هزاران سال قدمت تاریخی نشتیفان و تمدن کهن آن

هزاران سال قدمت تاریخی نشتیفان و تمدن کهن آن

۱۳۸۸ بهمن ۵, دوشنبه

اجتماعی بودن انسان

انسان‌ موجودی‌ اجتماعی‌ است‌ و کمال‌ او در سایة‌ اجتماعی‌ زیستن‌بدست‌ می‌آید؛ زیرا دست‌ و پنجه‌ نرم‌ کردن‌ با مسائل‌ مختلف‌ و متنوع‌اجتماعی‌، موجب‌ تقویت‌ روح‌ و جان‌ و نیز بروز استعدادهای‌ نهفته‌ می‌گردد.در تکوین‌ و شکل‌گیری‌ شخصیت‌ اجتماعی‌ انسان‌ امور مختلفی‌ دخالت‌ دارندکه‌ ورود به‌ اجتماع‌ و انتخاب‌ دوستان‌ از مهم‌ترین‌ آن‌ها است‌.این‌ امر در طول‌ دوران‌ پرفراز و نشیب‌ زندگی‌ در سعادت‌ و خوشبختی‌ یانگون‌بختی‌ و بیچارگی‌ انسان‌ تأثیر بسیار دارد، تأثیری‌ که‌ در دوران‌ جوانی‌ ونوجوانی‌ بسیار چشمگیر و تعیین‌کننده‌ است‌. بنابراین‌، بر همة‌ افراد به‌ ویژه‌جوانان‌ عزیز لازم‌ است‌ صفات‌ و ویژگی‌های‌ دوستان‌ شایسته‌ و ناشایسته‌ رابشناسند و در انتخاب‌ دوست‌ آگاهانه‌ عمل‌ کنند تا ضمن‌ مصون‌ ماندن‌ ازخطرات‌ و آفات‌ دوستان‌ بد، از منابع‌ سرشار پیوند با نیکان‌ بهره‌مند گردند.وضعیت‌ فعلی‌ جامعة‌ جوان‌ که‌ همواره‌ در معرض‌ تهاجم‌ دشمنان‌ و شیاطین‌درونی‌ و بیرونی‌ قرار دارد، اهمیّت‌ قضیه‌ را دو چندان‌ کرده‌ است‌. امیدوارم‌خدواند به‌ همة‌ علاقه‌مندان‌ و دوستداران‌ علی‌(ع) توفیق‌ دهد سخنان‌ آن‌حضرت‌ را الگوی‌ رفتار خویش‌ قرار دهند تا از جامعه‌ای‌ صالح‌ برخوردارباشیم‌.

اجتماعی بودن انسان

انسان‌ بعد از تولّد در محیط‌های‌ مختلف‌ قرار می‌گیرد. هر محیطی‌به‌ گونه‌ای‌ در رشد و شکوفایی‌ استعدادهای‌ انسان‌ مؤثر است‌. اجتماع‌ یکی‌ ازاین‌ محیط‌ها به‌ شمار می‌آید.اجتماعی‌ بودن‌ انسان‌ ریشه‌ در زمانی‌ بسیار دور از حیات‌ او دارد. تا آن‌ جاکه‌ تاریخ‌ نشان‌ می‌دهد انسان‌ همواره‌ به‌ صورت‌ اجتماعی‌ می‌زیسته‌ است‌.بنابراین‌، می‌توان‌ گفت‌ جز افراد استثنایی‌ که‌ در هر زمان‌ نمونه‌های‌ اندکی‌ ازآن‌ها به‌ چشم‌ می‌خورد، در هیچ‌ دورانی‌ بشر به‌ صورت‌ انفرادی‌ زندگی‌ نکرده‌است‌.پس‌ می‌توان‌ گفت‌ انسان‌ موجودی‌ است‌ اجتماعی‌؛ موجودی‌ که‌ دوستی‌ وانس‌ با دیگران‌ از ضرورت‌های‌ سازمان‌ وجودی‌ او به‌ شمار می‌آید. بنابراین‌،در محیط‌ جامعه‌ برای‌ خود دوستانی‌ بر می‌گزیند تا در غم‌ و شادی‌ و رفع‌مشکلات‌ روحی‌ و مادی‌ یاری‌اش‌ کنند.

حضرت‌ علی‌(ع) می‌فرماید:غریب‌ کسی‌ است‌ که‌ او را دوست‌ نباشد.

احساس‌ نیاز به‌ معاشرت‌ صمیمانه‌ و همدلی‌ و همراهی‌ با دیگران‌، علاوه‌ براین‌ که‌ یکی‌ از جلوه‌های‌ زندگی‌ اجتماعی‌ به‌ شمار می‌رود، ندایی‌ برخاسته‌ ازاعماق‌ وجود انسان‌ است‌. هیچ‌ انسانی‌ با قطع‌ پیوندهای‌ دوستانه‌ و گوشه‌گیری‌احساس‌ آرامش‌ نمی‌کند. انزواطلبی‌ نوعی‌ بیماری‌ است‌ که‌ اسلام‌ پیروانش‌ رااز آن‌ باز داشته‌ است‌.شاید فقط‌ یک‌ مورد برای‌ ترجیح‌ عزلت‌ و کناره‌گیری‌ بر معاشرت‌ با مردم‌وجود داشته‌ باشد و آن‌ در صورتی‌ است‌ که‌ فرد، بسیار سست‌ اراده‌، تأثیرپذیرو همنشینانش‌ بسیار فاسد باشند. به‌ نظر می‌رسد، روایات‌ ستایندة‌ عزلت‌ وکناره‌گیری‌ از مردم‌ دربارة‌ این‌ گروه‌ و موقعیت‌ ویژه‌ صادر شده‌ است‌؛ یعنی‌هر گاه‌ معاشرت‌ سبب‌ شود انسان‌ از یاد خدا باز بماند یا دچار معصیت‌ شود، به‌یقین‌ باید از آن‌ دست‌ کشید و تنهایی‌ را برگزید. علی‌(ع) می‌فرماید:

به‌ تنهایی‌ مأنوس‌تر باش‌ تا به‌ همدمان‌ بد.
از همنشین‌ و رفیق‌ بد دوری‌ کنید؛ زیرا او رفیق‌ خود را فاسد و هلاک‌ می‌کند.



اهمیّت‌ انتخاب‌ دوست‌ و نقش‌ آن‌ در سرنوشت‌ انسان‌

یکی‌ از اساسی‌ترین‌ مسائل‌ در سرنوشت‌ انسان‌ انتخاب‌ دوست‌ است‌. این‌مهّم‌، از مشکل‌ترین‌ اموری‌ است‌ که‌ انسان‌ در طول‌ حیات‌ خود با آن‌ سر و کاردارد. چه‌ بسا دوستانی‌ که‌ انسان‌ را به‌ اوج‌ عزّت‌ و خوشبختی‌ می‌رسانند و چه‌بسیارند دوستانی‌ که‌ فرد را از اوج‌ عزّت‌ به‌ ورطة‌ بیچارگی‌ و بدبختی‌می‌کشانند. اهمیّت‌ انتخاب‌ دوست‌ و نقش‌ آن‌ بر کسی‌ پوشیده‌ نیست‌. دراهمیّت‌ این‌ موضوع‌ همین‌ نکته‌ کافی‌ است‌ که‌ در روز قیامت‌ عده‌ای‌ به‌ شدت‌اندوهگین‌ و ناراحتند و از این‌ که‌ در دنیا افراد منحرف‌ را به‌ دوستی‌برگزیده‌اند، بی‌شک‌ عوامل‌ مختلفی‌ که‌ دوست‌ از اهم‌ّ آن‌ها به‌ شمار می‌آید، درشکل‌گیری‌ شخصیت‌ انسان‌ مؤثر است‌؛ زیرا آدمی‌ ناخود آگاه‌ تأثیر می‌پذیردو بخش‌ مهمی‌ از افکار و صفات‌ اخلاقی‌اش‌ را از دوستانش‌ می‌گیرد.انتخاب‌ دوست‌ در هر مرحله‌ از زندگی‌ مهم‌ است‌ و در دوران‌ جوانی‌ ونوجوانی‌ بسیار مهم‌تر. مسائل‌ و دشواری‌های‌ ناشی‌ از بلوغ‌ و جوانی‌ از کمیت‌و کیفیتی‌ برخوردار است‌ که‌ بسیاری‌ از روان‌شناسان‌ معتقدند خوشبختی‌ یا بدبختی‌ انسان‌ تا اندازة‌ بسیار زیادی‌ در این‌ دوران‌ رقم‌ زده‌ می‌شود. چه‌بسیارند جوانانی‌ که‌ در خانوادة‌ مذهبی‌ به‌ دنیا آمده‌اند، امّا به‌ علّت‌ عدم‌ توجّه‌در انتخاب‌ دوست‌ به‌ انحراف‌ کشیده‌ شده‌ و حیثیت‌ خانوادگی‌ خود را لکّه‌دارساخته‌اند. مصداق‌ بارز این‌ امر پسر حضرت‌ نوح‌(ع) است‌ که‌ به‌ علّت‌ معاشرت‌با دوستان‌ بد در گرداب‌ گمراهی‌ غلتید. حضرت علی‌(ع) می‌فرماید:

از پیشینیان‌ خود پند گیرید، پیش‌ از آن‌ که‌ پسینیان‌ از شما عبرت‌گیرند.

دوست‌ در دین‌ و اعتقادات‌، رفتار و کردار و زندگی‌ انسان‌ اثر می‌گذارد واساساً معیار و میزان‌ قضاوت‌ دیگران‌ دربارة‌ انسان‌ است‌. اهمیّت‌ دوست‌ و نقش‌ آن‌ در زندگی‌ انسان‌، انکارناپذیر است‌؛ به‌ گونه‌ای‌که‌ می‌توان‌ گفت‌ خویشاوندان‌ نیز برای‌ استحکام‌ روابط‌ خویش‌ به‌ دوستی‌ بایکدیگر نیازمندند. بنابراین‌ باید قبل‌ از گزینش‌ دوست‌، افراد را بیازماییم‌؛ زیرا کسی‌ که‌ ناسنجیده‌ و بدون‌ آزمایش‌ با دیگران‌ پیمان‌ دوستی‌ می‌بندد،ناچار باید به‌ رفاقت‌ اشرار و فاسدان‌ تن‌ در دهد.



رازهای‌ پیدایش‌ و بقای‌ دوست

از نظر علی‌(ع) ناتوان‌ترین‌ مردم‌ کسی‌ است‌ که‌ نتواند دوستی‌ بیابد و از اوناتوان‌تر کسی‌ است‌ که‌ دوستانش‌ را از دست‌ بدهد. بررسی‌ علل‌ پیدایش‌ وبقای‌ دوستی‌ از مهم‌ترین‌ مسائلی‌ است‌ که‌ انسان‌ باید به‌ آن‌ توجّه‌ کند. این‌عوامل‌ بسیار متعدد است‌. در نگاه‌ امام‌ علی‌(ع) بخشی‌ از عوامل‌ پیدایش‌ وبقای‌ دوستی‌ عبارت‌ است‌ از:

الف‌. خوش‌رفتاری‌

خوش‌رفتاری‌ و مردم‌داری‌ در تأمین‌ خوشبختی‌ و سعادتمندی‌ انسان‌اعجاز می‌کند. باید با مردم‌ چنان‌ زندگی‌ کرد که‌ پس‌ از مرگ‌ بر انسان‌ بگریند ودر زمان‌ حیات‌ از معاشرت‌ با وی‌ لذّت‌ ببرند. حضرت علی‌(ع) می‌فرماید:

با مردم‌ آن‌ گونه‌ معاشرت‌ کنید که‌ اگر مُردید، بر شما اشک‌ ریزند و اگرزنده‌ ماندید، با اشتیاق‌ سوی‌ شما آیند.

قرآن‌ کریم‌ رمز موفقیت‌ پیامبر(ص) را خوش‌رفتاری‌ با مردم‌ می‌داند ومی‌فرماید: رحمت‌ خدا تو را با خلق‌ مهربان‌ گردانید و اگر تندخو بودی‌، مردم‌ ازگِرد تو متفرق‌ می‌شدند ... .

رفتار نیک‌ و خوش‌خویی‌ از مهم‌ترین‌ رازهای‌ پیدایش‌ و بقای‌ دوستی‌است‌. خوش‌رفتاری‌ مایة‌ برانگیخته‌ شدن‌ مردم‌ به‌ سوی‌ انسان‌ و پایداری‌دوستی‌ و فراوانی‌ دوستان‌ می‌شود.

ب. تواضع‌

فروتنی‌ و تواضع‌ در مقابل‌ دیگران‌، علاوه‌ بر بالا بردن‌ مقام‌ و منزلت‌انسان‌، سبب‌ دوام‌ دوستی‌ می‌شود.

حضرت‌ علی‌(ع) می‌فرماید:

سه‌ چیز موجب‌ محبّت‌ است‌: دین‌ و تواضع‌ و بخشش‌.
میوة‌ تواضع‌ محبّت‌ است‌.

در مقابل‌، تکبر و خود بزرگ‌بینی‌ به‌ نابودی‌ دوستی‌ می‌انجامد. هیچ‌ عاقلی‌با شخص‌ متکبر و خودخواه‌ دوست‌ نمی‌شود.حضرت علی‌(ع) می‌فرماید:

هیچ‌ متکبری‌ دوستی‌ ندارد. هر که‌ با برادران‌ بزرگی‌ فروشد، هیچ‌ انسانی‌ با او صمیمی‌ نخواهدشد.دانشمندان‌ بزرگ‌ اسلام‌ تصریح‌ می‌کنند که‌ غرور و نخوت‌ از آفات‌ بزرگ‌دوستی‌ است‌. کسی‌ که‌ سری‌ پرغرور و رفتاری‌ نخوت‌آمیز دارد، دوستان‌خویش‌ را از گِرد خویش‌ می‌پراکند؛ زیرا مردم‌ نمی‌توانند خودپسندی‌ ونخوت‌ دیگران‌ را تحمل‌ کنند.

ج. احسان‌

چنان‌ که‌ محبوبیّت‌ در پیشگاه‌ خدا از نعمت‌های‌ بزرگ‌ الاهی‌ و آرزوی‌ هربندة‌ صالح‌ و با ایمانی‌ است‌، محبوبیّت‌ نزد مردم‌ نیز از نعمت‌های‌ بزرگ‌ وآرزوی‌ افراد با ایمان‌ است‌. در زیارت‌ امین‌الله که‌ از معتبرترین‌ زیارات‌ است‌،چنین‌ می‌خوانیم‌:

اَللّهُم‌َّ فَاجْعَل‌ْ نَفْسی‌ مطمئنَّة‌ً بِقَدَرِک‌َ، راضِیة‌ً بِقَضئِک‌َ، مُولَعَة‌ً بِذِکْرِک‌َ وَدُعئِک‌َ، مُحبّة‌ً لصفوة‌ِ اولیائِک‌َ، مَحْبُوبَة‌ً فی‌ اَرضِک‌َ وَ سَمائِک‌َ ...

خدایا، نفسم‌ را به‌ مقدرات‌ خود مطمئن‌ ساز و به‌ قضای‌ خود راضی‌ وبه‌ یاد و دعایت‌ شائق‌ و نسبت‌ به‌ سران‌ اولیائت‌ دوستدار کن‌ و در زمین‌و آسمان‌ محبوبم‌ گردان‌.

یکی‌ از مهم‌ترین‌ راه‌های‌ جلب‌ دوستی‌ مردم‌ احسان‌ به‌ آن‌ها است‌.احسان‌ کانون‌ محبّت‌ است‌. انسان‌ بندة‌ احسان‌ است‌. به‌ وسیلة‌ احسان‌ دل‌ها را مالک‌ شوی‌. هر کس‌ به‌ مردم‌ احسان‌ کرد، محبّت‌ آن‌ها را برای‌ خویش‌ مستدام‌ داشت‌.

د. انصاف‌

یکی‌ از مهم‌ترین‌ رازهای‌ پیدایش‌ و بقای‌ دوستی‌ رفتار منصفانه‌ با دیگران‌است‌. انصاف‌ یعنی‌ آنچه‌ برای‌ خود می‌پسندی‌ برای‌ دیگری‌ بپسندی‌ و آنچه‌برای‌ خود نمی‌پسندی‌ برای‌ دیگری‌ نپسندی‌.

س. صلة‌ رحم‌

صلة‌ رحم‌ یکی‌ از دستورهای‌ اخلاقی‌ اسلام‌ است‌ که‌ در دنیا و آخرت‌ آثارو ثواب‌های‌ بسیار دارد.

امام‌ علی‌(ع) می‌فرماید:صلة‌ رحم‌ سبب‌ دوستی‌ است‌.

خویشاوندان‌ ارتباط‌ خونی‌ با هم‌ دارند، شاخ‌ و برگ‌های‌ یک‌ درخت‌ وگل‌های‌ یک‌ بوستانند. پس‌ ارتباطشان‌ طبیعی‌ است‌ و قطع‌ رابطه‌ شان‌ عارضه‌ای‌ثانوی‌. قطع‌ ارتباط‌ خویشاوندان‌ نوعی‌ بیماری‌ اجتماعی‌ و «آفت‌ خانوادگی‌»به‌ شمار می‌آید. اگر بی‌دلیل‌ باشد، زشت‌ و ناروا است‌ و چنان‌چه‌ دلیل‌ داشته‌باشد، قابل‌ رفع‌.هنگامی‌ که‌ مردم‌ می‌بینند شخصی‌ با اقوام‌ خود رفت‌ و آمد نمی‌کند، ازدوستی‌ با وی‌ سر باز می‌زنند؛ زیرا وقتی‌ کسی‌ با خویشاوندانش‌ قطع‌ رابطه‌کرده‌، وظیفة‌ خود را در برابر آن‌ها انجام‌ نمی‌دهد، به‌ راحتی‌ با دیگران‌ نیزقطع‌ رابطه‌ می‌کند.

ش. میانه‌ روی‌

یکی‌ از ویژگی‌های‌ بسیار مهم‌ دوستان‌ شایسته‌، میانه‌روی‌ آن‌ها است‌.اعتدال‌ به‌ پایداری‌ دوستی‌ می‌انجامد و پیامدهای‌ زیانبار آن‌ را از میان‌ می‌برد. حضرت علی‌(ع) می‌فرماید:

دوست‌ خود را در حدّ اعتدال‌ دوست‌ بدار، چه‌ این‌ که‌ ممکن‌ است‌روزی‌ دشمنت‌ شود و نیز دشمنت‌ را در همین‌ حدّ دشمن‌ بدار؛ زیراممکن‌ است‌ روزی‌ دوستت‌ شود.

یکی‌ از موارد خروج‌ از میانه‌روی‌، گفتن‌ اسرار زندگی‌ به‌ دوستان‌ است‌.انسان‌ نباید تمام‌ اسرار زندگیش‌ را با دوستش‌ در میان‌ نهد. البته‌ این‌ سخن‌ به‌معنای‌ عدم‌ صمیمیت‌ نیست‌. باید با دوستان‌ صمیمی‌ بود؛ ولی‌ از گفتن‌ اسرار به‌آن‌ها پرهیز کرد.بنابراین‌، انسان‌ خردمند با دوستان‌ مهربان‌ است‌ و حقوق و آداب‌ دوستی‌را رعایت‌ می‌کند؛ ولی‌ هرگز از مرز اعتدال‌ پای‌ فراتر نمی‌نهد.

صفات‌ دوستان‌ شایسته‌

همة‌ مردم‌ شایستة‌ دوستی‌ نیستند. انسان‌ باید دوستانش‌ را برگزیند. برای‌گزینش‌ دوستان‌ شایسته‌، باید نخست‌ صفات‌ آن‌ها را شناخت‌. در نگاه‌ امام‌علی‌(ع) ویژگی‌های‌ دوست‌ خوب‌ چنین‌ است‌:

1. خردمندی‌

علی‌(ع) خرد و آثار مثبت‌ آن‌ را بسیار ستوده‌ است‌. برای‌ مثال‌می‌فرماید:

هیچ‌ ثروتی‌ چون‌ خرد و هیچ‌ فقری‌ چون‌ نادانی‌ نیست‌.
ارزش‌ انسان‌ به‌ عقلش‌ است‌.
برای‌ انسان‌ دو فضیلت‌ وجود دارد: عقل‌ و منطق‌ (گفتار). به‌ وسیلة‌عقل‌ استفاده‌ می‌کند و به‌ وسیلة‌ گفتار استفاده‌ می‌دهد.

بر این‌ اساس‌، دستور می‌دهد با افراد عاقل‌ دوستی‌ کنیم‌:

هر کس‌ با خردمندان‌ مصاحبت‌ کند، بزرگ‌ می‌شود.
دوستی‌ با عاقل‌ امنیت‌آور است‌.

2. یکرنگی‌ و صمیمیت‌

یکی‌ دیگر از صفات‌ دوستان‌ شایسته‌ یکرنگی‌ است‌. افراد رنگارنگ‌ وبوقلمون‌صفت‌ شایستة‌ دوستی‌ نیستند. دوستی‌ یکرنگ‌ است‌ که‌ هنگام‌گرفتاری‌ انسان‌ را فراموش‌ نمی‌کند و در غیبت‌ نیز مدافع‌ وی‌ باشد.

از نظرعلی‌(ع) دوستی‌ در راه‌ خدا به‌ یکرنگی‌ می‌انجامد. در دیوان‌ منسوب‌ به‌ آن‌حضرت‌ آمده‌ است‌:هر دوستی‌ برای‌ خدا به‌ یکرنگی‌ می‌انجامد؛ حال‌ آن‌ که‌ هیچ‌ برادری‌ای‌بر بنیاد فسق‌ به‌ یکرنگی‌ نمی‌انجامد.البته‌ ـ چنان‌ که‌ گذشت‌ ـ صمیمیت‌ و یکرنگی‌ به‌ معنای‌ گفتن‌ تمام‌ اسرار به‌دوست‌ نیست‌. باید در این‌ مسأله‌ راه‌ میانه‌ پیمود. نه‌ همة‌ اسرار را به‌ او گفت‌ و نه‌همة‌ اطلاعات‌ مرتبط‌ با گذشته‌ را از وی‌ پنهان‌ داشت‌.

3. دانشمندی‌

ینبعی‌ للعاقل‌ آن‌ یکثر من‌ صحبة‌ العلماء و الابرار و یجتنب‌ مقارنة‌ الاشرار والفجار.
عاقل‌ سزاوار آن‌ است‌ که‌ با عالمان‌ و نیکان‌، بسیار مصاحبت‌ کند و ازهمنشینی‌ با بدان‌ و تبهکاران‌ بپرهیزد.

4. نیک‌ خواهی‌

لاخیر فی‌ قوم‌ لیسوا بناصحین‌ و لا یحبون‌ الناصحین‌.
در مردمی‌ که‌ نه‌ خود نیک‌خواهانند و نه‌ نیک‌خواهان‌ را دوست‌ دارند،خیری‌ نیست‌.

5. راهنمایی‌ به‌ سوی‌ خیر

خیر الاصحاب‌ من‌ یسددک‌ علی‌ الخیر.
بهترین‌ یاران‌، کسی‌ است‌ که‌ تو را به‌ سوی‌ خیر راهنمایی‌ می‌کند.

ب‌. صفات‌ دوستان‌ ناشایسته‌

حضرت‌ علی‌(ع) افزون‌ بر ویژگی‌های‌ دوستان‌ شایسته‌ ویژگی‌های‌ ناپسنددوستان‌ ناشایست‌ را نیز بر شمرده‌ است‌ تا پیروانش‌ از دوستی‌ با زشتکاران‌ ونااهلان‌ بپرهیزند. در نگاه‌ آن‌ بزرگوار، دوستی‌ با بداندیشان‌ و بدکرداران‌جزتباهی‌ رهاوردی‌ ندارد:از دوستی‌ با یار بد بپرهیزید؛ زیرا چون‌ شمشیر برهنه‌ است‌، جلوه‌اش‌زیبا و زخمش‌ زشت‌. برادران‌ بد چون‌ درخت‌ آتش‌ هستند. پاره‌ای‌ از آن‌ پارة‌ دیگرش‌ رامی‌سوزاند

1. شرارت‌

باید از دوستی‌ با افراد شرور پرهیز کرد؛ زیرا نفس‌ انسان‌ خوپذیر است‌ ونشست‌ و برخاست‌ با افراد شرور، در وی‌ تأثیر می‌گذارد. این‌ مثل‌ فارسی‌ «هر که‌ با بدان‌ نشیند، اگر چه‌ طبیعت‌ ایشان‌ در او اثر نکند،به‌ طریقت‌ ایشان‌ متهم‌ گردد»

2. فسق‌

فاسق‌ کسی‌ است‌ که‌ به‌ ارتکاب‌ اعمال‌ زشت‌ و نکوهیده‌ خو گرفته‌، ظلم‌،ستیزه‌جویی‌ و تجاوز به‌ حقوق دیگران‌ بخشی‌ از سرشت‌ او شده‌ است‌.فاسق‌ از معصیت‌ کردن‌ خشنود می‌شود و ارزش‌های‌ دینی‌ و اجتماعی‌ رازیر پا می‌نهد.

علی‌(ع) می‌فرماید:دوستی‌ با فاسقان‌ از بزرگ‌ترین‌ حماقت‌ها است‌. برترین‌ اعمال‌ ... دشمنی‌ با فاسقان‌ است‌. از مصاحبت‌ با فاسقان‌، بدکاران‌ و آنان‌ که‌ آشکارا مرتکب‌ معصیت‌می‌شوند، بپرهیز.

3. دروغ‌

دروغ‌ یکی‌ از مفاسد اخلاقی‌ است‌ که‌ فرد و جامعه‌ را به‌ تباهی‌ می‌کشاند.اسلام‌ این‌ صفت‌ ناپسند را به‌ شدت‌ محکوم‌ کرده‌، از آثار بی‌دینی‌ و نفاِشمرده‌ است‌.

حضرت‌ علی‌(ع) می‌فرماید:

ثمرة‌ الکذب‌ المهانة‌ فی‌ الدنیا و العذاب‌ فی‌ الاخرة‌.
نتیجة‌ دروغ‌، خواری‌ در دنیا و عذاب‌ در آخرت‌ است‌.

بر این‌ اساس‌ است‌ که‌ علی‌(ع) انسان‌ را از دوستی‌ با دروغگویان‌باز می‌دارد و می‌فرماید: از مصاحبت‌ دروغگو بپرهیز. اگر هم‌ بدان‌ ناگزیر شدی‌، او را تصدیق‌مکن‌ و به‌ او مگو تکذیبش‌ می‌کنی‌ که‌ در این‌ صورت‌، از دوستی‌ تودست‌ می‌کشد؛ امّا از طبیعتش‌ دست‌ نمی‌کشد.

4. طمع‌

طمع‌ به‌ معنای‌ چشم‌ داشتن‌ به‌ مال‌ و ثروت‌ دیگران‌ است‌... طمعکار با هدف‌ دستیابی‌ به‌ موقعیت‌ یا نعمت‌ با انسان‌ دوست‌ می‌شود وپس‌ از رسیدن‌ به‌ هدف‌، نومیدی‌ از آن‌ یا دل‌ بستن‌ به‌ موقعیت‌ یا نعمتی‌گرانبهاتر دوستی‌ را از یاد می‌برد.

5. حماقت‌

احمق‌ کسی‌ است‌ که‌ به‌ سبب‌ نداشتن‌ درک‌ صحیح‌ نمی‌تواند تصمیمات‌ارزشمند بگیرد، موقعیت‌ شناس‌ و راز دار نیست‌ و به‌ خاطر نداشتن‌ شعور کافی‌گاه‌ تمام‌ زندگی‌ خود را به‌ تباهی‌ می‌کشاند. دوستی‌ احمقان‌ چون‌ سراب‌ ناپدید می‌شود و چون‌ مه‌ می‌پراکند.
از دوستی‌ با احمق‌ بپرهیز؛ زیرا آن‌ جا که‌ می‌پندارد به‌ تو سودمی‌رساند زیان‌ می‌رساند و در حالی‌ که‌ می‌پندارد شادت‌ کرده‌ است‌،غمگینت‌ می‌کند.

6. دنیاطلبی‌

از نظر قرآن‌، دنیایی‌ که‌ سبب‌ فراموشی‌ آخرت‌ شود و به‌ جای‌ آخرت‌کمال‌ مطلوب‌ و هدف‌ غایی‌ انسان‌ قرار گیرد مذموم‌ و ناپسند است‌ نه‌ خوددنیا. بنابراین‌ مراد از دنیاطلبی‌ دل‌ بستن‌ به‌ دنیا و سرگرمی‌های‌ آن‌ و فراموش‌کردن‌ آخرت‌ و ارزش‌های‌ الاهی‌ است‌.دوستی‌ با دنیاطلبان‌ دوام‌ ندارد؛ زیرا اینان‌ تا زمان‌ بر آوردن‌ نیاز خودخواستار بقای‌ دوستی‌ اند و در روز تنگدستی‌ یاران‌ را از یاد می‌برند. افرادی‌که‌ تمام‌ همّت‌ خود را صرف‌ به‌ دست‌ آوردن‌ دنیا می‌کنند، شایستة‌ دوستی‌نیستند؛ چون‌ با هدف‌ رسیدن‌ به‌ موقعیت‌ و نعمت‌های‌ مادی‌ دوست‌ می‌شوند وبرای‌ دستیابی‌ به‌ موقعیت‌ و نعمت‌ برتر همه‌ چیز حتی‌ دوستان‌ را فدا می‌کنند.

علی‌(ع) می‌فرماید:

لاتُصْحَبَن‌َّ أبناءَ الدُّنْیا؛ فَانَّک‌َ اِن‌ْ أَقْلَلْت‌َ اِستثقلوک‌َ، و اِن‌ اکثرت‌َ حَسَدوک‌َ.
با فرزندان‌ دنیا مصاحبت‌ مکن‌؛ زیرا چون‌ نادار شوی‌، سنگینت‌شمارند و چون‌ دارا شوی‌، بر تو حسد برند.

7. باده‌ گساری‌

لاتَوادّوا مَن‌ْ یَسْتَحِل‌ُّ المُسکِرَ.
با آن‌ که‌ مایعات‌ مست‌کننده‌ را حلال‌ می‌شمارد، دوستی‌ مکنید.

8. پیمان‌شکنی‌

لا یَعْتَمِد عَلی‌ مَوَدَّة‌ِ مَن‌ْ لایوفی‌ بعهدِه‌ِ.
به‌ دوستی‌ آن‌ که‌ به‌ عهد خود وفا نمی‌کند، اعتماد مکن‌.

9. بی‌رغبتی‌ به‌ دوستی‌

لا تَرغَب‌ْ عَلی‌ فیمَن‌ْ زَهَدَ فیک‌َ.
به‌ دوستی‌ آن‌ که‌ به‌ تو رغبتی‌ ندارد، رغبت‌ مکن‌.

10. بخل‌

ایّاک‌َ وَ مُصادَقَة‌َ الْبخیل‌.
از دوستی‌ با بخیل‌ پرهیز کن‌.

مَن‌ْ لَم‌ْ تَکُن‌ْ مَوَدَّتَه‌ُ فِی‌ اللهِ فَاحذَره‌ُ؛ فَاِن‌َّ مَوَدَّتَه‌ُ لَئیمَة‌ٌ وَ صُحْبَتَه‌ُ مَشُوءُمَة‌ٌ.
هر که‌ دوستی‌اش‌ خدایی‌ نباشد، از او پرهیز کن‌ که‌ دوستی‌اش‌ پلیداست‌ و مصاحبت‌ با او شوم‌.

11 . حسادت‌

«حسد» حالتی‌ نفسانی‌ است‌ که‌ انسان‌ سلب‌ کمال‌ و نعمت‌ متوهم‌ را از غیرآرزو کند قید «متوهم‌» نشان‌ می‌دهد که‌ لازم‌ نیست‌ آنچه‌ حسود میل‌ زوال‌ آن‌را دارد کمال‌ و نعمت‌ واقعی‌ باشد، ممکن‌ است‌ چیزی‌ کمال‌ و نعمت‌ واقعی‌به‌شمار نیاید ولی‌ حسود آن‌ را کمال‌ پندارد و خواستار زوالش‌ باشد.حسد سبب‌ می‌شود انسان‌ در زندگی‌ اجتماعی‌ احساس‌ تنهایی‌ کند و کسی‌با او دوست‌ نشود.

مولای متقیان می‌فرماید:حسود دوستی‌ برایش‌ نیست‌.

شهید دستغیب‌ دربارة‌ این‌ سخن‌ حضرت‌ می‌نویسد:

حسود دوستی‌ برایش‌ نیست‌. یعنی‌ نه‌ خودش‌ دوست‌ کسی‌ می‌شود؛زیرا کسی‌ که‌ نعمت‌ را در دیگری‌ نمی‌تواند ببیند و زوال‌ آن‌ را آرزودارد، دشمن‌ آن‌ شخص‌ است‌؛ و دیگری‌ هم‌ دوست‌ او نخواهد شد؛زیرا حسود با نیش‌ زبان‌ و کارهای‌ ناروایش‌ محسود را آزرده‌ خواهدکرد تا جایی‌ که‌ همسر و فرزندش‌ هم‌ دوست‌ او نخواهند شد.

حقوق دوستی‌

بعد از این‌ که‌ رابطة‌ دوستی‌ بین‌ دو یا چند نفر پایه‌ریزی‌ شد، هر یک‌ بردیگری‌ حقوقی‌ دارد که‌ رعایت‌ آن‌ها الزامی‌ است‌

أ. مواسات‌

مواسات‌ یعنی‌ یاری‌ کردن‌ برادران‌ دینی‌ با پرداخت‌ کمک‌های‌ مالی‌.براساس‌ روایات‌، مواسات‌ سبب‌ بهتر شدن‌ زندگی‌ طبقات‌ محروم‌، فراوانی‌روزی‌، ایجاد محبّت‌ و همبستگی‌ دوستان‌ می‌شود

ب‌. هدیه‌ دادن‌

هدیه‌ دادن‌ یکی‌ از عوامل‌ ایجاد و استمرار دوستی‌ است‌. هدیه‌ به‌ دوست‌می‌تواند مادی‌ یا معنوی‌ باشد. هدیة‌ مادی‌ این‌ است‌ که‌ در مناسبت‌هایی‌ مانندکسب‌ موفقیت‌های‌ علمی‌، شغلی‌ و عبادی‌ هدیه‌ای‌ به‌ رسم‌ یادبود و نیز تشویق‌به‌ وی‌ اهدا شود.هدیة‌ معنوی‌ که‌ از هدیة‌ مادی‌ ارزشمندتر می‌باشد، نمایاندن‌ عیب‌های‌ظاهری‌ و باطنی‌ دوست‌ به‌ او است‌.

ج‌. وفاداری‌

معنای‌ وفا این‌ است‌ که‌ انسان‌ در دوستی‌ ثابت‌ قدم‌ باشد؛ پیمان‌ دوستی‌ را تاآخر عمر نشکند و حتی‌ پس‌ از مرگ‌ دوست‌ به‌ رفاقتش‌ با فرزندان‌ و دوستان‌وی‌ ادامه‌ دهد؛ زیرا هدف‌ اصلی‌ از دوستی‌ جلب‌ نفع‌ اخروی‌ می‌باشد و اگرقطع‌ شود، در حقیقت‌ یکی‌ از اعمال‌ اخروی‌ انسان‌ از بین‌ رفته‌ است‌.

د. گذشت‌

اشتباه‌ و لغزش‌ دوست‌ در امور دینی‌ و دنیوی‌ باید با برخورد صحیح‌ موردعفو و بخشش‌ قرار گیرد. لغزش‌های‌ دوستان‌ در دو گستره‌ قابل‌ بررسی‌ است‌:

1. انحراف‌ و لغزش‌ دینی‌

اگر دوست‌ انسان‌ گرفتار لغزش‌ دینی‌ شد، باید با ملاطفت‌ و مهربانی‌ او رانصیحت‌ کرد تا به‌ اشتباهش‌ پی‌ برد.انسان‌ باید با افراد فاسق‌ فاخر دوست‌ نشود؛ امّا وقتی‌ با کسی‌ بر اساس‌معیارهای‌ اسلامی‌ دوست‌ شد و سپس‌ از او گناه‌ مشاهده‌ کرد، نباید رشتة‌رفاقت‌ را قطع‌ کند. در این‌ موقعیت‌، باید با ارشاد و نصیحت‌ اسباب‌ دوری‌ اواز انحراف‌ را فراهم‌ آورد.

2. لغزش‌ دنیوی‌

همة‌ علمای‌ اخلاق‌ معتقدند، اگر شخصی‌ دربارة‌ دوستش‌ گرفتار اشتباه‌شد، باید مورد عفو قرار گیرد. علی‌(ع) می‌فرماید:بر تو باد مردم‌داری‌، گرامی‌ داشتن‌ عالمان‌ و گذشت‌ کردن‌ ازلغزش‌های‌ برادران‌ که‌ سرور اوّلین‌ و آخرین‌ تو را با این‌ سخن‌ ادب‌آموخته‌ است‌، از آن‌ که‌ به‌ تو ستم‌ می‌کند، بگذر و با آن‌ که‌ از تومی‌گسلد، بپیوند و به‌ آن‌ که‌ تو را از عطای‌ خود محروم‌ می‌کند، ببخش‌.لغزش‌ دوستت‌ را برای‌ هنگام‌ یورش‌ دشمنت‌ تحمّل‌ کن‌.

و. به‌ زحمت‌ نینداختن‌ دوست‌

انسان‌ نباید دوستش‌ را به‌ انجام‌ کارهای‌ دشوار و طاقت‌فرسا وادارد یاتوقعات‌ پرمشقت‌ از او داشته‌ باشد. باید در دوستی‌ها خدا را اراده‌ کرد، تنهادر پی‌ بهره‌برداری‌ معنوی‌ بود، از دعای‌ دوستان‌ تبرک‌ و خیر جست‌، آنان‌ راپشتوانة‌ دین‌ خود به‌ شمار آورد و در ادای‌ حقوق و تحمل‌ زحماتشان‌ تقرب‌ به‌خداوند را جست‌وجو کرد. بزرگواری‌ و کم‌توقعی‌، خصلت‌ آزادمردان‌ و ایجادزحمت‌ و مشقت‌ برای‌ دیگران‌ از صفات‌ انسان‌های‌ حقیر و کم‌ظرفیت‌ است‌.توقعات‌ بیش‌ از حدّ و تکلّف‌آمیز سبب‌ کاهش‌ درجة‌ دوستی‌ و گسیختن‌تدریجی‌ رشته‌های‌ مودّت‌ می‌شود به‌ هر حال‌ کم‌توقعی‌ و نیز به‌ زحمت‌ نینداختن‌ دوستان‌ یکی‌ از حقوقدوستی‌ است‌ که‌ باید همیشه‌، به‌ ویژه‌ در آمد و شدها و دید و بازدیدها، بدان‌توجّه‌ کرد. دوستان‌ باید در آمد و شدها خودمانی‌ و بی‌تعارف‌ باشند، به‌ آنچه‌هست‌ قناعت‌ کنند.

در پایان‌ این‌ قسمت‌، توجّه‌ به‌ گفتاری‌ گرانبها از علی‌(ع) سودمند می‌نماید:در مصاحبت‌ با آن‌ که‌ در او شش‌ خصلت‌ جمع‌ است‌، خیری‌ نیست‌:اگر با تو سخن‌ بگوید، دروغ‌ گوید؛ و اگر با او سخن‌ بگویی‌، سخنت‌ رادروغ‌ شمارد؛ و اگر او را امانتدار خود سازی‌، به‌ تو خیانت‌ کند؛ وچون‌ تو را امانتدار خود سازد، به‌ خیانت‌ متهمت‌ کند؛ و اگر به‌ اوبخشش‌ کنی‌، ناسپاسی‌ کند؛ و چون‌ به‌ تو بخشش‌ کند، بر تو منت گذارند .

با همه لحن خوش آوایی ام
در به در کوچه تنهایی ام

ای دو سه تا کوچه زما دورتر
نغمه تو از همه پرشورتر

کاش این فاصله را کم کنی
محنت این قافله را کم کنی

کاش که همسایه ما می شدی
مایه آسایه ما می شدی

هر که به دیدار تو نائل شود
یک شبه حلال مسائل شود

دوش مرا حال خوشی دست داد
سینه مرا عطشی دست داد

نام تو بردم لبم آتش گرفت
شعله به دامان سیاوش گرفت

نام تو آرامه جان من است
نامه تو خط عوان من است

ای نگه ات خواستگاه آفتاب
بر من ظلمت زده یک شب بتاب

پرده برانداز زچشم ترم
تا بتوانم به رخت بنگرم

ای نفست یار و مددکار ما
کی و کجا وعده دیدار ما

آرزوی توفیق ، سربلندی و سعادتمندی تمامی دوستان عزیز و گرامی را دارم ....در پناه حق باشید هر کجا باشید خدا با شماست.....

هیچ نظری موجود نیست: