برگرفته از سایت خبرگزاری حقوق بشر ایران - رهانا
پنجشنبه
شیرین خانجانی ، خواهر اسقف بهروز خانجانی در گفتگو با رهانا ، از صدور احکام اعدام برای مسیحیان فارسی زبان و همچنین فشارهای وارد بر جامعه مسیحیت گفت.
بابک آزادی
هفته گذشته حکم اعدام یوسف ندرخانی ، کشیش کلیسای ایران در حالی ابلاغ شد که جریانات امنیتی تا کنون نسبت به ابلاغ این حکم ممانعت به عمل آورده اند.در این راستا و در ادامه پی گیریهای خبرنگار رهانا در مورد آخرین وضعیت این کشیش محکوم به اعدام ،شیرین خانجانی خواهر اسقف بهروز خانجانی در مصاحبه ای اختصاصی با رهانا ، سامانه خبری خانه حقوق بشر ایران به سوالهای این خبرگزاری جواب داد.
لطفا از آخرین وضعیت آقایان یوسف ندرخانی و بهروز صادق خانجانی و نیز شرایط و محل نگهداریشان بفرمایید
برادرم بهروز خانجانی اکنون در زندان ارتش شیراز در بازداشت بسر میبرند و تا زمانی که زیر نظر نیروهای وزارت اطلاعات در بازداشت بسر میبردند تحت شکنجه و بد رفتاری شدید نیروهای وزارت اطلاعات بودند.
لطفا مختصری از چگونگی بازداشت آقای خانجانی شرح دهید
بعد از دستگیری مسیحیان فارس زبان در شیراز و همچنین دستگیری بعضی از مسئولین کلیسای ایران،اداره اطلاعات شیراز برای مذاکره در مورد آزادی دستگیر شدگان از بهروز دعوت کرد که به اداره اطلاعات شیراز مراجعه کند تا به ازای این کار مسیحیانی که در بند بودند آزاد شوند و بهروز با توجه به اینکه در بین بازداشت شدگان تعدادی خانم نو کیش مسیحی وجود داشت، شرط ودعوت وزارت اطلاعات را پذیرفت و به اداره اطلاعات شیراز مراجعه کرد که این ایام مقارن با اوج درگیریهای خیابانی بعد انتخابات سال ۸۸ بود که بهروز در آن زمان تازه از خارج به ایران امده و در تهران ساکن شده بود،که بعد از مراجعه به آنجا بازداشت شد.
آیا تا کنون جلسه یا دادگاهی برای رسیدگی به پرونده تشکیل شده است؟
خیر،بنا به آخرین اطلاعی که در دست داریم فعلا هیچ جلسه رسیدگی برای پرونده ایشان نشکیل نشده ،اما وکیل ایشان موفق به دریافت مجوز قرار ملاقات حضوری با وی شده اند و چند بار هم با ایشان ملاقات داشته اند.
وی چه مدتی را با توجه به عدم رسیدگی قضایی به پرونده در بازداشت موقت بسر برده است؟
ایشان حدود ۱۰ ماه است که در بازداشت موقت و حالت بلاتکلیفی بسر میبرند و در این مدت فشارهای روحی و روانی و جسمی شدیدی بر ایشان وارد شده است و اعتراض خانواده به این موضوع همچنان ادامه دارد.وی همچنین حدود دو ماه پس از دستگیری و مقارن با عید نوروز به قید وثیقه ۲۰۰ میلیونی مدتی آزاد شدند اما با سپری شدن ۲ ماه از آزادیشان قرار وثیقه ایشان لغو شد و دوباره توسط سربازان گمنام امام زمان دستگیر شدند.
در رابطه با ملاقاتها و تماسهای خانواده تان با او توضیح دهید.آیا در این مدت موفق به ملاقات یا تماسهای تلفنی شده اید؟
در طی این مدت اجازه هیچگونه تماس تلفنی با منزل و اقوام درجه یک خود نداشته و تنها همسر ایشان هر دو هفته یکبار اجازه ملاقات با ایشان دارند.
خانواده تان برای آزادی او به چه مراجع و نهادهایی مراجعه کرده اند وآیا این تلاشها نتیجه ای در بر داشته است؟
خود بهروز در دوران آزادی موقتش به مراجع دولتی و قضایی مراجعه و با ارائه دفاعیه ای که وضعیت مسیحیان فارس را شرح میداد به دفاع از خود ومسیحیان دیگر پرداخته بود البته این متن دفاعیه به استناد به مواد قانونی و مندرج در قانون اساسی و نیز قانون مدنی ایران نوشته شده بود.
آقای بهروز خانجانی دو رگه هستند و از طریق خانواده مادری ام در خارج از کشور مراتب اعتراض به دستگیری بهروز بارها و بارها به سفارت ایران در کشور مادریمان ابراز شده است اما سفارت ایران دستگیری چنین شخصی را بر مبنای توهین واقدام علیه امنیت ملی توجیه میکند.در کل، جمهوری اسلامی ایران سعی کرده که دستگیری مسیحیان فارس زبان ساکن در ایران را سیاسی و امنیتی جلوه بدهد.
از وضعیت آقای ندرخانی لطفا بگویید؟او بنا به اطلاع ،حکم اعدامشان را دریافت کرده ،گرچه این حکم پیش تر صادر شده بود اما به وی و کیلش ابلاغ نشده بود، توضیحی از وضعیت او بعد از دریافت حکم اعدام بفرمایید
بله ،ایشان حکمشان را دریافت کرده اند،حکم اعدام ایشان بر مبنای ارتداد صادر و به صورت کتبی نیز به ایشان ابلاغ شده است.
فعلا ایشان در زندان لاکان رشت بسر میبرند و وکیل ایشان در خواست فرجام داده اند و حکم ایشان برای تایید به دیوان عالی ارجاع داده شده است .ایشان نسبتا از روحیه خوبی برخوردارند که باعث تشویق و دلگرمی همه ما در بیرون هستند.
از همسر ایشان شنیدیم که حالشان خوب است و خدا را شکر که بر هدف خودشان ایستادگی دارند با اینکه حتی از ایشان خواسته بودند که به ظاهر اعتراف کند وبرای حفظ جانش تظاهر به رجوع به اسلام کند اما آقای ندرخانی قبول نکرده اند و بر عقیده خود پا بر جا هستند.و همسر ایشان در این مدت نیز ملاقاتهایی با ایشان داشته اند و باعث تقویت روحیه ایشان در داخل زندان میشوند.
وکیل ایشان چه مدتی است که حکم آقای ندرخانی را دریافت کرده و چه اقداماتی در راستای عدم اجرای حکم و تبرئه آقای ندرخانی انجام داده است؟
حدود یک هفته پیش حکم اعدام آقای ندرخانی به دست وکیل ایشان رسیده است و ایشان از همان روز اقدام به اعتراض نسبت یه این رای کرده و تقاضای فرجام کرده اند.اما در شرایط فعلی و با در نظر گرفتن اوضاع داخلی ایران،نیروهای فعال داخلی خودشان در خطر بسر میبرند و وکلا به نحوی تحت فشار و تهدید وارعاب نیروهای امنیتی بسر میبرند که هر لحظه احتمال دستگیری آنها وجود دارد و کاری بیشتر از این نمیتوان از وکلا انتظار داشت.
شما و جامعه مسیحیت چه انتظاری از جامعه جهانی در رابطه با احکام صادره اعدام در خصوص اقلیت های قومی و بخصوص حکم صادره آقای ندرخانی دارند؟
جامعه بین الملل از شنیدن چنین حکمی برآشفته شد، اما سوال من اینجاست که چطور افرادی که ادعا میکنند روحانی هستند و با عالم بالا ارتباط دارند میتوانند چنین حکمی را صادر کنند؟
آیا خودشان باعث این مسئله نیستند که جوانان و مردم از پوشش دینی آنها متنفر شده باشند؟
جهانیان به وقایع ایران به دقت مینگرند و کسی نسبت به این احکام و نقض حقوق بشر در ایران بی تفاوت نیست و نخواهد بود و همه این احکام صادره که به واسطه اوهامات و اتهامات واهی صادر شده پیامی برای همه مردم آزاده جهان دارد که آنان این پیام ها را دریافت میکنند.
آیا به نظر شما این اتهامات و احکام صادره در مورد مسیحیان دارای منشا قانونی و شرعی هست؟
به هیچ عنوان،چرا که از نظر فقه وشرع اسلامی نیز در این مورد دو دستگی و اختلاف وجود دارد مثلا طبق نظر و جواب کتبی آیت الله منتظری به سوال یکی از مسیحیان در مورد مصادیق ارتداد ایشان در جواب فرمودند:” ایمان به پیامبر یکی از چهار کتاب آسمانی که به یگانگی خداوند ایمان و اذهان دارند بلا مانع است وحکم ارتداد در مورد آنان صدق نمی کند بنابراین حکم ارتداد در مورد کسی که مسیحی میشود مطابقت نمی کند.”
علاوه بر این دلیل،ادله دیگری نیز وجود دارد که گرایش به دین مسیحیت مشمول حکم ارتداد نمیشود،برای مثال نمونه های تاریخی صدر اسلام و گرایش تعدادی از مسلمانان به دین مسیحیت در هنگام هجرت پیامبر اسلام به حبشه،که پیامبر هرگز به آنها حکم ارتداد نداد.
در ضمن آقای یوسف ندرخانی در ۱۹ سالگی مسیحی شده، یعنی سنی که سن قانونی انتخاب دینش بود و هنوز اسلام را به عنوان دین رسمی زندگیش انتخاب نکرده بود که به مسیحیت روی آورده و مسیحی شده اند،یعنی طبق بخش دیگری از قانون شرعی ایشان در سن بلوغ حق داشتند غیر از دین اسلام به هر دین و عقیده دیگری گرایش داشته باشند، پس طرح موضوع ارتداد در مورد ایشان نمیتواند درست باشدو هر طوری که بخواهیم حساب کنیم حکم ایشان کاملا غیر شرعی و غیر قانونی و غیر انسانی است.
بنده وقتی حکم اعدام آقای ندرخانی را مطالعه میکردم متوجه نکته ای شدم که با گفته های شما تناقض دارند چرا که در حکم ایشان در جایی ذکر شده که ایشان اقرار کرده است به این که، از سن بلوغ ( ۱۵ سالگی) تا ۱۹ سالگی اسلام اوردند و بعدا از اسلام خروج کرده اند،آیا شما که از نزدیکان ایشان بودید این گفته منتسب به آقای ندرخانی را با توجه به شناخت نزدیکتان از ایشان قبول دارید؟آیا واقعا ایشان دورانی از زندگی خود در بعد از بلوغ را مسلمان بوده اند و آیا بنظر شما این اقرار میتواند واقعی و مورد استناد باشد؟
خیر،این گفته به هیچ وجه صحت ندارد و ایشان هرگز مسلمان نشده اند ،اما به فرض محال اگر هم واقعیت داشته باشد طبق قانون بین الملل ،ایشان زیر سن قانونی تصمیم گیری بودند و تصمیم نهایی اشان را در سن ۱۹ سالگی گرفته اند و این دلیل موجهی برای صدور حکم ارتداد و اعدام نمیتواند باشد.
تاریخ صدور حکم ۲۱ شهریور ماه بوده و تاریخ ابلاغ حکم به وکلای آقای ندرخانی طبق گفته شما یک هفته(۱/۹/۸۹) پیش بوده است، به نظر شما این فاصله زمانی به چه علت بوده و تعلل سیستم قضایی در ابلاغ حکم صادره چه دلیلی میتوانسته داشته باشد؟
به نظر من دو علت دارد اولی ایجاد ترس در بین مسیحیان داخل ایران و دومی ترس خود عوامل صادر کننده از ابلاغ چنین حکمی بصورت کتبی،توجه داشته باشید حکم ارتداد کاملا بی معنی میباشد و قانونگذار چنین بندی در نظر نگرفتهاست.وقتی که در نظر قانونگذار تفتیش عقاید ممنوع میباشد،آقایون وارد حیطه خصوصی زندگی یوسف ندرخانی شده اند و عقیده ایشان را تفتیش کرده اند و حکم بی سابقه و بی معنی داده اند که اجرای آن گرفتن زندگی ایشان را در پی خواهد داشت.بنابراین چنین حرکت غیر قانونی بزرگی هم به شجاعت نیاز داشت و هم به زمان.
و سخن آخر از زبان شما و توضیحاتی که شاید لازم باشد ارائه بدهید
بنظرم باید فراموش نکنیم.
آنچنان ببینیم تک تک اتفاقاتی که در این سالیان افتاد و بیاد داشته باشیم آنها را، بخصوص این سالی که گذشت را،و خونهایی که ریخته شدند را، و فراموش نکنیم چون آنها منتاج گذر زمان هستند.
خانم خانجانی با تشکر از فرصتی که در اختیار خبرگزاری خانه حقوق بشر ایران قرار دادید.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر