هزاران سال قدمت تاریخی نشتیفان و تمدن کهن آن

هزاران سال قدمت تاریخی نشتیفان و تمدن کهن آن

۱۳۸۸ تیر ۳۰, سه‌شنبه

«برخورد دوگانه» مسوولان ایران

رجب طیب اردوغان، نخست‌وزیر تركیه جدای از آنكه كراوات می‌زند، هرگز نه ادعای رهبری جهان اسلام را داشته، نه خود را مدافع حقوق محرومان و ضعفا در دنیا اعلام كرده، نه گفته كه می‌خواهد در برابر نظام سلطه بایستد، نه اعلام كرده كه سازمان ملل، شورای امنیت و آژانس بین‌المللی هسته‌ای را به رسمیت نمی‌شناسد و نه برای خانم محجبه مصری كه در آلمان به قتل می‌رسد تشییع‌جنازه سمبلیك به راه انداخته. مع‌الذالك آنقدر در سیاست خارجی‌اش عزت دارد كه برای بیش از یكصد مسلمانی كه در چین به دست نیروهای چینی‌ كشته شدند و صدها نفر دیگر، كه در ناآرامی‌های اخیر آن كشور بازداشت شده‌اند، به رهبر چین اعتراض كرد و برخورد با مسلمانان در آن كشور را نسل‌كشی خواند. او آنطور برای مسلمانان دیگر مرام داشت كه به روس‌ها نیز در قبال كشتار مسلمانان چچن اعتراض كند.

یقینا بسیاری از مسلمانان جهان از «برخورد دوگانه» مسوولان ایران در قبال پایمال شدن حقوق مسلمین در دنیا در‌شگفت‌اند. در حالی كه ما در قبال قتل‌عام 184 مسلمان چینی سكوت كامل می‌كنیم، كه انگار هیچ اتفاقی نیفتاده، همزمان با آن وقتی یك شهروند آلمانی به یك شهروند دیگر كه مسلمان هست و محجبه حمله كرده و او را به قتل می‌رساند ما تشییع‌جنازه سمبلیك راه می‌اندازیم. غرب و شرق، شمال و جنوب و صدر و ذیل بشریت را به زیر سوال برده و آن را محكوم می‌كنیم. یا در خصوص موضع‌گیری رئیس‌جمهور فرانسه در قبال مساله حجاب زنان مسلمان در آن كشور یقه چاك كرده و دستار می‌دریم، در عین حال نسل‌كشی، شكنجه سازمان‌یافته، بازداشت گسترده و از بین رفتن یك ملت مسلمان به نام چچن را اساسا نمی‌بینیم.

یكی از انتقادات جدی ما ظرف 30 سال گذشته همواره آن بوده كه غربی‌ها در مورد حمایت و طرفداری از حقوق‌بشر دروغ می‌گویند. آنان به هیچ روی صداقتی در مورد حقوق‌بشر ندارند. حقوق‌بشر در دست قدرت‌های غربی یك سلاح سیاسی بیش نیست. آنان وقتی حقوق‌بشر در ایران نقض می‌شود (كه البته این ادعای غربی‌هاست و حقوق‌بشر هیچ‌وقت در ایران نقض نشده و نخواهد شد) بلافاصله واكنش نشان داده و فریاد «وا حقوق‌بشرا» سر می‌دهند. اما زمانی كه این حقوق در كشور متحد و طرفدار آنان نقض می‌شود سكوت كرده و دم برنمی‌آورند. اگرچه كه در عالم واقعیت چنین نیست و سازمان‌های مدافع حقوق‌بشر اساسا نهادهای مستقلی در غرب هستند و ربطی به دولت‌های غربی ندارند اما حتی اگر فرض بگیریم كه چنین است و این انتقاد ما به غربی‌ها كه آنان در مورد حقوق‌بشر استانداردهای دوگانه دارند، تازه می‌رسیم به موضع‌گیری ما در قبال پایمال شدن حقوق مسلمین در دنیا. اتفاقا ما نیز در مورد دفاع از حقوق مسلمانان در دنیا دقیقا استانداردهای دوگانه داریم. مهم نیست كه آیا حقوق مسلمانان پایمال شده است یا نه، مهم آن است كه این حقوق در كدام كشور پایمال شده، به عبارت دیگر پایمال‌كننده حقوق مسلمین و آزار دهنده مسلمین چه كسی است. اگر پایمال‌كننده دوست و متحد ما باشد، یا به هر حال كشوری باشد كه ما به واسطه رعایت اصل عزت در سیاست‌خارجی‌مان به آن وابسته هستیم و خیلی نمی‌توانیم «مستقل» عمل كنیم در آن صورت اصلا، به روی خودمان نمی‌آوریم كه چه بر سر مسلمانان آن منطقه دارد می‌رود. همانطور كه به‌زعم ما غربی‌ها در زمینه نقض حقوق‌بشر در كشورهای همپیمان و متحدشان سكوت كرده و خیلی به روی خودشان نمی‌آورند. اما اگر این نقض در كشورهای دشمن و مخالف‌مان صورت گیرد، آن‌‌وقت همه سراپا خشم و غضب می‌شوند و با تمام وجود در مقام داد و فریاد برای احقاق حق مسلمین به پا می‌خیزند. آلمان كشور مخالف ماست بالاخص با توجه به انتقادات صریح و علنی خانم مركل به دولت ایران پس از انتخابات اخیر. اگر در آن كشور یك شهروند نژادپرست كه از مسلمانان و حجاب آنان متنفر است به یك خانم مسلمان حمله كند، از نظر ما مصداق كامل تجاوز به حقوق مسلمانان و حكایت از دروغ و فریب حكومت آلمان در مورد دفاع از حقوق‌بشر است. خیلی هم به اصل موضوع كاری نداریم كه عملكرد یك شهروند چه دخلی به حكومت آلمان دارد. از دید ما عمل یك شهروند آلمانی مصداق نقض حقوق‌بشر از سوی حكومت و دولتمردان آلمان است ولی كشتار 184 مسلمان چینی از سوی ماموران رسمی حكومت چین، مصداق عمل خلاف حكومت چین نیست. سوال اساسی آن است كه در اعمال این سیاست دوگانه در دفاع از مسلمانان جهان، ما به راستی هدفمان مجاب كردن كیست؟ مردم خودمان یا مسلمانان جهان؟

هیچ نظری موجود نیست: