تعداد رسمی مبتلایان به بیماری ایدز در ایران حدود شانزده هزار نفر اعلام شده
مقام های بهداشتی ایران از افزایش شیوع بیماری ایدز در این کشور از راه تماس جنسی ابراز نگرانی کرده اند.
کامران باقری لنکرانی، وزیر بهداشت ایران، روز شنبه نهم آبان گفت که کشورش نگران موج سوم شیوع انتقال بیماری ایدز است که با توجه به جوان بودن جمعیت کشور و تمایل برخی جوانان به رفتارهای پرخطر جنسی سبب شده انتقال جنسی این ویروس به جامعه آسیب برساند.
به گفته آقای باقری لنکرانی، وزارت بهداشت ایران در زمان حاضر در حال برنامه ریزی برای مقابله با موج سوم ویروس ایدز است.
پیش از این عباس صداقت، رئیس اداره ایدز وزارت بهداشت گفته بود که در چند سال اخیر تعداد موارد ابتلا به بیماری ایدز از طریق رابطه جنسی افزایش یافته است.
به گقته کارشناسان، بیماری ایدز در ایران تاکنون از دو راه فاکتور های خونی آلوده و استفاده از سرنگ مشترک توسط معتادان تزریقی شیوع پیدا کرده اما در هفته های اخیر، کارشناسان نسبت به افزایش ابتلا به این بیماری توسط ارتباطات جنسی پرخطر، هشدار داده اند.
وزیر بهداشت ایران، اظهار امیدواری کرده است که موج سوم اتفاق شیوع ایدز، همانند موج اول و دوم کنترل شود.
در ایران به دلیل باورهای عمومی غلط و تلاش مسئولان برای نشان دادن چهره ای موجه و پاک از جامعه،همچنان از طرح مسائل مرتبط با ایدز و ویروس اچ آی وی و آموزش شفاف و مستقیم راههای انتقال خودداری می شوددر ایران به دلیل باورهای عمومی غلط و تلاش مسئولان برای نشان دادن چهره ای موجه و پاک از جامعه،همچنان از طرح مسائل مرتبط با ایدز و ویروس اچ آی وی و آموزش شفاف و مستقیم راههای انتقال خودداری می شود.
به نظر می رسد که با افزایش آسیب های اجتماعی، درباره این مسائل، از جمله شیوع بیماری ایدز از راه رفتار پر خطر جنسی، مقام های رسمی هم به سکوت در این زمینه پایان داده اند.
در یکی از آمارهایی که اخیرا از سوی وزارت بهداشت ایران منتشر شده، شمار مبتلایان به بیماری ایدز در این کشور حدود شانزده هزار نفر اعلام شده اما برخی از کارشناسان و ناظران رقم واقعی را بیش از این می دانند.
کارشناسان معتقدند صدا و سیما و مطبوعات ابزار خوبی برای آموزش همگانی و ایجاد فرهنگ و آگاهی در باره این بیماری هستند اما به اعتقاد این افراد، سیاستهای ویژه و برخی پنهانکاری های مسئولان در مورد ایدز، عملا این موقعیت ها را برای پیشگیری، از جامعه گرفته است.
بیماری ایدز، چهارمین بیماری کشنده در جهان است و هم اکنون بیش از ۴۰ میلیون نفر در سراسر جهان آلوده به ویروس اچ آی وی هستند
هزاران سال قدمت تاریخی نشتیفان و تمدن کهن آن
۱۳۸۷ آذر ۱۰, یکشنبه
خط مقدم اسلام در مقابل هندو ها و سیاست استعمار
نگرانی پاکستان از افزایش تنش با هند
تقریبا 300 نفر در حملات بمبئی زخمی شدند
در پی ادعای مقام های هندی دایر بر اینکه عاملان حملات چند روز اخیر در بمبئی به پاکستان ارتباط داشته اند، دولت این کشور نسبت به تشدید تنش با هند ابراز نگرانی کرده است.
آصف علی زرداری، رئیس جمهور پاکستان، قول همکاری کامل با هند برای یافتن مسببان حملات را داده و دولت پاکستان هرگونه دخالتی در حملات مرگبار بمبئی را رد کرده است.
حملات مسلحانه روز چهارشنبه به پایتخت تجاری هند دست کم 195 کشته و 295 مجروح به جا گذاشته است.
نیروهای دولتی هند روز شنبه آخرین مردان مسلح را در هتل موسوم به "کاخ تاج محل" کشتند. گفته می شود که ممکن است در مجموع فقط 10 پیکارجو عامل این حملات به چند نقطه بمبئی از جمله دو هتل مجلل، یک ایستگاه مرکزی قطار، یک بیمارستان و یک مرکز یهودیان بوده باشند.
اکثریت قریب به اتفاق قربانیان هندی هستند اما دست کم 22 شهروند غیرهندی نیز جان باخته اند که از جمله شامل شهروندانی از اسرائیل، آلمان، ژاپن، کانادا، استرالیا، ایتالیا، سنگاپور و فرانسه می شود.
به گفته مقام های هندی مسببان خود را در شب شروع حادثه (چهارشنبه شب) با قایق های لاستیکی به ساحل رسانده و سایرین نیز از ماه ها قبل در شهر سکونت کرده و درحال جمع آوری اطلاعات بوده اند.
کریس موریس، خبرنگار بی بی سی از بمبئی گزارش می دهد که بسیاری از مردم این شهر می خواهند دولت هند علل ناکامی سازمان های اطلاعاتی در کشف حمله ای با این ابعاد را بررسی کند.
'خود را گول نزنیم'
شاه محمود قریشی وزیر خارجه پاکستان گفت که تشنج در روابط با هند جدی است اما او امیدوار است که بحران خنثی شود.
وی پس از یک نشست اضطراری کابینه در اسلام آباد به خبرنگاران گفت: "خود را گول نزنیم، وقتی مردم هند احساس می کنند که این 11 سپتامبر هند است، وضعیت خیلی جدی است."
ایستگاه اصلی قطار بمبئی نیز از اهداف پیکارجویان مسلح بود
وی قول داد که مقام های اطلاعاتی پاکستان به طور کامل با تحقیقات هند همکاری خواهند کرد اما افزود که رئیس اطلاعاتی این کشور برخلاف گزارش های قبلی به هند سفر نخواهد کرد.
باربارا پلت خبرنگار بی بی سی در اسلام آباد می گوید یک مقام ارشد امنیتی گفته است پاکستان اکنون شواهد اولیه را از هند دریافت کرده است.
اما این مقام اخطار داد که اگر هند بسیج نیروهایش را آغاز کند، پاکستان نیز واکنش مشابه نشان خواهد داد، حتی اگر لازم شود نیروها از نبرد با پیکارجویان اسلام گرا در مرز افغانستان فراخوانده شوند.
مانموهان سینگ نخست وزیر هند پیشتر گفته بود که به باور او گروهی از خارج از هند عامل کشتارها هستند و سیاستمداران ارشد هندی گفته اند که تنها فرد مسلح بازداشت شده اهل پاکستان است.
یک گروه قبلا ناشناس که خود را "مجاهدین دِکان" می نامد مسئولیت حملات را به عهده گرفته است. دِکان یک ناحیه عمدتا مسلمان نشین هند است.
براساس بیانیه ای که به روزنامه های هند درز کرده است، تنها پیکارجوی بازداشت شده به نام "اعظم امیر قصاب" گفته است که پیکارجویان عامل حمله توسط یک گروه اسلام گرا به نام "لشکر طیبه" که زمانی مورد حمایت دستگاه های اطلاعاتی پاکستان بود، آموزش دیده بودند.
پاکستان این گروه را به اصرار آمریکا در سال 2002 ممنوع کرد.
تقریبا 300 نفر در حملات بمبئی زخمی شدند
در پی ادعای مقام های هندی دایر بر اینکه عاملان حملات چند روز اخیر در بمبئی به پاکستان ارتباط داشته اند، دولت این کشور نسبت به تشدید تنش با هند ابراز نگرانی کرده است.
آصف علی زرداری، رئیس جمهور پاکستان، قول همکاری کامل با هند برای یافتن مسببان حملات را داده و دولت پاکستان هرگونه دخالتی در حملات مرگبار بمبئی را رد کرده است.
حملات مسلحانه روز چهارشنبه به پایتخت تجاری هند دست کم 195 کشته و 295 مجروح به جا گذاشته است.
نیروهای دولتی هند روز شنبه آخرین مردان مسلح را در هتل موسوم به "کاخ تاج محل" کشتند. گفته می شود که ممکن است در مجموع فقط 10 پیکارجو عامل این حملات به چند نقطه بمبئی از جمله دو هتل مجلل، یک ایستگاه مرکزی قطار، یک بیمارستان و یک مرکز یهودیان بوده باشند.
اکثریت قریب به اتفاق قربانیان هندی هستند اما دست کم 22 شهروند غیرهندی نیز جان باخته اند که از جمله شامل شهروندانی از اسرائیل، آلمان، ژاپن، کانادا، استرالیا، ایتالیا، سنگاپور و فرانسه می شود.
به گفته مقام های هندی مسببان خود را در شب شروع حادثه (چهارشنبه شب) با قایق های لاستیکی به ساحل رسانده و سایرین نیز از ماه ها قبل در شهر سکونت کرده و درحال جمع آوری اطلاعات بوده اند.
کریس موریس، خبرنگار بی بی سی از بمبئی گزارش می دهد که بسیاری از مردم این شهر می خواهند دولت هند علل ناکامی سازمان های اطلاعاتی در کشف حمله ای با این ابعاد را بررسی کند.
'خود را گول نزنیم'
شاه محمود قریشی وزیر خارجه پاکستان گفت که تشنج در روابط با هند جدی است اما او امیدوار است که بحران خنثی شود.
وی پس از یک نشست اضطراری کابینه در اسلام آباد به خبرنگاران گفت: "خود را گول نزنیم، وقتی مردم هند احساس می کنند که این 11 سپتامبر هند است، وضعیت خیلی جدی است."
ایستگاه اصلی قطار بمبئی نیز از اهداف پیکارجویان مسلح بود
وی قول داد که مقام های اطلاعاتی پاکستان به طور کامل با تحقیقات هند همکاری خواهند کرد اما افزود که رئیس اطلاعاتی این کشور برخلاف گزارش های قبلی به هند سفر نخواهد کرد.
باربارا پلت خبرنگار بی بی سی در اسلام آباد می گوید یک مقام ارشد امنیتی گفته است پاکستان اکنون شواهد اولیه را از هند دریافت کرده است.
اما این مقام اخطار داد که اگر هند بسیج نیروهایش را آغاز کند، پاکستان نیز واکنش مشابه نشان خواهد داد، حتی اگر لازم شود نیروها از نبرد با پیکارجویان اسلام گرا در مرز افغانستان فراخوانده شوند.
مانموهان سینگ نخست وزیر هند پیشتر گفته بود که به باور او گروهی از خارج از هند عامل کشتارها هستند و سیاستمداران ارشد هندی گفته اند که تنها فرد مسلح بازداشت شده اهل پاکستان است.
یک گروه قبلا ناشناس که خود را "مجاهدین دِکان" می نامد مسئولیت حملات را به عهده گرفته است. دِکان یک ناحیه عمدتا مسلمان نشین هند است.
براساس بیانیه ای که به روزنامه های هند درز کرده است، تنها پیکارجوی بازداشت شده به نام "اعظم امیر قصاب" گفته است که پیکارجویان عامل حمله توسط یک گروه اسلام گرا به نام "لشکر طیبه" که زمانی مورد حمایت دستگاه های اطلاعاتی پاکستان بود، آموزش دیده بودند.
پاکستان این گروه را به اصرار آمریکا در سال 2002 ممنوع کرد.
ضعف مديريت و اشتهاي كفتار ها
جهان
۴۰ درصد نفت جهان از تنگه هرمز به سراسر دنیا صادر می شود.
«امارات، جسارت به پشتوانه حمایت آمریکا»
خبرگزاری آسوشیتد پرس در گزارشی پیرامون جزایر سه گانه ابوموسی و تنب های بزرگ و کوچک در خلیج فارس آورده، که امارات متحده عربی در مورد ادعای حاکمیت بر آن ها، به پشتوانه رابطه نزدیکش با آمریکا، رویکرد جسورانه تری در برابر جمهوری اسلامی ایران اختیار کرده است.
شیخ عبدالله بن زاید، وزیر امور خارجه امارات، در سخنرانی ماه سپتامبر خود در مجمع عمومی سازمان ملل گفت: «مسئله ادامه اشغال سه جزیره امارات از سوی ایران از سال ۱۹۷۱ تاکنون برای ما اهمیت بنیادی دارد.»
تاکنون هیج مقام مسئول امارات متحده عربی در چنین سطح بالایی در این زمینه اظهار نظر نکرده بود. این رویکرد جسورانه بخشی از تلاش های این کشور نفت خیز در این راه است که در عرصه جهانی بیشتر جدی گرفته شود.
بیشتر بخوانید:
اسناد وزارت امور خارجه بريتانيا و جزاير سه گانه در خليج فارس
اعتراض ايران به بيانيه اتحاديه عرب درباره جزاير سه گانه
امارات مدت سه دهه ادعای خود در مورد سه جزیره واقع در تنگه استراتژیک هرمز، ابوموسی و تنب های بزرگ و کوچک، را بی سروصدا دنبال کرد. اما در تابستان سال جاری روش خود را تغییر داد و به دیپلماسی سرسختانه تری روی آورد تا حمایت دیگر کشورها را برای آن چه خود «رهایی قلمروی اعراب از اشغال غیرقانونی ایران» می خواند جلب کند.
به گزارش خبرگزاری آسوشیتدپرس، دیدار اخیر عبدالله از تهران برای ارتقای «روابط دوجانبه» بیانگر تمایل امارات برای حل مشکلاتش با ایران از راه گفتگو است، اما امارات همزمان در پشت پرده، گروه هایی چون شورای همکاری خلیج فارس و اتحادیه عرب را زیر فشار گذاشته تا برای دست یافتن به کنترل این منطقه استراتژیک به این کشور کمک کنند.
در همین راستا عبدالرحمن العطيه، دبيرکل شورای همکاری خليج فارس، اواخر مردادماه سال جاری تاسيس دفاتر دريايی ايران در جزيره ابوموسی را به شدت محکوم کرد.
امارات متحده عربی در گفتگو با دیپلمات های غربی نیز از این که تهران حل مناقشه به کمک یک میانجی بین المللی را رد کرده انتقاد کرده است.
این نوع فعالیت ها تاکنون اندکی حمایت غربی ها را نیز برای امارات به ارمغان آورده است.
هفته گذشته نشریه «د نشنال» چاپ ابوظبی به نقل از فرانکو فراتینی، وزیر امور خارجه ایتالیا، نوشت: «جامعه بین الملل باید به امارات کمک کند که به طریقی به ایران بفهماند که اشتباه می کند و باید برای بررسی این مسئله دور میز بنشینند.»
با این حال کمتر پیش می آید که شیخ نشین های محافظه کار خلیج فارس که معمولا در انتقاد از همسایه بزرگ خود جانب احتیاط را می گیرند چنین موضع جسورانه ای در پیش بگیرند.
سایمون هندرسون، مدیر برنامه خلیج فارس و سیاست انرژی در موسسه خاور نزدیک مستقر در واشنگتن، می گوید: «آنها ایران را همسایه ای توسعه طلب و قلدر می دانند، اما دوست ندارند این را واضح و شفاف اعلام کنند.»
تحلیل گران معتقدند بخشی از این اعتماد به نفس جدید امارات متحده عربی نتیجه رابطه اش با ایالات متحده است.
کمتر پیش می آید که شیخ نشین های محافظه کار خلیج فارس که معمولا در انتقاد از همسایه بزرگ خود جانب احتیاط را می گیرند چنین موضع جسورانه ای در پیش بگیرند.
هندرسون می گوید: «در واقع امارات با حمایت کشورهای خلیج فارس و احتمالا پشتیبانی آمریکا دارد به تهران می گوید که عقب بکش و مواظب رفتارت باش.»
موقعیت جغرافیایی این جزایر در تنگه هرمز دلیل اصلی جذابیت آنهاست. در حال حاضر نیروهای سپاه پاسداران جمهوری اسلامی و ناوهای آمریکایی در این آبراه که محل عبور ۴۰ درصد از نفت جهان است گشت می زنند.
جمهوری اسلامی از این جزایر به عنوان ایستگاه قایق ها، موشک ها، رادارها، و نیروهای خود در تنگه هرمز استفاده می کند.
ایران معتقد است که بر اساس توافق نامه ای که هشت سال پیش از انقلاب اسلامی بین شاه ایران و حاکم شارجه، یکی از هفت امارت امارات متحده عربی، امضا شده حق آن را دارد که بر جزیره ابوموسی نظارت داشته باشد و در آنجا نیرو پیاده کند.
سه جزیره ابوموسی و تنب های بزرگ و کوچک در سال ۱۹۷۱ پس از خروج بريتانيا از منطقه به ايران واگذار شدند. يک روز پيش از آن که امارات از تحت الحمايگی بريتانيا خارج شود، ايران براساس يادداشت تفاهمی سه جانبه با اميرنشين شارجه و بريتانيا نيروهای خود را در ابوموسی مستقر کرد.
چهار کشور عرب منطقه پس از استقلال امارات، در نامه ای به شورای امنيت سازمان ملل، از ادعای مالکيت امارات بر جزاير ابوموسی، تنب بزرگ و کوچک حمايت کرده و خواهان رسيدگی شورای امنيت سازمان ملل به اين موضوع شدند.
اين در حالی بود که شورای امنيت در دسامبر ۱۹۷۱ درخواست امارات را از دستور کار خود خارج کرد و رسيدگی به آن را نپذيرفت. از سال ۱۹۹۲ اين جزاير بارديگر مورد ادعای ارضی امارات متحده قرار گرفته است.
ايران همواره ادعای امارات را رد کرده و اين جزاير را جزئی جدایی ناپذير از خاک خود دانسته است. تهران همچنين درخواست ابوظبی برای ارجاع موضوع اختلافات دو کشور به دادگاهی بين المللی بر سر اداره ابوموسی را رد می کند و خواستار حل و فصل اين مسائل از طريق گفت و گوهای دو جانبه شده است.
۴۰ درصد نفت جهان از تنگه هرمز به سراسر دنیا صادر می شود.
«امارات، جسارت به پشتوانه حمایت آمریکا»
خبرگزاری آسوشیتد پرس در گزارشی پیرامون جزایر سه گانه ابوموسی و تنب های بزرگ و کوچک در خلیج فارس آورده، که امارات متحده عربی در مورد ادعای حاکمیت بر آن ها، به پشتوانه رابطه نزدیکش با آمریکا، رویکرد جسورانه تری در برابر جمهوری اسلامی ایران اختیار کرده است.
شیخ عبدالله بن زاید، وزیر امور خارجه امارات، در سخنرانی ماه سپتامبر خود در مجمع عمومی سازمان ملل گفت: «مسئله ادامه اشغال سه جزیره امارات از سوی ایران از سال ۱۹۷۱ تاکنون برای ما اهمیت بنیادی دارد.»
تاکنون هیج مقام مسئول امارات متحده عربی در چنین سطح بالایی در این زمینه اظهار نظر نکرده بود. این رویکرد جسورانه بخشی از تلاش های این کشور نفت خیز در این راه است که در عرصه جهانی بیشتر جدی گرفته شود.
بیشتر بخوانید:
اسناد وزارت امور خارجه بريتانيا و جزاير سه گانه در خليج فارس
اعتراض ايران به بيانيه اتحاديه عرب درباره جزاير سه گانه
امارات مدت سه دهه ادعای خود در مورد سه جزیره واقع در تنگه استراتژیک هرمز، ابوموسی و تنب های بزرگ و کوچک، را بی سروصدا دنبال کرد. اما در تابستان سال جاری روش خود را تغییر داد و به دیپلماسی سرسختانه تری روی آورد تا حمایت دیگر کشورها را برای آن چه خود «رهایی قلمروی اعراب از اشغال غیرقانونی ایران» می خواند جلب کند.
به گزارش خبرگزاری آسوشیتدپرس، دیدار اخیر عبدالله از تهران برای ارتقای «روابط دوجانبه» بیانگر تمایل امارات برای حل مشکلاتش با ایران از راه گفتگو است، اما امارات همزمان در پشت پرده، گروه هایی چون شورای همکاری خلیج فارس و اتحادیه عرب را زیر فشار گذاشته تا برای دست یافتن به کنترل این منطقه استراتژیک به این کشور کمک کنند.
در همین راستا عبدالرحمن العطيه، دبيرکل شورای همکاری خليج فارس، اواخر مردادماه سال جاری تاسيس دفاتر دريايی ايران در جزيره ابوموسی را به شدت محکوم کرد.
امارات متحده عربی در گفتگو با دیپلمات های غربی نیز از این که تهران حل مناقشه به کمک یک میانجی بین المللی را رد کرده انتقاد کرده است.
این نوع فعالیت ها تاکنون اندکی حمایت غربی ها را نیز برای امارات به ارمغان آورده است.
هفته گذشته نشریه «د نشنال» چاپ ابوظبی به نقل از فرانکو فراتینی، وزیر امور خارجه ایتالیا، نوشت: «جامعه بین الملل باید به امارات کمک کند که به طریقی به ایران بفهماند که اشتباه می کند و باید برای بررسی این مسئله دور میز بنشینند.»
با این حال کمتر پیش می آید که شیخ نشین های محافظه کار خلیج فارس که معمولا در انتقاد از همسایه بزرگ خود جانب احتیاط را می گیرند چنین موضع جسورانه ای در پیش بگیرند.
سایمون هندرسون، مدیر برنامه خلیج فارس و سیاست انرژی در موسسه خاور نزدیک مستقر در واشنگتن، می گوید: «آنها ایران را همسایه ای توسعه طلب و قلدر می دانند، اما دوست ندارند این را واضح و شفاف اعلام کنند.»
تحلیل گران معتقدند بخشی از این اعتماد به نفس جدید امارات متحده عربی نتیجه رابطه اش با ایالات متحده است.
کمتر پیش می آید که شیخ نشین های محافظه کار خلیج فارس که معمولا در انتقاد از همسایه بزرگ خود جانب احتیاط را می گیرند چنین موضع جسورانه ای در پیش بگیرند.
هندرسون می گوید: «در واقع امارات با حمایت کشورهای خلیج فارس و احتمالا پشتیبانی آمریکا دارد به تهران می گوید که عقب بکش و مواظب رفتارت باش.»
موقعیت جغرافیایی این جزایر در تنگه هرمز دلیل اصلی جذابیت آنهاست. در حال حاضر نیروهای سپاه پاسداران جمهوری اسلامی و ناوهای آمریکایی در این آبراه که محل عبور ۴۰ درصد از نفت جهان است گشت می زنند.
جمهوری اسلامی از این جزایر به عنوان ایستگاه قایق ها، موشک ها، رادارها، و نیروهای خود در تنگه هرمز استفاده می کند.
ایران معتقد است که بر اساس توافق نامه ای که هشت سال پیش از انقلاب اسلامی بین شاه ایران و حاکم شارجه، یکی از هفت امارت امارات متحده عربی، امضا شده حق آن را دارد که بر جزیره ابوموسی نظارت داشته باشد و در آنجا نیرو پیاده کند.
سه جزیره ابوموسی و تنب های بزرگ و کوچک در سال ۱۹۷۱ پس از خروج بريتانيا از منطقه به ايران واگذار شدند. يک روز پيش از آن که امارات از تحت الحمايگی بريتانيا خارج شود، ايران براساس يادداشت تفاهمی سه جانبه با اميرنشين شارجه و بريتانيا نيروهای خود را در ابوموسی مستقر کرد.
چهار کشور عرب منطقه پس از استقلال امارات، در نامه ای به شورای امنيت سازمان ملل، از ادعای مالکيت امارات بر جزاير ابوموسی، تنب بزرگ و کوچک حمايت کرده و خواهان رسيدگی شورای امنيت سازمان ملل به اين موضوع شدند.
اين در حالی بود که شورای امنيت در دسامبر ۱۹۷۱ درخواست امارات را از دستور کار خود خارج کرد و رسيدگی به آن را نپذيرفت. از سال ۱۹۹۲ اين جزاير بارديگر مورد ادعای ارضی امارات متحده قرار گرفته است.
ايران همواره ادعای امارات را رد کرده و اين جزاير را جزئی جدایی ناپذير از خاک خود دانسته است. تهران همچنين درخواست ابوظبی برای ارجاع موضوع اختلافات دو کشور به دادگاهی بين المللی بر سر اداره ابوموسی را رد می کند و خواستار حل و فصل اين مسائل از طريق گفت و گوهای دو جانبه شده است.
حافظين اقتدار ايران اينگونه قاطعانه جوابگو باشند
منتشر شده به وقت تهران در ساعت:
۱۹:۱۷ روز شنبه ۹ آذر ۱۳۸۷
ايران
دریادار حبیبالله سیاری، فرمانده نیروی دریایی ارتش ایران.(عکس: ایرنا)
ارتش ایران: بستن تنگه هرمز «خیالبافی» نیست
فرمانده نیروی دریایی ارتش ایران در واکنش به اظهارات فرمانده نیروی دریای ناتو که تهدیدهای ایران به بستن تنگه هرمز را «خیالبافی» خوانده بود، بار دیگر بر توان ایران بر بستن این تنگه در صورت حمله نیروهای خارجی تاکید کرد.
بیشتر بخوانید:
ناتو: بستن تنگه هرمز توسط ایران خيالى بيش نيست
دریادار حبیبالله سیاری، فرمانده نیروی دریایی ارتش ایران، در پاسخ به خبرگزاری رسمی جمهوری اسلامی، ایرنا، که نظر وی را درباره اظهارات فرمانده ناتو جویا شده بود، گفت:«هرکس این مساله را باور ندارد، وارد عمل شود تا واقعیت ها را ببیند.»
دریادار دوم مائوریزیو جمیگنانی، فرمانده نیروی دریایی ناتو، در ماه نوامبر سال ۲۰۰۸ با اشاره به تهدیدهای ایران به بستن تنگه هرمز، با «خیالبافی» خواندن این موضعگیریها، گفته بود که گذرگاههای بینالمللی را نمی توان بست.
فرمانده ناتو این سخنان را در کویت و همزمان با ورود سه فروند کشتی پیمان آتلانتیک شمالی به منطقه گفته بود.
دریادار سیاری همچنین گفت که نیروهای تحت امرش « آمادگی لازم را برای مقابله با هرگونه تهدید» را دارند.
دریادار سیاری همچنین ابراز امیدواری کرد که کشورهای خلیج فارس و دریای عمان با همکاری ایران بتوانند امنیت این آبراه را در دست بیرند و نیروهای خارجی از منطقه خارج شوند.
کشورهای عربی حوزه خلیجفارس، که همگی همپیمان آمریکا هستند بیم آن دارند که درصورت درگیری ایران و ایالاتمتحده ایران، اهدافی در این کشورها نیز مورد حمله قرار گیرد.
همچنین این نگرانی وجود دارد که درصورت درگیری نظامی در این منطقه جریان نفت از این خلیج فارس قطع شود. نزدیک به ۴۰ درصد نفت جهان از تنگه هرمز به دست مصرفکنندگان میرسد.
ایران به دلیل ادامه غنیسازی اورانیوم مشمول چندین تحریم شورای امنیت شده است. مقامهای آمریکایی نیز با وجود تاکید بر یک راهحل مسالمتآمیز برای توقف برنامه هستهای تهران، همواره اعلام کردهاند که گزینه نظامیرا نیز در مورد ایران در نظر دارند.
۱۹:۱۷ روز شنبه ۹ آذر ۱۳۸۷
ايران
دریادار حبیبالله سیاری، فرمانده نیروی دریایی ارتش ایران.(عکس: ایرنا)
ارتش ایران: بستن تنگه هرمز «خیالبافی» نیست
فرمانده نیروی دریایی ارتش ایران در واکنش به اظهارات فرمانده نیروی دریای ناتو که تهدیدهای ایران به بستن تنگه هرمز را «خیالبافی» خوانده بود، بار دیگر بر توان ایران بر بستن این تنگه در صورت حمله نیروهای خارجی تاکید کرد.
بیشتر بخوانید:
ناتو: بستن تنگه هرمز توسط ایران خيالى بيش نيست
دریادار حبیبالله سیاری، فرمانده نیروی دریایی ارتش ایران، در پاسخ به خبرگزاری رسمی جمهوری اسلامی، ایرنا، که نظر وی را درباره اظهارات فرمانده ناتو جویا شده بود، گفت:«هرکس این مساله را باور ندارد، وارد عمل شود تا واقعیت ها را ببیند.»
دریادار دوم مائوریزیو جمیگنانی، فرمانده نیروی دریایی ناتو، در ماه نوامبر سال ۲۰۰۸ با اشاره به تهدیدهای ایران به بستن تنگه هرمز، با «خیالبافی» خواندن این موضعگیریها، گفته بود که گذرگاههای بینالمللی را نمی توان بست.
فرمانده ناتو این سخنان را در کویت و همزمان با ورود سه فروند کشتی پیمان آتلانتیک شمالی به منطقه گفته بود.
دریادار سیاری همچنین گفت که نیروهای تحت امرش « آمادگی لازم را برای مقابله با هرگونه تهدید» را دارند.
دریادار سیاری همچنین ابراز امیدواری کرد که کشورهای خلیج فارس و دریای عمان با همکاری ایران بتوانند امنیت این آبراه را در دست بیرند و نیروهای خارجی از منطقه خارج شوند.
کشورهای عربی حوزه خلیجفارس، که همگی همپیمان آمریکا هستند بیم آن دارند که درصورت درگیری ایران و ایالاتمتحده ایران، اهدافی در این کشورها نیز مورد حمله قرار گیرد.
همچنین این نگرانی وجود دارد که درصورت درگیری نظامی در این منطقه جریان نفت از این خلیج فارس قطع شود. نزدیک به ۴۰ درصد نفت جهان از تنگه هرمز به دست مصرفکنندگان میرسد.
ایران به دلیل ادامه غنیسازی اورانیوم مشمول چندین تحریم شورای امنیت شده است. مقامهای آمریکایی نیز با وجود تاکید بر یک راهحل مسالمتآمیز برای توقف برنامه هستهای تهران، همواره اعلام کردهاند که گزینه نظامیرا نیز در مورد ایران در نظر دارند.
دزد ناموس در محكمه براحتي صاحب ناموس شد!!؟
دختر جوان با ربايندهاش ازدواج ميکند
اين جوان از من خواست چند دقيقه با سحر صحبت کند. وقتي آنها چند قدم از من فاصله گرفتند مسعود ناگهان سحر را داخل اتومبيل انداخت و متواري شد.
كد خبر: ۲۷۲۳۲ تاريخ انتشار: ۱۳:۳۰ - ۰۹ آذر ۱۳۸۷ تعداد بازديد: ۱۴۶۸۴
جواني که متهم است به دليل شنيدن جواب منفي از مادر دختر مورد علاقهاش اقدام به آدمربايي کرده است، در دادسراي امور جنايي تهران اعتراف کرد.
اواسط هفته گذشته، زني ميانسال با مراجعه به دادسراي ناحيه جنايي، در شکايتي اميراسماعيل رضوانفر داديار شعبه چهارم را در جريان ربوده شدن دختر 18ساله اش به نام سحر قرار داد.
به نوشته «اعتماد»، اين زن گفت: مدتي پيش پسري 21ساله به نام مسعود که به سحر علاقه داشت، به خواستگاري دخترم آمد؛ اما من به خاطر اينکه اين جوان خدمت سربازي نرفته و بيکار بود، به او جواب رد دادم؛ چون چند سال قبل از همسرم جدا شدهام، دلم نميخواست زندگي سحر هم مانند خودم تباه شود.
وي ادامه داد: دخترم معتقد بود من بيدليل جواب رد دادهام. بحث ما بر سر همين موضوع ادامه داشت تا اينکه روز گذشته وقتي به همراه او از منزل خارج شدم، مسعود را ديدم که با يک ماشين مدل بالا از شهرستانشان به تهران آمده و مقابل خانه ما ايستاده بود. اين جوان از من خواست چند دقيقه با سحر صحبت کند. وقتي آنها چند قدم از من فاصله گرفتند، مسعود ناگهان سحر را داخل اتومبيل انداخت و متواري شد.
در پي اظهارات اين زن، داديار جنايي دستور بازداشت متهم را صادر کرد و بالاخره روز چهارشنبه مأموران آگاهي يکي از شهرستانهاي غربي کشور، با در دست داشتن نيابت قضايي وارد منزل مسعود شدند و سحر را در آنجا پيدا کردند. با انتقال متهم و دختر جوان به تهران، مسعود در دادسراي جنايي حضور يافت و با اعتراف به ربودن سحر گفت: من به او علاقه زيادي دارم و براي رسيدن به وي اين کار را کردم. در ادامه با توجه به نظريه پزشکي قانوني، مادر سحر به ازدواج او با مسعود به شرط رفتن به خدمت سربازي رضايت داد.
به اين ترتيب مسعود پس از تحمل مجازات جرم خود از جنبه عمومي، ميتواند با دختر مورد علاقهاش زندگي کند.
اين جوان از من خواست چند دقيقه با سحر صحبت کند. وقتي آنها چند قدم از من فاصله گرفتند مسعود ناگهان سحر را داخل اتومبيل انداخت و متواري شد.
كد خبر: ۲۷۲۳۲ تاريخ انتشار: ۱۳:۳۰ - ۰۹ آذر ۱۳۸۷ تعداد بازديد: ۱۴۶۸۴
جواني که متهم است به دليل شنيدن جواب منفي از مادر دختر مورد علاقهاش اقدام به آدمربايي کرده است، در دادسراي امور جنايي تهران اعتراف کرد.
اواسط هفته گذشته، زني ميانسال با مراجعه به دادسراي ناحيه جنايي، در شکايتي اميراسماعيل رضوانفر داديار شعبه چهارم را در جريان ربوده شدن دختر 18ساله اش به نام سحر قرار داد.
به نوشته «اعتماد»، اين زن گفت: مدتي پيش پسري 21ساله به نام مسعود که به سحر علاقه داشت، به خواستگاري دخترم آمد؛ اما من به خاطر اينکه اين جوان خدمت سربازي نرفته و بيکار بود، به او جواب رد دادم؛ چون چند سال قبل از همسرم جدا شدهام، دلم نميخواست زندگي سحر هم مانند خودم تباه شود.
وي ادامه داد: دخترم معتقد بود من بيدليل جواب رد دادهام. بحث ما بر سر همين موضوع ادامه داشت تا اينکه روز گذشته وقتي به همراه او از منزل خارج شدم، مسعود را ديدم که با يک ماشين مدل بالا از شهرستانشان به تهران آمده و مقابل خانه ما ايستاده بود. اين جوان از من خواست چند دقيقه با سحر صحبت کند. وقتي آنها چند قدم از من فاصله گرفتند، مسعود ناگهان سحر را داخل اتومبيل انداخت و متواري شد.
در پي اظهارات اين زن، داديار جنايي دستور بازداشت متهم را صادر کرد و بالاخره روز چهارشنبه مأموران آگاهي يکي از شهرستانهاي غربي کشور، با در دست داشتن نيابت قضايي وارد منزل مسعود شدند و سحر را در آنجا پيدا کردند. با انتقال متهم و دختر جوان به تهران، مسعود در دادسراي جنايي حضور يافت و با اعتراف به ربودن سحر گفت: من به او علاقه زيادي دارم و براي رسيدن به وي اين کار را کردم. در ادامه با توجه به نظريه پزشکي قانوني، مادر سحر به ازدواج او با مسعود به شرط رفتن به خدمت سربازي رضايت داد.
به اين ترتيب مسعود پس از تحمل مجازات جرم خود از جنبه عمومي، ميتواند با دختر مورد علاقهاش زندگي کند.
۱۳۸۷ آذر ۹, شنبه
كي اهميت ميدهد
گزارش اجتماعی: جامعه ایرانی و افزایش بیماری های روانی
از آرش ايرانی
28/11/2008
روی موزائیک های رنگ و رو رفته طاق باز خوابیده بود. بی آنکه پلک بزند، با چشمانی بی فروغ به مهتابی ای زل زده بود که بالای سرش پرپر می زد. لامپ مهتابی معیوب بود و با روشن خاموش شدن های مداومش راهرویی را که در آن جای گرفته بود ، تاریک و روشن می کرد. راهرویی که برای عبور از آن باید از در بزرگی می گذشتی. دری فلزی با میله های قطور و نزدیک به هم که قفلی سنگین بر آن نهاده بودند. وقتی از مسئول اطلاعات جایش را پرسیدم ، با صدایی که انگار از ته چاه می آمد ، پاسخ داد:" طبقه آخر. انتهای راهرو سمت چپ." درآغاز راهرو با خط خوش نوشته بودند:" بخش اعصاب و روان".
بخشی که این روزها بیش از همیشه میزبان تعداد بیشماری از شهروندان ایرانی است. بنا به اظهارات معاون سلامت وزارت بهداشت ، اکنون از هر چهار شهروند ایرانی یکی دچار اختلالات روانی شده است.
حسن امامی رضوی، معاون سلامت وزارت بهداشت ، درمان و آموزش پزشکی در نشست کميته کشوری بهداشت و روان در این وزارتخانه گفته است: " بر اساس گزارش انجمن روانپزشکان ايران ، ۲۵درصد جمعيت کشور مبتلا به اختلالات رواني شدهاند. اختلالات روانی در گروه سني ۱۵تا ۲۵سال رو به افزايش بوده و بسيار خطرناک است."
به نوشته خبرگزاری شهر وی با اشاره به اينكه اين روند باعث ميشود بيماریهای اختلالات روانی در ميان ساير بيماری ها در رتبه اول کشور قرار گيرد ، تصریح کرده است: " اين افزايش بيسابقه تهديد بزرگی برای سلامت جامعه است."
در بخش اعصاب و روان وقت ملاقات بود. سکوت حاکم هر از گاهی با گفتگویی آرام یا خنده ای کوتاه شکسته می شد. سنگینی فضا، اندک ملاقات کنندگان را هم در بر گرفته بود. اتاق هایی که در به راهرو با مهتابی معیوب می گشودند ، پنجره های بزرگی داشتند. اما پنجره هایی بی آسمان. نرده ها و توری های سنگین قرار گرفته بر پنجره ها ، آسمانی برای تماشا نگذاشته بود.
بیماران بی آسمان با لباس های خاکی رنگ بر تخت هایی سر می گذاشتند که با برخوردهای گاه و بیگاهشان ، بر سینه دیوار زخم نهاده بودند. دیوارهایی به رنگ طوسی که سال ها قلم مویی بر آنها نیامده بود. با این حساب شاید عجیب نبود که برخی از بیماران آرمیدن در راهرو را به ماندن در اتاق ها ، حتی برای ساعت یا ساعاتی ، ترجیح می دادند!
دکتر احمد جلیلی ، رئیس انجمن روانپزشکان ایران ، با اشاره به وضعیت نامناسب درمان بیماران روانی ، تصریح کرده است: " متاسفانه سرانه درمان در کشور کافی نیست و نباید انتظار بهبود وضعیت سلامت را داشته باشیم. سهم بیماران روانی از این سرانه به لحاظ اولویت بندی در مرتبه اخر قرار دارد. اما در صورت درمان به موقع ، بیش از نود درصد بیماری های روانی قابل پیشگیری و درمان هستند."
دولت نهم سرانه بهداشت و درمان شهروندان ایرانی را در سال جاری، چهار هزار و چهارصدتومان قرار داده است. ایران در آمار اعلام شده از سوی سازمان بهداشت جهانی برای تامین سلامت مردم در رتبه ۱۲۳قرار دارد. روزنامه سرمایه در حالی که سرانه بهداشت و درمان در کشور افغانستان را بیشتر از ایران دانسته ، هشدار داده است :" در نظر نگرفتن تورم موجود در جامعه و تصویب سرانه ای کمتر از پانزده هزار تومان برای بهداشت و درمان چالشی غیرقابل مهار را در بخش بهداشت و درمان به وجود می آورد. این هشدار سال های پیش هم داده شد ولی سیستم بهداشت و درمان کشور ما هنوز هم به دور از استانداردهای روز دنیا به کار خود ادامه می دهد."
به گفته کارشناسان مسائل اجتماعی ، فقر فزاینده ، بیکاری گسترده و فشارهای بی رویه اجتماعی از سوی حاکمیت که این روزها جامعه ایرانی دست به گریبان آن است از جمله اصلی ترین دلایل افزایش تعداد مبتلایان به بیماری های روانی در کشور محسوب می شود.
روزنامه « اعتماد» نرخ تورم در مهرماه سال جاری را نسبت به سال گذشته ۳۱درصد اعلام کرده و بنا به اظهارات چندی قبل محمد عباسي ، وزير تعاون دولت نهم ، جمعيت جويای کار در کشور بالغ بر ده ميليون نفر است. در همین حال هر روزه تلاش های تازه ای از سوی حاکمیت برای کنترل رفتارهای اجتماعی، به ویژه در جوانان، صورت می گیرد.
وقت ملاقات رو به پایان بود اما همانطور طاق باز به مهتابی سکته ای بالای سرش نگاه می کرد. بی آنکه پلک بزند. با چشمانی بی فروغ . . .
از آرش ايرانی
28/11/2008
روی موزائیک های رنگ و رو رفته طاق باز خوابیده بود. بی آنکه پلک بزند، با چشمانی بی فروغ به مهتابی ای زل زده بود که بالای سرش پرپر می زد. لامپ مهتابی معیوب بود و با روشن خاموش شدن های مداومش راهرویی را که در آن جای گرفته بود ، تاریک و روشن می کرد. راهرویی که برای عبور از آن باید از در بزرگی می گذشتی. دری فلزی با میله های قطور و نزدیک به هم که قفلی سنگین بر آن نهاده بودند. وقتی از مسئول اطلاعات جایش را پرسیدم ، با صدایی که انگار از ته چاه می آمد ، پاسخ داد:" طبقه آخر. انتهای راهرو سمت چپ." درآغاز راهرو با خط خوش نوشته بودند:" بخش اعصاب و روان".
بخشی که این روزها بیش از همیشه میزبان تعداد بیشماری از شهروندان ایرانی است. بنا به اظهارات معاون سلامت وزارت بهداشت ، اکنون از هر چهار شهروند ایرانی یکی دچار اختلالات روانی شده است.
حسن امامی رضوی، معاون سلامت وزارت بهداشت ، درمان و آموزش پزشکی در نشست کميته کشوری بهداشت و روان در این وزارتخانه گفته است: " بر اساس گزارش انجمن روانپزشکان ايران ، ۲۵درصد جمعيت کشور مبتلا به اختلالات رواني شدهاند. اختلالات روانی در گروه سني ۱۵تا ۲۵سال رو به افزايش بوده و بسيار خطرناک است."
به نوشته خبرگزاری شهر وی با اشاره به اينكه اين روند باعث ميشود بيماریهای اختلالات روانی در ميان ساير بيماری ها در رتبه اول کشور قرار گيرد ، تصریح کرده است: " اين افزايش بيسابقه تهديد بزرگی برای سلامت جامعه است."
در بخش اعصاب و روان وقت ملاقات بود. سکوت حاکم هر از گاهی با گفتگویی آرام یا خنده ای کوتاه شکسته می شد. سنگینی فضا، اندک ملاقات کنندگان را هم در بر گرفته بود. اتاق هایی که در به راهرو با مهتابی معیوب می گشودند ، پنجره های بزرگی داشتند. اما پنجره هایی بی آسمان. نرده ها و توری های سنگین قرار گرفته بر پنجره ها ، آسمانی برای تماشا نگذاشته بود.
بیماران بی آسمان با لباس های خاکی رنگ بر تخت هایی سر می گذاشتند که با برخوردهای گاه و بیگاهشان ، بر سینه دیوار زخم نهاده بودند. دیوارهایی به رنگ طوسی که سال ها قلم مویی بر آنها نیامده بود. با این حساب شاید عجیب نبود که برخی از بیماران آرمیدن در راهرو را به ماندن در اتاق ها ، حتی برای ساعت یا ساعاتی ، ترجیح می دادند!
دکتر احمد جلیلی ، رئیس انجمن روانپزشکان ایران ، با اشاره به وضعیت نامناسب درمان بیماران روانی ، تصریح کرده است: " متاسفانه سرانه درمان در کشور کافی نیست و نباید انتظار بهبود وضعیت سلامت را داشته باشیم. سهم بیماران روانی از این سرانه به لحاظ اولویت بندی در مرتبه اخر قرار دارد. اما در صورت درمان به موقع ، بیش از نود درصد بیماری های روانی قابل پیشگیری و درمان هستند."
دولت نهم سرانه بهداشت و درمان شهروندان ایرانی را در سال جاری، چهار هزار و چهارصدتومان قرار داده است. ایران در آمار اعلام شده از سوی سازمان بهداشت جهانی برای تامین سلامت مردم در رتبه ۱۲۳قرار دارد. روزنامه سرمایه در حالی که سرانه بهداشت و درمان در کشور افغانستان را بیشتر از ایران دانسته ، هشدار داده است :" در نظر نگرفتن تورم موجود در جامعه و تصویب سرانه ای کمتر از پانزده هزار تومان برای بهداشت و درمان چالشی غیرقابل مهار را در بخش بهداشت و درمان به وجود می آورد. این هشدار سال های پیش هم داده شد ولی سیستم بهداشت و درمان کشور ما هنوز هم به دور از استانداردهای روز دنیا به کار خود ادامه می دهد."
به گفته کارشناسان مسائل اجتماعی ، فقر فزاینده ، بیکاری گسترده و فشارهای بی رویه اجتماعی از سوی حاکمیت که این روزها جامعه ایرانی دست به گریبان آن است از جمله اصلی ترین دلایل افزایش تعداد مبتلایان به بیماری های روانی در کشور محسوب می شود.
روزنامه « اعتماد» نرخ تورم در مهرماه سال جاری را نسبت به سال گذشته ۳۱درصد اعلام کرده و بنا به اظهارات چندی قبل محمد عباسي ، وزير تعاون دولت نهم ، جمعيت جويای کار در کشور بالغ بر ده ميليون نفر است. در همین حال هر روزه تلاش های تازه ای از سوی حاکمیت برای کنترل رفتارهای اجتماعی، به ویژه در جوانان، صورت می گیرد.
وقت ملاقات رو به پایان بود اما همانطور طاق باز به مهتابی سکته ای بالای سرش نگاه می کرد. بی آنکه پلک بزند. با چشمانی بی فروغ . . .
شبه قاره آبستن حوادث
كماندوهای هندی با حمله به هتل اوبرى، ۱۴۳ گروگان شبه نظاميان اسلامگرا را آزاد كردند.
پاکسازی مرکز یهودیان و هتل اوبری در بمبئی
كماندوهاى هندى در سومين روز از حوادث شهر بمبئى، با يورش به يك مركز يهوديان و يك هتل گرانقيمت آنها را از وجود شبه نظاميان اسلامگرا پاكسازى كردند.
گزارش هاى رسيده حاكى است كه نيروهاى ويژه پليس هند از رطيق هلى كوپتر خود را به پشت بام مركز يهوديان در بمبئى رسانده و توانستند دو شبه نظامى مستقر در آن را بكشند ولى پنج گروگان آنها از جمله يك خاخام يهودى آمريكايى و همسرش كشته شدند.
اين كماندوها همچنين به هتل اوبرى حمله كرده و ۱۴۳ گروگان شبه نظاميان اسلامگرا را آزاد كردند.
در ميان اين گروگان ها، شمارى از گردشگران خارجى و فعالان امور تجارى به چشم مى خورند كه به گزارش خبرگزارى رويترز، داستان هاى وحشتناكى از خونريزى هاى درون هتل روايت مى كنند.
دو مرد مسلح كه اين افراد را به گروگان گرفته بودند توسط نيروهاى ويژه هند از پاى در آمدند.
ديگر گزارش ها مى افزايد كه دو يا سه شبه نظامى اسلامگرا همچنان در نزديكى هتل تاج محل در حال تيراندازى هستند. گفته مى شود احتمالا اين مردان مسلح، افرادى را به گروگان گرفته اند.
مقام هاى هندى، «عناصر خارجى» و مرتبط با گروه هاى اسلامگرا در پاكستان را عامل اين حوادث دانسته اند ولى اسلام آباد اين حملات را محكوم و هر گونه دخالت در آن رد كرده است.
حوادث شهر بمبئى از روز چهارشنبه آغاز شد كه در جريان آن، افراد مسلحی که خود را وابسته به گروه ناشناخته «مجاهدين دكن» خوانده اند، به دو هتل گرانقيمت، تاج محل و اوبرى، ايستگاه قطار، يك كافه مشهور و سينماها حمله كرده و يك خودروى آنها نيز بر روى عابران پياده آتش گشود.
در اين حملات تا كنون بيش از ۱۳۰ نفر كشته و صدها تن ديگر زخمى شده اند. احتمال مى رود كه تعداد تلفات افزايش يابد.
مقام هاى هندى، «عناصر خارجى» و مرتبط با گروه هاى اسلامگرا در پاكستان را عامل اين حوادث دانسته اند ولى اسلام آباد اين حملات را محكوم و هر گونه دخالت در آن رد كرده است.
پاكستان مى گويد كه دو كشور از اقدامات دشمن مشترك رنج مى برند و به زودى رييس سازمان اطلاعاتى خود را به بمبئى اعزام مى كند تا با طرف هاى هندى به تبادل اطلاعات در زمينه حملات اين شهر بپردازد.
يكى از وزراى هند گفته است كه يكى از شبه نظاميان بازداشت شده مليت پاكستانى دارد و مان موهان سينگ، نخست وزير اين كشور نيز هشدار داد: اگر كشورهاى همسايه هند عليه كسانى كه از خاك آنها براى حمله استفاده مى كنند اقدام نكنند، اين مسئله «هزينه» خواهد داشت.
در واكنش به اين سخنان، شاه محمود قريشى، وزير امور خارجه پاكستان از هند خواسته است كه وارد آنچه «بازى سياسى» ناميد، نشود.
او در ديدارى كه از هند داشت، به خبرنگاران گفت: «اين يك مسئله همگانى است. ما با يك دشمن مشترك روبه رو هستيم و بايد براى مقابله با اين دشمن با هم همكارى كنيم.»
هند در گذشته نيز، با متهم كردن پاكستان و در برخى موارد نيز بنگلادش، اين كشورها را در حمايت و در اختيار دادن پايگاه به گروه هاى شبه نظامى اسلامگرا مقصر دانسته است .
انفجارها و حملات در بمبئى با موج گسترده محكوميت هاى بين المللى روبرو شده است.
پاکسازی مرکز یهودیان و هتل اوبری در بمبئی
كماندوهاى هندى در سومين روز از حوادث شهر بمبئى، با يورش به يك مركز يهوديان و يك هتل گرانقيمت آنها را از وجود شبه نظاميان اسلامگرا پاكسازى كردند.
گزارش هاى رسيده حاكى است كه نيروهاى ويژه پليس هند از رطيق هلى كوپتر خود را به پشت بام مركز يهوديان در بمبئى رسانده و توانستند دو شبه نظامى مستقر در آن را بكشند ولى پنج گروگان آنها از جمله يك خاخام يهودى آمريكايى و همسرش كشته شدند.
اين كماندوها همچنين به هتل اوبرى حمله كرده و ۱۴۳ گروگان شبه نظاميان اسلامگرا را آزاد كردند.
در ميان اين گروگان ها، شمارى از گردشگران خارجى و فعالان امور تجارى به چشم مى خورند كه به گزارش خبرگزارى رويترز، داستان هاى وحشتناكى از خونريزى هاى درون هتل روايت مى كنند.
دو مرد مسلح كه اين افراد را به گروگان گرفته بودند توسط نيروهاى ويژه هند از پاى در آمدند.
ديگر گزارش ها مى افزايد كه دو يا سه شبه نظامى اسلامگرا همچنان در نزديكى هتل تاج محل در حال تيراندازى هستند. گفته مى شود احتمالا اين مردان مسلح، افرادى را به گروگان گرفته اند.
مقام هاى هندى، «عناصر خارجى» و مرتبط با گروه هاى اسلامگرا در پاكستان را عامل اين حوادث دانسته اند ولى اسلام آباد اين حملات را محكوم و هر گونه دخالت در آن رد كرده است.
حوادث شهر بمبئى از روز چهارشنبه آغاز شد كه در جريان آن، افراد مسلحی که خود را وابسته به گروه ناشناخته «مجاهدين دكن» خوانده اند، به دو هتل گرانقيمت، تاج محل و اوبرى، ايستگاه قطار، يك كافه مشهور و سينماها حمله كرده و يك خودروى آنها نيز بر روى عابران پياده آتش گشود.
در اين حملات تا كنون بيش از ۱۳۰ نفر كشته و صدها تن ديگر زخمى شده اند. احتمال مى رود كه تعداد تلفات افزايش يابد.
مقام هاى هندى، «عناصر خارجى» و مرتبط با گروه هاى اسلامگرا در پاكستان را عامل اين حوادث دانسته اند ولى اسلام آباد اين حملات را محكوم و هر گونه دخالت در آن رد كرده است.
پاكستان مى گويد كه دو كشور از اقدامات دشمن مشترك رنج مى برند و به زودى رييس سازمان اطلاعاتى خود را به بمبئى اعزام مى كند تا با طرف هاى هندى به تبادل اطلاعات در زمينه حملات اين شهر بپردازد.
يكى از وزراى هند گفته است كه يكى از شبه نظاميان بازداشت شده مليت پاكستانى دارد و مان موهان سينگ، نخست وزير اين كشور نيز هشدار داد: اگر كشورهاى همسايه هند عليه كسانى كه از خاك آنها براى حمله استفاده مى كنند اقدام نكنند، اين مسئله «هزينه» خواهد داشت.
در واكنش به اين سخنان، شاه محمود قريشى، وزير امور خارجه پاكستان از هند خواسته است كه وارد آنچه «بازى سياسى» ناميد، نشود.
او در ديدارى كه از هند داشت، به خبرنگاران گفت: «اين يك مسئله همگانى است. ما با يك دشمن مشترك روبه رو هستيم و بايد براى مقابله با اين دشمن با هم همكارى كنيم.»
هند در گذشته نيز، با متهم كردن پاكستان و در برخى موارد نيز بنگلادش، اين كشورها را در حمايت و در اختيار دادن پايگاه به گروه هاى شبه نظامى اسلامگرا مقصر دانسته است .
انفجارها و حملات در بمبئى با موج گسترده محكوميت هاى بين المللى روبرو شده است.
سياسيون هم دريابند
سرلشكر فيروزآبادي خبرداد :شليك ارتش به هواپيماي متجاوز بيگانه
رئيس ستادكل نيروهاي مسلح با بيان اينكه ملت ايران اجازه نميدهد كسي به مرزهايش وارد شود، گفت: يك هواپيما به خاطر تداخل در اطلاعرساني بدون اجازه وارد آسمان ما شد كه ارتش دلاور به آنها دستور نشستن داد و هنگامي كه نزديك بود از فضاي ايران خارج شود، به سمتشان شليك كرد. به گزارش فارس، سيدحسن فيروزآبادي پس از دريافت نشان عالي استقلال از رئيسجمهور، در جمع خبرنگاران با اشاره به دستگيري تعدادي از جاسوسان اسرائيلي در ايـران اظـهـار داشـت: جـاسوسان سعي ميكنند در شكلهاي پيچيده وارد عمل شوند و اين مسئله در مرزهاي هوايي، زميني و دريايي اتفاق ميافتد، البته نيروهاي مسلح ما در اين ارتباط بسيار هوشيار هستند. وي با بيان اينكه جاسوسي، دريدن حجاب يك ملت اسـت، گفت: وقتي جاسوساني دستگير ميشوند، يعني پرده عزت كشيده ميشود و اين يكي از زواياي قدرت نيروهاي مسلح است. رئيس ستاد كل نيروهاي مسلح اظهار داشت: نيروهاي مسلح ايران از روز اول نه براي تهديد، بلكه براي دفاع از گوهر گرانبهاي انقلاب اسلامي سازمان گرفتند و زماني كه بسيج در سال 59 و سپاه در ارديبهشت سال 58 تشكيل شد و ارتش در 29 فروردين 58 حكم و فرمان جديد خود را از امام (ره) دريافت كرد، جنگي در ميان نبود. فيروزآبادي گفت: آمريكاييها و انگليسيها با لباس خودشان به سمت ايران نميآيند. در اطراف جزيره ابوموسي بارها ديدهايد كه كشتي متجاوزي را دستگير كردهايم كه همراه آنها گاهي افراد نظامي مسلح بودند و بعد آمدهاند و گفتهاند ما يك خانم آلماني يا يك آقاي استراليايي بوديم و آمده بوديم اينجا سياحت كنيم. وي افزود: جـاسـوسـان در شـكـلهـاي پـيچيده و پوشيده وارد ميشوند، هم در مرزهاي هوايي و هم زميني اين اتفاق ميافتد و نيروهاي مسلح ما نيز در اين زمينه هوشيار هستند. عضو شوراي عالي امنيت ملي يادآور شد: يك زاويه قدرت نيروهاي مسلح ما اين است كه توانستكار پيچيده و شگفتانگيز اسرائيليها را خنثي و جاسوسان آنها را دستگير كنند كه با اين كار، اقتدار و عزت ملت ايران در برابر چهره اسرائيليهاي بدخواه، متبلور شد و جلوه كرد. رئيس ستاد كل نيروهاي مسلح با بيان اينكه ملت ايران ملتي عزيز و مقتدر و داراي فرهنگي بسيار عزيز و انقلابي گرانقدر است، خاطر نشان كرد: اين انقلاب يك حادثهدر درون يك كشور نـيست، بلكه جهشي در افكار فرهنگي، اجتماعي، سياسي و نظامي در جهان است، يعني اينكه فرهنگ امپرياليسم، چه به شكل كمونيسم و چه به شكل سرمايهداري و ليبراليسم و هر شكل ديگر، پايههايش در دنيـا ريختـه شـده و امـامخمينـي(ره) در بـرابـر ايـن فرهنگهاي ضدبشري فرياد زد و آمد كه حق بشر را به او برگرداند. فيروزآبادي تاكيد كرد: اينكه انقلاب اسلامي كمر آمريكا و استكبار را شكست، نه به اين معناست كه آنها را از ايران بيرون كرد، بلكه پايههاي اصلي، فرهنگ استكباري، ضدبشري و ضد انساني آن را كه در جهان پايهگذاري كرده بودند، مورد حمله قرار داد و وقتي ايران آزاد شد، به عنوان مركز ارائه الگوي حكومت مردمسالاري ديني، در عرصهجهاني مطرح شد. وي تاكيد كرد: فرهنگ انقلاب اسلامي با كار نظامي صادر نميشود، اين فرهنگ با ادراك قلبي بشر احساس ميشود. رئيس ستاد كل نيروهاي مسلح درباره تهديدهايي كه عليه ايران صورت ميگيرد نيز افزود: بالاخره وقتيفردي دچار گرفتاري و سختي ميشود، فرياد ميزند و قاعدتا كساني را كه در برابر او هستند، تـهديد ميكند، ولي بايد دانست تهديدي از دست اسـرائـيلـيهـا و آمـريـكـايـيهـا بـرنـمـيآيـد، نه اينكه آمـريـكـايـيهـا داراي قـدرت نـظـامـي نـيـسـتـنـد و يا صهيونيستها، در كشورشان داراي سلاح نيستند، بلكه به اين خاطر كه اكنون سلاح، جنگ نميكند، پيروزي نميآورد و اين يكي از پيامهاي انقلاب ماست. تهديد با سلاح امروز، بشري را كه صداي امام را شنيده، نميترساند. فيروزآبادي با بيان اينكه ملت ايران اجازه نميدهد كسي به مرزهايش وارد شود، گفت: نمونه مشخص آن اتفاقي بود كه در دو ماه اخير اتفاق افتاد. حال با پيچيدگيهاي سازمان سيا اين كار را كرده بودند يا از دستشان در رفته بود، بالاخره اينكه چند ژاندارم را گذاشته بودند در هواپيماي نظامي و آورده بودند در مرزهاي ايران و ارتش ايران، بلافاصله به آن هواپيما تذكر داد و اجازه نداد وارد آسمان كشور شود، آنها عقب رفتند و از جاي ديگر وارد شدند، هواپيماهاي تيزپرواز ارتش جمهوري اسلامي ايران بلند شدند و رادارهاي ايران آنها را تعقيب كردند، آنها را آوردند و نشاندند و بازجويي و شناسايي كردند و سپس اجازه دادند كه بروند. رئيس ستاد كل نيروهاي مسلح با بيان اينكه ملت ما يكپارچه با سازماندهي نيروهاي مسلح آماده شدهاند و تمام امكانات مورد نياز براي دفع تهديدها را فراهم كردهاند، همچنين با يك طرحريزي يكپارچه براي دفاع از هر نقطه كشور آمادهاند، گفت: ديديد وقتي انگليسيها اشتباه كردند و قايقشان 10 متر وارد كشور ما شد، يك پاسدار اسلام با شعار اللهاكبر به قايق آنها وارد شد و بعد آن قايق را آوردند و خود آنها اعتراف كردند كه تجاوز كردند و شاهد بوديم كساني كه داخل قـايـق بـودنـد نيـز تـرسيده بودند و اين يعني قدرت انگليسـيهـا! آمـريكـاييها نيز فرهنگشان تفاوتي با فرهنگ انگليسيها ندارد؛ گرچه بايد فكر كنيم آنها جانشان را نيز بيشتر دوست دارند. فيروزآبادي گفت: نيروهاي آمريكايي مدت شش سال است كه با امكانات و تجهيزات در اطراف ما هستند، ولي كسي جرات نكرده و ندارد به مرزهاي مقدس جمهوري اسلامي ايران كه خدا از آن دفاع ميكند و ملت ايران پاي فرمان خدا ايستاده، تجاوز كند.
ماموريت بزرگ ما استحكام هر چه بيشتر نظام الهي است
به گزارش ايسنا،محمود احمدينژاد، پس از اعـطـاي نـشـان عـالـي اسـتقلال به فيروزآبادي طي سخناني با شكر خدا براي توفيق حضور در مراسمي كه براي تجليل از مقام بسيجي و فرهنگ بسيجي برپا شده است، اظهار كرد: در مورد بسيج زيباترين و عميقترين عبارت را امام عزيز و رهبر گرانقدر انقلاب اسلامي بيان كردهاند؛ كساني كه خود در بالاترين اوج آسمان بسيج در حـركـت هـسـتـنـد. وي در ادامـه با بيان اينكه " فيروزآبادي نماد و سمبل يك انسان بسيجي است" افزود: وي از زماني كه خود را شناخته، زندگي، آرزوها و تمام وجودش را در مسير اسلام، انقلاب، ولايت و حاكميت احكام خدا و آرمانهاي انبياي الهي جستجو كرده و يافته است؛ كسي كه همواره در مسير مستقيم امامت و ولايت زندگي و حركت كرده است و چه زيبا رهـبر عزيز انقلاب، وي را به مقام سرلشكر بسيجي مفتخر كردهاند. احمدينژاد در پايان خطاب به حضار خاطرنشان كرد: عزيزان من امروز ماموريت بزرگ ما استحكام هر چه بيشتر نظام الهي بر اساس انديشههاي انقلابي و آرمانهاي الهي و پس از آن نشر اين انديشهها و آرمانها در جهان است و ترديد نداريم كه وعده الهي حق و آن روز بزرگ كه تمام بشر از شر تمام شياطين جن و انس و طواغيت نجات پيدا ميكنند، بسيار نزديك است. من خدا را شكر ميكنم كه ملت ايران و تمام اقشار گوناگون يكدل و پيوسته به ولايت در مسير تحقق آن روز بزرگ و آرمانهاي الهي در حركت هستند. در اين مراسم، جعفري فرمانده كل سپاه، صالحي فرمانده كل ارتـش، غـلامـحـسين الهام سخنگوي دولت، پرويز داوودي معاون اول رئيسجمهور، منوچهر متكي وزير امور خارجه، صفار هرندي وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي، ثمره هاشمي مشاور ارشد رئيسجمهور، كلهر مشاور رسانهاي رئيسجمهور، احمدي مقدم فرمانده نيروي انتظامي، نجار وزير دفاع، سعيدي نماينده ولي فقيه در سپاه و تعدادي ديگر از مسئولان لشگري و كشوري و خانواده فيروزآبادي حضور داشتند.
چه با عجله طرف در نميره بزاريد از راه برسد
مشايي: ايران آماده مذاكره با آمريكا
مشايي به نقل از احمدينژاد اعلام کرد که «ديپلماسي مستقيم بهترين راه براي رسيدن به صلح است.» در حاليکه اوباما «بايد در راستاي اجرايي کردن شعار تغيير از موضعي که واشنگتن تاکنون اتخاذ کردهاست، دوري کند.»
كد خبر: ۲۷۱۷۸
تاريخ انتشار: ۱۸:۱۹ - ۰۸ آذر ۱۳۸۷
تعداد بازديد: ۴۹۲۶
معاون رئيسجمهوري ايران در گفتوگو با شبکه خبري کيودو ژاپن گفت که تهران از گفتوگوي رئيسجمهوري ايران و رئيسجمهوري منتخب آمريکا استقبال ميکند. به گزارش ايلنا به نقل از رويتر،«اسفنديار رحيم مشايي»، معاون رئيسجمهوري ايران از استقبال تهران از گفتوگوي «محمود احمدينژاد»، رئيسجمهوري ايران و «باراک اوباما»، رئيسجمهوري منتخب آمريکا با پيششرط برگزاري اين مذاکرات بهصورت علني خبر داد.مشايي در گفتوگو با خبرگزاري کيودو ژاپن افزود: «آقاي اوباما در تقاطع مهم تاريخي ايستاده است و تنها دو راه پيشرو دارد. يکي از اين راهها که نتيجه خوبي در پي دارد از طريق عمل به شعارهاي انتخاباتي وي مبني بر لزوم «تغيير» به نتيجه ميرسد و راه ديگر که عواقب بسيار ناخوشايندي در پي دارد، ادامه سياستهاي دولتهاي پيشين آمريکا است.»مشايي به نقل از احمدينژاد اعلام کرد که «ديپلماسي مستقيم بهترين راه براي رسيدن به صلح است.» در حاليکه اوباما «بايد در راستاي اجرايي کردن شعار تغيير از موضعي که واشنگتن تاکنون اتخاذ کردهاست، دوري کند.»وي در پاسخ به سوالي مبني بر تاثير تغيير در دولت آمريکا روي مذاکرات چندجانبه درباره برنامه هستهاي ايران گفت: «همهچيز به موضع و سياستهايي که اوباما اتخاذ ميکند، بستگي دارد.»
مشايي به نقل از احمدينژاد اعلام کرد که «ديپلماسي مستقيم بهترين راه براي رسيدن به صلح است.» در حاليکه اوباما «بايد در راستاي اجرايي کردن شعار تغيير از موضعي که واشنگتن تاکنون اتخاذ کردهاست، دوري کند.»
كد خبر: ۲۷۱۷۸
تاريخ انتشار: ۱۸:۱۹ - ۰۸ آذر ۱۳۸۷
تعداد بازديد: ۴۹۲۶
معاون رئيسجمهوري ايران در گفتوگو با شبکه خبري کيودو ژاپن گفت که تهران از گفتوگوي رئيسجمهوري ايران و رئيسجمهوري منتخب آمريکا استقبال ميکند. به گزارش ايلنا به نقل از رويتر،«اسفنديار رحيم مشايي»، معاون رئيسجمهوري ايران از استقبال تهران از گفتوگوي «محمود احمدينژاد»، رئيسجمهوري ايران و «باراک اوباما»، رئيسجمهوري منتخب آمريکا با پيششرط برگزاري اين مذاکرات بهصورت علني خبر داد.مشايي در گفتوگو با خبرگزاري کيودو ژاپن افزود: «آقاي اوباما در تقاطع مهم تاريخي ايستاده است و تنها دو راه پيشرو دارد. يکي از اين راهها که نتيجه خوبي در پي دارد از طريق عمل به شعارهاي انتخاباتي وي مبني بر لزوم «تغيير» به نتيجه ميرسد و راه ديگر که عواقب بسيار ناخوشايندي در پي دارد، ادامه سياستهاي دولتهاي پيشين آمريکا است.»مشايي به نقل از احمدينژاد اعلام کرد که «ديپلماسي مستقيم بهترين راه براي رسيدن به صلح است.» در حاليکه اوباما «بايد در راستاي اجرايي کردن شعار تغيير از موضعي که واشنگتن تاکنون اتخاذ کردهاست، دوري کند.»وي در پاسخ به سوالي مبني بر تاثير تغيير در دولت آمريکا روي مذاکرات چندجانبه درباره برنامه هستهاي ايران گفت: «همهچيز به موضع و سياستهايي که اوباما اتخاذ ميکند، بستگي دارد.»
۱۳۸۷ آذر ۸, جمعه
انفجار در هند، آغازي بر تجزيه آمريكايي پاكستان؟
ملازهي در پاسخ به اين پرسش كه اين كار چه تأثيري بر كشور پاكستان خواهد داشت، گفت: آمريكا در منطقه شبهقاره، هند را بر پاكستان ترجيح ميدهد. هماكنون آمريكا، چالشهاي جدي بر سر مسأله تروريسم قبيلهاي با پاكستان دارد، زيرا رمز موفقيت آمريكا در افغانستان، كنترل قبايل پاكستان در سرحد است.
كد خبر: ۲۷۰۸۴ | تاريخ انتشار: ۱۷:۳۷ - ۰۷ آذر ۱۳۸۷ | تعداد بازديد: ۴۹۵۸ |
سرويس بينالملل «تابناك» ـ «ملازهي»، كارشناس مسائل شبهقاره در گفتوگو با «تابناك»، گسترش اقدامات تروريستي مشابه در هندوستان در روزهاي آينده را محتمل دانست.
وي همچنين بيانيه گروه «مجاهدان دكن»، مبني بر به عهده گرفتن اين اقدام را تا اندازهاي واقعيت دانستند.
ملازهي در اين باره گفته است: «مجاهدين دكن»، گروه ناشناختهاي است كه تاكنون هيچ نشاني از آن نبوده و در واقع، اين يك نام پوششي است و طبيعتا اين كار، نميتواند كار چنين گروه ناشناخته و بدون تشكيلاتي باشد. اين مسأله پيشتر هم سابقه داشته است؛ مثلا در حادثه چند سال پيش در احمدآباد هندوستان، گروهي به نام «مجاهدين هند»، بيانيهاي داد كه مسئوليت انفجارها را ميپذيرد، اما بعد مشخص شد كه كار گروه ديگري بوده است.
واقعيت اين است كه هنديها معمولا بيانيهها را جدي نميگيرند و برداشتشان اين است كه اين كار را پاكستانيها و به ويژه كشميريها انجام دادهاند.
نكته قابل توجه زمان انجام اين عمليات است و در واقع، اين حمله پس از چند حادثه مهم در هند رخ داده است:
1 ـ توافقات هستهاي هند با آمريكا
2 ـ رشد سريع سرمايهگذاري آمريكا در هند در چند ماه اخير
3 ـ سفر دو روز پيش شاه محمد قريشي، وزير خارجه پاكستان به هند و مذاكراتش با وزير خارجه اين كشور كه در آن طرفين بر دو مسأله مهم، يعني كاهش تنشها در منطقه «سياهچين» ـ همان منطقه يخچالي ناحيه «قرهقرون»، واقع در كوههاي هيماليا در شمال كشمير كه كماندوهاي اسكيباز هندي چند سال پيش تصرف كرده بودند ـ و ديگري مبارزه با تروريسم كه در ادامه سياستهاي حزب مردم و به ويژه زرداري براي انجام معامله بزرگ با هند بر سر كشمير است، به توافق رسيدند.
با در نظر گرفتن موارد يادشده و فشردگي اين رخدادها در چند ماه اخير و سپس وقوع چنين كار تروريستي بزرگي كه در دو دهه اخير در هندوستان كمسابقه بوده، باعث تقويت اين نگرش در ميان هنديها شده كه اقدام اخير برانگيخته از يك عمليات تروريستي فرامرزي است.
اين تحليگر مسائل شبهقاره افزود: البته تا هنگامي كه 9 نفر تروريست دستگير شده، اعترافات شفافي نداشته باشند، نميتوان با اطمينان در اين باره سخن گفت، زيرا در مقابل نيز پاكستانيها، تلاش كردهاند اين كار را به گروههاي افراطي هندو نسبت دهند كه البته چندان به واقيعت نزديك نيست.
از سوي ديگر، مسائلي در پاكستان رخ داده كه ميتواند اين تحليل را به واقعيت نزديكتر كند كه عمليات ياد شده از سوي پاكستانيها بوده است.
البته دولت پاكستان كاملا از اين اتهام مبراست، اما اخبار غيررسمي، احتمال دست داشتن گروههاي ناراضي كشميري كه از اقدامات زرداري در توافق با هند بر سر كشمير خشمگين هستند و همچنين وابستگان به بخش سياسي «ISI» (سازمان اطلاعات پاكستان) كه از اقدامات رئيسجمهور جديد پاكستان در منحل كردن اين بخش ناراضياند، را جديتر دانستهاند.
ملازهي در پاسخ به اين پرسش كه اين كار چه تأثيري بر كشور پاكستان خواهد داشت، گفت: پيش از تحليل اين مسأله، اشاره به اين موضوع مهم است كه آمريكا در منطقه شبهقاره، هند را بر پاكستان ترجيح ميدهد و آن را متحد باثباتتر و مطمئنتري از پاكستان ميداند.
هماكنون آمريكا، چالشهاي جدي بر سر مسأله تروريسم قبيلهاي با پاكستان دارد. اين مسأله براي آمريكاييها بسيار حياتي است، زيرا رمز موفقيت آمريكا در افغانستان، كنترل قبايل پاكستان در سرحد است.
در اينجا، بهتر است توضيحي درباره اين قبايل بدهم. در منطقه سرحد كه بخش عمدهاي از آن در پاكستان و بخشي نيز در افغانستان است، جمعيتي بين 42 تا 45 ميليون نفر ساكنند كه از قوم پشتون هستند و عمدتا پيرو مكتب ديوبندي ـ نسخه هندي وهابيگري ـ بوده و قايل به برپايي حكومت اسلامي بر مبناي ساختار خليفهگرياند. اين تفكر از زمان تهاجم شوروي سابق به افغانستان و با سياستهاي ضد كمونيستي كه آمريكاييها و انگليسيها دنبال ميكردند در اين منطقه حاكم شد كه تاكنون نيز ادامه داشته است.
هماكنون آمريكا به اين نتيجه رسيده است كه كنترل جريانهاي وابسته به طالبان و القاعده در افغانستان به گونه محسوسي با اقدامات پشتونهاي قبايل سرحد پاكستان پيوند خورده است. براي همين، با توجه به اين موضوع، آمريكا هماكنون به پاكستان هشدار جدي داده است كه از بين بقاي خود و حل كردن مسأله تروريسم قبيلهاي، يكي را برگزيند.
در واقع، آمريكاييها بر اين باورند كه طالبان و القاعده، هنوز از پشتيباني جريانهايي در دولت پاكستان كه بسياري از آنها بازماندگان «ISI» هستند، حمايت ميشوند و پاكستان، سياست شفاف و تصميم جدي براي حل اين موضوع در پيش نگرفته است.
بنا بر اين گزارش، اگر افراد دستگير شده به هر شكل در اعترافاتشان، از ارتباط مستقيم يا غير مستقيم با دولت يا گروههاي پاكستاني سخن به ميان آورند، اين موضوع سبب خواهد شد اجماع منطقهاي و بينالمللي عليه پاكستان شكل گرفته و پيامدهاي وخيمي مانند تجزيه پاكستان را در پي داشته باشد.
ملازهي در پاسخ به اين كه آيا حذف نامه پاكستان از ژورنالهاي نظامي آمريكا ـ خبري كه «تابناك» چند روز پيش منتشر كرد ـ ميتواند شاهدي بر اين مدعا باشد يا نه و ديگر آن كه اگر طرحي براي تجزيه پاكستان باشد، چگونه عملي خواهد شد، پاسخ داد: آري، هماكنون فرماندهان ارشد نظامي پاكستان، به شدت خطر را دريافته و نگران آينده كشورشان هستند.
او افزود: با توجه به اين كه ساختار ژئوپلتيك پاكستان، بسيار شكننده است، قطعا راهبرد آمريكا در تجزيه پاكستان، قبيلهمحور خواهد بود، زيرا پاكستان را چهار منطقه عمده و در واقع، چهار قوميت با فرهنگها و عقايد گوناگون تشكيل ميدهد كه اين، خود باعث شده است، وحدت ملي و يكپارچگي پاكستان خدشهدار شود.
منطقه سند با جمعيت غالب سندي، پنجاب با پنجابي، بلوچستان با بلوچي و سرحد با پشتونها، در واقع يك وضعيت چهارپاره و ناپيوسته را پديد آوردهاند؛ بنابراين، اگر پاكستانيها نتوانند يا نخواهند كه مسأله تروريستهاي قبايل را حل كنند، من پيشبيني ميكنم كه آمريكا، استارت تجزيه را با ورود به مناطق قبايلي سرحد و سپس ادامه آن به سمت بلوچستان آغاز خواهد كرد و سرانجام با تحريكات در دو منطقه ديگر، عملا پاكستان استقلال خود را از دست خواهد داد و كشوري به اين نام وجود نخواهد داشت.
البته بايد گفت كه اين طرح، ميتواند خيلي شبيه به طرح خانم گاندي در سال 1971 آن گاه كه بنگلادش را جدا كرد، باشد. گاندي در آن هنگام، گفت كه پاكستان كشوري مصنوعي است كه انگليسيها براي انتقام از مردم هند ايجاد كردهاند، اما ما بايد در پي برداشتن اين مرزهاي مصنوعي و ايجاد امپراتوري هندوستان باشيم.
ملازهي در پاسخ به اين پرسش كه حادثه تروريستي اخير چه فرجامي خواهد داشت، گفت: اين عمليات به دليل آن كه در منطقه حساسي از بمبئي ـ كه هماكنون به قطب سرمايهگذاري خارجي در هند تبديل شده است ـ رخ داده و از سوي ديگر، دو هتل بزرگ بمبئي كه محل رفتوآمد غربيها به ويژه آمريكاييها و انگليسيهاست، هدف اين اقدامات بودهاند، نشان ميدهد كه ريشههاي اين اقدام، ميتواند دوگانه تحليل شود؛ نخست، اقدامي ضد منافع هند و دوم اقدامي عليه سياستهاي غربگرايي و ضد اسلامي.
اما با توجه به ورود ارتش براي حل اين بحران كه در تاريخ هند كمسابقه است ـ زيرا امنيت داخلي همواره بر عهده پليس هند بود ـ ميتوان نتيجه گرفت كه اين بحران به زودي به پايان خواهد رسيد، اما اقدامات مشابه در وسعت كمتر ادامه خواهد داشت.
وي همچنين بيانيه گروه «مجاهدان دكن»، مبني بر به عهده گرفتن اين اقدام را تا اندازهاي واقعيت دانستند.
ملازهي در اين باره گفته است: «مجاهدين دكن»، گروه ناشناختهاي است كه تاكنون هيچ نشاني از آن نبوده و در واقع، اين يك نام پوششي است و طبيعتا اين كار، نميتواند كار چنين گروه ناشناخته و بدون تشكيلاتي باشد. اين مسأله پيشتر هم سابقه داشته است؛ مثلا در حادثه چند سال پيش در احمدآباد هندوستان، گروهي به نام «مجاهدين هند»، بيانيهاي داد كه مسئوليت انفجارها را ميپذيرد، اما بعد مشخص شد كه كار گروه ديگري بوده است.
واقعيت اين است كه هنديها معمولا بيانيهها را جدي نميگيرند و برداشتشان اين است كه اين كار را پاكستانيها و به ويژه كشميريها انجام دادهاند.
نكته قابل توجه زمان انجام اين عمليات است و در واقع، اين حمله پس از چند حادثه مهم در هند رخ داده است:
1 ـ توافقات هستهاي هند با آمريكا
2 ـ رشد سريع سرمايهگذاري آمريكا در هند در چند ماه اخير
3 ـ سفر دو روز پيش شاه محمد قريشي، وزير خارجه پاكستان به هند و مذاكراتش با وزير خارجه اين كشور كه در آن طرفين بر دو مسأله مهم، يعني كاهش تنشها در منطقه «سياهچين» ـ همان منطقه يخچالي ناحيه «قرهقرون»، واقع در كوههاي هيماليا در شمال كشمير كه كماندوهاي اسكيباز هندي چند سال پيش تصرف كرده بودند ـ و ديگري مبارزه با تروريسم كه در ادامه سياستهاي حزب مردم و به ويژه زرداري براي انجام معامله بزرگ با هند بر سر كشمير است، به توافق رسيدند.
با در نظر گرفتن موارد يادشده و فشردگي اين رخدادها در چند ماه اخير و سپس وقوع چنين كار تروريستي بزرگي كه در دو دهه اخير در هندوستان كمسابقه بوده، باعث تقويت اين نگرش در ميان هنديها شده كه اقدام اخير برانگيخته از يك عمليات تروريستي فرامرزي است.
اين تحليگر مسائل شبهقاره افزود: البته تا هنگامي كه 9 نفر تروريست دستگير شده، اعترافات شفافي نداشته باشند، نميتوان با اطمينان در اين باره سخن گفت، زيرا در مقابل نيز پاكستانيها، تلاش كردهاند اين كار را به گروههاي افراطي هندو نسبت دهند كه البته چندان به واقيعت نزديك نيست.
از سوي ديگر، مسائلي در پاكستان رخ داده كه ميتواند اين تحليل را به واقعيت نزديكتر كند كه عمليات ياد شده از سوي پاكستانيها بوده است.
البته دولت پاكستان كاملا از اين اتهام مبراست، اما اخبار غيررسمي، احتمال دست داشتن گروههاي ناراضي كشميري كه از اقدامات زرداري در توافق با هند بر سر كشمير خشمگين هستند و همچنين وابستگان به بخش سياسي «ISI» (سازمان اطلاعات پاكستان) كه از اقدامات رئيسجمهور جديد پاكستان در منحل كردن اين بخش ناراضياند، را جديتر دانستهاند.
ملازهي در پاسخ به اين پرسش كه اين كار چه تأثيري بر كشور پاكستان خواهد داشت، گفت: پيش از تحليل اين مسأله، اشاره به اين موضوع مهم است كه آمريكا در منطقه شبهقاره، هند را بر پاكستان ترجيح ميدهد و آن را متحد باثباتتر و مطمئنتري از پاكستان ميداند.
هماكنون آمريكا، چالشهاي جدي بر سر مسأله تروريسم قبيلهاي با پاكستان دارد. اين مسأله براي آمريكاييها بسيار حياتي است، زيرا رمز موفقيت آمريكا در افغانستان، كنترل قبايل پاكستان در سرحد است.
در اينجا، بهتر است توضيحي درباره اين قبايل بدهم. در منطقه سرحد كه بخش عمدهاي از آن در پاكستان و بخشي نيز در افغانستان است، جمعيتي بين 42 تا 45 ميليون نفر ساكنند كه از قوم پشتون هستند و عمدتا پيرو مكتب ديوبندي ـ نسخه هندي وهابيگري ـ بوده و قايل به برپايي حكومت اسلامي بر مبناي ساختار خليفهگرياند. اين تفكر از زمان تهاجم شوروي سابق به افغانستان و با سياستهاي ضد كمونيستي كه آمريكاييها و انگليسيها دنبال ميكردند در اين منطقه حاكم شد كه تاكنون نيز ادامه داشته است.
هماكنون آمريكا به اين نتيجه رسيده است كه كنترل جريانهاي وابسته به طالبان و القاعده در افغانستان به گونه محسوسي با اقدامات پشتونهاي قبايل سرحد پاكستان پيوند خورده است. براي همين، با توجه به اين موضوع، آمريكا هماكنون به پاكستان هشدار جدي داده است كه از بين بقاي خود و حل كردن مسأله تروريسم قبيلهاي، يكي را برگزيند.
در واقع، آمريكاييها بر اين باورند كه طالبان و القاعده، هنوز از پشتيباني جريانهايي در دولت پاكستان كه بسياري از آنها بازماندگان «ISI» هستند، حمايت ميشوند و پاكستان، سياست شفاف و تصميم جدي براي حل اين موضوع در پيش نگرفته است.
بنا بر اين گزارش، اگر افراد دستگير شده به هر شكل در اعترافاتشان، از ارتباط مستقيم يا غير مستقيم با دولت يا گروههاي پاكستاني سخن به ميان آورند، اين موضوع سبب خواهد شد اجماع منطقهاي و بينالمللي عليه پاكستان شكل گرفته و پيامدهاي وخيمي مانند تجزيه پاكستان را در پي داشته باشد.
ملازهي در پاسخ به اين كه آيا حذف نامه پاكستان از ژورنالهاي نظامي آمريكا ـ خبري كه «تابناك» چند روز پيش منتشر كرد ـ ميتواند شاهدي بر اين مدعا باشد يا نه و ديگر آن كه اگر طرحي براي تجزيه پاكستان باشد، چگونه عملي خواهد شد، پاسخ داد: آري، هماكنون فرماندهان ارشد نظامي پاكستان، به شدت خطر را دريافته و نگران آينده كشورشان هستند.
او افزود: با توجه به اين كه ساختار ژئوپلتيك پاكستان، بسيار شكننده است، قطعا راهبرد آمريكا در تجزيه پاكستان، قبيلهمحور خواهد بود، زيرا پاكستان را چهار منطقه عمده و در واقع، چهار قوميت با فرهنگها و عقايد گوناگون تشكيل ميدهد كه اين، خود باعث شده است، وحدت ملي و يكپارچگي پاكستان خدشهدار شود.
منطقه سند با جمعيت غالب سندي، پنجاب با پنجابي، بلوچستان با بلوچي و سرحد با پشتونها، در واقع يك وضعيت چهارپاره و ناپيوسته را پديد آوردهاند؛ بنابراين، اگر پاكستانيها نتوانند يا نخواهند كه مسأله تروريستهاي قبايل را حل كنند، من پيشبيني ميكنم كه آمريكا، استارت تجزيه را با ورود به مناطق قبايلي سرحد و سپس ادامه آن به سمت بلوچستان آغاز خواهد كرد و سرانجام با تحريكات در دو منطقه ديگر، عملا پاكستان استقلال خود را از دست خواهد داد و كشوري به اين نام وجود نخواهد داشت.
البته بايد گفت كه اين طرح، ميتواند خيلي شبيه به طرح خانم گاندي در سال 1971 آن گاه كه بنگلادش را جدا كرد، باشد. گاندي در آن هنگام، گفت كه پاكستان كشوري مصنوعي است كه انگليسيها براي انتقام از مردم هند ايجاد كردهاند، اما ما بايد در پي برداشتن اين مرزهاي مصنوعي و ايجاد امپراتوري هندوستان باشيم.
ملازهي در پاسخ به اين پرسش كه حادثه تروريستي اخير چه فرجامي خواهد داشت، گفت: اين عمليات به دليل آن كه در منطقه حساسي از بمبئي ـ كه هماكنون به قطب سرمايهگذاري خارجي در هند تبديل شده است ـ رخ داده و از سوي ديگر، دو هتل بزرگ بمبئي كه محل رفتوآمد غربيها به ويژه آمريكاييها و انگليسيهاست، هدف اين اقدامات بودهاند، نشان ميدهد كه ريشههاي اين اقدام، ميتواند دوگانه تحليل شود؛ نخست، اقدامي ضد منافع هند و دوم اقدامي عليه سياستهاي غربگرايي و ضد اسلامي.
اما با توجه به ورود ارتش براي حل اين بحران كه در تاريخ هند كمسابقه است ـ زيرا امنيت داخلي همواره بر عهده پليس هند بود ـ ميتوان نتيجه گرفت كه اين بحران به زودي به پايان خواهد رسيد، اما اقدامات مشابه در وسعت كمتر ادامه خواهد داشت.
اخبار مرتبط:
افشاي برنامه سري آمريكا:
آيا پاكستان نيز به سرنوشت شوروي دچار ميشود؟
از جمله مسائل ديگري که پاکستان را نگران ساخته، اين است که هندوستان به افغانستان پيشنهاد آموزش نيروهاي ارتش اين کشور را داده و در نوسازي يک ساختمان پارلماني جديد به اين کشور کمک ميكند و همچنين شماري از کنسولگريهاي خود در نزديک مرز پاکستان را بازگشايي كرده است که به گفته مقامات پاکستاني، هدف هندوستان از اين كار، حمايت از جنبشهاي جداييطلب بلوچ در اين کشور است.
كد خبر: ۲۶۸۸۲ | تاريخ انتشار: ۱۰:۵۳ - ۰۶ آذر ۱۳۸۷ | تعداد بازديد: ۷۲۰۸ |
سرويس بينالملل تابناک- در نقشه آينده آسياي جنوب غربي، کشوري به نام پاکستان وجود نخواهد داشت؛ اين مطلب را نشريه «هوستون کرونيکل»، چاپ آمريکا در شماره روز شنبه، 22 نوامبر، خود به چاپ رساند.
«جان پرليز»، نويسنده اين مطلب ميگويد: در نقشه آينده آسياي جنوب غربي، افغانستان از طرف شرق و قلمرو هندوستان نيز از سوي غرب گسترش خواهد يافت و در نتيجه، عملا کشور کنوني پاکستان به باريکهاي از خشکي تبديل خواهد شد.
به گفته نويسنده، اين نقشه چندي پيش، در ميان شماري از گروههاي نئومحافظهکار آمريکايي پخش و نويسنده ادعا ميکند که اين نقشه در ژورنال نيروهاي مسلح آمريکا نيز چاپ شده است که ايده يک «خاورميانه خوب» را دنبال ميکند.
همچنين به نقل از اين نشريه، هماكنون اين نگراني در ميان بسياري از نيروهاي مسلح پاکستان و مقامهاي سياسي آن کشور گسترش يافته است که ايالات متحده آمريکا ميخواهد «يگانه کشور مسلمان داراي سلاح هستهاي» را تجزيه کند.
«کرونيکل» به نقل از يکي از مقامهاي رسمي پاکستان که در برنامهريزيهاي استراتژيک آن کشور سهم دارد، نوشته است: «يکي از نگرانيهاي عمده نظاميان پاکستاني، اين است که همکاري بين افغانستان و هندوستان به تجزيه پاکستان خواهد انجاميد».
اين نشريه آمريکايي همچنين مينويسد: اين تصور در حالي ميان پاکستانيها اوج گرفته که آمريکا از پنجاه سال به اين سو، با پاکستان دوست و متحد نزديک هستند. با اين حال، تأکيد باراك اوباما، رئيسجمهور برگزيده ايالات متحده آمريکا بر همکاري بيشتر پاکستان در مبارزه با تروريسم، ميتواند اين پندار را که آمريکا درصدد تجزيه پاکستان است، بيمعنا نشان دهد.
با اين حال، نويسنده گفته است که مرزهاي كنوني منطقه، بازمانده استعمار انگليس است که ملتها را از هم جدا کرده است. همچنين آمده است که در اين نقشه، هندوستان ميتواند به بندر چابهار ايران دسترسي پيدا کرده و ديگر اين کشور را از نيازمند بودن به پاکستان، رهايي سازد.
از سوي ديگر، به گفته نويسنده اين نوشتار، مخالفت پاکستانيها با افزايش نيروهاي نظامي آمريکايي در افغانستان، نيز ناشي از همين نگراني است و حتا حکومت پاکستان به همين خاطر در برابر طالبان و القاعده با دلگرمي نميجنگد.
در اين نشريه، از جمله مسائل ديگري که پاکستان را نگران ساخته، اين است که هندوستان به افغانستان پيشنهاد آموزش نيروهاي ارتش اين کشور را داده و در نوسازي يک ساختمان پارلماني جديد به اين کشور کمک ميكند و همچنين شماري از کنسولگريهاي خود در نزديک مرز پاکستان را بازگشايي كرده است که به گفته مقامات پاکستاني، هدف هندوستان از اين كار، حمايت از جنبشهاي جداييطلب بلوچ در اين کشور است.
در همين حال، ژنرال «ديويد مک کرنن»، فرمانده آمريکايي نيروهاي ناتو در افغانستان، ماه گذشته در نشستي با هفتاد تن از اعضاي پارلمان پاکستان گفته بود که عملکردهاي آنان، نشان داده است که آمريکا نسبت به وضعيت اين منطقه، درک درستي تا پيش از 11 سپتامبر سال 2001 نداشته است.
در عين حال، «مک کرنن» هفته گذشته در نشست شوراي آتلانتيک در واشنگتن گفت: پرسشهايي نزد من هست، مبني بر اين كه چرا تا هنگامي که آمريکاييها به افغانستان نرفته بودند، اين کشور بسيار امن بود؟
او گفت: «ما کارهاي بسياري داريم که بايد به انجام برسانيم».
فرماندهان نظامي آمريکا از جمله «ديويد پترائوس»، هماکنون چنين استدلال ميکنند که راهكار پيشنهادي براي بحران جاري در افغانستان، جايي که تلاشهاي آمريکا را براي ايجاد ثبات در منطقه به بن بست کشانيده، بايد شمار بسياري از همسايگان را در بر گيرد تا با همکاري يکديگر، معضل اين کشور را برطرف كنند.
«جان پرليز»، نويسنده اين مطلب ميگويد: در نقشه آينده آسياي جنوب غربي، افغانستان از طرف شرق و قلمرو هندوستان نيز از سوي غرب گسترش خواهد يافت و در نتيجه، عملا کشور کنوني پاکستان به باريکهاي از خشکي تبديل خواهد شد.
به گفته نويسنده، اين نقشه چندي پيش، در ميان شماري از گروههاي نئومحافظهکار آمريکايي پخش و نويسنده ادعا ميکند که اين نقشه در ژورنال نيروهاي مسلح آمريکا نيز چاپ شده است که ايده يک «خاورميانه خوب» را دنبال ميکند.
همچنين به نقل از اين نشريه، هماكنون اين نگراني در ميان بسياري از نيروهاي مسلح پاکستان و مقامهاي سياسي آن کشور گسترش يافته است که ايالات متحده آمريکا ميخواهد «يگانه کشور مسلمان داراي سلاح هستهاي» را تجزيه کند.
«کرونيکل» به نقل از يکي از مقامهاي رسمي پاکستان که در برنامهريزيهاي استراتژيک آن کشور سهم دارد، نوشته است: «يکي از نگرانيهاي عمده نظاميان پاکستاني، اين است که همکاري بين افغانستان و هندوستان به تجزيه پاکستان خواهد انجاميد».
اين نشريه آمريکايي همچنين مينويسد: اين تصور در حالي ميان پاکستانيها اوج گرفته که آمريکا از پنجاه سال به اين سو، با پاکستان دوست و متحد نزديک هستند. با اين حال، تأکيد باراك اوباما، رئيسجمهور برگزيده ايالات متحده آمريکا بر همکاري بيشتر پاکستان در مبارزه با تروريسم، ميتواند اين پندار را که آمريکا درصدد تجزيه پاکستان است، بيمعنا نشان دهد.
با اين حال، نويسنده گفته است که مرزهاي كنوني منطقه، بازمانده استعمار انگليس است که ملتها را از هم جدا کرده است. همچنين آمده است که در اين نقشه، هندوستان ميتواند به بندر چابهار ايران دسترسي پيدا کرده و ديگر اين کشور را از نيازمند بودن به پاکستان، رهايي سازد.
از سوي ديگر، به گفته نويسنده اين نوشتار، مخالفت پاکستانيها با افزايش نيروهاي نظامي آمريکايي در افغانستان، نيز ناشي از همين نگراني است و حتا حکومت پاکستان به همين خاطر در برابر طالبان و القاعده با دلگرمي نميجنگد.
در اين نشريه، از جمله مسائل ديگري که پاکستان را نگران ساخته، اين است که هندوستان به افغانستان پيشنهاد آموزش نيروهاي ارتش اين کشور را داده و در نوسازي يک ساختمان پارلماني جديد به اين کشور کمک ميكند و همچنين شماري از کنسولگريهاي خود در نزديک مرز پاکستان را بازگشايي كرده است که به گفته مقامات پاکستاني، هدف هندوستان از اين كار، حمايت از جنبشهاي جداييطلب بلوچ در اين کشور است.
در همين حال، ژنرال «ديويد مک کرنن»، فرمانده آمريکايي نيروهاي ناتو در افغانستان، ماه گذشته در نشستي با هفتاد تن از اعضاي پارلمان پاکستان گفته بود که عملکردهاي آنان، نشان داده است که آمريکا نسبت به وضعيت اين منطقه، درک درستي تا پيش از 11 سپتامبر سال 2001 نداشته است.
در عين حال، «مک کرنن» هفته گذشته در نشست شوراي آتلانتيک در واشنگتن گفت: پرسشهايي نزد من هست، مبني بر اين كه چرا تا هنگامي که آمريکاييها به افغانستان نرفته بودند، اين کشور بسيار امن بود؟
او گفت: «ما کارهاي بسياري داريم که بايد به انجام برسانيم».
فرماندهان نظامي آمريکا از جمله «ديويد پترائوس»، هماکنون چنين استدلال ميکنند که راهكار پيشنهادي براي بحران جاري در افغانستان، جايي که تلاشهاي آمريکا را براي ايجاد ثبات در منطقه به بن بست کشانيده، بايد شمار بسياري از همسايگان را در بر گيرد تا با همکاري يکديگر، معضل اين کشور را برطرف كنند.
نظرات كاربران:
▪ تجزیه پاکستان ، تجزیه کردستان ، از نیل تا فرات همگی نقشه های استعماری غرب است که با بیداری مردم منطقه و کشورهای مورد نظر معنی نخواهد شد .
▪ عدم همکاری هندوستان در پروژه خط لوله صلح را نیز میتوان در همین راستا ارزیابی کرد.
▪ اين شرايط ميتواند فرصتي براي ايران نيز باشد كه با توجه به مشتركات فرهنگي با نزديكي بيشتر به پاكستان مانع از اين اتفاق شود. آنچه مهم است اين است كه استكبار و صهيونيزم در انديشه خاورميانه جديد، خوب و ... تعابيري از اين دست هستند و جهان اسلام نبايد اجازه دهد كه آنها به مقاصد خود برسند كه البته اين امر هم در شرايط كنوني با توجه به عملكرد سران كشورهاي عرب (اسلامي) در مواجهه با فشار اسرائيل بر مردم بيگناه غره بعيد به نظر ميرسد
ر اه آهن هرات – خواف تا پایان سال به به بهره برداری خواهد رسید
خبرگزاری جمهوری اسلامی (ایرنا): تهران - مقامات محلی هرات اعلام کردند طرح احداث راه آهن هرات – خواف هفتاد درصد پیشرفت داشته و تا پایان سال جاری به بهره برداری خواهد رسید.
به گزارش بی بی سی، "حبیب الله تیموری"، رئیس اداره فواید عامه (خدمات عمومی ) هرات روز سه شنبه گفت: قرار بود راه آهن هرات – خواف، در مدت سه سال از سوی شرکت ایرانی سازنده آن به پایان برسد، اما این شرکت تلاش دارد تا این طرح را پیش از موعد تعیین شده، تکمیل کند و به دولت افغانستان تحویل دهد.
عملیات اجرایی طرح احداث خط آهن هرات – خواف، که افغانستان را به شبکه راه آهن ایران و اروپا متصل می نماید، دو سال پیش( در تابستان سال 1385 ) با حضور معاونان روسای جمهور افغانستان و ایران آغاز شد.
با اجرای این طرح افغانستان برای نخستین بار دارای راه آهن می شود و از طریق شبکه راه آهن سراسری ایران، به شبکه راه آهن ترکیه - اروپا و بندرهای ایران در خلیج فارس راه پیدا می کند.
مقامات محلی افغان می گویند ترکمنستان همسایه شمال غربی افغانستان نیز اعلام کرده است در صورتی که راه آهن هرات – خواف تا شهر هرات امتداد یابد، این کشور حاضر است خط آهن خود را که در زمان حاضر تا شهرک مرزی تورغندی در شمال هرات رسیده ، به راه آهن ساخته شده توسط ایران وصل کند.
افغانستان از معدود کشورهایی است که راه آهن ندارد و بسیاری از مردم این کشور تاکنون قطار را از نزدیک ندیده اند.
عملیات اجرایی طرح احداث خط آهن هرات – خواف، که افغانستان را به شبکه راه آهن ایران و اروپا متصل می نماید، دو سال پیش( در تابستان سال 1385 ) با حضور معاونان روسای جمهور افغانستان و ایران آغاز شد.
با اجرای این طرح افغانستان برای نخستین بار دارای راه آهن می شود و از طریق شبکه راه آهن سراسری ایران، به شبکه راه آهن ترکیه - اروپا و بندرهای ایران در خلیج فارس راه پیدا می کند.
مقامات محلی افغان می گویند ترکمنستان همسایه شمال غربی افغانستان نیز اعلام کرده است در صورتی که راه آهن هرات – خواف تا شهر هرات امتداد یابد، این کشور حاضر است خط آهن خود را که در زمان حاضر تا شهرک مرزی تورغندی در شمال هرات رسیده ، به راه آهن ساخته شده توسط ایران وصل کند.
افغانستان از معدود کشورهایی است که راه آهن ندارد و بسیاری از مردم این کشور تاکنون قطار را از نزدیک ندیده اند.
۱۳۸۷ آذر ۶, چهارشنبه
كدام يك حقيقت را براي ملت و مشتري هاش باز گو ميكند وكداميك با همه رانت وبدون رقيب هميشه دروغ تحويل ميدهد
صادرات 4 ميليارد دلاري خودرو ايران تا 2012
بروز بحران اقتصادي در جهان و فشارهاي تحريمي امريكا از جمله دلايل كاهش توليد خودرو در ايران عنوان شده است. شركتهاي خودروسازي در كشورهاي ديگر نيز به دليل بحران مالي با كاهش شديد توليد و فروش خود مواجه شده اند.
كد خبر: ۲۶۷۵۸ تاريخ انتشار: ۱۱:۳۵ - ۰۵ آذر ۱۳۸۷ تعداد بازديد: ۱۵۵۲
بيزينس مونيتور طي گزارشي از وضعيت صنعت خودروسازي ايران پيش بيني كرد صادرات خودرو ايران تا سال 2012 به مرز چهار ميليارد دلار خواهد رسيد.
به گزارش خبرگزاري فارس به نقل از بيزينس مونيتور، در حالي كه رشد اقتصادي و مصرف بخش خصوصي ايران طي سه ماه سوم 2008 در مقايسه با ساير كشورهاي منطقه ، روندي صعودي داشته است ولي ميزان توليد خودرو در ايران نسبت به مدت مشابه سال قبل 27 درصد كاهش داشته است.
بر اساس اين گزارش توليد خودرو در سه ماه سوم 1387 ، به كمتر از 156 هزار دستگاه رسيد .
گزارش ها نشان مي دهد توليد تندر در ايران با مشاركت رنوي فرانسه و ايران خودرو و سايپا ، با كمتر از 25 درصد ظرفيت توليد همراه بوده است و شركتها از قبول سفارش جديد براي ساخت تندر خودداري مي كنند . خط مونتاژ توليدات پژو ، سيتروئن و فولكس واگن نيز با كاهش شديد توليد روبرو شده است .
كارشناسان پيش بيني مي كنند كاهش توليد خودرو موجب افت 15 درصدي فروش آن در ايران طي سال مالي 2008 – 2009 خواهد شد .
اگرچه ايران ظرفيت و پتانسيل فروش 2 ميليون دستگاه خودرو در سال را دارد ، ولي با ادامه شرايط موجود ، اين رقم طي 5 سال آينده به يك ميليون دستگاه نخواهد رسيد. كاهش توليد خودرو در حالي است كه ايران با رشد فزاينده تقاضا روبرو است . بيزينس مونيتور پيش بيني خود از صادرات خودروي ايران در قالب سي كي دي را تا سال 2012 – 2013 از 25/5 ميليارد دلار به نزديك چهار ميليارد دلار كاهش داده است .
بروز بحران اقتصادي در جهان و فشارهاي تحريمي امريكا از جمله دلايل كاهش توليد خودرو در ايران عنوان شده است. شركتهاي خودروسازي در كشورهاي ديگر نيز به دليل بحران مالي با كاهش شديد توليد و فروش خود مواجه شده اند.
در عين حال به نظر مي رسد ايران خودرو براي تامين قطعات سمند با مشكلي روبرو نشود ولي تحريم هاي مالي و اقتصادي ، صادرات سمند را با مشكل روبر خواهد كرد.
سود خالص ايران خودرو طي سال 2007 به بيش از 534 ميليون دلار رسيد . اين رقم در سال 2006 كمتر از 292 ميليون دلار اعلام شده بود.
اين همه سود سر تيتر همه اخبار است كه ضرر ميدهيم اين اخبار دم خروس است يا قسم حضرت عباس البته ناگفته نماند رقم خالص فوق پس از کلیه ریخت وپاش ها و پرداخت سهم امام وسپاه ریس جمهوری است
موج ناامیدی در خودروسازان جهان
روسای شرکت های جنرال موتورز، فورد و کرایسلر با حضور در کنگره هشدار دادند یا باید حمایت مالی از آنها انجام شود یا باید در انتظار نابودی این سه شرکت و بیکاری سه میلیون آمریکایی باشند.
كد خبر: ۲۶۷۴۴ تاريخ انتشار: ۱۰:۰۸ - ۰۵ آذر ۱۳۸۷ تعداد بازديد: ۱۹۶۰
پس از مخالفت جمهوری خواهان برای تصویب کمک مالی 25 میلیارد دلاری به سه شرکت مهم خودروسازی آمریکا و کمرنگ شدن امید ها برای تصویب این لایحه شرایط نگران کننده ای در صنعت خودروسازی این کشور به وجود آمده که دامنه آن نیز تا خارج از مرزهای آمریکا گسترش یافته و فعالیت دیگر خودروسازان بزرگ جهان را نیز تحت تاثیر قرار داده است به طوری که این مساله باعث شده است ارزش سهام شرکت های خودروسازی مهم آمریکا به شدت سقوط کند به طوری که شاخص بورس نیویورک به پایین ترین میزان خود در پنج سال گذشته رسید.
روسای شرکت های جنرال موتورز، فورد و کرایسلر با حضور در کنگره هشدار دادند یا باید حمایت مالی از آنها انجام شود یا باید در انتظار نابودی این سه شرکت و بیکاری سه میلیون آمریکایی باشند.
به علت انتقاد شدید برخی از قانونگذاران آمریکایی از عملکرد مدیریت شرکت های خودروسازی آمریکا، آنها ترجیح می دهند این شرکت ها اعلام ورشکستگی کنند. بی نتیجه ماندن تلاش خودروسازان برای جلب حمایت مالی کنگره باعث شده تا ارزش سهام جنرال موتورز با 71/9 درصد کاهش به پایین ترین رقم خود در 66 سال گذشته برسد. هم اکنون ارزش هر سهم این شرکت فقط دو دلار و 79سنت معامله می شود.
وضع فورد حتی بدتر بود و با سقوط 25 درصدی، ارزش هر سهم این شرکت به یک دلار و 26سنت رسید. کارشناسان می گویند در صورتی که سه شرکت بزرگ خودروسازی آمریکا سقوط کنند همه شرکت های وابسته به آنها همانند بازی دومینو یکی پس از دیگری سقوط خواهد کرد و بر اثر آن میلیون ها نفر بیکار خواهند شد.
استمداد پلوسی و بوش
هرچند نانسی پلوسی رئیس مجلس نمایندگان آمریکا اعلام کرد: «هدف از هرگونه مداخله کنگره برای نجات صنعت بحران زده خودروسازی آمریکا «تنفس مصنوعی» دادن به این بخش نیست ولی کنگره در این خصوص دست روی دست نخواهد گذاشت» اما با توجه به اینکه ابعاد بحران اقتصادی جهان روز به روز گسترده تر می شود نگرانی خودروسازان آمریکایی نیز رو به تزاید است. پلوسی یک روز بعد از آنکه کنگره آمریکا درخواست بخش خودروسازی این کشور را برای کمک فوری 25 میلیارد دلاری به این بخش برای جلوگیری از فروپاشی آن رد کرد ،گفت: «ما قصد نداریم اجازه دهیم صنعت خودروسازی فرو بریزد.» پلوسی گفت که وی و هری رید رهبر اکثریت دموکرات در سنای آمریکا قصد دارند در سخنانی با حضور مدیران سه شرکت بزرگ خودروسازی آمریکا (جنرال موتورز، فورد، کرایسلر) پیش بینی های خود را درباره دور بعدی پیشنهادهای کمک به بخش خودروسازی مطرح کنند. به نظر می رسد روسای حزب دموکرات از این شرکت ها می خواهند شفافیت مالی و حسابرسی را بپذیرند و در عوض درباره شیوه هزینه کردن کمک هایی که برای خروج از بحران در اختیار این شرکت ها قرار می گیرد به آنها اختیارات گسترده ای می دهند. پلوسی گفت: «این کمک ها تنفس مصنوعی
سه ماهه برای بخش خودروسازی نیست بلکه به این بخش قدرت می دهد مدت زیادی روی پای خود بایستد.» از سوی دیگر جورج بوش رئیس جمهور آمریکا از کنگره خواست به شرکت های خودروسازی این کشور که با مشکلات مالی مواجه هستند اجازه دهد در صورت موافقت با بازسازی ساختار خود، از 25 میلیارد دلار کمک مالی که در اصل به بخش فناوری آمریکا اختصاص یافته است برخوردار شوند. بوش گفت: «در صورتی که شرکت های خودروسازی آمریکا حاضر شوند تصمیمات دشوار مورد نظر کنگره را اتخاذ کنند باید این امکان برای آنان فراهم شود تا از بودجه ای که کنگره عملاً برای مقاصد دیگری در نظر گرفته است برخوردار شوند.» بوش افزود: «این مساله برای اقتصاد و کشور ما حیاتی است. مردم آمریکا انتظار دارند رهبران منتخب آنان هرکاری لازم است برای حل این مساله انجام دهند.»
نشانه های مخالفت در نظرسنجی ها
این در حالی است که بر اساس تازه ترین نظرسنجی ها آمریکایی ها در زمینه حمایت مالی دولت از سه شرکت بزرگ خودروسازی این کشور اختلاف نظر دارند. نتایج نظرسنجی موسسه گالوپ نشان می دهد
79 درصد شهروندان آمریکایی که با حمایت مالی دولت از سه شرکت بزرگ خودروسازی این کشور مخالفند اعلام کرده اند حتی اگر این شرکت ها بدون دریافت کمک مالی دچار ورشکستگی شوند همچنان با اجرای این طرح مخالف خواهند بود. این در حالی است که تنها 18 درصد آمریکایی ها از اجرای چنین طرحی حمایت می کنند. احزاب دموکرات و جمهوری خواه آمریکا نیز دیدگاه های مختلفی در رابطه با تزریق میلیاردها دلار به سه شرکت بزرگ خودروسازی این کشور دارند و درحالی که 60 درصد دموکرات ها با کمک مالی دولت موافقند، 65 درصد جمهوری خواهان از اجرای این طرح رضایت چندانی ندارند. به نظر می رسد احزاب مستقل نیز با حمایت مالی دولت از این شرکت ها مخالفند. نظرسنجی موسسه گالوپ در این رابطه در فضایی سیاسی و در حالی برگزار شده است که دولت اقداماتی را به منظور تنظیم فعالیت های اقتصادی این کشور به عمل آورده است. از شاخص ترین این اقدامات می توان تصویب بودجه
700 میلیارد دلاری در کنگره آمریکا را برشمرد که پاییز سال جاری و با هدف پایان دادن به بحران اعتباری این کشور تصویب شد. بنا بر اعلام پایگاه اینترنتی گالوپ، دولت بوش تاکنون در برابر تلاش ها برای اختصاص بخشی از این بودجه به شرکت های خودروسازی این کشور مقاومت نشان داده است و نمایندگان کنگره آمریکا همچنان برای جلب نظر کاخ سفید در این زمینه تلاش می کنند. شاید این بدترین خبر برای سایر خودروسازان بزرگ جهان باشد.
روزگار سخت اروپایی ها
همزمان رئیس شعبه شرکت خودروسازی فورد در آلمان اعلام کرد: «اتحادیه اروپا باید حدود 40 میلیارد یورو وام در اختیار بخش خودروسازی این قاره قرار دهد.» برنارد ماتس گفت: «چنین کمکی دولتی نخواهد بود اما همه خودروسازان اروپایی را به رعایت مقررات اتحادیه اروپا درباره بهینه سازی مصرف سوخت و کاهش انتشار گازهای گلخانه ای ملزم می کند.» وی افزود: «این وام، با بهره خواهد بود و باید بازپرداخت شود.» بانک سرمایه گذاری اروپا نیز اعلام کرد به وزرای دارایی این اتحادیه پیشنهاد می دهد حجم وام دهی خود را با 20 تا 30 درصد افزایش به 10 تا 15 میلیارد یورو برساند. این پیشنهاد در حالی مطرح شد که آمارها نشان می دهد فروش خودروهای جدید در اروپا به دلیل بحران مالی جهانی حدود 5/14 درصد کاهش یافته است.
بحران در صنعت خودرو آرژانتین
به نظر می رسد این بحران ها به سرعت در حال گسترش است و صنعت خودروسازی دیگر کشورها نیز تحت تاثیر قرار گرفته اند به طوری که هم اکنون بحران مالی جامعه آرژانتین را نیز تحت تاثیر قرار داده است. بیکاری در صنعت خودروسازی این کشور بسیار حاد شده است و شواهد حاکی از آن است که تولید ناخالص ملی این کشور نیز در سال 2009 کاهش می یابد. در بخش خودروسازی آرژانتین حقوق کارگران زیادی پرداخت نشده است و بسیاری نیز اخراج شده اند. این کشور سالانه 60 درصد از 600 هزار خودرو تولیدی خود را به خارج صادر می کند. سه چهارم این میزان صادرات به برزیل می رود. مکزیک وارد کننده بعدی است. اما این دو کشور با وجود اینکه بزرگ ترین اقتصادهای آمریکای لاتین را دارند، تحت تاثیر بحران مالی جهانی، واردات خودرو خود را کاهش داده اند. اتحادیه های کارگری در صنعت خودروسازی آرژانتین اعتراضات زیادی را ترتیب داده اند. آنها معتقدند در سال های گذشته بخش عمده بار رشد تولید این کشور بر دوش آنها بوده است و الان در روزهای سخت اقتصادی دولت باید به آنها کمک کند.
تدابیر ژاپنی ها در آمریکا و کانادا
در همین حال با رکود بازار فروش خودرو، شرکت خودروسازی تویوتا از تصمیم این شرکت برای تعطیلی دو کارخانه خود در آمریکا و کانادا خبر داد. سخنگوی تویوتا اعلام کرد کارخانه های تولیدی این شرکت در آمریکا و کانادا دو روز آینده تعطیل خواهند بود. کایو دویی افزود: تولید در همه 11 کارخانه این شرکت شامل کارخانه های مونتاژ، گیربکس سازی و نیروی محرکه روزهای فردا و پس فردا تعطیل خواهند بود هرچند کارکنان سرکارهایشان حاضر خواهند شد. مجموع تولیدات کارخانه های تویوتا در آمریکای شمالی به استثنای کارخانه مکزیک پارسال یک میلیون و 636 هزار دستگاه بوده است.. همزمان شرکت های خودروسازی چینی نیز خواهان دریافت کمک های دولتی شدند. شرکت های خودروسازی از پکن انتظار دارند مالیات را کاهش دهد. میزان فروش خودرو در چین پس از هشت سال رشد به شدت کاهش یافته است. چین امروزه با کاهش شدید فروش خودرو مواجه شده است و درحالی که سال گذشته میزان فروش خودروهای نو در این کشور 22 درصد افزایش یافت امسال فقط پنج درصد افزایش یافته است. این خبری ناخوشایند برای شرکت های خودروسازی ژاپنی و آمریکایی نیز هست که در چین به طور گسترده سرمایه گذاری کرده اند این شرکت ها امروزه مجبورند تعدادی از کارخانه های خود را در چین تعطیل کنند.
نجات خودروسازان با راهکار اروپایی
در چنین شرایطی رئیس منطقه یورو از ارائه رویکردی اروپایی به منظور نجات صنعت خودروسازی اروپا حمایت کرد. ژان کلود ژونکه رئیس منطقه یورو اعلام کرد: «با توجه به طرح های مشابه آمریکا در حمایت از صنعت خودروسازی این کشور، از راهبردی اروپایی برای نجات صنعت خودروسازی در سطح اروپا حمایت خواهد کرد.» وی افزود: «چنانچه دولت آمریکا با تزریق میلیاردها دلار شرکت های خودروسازی فورد، جنرال موتورز و کرایسلر را از خطر ورشکستگی نجات دهد، ما نمی توانیم نظاره گر باشیم و شرکت های خودروسازی اروپایی را تنها رها کنیم.» ژونکه خاطر نشان کرد: «منطقی نیست که آلمان، ایتالیا یا فرانسه هر یک به تنهایی برای حفظ صنعت خودروسازی خود اقدام کنند بلکه در این زمینه تنها یک راه حل مشترک وجود دارد.» کنگره آمریکا رایزنی ها در مورد امکان اعطای وامی 25 میلیارد دلاری را به سه شرکت بزرگ خودروسازی این کشور که دچار بحران مالی شده اند آغاز کرده است.
روزنامه سرمایه ، نسترن سیفری
بروز بحران اقتصادي در جهان و فشارهاي تحريمي امريكا از جمله دلايل كاهش توليد خودرو در ايران عنوان شده است. شركتهاي خودروسازي در كشورهاي ديگر نيز به دليل بحران مالي با كاهش شديد توليد و فروش خود مواجه شده اند.
كد خبر: ۲۶۷۵۸ تاريخ انتشار: ۱۱:۳۵ - ۰۵ آذر ۱۳۸۷ تعداد بازديد: ۱۵۵۲
بيزينس مونيتور طي گزارشي از وضعيت صنعت خودروسازي ايران پيش بيني كرد صادرات خودرو ايران تا سال 2012 به مرز چهار ميليارد دلار خواهد رسيد.
به گزارش خبرگزاري فارس به نقل از بيزينس مونيتور، در حالي كه رشد اقتصادي و مصرف بخش خصوصي ايران طي سه ماه سوم 2008 در مقايسه با ساير كشورهاي منطقه ، روندي صعودي داشته است ولي ميزان توليد خودرو در ايران نسبت به مدت مشابه سال قبل 27 درصد كاهش داشته است.
بر اساس اين گزارش توليد خودرو در سه ماه سوم 1387 ، به كمتر از 156 هزار دستگاه رسيد .
گزارش ها نشان مي دهد توليد تندر در ايران با مشاركت رنوي فرانسه و ايران خودرو و سايپا ، با كمتر از 25 درصد ظرفيت توليد همراه بوده است و شركتها از قبول سفارش جديد براي ساخت تندر خودداري مي كنند . خط مونتاژ توليدات پژو ، سيتروئن و فولكس واگن نيز با كاهش شديد توليد روبرو شده است .
كارشناسان پيش بيني مي كنند كاهش توليد خودرو موجب افت 15 درصدي فروش آن در ايران طي سال مالي 2008 – 2009 خواهد شد .
اگرچه ايران ظرفيت و پتانسيل فروش 2 ميليون دستگاه خودرو در سال را دارد ، ولي با ادامه شرايط موجود ، اين رقم طي 5 سال آينده به يك ميليون دستگاه نخواهد رسيد. كاهش توليد خودرو در حالي است كه ايران با رشد فزاينده تقاضا روبرو است . بيزينس مونيتور پيش بيني خود از صادرات خودروي ايران در قالب سي كي دي را تا سال 2012 – 2013 از 25/5 ميليارد دلار به نزديك چهار ميليارد دلار كاهش داده است .
بروز بحران اقتصادي در جهان و فشارهاي تحريمي امريكا از جمله دلايل كاهش توليد خودرو در ايران عنوان شده است. شركتهاي خودروسازي در كشورهاي ديگر نيز به دليل بحران مالي با كاهش شديد توليد و فروش خود مواجه شده اند.
در عين حال به نظر مي رسد ايران خودرو براي تامين قطعات سمند با مشكلي روبرو نشود ولي تحريم هاي مالي و اقتصادي ، صادرات سمند را با مشكل روبر خواهد كرد.
سود خالص ايران خودرو طي سال 2007 به بيش از 534 ميليون دلار رسيد . اين رقم در سال 2006 كمتر از 292 ميليون دلار اعلام شده بود.
اين همه سود سر تيتر همه اخبار است كه ضرر ميدهيم اين اخبار دم خروس است يا قسم حضرت عباس البته ناگفته نماند رقم خالص فوق پس از کلیه ریخت وپاش ها و پرداخت سهم امام وسپاه ریس جمهوری است
موج ناامیدی در خودروسازان جهان
روسای شرکت های جنرال موتورز، فورد و کرایسلر با حضور در کنگره هشدار دادند یا باید حمایت مالی از آنها انجام شود یا باید در انتظار نابودی این سه شرکت و بیکاری سه میلیون آمریکایی باشند.
كد خبر: ۲۶۷۴۴ تاريخ انتشار: ۱۰:۰۸ - ۰۵ آذر ۱۳۸۷ تعداد بازديد: ۱۹۶۰
پس از مخالفت جمهوری خواهان برای تصویب کمک مالی 25 میلیارد دلاری به سه شرکت مهم خودروسازی آمریکا و کمرنگ شدن امید ها برای تصویب این لایحه شرایط نگران کننده ای در صنعت خودروسازی این کشور به وجود آمده که دامنه آن نیز تا خارج از مرزهای آمریکا گسترش یافته و فعالیت دیگر خودروسازان بزرگ جهان را نیز تحت تاثیر قرار داده است به طوری که این مساله باعث شده است ارزش سهام شرکت های خودروسازی مهم آمریکا به شدت سقوط کند به طوری که شاخص بورس نیویورک به پایین ترین میزان خود در پنج سال گذشته رسید.
روسای شرکت های جنرال موتورز، فورد و کرایسلر با حضور در کنگره هشدار دادند یا باید حمایت مالی از آنها انجام شود یا باید در انتظار نابودی این سه شرکت و بیکاری سه میلیون آمریکایی باشند.
به علت انتقاد شدید برخی از قانونگذاران آمریکایی از عملکرد مدیریت شرکت های خودروسازی آمریکا، آنها ترجیح می دهند این شرکت ها اعلام ورشکستگی کنند. بی نتیجه ماندن تلاش خودروسازان برای جلب حمایت مالی کنگره باعث شده تا ارزش سهام جنرال موتورز با 71/9 درصد کاهش به پایین ترین رقم خود در 66 سال گذشته برسد. هم اکنون ارزش هر سهم این شرکت فقط دو دلار و 79سنت معامله می شود.
وضع فورد حتی بدتر بود و با سقوط 25 درصدی، ارزش هر سهم این شرکت به یک دلار و 26سنت رسید. کارشناسان می گویند در صورتی که سه شرکت بزرگ خودروسازی آمریکا سقوط کنند همه شرکت های وابسته به آنها همانند بازی دومینو یکی پس از دیگری سقوط خواهد کرد و بر اثر آن میلیون ها نفر بیکار خواهند شد.
استمداد پلوسی و بوش
هرچند نانسی پلوسی رئیس مجلس نمایندگان آمریکا اعلام کرد: «هدف از هرگونه مداخله کنگره برای نجات صنعت بحران زده خودروسازی آمریکا «تنفس مصنوعی» دادن به این بخش نیست ولی کنگره در این خصوص دست روی دست نخواهد گذاشت» اما با توجه به اینکه ابعاد بحران اقتصادی جهان روز به روز گسترده تر می شود نگرانی خودروسازان آمریکایی نیز رو به تزاید است. پلوسی یک روز بعد از آنکه کنگره آمریکا درخواست بخش خودروسازی این کشور را برای کمک فوری 25 میلیارد دلاری به این بخش برای جلوگیری از فروپاشی آن رد کرد ،گفت: «ما قصد نداریم اجازه دهیم صنعت خودروسازی فرو بریزد.» پلوسی گفت که وی و هری رید رهبر اکثریت دموکرات در سنای آمریکا قصد دارند در سخنانی با حضور مدیران سه شرکت بزرگ خودروسازی آمریکا (جنرال موتورز، فورد، کرایسلر) پیش بینی های خود را درباره دور بعدی پیشنهادهای کمک به بخش خودروسازی مطرح کنند. به نظر می رسد روسای حزب دموکرات از این شرکت ها می خواهند شفافیت مالی و حسابرسی را بپذیرند و در عوض درباره شیوه هزینه کردن کمک هایی که برای خروج از بحران در اختیار این شرکت ها قرار می گیرد به آنها اختیارات گسترده ای می دهند. پلوسی گفت: «این کمک ها تنفس مصنوعی
سه ماهه برای بخش خودروسازی نیست بلکه به این بخش قدرت می دهد مدت زیادی روی پای خود بایستد.» از سوی دیگر جورج بوش رئیس جمهور آمریکا از کنگره خواست به شرکت های خودروسازی این کشور که با مشکلات مالی مواجه هستند اجازه دهد در صورت موافقت با بازسازی ساختار خود، از 25 میلیارد دلار کمک مالی که در اصل به بخش فناوری آمریکا اختصاص یافته است برخوردار شوند. بوش گفت: «در صورتی که شرکت های خودروسازی آمریکا حاضر شوند تصمیمات دشوار مورد نظر کنگره را اتخاذ کنند باید این امکان برای آنان فراهم شود تا از بودجه ای که کنگره عملاً برای مقاصد دیگری در نظر گرفته است برخوردار شوند.» بوش افزود: «این مساله برای اقتصاد و کشور ما حیاتی است. مردم آمریکا انتظار دارند رهبران منتخب آنان هرکاری لازم است برای حل این مساله انجام دهند.»
نشانه های مخالفت در نظرسنجی ها
این در حالی است که بر اساس تازه ترین نظرسنجی ها آمریکایی ها در زمینه حمایت مالی دولت از سه شرکت بزرگ خودروسازی این کشور اختلاف نظر دارند. نتایج نظرسنجی موسسه گالوپ نشان می دهد
79 درصد شهروندان آمریکایی که با حمایت مالی دولت از سه شرکت بزرگ خودروسازی این کشور مخالفند اعلام کرده اند حتی اگر این شرکت ها بدون دریافت کمک مالی دچار ورشکستگی شوند همچنان با اجرای این طرح مخالف خواهند بود. این در حالی است که تنها 18 درصد آمریکایی ها از اجرای چنین طرحی حمایت می کنند. احزاب دموکرات و جمهوری خواه آمریکا نیز دیدگاه های مختلفی در رابطه با تزریق میلیاردها دلار به سه شرکت بزرگ خودروسازی این کشور دارند و درحالی که 60 درصد دموکرات ها با کمک مالی دولت موافقند، 65 درصد جمهوری خواهان از اجرای این طرح رضایت چندانی ندارند. به نظر می رسد احزاب مستقل نیز با حمایت مالی دولت از این شرکت ها مخالفند. نظرسنجی موسسه گالوپ در این رابطه در فضایی سیاسی و در حالی برگزار شده است که دولت اقداماتی را به منظور تنظیم فعالیت های اقتصادی این کشور به عمل آورده است. از شاخص ترین این اقدامات می توان تصویب بودجه
700 میلیارد دلاری در کنگره آمریکا را برشمرد که پاییز سال جاری و با هدف پایان دادن به بحران اعتباری این کشور تصویب شد. بنا بر اعلام پایگاه اینترنتی گالوپ، دولت بوش تاکنون در برابر تلاش ها برای اختصاص بخشی از این بودجه به شرکت های خودروسازی این کشور مقاومت نشان داده است و نمایندگان کنگره آمریکا همچنان برای جلب نظر کاخ سفید در این زمینه تلاش می کنند. شاید این بدترین خبر برای سایر خودروسازان بزرگ جهان باشد.
روزگار سخت اروپایی ها
همزمان رئیس شعبه شرکت خودروسازی فورد در آلمان اعلام کرد: «اتحادیه اروپا باید حدود 40 میلیارد یورو وام در اختیار بخش خودروسازی این قاره قرار دهد.» برنارد ماتس گفت: «چنین کمکی دولتی نخواهد بود اما همه خودروسازان اروپایی را به رعایت مقررات اتحادیه اروپا درباره بهینه سازی مصرف سوخت و کاهش انتشار گازهای گلخانه ای ملزم می کند.» وی افزود: «این وام، با بهره خواهد بود و باید بازپرداخت شود.» بانک سرمایه گذاری اروپا نیز اعلام کرد به وزرای دارایی این اتحادیه پیشنهاد می دهد حجم وام دهی خود را با 20 تا 30 درصد افزایش به 10 تا 15 میلیارد یورو برساند. این پیشنهاد در حالی مطرح شد که آمارها نشان می دهد فروش خودروهای جدید در اروپا به دلیل بحران مالی جهانی حدود 5/14 درصد کاهش یافته است.
بحران در صنعت خودرو آرژانتین
به نظر می رسد این بحران ها به سرعت در حال گسترش است و صنعت خودروسازی دیگر کشورها نیز تحت تاثیر قرار گرفته اند به طوری که هم اکنون بحران مالی جامعه آرژانتین را نیز تحت تاثیر قرار داده است. بیکاری در صنعت خودروسازی این کشور بسیار حاد شده است و شواهد حاکی از آن است که تولید ناخالص ملی این کشور نیز در سال 2009 کاهش می یابد. در بخش خودروسازی آرژانتین حقوق کارگران زیادی پرداخت نشده است و بسیاری نیز اخراج شده اند. این کشور سالانه 60 درصد از 600 هزار خودرو تولیدی خود را به خارج صادر می کند. سه چهارم این میزان صادرات به برزیل می رود. مکزیک وارد کننده بعدی است. اما این دو کشور با وجود اینکه بزرگ ترین اقتصادهای آمریکای لاتین را دارند، تحت تاثیر بحران مالی جهانی، واردات خودرو خود را کاهش داده اند. اتحادیه های کارگری در صنعت خودروسازی آرژانتین اعتراضات زیادی را ترتیب داده اند. آنها معتقدند در سال های گذشته بخش عمده بار رشد تولید این کشور بر دوش آنها بوده است و الان در روزهای سخت اقتصادی دولت باید به آنها کمک کند.
تدابیر ژاپنی ها در آمریکا و کانادا
در همین حال با رکود بازار فروش خودرو، شرکت خودروسازی تویوتا از تصمیم این شرکت برای تعطیلی دو کارخانه خود در آمریکا و کانادا خبر داد. سخنگوی تویوتا اعلام کرد کارخانه های تولیدی این شرکت در آمریکا و کانادا دو روز آینده تعطیل خواهند بود. کایو دویی افزود: تولید در همه 11 کارخانه این شرکت شامل کارخانه های مونتاژ، گیربکس سازی و نیروی محرکه روزهای فردا و پس فردا تعطیل خواهند بود هرچند کارکنان سرکارهایشان حاضر خواهند شد. مجموع تولیدات کارخانه های تویوتا در آمریکای شمالی به استثنای کارخانه مکزیک پارسال یک میلیون و 636 هزار دستگاه بوده است.. همزمان شرکت های خودروسازی چینی نیز خواهان دریافت کمک های دولتی شدند. شرکت های خودروسازی از پکن انتظار دارند مالیات را کاهش دهد. میزان فروش خودرو در چین پس از هشت سال رشد به شدت کاهش یافته است. چین امروزه با کاهش شدید فروش خودرو مواجه شده است و درحالی که سال گذشته میزان فروش خودروهای نو در این کشور 22 درصد افزایش یافت امسال فقط پنج درصد افزایش یافته است. این خبری ناخوشایند برای شرکت های خودروسازی ژاپنی و آمریکایی نیز هست که در چین به طور گسترده سرمایه گذاری کرده اند این شرکت ها امروزه مجبورند تعدادی از کارخانه های خود را در چین تعطیل کنند.
نجات خودروسازان با راهکار اروپایی
در چنین شرایطی رئیس منطقه یورو از ارائه رویکردی اروپایی به منظور نجات صنعت خودروسازی اروپا حمایت کرد. ژان کلود ژونکه رئیس منطقه یورو اعلام کرد: «با توجه به طرح های مشابه آمریکا در حمایت از صنعت خودروسازی این کشور، از راهبردی اروپایی برای نجات صنعت خودروسازی در سطح اروپا حمایت خواهد کرد.» وی افزود: «چنانچه دولت آمریکا با تزریق میلیاردها دلار شرکت های خودروسازی فورد، جنرال موتورز و کرایسلر را از خطر ورشکستگی نجات دهد، ما نمی توانیم نظاره گر باشیم و شرکت های خودروسازی اروپایی را تنها رها کنیم.» ژونکه خاطر نشان کرد: «منطقی نیست که آلمان، ایتالیا یا فرانسه هر یک به تنهایی برای حفظ صنعت خودروسازی خود اقدام کنند بلکه در این زمینه تنها یک راه حل مشترک وجود دارد.» کنگره آمریکا رایزنی ها در مورد امکان اعطای وامی 25 میلیارد دلاری را به سه شرکت بزرگ خودروسازی این کشور که دچار بحران مالی شده اند آغاز کرده است.
روزنامه سرمایه ، نسترن سیفری
بي شرمي و دروغ چيزي كه اينها ابايي از آن ندارند
توليد موتور ملي کم مصرف در سایپا
بذرپاش گفت: اين موتور دوگانه سوز با حجم 1500 سيسي و بر پايه استاندارد روز دنيا طراحي و ساخته شده است که تا دي ماه به توليد انبوه ميرسد.
كد خبر: ۲۶۸۰۸ تاريخ انتشار: ۱۵:۰۵ - ۰۵ آذر ۱۳۸۷ تعداد بازديد: ۳۵۴۳
مديرعامل سايپا گفت: با داشتن اين موتور ميتوان بهتر پاي ميز گفتوگو با خارجيها نشست.
به گزارش ايلنا، مهرداد بذرپاش مزيت اول توليد موتور ملي را مصرف سوخت پايين و مالکيت موتور به نام ايران خواند و تصريح کرد: نخستين برتري است که ميتوان با در اختيار داشتن اين خودرو به گونه ديگري با شرکاي خارجي پاي ميز مذاکره نشست.
مديرعامل سايپا افزود: اين که ظرفيت موتور 1500 سي سي است و قابليت افزايش به ديگر ظرفيتها را دارد و با قابليت و کلاس خودرو نيز قابل افزايش است.
وي تصريح کرد: کاهش مصرف سوخت 0.6 ليتر در هر 100 کيلومتر رقم قابل توجهي است و افزايش راندمان و گشتاور از ديگر مزيتهاي اين موتور است.
بذرپاش گفت: اين موتور دوگانه سوز با حجم 1500 سيسي و بر پايه استاندارد روز دنيا طراحي و ساخته شده است که تا دي ماه به توليد انبوه ميرسد.
مديرعامل سايپا با اشاره به کاهش شديد هزينه توليد اين موتور ابراز اميدواري کرد تا پايان سال خودرو ملي سايپا با موتور ساخت داخل توليد شود.
نظرات كاربران:
▪ با سلام
امروز در اخبار رسانه های آلمان ماشین برقی که با باطری حرکت میکند معرفی شد و تولید انبوه آنرا هم آغاز کرده اند.وابستگی به نفت و بنزین و موضوع محیط زیست از مسایلی بود که در راه انجام این نوع اتوموبیل در نظر گرفته بودند.
امیدوارم که خودرو سازان وطنی هر چه زودتر بفکر شیوه های جدید سوخت و اتوموبیلهای جدید باشند.▪ ميزان مصرف چقدر است؟ مهمتر از آن قدرت موتور است! ضمن اينكه بايد بيشتر به فكر طراحي پلتفرم ملي بود تا ساخت موتور، آن هم از روي نمونههاي كرهاي !!▪ انشاء ا... با توليد انبوه اين موتور - كه هزينه توليد و به نسبت قيمتش به قول آقاي بذر پاش به شدت كاهش يافته - شاهد افزا... ببخشيد كاهش قيمتها باشيم.▪ با سلام اگر سایپا واقعاً توان طراحی و ساخت موتور کم مصرف را دارد فکری به حال خودروهای پراید بکند .
در ماه خرداد پرایدی تحویل گرفته ام که با مصرف بیش از 11 لیتر در 100 کیلومتر دست پیکان مدل 48 را هم از پشت بسته است .▪ این چندمین بار است که اخبار مربوط به خودروی ملی, موتور ملی , و ... را می شنویم. حال می خوانیم تولید موتور ملی با مالکیت موتور به نام ایران !!!!! مگر فبلا موتور ملی که اخبارش رو می شنیدیم با مالکیت کره ای یا فرانسوی بود!!!!!!▪ اينها هر از چندي ادعاي كاهش هزينه توليد را براي توليدات جديد خود مطرح مي كنند و همينكه عده اي از مشتريان جديد را سركيسه كردند ناگهان ادعاي خسارت و به صرفه نبودن را مطرح مي كنند. تندر 90 بهترين نمونه است كه قرار بود زير 8 مليون بفروشند ولي حالا به 13-14 مليون تومان هم راضي نيستند!!
بذرپاش گفت: اين موتور دوگانه سوز با حجم 1500 سيسي و بر پايه استاندارد روز دنيا طراحي و ساخته شده است که تا دي ماه به توليد انبوه ميرسد.
كد خبر: ۲۶۸۰۸ تاريخ انتشار: ۱۵:۰۵ - ۰۵ آذر ۱۳۸۷ تعداد بازديد: ۳۵۴۳
مديرعامل سايپا گفت: با داشتن اين موتور ميتوان بهتر پاي ميز گفتوگو با خارجيها نشست.
به گزارش ايلنا، مهرداد بذرپاش مزيت اول توليد موتور ملي را مصرف سوخت پايين و مالکيت موتور به نام ايران خواند و تصريح کرد: نخستين برتري است که ميتوان با در اختيار داشتن اين خودرو به گونه ديگري با شرکاي خارجي پاي ميز مذاکره نشست.
مديرعامل سايپا افزود: اين که ظرفيت موتور 1500 سي سي است و قابليت افزايش به ديگر ظرفيتها را دارد و با قابليت و کلاس خودرو نيز قابل افزايش است.
وي تصريح کرد: کاهش مصرف سوخت 0.6 ليتر در هر 100 کيلومتر رقم قابل توجهي است و افزايش راندمان و گشتاور از ديگر مزيتهاي اين موتور است.
بذرپاش گفت: اين موتور دوگانه سوز با حجم 1500 سيسي و بر پايه استاندارد روز دنيا طراحي و ساخته شده است که تا دي ماه به توليد انبوه ميرسد.
مديرعامل سايپا با اشاره به کاهش شديد هزينه توليد اين موتور ابراز اميدواري کرد تا پايان سال خودرو ملي سايپا با موتور ساخت داخل توليد شود.
نظرات كاربران:
▪ با سلام
امروز در اخبار رسانه های آلمان ماشین برقی که با باطری حرکت میکند معرفی شد و تولید انبوه آنرا هم آغاز کرده اند.وابستگی به نفت و بنزین و موضوع محیط زیست از مسایلی بود که در راه انجام این نوع اتوموبیل در نظر گرفته بودند.
امیدوارم که خودرو سازان وطنی هر چه زودتر بفکر شیوه های جدید سوخت و اتوموبیلهای جدید باشند.▪ ميزان مصرف چقدر است؟ مهمتر از آن قدرت موتور است! ضمن اينكه بايد بيشتر به فكر طراحي پلتفرم ملي بود تا ساخت موتور، آن هم از روي نمونههاي كرهاي !!▪ انشاء ا... با توليد انبوه اين موتور - كه هزينه توليد و به نسبت قيمتش به قول آقاي بذر پاش به شدت كاهش يافته - شاهد افزا... ببخشيد كاهش قيمتها باشيم.▪ با سلام اگر سایپا واقعاً توان طراحی و ساخت موتور کم مصرف را دارد فکری به حال خودروهای پراید بکند .
در ماه خرداد پرایدی تحویل گرفته ام که با مصرف بیش از 11 لیتر در 100 کیلومتر دست پیکان مدل 48 را هم از پشت بسته است .▪ این چندمین بار است که اخبار مربوط به خودروی ملی, موتور ملی , و ... را می شنویم. حال می خوانیم تولید موتور ملی با مالکیت موتور به نام ایران !!!!! مگر فبلا موتور ملی که اخبارش رو می شنیدیم با مالکیت کره ای یا فرانسوی بود!!!!!!▪ اينها هر از چندي ادعاي كاهش هزينه توليد را براي توليدات جديد خود مطرح مي كنند و همينكه عده اي از مشتريان جديد را سركيسه كردند ناگهان ادعاي خسارت و به صرفه نبودن را مطرح مي كنند. تندر 90 بهترين نمونه است كه قرار بود زير 8 مليون بفروشند ولي حالا به 13-14 مليون تومان هم راضي نيستند!!
"محمد باقر فالی"، مبلغ مذهبی ایرانی با چه ما’موریتی و به چه منظوری حق دخالت در کشور همسایه را دارد
مصاحبه با رضا قاسمی سفیر سابق ایران در کویت
تاکنون گزارشی از موافقت امیر کویت با کناره گیری دولت ارسال نشده است.
با این حال، خبر استعفای دولت از سوی نمایندگان پارلمان تازه ترین بحران سیاسی است که کویت با آن مواجه شده است.
زمانی که پارلمان درصدد بود تاریخ استیضاح را تعیین کند، وزرای کویت به همراه شیخ ناصر محمد احمد الصباح، نخست وزیر، صحن پارلمان را ترک کردند.
بدون حضور دولت، پارلمان کویت قادر نیست مسئولیت های خود را انجام دهد.
خبرگزاری فارس، ماه گذشته (27 آبان) گزارش کرد که از ورود "محمد باقر فالی"، مبلغ مذهبی ایرانی که به مناسبت های مختلف در حسینه کربلایی های کویت سخنرانی و به مدت 21 سال مقیم آن کشور بوده است، در فرودگاه کویت جلوگیری شده بود.
فارس در آن گزارش آورده بود "سلفی ها و وهابی های تندرو در داخل حکومت کویت با ورود و اقامت آقای فالی، که سخنرانی های تاثیرگذاری در کویت اجرا کرده است، مخالف بوده اند."
انحلال؟
در گذشته، امیر کویت، شیخ صباح احمد الصباح برای جلوگیری از برگزاری جلسه استیضاح و رای اعتماد در پارلمان، اعضای دولت خود را جا به جا یا پارلمان را منحل کرده است.
نمایندگان پارلمان پس از انجام جا به جایی در پست های وزارت در کویت اجازه ندارند وزیری را به خاطر عملکردش در پستی که قبلا داشته استیضاح کنند.
هیئت دولت کنونی در کویت از ماه مارس سال 2007 روی کار بوده است.
معروف است که پارلمان کویت مستقل ترین پارلمان در میان کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس است.
اما در این کشور هنوز هم استیضاح وزرا از سوی برخی نمایندگان پارلمان اقدامی جنجال برانگیز است چون وزرا از میان اعضای خانواده سلطنتی انتصاب می شوند.
شکایت سه نماینده اسلام گرا از نخست وزیر کویت به مسائل دینی محدود نمی شود آنها همچنین او را به فساد اداری و اهمال در اداره خدمات عمومی متهم کرده اند.
بیم می رود که بحران سیاسی دیگری در این کشور نفت خیز باعث شود اصلاحات اقتصادی مهمی که قرار بوده در واکنش به رکود اقتصاد جهانی در این کشور به اجرا درآید، با تاخیر مواجه شود.
دولت کویت امیدوار بوده به دومین بازار سهام در جهان عرب کمک نقدی کند و نظام جدیدی را برای انضباط مالی راه اندازی کند.
تاکنون گزارشی از موافقت امیر کویت با کناره گیری دولت ارسال نشده است.
با این حال، خبر استعفای دولت از سوی نمایندگان پارلمان تازه ترین بحران سیاسی است که کویت با آن مواجه شده است.
زمانی که پارلمان درصدد بود تاریخ استیضاح را تعیین کند، وزرای کویت به همراه شیخ ناصر محمد احمد الصباح، نخست وزیر، صحن پارلمان را ترک کردند.
بدون حضور دولت، پارلمان کویت قادر نیست مسئولیت های خود را انجام دهد.
خبرگزاری فارس، ماه گذشته (27 آبان) گزارش کرد که از ورود "محمد باقر فالی"، مبلغ مذهبی ایرانی که به مناسبت های مختلف در حسینه کربلایی های کویت سخنرانی و به مدت 21 سال مقیم آن کشور بوده است، در فرودگاه کویت جلوگیری شده بود.
فارس در آن گزارش آورده بود "سلفی ها و وهابی های تندرو در داخل حکومت کویت با ورود و اقامت آقای فالی، که سخنرانی های تاثیرگذاری در کویت اجرا کرده است، مخالف بوده اند."
انحلال؟
در گذشته، امیر کویت، شیخ صباح احمد الصباح برای جلوگیری از برگزاری جلسه استیضاح و رای اعتماد در پارلمان، اعضای دولت خود را جا به جا یا پارلمان را منحل کرده است.
نمایندگان پارلمان پس از انجام جا به جایی در پست های وزارت در کویت اجازه ندارند وزیری را به خاطر عملکردش در پستی که قبلا داشته استیضاح کنند.
هیئت دولت کنونی در کویت از ماه مارس سال 2007 روی کار بوده است.
معروف است که پارلمان کویت مستقل ترین پارلمان در میان کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس است.
اما در این کشور هنوز هم استیضاح وزرا از سوی برخی نمایندگان پارلمان اقدامی جنجال برانگیز است چون وزرا از میان اعضای خانواده سلطنتی انتصاب می شوند.
شکایت سه نماینده اسلام گرا از نخست وزیر کویت به مسائل دینی محدود نمی شود آنها همچنین او را به فساد اداری و اهمال در اداره خدمات عمومی متهم کرده اند.
بیم می رود که بحران سیاسی دیگری در این کشور نفت خیز باعث شود اصلاحات اقتصادی مهمی که قرار بوده در واکنش به رکود اقتصاد جهانی در این کشور به اجرا درآید، با تاخیر مواجه شود.
دولت کویت امیدوار بوده به دومین بازار سهام در جهان عرب کمک نقدی کند و نظام جدیدی را برای انضباط مالی راه اندازی کند.
۱۳۸۷ آذر ۵, سهشنبه
گذر ونظر
منتشر شده به وقت تهران در ساعت:
۱۹:۲ روز دوشنبه ۴ آذر ۱۳۸۷
ايران
آقای شولتی می گوید که ایران باید صلح آمیز بودن ماهیت برنامه اتمی خود را ثابت کند. (عکس: RFE/RL)
«ایران انتظار تغییر اساسی از دولت اوباما نداشته باشد»
نماينده آمريكا در آژانس از ايران خواست تا از فرصت روى كار آمدن دولت اوباما براى آغاز مذاكرات تازه استفاده كند و هشدار داد كه تهران نبايد انتظار تغييرات اساسى از رفتار دولت جديد داشته باشد.
گريگورى شولتى كه براى ديدار با مقام هاى آلمانى پيش از نشست آژانس، در برلين به سر مى برد اظهار اميدوارى كرد كه رهبران ايران تغيير در رهبرى آمريكا را به عنوان يك شانس ارزيابى كنند.
وى گفت: «ما خواهيم ديد كه آيا آنها (ايرانى ها) مزيت اين تغيير را درك مى كنند – منظورم اين است كه اين خوب خواهد بود اگر آنها بگويند خب، حالا يك فرصتى براى ما فراهم شده تا گفت و گو كنيم و قدم هاى مشخصى را كه جامعه جهانى انتظار آن را دارد برداريم.»
نماينده آمريكا در آژانس بين المللى انرژى اتمى افزود: «ايران بايد ما را مطمئن سازد كه ماهيت برنامه هسته اى اين كشور صلح آميز است.»
جمهورى اسلامى ايران همواره مى گويد كه برنامه اتمى اش براى اهداف صلح آميز و به منظور توليد برق دنبال مى شود ولى آمريكا و ساير متحدان غربى اين كشور، نگران هستند كه تهران در پوشش برنامه هسته اى خود به دنبال ساخت سلاح اتمى باشد.
«رييس جمهور منتخب نيز از ضرورت اقدامات ديپلماتيك و نياز به ديپلماسى قاطع سخن گفته است، و اينكه ديپلماسى بايد تقويت شده و با رهيافت تحريم هاى اقتصادى و انزواى سياسى مورد حمايت قرار گيرد.»
نماینده آمریکا در آژانس
شوراى امنيت تا كنون سه قطعنامه تحريمى عليه برنامه هسته اى ايران به تصويب رسانده است و از تهران خواسته است تا روند غنى سازى اورانيوم را به حالت تعليق در آورد.
اما مقام هاى ايران اين درخواست را «خط قرمز» خود عنوان كرده اند.
اقدامات دیپلماتیک و تحریم
انتخاب باراك اوباما به عنوان رييس جمهور جديد آمريكا فضاى مذاكره با ايران را از قبل مهيا تر كرده است و آقاى اوباما از گفت و گوى بدون پيش شرط با ايران، سوريه و كره شمالى سخن گفته است.
محمود احمدى نژاد، رييس جمهورى اسلامى ايران، براى نخستين بار طى سه دهه گذشته پيروزى يك رييس جمهورى آمريكا را تبريك گفت و براى او پيام فرستاد. باراك اوباما گفته است كه در اولين فرصت پس از حضور در كاخ سفيد به نامه آقاى احمدى نژاد پاسخ خواهد گفت.
اما گريگورى شولتى در سخنان خود اظهار داشت كه باراک اوباما همان خواست دولت بوش را دنبال مى كند كه دستيابى ايران به سلاح اتمى غير قابل پذيرش است.
وى افزود: «رييس جمهور منتخب نيز از ضرورت اقدامات ديپلماتيك و نياز به ديپلماسى قاطع سخن گفته است، و اينكه ديپلماسى بايد تقويت شده و با رهيافت تحريم هاى اقتصادى و انزواى سياسى مورد حمايت قرار گيرد.»
روابط ايران با آمريكا در دوران رياست جمهورى جرج بوش به عنوان دوره اى پر از تنش ارزيابى شده است. وى، ايران را به عنوان يكى از محورهاى شرارت معرفى كرده و گفته است كه در برخورد با برنامه هسته اى تهران همه گزينه ها از جمله گزينه نظامى روى ميز است.
آژانس بين المللى انرژى اتمى در گزارش هاى مختلف خود اعلام كرده است، مادامى كه ايران همكارى كاملى با آژانس و بازرسان آن نداشته باشد نمى تواند صلح آميز و غير نظامى بودن برنامه هسته اى تهران را تاييد كند .
منتشر شده به وقت تهران در ساعت:
۱۶:۵۳ روز دوشنبه ۴ آذر ۱۳۸۷
ايران
محمود احمدی نژاد، رييس جمهوری ايران، روز يکشنبه اعلام داشت: ايران بزودی مبادرت به پرتاب يک فروند ديگر از موشک های موسوم به سجيل خواهد کرد. (عکس: Afp )
یادداشت:« ايران همچنان نگران هجوم نظامی است» رضا تقی زاده (تحلیلگر سیاسی)
طی اظهارات غير منتظره ای در حاشيه ديدار از نمايشگاه مطبوعات در تهران، محمود احمدی نژاد، رييس جمهوری ايران، روز يکشنبه اعلام داشت: « ايران بزودی مبادرت به پرتاب يک فروند ديگر از موشک های موسوم به سجيل خواهد کرد.»
در همان روز رحيم صفوی، فرمانده سابق سپاه پاسداران، و مشاور کنونی رهبر جمهوری اسلامی، قابليت توليد انبوه موشک های مزبور را در ايران مورد تاکيد قرار داد.
بیشتر بخوانید:
ایران از ساخت دو ناوچه موشکانداز و یک زیردریایی خبر داد
« تهدید اسرائیل جدی گرفته شود»
کوشنر: اسرائیل برای حمله به ایران آماده می شود
در شرايطی که به نظر می رسد تهديد های خارجی برای مقابله نظامی با برنامه اتمی ايران به حداقل ممکن طی دو سال گذشته کاهش يافته است، اظهارات مقامات رسمی ايران در زمينه افزايش ظرفيت و آمادگی های دفاعی آن کشور می تواند نشانه تداوم نگرانی های ايران در قبال يک هجوم نظامی غافل گيرانه طی هفته های آينده تلقی شود.
هدف به نمايش گذاردن قابليت های موشکی ايران نيز ظاهرا تاکيد بر افزايش نيروی بازدارنده در قبال تهديد های احتمالی خارجی است.
پرتاب هفته گذشته يک فروند موشک دو مرحله ای با موتور ترکيبی سوخت جامد نشان داد که ايران در زمينه به کار گيری سلاح های موثر تر موشکی، به نتايج تازه ای دست يافته است.
انتشار گسترده خبری آزمايش موشکی اخير و نمايش رسانه ای آن، که در شرايطی متفاوت می توانست محرمانه و از جمله اسرار نظامی تلقی شود، دليل ديگری است بر تاکيد دولت ايران بر قابليتهای بازدارنده موشکی آن کشور و در نتيجه انتظار خنثی سازی تهديد های بالقوه نظامی که خطر آنها از ميان نرفته است.
همزمان با انجام آزمايش موشکی اخير، ايران اعلام داشته که در نيمه دوم ماه شمسی جاری بانجام يک مانور در يا يی گسترده بنام اتحاد ۸۷ در آب های خليج فارس نزديک به تنگه هرمز مبادرت می ورزد.
تاکيد بر دقت هدف گيری، سرعت بيشتر پرواز و بخصوص افزايش برد موثر موشک سجيل تا شعاع ۲۰۰۰ کيلومتر– فاصله ايران تا درون خاک اسرائيل- و همچنين کاهش چشمگير زمان آماده سازی برای پرتاب آنها نسبت به موشک های با موتور سوخت مايع از نوع شهاب ۳، و در نتيجه دشوار تر شدن رد گيری و يا انهدام آنها توسط شبکه های دفاع ضد موشکی، از جمله نکات مورد تاکيد تبليغات رسانه ای در حاشيه آزمايش موشک تازه بوده است.
مانورهای گسترده بسيج
تمرين دفاع غير نظامی در ۷۰۰ واحد آموزشی و مدارس تهران با استفاده از فرصت مانور های گسترده تر نيروهای غير منظم موسوم به بسيج، از جمله اقدامات ديگری است که بنظر می رسد به منظور افزايش قابليت های دفاعی و افزايش آمادگی های نظامی در شرايط خاص صورت می گيرد.
نگرانی های ايران از احتمال تدارک يک هجوم نظامی خارجی طی هفته های آينده، ناشی از حضور سه عامل متفاوت در ملاحظات دفاعی و امنيتی آن کشور است:
۱- اصل استفاده از غافل گيری در زمان مبادرت به حمله، در شرايطی که ارزيابی های متعارفی حاکی از کاهش امکان حمله نسبت به زمان های ديگر است.
۲-انتشار گزارش اخير دبير کل آژانس بين المللی انرژی اتمی در مورد ادامه سرپيچی ايران از قطعنامه های شورای امنيت سازمان ملل و به خصوص افزودن بر ذخيره اورانيوم غنی شده توليدی در آن کشور که ميتواند بنوبه خود واکنش های سياسی ناشی از حمله احتمالی عليه ايران را کاهش داده و زمينه توجيه آنرا فراهم سازد.
۳- قرار گرفتن دولت آمريکا در دوران انتقال قدرت و عدم نگرانی دولت کنونی در واشنگتن از عواقب پشتيبانی و يا مشارکت در هجوم نظامی عليه تاسيسات اتمی ايران.
تمرين دفاع غير نظامی در ۷۰۰ واحد آموزشی و مدارس تهران با استفاده از فرصت مانور های گسترده تر نيروهای غير منظم موسوم به بسيج، از جمله اقدامات ديگری است که بنظر می رسد به منظور افزايش قابليت های دفاعی و افزايش آمادگی های نظامی در شرايط خاص صورت می گيرد.
دلايل منطقی در جهت رد احتمال پشتيبانی دولت کنونی آمريکا از يک حمله احتمالی نظامی عليه تاسيسات اتمی ايران در شرايط کنونی و يا مشارکت آن کشور در چنين عملياتی را ميتوان به سه زمينه متفاوت نسبت داد:
۱- نگرانی از آسيب پذيری نيروهای امريکايی مستقر در عراق طی حملات تلافی جويانه قابل پيش بينی ايران پس از مورد حمله قرار گرفتن
۲-تلاش احتمالی ايران برای نا آرام کردن بيشتر شرايط امنيتی در افغانستان و عراق
۳- غير موثر بودن هجوم محدود نظامی عليه تاسيسات اتمی ايران در نظنزو در نتيجه خروج فوری ايران از ان پی تی .
وجود اين شرايط و دلايل مرتبط با آن، قابليت توجيه منطقی مبادرت به هجوم نظامی عليه تاسيسات اتمی ايران را کاهش داده، و در نتيجه، رد استدلالی امکان هجوم نظامی، شانس های مبادرت به يک هجوم غافلگيرانه را افزايش می دهد.
عکس العمل های هماهنگ مسئولان جمهوری اسلامی ايران پس از انتشار گزارش اخير البرادعی در مورد فعاليت های اتمی ايران، منجمله اظهارات هاشمی رفسنجانی، علی لاريجانی رييس مجلس شورای اسلامی، طی چند روز گذشته، در مورد غير منصفانه بودن مفاد گزارش ياد شده، حاکی از نگرانی آنها از عواقب انتشار اسنادی از اين دست و امکان بهره برداری مخالفان برنامه اتمی ايران از فرصت هايی است که پيامد آن فراهم می شوند.
ناظران منطقه ای با آگاهی از حساسيت اسرائيل در قبال ادامه بر نامه های توسعه اتمی ايران اعتقاد دارند که زمان باقی مانده تا خاتمه دوران دولت بوش در ۲۰ ژانويه سال ۲۰۰۹، تنها فرصت ممکن برای متوقف کردن و يا دست کم کند ساختن اين برنامه با توسل به نيروی نظامی است.
آنها اعتقاد دارند که کشور های عرب منطقه نيز علی رغم ابراز همدردی با ايران، در پنهان از انجام چنين اقدامی راضی خواهند بود چراکه طی چهار سال اول رييس جمهوری اوباما امکان ديگری برای متوقف ساختن ايران فراهم نخواهد شد.
گزينه حمله نظامی اسرائيل
در ماه ژوئيه گذشت بعد از انتشار گزارش هايی داير بر عدم پشتيبانی جرج بوش از حمله احتمالی نظامی اسراييل عليه ايران، دولت اسرائيل مبادرت به يک تمرين نظامی گسترده کرد که تمامی کارشناسان نظامی شباهت آنرا با انجام هجوم احتمالی به تاسيسات اتمی ايران در نطنز مورد تائيد قرار دادند.
در تمرين هجوم هوايی ياد شده، تعداد چشمگيری هواپيماهای اف ۱۶ و اف ۱۵ و هواپيماهای سوخت رسانی ضمن پرواز مورد استفاده قرار گرفت. در آن هنگام علی حسينی سخنگوی سابق وزارت امور خارجه ايران، تمرين نظامی اسرائيل را جنگ روانی خواند و آنرا محکوم ساخت.
اينک دولت اهود المرت نخست وزير اسرائيل در شرايطی مشابه با دولت جرج بوش قرار گرفته و آماده تحويل قدرت به دولت بعدی است که چند هفته پس از بروی کار آمدن دولت اوباما، قدرت را در اسرائيل بدست خواهد گرفت.
در چنين شرايطی دولت کنونی اسرائيل هم ممکن است با هدف تسهيل مشکلات امنيتی آينده کشور متبوع خود در قبال ايران، توصيه نظاميان را برای مبادرت به هجوم نظامی عليه ايران مورد بررسی جدی قرار دهد.
آن چه روشن است، ادامه نگرانی هايی است که دولت ايران را، علی رغم انکار امکان هدف حمله نظامی قرار گرفتن، به تدارک، و يا دست کم، نمايش امکانات بازدارنده در اختيار خود واداشته است.
دولت اسرائيل يکبار در سال ۱۹۸۱ با حمله به راکتور «اوسيراک» در عراق و انهدام آن مانع از توسعه زود هنگام اتمی بغداد شده بود. دولت کنونی اولمرت نيز در خرداد ماه گذشته در درون خاک سوريه تاسيساتی را مورد حمله قرار داد که گفته شد بنای پايان نيافته راکتوری در دست احداث، با استفاده از الگوی کره شمالی بوده است.
تمرين نظامی اسرائيل در دوم ماه ژوئن گذشته تنها سه هفته پس از چراغ سرخ آمريکا به آن کشور در مورد منع حمله نظامی به ايران صورت گرفت .
پس از انتشار گزارش های انجام تمرين ياد شده، شائول موفاز معاون نخست وزير کنونی اسرائيل در گفتگو با روزنامه « يديعوت آخرونوت» ادعا کرد : «در صورت ادامه تلاش های ايران برای دست يابی به سلاح هسته ای –ادعائی که ايران همواره رد کرده است- ما (اسرائيل) به آن کشور حمله خواهيم کرد. برای ما هيچ گزينه ديگری بجز مبادرت به حمله نظامی برای متوقف کردن برنامه اتمی ايران باقی نمانده است.»
گزارش های منتشره حاکی است که پس از انجام مانور هوايی ياد شده، دولت آمريکا هزار بمب پيشرفته با قابليت نفوذ در زمين انفجار زيرزمينی را در اختيار اسرائيل قرار داده است. قدرت انفجاری بمب های پرنده ياد شده که ( جی بی يو- ۳۹ ) نامگذاری شده اند يک تن برآورد شده است.
ناظران منطقه ای انکار نمی کنند که علی رغم وجود بازدارنده های قابل ملاحظه و عدم و جود نشانه معتبری داير بر تجديد نظر دولت آمريکا در نگرشی که چند ماه پيش به نشان دادن چراغ سرخ در قبال حمله احتمالی اسرائيل به ايران انجاميد، عوامل تند روتر نظير ديک چینی، معاون رييس جمهوری آمريکا، بتوانند در آخرين هفته های قدرت دولت فعلی در واشینگتن چرخش سياسی غير منتظره ای را موجب شده و در نتيجه احتمال هجوم نظامی عليه ايران را افزايش دهند.
با توجه به ادامه روند کاهش قيمت نفت، که می تواند به نوعی همانند افزايش فوق العاده و غير قابل کنترل آن، در ميان مدت به زيان ملاحظات امنيت انرژی در جهان بيانجامد، در گيری نظامی عليه ايران با قدرتی بمراتب بيش از مجموعه تصميمات اوپک می تواند مانع از کاهش بيشتر قيمت نفت در بازار های جهانی بشود.
عامل اخير در صورت مورد استفاده قرار گرفتن، علاوه بر تامين رضايت خاطر اسرائيل و همچنين دست راستی های دولت آمريکا، بدلايلی کاملا متفاوت با اقتصاد انرژی، می تواند رضايت شرکت های بزرگ نفتی، صادرکنندگان نفت منطقه و دولت روسيه را نيز که طی چند ماه گذشته بدليل کاهش شديد و ناگهانی قيمت نفت زيان های بزرگی متحمل شده اند، موجب شود.
تنها نکته مبهم در اين ميان عوارض مبادرت به چنين اقدامی است که بر آورد دقيق آن پيش از عمل، به هيچ وجه ممکن نيست.
آن چه روشن است، ادامه نگرانی هايی است که دولت ايران را، علی رغم انکار امکان هدف حمله نظامی قرار گرفتن، به تدارک، و يا دست کم، نمايش امکانات بازدارنده در اختيار خود واداشته است
۱۹:۲ روز دوشنبه ۴ آذر ۱۳۸۷
ايران
آقای شولتی می گوید که ایران باید صلح آمیز بودن ماهیت برنامه اتمی خود را ثابت کند. (عکس: RFE/RL)
«ایران انتظار تغییر اساسی از دولت اوباما نداشته باشد»
نماينده آمريكا در آژانس از ايران خواست تا از فرصت روى كار آمدن دولت اوباما براى آغاز مذاكرات تازه استفاده كند و هشدار داد كه تهران نبايد انتظار تغييرات اساسى از رفتار دولت جديد داشته باشد.
گريگورى شولتى كه براى ديدار با مقام هاى آلمانى پيش از نشست آژانس، در برلين به سر مى برد اظهار اميدوارى كرد كه رهبران ايران تغيير در رهبرى آمريكا را به عنوان يك شانس ارزيابى كنند.
وى گفت: «ما خواهيم ديد كه آيا آنها (ايرانى ها) مزيت اين تغيير را درك مى كنند – منظورم اين است كه اين خوب خواهد بود اگر آنها بگويند خب، حالا يك فرصتى براى ما فراهم شده تا گفت و گو كنيم و قدم هاى مشخصى را كه جامعه جهانى انتظار آن را دارد برداريم.»
نماينده آمريكا در آژانس بين المللى انرژى اتمى افزود: «ايران بايد ما را مطمئن سازد كه ماهيت برنامه هسته اى اين كشور صلح آميز است.»
جمهورى اسلامى ايران همواره مى گويد كه برنامه اتمى اش براى اهداف صلح آميز و به منظور توليد برق دنبال مى شود ولى آمريكا و ساير متحدان غربى اين كشور، نگران هستند كه تهران در پوشش برنامه هسته اى خود به دنبال ساخت سلاح اتمى باشد.
«رييس جمهور منتخب نيز از ضرورت اقدامات ديپلماتيك و نياز به ديپلماسى قاطع سخن گفته است، و اينكه ديپلماسى بايد تقويت شده و با رهيافت تحريم هاى اقتصادى و انزواى سياسى مورد حمايت قرار گيرد.»
نماینده آمریکا در آژانس
شوراى امنيت تا كنون سه قطعنامه تحريمى عليه برنامه هسته اى ايران به تصويب رسانده است و از تهران خواسته است تا روند غنى سازى اورانيوم را به حالت تعليق در آورد.
اما مقام هاى ايران اين درخواست را «خط قرمز» خود عنوان كرده اند.
اقدامات دیپلماتیک و تحریم
انتخاب باراك اوباما به عنوان رييس جمهور جديد آمريكا فضاى مذاكره با ايران را از قبل مهيا تر كرده است و آقاى اوباما از گفت و گوى بدون پيش شرط با ايران، سوريه و كره شمالى سخن گفته است.
محمود احمدى نژاد، رييس جمهورى اسلامى ايران، براى نخستين بار طى سه دهه گذشته پيروزى يك رييس جمهورى آمريكا را تبريك گفت و براى او پيام فرستاد. باراك اوباما گفته است كه در اولين فرصت پس از حضور در كاخ سفيد به نامه آقاى احمدى نژاد پاسخ خواهد گفت.
اما گريگورى شولتى در سخنان خود اظهار داشت كه باراک اوباما همان خواست دولت بوش را دنبال مى كند كه دستيابى ايران به سلاح اتمى غير قابل پذيرش است.
وى افزود: «رييس جمهور منتخب نيز از ضرورت اقدامات ديپلماتيك و نياز به ديپلماسى قاطع سخن گفته است، و اينكه ديپلماسى بايد تقويت شده و با رهيافت تحريم هاى اقتصادى و انزواى سياسى مورد حمايت قرار گيرد.»
روابط ايران با آمريكا در دوران رياست جمهورى جرج بوش به عنوان دوره اى پر از تنش ارزيابى شده است. وى، ايران را به عنوان يكى از محورهاى شرارت معرفى كرده و گفته است كه در برخورد با برنامه هسته اى تهران همه گزينه ها از جمله گزينه نظامى روى ميز است.
آژانس بين المللى انرژى اتمى در گزارش هاى مختلف خود اعلام كرده است، مادامى كه ايران همكارى كاملى با آژانس و بازرسان آن نداشته باشد نمى تواند صلح آميز و غير نظامى بودن برنامه هسته اى تهران را تاييد كند .
منتشر شده به وقت تهران در ساعت:
۱۶:۵۳ روز دوشنبه ۴ آذر ۱۳۸۷
ايران
محمود احمدی نژاد، رييس جمهوری ايران، روز يکشنبه اعلام داشت: ايران بزودی مبادرت به پرتاب يک فروند ديگر از موشک های موسوم به سجيل خواهد کرد. (عکس: Afp )
یادداشت:« ايران همچنان نگران هجوم نظامی است» رضا تقی زاده (تحلیلگر سیاسی)
طی اظهارات غير منتظره ای در حاشيه ديدار از نمايشگاه مطبوعات در تهران، محمود احمدی نژاد، رييس جمهوری ايران، روز يکشنبه اعلام داشت: « ايران بزودی مبادرت به پرتاب يک فروند ديگر از موشک های موسوم به سجيل خواهد کرد.»
در همان روز رحيم صفوی، فرمانده سابق سپاه پاسداران، و مشاور کنونی رهبر جمهوری اسلامی، قابليت توليد انبوه موشک های مزبور را در ايران مورد تاکيد قرار داد.
بیشتر بخوانید:
ایران از ساخت دو ناوچه موشکانداز و یک زیردریایی خبر داد
« تهدید اسرائیل جدی گرفته شود»
کوشنر: اسرائیل برای حمله به ایران آماده می شود
در شرايطی که به نظر می رسد تهديد های خارجی برای مقابله نظامی با برنامه اتمی ايران به حداقل ممکن طی دو سال گذشته کاهش يافته است، اظهارات مقامات رسمی ايران در زمينه افزايش ظرفيت و آمادگی های دفاعی آن کشور می تواند نشانه تداوم نگرانی های ايران در قبال يک هجوم نظامی غافل گيرانه طی هفته های آينده تلقی شود.
هدف به نمايش گذاردن قابليت های موشکی ايران نيز ظاهرا تاکيد بر افزايش نيروی بازدارنده در قبال تهديد های احتمالی خارجی است.
پرتاب هفته گذشته يک فروند موشک دو مرحله ای با موتور ترکيبی سوخت جامد نشان داد که ايران در زمينه به کار گيری سلاح های موثر تر موشکی، به نتايج تازه ای دست يافته است.
انتشار گسترده خبری آزمايش موشکی اخير و نمايش رسانه ای آن، که در شرايطی متفاوت می توانست محرمانه و از جمله اسرار نظامی تلقی شود، دليل ديگری است بر تاکيد دولت ايران بر قابليتهای بازدارنده موشکی آن کشور و در نتيجه انتظار خنثی سازی تهديد های بالقوه نظامی که خطر آنها از ميان نرفته است.
همزمان با انجام آزمايش موشکی اخير، ايران اعلام داشته که در نيمه دوم ماه شمسی جاری بانجام يک مانور در يا يی گسترده بنام اتحاد ۸۷ در آب های خليج فارس نزديک به تنگه هرمز مبادرت می ورزد.
تاکيد بر دقت هدف گيری، سرعت بيشتر پرواز و بخصوص افزايش برد موثر موشک سجيل تا شعاع ۲۰۰۰ کيلومتر– فاصله ايران تا درون خاک اسرائيل- و همچنين کاهش چشمگير زمان آماده سازی برای پرتاب آنها نسبت به موشک های با موتور سوخت مايع از نوع شهاب ۳، و در نتيجه دشوار تر شدن رد گيری و يا انهدام آنها توسط شبکه های دفاع ضد موشکی، از جمله نکات مورد تاکيد تبليغات رسانه ای در حاشيه آزمايش موشک تازه بوده است.
مانورهای گسترده بسيج
تمرين دفاع غير نظامی در ۷۰۰ واحد آموزشی و مدارس تهران با استفاده از فرصت مانور های گسترده تر نيروهای غير منظم موسوم به بسيج، از جمله اقدامات ديگری است که بنظر می رسد به منظور افزايش قابليت های دفاعی و افزايش آمادگی های نظامی در شرايط خاص صورت می گيرد.
نگرانی های ايران از احتمال تدارک يک هجوم نظامی خارجی طی هفته های آينده، ناشی از حضور سه عامل متفاوت در ملاحظات دفاعی و امنيتی آن کشور است:
۱- اصل استفاده از غافل گيری در زمان مبادرت به حمله، در شرايطی که ارزيابی های متعارفی حاکی از کاهش امکان حمله نسبت به زمان های ديگر است.
۲-انتشار گزارش اخير دبير کل آژانس بين المللی انرژی اتمی در مورد ادامه سرپيچی ايران از قطعنامه های شورای امنيت سازمان ملل و به خصوص افزودن بر ذخيره اورانيوم غنی شده توليدی در آن کشور که ميتواند بنوبه خود واکنش های سياسی ناشی از حمله احتمالی عليه ايران را کاهش داده و زمينه توجيه آنرا فراهم سازد.
۳- قرار گرفتن دولت آمريکا در دوران انتقال قدرت و عدم نگرانی دولت کنونی در واشنگتن از عواقب پشتيبانی و يا مشارکت در هجوم نظامی عليه تاسيسات اتمی ايران.
تمرين دفاع غير نظامی در ۷۰۰ واحد آموزشی و مدارس تهران با استفاده از فرصت مانور های گسترده تر نيروهای غير منظم موسوم به بسيج، از جمله اقدامات ديگری است که بنظر می رسد به منظور افزايش قابليت های دفاعی و افزايش آمادگی های نظامی در شرايط خاص صورت می گيرد.
دلايل منطقی در جهت رد احتمال پشتيبانی دولت کنونی آمريکا از يک حمله احتمالی نظامی عليه تاسيسات اتمی ايران در شرايط کنونی و يا مشارکت آن کشور در چنين عملياتی را ميتوان به سه زمينه متفاوت نسبت داد:
۱- نگرانی از آسيب پذيری نيروهای امريکايی مستقر در عراق طی حملات تلافی جويانه قابل پيش بينی ايران پس از مورد حمله قرار گرفتن
۲-تلاش احتمالی ايران برای نا آرام کردن بيشتر شرايط امنيتی در افغانستان و عراق
۳- غير موثر بودن هجوم محدود نظامی عليه تاسيسات اتمی ايران در نظنزو در نتيجه خروج فوری ايران از ان پی تی .
وجود اين شرايط و دلايل مرتبط با آن، قابليت توجيه منطقی مبادرت به هجوم نظامی عليه تاسيسات اتمی ايران را کاهش داده، و در نتيجه، رد استدلالی امکان هجوم نظامی، شانس های مبادرت به يک هجوم غافلگيرانه را افزايش می دهد.
عکس العمل های هماهنگ مسئولان جمهوری اسلامی ايران پس از انتشار گزارش اخير البرادعی در مورد فعاليت های اتمی ايران، منجمله اظهارات هاشمی رفسنجانی، علی لاريجانی رييس مجلس شورای اسلامی، طی چند روز گذشته، در مورد غير منصفانه بودن مفاد گزارش ياد شده، حاکی از نگرانی آنها از عواقب انتشار اسنادی از اين دست و امکان بهره برداری مخالفان برنامه اتمی ايران از فرصت هايی است که پيامد آن فراهم می شوند.
ناظران منطقه ای با آگاهی از حساسيت اسرائيل در قبال ادامه بر نامه های توسعه اتمی ايران اعتقاد دارند که زمان باقی مانده تا خاتمه دوران دولت بوش در ۲۰ ژانويه سال ۲۰۰۹، تنها فرصت ممکن برای متوقف کردن و يا دست کم کند ساختن اين برنامه با توسل به نيروی نظامی است.
آنها اعتقاد دارند که کشور های عرب منطقه نيز علی رغم ابراز همدردی با ايران، در پنهان از انجام چنين اقدامی راضی خواهند بود چراکه طی چهار سال اول رييس جمهوری اوباما امکان ديگری برای متوقف ساختن ايران فراهم نخواهد شد.
گزينه حمله نظامی اسرائيل
در ماه ژوئيه گذشت بعد از انتشار گزارش هايی داير بر عدم پشتيبانی جرج بوش از حمله احتمالی نظامی اسراييل عليه ايران، دولت اسرائيل مبادرت به يک تمرين نظامی گسترده کرد که تمامی کارشناسان نظامی شباهت آنرا با انجام هجوم احتمالی به تاسيسات اتمی ايران در نطنز مورد تائيد قرار دادند.
در تمرين هجوم هوايی ياد شده، تعداد چشمگيری هواپيماهای اف ۱۶ و اف ۱۵ و هواپيماهای سوخت رسانی ضمن پرواز مورد استفاده قرار گرفت. در آن هنگام علی حسينی سخنگوی سابق وزارت امور خارجه ايران، تمرين نظامی اسرائيل را جنگ روانی خواند و آنرا محکوم ساخت.
اينک دولت اهود المرت نخست وزير اسرائيل در شرايطی مشابه با دولت جرج بوش قرار گرفته و آماده تحويل قدرت به دولت بعدی است که چند هفته پس از بروی کار آمدن دولت اوباما، قدرت را در اسرائيل بدست خواهد گرفت.
در چنين شرايطی دولت کنونی اسرائيل هم ممکن است با هدف تسهيل مشکلات امنيتی آينده کشور متبوع خود در قبال ايران، توصيه نظاميان را برای مبادرت به هجوم نظامی عليه ايران مورد بررسی جدی قرار دهد.
آن چه روشن است، ادامه نگرانی هايی است که دولت ايران را، علی رغم انکار امکان هدف حمله نظامی قرار گرفتن، به تدارک، و يا دست کم، نمايش امکانات بازدارنده در اختيار خود واداشته است.
دولت اسرائيل يکبار در سال ۱۹۸۱ با حمله به راکتور «اوسيراک» در عراق و انهدام آن مانع از توسعه زود هنگام اتمی بغداد شده بود. دولت کنونی اولمرت نيز در خرداد ماه گذشته در درون خاک سوريه تاسيساتی را مورد حمله قرار داد که گفته شد بنای پايان نيافته راکتوری در دست احداث، با استفاده از الگوی کره شمالی بوده است.
تمرين نظامی اسرائيل در دوم ماه ژوئن گذشته تنها سه هفته پس از چراغ سرخ آمريکا به آن کشور در مورد منع حمله نظامی به ايران صورت گرفت .
پس از انتشار گزارش های انجام تمرين ياد شده، شائول موفاز معاون نخست وزير کنونی اسرائيل در گفتگو با روزنامه « يديعوت آخرونوت» ادعا کرد : «در صورت ادامه تلاش های ايران برای دست يابی به سلاح هسته ای –ادعائی که ايران همواره رد کرده است- ما (اسرائيل) به آن کشور حمله خواهيم کرد. برای ما هيچ گزينه ديگری بجز مبادرت به حمله نظامی برای متوقف کردن برنامه اتمی ايران باقی نمانده است.»
گزارش های منتشره حاکی است که پس از انجام مانور هوايی ياد شده، دولت آمريکا هزار بمب پيشرفته با قابليت نفوذ در زمين انفجار زيرزمينی را در اختيار اسرائيل قرار داده است. قدرت انفجاری بمب های پرنده ياد شده که ( جی بی يو- ۳۹ ) نامگذاری شده اند يک تن برآورد شده است.
ناظران منطقه ای انکار نمی کنند که علی رغم وجود بازدارنده های قابل ملاحظه و عدم و جود نشانه معتبری داير بر تجديد نظر دولت آمريکا در نگرشی که چند ماه پيش به نشان دادن چراغ سرخ در قبال حمله احتمالی اسرائيل به ايران انجاميد، عوامل تند روتر نظير ديک چینی، معاون رييس جمهوری آمريکا، بتوانند در آخرين هفته های قدرت دولت فعلی در واشینگتن چرخش سياسی غير منتظره ای را موجب شده و در نتيجه احتمال هجوم نظامی عليه ايران را افزايش دهند.
با توجه به ادامه روند کاهش قيمت نفت، که می تواند به نوعی همانند افزايش فوق العاده و غير قابل کنترل آن، در ميان مدت به زيان ملاحظات امنيت انرژی در جهان بيانجامد، در گيری نظامی عليه ايران با قدرتی بمراتب بيش از مجموعه تصميمات اوپک می تواند مانع از کاهش بيشتر قيمت نفت در بازار های جهانی بشود.
عامل اخير در صورت مورد استفاده قرار گرفتن، علاوه بر تامين رضايت خاطر اسرائيل و همچنين دست راستی های دولت آمريکا، بدلايلی کاملا متفاوت با اقتصاد انرژی، می تواند رضايت شرکت های بزرگ نفتی، صادرکنندگان نفت منطقه و دولت روسيه را نيز که طی چند ماه گذشته بدليل کاهش شديد و ناگهانی قيمت نفت زيان های بزرگی متحمل شده اند، موجب شود.
تنها نکته مبهم در اين ميان عوارض مبادرت به چنين اقدامی است که بر آورد دقيق آن پيش از عمل، به هيچ وجه ممکن نيست.
آن چه روشن است، ادامه نگرانی هايی است که دولت ايران را، علی رغم انکار امکان هدف حمله نظامی قرار گرفتن، به تدارک، و يا دست کم، نمايش امکانات بازدارنده در اختيار خود واداشته است
گذر ونظر
سرلشگر رشید: ما در آستانه جنگ احتمالی قرار داریم
یک فرمانده ارشد نظامی ایران، کاهش قیمت نفت، احتمال حادثه سازی اسرائیل و القاعده و تحولات اجتماعی را سه تهدید مهم علیه ایران توصیف کرده و گفته است "ما در آستانه جنگ احتمالی قرار داریم."
روزنامه های چاپ تهران روز یکشنبه (23 نوامبر) از قول سرلشکر غلامعلی رشید جانشین فرمانده ستاد کل نیروهای مسلح ایران نوشته اند که به دلیل وجود تهدیدات عمده باید امکانات نظامی و دفاعی را تقویت کرد.
آقای رشید، مسئله اصلی امریکا در خاورمیانه را حمله به ایران دانسته و جنگ افغانستان و عراق را یک دستگرمی عنوان کرده است.
به گفته این فرمانده نظامی، دشمن در دو مقطع زمانی قصد حمله به ایران را داشت: زمان سقوط صدام حسین در عراق و جنگ 33 روزه اسرائیل و لبنان.
گفتگو با صادق زیبا کلام ، استاد دانشگاه
این سخنان در حالی منتشر می شود که نیروی انتظامی به تازگی رزمایش گسترده ای در سطح شهر تهران انجام داده و فعالیت های بسیج مقاومت وابسته به سپاه پاسداران افزایش یافته است.
آقای رشید که در همایش "توسعه پایدار و ایمن با روحیه و تفکر بسیجی با رویکرد پدافند غیرعامل" سخن می گفت تاکید کرده: "ما سه منطقه آسیب پذیر شمال غرب، جنوب شرق و خوزستان را داریم که باید به آنها توجه ویژه کنیم."
اشاره آقای رشید به منطقه کردستان، سیستان و بلوچستان و خوزستان است که در آنها برخی گروه های مخالف فعالیت دارند.
آقای رشید گفته است که "جنس گروهک هایی که امروز علیه ما فعالیت می کنند بسیار با نیروهای ضد انقلابی که در ابتدای انقلاب فعالیت می کردند، فرق دارد، جنس اینها جنس القاعده است."
آقای رشید "کاهش قیمت نفت، احتمال حادثه سازی از سوی اسرائیل والقاعده و تحولات اجتماعی" را سه تهدید عمده علیه ایران خوانده است.
این فرمانده نظامی با انتقاد از ساده اندیشی در تحولات اجتماعی به عنوان سومین تهدید، پیش بینی کرده که "ممکن است حوادثی مانند 18 تیر داشته باشیم که باید در این زمینه مراقبت کنیم."
هجدهم تیر سال 1378 تعدادی از دانشجویان دانشگاه تهران به توقیف روزنامه سلام اعتراض کردند اما تعدادی از لباس شخصی ها با حمل به کوی و خوابگاه دانشگاه تهران آسیب هایی به خوابگاه و دانشجویان وارد کردند.
تعدادی از دانشجویان دستگیر و برای ماهها زندانی شدند و دادگاه کوی نیز برگزار شد اما کسی از لباس شخصی ها محاکمه نشد.
این فرمانده ارشد نظامی با اشاره به انتخابات ریاست جمهوری آمریکا و انتخاب باراک اوباما گفته است: "ساده اندیشی است اگر فکر کنیم تغییر دولت در امریکا به معنی تغییر ماهیت تهدیدات علیه جمهوری اسلامی است."
به گفت آقای رشید، شکل تهدیدات علیه ایران همچنان نظامی است و "ممکن است حداکثر یک سال تغییر در روش را شاهد باشیم ولی با آشکار شدن چهره واقعی دولت آمریکا و استقرار کامل آن، ماهیت اصلی تهدیدات آنها مشخص خواهد شد."
بالا ^^
'اسرائیل باید مانع از نزدیکی ایران و آمریکا شود'
شورای امنیت ملی اسرائیل در گزارش سالیانه خود ذکر کرده که مقامات این کشور برای کم کردن خطر ایران، باید با عقب نشینی از بلندیهای جولان، وارد گفتگو های صلح با سوریه شوند.
روزنامه اسرائیلی هاآرتص در شماره امروز خود (23 نوامبر) در گزارشی نوشت که مقام های دفاعی اسرائیل در این گزارش به آماده شدن برای حمله احتمالی به ایران نیز اشاره کرده اند.
در این گزارش همچنین توصیه شده که اسرائیل، برای جلوگیری از برقراری هرگونه توافق بین تهران و واشنگتن، باید برای حفظ منافع خود، با دولت جدید آمریکا همکاری بسیار نزدیکی داشته باشد.
این گزارش خاطرنشان می کند که شاید اسرائیل در سال 2009 میلادی به دنبال بهبود روابط میان ایران، آمریکا و جهان عرب خود را در مواجهه با ایران اتمی، تنها ببیند.
مه ئر جاودانفر، تحلیلگر مسایل اسرائیل در گفتگو با بخش فارسی بی بی سی با اشاره به در پیش بودن انتخابات سراسری در اسرائیل در فوریه سال آینده می گوید که دولت اسرائیل در این سه ماه باقی مانده به انتخابات، اعتبار چندانی برای عقب نشینی از بلندی های جولان، مذاکره با فلسطینی ها و یا حمله احتمالی به ایران ندارد.
آقای جاودانفر می گوید این مسایل به نتیجه انتخابات پارلمانی ربط خواهد داشت و در صورت پیروزی حزب لیکود به رهبری بنیامین نتانیاهو، دولت به رهبری این حزب خواهد توانست از این توصیه ها استفاده کند، اگرچه دولت اسرائیل بدون هماهنگی با آمریکا اقدامی انجام نخواهد داد.
این گزارش که گوشه هایی از آن در روزنامه های اسرائیل منتشر شده، همچنین خواهان ممانعت از برپایی انتخابات جدید در مناطق فلسطینی شده است.
این در حالی است که محمود عباس، رئیس تشکیلات خودگردان فلسطینی هشدار داده که چنانچه تا پایان سال جاری میلادی با حماس به توافق نرسد، برگزاری انتخابات زودتر از موعد را اعلام خواهد کرد.
محمود عباس در ژانویه سال 2005 برای یک دوره چهار ساله به ریاست تشکیلات خودگردان فلسطینی برگزیده شد.
قرار است گزارش شورای امنیت ملی، ماه آینده به دولت اسرائیل ارائه شود.
این گزارش همچنین هشدار می دهد که در صورت فروپاشی تشکیلات خودگردان فلسطینی به ریاست محمود عباس، راه حل تشکیل دو کشور مستقل فلسطینی و اسرائیل از میان می رود. دوره ریاست محمود عباس اوائل ژانویه امسال به پایان می رسد. اختلافات شدید حماس و فتح مانع از آن شده که طرفین در مورد برپایی انتخابات جدید به توافقی برسند.
اسرائیل از این مساله هراس دارد که در صورت برپایی انتخابات جدید برای جانشینی محمود عباس، حماس به پیروزی برسد و برای همین پیشنهاد می کند که اسرائیل مانع از برگزاری انتخابات اسرائیل حتی در صورت نارضایتی آمریکا و اتحادیه اروپا شود.
در این گزارش تهدید ایران برای بقای اسرائیل در صدر تهدیدهای معطوف به اسرائیل است و در رده های بعدی، تهدید استراتژیک موشک های دوربرد کشورهای منطقه قرار دارد.
گزارش شورای امنیت ملی اسرائیل تاکید می کند که برای ممانعت از توافق میان ایران و آمریکا، دولت اسرائیل باید با ایالات متحده همکاری نزدیکی داشته باشد.
بالا ^^
'تاکید' بوش و مدودف بر لزوم ادامه همکاری بر سر ایران
رهبران روسیه و آمریکا روز شنبه برای آخرین بار با یکدیگر دیدار کرده و به گفته مقام ها توافق کرده اند که لازم است دو کشور درباره مسائلی چون برنامه اتمی ایران و همچنین دزدی دریایی همکاری کنند.
دیدار جورج بوش و دیمتر مدودف در جریان اجلاس مجمع همکاری اقتصادی آسیا-اقیانوسیه (آپک) در پرو انجام شد.
دانا پرینو سخنگوی کاخ سفید پس از این دیدار گفت: "آنها درباره لزوم ادامه همکاری دو کشور در مورد ایران گفتگو کردند و گفتند مهم است که این همکاری در دوران دولت بعدی آمریکا (به ریاست اوباما) ادامه یابد."
سرگئی لاوروف وزیر خارجه روسیه نیز گفت که دو طرف درباره بحران اقتصادی و "امنیت بین المللی" بحث کرده و موافقت کرده اند که به "شکلی عملی" بر مسائل مورد علاقه و نگرانی دو طرف کار کنند.
این ملاقات درحالی انجام شد که مواضع دولت بوش و رهبری کنونی کرملین بر سر مسائلی چون برنامه اتمی ایران، سیستم دفاع موشکی در اروپا و گسترش ناتو فاصله زیادی با یکدیگر دارد.
آقای بوش پیش از این دیدار گفت: "من سخت سعی کرده ام از این رابطه یک رابطه گرم بسازم، تا بتوانیم هر وقت که لازم است با هم کار کنیم، و وقتی هم اختلاف نظر داریم، احترام دو ملت حفظ شود."
آقای مدودف نیز با لحنی آشتی جویانه سخن گفت: "هرچند بر سر برخی مسائل توافق و برخی مسائل دیگر اختلاف جدی داریم... اما آماده استمرار همکاری هستیم و من به طور کلی این همکاری را موفق می بینم."
اجلاس مجمع همکاری اقتصادی آسیا-اقیانوسیه (آپک) در پایتخت پرو برگزار شد و تحت الشعاع بحران اقتصادی جهان قرار داشت.
این آخرین دیدار جورج بوش به عنوان رئیس جمهور آمریکا با رهبر روسیه بود.
برداشت سرگئی لاوروف وزیر خارجه روسیه از این دیدار چنین بود: "ملاقات در فضای خیلی خوبی برگزار شد به طوری که هر دو رهبر اهمیت رابطه میان دو کشور را درک کردند. یک میل آشکار برای عدم پرداختن به اختلافات وجود داشت."
دانا پرینو سخنگوی کاخ سفید گفت: "پرزیدنت بوش و پرزیدنت مدودف تبادل نظری دوستانه، صادقانه و بی پرده داشتند. آنها درباره طیفی از مسائل گفتگو کردند، از جمله اختلافات ما بر سر گرجستان که ادامه دارد."
پس از آنکه کرملین در ماه اوت نیروهای خود را برای شکست نیروهای گرجی به استان جدایی طلب اوستیایی جنوبی گسیل کرد، روابط روسیه و غرب دچار تنش زیادی شد که سوالاتی را در باره ادامه همکاری روسیه با غرب بر سر مسائل مهم جهانی چون برنامه اتمی ایران پدید آورد.
آخرین قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل که در پایان ماه سپتامبر تصویب شد با مخالفات روسیه و چین حاوی تحریم های تازه علیه این کشور نبود.
بالا ^^
آسیب های کاهش قیمت نفت بر اقتصاد ایران
در حالی که کاهش مداوم قیمت نفت نگرانی هایی در ایران به دنبال داشته، محمود احمدی نژاد رئیس جمهوری ایران، گفته است که "کاهش قیمت نفت در اقتصاد ایران تاثیری نخواهد داشت و ما قادریم با نفت پنج دلاری هم کشور را اداره کنیم.
به گفته آقای احمدی نژاد، اقتصاد ایران یک اقتصاد درونزاست و همین امر باعث می شود تا تغییرات اقتصاد جهانی بر اقتصاد ایران تاثیر نگذارد.
آقای احمدی نژاد تاکید دارد که کاهش قیمت نفت با وجود برنامه هایی که جمهوری اسلامی برای اقتصادش دارد، تاثیری بر این کشور نخواهد گذاشت.
برخی تحلیگران اقتصادی بر این باورند که اقتصاد ایران به شدت به درآمدهای نفتی متکی است و کاهش آن می تواند این کشور را در شرایط بغرنجی و دشواری قرار دهد.
بر اساس گزارش رسمی بانک مرکزی ایران، درآمدهای نفتی این کشور در سه سال گذشته، بیشتر از ۱۹۷ میلیارد دلار بوده و پیش بینی می شود با وجود کاهش شدید قیمت نفت، درآمدهای نفتی این کشور در سال جاری به حدود ۷۰ میلیارد دلار برسد.
در سه سال گذشته قیمت نفت همواره در حال افزایش بوده و به ۱۴۷ دلار در هر بشکه نیز رسیده بود اما اکنون قیمت نفت به زیر ۴۵ دلار در هر بشکه سقوط کرده یعنی به کمتر از یک سوم کاهش یافته است.
در شش ماه اول سال جاری خورشیدی بازار نفت دوران طلایی خود را سپری کرده و قیمت نفت به بالاترین حد خود رسید به همین دلیل کاهش شدید قیمت نفت، بازتاب چندانی در مجموع درآمدهای نفتی ایران نخواهد داشت اما اگر این وضعیت در سال آینده نیز ادامه یابد به این معنی است که درآمدهای نفتی ایران یکباره از بالای 80 میلیارد دلار در سال گذشته به بیشتر از نصف کاهش می یابد.
توزیع نقدی یارانه
گزارشها نشان می دهد که بخش عمده ای از درآمدهای نفتی سه سال اخیر هزینه شده و پس انداز چندانی در حساب ذخیره ارزی که مازاد درآمدهای نفتی در آن نگهداری می شود، باقی نمانده است.
با وجود بالا بودن درآمدهای نفتی در سال جاری، پیش بینی نمی شود که آثار کاهش شدید قیمت نفت در سال جاری آشکار شود ولی اگر قیمت نفت در همین سطح باقی بماند مشکل کاهش قیمت نفت در سال آینده خود را نشان خواهد داد.
به همین دلیل هم اکنون بحث های داغی در باره قیمت نفت در بودجه در جریان است و نگرانی ها نسبت به آثار ادامه کاهش قیمت نفت بر اقتصاد ایران رو به افزایش است.
بخشی از نگرانی مربوط به بودجه سالانه است که سهم عمده ای از درآمدهای نفتی را تشکیل می دهد و بخش دیگر سهم فزاینده واردات است که پیش بینی می شود امسال به بالای ۶۰ میلیارد دلار برسد.
در چنین شرایطی، دولت درصدد است یک برنامه اقتصادی گسترده را نیز با عنوان "تحول اقتصادی" اجرا کند که مهمترین بخش آن، توزیع مستقیم یارانه ها است.
برآوردهای رسمی نشان می دهد که دولت سالانه حدود ۹۰ هزار میلیارد تومان (معادل یکصد میلیارد دلار) به صورت یارانه پرداخت می کند که بخش عمده آن را یارانه مواد سوختی تشکیل می دهد و اکنون دولت در صدد است آن را به صورت نقدی به حسابشان خانوارها واریز کند.
با اجرای طرح تحول اقتصادی، یارانه ها حذف شده و کالاها با قیمت تمام شده در اختیار مردم قرار خواهد گرفت.
با آنکه کارشناسان در باره تورمزا بودن توزیع نقدی یارانه ها هشدار داده اند اما آقای احمدی نژاد همزمانی آن را با کاهش قیمت نفت فرصتی برای اقتصاد ایران می داند که "باعث خواهد شد ارتباط بخش زیادی از اقتصاد ما با نوسانات نفت قطع شود."
تجربه گذشته
ایران در سه دهه گذشته چند بار با شوک کاهش شدید قیمت نفت را تجربه کرده است. کاهش شدید قیمت نفت در دهه ۱۳۶۰ که به عقیده کارشناسان یکی از دلایل عمده پذیرش قطعنامه سازمان ملل از سوی ایران و پایان جنگ هشت ساله ایران و عراق بود.
در آن سالها که ایران گرفتار جنگی فراگیر بود، درآمد سالانه نفتی این کشور زمانی به ۶ میلیارد و ۲۰۰ میلیون دلار در سال ۱۳۶۵ کاهش یافت و تا پیش از پایان جنگ نیز اهیچگاه به مرز ده میلیارد دلار نرسید.
این وضعیت ده سال پیش نیز تکرار شد. در دومین سال ریاست جمهوری محمد خاتمی در سال ۱۳۶۷ نیز درآمدهای نفتی به زیر ده میلیارد دلار سقوط کرد و اقتصاد ایران روزگار دشواری را پشت سر گذاشت.
وابستگی شدید به درآمدهای غیر قابل اعتماد، اقتصادی ایران را همواره در معرض آسیب قرارداده و برنامه های اقتصادی را شکننده کرده است.
به عقیده کارشناسان، تا زمانی که درآمدهای نفتی بخش عمده از بودجه سالانه ایران را تشکیل می دهد، این کشور همواره با کاهش قیمت نفت در معرض آسیب قرار خواهد داشت مگر آنکه درآمدهای مالیاتی چند برابر شود.
به نظر این گروه، در وضعیت فعلی دولت از دریافت مالیات که بخش کمی از بودجه سالانه را تامین می کند ناتوان است بنابر این به این زودی نخواهد توانست بخش اعظم درآمدهای خود را از این منبع تامین کند.
بالا ^^
احمد آقالو بازیگر سینما و تئاتر ایران در گذشت
احمد آقالو، بازیگر تئاتر، سینما و تلویزیون ایران شامگاه یکشنبه 3 آذر (23 نوامبر) در سن 59 سالگی در خانه اش در تهران در گذشت.
آقای آقالو از مدتی پیش به سرطان مغز استخوان مبتلا بود و بر اساس گزارش خبرگزاری ها در سه روز گذشته، حالش وخیمتر شده بود.
احمد آقالو در سال های اخیر به دلیل بیماری کم کار شده بود و بیشتر در رادیو فعالیت می کرد.
احمد آقالو متولد سال 1328 در قزوين و فارغ التحصيل تئاتر از دانشكده هنرهای زيبا دانشگاه تهران بود.
بازی در فيلم "دادشاه" به كارگردانی حبيب كاوش در سال 1362 نخستين تجربه سينمايی اوست.
اما شاید به یاد ماندنی ترین نقش احمد آقالو، بازی در نقش کاتب در سریال "سلطان و شبان" به کارگردانی داریوش فرهنگ باشد که در سالهای میانی دهه 60 خورشیدی از تلویزیون ایران پخش می شد.
آقای فرهنگ که از دوستان قدیمی و دوران دانشجویی آقای آقالو است به بی بی سی گفت که اگرچه که آقای آقالو مدتها از بیماری سرطان رنج می برد اما نحوه برخوردش با بیماری طوری بود که "دوستانش را شگفت زده کرده بود."
از دیگر فیلم هایی که آقای آقالو در آن بازی کرده، می توان از " بی بی چلچله"، "پاتال و آرزوهای کوچک"، "مجنون"، "گاهی به آسمان نگاه کن" و "یک تکه نان" نام برد. او به خاطر بازی در فیلم های "تمام وسوسه های زمین" در سال 1368 و "گاهی به آسمان نگاه کن" در سال 1383 کاندیدای بهترین بازیگر مرد جشنواره فیلم فجر شد.
احمد آقالو در صحنه تئاتر هم فعال بود و در چندین تئاتر تلویزیونی هم بازی کرده بود.
بالا ^^
خط نگاره های ابراهيم حقيقی، اين بار اشعار حافظ
بالا ^^
نگرانی شدید دولت افغانستان از خطر گرسنگی
دولت افغانستان با ابراز نگرانی شدید از خطر گرسنگی در این کشور، از جامعه جهانی خواسته است که به میلیون ها نفری که در معرض خطر گرسنگی هستندکمک کند.
محمد کریم خلیلی، معاون رئیس جمهوری افغانستان در یک نشست خبری در کابل هشدار داد که اگر کمک غذایی به نیازمندان افغان نرسد، بیش از شش میلیون نفر در این کشور با خطر جدی گرسنگی رو به رو خواهد شد.
معاون رئیس جمهوری گفت دولت افغانستان به شدت نگران وضع نیازمندان و خانواده های فقیری است که در معرض خطر گرسنگی قرار دارند.
خشکسالی و کاهش محصولات کشاورزی در افغانستان از عوامل عمده بحران غذایی در این کشور شمرده می شود. همچنین نزدیک شدن زمستان و خطر بسته شدن راهها در اثر ریزش برف نگرانی ها را برای رساندن کمک ها به نیاز مندان بیشتر کرده است.
در این نشست که نمایندگان برخی از کشورهای حامی افغانستان و سازمان ملل نیز حضور داشتند، آقای خلیلی گفت جامعه جهانی و منابع کمک کننده باید کمک های خود را پیش از رسیدن زمستان به این کشور برسانند.
معاون رئیس جمهوری افغانستان هشدار داد که اگر به روستاییان و نیازمندان کمک به موقع نرسد، ممکن است آنان دست به کشت خشخاش بزنند و یا به مخالفان بپیوندند و دستاوردهای چند ساله این کشور را با چالشهای جدی مواجه کند.
آقای خلیلی گفت: "اگر ما به فکر ثبات و امنیت هم باشیم، طبیعی است که وقتی که یک خانواده را مرگ تهدید کند، تن به هر کاری خواهد داد."
او افزود: "ما هم اگر به جای همین مردم فقیری که شب و روز خانواده شان را مرگ تهدید می کند باشیم، برای نجات خود چه کار خواهیم کرد؟ یا در خدمت تروریسم قرار خواهیم گرفت، ولو به قربانی و انتحارش بینجامد، یا به روش نامشروع دیگری، که کشت خشخاش باشد، متوسل خواهیم شد."
معاون رئیس جمهوری افغانستان که اخیرا به برخی مناطق آسیب پذیر این کشور سفر کرده است، گفت خطر گرسنگی در فصل زمستان امسال بسیار بیشتر از سالهای گذشته خواهد بود.
آقای خلیلی که ریاست اداره مبارزه با حوادث طبیعی را در دولت این کشور ز به دوش دارد، چهار ماه پیش هم درخواست مشابهی را مطرح کرده بود.
او انتقاد کرد که کشورها و منابع کمک کننده برای حل مشکل کمبود مواد خوراکی در این کشور تا اکنون کمک محسوسی نکرده اند.
در این نشست محمد امین فاطمی، وزیر صحت (بهداشت) افغانستان گفت افزایش خطر گرسنگی در فصل زمستان، افزایش خطر سوء تغذیه و شیوع بیماریها را نیز در پی خواهد داشت.
آقای فاطمی گفت در افغانستان در حال حاضر "خطر وقوع یک فاجعه وجود دارد." او ابراز نگرانی کرد که خطر سوء تغذیه در میان خانواده های فقیر در حال افزایش است.
پیشتر از این مقامهای محلی افغان هم در همایشی در کابل هشدار دادند که کاهش محصولات کشاورزی زندگی روستاییان را با خطر جدی مواجه کرده است.
این مقامات همچنان از مهاجرت روستاییان به کشورهای همسایه به دلیل کمبود مواد خوراکی و جستجوی کار و درآمد خبر دادند.
این در حالی است که سازمان خواربار و کشاورزی سازمان ملل در کابل اخیراً تاکید کرد که برای مقابله با مشکل کمبود مواد خوراکی در افغانستان باید بر منابع داخلی این کشور سرمایه گذاری شود.
رئیس این سازمان گفت سرمایه گذاری بر منابع آبی و کشاورزی افغانستان می تواند راه حلی پایدار برای مشکل غذایی در این کشور باشد.
بالا ^^
ابهام درمورد پیشنهاد پناهندگی عربستان به ملاعمر
دولت افغانستان و گروه طالبان هر دو از ابراز نظر در باره خبر پشنهاد پناهندگی سیاسی به ملا عمر رهبر گروه طالبان از سوی پادشاه عربستان سعودی خودداری کردند.
روز گذشته هفته نامه آلمانی اشپیگل در نسخه اینتر نتی خود به نقل از ملک عبدالله پادشاه عربستان سعودی نوشت که اگر ملا محمد عمر رهبر گروه طالبان بخواهد در سعودی زندگی کند،این کشور حاضر است به او پناهندگی سیاسی بدهد.
اشپیگل که قرار است روز دوشنبه 24 نوامبر جزییات کامل این خبر را منتشر کند، در سایت اینترنتی خود نوشته است که روسای جمهوری آمریکا و افغانستان، پادشاه عربستان سعودی را قانع کرده اند که به رهبر طالبان پیشنهاد پناهندگی سیاسی بدهد.
حامدکرزی رئیس جمهور افغانستان اخیرا برای شرکت در کنفرانس ادیان که به پشنهاد پادشاه عربستان سعودی در نیویورک برگزار شده بود، سفری به آمریکا داشت و در آنجا با پادشاه عربستان سعودی و آصف علی زرداری رئیس جمهور پاکستان دیدار کرد.
بعد از بازگشت از این سفر بود که آقای کرزی در کابل اعلام کرد که اگر ملا عمر بخواهد با دولت افغانستان مذاکره کند، از او محافظت خواهد کرد.
همچنین گزارشها از کابل حاکی است که دولت افغانستان تصاویر ملاعمر، اسامه بن لادن و ایمن الظواهری را که در شماری از چهار راه های کابل نصب شده بود جمع کرده است.
درکنار این تصاویر اعلام شده بود که هر کس خبر و آدرسی از اسامه بن لادن، الظواهری و ملاعمر داشته باشد و آنرا در اختیار نیروهای ائتلاف قرار دهد، برنده جایزه خواهد شد.
درهمین حال برخی از خبرگزاری ها به نقل سخنگوی وزارت خارجه عربستان سعودی نوشته اند که چنین پیشنهادی از سوی پادشاه عربستان سعودی به ملاعمر رهبر طالبان داده نشده است.
مساله پناه دادن به رهبر گروه طالبان در حالی مطرح می شود که مساله مذاکره میان دولت افغانستان و گروه طالبان به داغ ترین مساله افغانستان تبدیل شده و در داخل و بیرون از افغانستان واکنشهای متفاوتی را بدنبال داشته است.
روز گذشته وزیر خارجه دانمارک هنگام دیدار از افغانستان و با اشاره به اینکه با مقامات افغان در باره مذاکره با طالبان گفتگو کرده است گفت، ما نباید افغانستان را بار دیگر طالبانی بسازیم بلکه اگر ما بتوانیم طالبان را متمدن بسازیم، کار بدی نخواهد بود." پیش از این وزیر خارجه ایران نیز نسبت به مساله مذاکره با طالبان واکنش نشان داده و گفته بود مذاکره با طالبان پذیرفتنی نیست.
در داخل افغانستان، جبهه ملی که خود را عمده ترین گروه منتقد دولت می خواند، از مذاکره با طالبان حمایت کرده اما تاکید می کنند که این مذاکرات باید شفاف باشد.
برهان الدین ربانی رئیس این جبهه روز یکشنبه (23 نوامبر) در یک نشست خبری در کابل گفت: "در مورد مذاکره با طالبان باید با تمام جوانب دخیل در مسایل افغانستان مشوره صورت گیرد."
باوجود اینکه دولت افغانستان چندین بار برای مذاکره با طالبان اعلام آمادگی کرده، اما طالبان تاکنون تنها پاسخی که آن داده اند، تاکید برخروج نیروهای خارجی به عنوان پیش شرط مذاکره با دولت افغانستان بوده است.
دولت افغانستان نیز پذیرش قانون اساسی را پیش شرط هرنوع مذاکره با طالبان اعلام کرده و به حضور نیروهای خارجی به عنوان یک نیاز کنونی افغانستان تاکید کرده است.
یک فرمانده ارشد نظامی ایران، کاهش قیمت نفت، احتمال حادثه سازی اسرائیل و القاعده و تحولات اجتماعی را سه تهدید مهم علیه ایران توصیف کرده و گفته است "ما در آستانه جنگ احتمالی قرار داریم."
روزنامه های چاپ تهران روز یکشنبه (23 نوامبر) از قول سرلشکر غلامعلی رشید جانشین فرمانده ستاد کل نیروهای مسلح ایران نوشته اند که به دلیل وجود تهدیدات عمده باید امکانات نظامی و دفاعی را تقویت کرد.
آقای رشید، مسئله اصلی امریکا در خاورمیانه را حمله به ایران دانسته و جنگ افغانستان و عراق را یک دستگرمی عنوان کرده است.
به گفته این فرمانده نظامی، دشمن در دو مقطع زمانی قصد حمله به ایران را داشت: زمان سقوط صدام حسین در عراق و جنگ 33 روزه اسرائیل و لبنان.
گفتگو با صادق زیبا کلام ، استاد دانشگاه
این سخنان در حالی منتشر می شود که نیروی انتظامی به تازگی رزمایش گسترده ای در سطح شهر تهران انجام داده و فعالیت های بسیج مقاومت وابسته به سپاه پاسداران افزایش یافته است.
آقای رشید که در همایش "توسعه پایدار و ایمن با روحیه و تفکر بسیجی با رویکرد پدافند غیرعامل" سخن می گفت تاکید کرده: "ما سه منطقه آسیب پذیر شمال غرب، جنوب شرق و خوزستان را داریم که باید به آنها توجه ویژه کنیم."
اشاره آقای رشید به منطقه کردستان، سیستان و بلوچستان و خوزستان است که در آنها برخی گروه های مخالف فعالیت دارند.
آقای رشید گفته است که "جنس گروهک هایی که امروز علیه ما فعالیت می کنند بسیار با نیروهای ضد انقلابی که در ابتدای انقلاب فعالیت می کردند، فرق دارد، جنس اینها جنس القاعده است."
آقای رشید "کاهش قیمت نفت، احتمال حادثه سازی از سوی اسرائیل والقاعده و تحولات اجتماعی" را سه تهدید عمده علیه ایران خوانده است.
این فرمانده نظامی با انتقاد از ساده اندیشی در تحولات اجتماعی به عنوان سومین تهدید، پیش بینی کرده که "ممکن است حوادثی مانند 18 تیر داشته باشیم که باید در این زمینه مراقبت کنیم."
هجدهم تیر سال 1378 تعدادی از دانشجویان دانشگاه تهران به توقیف روزنامه سلام اعتراض کردند اما تعدادی از لباس شخصی ها با حمل به کوی و خوابگاه دانشگاه تهران آسیب هایی به خوابگاه و دانشجویان وارد کردند.
تعدادی از دانشجویان دستگیر و برای ماهها زندانی شدند و دادگاه کوی نیز برگزار شد اما کسی از لباس شخصی ها محاکمه نشد.
این فرمانده ارشد نظامی با اشاره به انتخابات ریاست جمهوری آمریکا و انتخاب باراک اوباما گفته است: "ساده اندیشی است اگر فکر کنیم تغییر دولت در امریکا به معنی تغییر ماهیت تهدیدات علیه جمهوری اسلامی است."
به گفت آقای رشید، شکل تهدیدات علیه ایران همچنان نظامی است و "ممکن است حداکثر یک سال تغییر در روش را شاهد باشیم ولی با آشکار شدن چهره واقعی دولت آمریکا و استقرار کامل آن، ماهیت اصلی تهدیدات آنها مشخص خواهد شد."
بالا ^^
'اسرائیل باید مانع از نزدیکی ایران و آمریکا شود'
شورای امنیت ملی اسرائیل در گزارش سالیانه خود ذکر کرده که مقامات این کشور برای کم کردن خطر ایران، باید با عقب نشینی از بلندیهای جولان، وارد گفتگو های صلح با سوریه شوند.
روزنامه اسرائیلی هاآرتص در شماره امروز خود (23 نوامبر) در گزارشی نوشت که مقام های دفاعی اسرائیل در این گزارش به آماده شدن برای حمله احتمالی به ایران نیز اشاره کرده اند.
در این گزارش همچنین توصیه شده که اسرائیل، برای جلوگیری از برقراری هرگونه توافق بین تهران و واشنگتن، باید برای حفظ منافع خود، با دولت جدید آمریکا همکاری بسیار نزدیکی داشته باشد.
این گزارش خاطرنشان می کند که شاید اسرائیل در سال 2009 میلادی به دنبال بهبود روابط میان ایران، آمریکا و جهان عرب خود را در مواجهه با ایران اتمی، تنها ببیند.
مه ئر جاودانفر، تحلیلگر مسایل اسرائیل در گفتگو با بخش فارسی بی بی سی با اشاره به در پیش بودن انتخابات سراسری در اسرائیل در فوریه سال آینده می گوید که دولت اسرائیل در این سه ماه باقی مانده به انتخابات، اعتبار چندانی برای عقب نشینی از بلندی های جولان، مذاکره با فلسطینی ها و یا حمله احتمالی به ایران ندارد.
آقای جاودانفر می گوید این مسایل به نتیجه انتخابات پارلمانی ربط خواهد داشت و در صورت پیروزی حزب لیکود به رهبری بنیامین نتانیاهو، دولت به رهبری این حزب خواهد توانست از این توصیه ها استفاده کند، اگرچه دولت اسرائیل بدون هماهنگی با آمریکا اقدامی انجام نخواهد داد.
این گزارش که گوشه هایی از آن در روزنامه های اسرائیل منتشر شده، همچنین خواهان ممانعت از برپایی انتخابات جدید در مناطق فلسطینی شده است.
این در حالی است که محمود عباس، رئیس تشکیلات خودگردان فلسطینی هشدار داده که چنانچه تا پایان سال جاری میلادی با حماس به توافق نرسد، برگزاری انتخابات زودتر از موعد را اعلام خواهد کرد.
محمود عباس در ژانویه سال 2005 برای یک دوره چهار ساله به ریاست تشکیلات خودگردان فلسطینی برگزیده شد.
قرار است گزارش شورای امنیت ملی، ماه آینده به دولت اسرائیل ارائه شود.
این گزارش همچنین هشدار می دهد که در صورت فروپاشی تشکیلات خودگردان فلسطینی به ریاست محمود عباس، راه حل تشکیل دو کشور مستقل فلسطینی و اسرائیل از میان می رود. دوره ریاست محمود عباس اوائل ژانویه امسال به پایان می رسد. اختلافات شدید حماس و فتح مانع از آن شده که طرفین در مورد برپایی انتخابات جدید به توافقی برسند.
اسرائیل از این مساله هراس دارد که در صورت برپایی انتخابات جدید برای جانشینی محمود عباس، حماس به پیروزی برسد و برای همین پیشنهاد می کند که اسرائیل مانع از برگزاری انتخابات اسرائیل حتی در صورت نارضایتی آمریکا و اتحادیه اروپا شود.
در این گزارش تهدید ایران برای بقای اسرائیل در صدر تهدیدهای معطوف به اسرائیل است و در رده های بعدی، تهدید استراتژیک موشک های دوربرد کشورهای منطقه قرار دارد.
گزارش شورای امنیت ملی اسرائیل تاکید می کند که برای ممانعت از توافق میان ایران و آمریکا، دولت اسرائیل باید با ایالات متحده همکاری نزدیکی داشته باشد.
بالا ^^
'تاکید' بوش و مدودف بر لزوم ادامه همکاری بر سر ایران
رهبران روسیه و آمریکا روز شنبه برای آخرین بار با یکدیگر دیدار کرده و به گفته مقام ها توافق کرده اند که لازم است دو کشور درباره مسائلی چون برنامه اتمی ایران و همچنین دزدی دریایی همکاری کنند.
دیدار جورج بوش و دیمتر مدودف در جریان اجلاس مجمع همکاری اقتصادی آسیا-اقیانوسیه (آپک) در پرو انجام شد.
دانا پرینو سخنگوی کاخ سفید پس از این دیدار گفت: "آنها درباره لزوم ادامه همکاری دو کشور در مورد ایران گفتگو کردند و گفتند مهم است که این همکاری در دوران دولت بعدی آمریکا (به ریاست اوباما) ادامه یابد."
سرگئی لاوروف وزیر خارجه روسیه نیز گفت که دو طرف درباره بحران اقتصادی و "امنیت بین المللی" بحث کرده و موافقت کرده اند که به "شکلی عملی" بر مسائل مورد علاقه و نگرانی دو طرف کار کنند.
این ملاقات درحالی انجام شد که مواضع دولت بوش و رهبری کنونی کرملین بر سر مسائلی چون برنامه اتمی ایران، سیستم دفاع موشکی در اروپا و گسترش ناتو فاصله زیادی با یکدیگر دارد.
آقای بوش پیش از این دیدار گفت: "من سخت سعی کرده ام از این رابطه یک رابطه گرم بسازم، تا بتوانیم هر وقت که لازم است با هم کار کنیم، و وقتی هم اختلاف نظر داریم، احترام دو ملت حفظ شود."
آقای مدودف نیز با لحنی آشتی جویانه سخن گفت: "هرچند بر سر برخی مسائل توافق و برخی مسائل دیگر اختلاف جدی داریم... اما آماده استمرار همکاری هستیم و من به طور کلی این همکاری را موفق می بینم."
اجلاس مجمع همکاری اقتصادی آسیا-اقیانوسیه (آپک) در پایتخت پرو برگزار شد و تحت الشعاع بحران اقتصادی جهان قرار داشت.
این آخرین دیدار جورج بوش به عنوان رئیس جمهور آمریکا با رهبر روسیه بود.
برداشت سرگئی لاوروف وزیر خارجه روسیه از این دیدار چنین بود: "ملاقات در فضای خیلی خوبی برگزار شد به طوری که هر دو رهبر اهمیت رابطه میان دو کشور را درک کردند. یک میل آشکار برای عدم پرداختن به اختلافات وجود داشت."
دانا پرینو سخنگوی کاخ سفید گفت: "پرزیدنت بوش و پرزیدنت مدودف تبادل نظری دوستانه، صادقانه و بی پرده داشتند. آنها درباره طیفی از مسائل گفتگو کردند، از جمله اختلافات ما بر سر گرجستان که ادامه دارد."
پس از آنکه کرملین در ماه اوت نیروهای خود را برای شکست نیروهای گرجی به استان جدایی طلب اوستیایی جنوبی گسیل کرد، روابط روسیه و غرب دچار تنش زیادی شد که سوالاتی را در باره ادامه همکاری روسیه با غرب بر سر مسائل مهم جهانی چون برنامه اتمی ایران پدید آورد.
آخرین قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل که در پایان ماه سپتامبر تصویب شد با مخالفات روسیه و چین حاوی تحریم های تازه علیه این کشور نبود.
بالا ^^
آسیب های کاهش قیمت نفت بر اقتصاد ایران
در حالی که کاهش مداوم قیمت نفت نگرانی هایی در ایران به دنبال داشته، محمود احمدی نژاد رئیس جمهوری ایران، گفته است که "کاهش قیمت نفت در اقتصاد ایران تاثیری نخواهد داشت و ما قادریم با نفت پنج دلاری هم کشور را اداره کنیم.
به گفته آقای احمدی نژاد، اقتصاد ایران یک اقتصاد درونزاست و همین امر باعث می شود تا تغییرات اقتصاد جهانی بر اقتصاد ایران تاثیر نگذارد.
آقای احمدی نژاد تاکید دارد که کاهش قیمت نفت با وجود برنامه هایی که جمهوری اسلامی برای اقتصادش دارد، تاثیری بر این کشور نخواهد گذاشت.
برخی تحلیگران اقتصادی بر این باورند که اقتصاد ایران به شدت به درآمدهای نفتی متکی است و کاهش آن می تواند این کشور را در شرایط بغرنجی و دشواری قرار دهد.
بر اساس گزارش رسمی بانک مرکزی ایران، درآمدهای نفتی این کشور در سه سال گذشته، بیشتر از ۱۹۷ میلیارد دلار بوده و پیش بینی می شود با وجود کاهش شدید قیمت نفت، درآمدهای نفتی این کشور در سال جاری به حدود ۷۰ میلیارد دلار برسد.
در سه سال گذشته قیمت نفت همواره در حال افزایش بوده و به ۱۴۷ دلار در هر بشکه نیز رسیده بود اما اکنون قیمت نفت به زیر ۴۵ دلار در هر بشکه سقوط کرده یعنی به کمتر از یک سوم کاهش یافته است.
در شش ماه اول سال جاری خورشیدی بازار نفت دوران طلایی خود را سپری کرده و قیمت نفت به بالاترین حد خود رسید به همین دلیل کاهش شدید قیمت نفت، بازتاب چندانی در مجموع درآمدهای نفتی ایران نخواهد داشت اما اگر این وضعیت در سال آینده نیز ادامه یابد به این معنی است که درآمدهای نفتی ایران یکباره از بالای 80 میلیارد دلار در سال گذشته به بیشتر از نصف کاهش می یابد.
توزیع نقدی یارانه
گزارشها نشان می دهد که بخش عمده ای از درآمدهای نفتی سه سال اخیر هزینه شده و پس انداز چندانی در حساب ذخیره ارزی که مازاد درآمدهای نفتی در آن نگهداری می شود، باقی نمانده است.
با وجود بالا بودن درآمدهای نفتی در سال جاری، پیش بینی نمی شود که آثار کاهش شدید قیمت نفت در سال جاری آشکار شود ولی اگر قیمت نفت در همین سطح باقی بماند مشکل کاهش قیمت نفت در سال آینده خود را نشان خواهد داد.
به همین دلیل هم اکنون بحث های داغی در باره قیمت نفت در بودجه در جریان است و نگرانی ها نسبت به آثار ادامه کاهش قیمت نفت بر اقتصاد ایران رو به افزایش است.
بخشی از نگرانی مربوط به بودجه سالانه است که سهم عمده ای از درآمدهای نفتی را تشکیل می دهد و بخش دیگر سهم فزاینده واردات است که پیش بینی می شود امسال به بالای ۶۰ میلیارد دلار برسد.
در چنین شرایطی، دولت درصدد است یک برنامه اقتصادی گسترده را نیز با عنوان "تحول اقتصادی" اجرا کند که مهمترین بخش آن، توزیع مستقیم یارانه ها است.
برآوردهای رسمی نشان می دهد که دولت سالانه حدود ۹۰ هزار میلیارد تومان (معادل یکصد میلیارد دلار) به صورت یارانه پرداخت می کند که بخش عمده آن را یارانه مواد سوختی تشکیل می دهد و اکنون دولت در صدد است آن را به صورت نقدی به حسابشان خانوارها واریز کند.
با اجرای طرح تحول اقتصادی، یارانه ها حذف شده و کالاها با قیمت تمام شده در اختیار مردم قرار خواهد گرفت.
با آنکه کارشناسان در باره تورمزا بودن توزیع نقدی یارانه ها هشدار داده اند اما آقای احمدی نژاد همزمانی آن را با کاهش قیمت نفت فرصتی برای اقتصاد ایران می داند که "باعث خواهد شد ارتباط بخش زیادی از اقتصاد ما با نوسانات نفت قطع شود."
تجربه گذشته
ایران در سه دهه گذشته چند بار با شوک کاهش شدید قیمت نفت را تجربه کرده است. کاهش شدید قیمت نفت در دهه ۱۳۶۰ که به عقیده کارشناسان یکی از دلایل عمده پذیرش قطعنامه سازمان ملل از سوی ایران و پایان جنگ هشت ساله ایران و عراق بود.
در آن سالها که ایران گرفتار جنگی فراگیر بود، درآمد سالانه نفتی این کشور زمانی به ۶ میلیارد و ۲۰۰ میلیون دلار در سال ۱۳۶۵ کاهش یافت و تا پیش از پایان جنگ نیز اهیچگاه به مرز ده میلیارد دلار نرسید.
این وضعیت ده سال پیش نیز تکرار شد. در دومین سال ریاست جمهوری محمد خاتمی در سال ۱۳۶۷ نیز درآمدهای نفتی به زیر ده میلیارد دلار سقوط کرد و اقتصاد ایران روزگار دشواری را پشت سر گذاشت.
وابستگی شدید به درآمدهای غیر قابل اعتماد، اقتصادی ایران را همواره در معرض آسیب قرارداده و برنامه های اقتصادی را شکننده کرده است.
به عقیده کارشناسان، تا زمانی که درآمدهای نفتی بخش عمده از بودجه سالانه ایران را تشکیل می دهد، این کشور همواره با کاهش قیمت نفت در معرض آسیب قرار خواهد داشت مگر آنکه درآمدهای مالیاتی چند برابر شود.
به نظر این گروه، در وضعیت فعلی دولت از دریافت مالیات که بخش کمی از بودجه سالانه را تامین می کند ناتوان است بنابر این به این زودی نخواهد توانست بخش اعظم درآمدهای خود را از این منبع تامین کند.
بالا ^^
احمد آقالو بازیگر سینما و تئاتر ایران در گذشت
احمد آقالو، بازیگر تئاتر، سینما و تلویزیون ایران شامگاه یکشنبه 3 آذر (23 نوامبر) در سن 59 سالگی در خانه اش در تهران در گذشت.
آقای آقالو از مدتی پیش به سرطان مغز استخوان مبتلا بود و بر اساس گزارش خبرگزاری ها در سه روز گذشته، حالش وخیمتر شده بود.
احمد آقالو در سال های اخیر به دلیل بیماری کم کار شده بود و بیشتر در رادیو فعالیت می کرد.
احمد آقالو متولد سال 1328 در قزوين و فارغ التحصيل تئاتر از دانشكده هنرهای زيبا دانشگاه تهران بود.
بازی در فيلم "دادشاه" به كارگردانی حبيب كاوش در سال 1362 نخستين تجربه سينمايی اوست.
اما شاید به یاد ماندنی ترین نقش احمد آقالو، بازی در نقش کاتب در سریال "سلطان و شبان" به کارگردانی داریوش فرهنگ باشد که در سالهای میانی دهه 60 خورشیدی از تلویزیون ایران پخش می شد.
آقای فرهنگ که از دوستان قدیمی و دوران دانشجویی آقای آقالو است به بی بی سی گفت که اگرچه که آقای آقالو مدتها از بیماری سرطان رنج می برد اما نحوه برخوردش با بیماری طوری بود که "دوستانش را شگفت زده کرده بود."
از دیگر فیلم هایی که آقای آقالو در آن بازی کرده، می توان از " بی بی چلچله"، "پاتال و آرزوهای کوچک"، "مجنون"، "گاهی به آسمان نگاه کن" و "یک تکه نان" نام برد. او به خاطر بازی در فیلم های "تمام وسوسه های زمین" در سال 1368 و "گاهی به آسمان نگاه کن" در سال 1383 کاندیدای بهترین بازیگر مرد جشنواره فیلم فجر شد.
احمد آقالو در صحنه تئاتر هم فعال بود و در چندین تئاتر تلویزیونی هم بازی کرده بود.
بالا ^^
خط نگاره های ابراهيم حقيقی، اين بار اشعار حافظ
بالا ^^
نگرانی شدید دولت افغانستان از خطر گرسنگی
دولت افغانستان با ابراز نگرانی شدید از خطر گرسنگی در این کشور، از جامعه جهانی خواسته است که به میلیون ها نفری که در معرض خطر گرسنگی هستندکمک کند.
محمد کریم خلیلی، معاون رئیس جمهوری افغانستان در یک نشست خبری در کابل هشدار داد که اگر کمک غذایی به نیازمندان افغان نرسد، بیش از شش میلیون نفر در این کشور با خطر جدی گرسنگی رو به رو خواهد شد.
معاون رئیس جمهوری گفت دولت افغانستان به شدت نگران وضع نیازمندان و خانواده های فقیری است که در معرض خطر گرسنگی قرار دارند.
خشکسالی و کاهش محصولات کشاورزی در افغانستان از عوامل عمده بحران غذایی در این کشور شمرده می شود. همچنین نزدیک شدن زمستان و خطر بسته شدن راهها در اثر ریزش برف نگرانی ها را برای رساندن کمک ها به نیاز مندان بیشتر کرده است.
در این نشست که نمایندگان برخی از کشورهای حامی افغانستان و سازمان ملل نیز حضور داشتند، آقای خلیلی گفت جامعه جهانی و منابع کمک کننده باید کمک های خود را پیش از رسیدن زمستان به این کشور برسانند.
معاون رئیس جمهوری افغانستان هشدار داد که اگر به روستاییان و نیازمندان کمک به موقع نرسد، ممکن است آنان دست به کشت خشخاش بزنند و یا به مخالفان بپیوندند و دستاوردهای چند ساله این کشور را با چالشهای جدی مواجه کند.
آقای خلیلی گفت: "اگر ما به فکر ثبات و امنیت هم باشیم، طبیعی است که وقتی که یک خانواده را مرگ تهدید کند، تن به هر کاری خواهد داد."
او افزود: "ما هم اگر به جای همین مردم فقیری که شب و روز خانواده شان را مرگ تهدید می کند باشیم، برای نجات خود چه کار خواهیم کرد؟ یا در خدمت تروریسم قرار خواهیم گرفت، ولو به قربانی و انتحارش بینجامد، یا به روش نامشروع دیگری، که کشت خشخاش باشد، متوسل خواهیم شد."
معاون رئیس جمهوری افغانستان که اخیرا به برخی مناطق آسیب پذیر این کشور سفر کرده است، گفت خطر گرسنگی در فصل زمستان امسال بسیار بیشتر از سالهای گذشته خواهد بود.
آقای خلیلی که ریاست اداره مبارزه با حوادث طبیعی را در دولت این کشور ز به دوش دارد، چهار ماه پیش هم درخواست مشابهی را مطرح کرده بود.
او انتقاد کرد که کشورها و منابع کمک کننده برای حل مشکل کمبود مواد خوراکی در این کشور تا اکنون کمک محسوسی نکرده اند.
در این نشست محمد امین فاطمی، وزیر صحت (بهداشت) افغانستان گفت افزایش خطر گرسنگی در فصل زمستان، افزایش خطر سوء تغذیه و شیوع بیماریها را نیز در پی خواهد داشت.
آقای فاطمی گفت در افغانستان در حال حاضر "خطر وقوع یک فاجعه وجود دارد." او ابراز نگرانی کرد که خطر سوء تغذیه در میان خانواده های فقیر در حال افزایش است.
پیشتر از این مقامهای محلی افغان هم در همایشی در کابل هشدار دادند که کاهش محصولات کشاورزی زندگی روستاییان را با خطر جدی مواجه کرده است.
این مقامات همچنان از مهاجرت روستاییان به کشورهای همسایه به دلیل کمبود مواد خوراکی و جستجوی کار و درآمد خبر دادند.
این در حالی است که سازمان خواربار و کشاورزی سازمان ملل در کابل اخیراً تاکید کرد که برای مقابله با مشکل کمبود مواد خوراکی در افغانستان باید بر منابع داخلی این کشور سرمایه گذاری شود.
رئیس این سازمان گفت سرمایه گذاری بر منابع آبی و کشاورزی افغانستان می تواند راه حلی پایدار برای مشکل غذایی در این کشور باشد.
بالا ^^
ابهام درمورد پیشنهاد پناهندگی عربستان به ملاعمر
دولت افغانستان و گروه طالبان هر دو از ابراز نظر در باره خبر پشنهاد پناهندگی سیاسی به ملا عمر رهبر گروه طالبان از سوی پادشاه عربستان سعودی خودداری کردند.
روز گذشته هفته نامه آلمانی اشپیگل در نسخه اینتر نتی خود به نقل از ملک عبدالله پادشاه عربستان سعودی نوشت که اگر ملا محمد عمر رهبر گروه طالبان بخواهد در سعودی زندگی کند،این کشور حاضر است به او پناهندگی سیاسی بدهد.
اشپیگل که قرار است روز دوشنبه 24 نوامبر جزییات کامل این خبر را منتشر کند، در سایت اینترنتی خود نوشته است که روسای جمهوری آمریکا و افغانستان، پادشاه عربستان سعودی را قانع کرده اند که به رهبر طالبان پیشنهاد پناهندگی سیاسی بدهد.
حامدکرزی رئیس جمهور افغانستان اخیرا برای شرکت در کنفرانس ادیان که به پشنهاد پادشاه عربستان سعودی در نیویورک برگزار شده بود، سفری به آمریکا داشت و در آنجا با پادشاه عربستان سعودی و آصف علی زرداری رئیس جمهور پاکستان دیدار کرد.
بعد از بازگشت از این سفر بود که آقای کرزی در کابل اعلام کرد که اگر ملا عمر بخواهد با دولت افغانستان مذاکره کند، از او محافظت خواهد کرد.
همچنین گزارشها از کابل حاکی است که دولت افغانستان تصاویر ملاعمر، اسامه بن لادن و ایمن الظواهری را که در شماری از چهار راه های کابل نصب شده بود جمع کرده است.
درکنار این تصاویر اعلام شده بود که هر کس خبر و آدرسی از اسامه بن لادن، الظواهری و ملاعمر داشته باشد و آنرا در اختیار نیروهای ائتلاف قرار دهد، برنده جایزه خواهد شد.
درهمین حال برخی از خبرگزاری ها به نقل سخنگوی وزارت خارجه عربستان سعودی نوشته اند که چنین پیشنهادی از سوی پادشاه عربستان سعودی به ملاعمر رهبر طالبان داده نشده است.
مساله پناه دادن به رهبر گروه طالبان در حالی مطرح می شود که مساله مذاکره میان دولت افغانستان و گروه طالبان به داغ ترین مساله افغانستان تبدیل شده و در داخل و بیرون از افغانستان واکنشهای متفاوتی را بدنبال داشته است.
روز گذشته وزیر خارجه دانمارک هنگام دیدار از افغانستان و با اشاره به اینکه با مقامات افغان در باره مذاکره با طالبان گفتگو کرده است گفت، ما نباید افغانستان را بار دیگر طالبانی بسازیم بلکه اگر ما بتوانیم طالبان را متمدن بسازیم، کار بدی نخواهد بود." پیش از این وزیر خارجه ایران نیز نسبت به مساله مذاکره با طالبان واکنش نشان داده و گفته بود مذاکره با طالبان پذیرفتنی نیست.
در داخل افغانستان، جبهه ملی که خود را عمده ترین گروه منتقد دولت می خواند، از مذاکره با طالبان حمایت کرده اما تاکید می کنند که این مذاکرات باید شفاف باشد.
برهان الدین ربانی رئیس این جبهه روز یکشنبه (23 نوامبر) در یک نشست خبری در کابل گفت: "در مورد مذاکره با طالبان باید با تمام جوانب دخیل در مسایل افغانستان مشوره صورت گیرد."
باوجود اینکه دولت افغانستان چندین بار برای مذاکره با طالبان اعلام آمادگی کرده، اما طالبان تاکنون تنها پاسخی که آن داده اند، تاکید برخروج نیروهای خارجی به عنوان پیش شرط مذاکره با دولت افغانستان بوده است.
دولت افغانستان نیز پذیرش قانون اساسی را پیش شرط هرنوع مذاکره با طالبان اعلام کرده و به حضور نیروهای خارجی به عنوان یک نیاز کنونی افغانستان تاکید کرده است.
هوار هوار حيواني ديدم ديدم بز به ميش
و دين بهانه خوبي است براي با تو نشستن، اي امير
اينكه دو مقام عاليرتبه از دو كشور در حاشيه يكي از اجلاسهاي مجمع عمومي سازمان ملل در مهماني شامي بر سر يك ميز بنشينند، نميتواند موضوع جنجال برانگيز و آنچناني براي مطبوعات و رسانهها باشد، اما اگر يكي از آنها سمبل و پرچم عقايد مطلق ديني اسلامي و از آن مهمتر، رهبر با نفوذ اعراب يعني امير عبدلله، پادشاه عربستان باشد و ديگري شيمون پرز، رئيس جمهور رژيم صهيونيستي اسرائيل، موضوع به شکل خاصي قابل تأمل و بررسي است، چرا كه در مرحله نخست، پيش از هر چيز در عرف ديپلماتيك هر رفتار نشانه و دال بر معنايي مشخص و معين است؛ مثل برافراشتن پرچم يك كشور هنگام استقبال از مقام رسمي يا بلند پايه كشور ديگر كه به معناي اداي احترام وافر و ابراز علاقهمندي براي گسترش روابط و... است و يا هر حركت كوچك و ظريف كم اهميت همچون دير حاضر شدن در يك جلسه گفتوگو و يا ترك كردن ميز مذاكره و... در عرف ديپلماتيك معناي خاص و تعريف شدهاي دارد؛ همانگونه كه نشستن دو مقام رسمي و عاليرتبه بر سر يك ميز هرگز بي معنا نميتواند باشد.
اين موضوع آشكارا بيانگر گردش و تحول قريبالوقوع روابط اعراب و اسرائيل خواهد بود، چرا كه مقامات سعودي پيش از اين، همواره هنگام سخنراني هر يك از مسئولان اسرائيل، همايشهاي بينالمللي را ترك ميكردند اما اين بار امير عبدالله، امير غير منعطف عرب با كسي سر يك ميز شام نشست كه از سال 1948 يعني از زمان تشكيل رژيم صهيونيستي دشمن اصلي و عامل مؤثري براي اتحاد اعراب به شمار ميرود.
بحث مطلقگرايي ديني امير عبدلله كه زبانزد عام و خاص است، از اين ديد قابل توجه است كه اين ضيافت شام در خلال نشست اجلاس گفتوگوي اديان برگزار شده و اين اجلاس به نوبه خود، پاسخ به ابتكار شاه عربستان در زمينه تلاش براي پيشرفت گفتوگوي ميان اديان است.
قضيه چندان هم پيچيده نيست. در واقع، به يكباره نرم و منعطف و نسبيگرا شدن پادشاه عربستان و تلاش صادقانهاش براي پيشبرد گفتوگوي ميان اديان (!) تكه آخر پازلي است كه با چسباندن آن به روندهاي قبلي تصوير منحصر به فردي از واقعيت شكل ميگيرد كه ميتواند راهنماي ديپلماسي منطقهاي ايران باشد.
يك روند واقعي مبني بر مثلث اعراب، آمريكا و عراق، از زمان سفر خاورميانهاي بوش و پس از آن، سفرهاي منطقهاي نوري المالكي به كشورهاي عربي آغاز شده كه در راستاي انزواي ايران است و كارگردان غير حرفهاي اين نظم نوين نيز كسي جز آمريكا نميتواند باشد.
يكي از دلايل آشكار غير حرفهاي بودن اين كارگردان نيز تحت تأثير تمام و كمال بودن دستيار ضعيف و تحت الحمايه خود اسرائيل است، زيرا اين اولمرت بود كه اذعان داشت براي دستيابي به صلح، راهي جز بازگشت به مرزهاي سال ۱۹۶۷ وجود ندارد و از همين روي، بهتر است به جاي تمركز بر گفتوگو با فلسطينيها، طرح صلح ملك عبدالله را با سران عرب به مذاكره گذاشت.
در واقع، بر پايه ابتكار او، در صورت بازگشت اسرائيل به مرزهاي پيش از جنگ شش روزه در ژوئن سال ۱۹۶۷ و حل «عادلانه» مشكل آوارگان فلسطيني، همه كشورهاي عرب روابط ديپلماتيك كامل با اسرائيل برقرار خواهند كرد و اكنون ابتكار پادشاه سعودي دو بار از سوي كشورهاي عضو اتحاديه عرب به تصويب رسيده است و اينگونه فاز بعدي پروژه آقاي آمريكا و دستيارش اسرائيل به مرحله اجرا درميآيد؛ عاديسازي روابط اسرائيل با اعراب و در نتيجه انزواي بيشتر ايران و تضمين حضور آمريكا و همراهانش در گلوگاه انرژي آينده جهان در نتيجه انزواي بيشتر ايران.
هنگامي که جورج بوش در سفر خاورميانهاي ماه ژانويه 2008 خود در مرکز مطالعات استراتژيک ابوظبي سخنراني ميکرد و خواستار ايجاد ائتلافي عليه ايران در منطقه بود، داشت، نخستين گامها را براي پيريزي نظام نوين امنيتي منطقه برميداشت.
وجود چنين دستور کاري و اعلام آن در خليج فارس آن هم در نزديکترين نقطه به سواحل ايران و در کشوري که بالاترين حجم تجارت را با ايران دارد، آشكارا تعريف کننده و شکل دهنده نقش جديد کشورهاي خليج فارس نسبت به حوزه خاورميانه در سياست خارجي آمريکا بود.
بوش هدف دوم خود در راستاي سفر به خاورميانه را فعال کردن مذاکرات موسوم به حل و فصل نهايي بين اسرائيل و فلسطين خواند که در آناپوليس بر آن توافق شده بود.
اما اين هدف دوم، خود در راستاي تحقق هدف اولي ماهيت و معني مييابد. اينکه يک رئيسجمهور آمريکا، آن هم بوش آتشافروز و جنگ طلب، براي نخستين بار، از ايجاد يک دولت مستقل فلسطيني ياد کند و همچنين موضوع آوارگان فلسطيني را با نام جبران خسارت آوارگان در دستور کار قرار بدهد، جز اداي دين به اعراب منطقه براي جلب رضايت آنان در ائتلاف عليه ايران چيز ديگري ميتواند باشد؟
اين در حالي است كه بوش همواره مورد انتقاد اعراب بود که چرا وي بر خلاف پدرش و کلينتون، ابتکاري براي صلح خاورميانه نداشته است؟!
همانگونه که مجري زيرک تلويزيون الجزيره در برنامه تحليلي سفر بوش به خاورميانه به آن اشاره کرد و اين جريان را سناريويي مشابه سال 1991 خواند که جورج بوش پدر، پس از آن که از حمايت کشورهاي عضو پيمان دمشق (شوراي همکاري، مصر و سوريه) در جنگ دوم خليج فارس براي آزادسازي کويت مطمئن شد، کنفرانس مادريد را به اعراب هديه داد.
و خريد 63 ميليارد دلار اسلحه از وزراي خارجه و دفاع آمريکا، هزينهايي بود که کشورهاي عضو شوراي همکاري خليج فارس با طيب خاطر پرداختند تا آمريکا به حفظ امنيت رژيمهاي سنتي عربي متعهد باشد.
درگيريها و تنشهاي بين ايران و اعضاي شوراي همکاري خليج فارس در بيانيهاي که از سوي اجلاس سران اين شورا صادر شد و نسبت به احتمال آلودگي آبهاي خليج فارس از فعاليت آينده نيروگاه بوشهر ابراز نگراني کردند، به خوبي نمايان است. و همچنين در تصميمي که در اجلاس سال 2007 مبني بر آغاز مطالعه برنامه هستهاي صلح آميز خود گرفتند که پاسخي به برنامه هسته اي ايران باشد.
عربستان با حضور پررنگ و يکجانبه آمريکا و گشودن چتر امنيتي در منطقه موافقت کامل ندارد و از سويي، مخالف قدرتمند شدن و يکهتازي ايران در منطقه است، چرا که ايران تنها رقيب عربستان در فلسطين، عراق، لبنان خليج فارس، افغانستان و همه جهان اسلام است؛ در همه جاهايي که عربستان نفوذ دارد و بازيگري ميکند، ايران نيز ذينفوذ و بازيگر است.
صرف نظر از تنش ايران با کشورهاي عربي منطقه بر سر جزاير سهگانه، اعراب از شکلگيري هلال شيعي در منطقه نگرانند و آمريکا توانسته است با استناد بر احتمال قدرتمند شدن شيعيان و اکراد در عراق و قدرتمندي اين دو کشور در کنار يکديگر، کشورهاي کوچک منطقه را از شکلگيري هلال شيعي و پيامدهاي بعدي آن بترساند؛ بنابراين، اين نکته که اعراب از ورود به همکاريهاي جدي با ايران ـ که باعث تثبيت و ارتقاي جايگاه ايران ميشود ـ خودداري ميكنند، طبيعي و قابل پيشبيني است، اما افکار عمومي عرب که ائتلاف عليه کشور منطقهاي ايران را درست نميداند و خود بدبيني دولتمردان نسبت به سياستهاي آمريکا در منطقه و ترس از رويارويي نظامي آمريکا با ايران که يک فاجعه در منطقه ميآفريند، موجب ميشوند که بر سر يک سيستم امنيت جمعي در منطقه اجماع و توافق نظر نباشد.
در اجلاسي که ماه ژوئيه گذشته نيز بر محور گفتوگوي بينالمللي بين اديان در مادريد و به پيشنهاد پادشاه عربستان برگزار شد، از ضرورت تلاش مشترک ضد تروريسم، حجاب دختران در مدارس و بحث کاريکاتورهاي پيامبر در روزنامههاي کشورهاي غربي بحث شد، اما در اين اجلاس، اينگونه به نظر ميرسد که جهتگيري کلي و غايت مورد انتظار از برگزاري اين نشست، رسيدن به يک تفاهم شکسته و بسته ميان سران رژيم صهيونيستي و اعراب است؛ هرچند اين اجلاس به دلايلي که گفته شد، خروجي روشني نميتوانست داشته باشد، اما جسارت شکستن يک تابوي بزرگ و آن نشستن امير عربستان و پرز بر سر يک ميز را داشته و اين، ميتواند نقطه عطفي در تغيير و چرخش سياستها از سال 1948 تا کنون باشد.
بنابراين، آشكار است کنفرانسي که در آن اغلب سران کشورهاي سکولار ـ که معتقد به جدايي دين از سياست هستند ـ شرکت ميکنند، نميتواند ربط مستقيمي به دين و دغدغه تفاهم و گفتوگوي ميان اديان داشته باشد. همانگونه که در اين كنفرانس، رؤسايجمهور و نخست وزيران حدود شصت کشور جهان از جمله پادشاه اسپانيا، رؤساي جمهور فيليپين، پاكستان، لبنان، روسيه و جورج بوش حضور داشتند و هيچکدام از اين افراد نماينده و کارشناس يک جريان ديني نبودند و قريب به اتفاق آنان را افرادي تشکيل ميدادند که مدتها براي منافع سياسي به رايزني پرداختهاند، اگر به راستي، دغدعه و هدف اين کنفرانس، آشتي و صلح و تفاهم ميان اديان بود، بايد از يهوديان ضد صهيونيستم كه در آمريكا نيز حضور چشمگيري دارند و تعدادشان کم نيست، دعوت ميشد تا به نمايندگي از دين يهود در آن شركت كنند.
اظهارات دبير کل سازمان ملل به عنوان يک نهاد مدافع حقوق ملتها، مبني بر تلاش براي «ارتقاي تفاهم ميان اعراب و اسرائيل»، آشكارا بيانگر موضع واقعي اين قبيل نشستهاست و متأسفانه، بيهوده نيست که مدتهاست، ايدهآلگرايان در ايدهآلهاي خود، از يک سازمان بينالمللي تجديد نظر کرده و دريافتهاند، هر نهادي به منابع مالي نياز دارد و بناچار از تأثيرپذيري و پيروي و اطاعت از تأمينکنندگان منابع مالي سازمان خود گريزي ندارد و اين يک واقعيت است.
• کارشناس ارشد ديپلماسي و سازمانهاي بينالمللي
اينكه دو مقام عاليرتبه از دو كشور در حاشيه يكي از اجلاسهاي مجمع عمومي سازمان ملل در مهماني شامي بر سر يك ميز بنشينند، نميتواند موضوع جنجال برانگيز و آنچناني براي مطبوعات و رسانهها باشد، اما اگر يكي از آنها سمبل و پرچم عقايد مطلق ديني اسلامي و از آن مهمتر، رهبر با نفوذ اعراب يعني امير عبدلله، پادشاه عربستان باشد و ديگري شيمون پرز، رئيس جمهور رژيم صهيونيستي اسرائيل، موضوع به شکل خاصي قابل تأمل و بررسي است، چرا كه در مرحله نخست، پيش از هر چيز در عرف ديپلماتيك هر رفتار نشانه و دال بر معنايي مشخص و معين است؛ مثل برافراشتن پرچم يك كشور هنگام استقبال از مقام رسمي يا بلند پايه كشور ديگر كه به معناي اداي احترام وافر و ابراز علاقهمندي براي گسترش روابط و... است و يا هر حركت كوچك و ظريف كم اهميت همچون دير حاضر شدن در يك جلسه گفتوگو و يا ترك كردن ميز مذاكره و... در عرف ديپلماتيك معناي خاص و تعريف شدهاي دارد؛ همانگونه كه نشستن دو مقام رسمي و عاليرتبه بر سر يك ميز هرگز بي معنا نميتواند باشد.
اين موضوع آشكارا بيانگر گردش و تحول قريبالوقوع روابط اعراب و اسرائيل خواهد بود، چرا كه مقامات سعودي پيش از اين، همواره هنگام سخنراني هر يك از مسئولان اسرائيل، همايشهاي بينالمللي را ترك ميكردند اما اين بار امير عبدالله، امير غير منعطف عرب با كسي سر يك ميز شام نشست كه از سال 1948 يعني از زمان تشكيل رژيم صهيونيستي دشمن اصلي و عامل مؤثري براي اتحاد اعراب به شمار ميرود.
بحث مطلقگرايي ديني امير عبدلله كه زبانزد عام و خاص است، از اين ديد قابل توجه است كه اين ضيافت شام در خلال نشست اجلاس گفتوگوي اديان برگزار شده و اين اجلاس به نوبه خود، پاسخ به ابتكار شاه عربستان در زمينه تلاش براي پيشرفت گفتوگوي ميان اديان است.
قضيه چندان هم پيچيده نيست. در واقع، به يكباره نرم و منعطف و نسبيگرا شدن پادشاه عربستان و تلاش صادقانهاش براي پيشبرد گفتوگوي ميان اديان (!) تكه آخر پازلي است كه با چسباندن آن به روندهاي قبلي تصوير منحصر به فردي از واقعيت شكل ميگيرد كه ميتواند راهنماي ديپلماسي منطقهاي ايران باشد.
يك روند واقعي مبني بر مثلث اعراب، آمريكا و عراق، از زمان سفر خاورميانهاي بوش و پس از آن، سفرهاي منطقهاي نوري المالكي به كشورهاي عربي آغاز شده كه در راستاي انزواي ايران است و كارگردان غير حرفهاي اين نظم نوين نيز كسي جز آمريكا نميتواند باشد.
يكي از دلايل آشكار غير حرفهاي بودن اين كارگردان نيز تحت تأثير تمام و كمال بودن دستيار ضعيف و تحت الحمايه خود اسرائيل است، زيرا اين اولمرت بود كه اذعان داشت براي دستيابي به صلح، راهي جز بازگشت به مرزهاي سال ۱۹۶۷ وجود ندارد و از همين روي، بهتر است به جاي تمركز بر گفتوگو با فلسطينيها، طرح صلح ملك عبدالله را با سران عرب به مذاكره گذاشت.
در واقع، بر پايه ابتكار او، در صورت بازگشت اسرائيل به مرزهاي پيش از جنگ شش روزه در ژوئن سال ۱۹۶۷ و حل «عادلانه» مشكل آوارگان فلسطيني، همه كشورهاي عرب روابط ديپلماتيك كامل با اسرائيل برقرار خواهند كرد و اكنون ابتكار پادشاه سعودي دو بار از سوي كشورهاي عضو اتحاديه عرب به تصويب رسيده است و اينگونه فاز بعدي پروژه آقاي آمريكا و دستيارش اسرائيل به مرحله اجرا درميآيد؛ عاديسازي روابط اسرائيل با اعراب و در نتيجه انزواي بيشتر ايران و تضمين حضور آمريكا و همراهانش در گلوگاه انرژي آينده جهان در نتيجه انزواي بيشتر ايران.
هنگامي که جورج بوش در سفر خاورميانهاي ماه ژانويه 2008 خود در مرکز مطالعات استراتژيک ابوظبي سخنراني ميکرد و خواستار ايجاد ائتلافي عليه ايران در منطقه بود، داشت، نخستين گامها را براي پيريزي نظام نوين امنيتي منطقه برميداشت.
وجود چنين دستور کاري و اعلام آن در خليج فارس آن هم در نزديکترين نقطه به سواحل ايران و در کشوري که بالاترين حجم تجارت را با ايران دارد، آشكارا تعريف کننده و شکل دهنده نقش جديد کشورهاي خليج فارس نسبت به حوزه خاورميانه در سياست خارجي آمريکا بود.
بوش هدف دوم خود در راستاي سفر به خاورميانه را فعال کردن مذاکرات موسوم به حل و فصل نهايي بين اسرائيل و فلسطين خواند که در آناپوليس بر آن توافق شده بود.
اما اين هدف دوم، خود در راستاي تحقق هدف اولي ماهيت و معني مييابد. اينکه يک رئيسجمهور آمريکا، آن هم بوش آتشافروز و جنگ طلب، براي نخستين بار، از ايجاد يک دولت مستقل فلسطيني ياد کند و همچنين موضوع آوارگان فلسطيني را با نام جبران خسارت آوارگان در دستور کار قرار بدهد، جز اداي دين به اعراب منطقه براي جلب رضايت آنان در ائتلاف عليه ايران چيز ديگري ميتواند باشد؟
اين در حالي است كه بوش همواره مورد انتقاد اعراب بود که چرا وي بر خلاف پدرش و کلينتون، ابتکاري براي صلح خاورميانه نداشته است؟!
همانگونه که مجري زيرک تلويزيون الجزيره در برنامه تحليلي سفر بوش به خاورميانه به آن اشاره کرد و اين جريان را سناريويي مشابه سال 1991 خواند که جورج بوش پدر، پس از آن که از حمايت کشورهاي عضو پيمان دمشق (شوراي همکاري، مصر و سوريه) در جنگ دوم خليج فارس براي آزادسازي کويت مطمئن شد، کنفرانس مادريد را به اعراب هديه داد.
و خريد 63 ميليارد دلار اسلحه از وزراي خارجه و دفاع آمريکا، هزينهايي بود که کشورهاي عضو شوراي همکاري خليج فارس با طيب خاطر پرداختند تا آمريکا به حفظ امنيت رژيمهاي سنتي عربي متعهد باشد.
درگيريها و تنشهاي بين ايران و اعضاي شوراي همکاري خليج فارس در بيانيهاي که از سوي اجلاس سران اين شورا صادر شد و نسبت به احتمال آلودگي آبهاي خليج فارس از فعاليت آينده نيروگاه بوشهر ابراز نگراني کردند، به خوبي نمايان است. و همچنين در تصميمي که در اجلاس سال 2007 مبني بر آغاز مطالعه برنامه هستهاي صلح آميز خود گرفتند که پاسخي به برنامه هسته اي ايران باشد.
عربستان با حضور پررنگ و يکجانبه آمريکا و گشودن چتر امنيتي در منطقه موافقت کامل ندارد و از سويي، مخالف قدرتمند شدن و يکهتازي ايران در منطقه است، چرا که ايران تنها رقيب عربستان در فلسطين، عراق، لبنان خليج فارس، افغانستان و همه جهان اسلام است؛ در همه جاهايي که عربستان نفوذ دارد و بازيگري ميکند، ايران نيز ذينفوذ و بازيگر است.
صرف نظر از تنش ايران با کشورهاي عربي منطقه بر سر جزاير سهگانه، اعراب از شکلگيري هلال شيعي در منطقه نگرانند و آمريکا توانسته است با استناد بر احتمال قدرتمند شدن شيعيان و اکراد در عراق و قدرتمندي اين دو کشور در کنار يکديگر، کشورهاي کوچک منطقه را از شکلگيري هلال شيعي و پيامدهاي بعدي آن بترساند؛ بنابراين، اين نکته که اعراب از ورود به همکاريهاي جدي با ايران ـ که باعث تثبيت و ارتقاي جايگاه ايران ميشود ـ خودداري ميكنند، طبيعي و قابل پيشبيني است، اما افکار عمومي عرب که ائتلاف عليه کشور منطقهاي ايران را درست نميداند و خود بدبيني دولتمردان نسبت به سياستهاي آمريکا در منطقه و ترس از رويارويي نظامي آمريکا با ايران که يک فاجعه در منطقه ميآفريند، موجب ميشوند که بر سر يک سيستم امنيت جمعي در منطقه اجماع و توافق نظر نباشد.
در اجلاسي که ماه ژوئيه گذشته نيز بر محور گفتوگوي بينالمللي بين اديان در مادريد و به پيشنهاد پادشاه عربستان برگزار شد، از ضرورت تلاش مشترک ضد تروريسم، حجاب دختران در مدارس و بحث کاريکاتورهاي پيامبر در روزنامههاي کشورهاي غربي بحث شد، اما در اين اجلاس، اينگونه به نظر ميرسد که جهتگيري کلي و غايت مورد انتظار از برگزاري اين نشست، رسيدن به يک تفاهم شکسته و بسته ميان سران رژيم صهيونيستي و اعراب است؛ هرچند اين اجلاس به دلايلي که گفته شد، خروجي روشني نميتوانست داشته باشد، اما جسارت شکستن يک تابوي بزرگ و آن نشستن امير عربستان و پرز بر سر يک ميز را داشته و اين، ميتواند نقطه عطفي در تغيير و چرخش سياستها از سال 1948 تا کنون باشد.
بنابراين، آشكار است کنفرانسي که در آن اغلب سران کشورهاي سکولار ـ که معتقد به جدايي دين از سياست هستند ـ شرکت ميکنند، نميتواند ربط مستقيمي به دين و دغدغه تفاهم و گفتوگوي ميان اديان داشته باشد. همانگونه که در اين كنفرانس، رؤسايجمهور و نخست وزيران حدود شصت کشور جهان از جمله پادشاه اسپانيا، رؤساي جمهور فيليپين، پاكستان، لبنان، روسيه و جورج بوش حضور داشتند و هيچکدام از اين افراد نماينده و کارشناس يک جريان ديني نبودند و قريب به اتفاق آنان را افرادي تشکيل ميدادند که مدتها براي منافع سياسي به رايزني پرداختهاند، اگر به راستي، دغدعه و هدف اين کنفرانس، آشتي و صلح و تفاهم ميان اديان بود، بايد از يهوديان ضد صهيونيستم كه در آمريكا نيز حضور چشمگيري دارند و تعدادشان کم نيست، دعوت ميشد تا به نمايندگي از دين يهود در آن شركت كنند.
اظهارات دبير کل سازمان ملل به عنوان يک نهاد مدافع حقوق ملتها، مبني بر تلاش براي «ارتقاي تفاهم ميان اعراب و اسرائيل»، آشكارا بيانگر موضع واقعي اين قبيل نشستهاست و متأسفانه، بيهوده نيست که مدتهاست، ايدهآلگرايان در ايدهآلهاي خود، از يک سازمان بينالمللي تجديد نظر کرده و دريافتهاند، هر نهادي به منابع مالي نياز دارد و بناچار از تأثيرپذيري و پيروي و اطاعت از تأمينکنندگان منابع مالي سازمان خود گريزي ندارد و اين يک واقعيت است.
• کارشناس ارشد ديپلماسي و سازمانهاي بينالمللي
اشتراک در:
پستها (Atom)