هزاران سال قدمت تاریخی نشتیفان و تمدن کهن آن

هزاران سال قدمت تاریخی نشتیفان و تمدن کهن آن

۱۳۸۹ آذر ۲۶, جمعه

در نظر بازی ما بیخبران حیرانند




(( هو ))
در نظر بازی ما بیخبران حیرانند   
**
خداوند پاک را سپاس که باز هم به من فرصت سلامی دوباره به دوستان جانی را ارزانی داشت.
یاران به مفارقت چو دیدار کنید    باشد که ز دوست یاد بسیار کنید
چون باده خوشگوار نوشید به هم    نوبت چو به ما رسد نگونسار کنید
روزها ، هفته ها و ماههای زیادی را در کنار وبلاگداران عزیز سپری کردم . درسهای بزرگی در این مکتب آموختم و تجربه های بیشماری کسب نمودم. هدفم با همه ی کاستی های درونیم ، بیهوده نبودن بود . من برای بیهوده نبودن تلاش می کردم. نمی دانم موفق بوده ام یا نه اما آنچه داشتم در طبق اخلاص گذاشتم.
تا چه قبول افتد و که در نظر آید
تا آنجا که در  توانم بود سعی کردم آنچه را که بزرگواران عزیز از بنده اقل خواهانند، برای ایشان فراهم سازم و محبت دوستان را به گونه ای ، بی پاسخ نگذارم. چیزی برای خودم نخواستم . به فکر کسب در آمد نبودم و برای هوای نفسم قدمی بر نداشتم.
از هیچ دوستی ، درخواستی نداشتم و هیچکس را امید واهی ندادم.
فارغ از جنسیت، تلاش کردم خودم باشم و چیزی نگویم مگر با تمام اعضا و از اعماق روح و ضمیر و کاری نکنم مگر با ایمان به درستی آن ، گو اینکه همه ما در نهایت ایمانها و یقینهایمان ، گاه به بیراهه می رویم.
چندی متفکرند اندر ره دین        چندی به گمان فتاده در راه یقین
می ترسم از آنکه بانگ آید روزی    ای بی خبران راه نه آن است و نه این
اخیرا دوستانی که بسیار و بسیار و بسیار برای من عزیز و گرامی هستند در مورد واقعیت وجودی و ماهیت جسدی من دچار تردید شده اند و از من خواسته اند تا چنانچه چیزی را تا کنون در اینباره از ایشان پنهان کرده ام ، از پشت پرده در آورده ، نشان دهم.به این دوستان و همه عزیزانی که لینکستان ادبیات را می شناسند می گویم:
این بنده حقیر سوگند می خورد که تا کنون و در تمامی لحظات گذشته و حال همواره خودش بوده و دم به دم خالصانه و عریان روبروی شما نشسته . اگر شما واقیت وجودی شخصی را در جنسیت او می دانید ، پس بنده این حقیقت را تا کنون از شما پنهان کردم.
اما چرا؟
آیا این کار را برای تفریح کردم؟!
آیا این عمل من برای عوام فریبی و جذب مخاطب بود؟!
آیا خواستم با این کار زخم های خفته در ضمیرم، حاصل از سالهای سپری شده عمر را التیام بخشم؟!
آیا خواستم از این راه به منفعتی فیزیکی و مادی دست پیدا کنم؟!
آیا شیزوفرنی یا یکی از امراض روانی دیگر را داشتم ؟!
آیا..........؟!
پاسخ را در این پست به شما وامیگذارم و در پست آینده به شرح این موضوع خواهم پرداخت.
در قضاوتهای خود جانب احتیاط و انصاف را نگهدارید.

هیچ نظری موجود نیست: