انفجار در هند، آغازي بر تجزيه آمريكايي پاكستان؟
ملازهي در پاسخ به اين پرسش كه اين كار چه تأثيري بر كشور پاكستان خواهد داشت، گفت: آمريكا در منطقه شبهقاره، هند را بر پاكستان ترجيح ميدهد. هماكنون آمريكا، چالشهاي جدي بر سر مسأله تروريسم قبيلهاي با پاكستان دارد، زيرا رمز موفقيت آمريكا در افغانستان، كنترل قبايل پاكستان در سرحد است.
كد خبر: ۲۷۰۸۴ | تاريخ انتشار: ۱۷:۳۷ - ۰۷ آذر ۱۳۸۷ | تعداد بازديد: ۴۹۵۸ |
سرويس بينالملل «تابناك» ـ «ملازهي»، كارشناس مسائل شبهقاره در گفتوگو با «تابناك»، گسترش اقدامات تروريستي مشابه در هندوستان در روزهاي آينده را محتمل دانست.
وي همچنين بيانيه گروه «مجاهدان دكن»، مبني بر به عهده گرفتن اين اقدام را تا اندازهاي واقعيت دانستند.
ملازهي در اين باره گفته است: «مجاهدين دكن»، گروه ناشناختهاي است كه تاكنون هيچ نشاني از آن نبوده و در واقع، اين يك نام پوششي است و طبيعتا اين كار، نميتواند كار چنين گروه ناشناخته و بدون تشكيلاتي باشد. اين مسأله پيشتر هم سابقه داشته است؛ مثلا در حادثه چند سال پيش در احمدآباد هندوستان، گروهي به نام «مجاهدين هند»، بيانيهاي داد كه مسئوليت انفجارها را ميپذيرد، اما بعد مشخص شد كه كار گروه ديگري بوده است.
واقعيت اين است كه هنديها معمولا بيانيهها را جدي نميگيرند و برداشتشان اين است كه اين كار را پاكستانيها و به ويژه كشميريها انجام دادهاند.
نكته قابل توجه زمان انجام اين عمليات است و در واقع، اين حمله پس از چند حادثه مهم در هند رخ داده است:
1 ـ توافقات هستهاي هند با آمريكا
2 ـ رشد سريع سرمايهگذاري آمريكا در هند در چند ماه اخير
3 ـ سفر دو روز پيش شاه محمد قريشي، وزير خارجه پاكستان به هند و مذاكراتش با وزير خارجه اين كشور كه در آن طرفين بر دو مسأله مهم، يعني كاهش تنشها در منطقه «سياهچين» ـ همان منطقه يخچالي ناحيه «قرهقرون»، واقع در كوههاي هيماليا در شمال كشمير كه كماندوهاي اسكيباز هندي چند سال پيش تصرف كرده بودند ـ و ديگري مبارزه با تروريسم كه در ادامه سياستهاي حزب مردم و به ويژه زرداري براي انجام معامله بزرگ با هند بر سر كشمير است، به توافق رسيدند.
با در نظر گرفتن موارد يادشده و فشردگي اين رخدادها در چند ماه اخير و سپس وقوع چنين كار تروريستي بزرگي كه در دو دهه اخير در هندوستان كمسابقه بوده، باعث تقويت اين نگرش در ميان هنديها شده كه اقدام اخير برانگيخته از يك عمليات تروريستي فرامرزي است.
اين تحليگر مسائل شبهقاره افزود: البته تا هنگامي كه 9 نفر تروريست دستگير شده، اعترافات شفافي نداشته باشند، نميتوان با اطمينان در اين باره سخن گفت، زيرا در مقابل نيز پاكستانيها، تلاش كردهاند اين كار را به گروههاي افراطي هندو نسبت دهند كه البته چندان به واقيعت نزديك نيست.
از سوي ديگر، مسائلي در پاكستان رخ داده كه ميتواند اين تحليل را به واقعيت نزديكتر كند كه عمليات ياد شده از سوي پاكستانيها بوده است.
البته دولت پاكستان كاملا از اين اتهام مبراست، اما اخبار غيررسمي، احتمال دست داشتن گروههاي ناراضي كشميري كه از اقدامات زرداري در توافق با هند بر سر كشمير خشمگين هستند و همچنين وابستگان به بخش سياسي «ISI» (سازمان اطلاعات پاكستان) كه از اقدامات رئيسجمهور جديد پاكستان در منحل كردن اين بخش ناراضياند، را جديتر دانستهاند.
ملازهي در پاسخ به اين پرسش كه اين كار چه تأثيري بر كشور پاكستان خواهد داشت، گفت: پيش از تحليل اين مسأله، اشاره به اين موضوع مهم است كه آمريكا در منطقه شبهقاره، هند را بر پاكستان ترجيح ميدهد و آن را متحد باثباتتر و مطمئنتري از پاكستان ميداند.
هماكنون آمريكا، چالشهاي جدي بر سر مسأله تروريسم قبيلهاي با پاكستان دارد. اين مسأله براي آمريكاييها بسيار حياتي است، زيرا رمز موفقيت آمريكا در افغانستان، كنترل قبايل پاكستان در سرحد است.
در اينجا، بهتر است توضيحي درباره اين قبايل بدهم. در منطقه سرحد كه بخش عمدهاي از آن در پاكستان و بخشي نيز در افغانستان است، جمعيتي بين 42 تا 45 ميليون نفر ساكنند كه از قوم پشتون هستند و عمدتا پيرو مكتب ديوبندي ـ نسخه هندي وهابيگري ـ بوده و قايل به برپايي حكومت اسلامي بر مبناي ساختار خليفهگرياند. اين تفكر از زمان تهاجم شوروي سابق به افغانستان و با سياستهاي ضد كمونيستي كه آمريكاييها و انگليسيها دنبال ميكردند در اين منطقه حاكم شد كه تاكنون نيز ادامه داشته است.
هماكنون آمريكا به اين نتيجه رسيده است كه كنترل جريانهاي وابسته به طالبان و القاعده در افغانستان به گونه محسوسي با اقدامات پشتونهاي قبايل سرحد پاكستان پيوند خورده است. براي همين، با توجه به اين موضوع، آمريكا هماكنون به پاكستان هشدار جدي داده است كه از بين بقاي خود و حل كردن مسأله تروريسم قبيلهاي، يكي را برگزيند.
در واقع، آمريكاييها بر اين باورند كه طالبان و القاعده، هنوز از پشتيباني جريانهايي در دولت پاكستان كه بسياري از آنها بازماندگان «ISI» هستند، حمايت ميشوند و پاكستان، سياست شفاف و تصميم جدي براي حل اين موضوع در پيش نگرفته است.
بنا بر اين گزارش، اگر افراد دستگير شده به هر شكل در اعترافاتشان، از ارتباط مستقيم يا غير مستقيم با دولت يا گروههاي پاكستاني سخن به ميان آورند، اين موضوع سبب خواهد شد اجماع منطقهاي و بينالمللي عليه پاكستان شكل گرفته و پيامدهاي وخيمي مانند تجزيه پاكستان را در پي داشته باشد.
ملازهي در پاسخ به اين كه آيا حذف نامه پاكستان از ژورنالهاي نظامي آمريكا ـ خبري كه «تابناك» چند روز پيش منتشر كرد ـ ميتواند شاهدي بر اين مدعا باشد يا نه و ديگر آن كه اگر طرحي براي تجزيه پاكستان باشد، چگونه عملي خواهد شد، پاسخ داد: آري، هماكنون فرماندهان ارشد نظامي پاكستان، به شدت خطر را دريافته و نگران آينده كشورشان هستند.
او افزود: با توجه به اين كه ساختار ژئوپلتيك پاكستان، بسيار شكننده است، قطعا راهبرد آمريكا در تجزيه پاكستان، قبيلهمحور خواهد بود، زيرا پاكستان را چهار منطقه عمده و در واقع، چهار قوميت با فرهنگها و عقايد گوناگون تشكيل ميدهد كه اين، خود باعث شده است، وحدت ملي و يكپارچگي پاكستان خدشهدار شود.
منطقه سند با جمعيت غالب سندي، پنجاب با پنجابي، بلوچستان با بلوچي و سرحد با پشتونها، در واقع يك وضعيت چهارپاره و ناپيوسته را پديد آوردهاند؛ بنابراين، اگر پاكستانيها نتوانند يا نخواهند كه مسأله تروريستهاي قبايل را حل كنند، من پيشبيني ميكنم كه آمريكا، استارت تجزيه را با ورود به مناطق قبايلي سرحد و سپس ادامه آن به سمت بلوچستان آغاز خواهد كرد و سرانجام با تحريكات در دو منطقه ديگر، عملا پاكستان استقلال خود را از دست خواهد داد و كشوري به اين نام وجود نخواهد داشت.
البته بايد گفت كه اين طرح، ميتواند خيلي شبيه به طرح خانم گاندي در سال 1971 آن گاه كه بنگلادش را جدا كرد، باشد. گاندي در آن هنگام، گفت كه پاكستان كشوري مصنوعي است كه انگليسيها براي انتقام از مردم هند ايجاد كردهاند، اما ما بايد در پي برداشتن اين مرزهاي مصنوعي و ايجاد امپراتوري هندوستان باشيم.
ملازهي در پاسخ به اين پرسش كه حادثه تروريستي اخير چه فرجامي خواهد داشت، گفت: اين عمليات به دليل آن كه در منطقه حساسي از بمبئي ـ كه هماكنون به قطب سرمايهگذاري خارجي در هند تبديل شده است ـ رخ داده و از سوي ديگر، دو هتل بزرگ بمبئي كه محل رفتوآمد غربيها به ويژه آمريكاييها و انگليسيهاست، هدف اين اقدامات بودهاند، نشان ميدهد كه ريشههاي اين اقدام، ميتواند دوگانه تحليل شود؛ نخست، اقدامي ضد منافع هند و دوم اقدامي عليه سياستهاي غربگرايي و ضد اسلامي.
اما با توجه به ورود ارتش براي حل اين بحران كه در تاريخ هند كمسابقه است ـ زيرا امنيت داخلي همواره بر عهده پليس هند بود ـ ميتوان نتيجه گرفت كه اين بحران به زودي به پايان خواهد رسيد، اما اقدامات مشابه در وسعت كمتر ادامه خواهد داشت.
وي همچنين بيانيه گروه «مجاهدان دكن»، مبني بر به عهده گرفتن اين اقدام را تا اندازهاي واقعيت دانستند.
ملازهي در اين باره گفته است: «مجاهدين دكن»، گروه ناشناختهاي است كه تاكنون هيچ نشاني از آن نبوده و در واقع، اين يك نام پوششي است و طبيعتا اين كار، نميتواند كار چنين گروه ناشناخته و بدون تشكيلاتي باشد. اين مسأله پيشتر هم سابقه داشته است؛ مثلا در حادثه چند سال پيش در احمدآباد هندوستان، گروهي به نام «مجاهدين هند»، بيانيهاي داد كه مسئوليت انفجارها را ميپذيرد، اما بعد مشخص شد كه كار گروه ديگري بوده است.
واقعيت اين است كه هنديها معمولا بيانيهها را جدي نميگيرند و برداشتشان اين است كه اين كار را پاكستانيها و به ويژه كشميريها انجام دادهاند.
نكته قابل توجه زمان انجام اين عمليات است و در واقع، اين حمله پس از چند حادثه مهم در هند رخ داده است:
1 ـ توافقات هستهاي هند با آمريكا
2 ـ رشد سريع سرمايهگذاري آمريكا در هند در چند ماه اخير
3 ـ سفر دو روز پيش شاه محمد قريشي، وزير خارجه پاكستان به هند و مذاكراتش با وزير خارجه اين كشور كه در آن طرفين بر دو مسأله مهم، يعني كاهش تنشها در منطقه «سياهچين» ـ همان منطقه يخچالي ناحيه «قرهقرون»، واقع در كوههاي هيماليا در شمال كشمير كه كماندوهاي اسكيباز هندي چند سال پيش تصرف كرده بودند ـ و ديگري مبارزه با تروريسم كه در ادامه سياستهاي حزب مردم و به ويژه زرداري براي انجام معامله بزرگ با هند بر سر كشمير است، به توافق رسيدند.
با در نظر گرفتن موارد يادشده و فشردگي اين رخدادها در چند ماه اخير و سپس وقوع چنين كار تروريستي بزرگي كه در دو دهه اخير در هندوستان كمسابقه بوده، باعث تقويت اين نگرش در ميان هنديها شده كه اقدام اخير برانگيخته از يك عمليات تروريستي فرامرزي است.
اين تحليگر مسائل شبهقاره افزود: البته تا هنگامي كه 9 نفر تروريست دستگير شده، اعترافات شفافي نداشته باشند، نميتوان با اطمينان در اين باره سخن گفت، زيرا در مقابل نيز پاكستانيها، تلاش كردهاند اين كار را به گروههاي افراطي هندو نسبت دهند كه البته چندان به واقيعت نزديك نيست.
از سوي ديگر، مسائلي در پاكستان رخ داده كه ميتواند اين تحليل را به واقعيت نزديكتر كند كه عمليات ياد شده از سوي پاكستانيها بوده است.
البته دولت پاكستان كاملا از اين اتهام مبراست، اما اخبار غيررسمي، احتمال دست داشتن گروههاي ناراضي كشميري كه از اقدامات زرداري در توافق با هند بر سر كشمير خشمگين هستند و همچنين وابستگان به بخش سياسي «ISI» (سازمان اطلاعات پاكستان) كه از اقدامات رئيسجمهور جديد پاكستان در منحل كردن اين بخش ناراضياند، را جديتر دانستهاند.
ملازهي در پاسخ به اين پرسش كه اين كار چه تأثيري بر كشور پاكستان خواهد داشت، گفت: پيش از تحليل اين مسأله، اشاره به اين موضوع مهم است كه آمريكا در منطقه شبهقاره، هند را بر پاكستان ترجيح ميدهد و آن را متحد باثباتتر و مطمئنتري از پاكستان ميداند.
هماكنون آمريكا، چالشهاي جدي بر سر مسأله تروريسم قبيلهاي با پاكستان دارد. اين مسأله براي آمريكاييها بسيار حياتي است، زيرا رمز موفقيت آمريكا در افغانستان، كنترل قبايل پاكستان در سرحد است.
در اينجا، بهتر است توضيحي درباره اين قبايل بدهم. در منطقه سرحد كه بخش عمدهاي از آن در پاكستان و بخشي نيز در افغانستان است، جمعيتي بين 42 تا 45 ميليون نفر ساكنند كه از قوم پشتون هستند و عمدتا پيرو مكتب ديوبندي ـ نسخه هندي وهابيگري ـ بوده و قايل به برپايي حكومت اسلامي بر مبناي ساختار خليفهگرياند. اين تفكر از زمان تهاجم شوروي سابق به افغانستان و با سياستهاي ضد كمونيستي كه آمريكاييها و انگليسيها دنبال ميكردند در اين منطقه حاكم شد كه تاكنون نيز ادامه داشته است.
هماكنون آمريكا به اين نتيجه رسيده است كه كنترل جريانهاي وابسته به طالبان و القاعده در افغانستان به گونه محسوسي با اقدامات پشتونهاي قبايل سرحد پاكستان پيوند خورده است. براي همين، با توجه به اين موضوع، آمريكا هماكنون به پاكستان هشدار جدي داده است كه از بين بقاي خود و حل كردن مسأله تروريسم قبيلهاي، يكي را برگزيند.
در واقع، آمريكاييها بر اين باورند كه طالبان و القاعده، هنوز از پشتيباني جريانهايي در دولت پاكستان كه بسياري از آنها بازماندگان «ISI» هستند، حمايت ميشوند و پاكستان، سياست شفاف و تصميم جدي براي حل اين موضوع در پيش نگرفته است.
بنا بر اين گزارش، اگر افراد دستگير شده به هر شكل در اعترافاتشان، از ارتباط مستقيم يا غير مستقيم با دولت يا گروههاي پاكستاني سخن به ميان آورند، اين موضوع سبب خواهد شد اجماع منطقهاي و بينالمللي عليه پاكستان شكل گرفته و پيامدهاي وخيمي مانند تجزيه پاكستان را در پي داشته باشد.
ملازهي در پاسخ به اين كه آيا حذف نامه پاكستان از ژورنالهاي نظامي آمريكا ـ خبري كه «تابناك» چند روز پيش منتشر كرد ـ ميتواند شاهدي بر اين مدعا باشد يا نه و ديگر آن كه اگر طرحي براي تجزيه پاكستان باشد، چگونه عملي خواهد شد، پاسخ داد: آري، هماكنون فرماندهان ارشد نظامي پاكستان، به شدت خطر را دريافته و نگران آينده كشورشان هستند.
او افزود: با توجه به اين كه ساختار ژئوپلتيك پاكستان، بسيار شكننده است، قطعا راهبرد آمريكا در تجزيه پاكستان، قبيلهمحور خواهد بود، زيرا پاكستان را چهار منطقه عمده و در واقع، چهار قوميت با فرهنگها و عقايد گوناگون تشكيل ميدهد كه اين، خود باعث شده است، وحدت ملي و يكپارچگي پاكستان خدشهدار شود.
منطقه سند با جمعيت غالب سندي، پنجاب با پنجابي، بلوچستان با بلوچي و سرحد با پشتونها، در واقع يك وضعيت چهارپاره و ناپيوسته را پديد آوردهاند؛ بنابراين، اگر پاكستانيها نتوانند يا نخواهند كه مسأله تروريستهاي قبايل را حل كنند، من پيشبيني ميكنم كه آمريكا، استارت تجزيه را با ورود به مناطق قبايلي سرحد و سپس ادامه آن به سمت بلوچستان آغاز خواهد كرد و سرانجام با تحريكات در دو منطقه ديگر، عملا پاكستان استقلال خود را از دست خواهد داد و كشوري به اين نام وجود نخواهد داشت.
البته بايد گفت كه اين طرح، ميتواند خيلي شبيه به طرح خانم گاندي در سال 1971 آن گاه كه بنگلادش را جدا كرد، باشد. گاندي در آن هنگام، گفت كه پاكستان كشوري مصنوعي است كه انگليسيها براي انتقام از مردم هند ايجاد كردهاند، اما ما بايد در پي برداشتن اين مرزهاي مصنوعي و ايجاد امپراتوري هندوستان باشيم.
ملازهي در پاسخ به اين پرسش كه حادثه تروريستي اخير چه فرجامي خواهد داشت، گفت: اين عمليات به دليل آن كه در منطقه حساسي از بمبئي ـ كه هماكنون به قطب سرمايهگذاري خارجي در هند تبديل شده است ـ رخ داده و از سوي ديگر، دو هتل بزرگ بمبئي كه محل رفتوآمد غربيها به ويژه آمريكاييها و انگليسيهاست، هدف اين اقدامات بودهاند، نشان ميدهد كه ريشههاي اين اقدام، ميتواند دوگانه تحليل شود؛ نخست، اقدامي ضد منافع هند و دوم اقدامي عليه سياستهاي غربگرايي و ضد اسلامي.
اما با توجه به ورود ارتش براي حل اين بحران كه در تاريخ هند كمسابقه است ـ زيرا امنيت داخلي همواره بر عهده پليس هند بود ـ ميتوان نتيجه گرفت كه اين بحران به زودي به پايان خواهد رسيد، اما اقدامات مشابه در وسعت كمتر ادامه خواهد داشت.
اخبار مرتبط:
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر