حكايت تورم براي مردم ايران سخت شبيه ضرب المثل شترمرغ است كه هرگاه به او مي گويند بپر مي گويد كه شترم و هرگاه از بار بردن مي خواهند، مدعي مي شود كه مرغم.
تا چند ماهه پيش كه همه از اقتصاددانان گرفته، رسانه ها و مسئولين نظام از دولت به علت سطح بالاي تورم را سوال مي كردند، تقصير اصلي بر گردن اقتصاد جهاني گذاشته مي شد و سطح بالاي تورح جهاني عامل اصلي تورم در كشور عنوان مي گرديد.
اگر چه در آن زمان نيز به اين پرسش كه علت اختلاف شديد نرخ تورم در ايران با تورم جهاني چيست؟ پاسخي داده نمي شد و دليلي براي 5 برابر بودن نرخ تورم ايران نسبت به كشورهاي اصلي صادركننده كالا به جمهوري اسلامي نظير آلمان و چين ارائه نمي گشت، اما اكنون كه چند ماهي است نرخ تورم جهاني روند كاهنده برخود گرفته و حتي در كشوري نظير آمريكا كه 6 ماه قبل تورم 4درصدي را تجربه مي كرد در دو ماه اخير تورم منفي مشاهده شده باز هم اين سوال كه چرا باز سطح تورم اسمي در ايران در حد 28 درصد باقي مانده است پاسخي داده نمي شود.از سوي ديگر در ابتداي دولت نهم، مسئولين اقتصادي براي آن كه حقيقي بودن سطح پائين تورم را به مردم ثابت كنند، بارها از دقيق و درست بودن شيوه محاسبه نرخ تورم توسط بانك مركزي سخن مي راندند و اين كه اين شيوه براي محاسبه دولت هاي قبل نيز به كار مي رفته نتيجه مي گرفتند كه شيوه اي غير سياسي و علمي است.
حتي مقامات عالي رتبه دولتي هم با اعلام اين كه براي محاسبه نرخ تورم توسط بانك مركزي قيمت 350 نوع كالا و خدمات مورد نياز مردم بررسي مي شود و از ميانگين وزني آن نرخ تورم به دست مي آيد اين شيوه را كاملاً علمي مي دانستند اما اكنون كه بانك مركزي تورم را به جاي 10 درصد سال 1384، 28 درصد اعلام مي كند، شيوه محاسبه و سبد كالاي 350 قلمي اين بانك، به يك باره ارزش علمي خود را از دست داده است و سخن از لزوم استفاده از شيوه هاي جديد و حذف اين مدل محاسبه به ميان مي آيد.
در بورس نيز حكايت به همين منوال است تا پيش از اين مسئولان اقتصادي دولت، سقوط شاخص بورس در سال 1384 را اقدامي درست و ناشي از تركيدن حباب آن عنوان كردند و سپس رشد بورس در سال 1386 و 4 رقمي شدن مجدد شاخص را نتيجه سياست هاي درست اقتصادي مي دانستند، اما اكنون كه بورس مجدداً سقوط بي سابقه اي كرده و شاخص قيمت به عدد 8 هزار كاهش يافته است، تغييرات در اقتصاد جهاني علت سقوط بورس عنوان مي شود. البته مردم نبايد اين حرف را در تناقض با موضع دو ماه قبل مسئولان اجرايي بدانند كه اقتصاد ايران ارتباطي به اقتصاد جهاني ندارد و سقوط بورس هاي جهاني ربطي به بورس ايران نخواهد داشت.حالا كه حرف نفت به ميان آمد اشاره به اين نكته هم بد نيست كه در زمان رشد تصاعدي قيمت نفت و عبور از 100 دلار مسئولان اقتصادي مرتب به مردم ياد آور مي شدند كه از گران شدن قيمت نفت خوشحال نشوند و حتي گران شدن قيمت نفت به ضرر ماست و حالا كه نفت در سرازيري ارزان شدن قرار گرفته، به مردم گفته مي شود كه بايد براي رياضت اقتصادي آماده شوند.
بنابراين نه تنها تورم بلكه کل اقتصاد ايران، شترمرغ است، زماني افزايش تورم كه قيمت هاي جهاني، گراني ما ناشي از خارج است اما وقتي در ساير كشورها قيمت ها ارزان مي شود، اقتصاد ما ربطي به جهان ندارد.
بورس ها متأثر از اقتصاد جهاني سقوط مي كنند اما وقتي در اكثر بورس هاي اصلي جهاني رشد قيمت ايجاد مي شود، سقوط بورس ما ادامه دارد.
با اين حساب تكليف مردم روشن نيست كه براي بهتر شدن وضعيت زندگي خود براي بهبود شرايط اقتصاد جهاني دعا كنند يا اميدوار باشند كه وقتي شرايط اقتصادي ديگر كشورها بدتر مي شود وضع ما بهتر خواهد شد!.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر