....با مقايسه چگونگي استقرار نيروهاي آمريكايي و نيروهاي ديگر كشورهاي عضو ناتو در افغانستان، متوجه ميشويد كه نيروهاي آمريكايي بدون شك براي حفاظت از مسير خط لوله، در افغانستان مستقر شدهاند.... شبکه اطلاع رسانی افغانستان اسنادی محرمانه نشان می دهد که انگيزه اصلي تجاوز نظامي آمريكا و انگليس به افغانستان، بدست آوردن گاز طبيعي در ازبكستان و تركمنستان بوده است. یک مقام دولتی که بنا به دلایلی از ذکر نام وی معذوریم، در این باره اظهار داشت: با مقايسه چگونگي استقرار نيروهاي آمريكايي و نيروهاي ديگر كشورهاي عضو ناتو در افغانستان، متوجه ميشويد كه نيروهاي آمريكايي بدون شك براي حفاظت از مسير خط لوله، در افغانستان مستقر شدهاند.وی افزود: آمريكاييها خط لولهاي را ميخواستند كه با رد شدن از کشورهای همسایه روسيه ، از راه افغانستان عبور كند. به همين خاطر و براي اطمينان يافتن از اجرايي شدن اين برنامه، حمله به افغانستان ضروري بود. افكار عمومي سادهلوح آمريكا نيز با شنيدن اين استدلال كه به دليل حملات 11 سپتامبر و براي نجات آنها از تروريسم، حمله به افغانستان ضروري است، قانع شدند. لذا می توان این چنین برداشت نمود که ساخت خطوط جديد لوله، كليد رمز علاقه غرب به افغانستان است. با وجود اينكه خود افغانستان منابع چندان زيادي ندارد، اما در مجاورت كشورهاي خاورميانه با ذخاير بزرگ نفت و گاز طبيعي واقع شده است. به علت محصور بودن تركمنستان در خشكي، ذخاير عظيم گاز طبيعي اين كشور تنها ميتواند از طريق خطوط لوله به بازارهاي جهاني منتقل شود و با عنايت به محدود بودن خطوط لوله، گاز اين كشور تا پيش از اين (و هماكنون) تنها از یک مسير و سمتشمالي انتقال داده ميشد.روسها قصد دارند يك خط لوله شمالي ديگر بسازند. چينيها خط لولهاي در سمت غربي خود ميسازند و در اين ميان، ايالات متحده نيز برای اینکه در این میان عقب نماند، تلاش می کند تا نفت و گاز کشورهای آسیای میانه را از طریق افغانستان و پاکستان به دریای عمان و به کشتی های نفت کش خود منتقل کند. این علاقه مندی آمریکا زمانی بیشتر شد که در سال 2006 اداره زمينشناسي ايالات متحده و وزارت معادن و صنايع استخراجي افغانستان اعلام كردند كه در شمال كشور، منابع انرژي قابل تأملي وجود دارد. براساس برآوردهاي زمينشناسان آمريكايي، ذخاير اين منطقه شامل 1.5 ميليارد بشكه نفت (حدود 200 ميليون تن) و 15.6 هزار ميليارد متر مکعب گاز طبيعي است. طبق آمار ديگر، كل ذخاير انرژي افغانستان معادل 3.6 ميليارد بشكه نفت و 36.5 هزار متر مكعب گاز طبيعي تخمين زده ميشود. هرچند اين آمارها فقط ارزيابيهاي تخميني ذخاير انرژي كشور بوده و اثبات شده نيست، اما، امكان كسب استقلال افغانستان در حوز انرژي و حتي صدور گاز كشور به پاكستان و هند دور از واقعيت دانسته نميشود.لذا آمریکا مصمم است تا به هر طریق ممکن این خط لوله را احداث نماید . در این میان شرح حال یکی از رقبای آمریکا در این مورد قابل توجه است . یکی از کمپانی های نفتی که طرح انتقال نفت و گاز ترکمنستان از طریق افغانستان و پاکستان را تعقیب کرده و هنوز هم تعقیب می کند، کمپانی نفتی ظاهراً آرژانتینی به نام " بریداس " است. هرگاه این کمپانی با دولت ترکمنستان و یا افغانستان به توافقاتی دست یافته و یا قراردادی را امضا کرده است، با وقوع حوادثی در افغانستان، طرح های "بریداس" با شکست مواجه شده است. به عنوان مثال، بلافاصله پس از این که در ژانویه 1993 کمپانی " بریداس " موفق می شود امتیاز جستجو و استخراج ذخیره ی " یشلر " در منطقه ی " دولت آباد " در شرق ترکمنستان را به دست آورد و در فوریه 1996 موفق به امضاء یک قرارداد همکاری سی ساله برای احداث خط لوله ی نفت با دولت برهان الدین ربانی می شود ، در سپتامبر همان سال گروه طالبان ایجاد و اعزام آن ها به افغانستان انجام می گیرد و با ورود آنها به افغانستان و شعله ورتر شدن جنگ های داخلی در افغانستان، طرح های " بریداس " به اجراء در نمی آیند. در ژانویه سال 2006 میلادی ، رئیس کمپانی بریداس در مورد انتقال گاز ترکمنستان از طریق افغانستان با حامد کرزی دیدار و گفت و گو می کند. وی تلاش هائی را که تاکنون در این زمینه انجام داده است را تشریح می کند و می افزاید که این شرکت بار دیگر علاقهمند به اجراء این طرح از طریق افغانستان است. این طرح که هزینه ی آن نزدیک به سه میلیارد دالر برآورد شده، قراراست از ولایات هرات و قندهار در غرب و جنوب افغانستان عبور کند و به شهرهای " کویته " و " مولتان " پاکستان و تا مرز هند ادامه یابد. اما هنوز مدت زیادی از این دیدار و گفتگو نگذشته که خبر می رسد شركت Chevron كه متعلق به كاندوليزا رايس وزیر خارجه سابق آمریکا بود و سرمايهگذاريهاي زيادي در منطقه انجام داده است با خرید شركت تاسیسات نفتی Unlocal، اجراي خط لوله نفت و گاز افغانستان را بر عهده گرفته است.لذا دیگر آمریکا به وجود طالبان به عنوان بهانه ای برای جنگ نیازی ندارد و بهتر است هرچه زودتر صلح برقرار گردد. پس با این وجود می توان گفت در حقيقت اين جنگ و لشکر کشی براي پول و انرژي است، نه دموكراسي! هر چند لازم به ذکر است که از دیگر اهداف اصلی آمریکا می توان به حاکمیت مافیای مواد مخدر نیز اشاره کرد که افزایش چهل برابری کشت تریاک نسبت به دهه 90 را دلیلی بر این مدعا آورد. |
هزاران سال قدمت تاریخی نشتیفان و تمدن کهن آن
۱۳۸۸ بهمن ۲۱, چهارشنبه
هدف اصلی آمریکا از لشکر کشی به افغانستان
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر