غذای جهانی، از سوی کشورهای در حال توسعه مورد تمجید و ستایش قرار گرفت. یک نمونه از آن،  سخنان رییس جمهوری و نخست وزیر هند است که زندگی و دستاورد های بورلاگ را "شاهدی بر مشارکت های پردامنۀ ای دانستند که انسانی متفکر، با پشتکار و بصیرت علمی او می توانست در راه صلح و پیشرفت بشر داشته باشد." امروز با استفاده از روشن بینی بورلاگ می توانیم  تازه ترین پیشرفت های علمی را برای تحقق قدیمی ترین اهداف بشربه کار بگیریم: تضمین غذای مناسب و مغذی برای همۀ شهروندان جهان.
اقدامات بورلاگ
هدف اقدامات اولیۀ بورلاگ در مکزیک، ایجاد و عرضۀ نژادی از گندم بود که در برابر آفات گیاهی مقاوم باشد. موانعی  بر سر راه او قرار داشتند، از منابع ناکافی گرفته، تا ابزار نامناسب و فقدان پژوهشگران آزموده، و بورلاگ چیزی نمانده بود  که طرح را رها کند. نظریۀ تازۀ او- بردن بذر گندم به مناطق مختلف و دما های گوناگون به طوری که برداشت محصول دو بار در سال ممکن باشد- در عرف کشاورزی فاقد منطق بود. اما او ایستادگی کرد. او با به خطر انداختن شغل و وجهۀ خود دنبال تئوری دو بار برداشت سالانه را گرفت. او متکی به یک دستور کار فشرده بود و قصد داشت نژاد تازه ای از گندم را پرورش دهد که توانایی رشد سریع داشته و نتایج ملموسی بدهد و برای حفظ هدفی که سرسختانه از آن دفاع می کرد- کاهش گرسنگی از طریق افزایش محصول گندم- در محیط های جغرافیایی گوناگونی دست به فعالیت زد.
در سال 1963، 95 درصد از برداشت محصول گندم در مکزیک، حاصل گونه هایی بود که بورلاگ پرورش داده بود- و حجم برداشت محصول، شش برابر حجم آن در سال 1944 بود، یعنی زمانی که بورلاگ کارش را در آن کشور آغاز کرد. مکزیک نه تنها در زمینۀ گندم به خود کفایی رسید، بلکه بخشی از محصول خود را صادر هم  کرد.
موفقیت بورلاگ در تقویت محصولات کشاورزی مکزیک با پیشرفت های چشمگیر علمی در طول شصت سال ادامه یافت. این پیشرفت ها توانست صد ها میلیون تن را در کشور های رو به توسعه از گرسنگی وسوء تغذیه نجات دهد. اقدامات او برای کشاورزان عمده و کشاورزان خرده پا به طور مشابه مفید واقع شد. مشکل می توان به محصولات اصلی کشاورزی در جهان اندیشید و اثری از ابزار، فناوری یا تحقیقات عملی بورلاگ که منجر به افزایش تولید، کیفیت مغذی یا مقاومت محصولات در برابر آفات و بیماری ها و شرایط نامناسب اقلیمی گردید، در آن نیافت.
تحولی که بورلاگ در کشاورزی جهان به وجود آورد، واقعا ً میراثی تحسین آمیز است. اما برای آن دسته از ما که در تحقیقات علمی مشارکت دارند هم میراث ماندگار دیگری برجا گذاشت: او از ریسک کردن واهمه نداشت. او برای حل کردن مشکلات در مقیاس وسیع، دست به پژوهش در مقیاس وسیع می زد و روی پروژه هایی کار می کرد که نتیجۀ آن، یعنی تأمین امنیت غذایی، ملموس و سریع بود.
بورلاگ ثابت کرد که علم و تکنولوژی می توانند به ارتقای رفاه مردم در سراسر جهان کمک کنند. او در سال های پایانی عمر خود دریافته بود که چنانچه علم بخواهد در هر چه بهتر شدن شرایط زندگی انسان ها مؤثر باشد، برای رویارویی با چالش های آینده باید خود را به ابزار جدید، استراتژی، و فکر های تازه مجهز کند. او در عرصۀ کشاورزی توانست این بینش را پیاده و میراث آن راعملی کند.
تطبیق میراث بورلاگ با عصر تازه
چالش های جدید موجب می شود که ما کشاورزی را مجددا ً از طریق علم و فناوری های نوین متحول کنیم. سیستم های تولید مواد غذایی با چالش های زیادی روبرو هستند که قابلیت تأمین مواد غذایی سالم و مناسب و ذخیره سازی آن را تهدید می کنند. سازمان کشاورزی و غذای جهانی وابسته به سازمان ملل Error! Hyperlink reference not valid.پیش بینی می کند که برای پاسخگویی به تقاضای جهانی، تولید مواد غذایی تا سال 2050 باید به دوبرابر حد فعلی برسد، هر چند که با تهدید هایی هم روبرو باشد. ذخیرۀ غذایی ما باید مسائل تغذیه، از چاقی مفرط گرفته تا سوءتغذیه را مد نظر داشته باشد.

افزوده بر این، باید فرایند ها و فناوری هایی ایجاد کنیم که ذخیرۀ غذای را از آلودگی های میکروبی در امان دارند. با افزایش تقاضای مواد غذایی، رقابت در انرژی مورد نیاز تولید آن نیز افزایش پیدا می کند. دورنمای انرژی بین المللی 2009که توسط وزارت نیروی آمریکا منتشر می شود، پیش بینی کرده است که میزان انرژی قابل معامله از سال 2006 تا سال 2030، تا 44 درصد افزایش خواهد داشت که بیشتر در چین و هند خواهد بود. برای اطمینان از تأمین به موقع مواد غذایی، منابع تجدید پذیر انرژی هم باید وارد زنجیرۀ تولید گردند. کشاورزی نقش تعیین کننده ای در تأمین این گونه منابع انرژی دارد.
علم کشاورزی باید جوابگوی این فشار ها باشد، هم برای پایداری تولید مواد غذایی، سوخت و الیاف و هم برای بذل توجه به برخی از مشکلات لاینحل جهانی. در این معنا، بورلاگ در صورت حیات، از گزارش تازۀ فرهنگستان ملی علوم تحت عنوان یک زیست شناسی تازه برای قرن بیست و یکم استقبال می کرد، خصوصا ً به منزلۀ اقدام بزرگ بعدی برای بهره گیری از علم جهت حل کردن چالش های اجتماعی. توصیه هایی که در این گزارش آمده، هم سو با ارزش هاییست که مورد اعتقاد او بود:
- رویکرد های متهورانه و خطر پذیر برای آشنایی با مسائل اصولی زیستی؛
- رویارویی با چالش های پیچیدۀ علمی  با تمرکز دقیق بر عرصه هایی که "زیست شناسی نوین" نوید دهندۀ پیشرفت های علمی و متحول کننده است؛
- افزایش تلاش های پژوهشی از طریق رشته های مختلف برای تطبیق با پیچیدگی و گستردگی مشکلات قرن بیست و یکم؛
- حصول اطمینان از این که پیشرفت های علمی ما تأثیر محسوسی بر بهداشت و امنیت غذایی انسان ها داشته و پاسدار محیط زیست باشد.
در گزارش زیست شناسی نوین، گستردگی این چالش ها و تلاش های پژوهشی برای مقابله با آن ها مورد تأیید قرار گرفته. در این گزارش توضیح داده می شود که برای پیشرفت های آتی باید آشنایی عمیق تری با حیات نباتی داشته باشیم:
آیندۀ بلند مدت کشاورزی وابسته به آشنایی عمیق تر با رشد گیاهان است. رشد- یا رویش- عبارت است از مسیر دستورات ژنتیکی موجود در یک ژن تا یک ارگانیزم کامل. با تعجب باید گفت که دانش ما در مورد این مسیر در گیاهان بسیار اندک است. توالی ژن ها معرف فهرستی از بخش های مختلف گیاه و منبع شیوه های تغذیۀ آن است، اما حاوی اطلاعات مربوط به مشارکت ژن ها در شکل گیری و رفتار هر یک از سلول های گیاهی، همکاری میان سلول ها، و ارتباط آن ها برای شکل دادن به بافت گیاه (مانند سیستم رگ ها یا سیستم جلدی در بدن انسان)، و یا ارتباط عملکرد آن ها با یک دیگر برای شکل گیری کل گیاه، نیست.
در این گزارش توصیه شده است که برای آشنایی با طرز رشد و شکوفایی گیاهان  از فناوری های تازه استفاده گردد، از جمله ابزار الگو سازی و شبیه سازی  رشد و رویش گیاهان در سطح سلولی و مولکولی. در این گزارش گفته می شود که هدف از این کار، رویکرد مؤثرتری به رشد انواع گیاهان و توانایی پرورش آن ها به طور پایدار در شرایط محیطی مختلف است. ایجاد این ابزار تازه به شکل گیری روش ها و تکنیک های جدید رسیدگی به مشکلات درمانی، انرژی، و زیست محیطی و نیز کشاورزی سنتی کمک های شایانی می کند.
ما دقیقا ً همین رویکرد را در وزارت کشاورزی آمریکا در پیش گرفته ایم. ما متعهد شده ایم که از طریق پرورش گونه های تازه ای از محصولات کشاورزی که بتوانند شرایط دشوار محیطی را تحمل کرده و رشد کنند، با گرسنگی در جهان به مبارزه برخیزیم. ما برای رسیدن به این هدف از هر ابزار علمی استفاده خواهیم کرد؛ ما نمی توانیم عرصه های علمی نوید دهندۀ تازه ترین پیشرفت ها در ارتباط با امنیت غذایی را ندیده بگیریم. ما می دانیم که این پژوهش ها دارای منافع بهداشتی، انرژی، و زیست محیطی نیز هستند. این پیشرفت ها هر چند برای کاهش میزان گرسنگی و سوءتغذیه در کشور های دیگر جهان در پیش گرفته می شود، اما به کشاورزان آمریکایی نیز کمک می کنند در عرصۀ بازار های کشاورزی جهان قادر به رقابت باشند.
چالش های امروزی، به چیزی بیشتر از افکار تازه و ابزار جدید نیاز دارند. باید رویکرد تازه ای به بودجه و مدیریت پژوهش ها و ارزیابی موفقیت های آن صورت بگیرد. برای وزارت کشاورزی ایالات متحده این رویکرد تازه توسط مؤسسۀ ملی غذا و کشاورزی عرضه می گردد که تام ویلساک آن را در اواخر سال 2009 افتتاح کرد.

وزارت کشاورزی ایالات متحده  جهت تشکیل مؤسسۀ ملی غذا و کشاورزی به همکاران سایر آژانس های علمی دولتی آمریکا مراجعه کرد تا به بهترین شیوه های برخورداری از  کمک های مالی فدرال پی ببرد.
از جمله درس هایی که آموختیم و به کار خواهیم برد، اینست که:
- شفافیت و پاسخگو بودن، تأثیر زیادی در دریافت کمک هزینه دارد.
- ما بسیاری از مشکلات را تفکیک، و در مجموعه ای از مسائل محدود کرده و به ریشه یابی آن می پردازیم.
- در عوض ایجاد برنامه های تحقیقی کوچکی که تنها بر یک موضوع متمرکز هستند، باید از بهترین افکار استفاده کنیم- در هر کجا که باشند- و جبران خدمات آن ها را تضمین کرده و پاداش کارشان را بدهیم.
حالا زمان ارزیابی دقیق و توافق بر چالش های گسترده اما مجزا فرارسیده است. با شناخت دقیق این چالش ها و به کار گیری مؤثر منابع، می توانیم از عهدۀ حل کردن مشکلات اجتماعی دشواری که سابقا ً لاینحل جلوه می کرد، برآییم- تغییرات اقلیی، امنیت غذایی، تغذیۀ کودکان و چاقی مفرط، امنیت غذایی در داخل و خارج کشور، انرژی تجدید پذیر و در دسترس- و قول بدهیم که این همه را با حمایت از ارتقای شرایط زیست محیطی انجام می دهیم، و برای مناطق روستایی و کشاورزی آمریکا و جهان، تأمین درآمد بیشتری می کنیم.

نورمن بورلاگ برای مبارزه با چالش های زمان خودش از علم کشاورزی و فناوری استفاده کرد، مؤسسۀ ملی غذا و کشاورزی قصد دارد با ایجاد تغییراتی به همان اندازه دگرگون کننده، از میراث او قدردانی به عمل آورد. ما با همکاری  شرکای خود در ایالات متحده و کشور های دیگر می توانیم به آخرین یافته های علمی اتکا کنیم - برای مثال، پیشرفت های خارق العاده در زمینۀ توالی ژن های نباتات و جانوران. ما از ابزار جدید و قدرتمندی برخورداریم- بیوتکنولوژی، نانوتکنولوژی، و شبیه سازی های کامپیوتری در مقیاس وسیع- که می توان آن را در انواع شیوه های کشاورزی به کار گرفت. کشاورزی یک علم است و باید مستقیما ً از رشته ها و فناوری های دیگر استفاده کند، اما مجموعۀ فعالیت های علمی ما باید دقیقا ً بر بهره گیری از منابع و اولویت بندی تلاش ها متمرکز باشد. با این رویکرد، می توانیم در کنار سوابق درخشان نورمن بورلاگ و در جهت بهبود و ارتقای بهداشت و رفاه جامعۀ جهانی خود پیش برویم.

مبارزه با "گرسنگی پنهان"

 
برآوردن نیازهای غذایی آینده دنیا ظرفیت و ابتکار تولیدکنندگان محصولات کشاورزی را در سراسر جهان مورد آزمایش قرار خواهد داد. مشکل صرفا مسئله کمیت نیست، بلکه مسئله کیفیت نیز مطرح است. طبق برآورد سال 2009 "سازمان کشاورزی و مواد غذایی سازمان ملل"[1]، بیش از یک میلیارد نفر دچار کمبود مقدار کافی مواد غذایی مانند گوشت، تخم مرغ، شیر، و سبزیجات هستند.

عبارت "گرسنگی پنهان" ابتکار "سازمان مواد غذایی اصلی"[2]، یکی از گروه هایی که به دنبال راه حل برای این مشکل است، برای تعریف سؤتغذیه به کار می رود. این سازمان در تارنمای خود چنین توضیح می دهد، "وقتی که گرسنگی پنهان گسترده می شود، خانوده ها، جوامع و تمامی ملت ها در چرخه های بیماری و فقر گرفتار می شوند."
http://www.micronutrient.org/english/view.asp

کمبود ویتامین ها و مواد غذایی اصلی ضروری برای رشد مناسب در دوران کودکی می تواند باعث معلولیت های دائمی برای کودکان شود.

تأمین مواد غذایی فراوان برای تمامی مردم دنیا در زمان حال و آینده مطلوب ترین، والبته مشکل ترین، راه حل است. دیگر راه حل ها توزیع مکمل های غذایی ــــ قرص های ویتامین ــــ در بین افراد؛ یا فراهم کردن مواد غذایی غنی شده مثل نمک یُددار و شیر دارای ویتامین دی و کلسیم هستند. این راه حل ها از طرف ائتلافی از بسیاری از سازمان های کمک کننده مهم دنیا در سال 2009، از جمله "سازمان توسعه بین المللی ایالات متحده"[3] و "صندوق کودکان سازمان ملل"[4] طی "درخواست سازمان ملل جهت اقدام"[5] مورد حمایت قرار گرفت.  http://www.unitedcalltoaction.org

راه حل دیگر برای سؤتغذیه، غنی سازی بیولوژیکی ـــ ایجاد گونه های جدیدی از محصولات عمده غذایی است که با محتویات مغذی تری برویند.
http://www.harvestplus.org/content/target-countries-and-crops/HarvestPlus
 "هاروست پلاس"[6]، طرح تحقیقاتی کشاورزی بین المللی است که با سعی و تلاش این راه حل را برای تقویت محتویات مواد غذایی  درهفت محصول عمده مورد کشت در آسیا و آفریقا دنبال می کند. این محصولات لوبیا، مانیوک، ذرت، ارزن، برنج، سیب زمینی شیرین، و گندم هستند.

زمانی در اواخر سال جاری، "هاروست پلاس" در نظر دارد که اولین محصول غنی شده بیولوژیکی را کشت کند. نسلی از لوبیا با میزان بالاتر از حد میانگین آهن برای کشت در رواندا[7] و جمهوری دموکراتیک کنگو[8] که تا 50 درصد از کودکان آن از رژیم غذایی کمبود-آهن رنج می برند، تولید شده است.

تا سال 2012-2011، "هاروست پلاس" قصد دارد که نسلی از مانیوک را به وجود آورد که میزان ویتامین آ در نشاسته آن را تا سه برابر خواهد کرد و نیمی از میزان پیشنهادی ویتامین لازم برای بینایی مناسب و کافی را تأمین می کند. با این که مانیوک غنی شده بیولوژیکی هنوز در مرحله تولید است، قرار است در زمین های کشاورزی نیجریه و جمهوری دموکراتیک کنگو تا سال 2012-2011 کشت شود.
1.       U.N. Food and Agriculture Organization
2.       Micronutrient Initiative
3.       U.S. Agency for International Development
4.       U.N. Children’s Fund
5.       United Call for Action
6.       HarvestPlus
7.       Rwanda
8.       Democratic Republic of Congo

محصولات کشاورزی تأمین کنندۀ انرژی در قرن بیست و یکم خواهند بود

 
بزرگنمائی عکس
نویسنده:  الیزا وود
چنانکه کشور ها در صدد تأمین نیاز های غذایی آیندۀ مردمشان هستند، یافتن منابع انرژی پاکیزه تر نیز ضرورت پیدا می کند. در آینده، احتمالا ً کشاورزی تأمین کنندۀ بخشی از ضروریات انرژی بوده و امروزه، کشور های مختلف در پی دستیابی به این توانایی هستند.
الیزا وود کارشناس امور انرژی است و برای مطالعۀ آثار او می توانید به تارنمای زیر مراجعه کنید.
بخشی از راه حل مربوط به مسئلۀ سوخت، نه در میدان های نفتی، بلکه در مزارع ذرت نهفته است و کشور ها به طور فزاینده ای بیوانرژی - سوخت گیاهی- را جایگزین نیاز های سوختی خود می کنند. تقاضا برای  "کشاورزی انرژی" رفته رفته افزایش پیدا می کند و بازار های گسترده ای برای محصولات کشاورزی می گشاید: برای چغندر قند در برزیل، ذرت و لوبیای سویا در ایالات متحده، و سایر گندمیان و دانه ها و درختان در کشور های دیگر.
سوخت های حاصل از محصولات کشاورزی در ایالات متحده
در غالب کشور ها اکنون برای تأمین سوخت اتومبیل ها و کامیون ها از بیوانرژی، بیشتر به صورت مخلوطی با گازوییل و سوخت دیزل استفاده می شود. دو سوخت عمدۀ مبتنی بر محصولات کشاورزی که در ایالات متحده به مصرف می رسد، عبارتند از اتانول حاصل از ذرت، و بیودیزل حاصل از لوبیای سویا.
انتظار می رود بازار این دو نوع سوخت توسعه پیدا کند. به گفتۀ ادارۀ اطلاعات انرژی آمریکا، با گسترش نیاز های سوختی این کشور در 25 سال آینده، بیوانرژی می تواند این جای خالی را پر کند. اروپا، و آمریکای مرکزی و جنوبی هم به طور روز افزونی به این نوع منابع اتکا پیدا می کنند.
حسن بیوانرژی در تجدید پذیر بودن آن است- زیرا می توان محصولات کشاورزی را پرورش داد. نفت که مهمترین منبع سوخت در امور حمل و نقل امروز است، قابل تهیه کردن مجدد نیست. به گفتۀ اقتصاددانان، با هر چه کمتر شدن منابع نفتی، باید انتظار افزایش قیمت آن را داشته باشیم. کارشناسان پیش بینی می کنند بیوانرژی پاسخی  به نیاز سوخت در قرن بیست و یکم خواهد بود.
جان اوربنچاک، کارشناس بیوانرژی در شرکت مشاور LECG ، شرکت خدمات مشاوره ای  با دفاتری در سراسر جهان می گوید،  سوخت های زیستی نقش بسیار بسیار مهمی در جانشینی سوخت های نفتی دارند. به گفتۀ شورای ملی بیو دیزل که اوربنچاک  مشاورۀ آن را به عهده دارد، چنانچه ایالات متحده تنها 5 درصد از دیزل مصرفی امروز خود را با سوخت های تجدیدپذیر جایگزین کند، می تواند  آن را  به اندازۀ تمام نفتی که از عراق برای تولید سوخت دیزل وارد می کند، مورد استفاده قرار دهد.
اوربنچاک افزود، و این کار محاسن دیگری هم دارد. سوخت های زیستی درآمدی هم برای کشاورزان تأمین می کنند که اهمیت زیادی دارد. اگر بتوان در عوض کمک های دولت، کاری کرد که بازار منفعت خوبی برای کشاورزی داشته باشد، پول کمک های دولت را می توان در جای دیگری هزینه کرد.
به دلیل سیاست آمریکا مبنی بر افزایش اتانول در مخلوط گازوییل، ذرت کاران به طور اخص از بازار پررونق بیوانرژی سود می کنند. در سال 2008، کشور با استفاده از 3.2 میلیارد بوشل ذرت، بیش از 9 میلیارد گالن (34 میلیون کیلولیتر) اتانول به گازوییل اضافه کرد. در سال 2022، تولید اتانول به دستور دولت فدرال به میزان چهار برابر افزایش خواهد یافت. با توسعۀ کارخانجات، به ذرت بیشتری نیاز خواهد بود. به گفتۀ وزارت کشاورزی آمریکا، در سال 2018، تولید اتانول احتمالا ً 35 درصد از مصرف ذرت را به خود اختصاص خواهد داد.
اوربنچاک گفت، ذرت به عنوان یک محصول کشاورزی تأمین کنندۀ انرژی در آمریکا، بسیار مناسب است زیرا ما پرورش ذرت و عمل آوردن آن را از هر کاردیگری بهتر بلد هستیم. ذرت دانه ایست که بیش از هر محصول دیگر کشاورزی در آمریکا به عمل می آید و هنوز هم کشاورزان در صدد یافتن راه های بهتر برای کاشت و برداشت آن هستند. سال گذشته، 13.2 میلیارد بوشل ذرت در آمریکا تولید شد که یک رقم رکورد شکن بود و تولید این مقدار محصول روی 5 میلیون اکر(2.02 میلیون هکتار) زمین کوچکتر نسبت به سال قبل، صورت گرفت.
لوبیای سویا، محصول عمده برای تولید بیو دیزل  نیز به فراوانی در آمریکا کشت می شود. این کشور بزرگترین تولید کننده و صادر کنندۀ لوبیای سویا در جهان است که 400,000 تن از کشاورزان در 29 ایالت به پرورش آن اشتغال دارند. فروش آمریکا در سوخت های بیودیزلی، به طور مخلوط یا خالص، در سال 2009 جمعا ً به 459 میلیون گالن (1.7 میلیون کیلولیتر) رسید. از آن جا که یک بوشل لوبیای سویا 1.4 گالن (5.3 لیتر) بیو دیزل می دهد، کشاورزان در سال 2009، برای بیودیزل تجدید پذیر 328 میلیون بوشل لوبیای سویا تأمین کردند.
انگیزۀ بین المللی برای بیوانرژی
انتظار می رود سوخت های زیستی و انرژی بادی از سریع الرشد ترین منابع تأمین انرژی تجدید پذیر در 30 کشوری باشد که سازمان توسعه وهمکاری های اقتصادی را تشکیل می دهند. برآورد می شود که در بیست سال آینده، هند استفاده از سوخت زیستی خود را تا میزان 15 درصد، و چین تا میزان 10 درصد افزایش خواهد داد. رشد صنعت سوخت های زیستی در تعدادی از کشور های آمریکای جنوبی هم رو به افزایش است.
اما ایالات متحده و برزیل در صف مقدم قرار دارند و انتظار می رود همین گونه هم بماند. این دو کشور، 70 درصد از بیوانرژی جهان را تولید می کنند. در حالی که در ایالات متحده اتانول بیشتری تولید می شود، اما غالبا ً برزیل را اولین اقتصاد مبتنی بر اتانول می خوانند. برزیل با برخورداری از سرمایه گذاری اساسی دولتی، سی سال است که مشغول تکمیل تولید اتانول از نیشکر است. دیگر اتومبیلی در برزیل یافت نمی شود که سوخت آن تنها از گازوییل تأمین گردد. دولت دستور داده که همۀ وسایل نقلیه باید از سوخت مخلوط که یک چهارم آن را اتانول تشکیل می دهد، استفاده کنند. برزیل در سال 2008، حدود 25,000 کیلولیتر اتانول تولید و تقریبا ً 15 درصد  آن را صادر کرد. با در نظر گرفتن این که کمتر جایی در جهان، مانند برزیل دارای شرایط اقلیمی و زمین های مناسب برای کشت نیشکر است، این که آیا موفقیت برزیل قابل تقلید باشد یا نه، جای بحث دارد.
در کشور های رو به توسعه، سوخت های زیستی مصرف عمومی یافته، اما فقط به عنوان منابع سوختی برای مصارف گرمایشی و آشپزی. بازار محصولات کشاورزی مناسب برای تولید سوخت های زیستی هنور توسعه نیافته، به همین جهت این گونه محصولات هنوز محلی برای درآمد و سود محسوب نمی شوند. بنا بر بررسی
 موسوم به "راهبردی تصدیق، توسعۀ صنعتی، و بازار جهانی برای سوخت های زیستی"Error! Hyperlink reference not valid.،  پژوهشی که توسط مرکز بلفر برای علوم و امور بین المللی مدرسۀ دولت کندی وابسته به دانشگاه هاروارد انجام گرفته است، با درنظر گرفتن امکانات تولید بیوانرژی در بسیاری از کشور های درحال توسعه، این روند تغییر پذیر است.
چنانکه بیوانرژی می تواند بنیاد صنایع نوین کشاورزی را در مناطق فقیر روستایی پایه ریزی کند، اما چالش های واقعی به جای خود باقی می مانند.  جذب سرمایه و سرمایه گذاران جهت بنای زیرساخت های ضروری، مستلزم برخورداری از یک دولت با ثبات است. تولید سوخت زیستی به پالایشگاه نیاز دارد که این سوخت ساخته شود و بعد هم به اتومبیل، که از این سوخت استفاده شود و نیز تسهیلات حمل و نقل، که این سوخت به بازار ها منتقل گردد.
بنا بر گزارش مرکز بلفر،  افزوده بر این، چنانکه اتانول دارای قیمت رقابتی است، حدود بشکه ای 60 دلار، بازار صادرات سوخت های زیستی بدون نظم مشخصی توسط یک سلسله اهداف سیاسی دولتی که گاهی حتی با یکدیگر در تضاد هستند، تعیین می شود. به عنوان مثال، هنگامی که کشور های پیشرفته برای حمایت از سود کشاورزان خود، در واردات ایجاد محدودیت می کنند، ورود به بازار را برای تازه واردان با اشکال روبرو می سازند. با این حال، در این گزارش امکاناتی برای تولید و صدور اتانول حاصل از نیشکر برای کشور های سورینام، گویان، بولیوی، پاراگوئه، جمهوری دموکراتیک کنگو، و کامرون وجود دارد.
طبق این گزارش، مهمتر این که کشور ها قبل از این که منابع کشاورزی را روانۀ بازار انرژی کنند، باید امنیت غذایی داخلی خود را تأمین نمایند. حتی در ایالات متحده هم نگرانی تأثیر سوخت های زیستی بر تأمین مواد غذایی وجود دارد. طی بالا رفتن قیمت مواد غذایی در سال های 2007 و 2008، گروه هایی مانند مؤسسۀ سیاست کرۀ زمین تقصیر آن را به گردن سوخت های زیستی انداختند. این مؤسسه اظهار داشت که استفاده از ذرت برای سوخت، تقاضا برای این محصول را با افزایش روبرو کرد که قیمت آن برای مصارف غذایی هم بالا رفت. در بازنگری به این مسئله، دفتر بودجۀ کنگره اعلام کرد که تبدیل ذرت به اتانول، تأثیر بسیار ناچیزی بر قیمت ها داشته است، حدود 0.5 و 0.8 درصد از 5.1 درصد افزایش قیمت مواد غذایی به این مسئله ارتباط داشته است. عوامل دیگری مانند قیمت های سرسام آور انرژی، نقش بیشتری در بالا رفتن قیمت مواد غذایی داشته اند. اما مهم است که حامیان انرژی زیستی به استنباط ناشی از این که سوخت های زیستی به معنای قیمت های بالاتر مواد غذایی است، بذل توجه کنند. خیلی ها خاطر نشان می کنند که همۀ سبزی ها و دانه ها تبدیل به سوخت نمی شوند. بلغور و محصولات جانبی برای تغذیۀ چهارپایان و اهداف دیگر به مصرف می رسد.
اقدامات بعدی؟
در حالی که تقاضا برای ذرت و لوبیای سویا به قوت خود باقی می ماند، محصولات دیگر کشاورزی که در مراحل مختلف تولید هستند، برای موارد مصرف در تولید سوخت های زیستی باید به رقابت بپردازند. برای مثال، پژوهشگران دانشکدۀ کشاورزی و علوم زیستی دانشگاه آیداهو امکانات خوبی برای استفاده از دانۀ خردل، کانولا و دانۀ شلغم پیش بینی می کنند. جک براون، استاد باروری و ژنتیک  دانشگاه آیداهو می گوید، از دانۀ خردل می توان استفادۀ دوگانه برد: روغن آن تبدیل به بیو دیزل می شود و از آرد تند آن می توان مواد دفع آفات برای زمین های مزروعی تهیه کرد.
انتظار نمی رود که سوخت های زیستی به طور کامل جایگزین نفت شوند. اما اگر مصرف نفت را تا حدود جزئی هم کاهش دهند، پیش بینی می شود که بر کاهش قیمت ها مؤثر باشد. در مورد بیودیزل، براون از صنایع کشاورزی می خواهد که نیاز های مبتنی بر سوخت بنزین را با تولیدات بیودیزلی جایگزین کنند. تراکتور ها و کامیون ها باید با سوختی که از کشاورزی به دست می آید کار کنند تا از این صنعت حمایت شده و در عین حال، محیط مزارع کشاورزی دچار آسیب های ناشی از انتشار آلاینده های نفتی نشود. این امر، تأثیر کوچک اما مهمی بر استفاده از مواد نفتی خواهد داشت- کشاورزی بیش از یک درصد از تولید ناخالص ملی آمریکا را تشکیل می دهد. براون گفت، حتی اگر سوخت های زیستی همانی شوند که ما می خواهیم، باز هم بخش بسیار کوچکی از حجم مصرفی ما در این کشور را تشکیل می دهند. برای همین است که مثلا ً خانم مک گوینتی که می خواهد بچه هایش را با اتومبیل به مدرسه ببرد، و یا یک هنرپیشۀ شیک و پیک کالیفرنیا نباید از سوخت های زیستی استفاده کنند. به گفتۀ براون، این نوع سوخت باید در محل هایی که به لحاظ زیست محیطی حساس هستند، استفاده شود.

اقدامات دیگری هم برای تهیۀ سوخت های زیستی بیشتر از مواد خام در دست است: جلبک ها، روغن کرچک، دانۀ قهوه، میکروب ها، آرد درشت پر، روغن ماهی آزاد، تنباکو، و سایر گندمیان و دانه ها و درختان. ستارگان هالیوود تبلیغ می کنند که سوخت خود را از روغن چند بار مصرف شدۀ رستوران ها می گیرند. این گونه مواد، کارکرد محدودی دارند زیرا دارای قابلیت انجماد هستند، و آن ها را می توان تنها در کمیت های جزئی تهیه کرد.

در این ضمن، صنعت هواپیمایی هم به سوی سوخت زیستی می رود. شرکت های بوئینگ، فرودگاه های مکزیک و آژانس خدمات کمکی، و هانیول، برای یافتن راهی جهت استفاده از محصولات کشاورزی مکزیک در تهیۀ سوخت زیستی، با یکدیگر مشارکت می کنند. در ایالات متحده، شرکت حمل و نقل فدکس متعهد شده که یک سوم از سوخت خود را تا سال 2030 از سوخت های زیستی تأمین کند. انرژی زیستی در تولید برق هم مصرف می شود، اما بیشتر در نیروگاه های کوچکتر. یکی از موارد امیدوار کننده، استفادۀ همزمان از انرژی زیستی و زغال سنگ است. بعضی نیرو گاه ها از زغال سنگ به طور نیمه وقت استفاده می کنند و هزینه ها را پایین نگه می دارند، در بقیۀ اوقات  برای رعایت مسائل زیست محیطی،  بیوانرژی می سوزانند.
پیش بینی شده که در سال 2030 ، تقاضای جهانی برای سوخت زیستی، 8.6 درصد افزایش بیابد. رسیدن به این هدف، بستگی به حمایت دولت ها دارد زیرا سوخت های زیستی مانند غالب منابع انرژی تجدید پذیر ، به مشوق های مالی متکی هستند. مثلا ً در ایالات متحده، طبق استاندارد فدرال، افزایش مخلوط سوخت زیستی در گازوییل تا سال 2022 باید به 36 میلیارد گالن (136 میلیون کیلولیتر) برسد. به علاوه، دولت اوباما 80 میلیون دلار به پژوهش های پیشرفته در زمینۀ سوخت های زیستی اختصاص داده است. 
 این گونه حمایت ها در کنار تشویق برای رسیدن به مواد جایگزین نفت، موجب می شود معیشت قدیمی و کار پرسابقۀ کشاورزی دوباره  سرزنده و پر تحرک  گردد. صنعت کشاورزی که تا به حال مسئولیت تهیۀ فرآورده های غذایی را به عهده داشته، از این پس در کسب و کار مواد ضروری دیگری هم وارد می شود: تأمین انرژی لازم برای به راه اندختن همه چیز.
نظرات بیان شده در این مقاله ضرورتا ً منعکس کنندۀ دیدگاه و سیاست دولت ایالات متحده نیست.

کشاورزی در بازار جهانی

 
بزرگنمائی عکس
سی. پیتر تیمر[1]
کشاورزی در قرن بیست و یکم  امکان ارتباط قوی تری را میان کشاورزان در مناطق روستایی و ساکنین شهرها برای ایجاد سیستم های بازار کارآمد تر و فن آوری بهتر فراهم خواهد آورد.
سی. پیتر تیمر اقتصاددان برجسته در زمینه های کشاورزی و اقتصاد توسعه است. وی در استنفورد، کورنل، و دانشگاه کالیفرنیا، در سن دیگو[2] دارای مقام استادی بوده است. او در حال حاضر استاد ممتاز مطالعات توسعه کرسی توماس دی. ابوت،[3] در دانشگاه هاروارد[4] است.
جهانی شدن فزاینده کشاورزی و در نتیجه نقش غالب فروشگاه های بزرگ به نفع بسیاری و ضرر بسیاری دیگر است. آنهایی که بازارهای جهانی را در قرن بیست و یکم تحت تاَثیر قرار می دهند، در حالی که دستاوردهای واقعی را برای قرار دادن تنوع بیشتری از مواد غذایی سالم، و مناسب تر در اختیار میلیون ها تن حفظ می کنند، باید به دنبال پذیرفتن آن به صورت عادلانه باشند.
کشاروزی به خاطر ماهیت آن فعالیتی محلی است، و ریشه در خاک دارد. اکثر یک میلیارد کشاورز یا اندکی بیشتر از آن در فاصله چند قدمی محصولاتی که برای غذای خود کشت می کنند زندگی می کنند. تکامل مشترک جوامع بشری و کشت گونه ها منجر به سازگاری فوق العاده با محیط های خاص شده است، و سیستم های بسیار متنوع برداشت را به نحوی که بتواند نیازهای تغذیه ای گسترده اعضای خانواده را پاسخگو باشد ایجاد کرده است. کشاورزی با ویژگی های محلی هنوز عرف اکثریت قریب به اتفاق مردم فقیر جهان است.
اقتصاددانان از دیرباز این وابستگی را به عنوان علت فقر، و نه حوادث تاریخی، در نظر می گرفتند. آنها چنین استدلال می کردند که کشاورزی محدود به محصولات بومی، مواد مغذی برای خاک که تنها در محل در دسترس باشد، و اتکاء به کار افراد خانواده، دستوری است برای تهیه فقر و سوء تغذیه. آنها چنین نتیجه گیری می کردند که خودکفایی محلی در زمینه غذا، تک تک خانوارها و کل اقتصاد را تضعیف می کند. دو جایزه نوبل در مورد این مفاهیم در سال 1979 اعطاء شد: یکی به تی. دبلیو. شولتز[5] برای تاَکید برنیاز به فن آوری های نوین به منظور غلبه بر فقر خانوار روستایی، و دیگری به دبلیو. آرتور لویس،[6] برای اصرار وی بر نقش نوگرایی کشاورزی به عنوان نیازی حیاتی برای توسعه کلی اقتصاد.
بازارهای جهانی
تعاملات بازار میان مزرعه و خانوار شهری کلید حل هر دو مشکل است. به هر ترتیب، بازارها نه فقط دسترسی به فن آوری بهتر و کارآیی بیشتر را فراهم می کنند، بلکه خطرات جدیدی را نیز به بار می آورند – نوسانات قیمت ممکن است سبب از میان رفتن سخت کوشی کشاورزان شده و آنها را مقروض نماید. در همین حال، اقتصادهای پویای شهری برای کشاورزان، و به ویژه برای فرزندان آنان، فرصت زندگی تازه در شهر را فراهم می آورد. بازارها را تا سطح جهانی گسترش دهید، و این فرصت ها، انتخاب ها، و خطرات در مزارع و در سطح ملی همه چند برابر خواهد شد.
جهانی شدن بازارها موضوع جدیدی نیست. آن دسته از ما که در ایالات متحده زندگی می کنیم قرن ها است که بر بازارهای جهانی تکیه کرده ایم – به عنوان مثال، این بازارها قهوه، چای، و ادویه مورد نیاز ما را عرضه می کنند، و غلات، تنباکو، و روغن گیاهی مازاد ما را خریداری می کنند. سایر بخش های جهان نیز به همین صورت از زمان شروع رشد اقتصاد نوین با یک دیگر ارتباط داشته اند. بهای گندم در انگلستان[7] در قرن هجدهم مستقیماَ به قیمت ها در بنادر دریای بالتیک[8] گره خورده بود؛ قیمت برنج در کلکته و بمبئی،[9] حتی در پاریس،[10] با قیمت آنها در رانگون و سایگون[11] ارتباط داشت. تجارت از راه دور در کالاهای کشاورزی برای مردم در هر دو سوی معامله سودمند است.
با وجود این، دوره جدید جهانی شدن از آنچه که در قرون هجدهم و نوزدهم دیده می شود گسترده تر و عمیق تر است. سه انقلاب ادغام سریع بازارهای کالا را تحریک کرده است:
-- انقلاب در فن آوری های کشاورزی که روش های زراعی بسیار پربار ولی تخصصی را امکان پذیر می سازد؛
-- انقلاب در ارتباطات و حمل و نقل که به فروشندگان و خریداران اجازه ارتباط سریع با قیمت نازل در فواصل وسیع را می دهد؛
-- انقلاب در معیارهای زندگی جهانی که میلیاردها مشتری جدید را به جهانی از خریدهای اختیاری آورده است.

جهانی شدن نوین نتیجه پیشرفت در عرضه، بازاریابی، و تقاضا است.

جهانی شدن کشاورزی، که توسط این نیروها هدایت می شود، رژیم غذایی مصرف کنندگان و شیوه کار مزرعه داران را شکل می دهد. بخش نخست دسترسی آماده و مقرون به صرفه مواد غذایی متنوع تر سود می برد، که این گنجینه ای است بسیار فراتر از آنچه که تولید محصولات داخلی کشاورزی می تواند تاَمین کند. مصرف کنندگان اروپایی روزانه به لوبیا سبز تازه کنیا[12] دسترسی دارند؛ و مصرف کنندگان امریکایی از مارچوبه تازه پرویی[13] در ماه فوریه لذت می برند. سیستم های حمل و نقل ارزان قیمت و کاهش موانع تجاری به مصرف کنندگان بسیاری سبد بازاری ارائه می دهد که برکت و تنوع را از تمام جهان دریافت می کند.
در همین حال، جهانی شدن می تواند سبب تشویق کشاورزان مستقل برای کسب تخصص در کشت محصولی خاص شود حتی زمانی که بخش های کشاورزی ملی به طور یکسان ممکن است متنوع تر شوند. کشاورزان – بنا به دلایلی چون منابع، کیفیت خاک، یا تعدادی از عوامل دیگر --  مزیتی رقابتی در کشت نوع خاصی از محصول ایجاد خواهند کرد مگر آن که شرایط کشت و زیست محیطی تقریباَ در سراسر کشور یکسان باشد. آنها با تخصص در کشت محصولی خاص از منابع کشتزارهای خود به نحو احسن استفاده می کنند. این تخصص محدود به دلیل تجاری شدن کشاورزی و تجارت بین المللی مواد غذایی با تنوع بیشتری در سطح ملی سازگار است.
نقش فروشگاه های بزرگ
فروشگاه های نوین منافع بازار بین المللی را در اختیار مصرف قرار می دهند. با تمرکز بر قدرت خرید میلیاردها مصرف کننده، آنها می توانند طیف گسترده ای از غذاهای مورد علاقه خود را با قیمتی پایین ارائه دهند. اما این فروشگاه های بزرگ به منظور برگزیدن شیوه های کارآمد و مدیریت زنجیره عرضه، فشار محور جهانی شدن را نیز بر بخش مزرعه تقویت می کنند. تاثیر بر ساختار تولید کشاورزی، بر شرکت کنندگان در فرایند بازاریابی، و بر ماهیت و هزینه محصولاتی که در دسترس مصرف کنندگان قرار دارند عمیق است.
فروشگاه های بزرگ و شرکت های چند ملیتی (TNCs ) که معمولاَ صاحب این فروشگاه های بزرگ هستند نیز با رقابتی شدید روبرو هستند. شرکت های چند ملیتی نظیر وال-مارت در ایالات متحده،[14] تسو در بریتانیا،[15] کرفور در فرانسه،[16] و آهولد در هلند[17] سعی می کنند از فشار حاصله در سود از طریق بکارگیری فن آوری های اطلاعاتی جدید برای کاهش هزینه های زنجیره عرضه فرار کنند و از بازار خانگی بگریزند و به سوی کشورهایی که فروش مواد غذایی در آنجا به صورت نسبتا ناکارآمد باقی مانده است و سود در حد بالایی است حرکت کنند. اکثر شرکت های چند ملیتی که در کار بازاریابی مواد غذایی هستند هر دو مورد را انجام داده اند.
فروشگاه های بزرگ که در مالکیت شرکت های چند ملیتی هستند به شکلی فزاینده بر زنجیره عرضه مواد غذایی در جهان تسلط پیدا می کنند. شرکت های چند ملیتی، که پشتوانه شان سرمایه گذاری مستقیم خارجی است، صنعت فروش مواد غذایی را در بسیاری از کشورها تحکیم می بخشند و، آن گونه که بعضی استدلال می کنند، سود بسیار بالا، و حتی سود انحصاری از آن به دست می آورند. اما معنی این حرف برای مصرف کننده چیست؟ پاسخ پیچیده است.

فن آوری که هزینه های معاملات را در سرتاسر زنجیره عرضه مواد غذایی کاهش می دهد می تواند سود فروشگاه های بزرگ را حتی هنگامی که مشتریان از منافع کاهش قیمت بهره مند می شوند افزایش دهد. به طور روز افزون، فن آوری اطلاعات کنترلی دقیق در مورد تدارکات، صورت موجودی، و آگاهی از شیوۀ پرداخت مصرف کننده را در اختیار قرار می دهد. این روش در کنترل هزینه ها، حفظ کیفیت، و رد یابی محصول در صورت پیدا شدن نقص یا مشکلات ایمنی به مزیت های رقابتی قدرتمند تبدیل می شود.
کشاورزی جهانی شده مزایای دیگری را در اختیار دارد. به عنوان مثال، اگر فلوریدا[18] یخبندان کشنده ای را تجربه کند، مصرف کنندگان آمریکایی در مضیقه آب پرتقال نخواهند بود؛ برزیلی ها و دیگر جانشینان آنان به آسانی در ایالات متحده در دسترس هستند، و بالعکس. تولید جهانی میزان امنیت مواد غذایی در جهان را بالا می برد، و سیاست بیمه محدودی را در مقابل اثرات تغییر آب و هوا و تولید محصول فراهم می کند.
اما با کاهش هزینه های فن آوری اطلاعاتی، تعیین طرف های دینفع کار آسانی نخواهد بود. با افزایش تعداد رقبایی که آخرین فن آوری را بکار می گیرند، رقابت میان فروشندگان مواد غذایی افزایش می یابد. کاهش قیمت ها که به دنبال آن ایجاد می شود به نفع مصرف کننده است. در عوض، شرکت های چند ملیتی از عرضه کنندگان خود کارآیی هر چه بیشتر را مطالبه می کنند. فشار مداوم برای کاهش هزینه ها در بخش مواد غذایی سر انجام تمام راه را به عقب برگشته و به شخص کشاورز منتقل می شود.
نگرانی در مورد عدالت
برتری روز افزون فروشگاه های بزرگ نگرانی های واقعی در مورد انصاف و عدالت در سیستم بازاریابی کشاورزی را ب وجود می آورد. با انتقال معاملات بسیاری از بازارهای عمومی باز و شفاف به کارکنان بخش تدارکات فروشگاه های بزرگ که نماینده تعداد اندکی از خریداران بزرگ هستند، تولید کنندگان مواد غذایی را به آسانی از مذاکرات کنار می گذارد. قیمت ها باز هم کاهش می یابد. کشاورزان یا خود را منطبق می سازند، یا از صحنه کشت و زرع به بیرون رانده می شوند.
اما جنبه دیگری برای این داستان وجود دارد. در یک محیط رقابتی، فروشگاه های بزرگ باید نسبت به اولویت های مشتری پاسخگو باشند. برخی از مصرف کنندگان بشدت نسبت به محیط (حساس) هستند. برخی دیگر نسبتاَ قیمت های بالاتری را می پردازند تا از کشاورزان محلی بهتر محافظت کنند. شرکت های چند ملیتی برخی از قراردادها را با توجه به این نگرانی ها تنظیم می کنند. ترس از این که یک شرکت چند ملیتی مشخص کنترل انحصاری و قدرت بازار را در کشورهای در حال توسعه در دست بگیرد اغراق آمیز به نظر می آید: موفقیت یک سوپرمارکت زنجیره ای توجه دیگران را جلب می کند. شرکت های چند ملیتی، بشدت در میان خودشان، به رقابت می پردازند. بازار مواد غذایی با دلارمصرف کننده به شدت رقابت برانگیز به نظر می رسد، حتی هنگامی که تنها تعداد اندکی از فروشندگان از رقابت هزینه ها جان سالم به در برند.
بدون شک، رشد فروشگاه های بزرگ که در مالکیت شرکت های چند ملیتی هستند خرده کشاورزان را با خطر مواجهه می سازد. به دلیل هزینه های بالای معاملات، کار با تعداد زیادی خرده کشاورز به مراتب پر هزینه تر از کار با تعداد اندکی عرضه کننده بزرگ است. خرده کشاورزان به آسانی می توانند دسترسی به زنجیره عرضه توسط فروشگاه های بزرگ را از دست بدهند، و بیشتر دچار فقر شوند. اما اغلب فرصت ها بدنبال مخاطرات می آیند. برخی از خرده کشاورزان به زنجیره های عرضه نوین دسترسی سودمندی پیدا کرده اند. خرده کشاورزان در جاوه مرکزی، اندونزی،[19] در حال حاضر نه تنها "هندوانه های سیاه" مخصوص خود را به مصرف کنندگان داخلی بلکه به مصرف کنندگانی در جاکارتا، سنگاپور و کوالالامپور[20] نیز می فروشند. کشورهای فقیری که با موفقیت خرده کشاورزان را با زنجیره عرضه فروشگاه های بزرگ یکپارچه می سازند منافع بسیاری به دست می آورند.
زنجیره عرضه جهانی مواد غذایی شمشیری دو لبه است. این زنجیره قیمت های کمتر و امنیت غذای بیشتر را به مصرف کنندگان ارائه می دهد. اما کشورها ممکن است به دلیل کشیده شدن مصرف کنندگان و تولید کنندگان به سوی قیمت های محلی کنترل بر تولیدات و تجارت مواد غذایی را از دست دهند. یک رژیم تجاری بین المللی باید این نقاط ضعف و قوت را به طور یکسان متعادل سازد، به شکلی که فقیر ترین کشور ها – که از حداقل امنیت غذایی برخوردارند – آسیبی نبینند.
آراء بیان شده در این مقاله الزاماَ منعکس کننده دیدگاه ها یا سیاست های دولت ایالات متحده نیست.    
1.       C. Peter Timmer
2.       Stanford, Cornell, and the University of California, San Diego
3.       Thomas D. Cabot
4.       Harvard University
5.       T.W. Schultz
6.       W. Arthur Lewis
7.       England
8.       Baltic ports
9.       Calcutta and Bombay
10.   Paris
11.   Rangoon and Saigon
12.   Kenya
13.   Peruvian
14.   Wal-Mart in the United States
15.   Tesco in the United Kingdom
16.   Carrefour in France
17.   Ahold in the Netherlands
18.   Florida
19.   Central Java, Indonesia
20.   Jakarta, Singapore and Kuala Lumpur

آب، مایۀ حیات

 
بزرگنمائی عکس
قرن ها تجربه و توسعه فن آوری، کشاورزِ امروز را از انسان های اولیه ای که هزاران سال پیش محصولات را از روی زمین جمع آوری می کردند متمایز می سازد، اما این کشاورزان همچنان دارای وجه مشترکی هستند- نیاز به آب. کشاورزی حدود 90 درصد از آب شیرین موجود بر روی کره زمین را مصرف می کند، و تا کنون از مصارف داخلی و صنعتی پیشی گرفته است.
دخایر قابل اطمینان آب، عامل حیاتی در افزایش تولید کشاورزی برای برطرف ساختن نیازهای جمعیت در حال افزایش جهان خواهد بود. چالش، در استخراج بازدهی بیشتر از هر قطره آب خواهد بود. بر اساس تخمین سازمان کشاورزی و غذای سازمان ملل، زمین های آبیاری شده در کشورهای در حال توسعه تا سال 2030، به میزان 34 درصد افزایش خواهد یافت، اما مقدار آب استفاده شده برای تولید محصولات غذایی به دلیل بهبود فعالیت های آبیاری تنها با 14 درصد افزایش مواجه خواهد شد.
بنا بر این، برای رشد محصولات غذایی به چه میزان آب نیاز است؟ مطمئنا محصولات مختلف نیازهای بسیار متفاوتی دارند، اما به طور کلی، بین 2000 تا 2500 لیتر آب برای رشد محصولات غذایی که یک فرد به طور متوسط روزانه مصرف می کند مورد نیاز است.
سازمان حفاظت محیط زیست آمریکا[1]   تخمین های زیر را برای آب مورد نیاز به منظور تولید انواع مختلف محصولات غذایی ارائه داده است:
آب
غذا
15 لیتر
4 لیتر شیر
1514 لیتر
برای پرورش یک مرغ
71/22 لیتر
یک وعده سیب زمینی سرخ کرده
23/52 لیتر
یک عدد پرتقال
54/378 لیتر
یک عدد هندوانه
8/567 لیتر
یک قرص نان
35/11 لیتر
یک عدد گوجه فرنگی
48/132 لیتر
یک وعده برنج
24/454 لیتر
یک عدد تخم مرغ

میراث حیات گیاهان

 
بزرگنمائی عکس
جامعۀ بین الملل درگیر تلاش های مشترک برای حفظ دارایی ژنتیکی جهان نباتات است. دانه ها و نمونۀ گیاهان- صدها هزار گونۀ مختلف- حفظ و ذخیره سازی می شود تا طی فرایند تغییرات اقلیمی، کمبود زیستگاه ها یا سایر بلایای طبیعی یا آن هایی که به دست انسان رخ می دهد، از بین نروند.
انگیزۀ چنین تلاش هایی، حفظ کشفیات آینده و محصولات امروز است. از طریق علم، می توان در برنامۀ ژنتیکی گیاهان تغییر ایجاد و ویژگی های یکی را به دیگری تلقیح کرد. این شکل از مهندسی ژنتیک، نوع تسریع شدۀ گرده افشانی میان نباتات گوناگون است که کشاورزان قرن هاست که آن را به کار می بردند. با دانش امروز، به این امر آگاهی یافته ایم که هر گیاهی در هر کجا، دارای یک رمز زیستی است که ممکن است روزی به کار بشر بیاید- علاج یک بیماری، تأمین یک غذای غنی، یا ترکیبی مفید.
بنا به تحقیقات برنامۀ محفاظت از منابع ژنتیکی گیاهان سازمان ملل، منابع ژنتیکی گیاهان برای مواد غذایی و کشاورزی، تأمین کنندۀ امنیت غذایی جهان بوده و وسیلۀ امرا معاش ساکنان کرۀ زمین هستند. این گزارش که به سال 1996 تعلق دارد، توجه جامعۀ بین الملل را به گوناگونی نباتات و مسئولیت درقبال آن رسما ً اعلام کرده است.
تلاش های بین المللی
یک کنسرسیوم بین المللی کشاورزی وظیفۀ حمایت از 11 بانک ژنتیک، حفاظت از بیش از 650.000 نمونۀ ژنتیکی از محصولات، علوفه، درختچه و درخت را به عهده داشته و از آن ها به عنوان دارایی های عمومی محافظت به عمل می آورد. مرکز جهانی پژوهش های بین المللی کشاورزی CGIAR) ((1)  نگهداری از این مجموعه در بلند مدت را به عهده داشته و جرم پلاسم [مجموعۀ منابع ژنتیکی یک اورگانیسم] و اطلاعات مربوط به آن را به عنوان دارایی های عمومی نگهداری می کند.
طبق آن چه در تارنمای این مرکز آمده، مرکز جهانی پژوهش های بین المللی کشاورزی از این ذخیره های گستردۀ دانه ها و گیاهان به نفع جامعۀ انسانی نگهداری به عمل می آورد.
همکاری در زمینۀ دانه ها به حیات دوباره بخشیدن به کشاورزی در برخی از کشور های جنگزده مانند افغانستان، آنگولا، موزامبیک و سومالی، کمک بزرگی بوده است. مناطقی که دچار بلایای طبیعی شده اند با درخواست دانه ها از بانک ژنتیک می توانند گیاهانی را که برای شرایط آب و هوایی آن ها بیشتر مناسب هستند دوباره تولید کنند.

تلاش های آمریکا
سیستم ملی جرم پلاسم گیاهی ایالات متحده (NPGS)(2) دارای شبکه ای از بانک های ژنتیک برای حفظ و نگهداری آن دسته از مشخصات ژنتیکی گیاهان است که در مواقع مبارزه با آفات، عوامل بیماری زا، بیماری ها و سایر خطرات تهدید کنندۀ ذخایر غذایی و الیاف جهان از آن استفاده می شود.
مجموعه هایی که  سیستم ملی جرم پلاسم گیاهی ایالات متحده در اختیار دارد، شامل 511,000 نمونۀ دانه، الیاف، و گیاهان کامل است که در 20 بانک ژنتیک در ایالات متحده و تحت اختیار خدمات پژوهشی کشاورزی (ARS) (3) وابسته به وزارت کشاورزی نگهداری می شود. بسیاری از این بانک های ژنتیک از سوی دانشگاه ها و ایستگاه های تجربی کشاورزی ایالات، حمایت می شوند.
ویژگی های مفید برخی از نمونه ها می توانند محصولات آمریکایی را از عوامل خطرناک بیماری زا حفظ کنند. مثلا ً گندمی که در سال 1948 از ترکیه وارد گردید دارای توانایی مقاومت دربرابر قارچی بود که 15 سال بعد، محصولات کشاورزی آمریکا را مورد تهدید قرار داد. طبق اسناد خدمات پژوهشی کشاورزی، مشخصات ژنتیکی آن به انواع گندمی که در مناطق شمال شرقی پاسیفیک در آمریکا کشت می شود، تلقیح شد.
یک نوع شتۀ گندم که در سال 1986 از روسیه به آمریکا آمد و در این کشور شیوع یافت، و کل محصولات تجاری گندم را مورد تهدید قرار داد. دانشمندان خدمات پژوهشی کشاورزی به سرعت  آزمایشاتی را روی ذخیرۀ گندم های سیستم ملی جرم پلاسم گیاهی آغاز کردند و موفق به یافتن صد ها ژن مقاوم شدند. با پیاده کردن یک طرح ضربتی، نژادی مقاوم ایجاد کرده و از وقوع بحران محصولات کشاورزی جلوگیری کردند.
منجمد کردن دانه ها
در دایرۀ قطب شمال، 1000 کیلومتر رو به سمت شمال از سرزمین نروژ، متوسط دمای هوا به قدری پایین است که برای ایجاد شرایط انجماد، نیازی به استفاده از برق نیست. در این بخش از کشور، و در پناه کوه که اطراف آن را زمین و صخره های یخزده فرا گرفته، صندوق جهانی دانه های اسوالبارد تأسیس شده است که حاوی صدها هزار نمونۀ دانه از سراسر جهان است که در شرایط انجماد نگهداری می شود و در زمان وقوع بلایای طبیعی یا حوادث ناگوار برای جبران دانه هایی که از بین رفته مورد استفاده قرار می گیرد.
صندوق اسوالبارد که توسط کشور نروژ و با مشارکت های بین المللی ساخته شد و نگهداری از آن را سازمان جهانی گوناگونی محصولات به عهده دارد، تازه ترین سیاست جهانی جهت حفظ گوناگونی نباتات است. همۀ بانک های ژنتیک جهان، نمونۀ دوم گونه های خود را برای احتیاط  بیشتر در اسوالبارد نگهداری می کنند. صندوق اسوالبارد متضمن پشتیبانی و نگهداری از نمونه های ثانی بانک های ژنتیک جهان در صورت وقوع اتفاقات غیر مترقبه است- گم شدن نمونه ها، بی توجهی در مدیریت، یا کمبود بودجۀ مربوطه.
از زمان تأسیس  صندوق اسوالبارد در سال 2008، سیستم جرم پلاسم آمریکا بیش از 20,000 نمونۀ گیاهی برای نگهداری به این مرکز ارسال داشته است؛ و ایالات متحده قصد دارد طی سال های آینده، نمونه های دیگری از کل مجموعۀ نباتات خود را به این محل ارسال کند.
سازمان جهانی گوناگونی محصولات، یک مشارکت خصوصی- دولتی است که برای حفظ مجموعه های اصلی محصولات کشاورزی، به جمع آوری بودجه می پردازد. این سازمان برای همراهی با توافقات بین المللی مربوط به گوناگونی نباتات، کوشش می کند یک سیستم کارا و پایدار جهانی جهت حفظ بلند مدت منابع ژنتیکی گیاهان تهیه کند.
گوناگونی حیات گیاهی روی کرۀ زمین به قدری گسترده است که انسان نمی تواند به تمامی آن دست بیابد. تخمین زده می شود که تعداد گونه های گیاهی که هنوز ناشناخته مانده اند، از 300,000 تا 400,000 است که در اعماق جنگل های دوردست یا روی قلۀ بلند کوه ها واقع اند و هنوز هم هزاران گونۀ ناشناخته در انتظار اولین پژوهشگرها هستند که به آن ها برخورد کرده و یگانه بودن آن ها را بازشناسد.
  1. Center for Global International Agriculture Research
  2. National Plant Germplasm System (NPGS)
  3. Agriculture Research Service (ARS)
  4.  

هیچ نظری موجود نیست: