هزاران سال قدمت تاریخی نشتیفان و تمدن کهن آن

هزاران سال قدمت تاریخی نشتیفان و تمدن کهن آن

۱۳۹۰ تیر ۱۴, سه‌شنبه

پس از خواندن متن زیر که همه از ترجمه آیات قرآن میباشد میتوانید فاصله شیعه را با قرآن و اسلام به سال نوری بسنجید.!!!!


غير از خداوند را بکمک خواندن

دوستان ... همانطور که ما همگی ميدانيم، انسان اشتباه ميکند، ولی هرگز اشتباهی در فرمايشات خداوند وجود ندارد.
باين دليل، تمام مطالبی که به شما عرضه ميکنم عقيده شخصی من يا فرد ديگری نيست و سعی ميکنم که همراه با آيه ای از قرآن مجيد باشد.
   
اجازه بدهيد اين مطلب را با آيه ای از قرآن مجيد شروع کنم. آيه پنجم سوره فاتحه:
  
                                                    "اياک نعبد و اياک نستعين"
معنای اين آيه بسيار ساده است.
هيچ راهی برای تغيير دادن و تفسير کردن اشتباهی آن، برای هيچ فردی که مرضی در دل دارد باقی نمی گذارد.
خداوند در يک جمله کوچک، اسلام، توحيد، و خالص کردن دين را به ما مياموزد.
خداوند در يک جمله کوچک، به من و شما ياد ميدهد که چگونه در دکان تمام دکانداران مذهبی را ببنديم.
خداوند در يک جمله کوچک و بسادگی به ما ياد ميدهد که از شرک دوری کنيم و بگوئيم:
  
"(خداوندا) فقط بندگی تو را ميکنيم، و فقط از تو کمک ميخواهيم."  
    
      در هفده رکعت نمازها، هر روز، حداقل ده بار من و شما در پيشگاه خداوند ايستاده ميگويم
     " فقط از تو کمک ميخواهيم"
اين عهدی است که من و شما هر روز بکرات با خداوند ميبنديم.   
اگر من چندی بعد دستم را به آسمان بلند کنم و از کسی غير از خداوند طلب کمک کنم، يا بدرگاه غير خدا دعا کنم،
معنی اين کارم چيست؟ 
     
           احتياجی ندارد که راه دوری برويم تا خداوند و قدرت بی همتای او را بشناسيم، درک کنيم،
و متوجه شويم که فقط و فقط به چه کسی بايد دعا کنيم، و فقط و فقط از چه کسی بايد کمک بطلبيم.
    
در آيه 53 سوره 41 (سوره فصلت) خداوند ميفرمايد:
"نشانه های خودمان را در جهان و در وجود خودشان به آنها نشان ميدهيم تا برای آنها روشن شود كه خدا حق است.
آيا كافی نيست كه خداوندت شاهد هر چيزی است؟"     
    
نشانه های خداوند در وجود من؟
يک لحظه به نوک انگشتانتان نگاه کنيد. ميدانيد برای چه منظوری انگشت نگاری ميکنند؟
از روز اول آفرينش تا روز رستاخيز، هيچ بشری طرح سر انگشتانش با هيچ بشر ديگری بيک طرح نبوده و هرگز هم نخواهد بود.
   
لحظه ای به عمق و عظمت اين حقيقت فکر کنيد. تعداد تمام انسانهائی که از روز اول آفرينش تا به امروز بدنيا آمده اند،
و تعداد تمام انسانهائی که از امروز تا روز رستاخير بامر خداوند بدنيا ميايند را ضرب در 10بکنيد (ده انگشت برای هر انسان)
هيچ کدام از اين افراد طرح سر انگشتانش با هيچ بشر ديگری بيک طرح نبوده، بيک طرح نيست، و بيک طرح نخواهد بود.
آيا متوجه هستيد که من در مورد چه عدد غير قابل تصوری صحبت ميکنم.
    
به چشمهايتان در آينه نگاه کنيد، طرح عنبيه چشم (دور مردمک چشم قرار دارد) هيچ بشری مثل عنبيه چشم هيچ بشر ديگری نيست.
در مکانهائی حساسی که فقط افراد مشخصی اجازه ورود به آن محلها را دارند، در اين دوره و زمان،
يکی از مطمئن ترين راه شناسائی افراد، دستگاهی است که عکس عنبيه چشم فردی که ميخواهد وارد شود
را با عکس عنبيه چشم افرادی که اجازه ورود به آن مکان دارند مقايسه ميکند.
اگر کپی عنبيه چشم فردی که ميخواهد وارد شود در مجموع افراد اننخاب شده وجود داشت، در باز ميشود،
و غير اين صورت، آن فرد در آن محل بازداشت ميشود.
        
از عنبيه چشم حضرت آدم و حوا گرفته تا آخرين بشری که قبل از روز رستاخيز خداوند بوجود مياورد،
هيچ کدام نقش و طرح اش مثل هم نبوده، و هرگز هم نخواهد بود.
    
حتی فکر کردن به اين مطلب مرا ديوانه ميکند، چه برسد به تصور کردن آن.
    
دستتان را روی سينه تان بگذاريد و طپش قلبتان را احساس کنيد.
اين عضله که باندازه مشت شماست، در رحم مادرتان در داخل قفسه سينه شما به امر خداوند، شکل گرفت و بوجود آمد.
در روز صد هزار بار ميطپد و با اين طپشهای منظم و بدون استراحت، خون شما را صاف ميکند و به تمام بدن شما و 18 فيت مربع پوست بدن شما خون صاف شده را تلمبه ميکند و ميرساند.      
    
من و شما روزی بيست هزار بار نفس ميکشيم. اين نفس ها 170 بار در ثانيه تارهای صوتی ما را ميلرزاند.
آيا متوجه هستيد من چه ميگويم؟
     
هر بشری در روی زمين اين مشخصات را داشته، دارد، و تا روزی که همگی ما با دستور خداوند به پيشگاه پرعظمتش ميرويم، خواهد داشت.    
با وجود عظمتی غير قابل تصور و باورنکردنی، اين نکته هائی که ذکر کردم، جزو کوچکترين معجزات خداوند است.
   
در آيه 107 سوره 10 (سوره يونس) خداوند ميفرمايد:
"اگر خدا ضرری بتو برساند، هيچكس جز او نميتواند آنرا برطرف كند
و اگر خيری برايت بخواهد، هيچكس جلوی لطفش را نميتواند بگيرد.
لطفش را به هر يك از بندگانش كه بخواهد ميكند.
او آمرزنده مهربان است. "
    
در آيه 31 سوره 42 (سوره شوری) خداوند ميفرمايد:
"و غير از خدا هيچ يار و ياوری برای شما وجود ندارد."  
   
"(خداوندا) فقط بندگی تو را ميکنيم، و فقط از تو کمک ميخواهيم."
اين عهدی است که من، بارها و بارها با خداوندم هر روز ميبندم.
اين عهدی که من، با بوجود آورنده من و تمام آنچه بود و آنچه هست و آنچه خواهد بود،
با خالق تک تک اتمها، پروتنها و تک تک الکترون هائی که از روز ازل با دستور خداوند بوجود آمد،
با خالق تک تک اتمها، پروتنها و تک تک الکترون هائی که در حال حاضر در زمين و آسمان ها وجود دارد.
با خالق تک تک اتمها، پروتنها و تک تک الکترون هائی که در آينده در زمين و آسمان ها به دستور خداوند بوجود خواهد آمد. 
من در مورد ذات مقدسی صحبت ميکنم که بوجود آورنده مشرق و مغرب است.
من در مورد ذات مقدسی صحبت ميکنم که بدن مرا آفريد، بدنی که کوچکترين حرکتش باعث اين ميشود که ميليون ها سلول
با هماهنگی غير قابل تصوری، کارهای مختلف، مخصوص و مربوط به خود را انجام ميدهند. بدنی که کاملا استثنائی است.
کاملا استثنائی يعنی از روز اول آفرينش تا روز رستاخيز، هرگز هيچ بدنی با مشخصات بدن من يا بدن شما آفريده نشده و آفريده نخواهد شد.
آيا حتی قادر به تصور تعداد اين بدن های کاملا استثنائی هستيد؟  
من در مورد ذات مقدسی صحبت ميکنم که طراح رنگين کمان و پديد آورنده آسمان‌ها و زمين است.
من در مورد ذات مقدسی صحبت ميکنم که هر چه در آسمان‌ها و زمين و بين آنها است مال او و بفرمان است.
من در مورد ذات مقدسی صحبت ميکنم که مشرق و مغرب مال او است، به هر طرف كه رو كنيد خداوند، اين ذات مقدس همان طرف است.
من در مورد ذات مقدسی صحبت ميکنم که بدن کاملا استثنائی من و شما را در رحم مادرانمان بوجود آورد، به آن شکل داد، و به آن حيات داد.
ذات مقدسی که ما را بدنيا مياورد، ما را ميميراند، و دوباره همه ما را زنده ميکند.
به جز اين ذات مقدس، چه کسی حتی پشه ای آفريده؟ چرا بعضی از انسان ها گمراه ميشوند؟
   
در آيه 18 سوره 13 (سوره رعد) خداوند ميفرمايد:
"... خدا وضع قومی را تغيير نميدهد، مگر اينكه خود آن قوم آنچه مربوط به خودشان است را عوض كنند. ( يعنی طرز فكر و گفتار و عملشان)   
وقتی خدا بلائی برای قومی بخواهد، هيچكس و هيچ چيز جلوی آن را نميگيرد،
و هيچ كمك كننده‌ای غير از خدا برای آنها وجود ندارد."
   
در آيه 70 سوره 6 (سوره انعام) خداوند به رسول ميفرمايد:
"فقط تذكر بده كه هر كس گرفتار اعمال خودش ميباشد و كسی غير از خدا ياور و شفيعی ندارد."         
          
خداوند بسادگی به من ميفرمايد که من غير از خود خداوند هيچ كمك كننده‌ای، ياور و شفيعی ندارم.
گرفتاری من چيست اگر من معنی واضح و روشن اين جمله را نفهمم؟ 
     
 در آيه 18 سوره 72 (سوره جن) خداوند ميفرمايد:
" کسی را در كنار خدا به كمك نخوانيد "
   
در آيه 60 سوره 40 (سوره مومن) خداوند ميفرمايد:
"و خداوند شما گفت مرا بخوانيد تا دعای شما را اجابت كنم."

در آيه 73 سوره 22 (سوره حج) خداوند برای من و شما مثلی ميزند، اين مثل در مورد بت ها و بت پرستی نيست،
خداوند ميفرمايد "کسانی" يعنی افرادی که ما غير خدا بدرگاهشان دعا ميکنيم و از آنها برای اجابت دعاهايمان کمک ميخواهيم:
   
"ای مردم، مثلی زده شده به آن گوش دهيد:
کسانی را که غير از خدا به کمک ميخوانيد هرگز مگسی را خلق نميکنند،
اگر چه برای آن متحد شوند و اگر يک مگس چيزی را از آنها بربايد نميتوانند آن را از چنگ مگس درآورند.
طالب و مطلوب هر دو ضعيف هستند."
  
در آيه های 104 و 105 سوره 10 (سوره يونس) خداوند ميفرمايد:
"بگو ای مردم، اگر از دين من دچار شک هستيد بدانيد كه من كسانی را كه غير از خدا عبادت ميكنيد،
عبادت و بندگی نميكنم ولی خدائی را بندگی ميكنم كه جان شما را ميگيرد. 
بمن دستور داده شده كه از افراد باايمان باشم.     
و بمن امر شده كه رو به دين توحيدی بياور و از مشركين نباش."
   
دوستان ... در حال حاظر حدود هزار نفر در روز از اين سايت، ترجمه قرآن مجيد را ميخوانند.
تشکر و سپاس خداوند را بخاطر مرحمت و افتخاری که به من و همگامان من در اين راه داده،
که بتوانيم در پيشگاه  ذات مقدسش خدمتگذاران کوچکی باشيم و آيات بی مانند و پر ارزش قرآن را با زبانی قابل فهم و
بدون هيچ نوع ترس و واهمه ای از هيچ بشر، سازمان، گروه،  يا کشوری در اختيار همه بگذاريم.
  
فقط و تنها مبدأی که من احساس ترس از آن ميکنم، خداوند يکتا است، ترس از اينکه مبادا بر خلاف دستورات او (قرآن مجيد) کاری از من سر زند و قبل از اينکه توبه کرده و کار بدم را اصلاح کرده باشم ، وقت من آيد که از اين دنيا بروم. 
ترس از اينکه مبادا در اين سايت اشتباهی کرده باشم، و اين اشتباه من عده ای را گمراه کند. 
  
بخاطر اين امر بسيار مهم، که من تا حد زيادی مطلع هستم چه آينده ای را در اين دنيا و در روز رستاخيز برای من توليد ميکند،
و بخاطر باور و ارادت شديد من به قرآن، و بخاطر احترامی که نسبت به بينندگان اين سايت احساس ميکنم، سعی من هميشه در اين بوده که تمام مطالبی که در اين سايت به شما عرضه ميکنم عقيده شخصی من يا فرد ديگری نبوده و همراه با آيه ای از
قران مجيد باشد. همانطور که همه ما ميدانيم، افراد اشتباه ميکنند، ولی هرگز اشتباهی در فرمايشات خداوند وجود ندارد.
  
بخاطر احترام به  بينندگانی که تصميم گرفتتند خودشان با خواندن دستورات مستقيم خداوند (قران) راه هدايت واقعی را بجويند.
بخاطر احترام به بينندگانی که فرق فاحشی بين فرمايشات خداوند و نظريات عده ایدکاندار مذهبی قرآن نخوانده، که مذهب
را وسيله ايجاد درآمد، و دين را وسيله كسب معاش و تأمين مخارج زندگی خود كرده‌اند ميگذارند. 
  
بخاطر احترام به بينندگانی که مثل من، برای روحانيونی که در راه خداوند و اسلام کوشش ميکنند، کمال احترام را دارند،
ولی در مقابل آن دسته از دکانداران مذهبی بی ‌اطلاع از كتاب الهی ديگر ساکت نمی نشينند و بآنان ميگويند:
خداوند در آيه  89 سوره 16 (سوره نحل) به رسول اکرم ميفرمايد:
      "ما قرآن را بر تو نازل کردیم،
   كه هر چیزی را بیان میکند و نشان دهنده راه صحیح و رحمت و بشارت برای افرادیست كه تسلیم حكم و نظر خدا هستند. "

        - امروز قرآن با زبانی که ما آنرا براحتی می فهميم در دست ماست.
        - قرآنی که خداوند ميفرمايد هر چيزی را بيان ميکند (بدون استثناء)
        - قرآنی که خداوند ميفرمايد نشان دهنده راه صحيح است
        - ما با تمام دستورات خداوند، که همگی در قرآن وجود دارد آشنا هستيم.
        - ما مسلمان هستيم.
        - يعنی ما فقط و فقط تسليم حکم و نظر خداوند يکتا هستيم.
        - اسلام يعنی آزادی انسان از بندگی انسان.
        - اسلام يعنی خواندن همه دستورات خداوند (قران مجيد)، فهميدن دستورات خداوند، و عمل کردن به دستورات خداوند.
        - اسلام يعنی يکتا پرستی، يعنی خدا پرستی، نه انسان پرستی،
        - اسلام يعنی باور داشتن و عمل کردن بدستورات خداوند وقتی به من وشما در آيه سوم سوره اعراف ميفرمايد:
      "از آنچه از خداوندتان به شما نازل شده (از قرآن پيروی كنيد، و از اوليائی غير از آن پيروی نكنيد."
   - اسلام يعنی مطابق اين دستور صريح و واضح خداوند فقط از قرآن پيروی کردن،
      و از اوليائی غير از قرآن (هر که و هر چه ميخواهد باشد) اگر مطالبی ميگويند که ضد قرآن است، پيروی نکردن.
   - اسلام يعنی باور داشتن اينکه معبود و خدای من يکی است، و جز ذات مقدس خداوند، معبود ديگری وجود ندارد.
   - اسلام يعنی باور داشتن اينکه رسول اکرم، حضرت محمد (ص) آخرين پيامبر خداوند است، پيامبری که مسلمان بود.
     پيامبری که به قرآن مجيد که به قلبش نازل شده بود اعتقاد کامل و مطلق داشت.
     هرگز و هيچ وقت حرفی بر خلاف قرآن نميزد،
     هرگز و هيچ وقت کاری بر خلاف قرآن نمی کرد.
  
بخاطر احترام به بينندگانی که به هر فردی که بنام دين سخنانی بر خلاف قرآن ميگويد ميگويند:
مطالبی که عمريست باسم دين بخورد ما داده ای و هنوز هم برای کساد نشدن دکانت به ما تزريق و تلقين ميکنی
را دور بيانداز و دکانت را ببند، ما در قرآن خوانده ايم که خداوند در آيه 185 سوره اعراف ميفرمايد:  
  
"بعد از سخن خدا و آياتش به چه سخنی ايمان مياورند؟"
  
بخاطر احترام به  بينندگانی که به اين افراد ميگويند، ايمان ما فقط و فقط به سخنان خداوند و آيات او است.
ما مسلمان هستيم. يعنی فقط تسليم فرمايشات خداوند (قرآن مجيد) هستيم.
ما دنباله رو هيچ بشری نيستيم که به اسم دين دکان باز کرده،
و سعی ميکند مردم بی اطلاع از قرآن را با مطالبی که در قران وجود ندارد، و با کتب و افکاری که حتی ضد قرآن است،
در حماقت مطلق سرگردان نگاه دارد و از اين راه زندگی نکبت بارش را بگذراند. 
  
اگر اصرار کرد که شما را با جملاتی مثل "اين کتاب را فلان انسانی که سالهاست از دنيا رفته، يا اين کتاب را آقای فلانی نوشته" گيج کند، و با بزرگ کردن آن فرد بحد بالاتر از يک بشر شما را  مورد تاثير قرار دهد.
به او ياد آور شويد که در سوره اسراء آيه های 9 و 12 خداوند ميفرمايد:
" اين قرآن مردم را به درست ترين راه هدايت ميکند "
" ما هر چيزی را كاملا توضيح داده‌ايم."
    
آيا اين قرآنی که خداوند ميفرمايد آنرا کاملا توضيح داده و به بهترين راه هدايت ميكند، احتياج به  بشری دارد که آنرا بهتر کند؟ يا اينکه هدايتش طوری است كه مردم آنرا نفهمند؟
  
اين کتاب الهی، اين قرآن، فرمايشات خداوند است که من در موردش صحبت ميکنم، خداوندی که اشتباه در فرمايشاتش وجود ندارد،
نه کتابی که بشری که حتی قادر به کنترل کردن آب دماغش هم نيست مينويسد، و هر لحظه ای که خداوند تصميم بگيرد،
همان لحظه آن بشر آنطور که خداوند تصميم بگيرد نابود ميشود.
  
خداوند در آيه 50 سوره نساء ميفرمايد:    
"نگاه كن چگونه دروغهايی را به هم ميبافند و به خدا افترا ميزنند.
همين يك گناه آشكار برای شخص كافی است."
  
شما فکر ميکنيد منظور خداوند از اين جمله " همين يك گناه آشكار برای شخص كافی است."چيست؟
لطفا چند لحظه بمعنی و به عمق اين جمله بينديشيد.
  
بياد آيه 6:38 سوره انعام افتادم که خداوند ميفرمايد:
"ما در (اين) كتاب (در قرآن) چيزی را فروگذار نكرديم"
     
شما از اين آيه بسيار واضح و روشن چه ميفهميد؟
آيا هنوز افرادی هستند که اصرار دارند که مطالبی که خداوند در قرآن برای ما ذکر نکرده را برای ما تشريح کنند؟
و با مطالبی که به هم ميبافند ما را قانع کنند که چقدر عالم هستند؟
خداوند ميفرمايد "در قرآن چيزی را فروگذار نکرده."
بعضی ها عقيده ديگری دارند و سعی در ذکر و تشريح آن مطالب ميکنند.
متاسفانه افرادی هستند که مطالب و نظريات اين مخلوقات خداوند را بجای فرمايشات و دستورات خداوند باور ميکنند.
اسم اين افراد بنظر شما چيست؟
      
بياد سخنی از سالار مردی افتادم که پيروی کردن از اعمال او وظيفه هر فرد مسلمانی است.
من شخصا در طول زندگيم سعی کرده ام که از اعمال اين شهيد راه اسلام و توحيد پيروی کنم.
هر وقت که بر سر دوراهی گير کردم، به اين فکر ميافتم که، اين مظهر مردانگی که مطيع کامل و مطلق دستورات خداوند (قرآن) بود
اگر در اين موقعيت قرار ميگرفت، چه تصميمی ميگرفت و چه ميکرد؟
اين سالار مرد ميفرمايد:
    يا خداوند سبحان دين ناقص فرستاده و از ايشان كمك خواسته آن را كامل كنند؟...
      يا آنها شريک خدا هستند و حق دارند نظر خود را بگويند و وظيفه خدا است که آن را قبول کند؟ ...
      يا خداوند سبحان دين را كامل فرستاده و پيغمبر (ص) از رساندن آن بمردم كوتاهی كرده؟"
اين سالار مرد شاه مردان حضرت علی (ع)، امام مسلمين جهان، پدر بزرگوار سيدالشهدا است.
   
حالا من و شما بر سر دو راهی بزرگی هستيم!
1.    فرمايشات خداوند (قرآن مجيد) و فرمايشات حضرت محمد (ص)، آخرين رسول عاليقدر خداوند که هرگز و هيچ وقت حرفی بر خلاف قرآن نميزد و کاری بر خلاف قرآن نميکرد و فرمايشات امــيرالمومــنين مظهر مسلمانی و خدا پرستی، سالار مردی که نامش لرزه به اندام هر جنگجويی ميانداخت، کاتب و مطيع قرآن مجيد، امام مسلمانان جهان، پدر ارجمند سيدالشهدا امام حسين (ع) و امام حسن (ع) که نهج البلاغه و دعای کميل از سخنان اوست را قبول و اجرا کنيم، يا
  
2.    در به در بگرديم تا کتابی که انسانی که در ميان عظمتی که خداوند يکتا آفريده حتی کوچکترين
ذره ای از گردی هم نيست، بشری که حتی قادر به مبارزه کردن با ويروس کوچکی مثل ويروس سرماخورگی يا اسهال که آنقدر کوچک است که ما فقط قادر به ديدن آن با ميکروسکب هستيم هم نيست، و نميتواند حتی جهاز هاضمه خودش را کنترل کند و برای گذراندن زندگی نکبت بارش و ثروت و مقام ، شب و روز مطالبی سر هم ميکند و سعی ميکند بنام دين بخورد من و شما بدهد گوش کنيم و اوامرش را اجرا کنيم؟
  
دوستان و عزيزان، تعجب نکنيد، عده ای هنوز قسمت دوم را انتخاب ميکنند.
اميد من اين است که خداوند به اين دسته که بخاطر دوری از قرآن (فرمايشات و رابطه مستقيم خداوند با من و شما)
لطفی کند و همانطور که خداوند در آيه 3:103 سوره آل عمران ميفرمايد و بما دستور داده:
"همگی به رشته الهی ( قرآن) بچسبيد و دچار تفرقه نشويد"
  
خداوند در آيه 6:153 سوره انعام در مورد افرادی که قسمت اول  را انتخاب ميکنندميفرمايد:
"اين راه راست من است از آن پيروی كنيد و از راههای ديگر پيروی نكنيد چون شما را از راه خدا دور و متفرق ميكند. اين چيزيست كه خدا شما را به آن سفارش كرده تا پرهيزكار شويد."
       
در اين مورد خداوند در آيه 3 سوره اعراف ميفرمايد:
"از آنچه از خداوندتان به شما نازل شده (از قرآن پيروی كنيد و از اوليائی غير از آن پيروی نكنيد."
   
آيا اين دستور بسيار روشن برای من قابل فهم نيست؟
فرد مسلمان مطابق اين دستور صريح و واضح خداوند فقط از قرآن پيروی ميكند و از اوليايی غير از قرآن پيروی نميكند. چون مسلمان تسليم خدا است نه تسليم انسان ها.
    
و خداوند در آيه 45:11 سوره جاثيه ميفرمايد که چه آينده ای در انتظار افراديست که منكر آيات خداوند ميشوند:
"اين قرآن راهنماست ( راه درست زندگی را به انسانها نشان ميدهد)
و كسانی كه منكر آيات خداوندشان ميشوند عذابی پر درد دارند."
    
خداوند در آيه 20 سوره مزمل ميفرمايد:
"تا آنجا كه ميتوانيد قرآن بخوانيد و نماز را بپا داريد و زكات بدهيد و به خدا قرض نيكو بدهيد."
    
خداوند به من و شما دستور ميدهد، تا آنجا که ميتوانيد قرآن بخوانيد.
تعجب ميکنم، در فرمايشات خداوند، هيچ حرف يا حتی اشاره ای در مورد احاديث بیشمار
و کتاب های بيشمار ديگری که در دسترس ما گذاشته اند نيست.
آيا بعد از اين دستور صريح، قاطع، و روشن، فرد مسلمان بايد در شک باشد که راه مستقيم بطرف خداوند يکتا کدام است؟ 
      
خداوند در آيه 47:24 سوره محمد ميفرمايد:
"آيا در آيات قرآن فكر نميكنند يا بر دلهايشان قفل زده شده؟"  
     
خداوند در آيه 41:26 سوره فصلت ميفرمايد:
"افراد بی ايمان گفتند به اين قرآن گوش ندهيد و سخن بيهوده وارد آن كنيد تا پيروز شويد."     
     
خداوند در آيه 6:21 سوره انعام ميفرمايد:
"كيست ظالمتر از كسی كه دروغی را سر هم كند و از قول خدا بگويد يا منكر آيات او شود؟
ظلم كنندگان  رستگار نميشوند." 
   
خداوند در آيه 155 سوره انعام ميفرمايد:
 "اين قرآن كتاب مباركی است كه ما نازل كرديم بنابراين از آن پيروی كنيد و از نافرمانی و عذاب خدا بترسيد
   تا مورد رحمت او قرار گيريد."
         
خداوند صريحا ميفرمايد از قران پيروی کنيد. آيا هنوز جای سوالی هست؟
آيا من و شما احتياج به افرادی داريم که اين آيات را به عربی برای ما که امکان شديدی دارد که عربی ندانيم با بادی در
غب غب بخواند و طوری که دلش ميخواهد آيات خداوند را ترجمه کند؟
دانستن زبان عربی دليل مسلمانی نيست.
شمر هم عربی خيلی خوب حرف ميزد.
    
خداوند در آيه 20 سوره مزمل دو بار ميفرمايد:    
"تا آنجا كه ميتوانيد قرآن بخوانيد."
قرآن خواندن هر چه بيشتر، ما را بيشتر و بيشتر با دستورات خداوند آشنا ميکند. اين مورد را من شخصا تجربه کرده ام.
از اولين سوره تا آخرين سوره، من هر روز بعد از نماز صبح، بين نماز ظهر و عصر، بين نماز مغرب و عشاء دو صفحه قرآن ميخوانم و در مورد هر آيه همانطور که خداوند دستور داده فکر و انديشه ميکنم. يعنی در هر سال من حدود سه بار قران را از اول تا آخر ميخوانم، و دوباره از اولين سوره شروع بخواندن ميکنم. با وجود اينکه تا بحال حدود سی و شش بار قران را از اول تا به آخر خوانده ام، هر بار که دوباره ميخوانم، موارد جديدی ياد ميگيرم.
     
اگر چه مقصود به مقايسه کردن در ميان معجزات خداوند را ندارم، ولی برای مثال، حضرت عيسی (ص) يک بار به امر خداوند مرده ای را زنده کرد. اين معجزه بزرگ پروردگار در آن روز شروع و در آن روز تمام شد.
حضرت موسی (ص) يک بار به امر خداوند راهی را که در دريا برای خود و همراهانش باز کرد را پيمود. اين معجزه بزرگ پروردگار هم در آن روز شروع و در آن روز تمام شد. بنا به خواسته خداوند هر آيه ای از قرآن مجيد از چهارده قرن پيش در هر روز عده کثيری را براه راست هدايت کرده و تا روز قيامت هدايت ميکند. تشکر و سپاس خداوند را برای اين معجزه هميشه پايدار و زنده. 
    قرآن معجزه ای زنده و بی مانند است.

با لطف بی پايان خداوند، اين مورد، فهم قرآن بزبانی که من و شما براحتی ميفهميم، تنها دليلی بود که من سالها پيش از 
استاد بختياری نژاد درخواست کردم اجازه دهد ترجمه ايشان را در اين سايت بگذارم تا برای اولين بار، بعد از چهارده قرن، اين سايت مرکزی شود که من و شما و فرزندان من و شما بتوانند ترجمه اين معجزه الهی را بزبانی بسيار راحت و قابل فهم،
به فارسی و انگليسی (ترجمه روان و قابل فهم انگليسی در حال تکميل است) بخوانند و از دستورات و اوامر
خداوند (قران مجيد) با خبر شوند.  
    
بعضی از اين افراد قرآن نخوانده برای من و شما تکليف تعيين ميکند، يا بر خلاف قرآن قانونگذاری ميکند.
بآنها بگوئيد در اسلام، قانون گذاری فقط و فقط از آن خداست.
بآنها بگوئيد کتابها و مطالبی را که در دست داری زمين بگذار و قرآن را باز کن و به آيه 26 سوره کهف نگاه کن که خداوند ميفرمايد:
                
"مردم ياوری غير از او ندارند و او كسی را در قانونگذاری شريک خود نميکند."
         
بطور کامل، تمام قوانين خداوند در قرآن است، و خداوند بطور کامل آنها را برای ما شرح داده.
و همانطور که خودش فرموده، در مورد هيچ چيز کوتاهی نکرده.
قرآنی که خداوند خودش ميفرمايد کتابی کامل است.
يعنی احتياج به هيچ بشری چه زنده چه مرده ندارد.
به قسمت اول اين آيه نگاه کنيد: "مردم ياوری غير از او ندارند" برداشت شما از اين جمله بسيار روشن چيست؟
   
خداوند در آيه 6:38 سوره انعام ميفرمايد:
"ما در (اين) كتاب (در قرآن) چيزی را فروگذار نكرديم."
من نميفهمم، خداوند ميفرمايد در قرآن چيزی را فروگذار نكرده، با چه جراتی عده ای غير اين نظر ميدهند؟
به نظر شما، اسم اين افراد، و اسم اين عملشان چيست؟
   
خداوند در آيه 5:101 سوره مائده ميفرمايد:
"ای افراد باايمان، از چيزهائی كه اگر برای شما روشن شود شما را ناراحت ميكند سئوال نكنيد.
اگر موقع نزول قرآن درباره آنها سئوال كنيد برای شما روشن ميشود.
خدا از آنها درگذشته. خدا آمرزنده بردبار است."   
     
استاد بختياری نژاد مينويسد: "اين سوالها درباره دين بوده که با روشن شدن آن وظيفه مسلمانان سنگين تر ميشده.
خدا مسلمانان را از مسئله تراشی منع کرده، ولی بعضی از فقها توضيح المسائل نوشتند و باعث تفرقه مسلمانان شدند.
چون هر دسته ای پيرو يکی از آنها شدند. خدا در آيه 31  نساء ميفرمايد: اگر شما از بين آنچه از آن نهی شده ايد،
بزرگهايش را انجام ندهيد گناهان ديگر شما را ميبخشيم و شما را با احترام وارد بهشت ميکنيم.
چه رسد به آنچه خداوند در مورد آن چيزی نگفته و در قرآن اثری از آن نيست؟ "
   
باز بياد يکی از مظاهر مسلمانی، شاه مردان اميرالمومنين و مطالبی که او فرمود افتادم.
اين بزرگوار در سخن کوتاه  102  يا 105  نهج البلاغه فرمود:
   
"خدا چيزهائی را بر شما واجب کرده آنها را ضايع نکنيد (آنها را انجام دهيد) و برای شما حدودی تعيين کرده از آنها تجاوز نکنيد، و شما را از چيزهائی نهی کرده حرمت آنها را از بين نبريد (آن کارها را نکنيد) و در مورد چيزهائی برای شما ساکت مانده (حرفی نزده) و آنها را از روی فراموشی ترک نکرده خودتان را درباره آنها به زحمت نيندازيد." مسئله تراشی نکنيد.
    
         
آية الله مطهری مينويسد:
" آنجا كه خدا مردم را آزاد گذاشته شما برای مردم تعيين تكليف نكنيد. "

******
   
بعد از اين مقدمه که در آن سعی کردم با کمک خداوند يکتا و با عرضه کردن آيات الهی ثابت کنم قران تنها مرجع کاملا مطمئنی است
که ما بايد از آن پيروی کنيم و نگذاريم دکانداران مذهبی ما را از راه حق و حقيقت، با مطالبی که بهم ميبافند از اسلام و قرآن دور کنند،
به مطلب "غير از خداوند را بکمک خواندن" ميپردازم.
   
در سوره شوری آيه 31 خداوند ميفرمايد:
"غير از خدا هيچ يار و ياوری برای شما وجود ندارد"     
     کدام قسمت از اين آيه یرای من قابل فهم نيست؟   
     
در سوره جن آيه 18 خداوند ميفرمايد:
" کسی را در كنار خدا به كمك نخوانيد "
   
در سوره احقاف آيه 5 خداوند ميفرمايد:
كيست گمراه ‌تر از كسی كه غير خدا را به كمك ميخواند"      
      
از يک يک شما از صميم قلبم خواهش ميکنم در مورد اين دستورات صريح و بسيار واضح و روشن خداوند فکر کنيد.
برداشت شما از اين آيات چيست؟
   
اجازه بدهيد از شما سوالی بکنم، وقتی فردی بعد از اينکه اين آيات و دستورات را در قرآن خوانده، 
دستش را بآسمان بلند ميکند و ميگويد "يا علی مدد" يا ميگويد "يا ابولفضل بدادم برس" يا ميگويد "يا سيدالشهدا"
با اين حرفی که زده چه کرده، و معنی اين کارش چيست؟
   
چطور فراموش کرده که خداوند ميفرمايد: "غير از خدا هيچ يار و ياوری برای شما وجود ندارد".
در مورد اين دستور صريح و بسيار واضح خداوند نظرتان چيست: ” کسی را در كنار خدابه كمك نخوانيد". 
نظرتان در مورد اين قسمت چيست؟  "كيست گمراه ‌تر از كسی كه غير خدا را به كمك ميخواند"
    
با دانستن اين دستورات واضح و صريح خداوند، اگر کسی از غير خدا کمک بخواهد، معنی اين کارش چيست؟    
    
دوستان، من از کسی خرده نميگيرم و موعظه هم نميکنم. خود من تا حدود 12 سال پيش که برای اولين بار ترجمه قرآنی که برايم قابل فهم بود
بدستم رسيد و آنرا خواندم، هر بار که چيز سنگينی را برميداشتم، يا بعضی اوقات که ميخواستم بلند شوم، ميگفتم "يا علی".  
    
بعد از خواندن فرمايشات خداوند (قرآن مجيد) متوجه شدم که تا چه حد در اشتباه بودم و چطور مراسم و طرز بزرگ شدنم
همراه با بی اطلاعی از قرآن، از من و امثال من انسانهائی ساخته بود که ندانسته از غير خدا کمک ميخواستيم.
در آن زمان توبه کردم و تقاضای بخشش از درگاه ايزد يکتا نمودم.
متاسفانه ما اينطور بزرگ شده بوديم.
بعد از آن ماه ها طول کشيد تا من توانستم خودم را کاملا کنترل کنم و فقط "يا خدا" بگويم.
   
بياد قسمتی از نيايش حضرت علی (ع) با ايزد يکتا در دعای زيبای کميل افتادم:   
"... بخـشـش و بـزرگـواريـت را بـر مـن ارزانـی دار و بـه حق بـزرگـواريـت بـه مـن الـتـفات فـرمـا و بـه حق مـهربـانـيـت مـرا نـگه دار و زبـانـم را به يـاد خـود گـويـا و دلـم را بـه دوسـتی ات بـيتـاب گـردان و بـه نـيکی اجـابـتِ خـود بـرمـن مـنـت نِـه
و لغـزشـم نـا ديـده گـير و گـناهـم بـيامـرز
                      که هـمانا پـرسـتـش خـود را بـر بـندگانـت واجـب کـرده ای
                      و آنـها را بـه دعـايـت فـرمـا ن داده ای
                      و اجـابـت آن را ضـمانـت کرده ای."
   
اجازه بدهيد مثلی بزنم.
اگر من در کاليفرنيا دستم را به آسمان بلند کنم و بگويم "يا علی"
و فردی در اصفهان دستش را بلند کند و بگويد "يا علی"
و فردی در تهران دستش را بلند کند و بگويد "يا علی"
و فردی در پاريس دستش را بلند کند و بگويد "يا علی".
اگر ما فکر کنيم حضرت علی (ع) دعای همه ما را که در يک لحظه در تمام اين نقاط که او را به کمک خوانده ايم ميشنود، آنوقت ما، يکی از صفاتی را که فقط و فقط اختصاص به خداوند دارد (خداوند همه جا هست و همه را ميشنود)
را به حضرت علی (ع) داده ايم و با اين عملمان ندانسته به خداوند شرک ورزيده ايم.
     
در آيه 115 سوره 2 (سوره بقره) خداوند ميفرمايد:
"مشرق و مغرب مال خدا است.
پس به هر طرف كه رو كنيد خدا همان طرف است.
خدا وسعت ‌دهنده دانا است."
     
لطفا ترجمه دعاء کميل را در اين سايت بخوانيد.
حضرت علی (ع)، امــيرالمومــنين در دعای کميل و در نهج البلاغه،
حتی يک بار از حضرت محمد (ص) هم کمک نخواسته، و فقط و فقط از خداوند کمک ميخواهد.
      
حضرت علی (ع)، امــيرالمومــنين مظهر مسلمانی و خدا پرستی است.
اين سالار مرد که نامش لرزه به اندام هر جنگجو و دلاوری می اندخت، در راه توحيد شهيد شد،
بجز "يا اللهاز زبانش چيزی نمی شنيدی.
نام خداوند اول و آخر و همه زندگی او بود.
    
اين دلاور والامقام، اين شهيد راه توحيد و خدا پرستی که پيروی کردن از اعمالش افتخار زندگی من است،
پشت رسول خداوند حضرت محمد (ص) میايستاد و همراه آن والامقام نماز ميخواند و ميگفت:    
"اياک نعبد و اياک نستعين"
"(خداوندا) فقط بندگی تو را ميکنيم و فقط از تو کمک ميخواهيم."
      
لحظه ای فکر کنيد، اگر حضرت علی (ع)، در اينجا حاضر بود و ميشنيد من که خودم را مسلمان ميخوانم و ادعا ميکنم
که از پيروان علی هستم، بر خلاف دستور واضح و صريح خداوند، با وجود عهدی که بارها و بارها با خداوند بسته ام
و هر روز تکرار کرده و ميکنم، با گفتن "يا علی" از شخص او يا بشر ديگری کمک بخواهم،
اين سالار مردی که در راه "يا الله" و توحيد شهيد شد، چه بلائی سر من ميآورد؟
    
حضرت علی (ع)، امــيرالمومــنين بتمام دستورات خداوند يکتا (قرآن مجيد) عمل ميکرد،
دستوراتی مثل   "کسی را در كنار خدا به كمك نخوانيد"
بنابراين، فقط و فقط از خداوند کمک ميخواست و فقط و فقط بدرگاه خداوند يکتا دعا ميکرد.
اگر من مسلمانم و حضرت علی (ع) امام من است، اگر من با افتخار ميگويم "من مسلمانم" اسم پدر من علی بود،
و من اسم پسرم را علی گذاردم،  آيا نبايد دنباله روی قدم های امــيرالمومــنين، علی (ع) باشم؟
    
اگر جواب مثبت است، ما از روش شاه مردان، حضرت علی (ع) پيروی ميکنيم.
پيروی کردن از سالار مردی چون امــيرالمومــنين، حضرت علی (ع)، کاتب و مطيع قرآن مجيد، امام مسلمانان جهان،
پدر بزرگوار و عالی مقام سيدالشهدا، و مانند او بجای هر معبود ديگری "يا الله" گفتن،
و سر پيچی نکردن از دستورات خداوند وظيفه  هر مسلمانی است.
    
در مورد افرادی که از بندگان خدا کمک ميخواهند و بدرگاه آنان دعا ميکنند و اين بندگان خدا را اولياء خود گرفتند،
در آيه 102 سوره 18 (سوره کهف) خداوند ميفرمايد:
 "آيا افراد بی‌ايمان خيال كردند كه ميتوانند بجای من، بندگان مرا اولياء خود بگيرند؟     
ما جهنم را برای افراد بی‌ايمان آماده كرده‌ايم." 
بار ديگر که شنيديد کسی يکی از بندگان خداوند را بجای خداوند اولياء خود گرفته، از او بخواهيد اين آيه را بخواند. 
   
در آيه های 37 و 38 سوره 7 (سوره اعراف) خداوند ميفرمايد:
"... وقتی كه فرستادگان ما برای گرفتن جانشان پيش آنها بيايند به آنها ميگويند كسانی را كه غير از خدا ميخوانديد كجا هستند؟
ميگويند آنها را گم كرده‌ايم، عليه خود شهادت ميدهند كه كافر بودند.
خداوند گفت شما هم با گروه‌های جن و انسی كه قبل از شما از دنيا رفتند وارد آتش جهنم شويد.
هرگاه گروهی وارد جهنم شوند گروه ديگر را لعنت ميكنند تا وقتی كه همگی وارد جهنم شوند و بهم برسند.
بعدی‌ها درباره قبلی‌ها ميگويند خداوندا، اينها ما را گمراه كردند عذاب آنها را از آتش جهنم چند برابر بده.
خداوند ميگويد عذاب همه دو برابر است ولی شما نميدانيد." 
در آيه های 50 و 51 و 52  سوره 8 (سوره انفال) خداوند ميفرمايد:
"كاش وقتی را كه فرشتگان جان افراد بی‌ايمان را ميگيرند ببينی،
در حاليكه به صورت و پشت آنها ميزنند به آنها ميگويند عذاب سوزان را بچشيد.   
اينكار بعلت كارهائی است كه ميكرديد، چون خدا به بندگانش ستم نميكند.     
اينها مثل آل ‌فرعون و افرادی كه قبل از آنها بودند، منكر آيات خدا شدند.
خدا هم بعلت گناهانشان آنها را دچار عذاب كرد، چون خدا نيرومند و مجازاتش شديد است." 
         
در آيه 78 سوره 22 (سوره حج) خداوند ميفرمايد:
"بنابراين نماز را بپا داريد و زکات بدهيد و ( فقط) به خدا توسل جوئيد، او مولای شماست،
چه مولای خوبی و ياور شايسته ای."
        
بياد بياوريد که بعضی از ما به چه افرادی توسل ميجويند و چه افرادی را مولای خود ميخوانند؟
 افسوس و صد افسوس از بی اطلاعی از قرآن.
    
در سوره انعام آيه 1 خداوند ميفرمايد:
"ستايش و بزرگداشت فقط اختصاص به خدا دارد كه آسمانها و زمين را خلق كرد و تاريكی و نور را برقرار كرد."
   
آيا فهميدن و درک کردن اين دستور بسيار واضح و روشن برای من بايد مشکل باشد؟
خداوند ميفرمايد " ستايش و بزرگداشت فقط اختصاص به خدا دارد"
من را چه شده که اين موارد که خداوند ميفرمايد فقط به او اختصاص دارد را بر خلاف دستور او به بندگان او ميدهم؟
بار ديگر اگر کسی را ديديد که انسانی را تا اين حد بالا برده، باو امر و دستور خداوند را گوشزد کنيد.
    
*******                                           
دوستان عزيراجازه بدهيد با آياتی از قرآن مجيد اين مطلب را خاتمه بدهم.
لطفا متوجه باشيد که در آيات زير خداوند در مورد "کسانی" صحبت ميفرمايد، نه در مورد بت ها و بت پرستان.
يعنی روی سخن پروردگار با افرادی است که از انسان ها بت ساخته اند.
   
در آيه 60 سوره 40 (سوره مومن) خداوند ميفرمايد:
"و خداوند شما گفت مرا بخوانيد تا دعای شما را اجابت كنم. 
اشخاصی كه خود را بزرگتر از اين ميپندارند كه بندگی مرا بكنند (تسليم دستورهای من باشند)
با خواری وارد جهنم ميشوند."
      
خداوند در اين آيه و در آيات ديگر برای ما کاملا تشريح کرده که فقط و فقط مستقيما از چه کسی بايد کمک خواست و به درگاه چه کسی بايد دعا کرد.
خداوند ميفرمايد 
" مرا بخوانيد تا دعای شما را اجابت كنم" آيا هنوز من بايد گيج باشم و ندانم که فقط و فقط برای اجابت دعاهايم،
چه معبودی را بايد خواند و بدرگاهش دعا کرد؟
و فقط وفقط چه معبودی است که تنها او قادر به اجابت دعاهای من بوده، هست، و در آينده خواهد بود؟     
    
در آيه های 14 و 26 و 27 سوره 18 (سوره کهف) خداوند ميفرمايد:
"معبود ديگری را غير از او بكمك نمی‌خوانيم، چون در آنصورت حرفی دور از حقيقت زده‌ايم."
"مردم ياوری غير از او ندارند و او كسی را در قانونگذاری شريک خود نميکند."
"هر قدر از كتاب خداوندت كه به تو وحی شده بخوان.
سخنان او تغير ناپذير است و غير از او هرگز پناهی پيدا نميکنی."
   
خداوند در آيات بالا به من و شما بوضوح، بسادگی، و صريحا ميفرمايد:
            1.  من نبايد معبود ديگری را غير از او بكمك بخوانم،
         2. مردم ياوری غير از او ندارند،
            3. غير از خداوند، من هرگز پناهی پيدا نميکنم.
  
آيا من هنوز در اين مورد به راهنمائی های بيشتری احتياج دارم؟
گذشته را فراموش کنيد، خداوند در آيات زيادی فرموده که توبه ما را قبول ميکند و ما را ميبخشد و ما را ميامرزد. 
حالا که من دسترسی به تمام دستورات خداوند (قرآن مجيد) را پيدا کرده ام.
حالا که من براحتی فهميده ام که خداوند به من در اين آيات چه ميفرمايد.
حالا که من کوچکترين شکی ندارم که خداوند مرا بعد از توبه ام بخشيده.
اگر من هنوز راه ديگری بروم، راهی که خداوند بطور واضح و صريح به من ميفرمايد از آن دوری کنم، آنوقت اسم من چيست؟  
   
در آيه های 43 و 44 سوره 18 (سوره کهف) خداوند ميفرمايد:          
"... كسانی غير از خدا وجود نداشتند كه به او كمك كنند و خودش هم نميتوانست كمكی بخود بكند.
آنجا متوجه شد كه  كمك كردن فقط از آن خداست و بهترين پاداش و عاقبت خوش هم در اختيار اوست."
    
خداوند ميفرمايد " كمك كردن فقط از آن خداست" متاسفانه از کودکی غير اين را در مغزهای ما گنجانده اند.
خواهش ميکنم نگذاريد نسل آينده اعمال ما را تکرار کنند و آنها را با حقيقت اسلام (قرآن مجيد) آشنا کنيد.    
        
در آيه 16 سوره 50 (سوره ق) خداوند ميفرمايد:
"ما انسان را آفريديم و ميدانيم وجودش او را به چه كارهائی وسوسه ميكند.
 ما از رگ گردن به او نزديكتريم."
    
لحظه ای فکر کنيد، بجز خداوند، چه چيزی يا کسی از رگ گردن به انسان نزديکتر ميشود؟
آيا هنوز من بايد دنبال "فردی" بگردم که درخواست مرا به خداوند بگويد؟
آيا آن فردی يا افرادی را که من انتخاب ميکنم، از خداوند من، از رگ گردن من، از فاصله بين من و قلبم به من نزديک تر هستند؟
به فرض محال اگر باشند که هرگز نيستند، آيا من فراموش کرده ام که با دعا بدرگاه غير خداوند و از غير خداوند کمک خواستن،
من باور کرده ام که قدرت ديگری غير خداوند ميتواند در همه حال و در همه جا دعای مرا بشنود،
و اين معبود قادر است که در همه جا و در همه حال حاجات مرا برآورده کند؟
با اين طرز فکر و با اين اعمالم، من باور داشته ام که وجود ديگری ميتواند کارهائی که فقط و فقط اختصاص به خداوند من دارد
(حضور در همه جا، شنيدن دعا و درخواست من در همه جا، و برآوردن حاجت من در همه جا) را انجام دهد.
افرادی که اين باور را دارند، صفاتی که فقط و فقط اختصاص به خداوند دارد را به غير خداوند، به انسانی، به معبود ديگری داده ام.
اسم اين تصور و باور بزبان فارسی سليس و به زبان قرآن مجيد شرک به خداوند است. 
در آيه 106 سوره 12 (سوره يوسف) خداوند ميفرمايد:
 "بيشتر آنها در حالی به خدا ايمان می‌آورند كه هنوز مشرك هستند."   
            
در آيه 24 سوره 8 (سوره انفال) خداوند ميفرمايد:
"و بدانيد كه خدا بين انسان و قلبش قرار ميگيرد و بدانيد كه پيش او جمع ميشويد."   
     
خداوند بين شما و قلب شما قرار ميگيرد، خداوند از رگ گردن به شما نزديکتر است. معنی اين آيات چيست؟
خداوند به من ميفرمايد: بدرگاه هيچ کس دعا نکنم، از هيچ کس و هيچ چيزی غير او کمک نطلبم.
خداوند به من ميفرمايد: اگر من تصور و باور کنم که غير از او (ذات مقدس خداوند) مبدأ ديگری قادر است
کارهائی را که فقط و فقط اختصاص باو دارد را انجام بدهد، با اين باور، من مشرک شده ام.
آيا من باز هم احتياج به توضيح بيشتری دارم؟
    
در آيه 52 سوره 7 (سوره اعراف) خداوند ميفرمايد:
"ما كتابی برای ايشان آورديم و با آگاهی آن را توضيح داديم.
كتابی كه برای افراد با ايمان هدايت و رحمت است."
   
اين "ايشان" که خداوند در موردش صحبت ميکند، من و شما و فرزندان من و شما هستند.
آيا ما نبايد اين کتاب را بخوانيم و درک کنيم که خداوند چه ميفرمايد؟
آيا ما نبايد اصرار کنيم که فرزندانمان، نسل آينده هم آنرا بخوانند و با هدايت خداوند، با اسلام حقيقی، با قرآن مجيد آشنا شوند،
تا مثل کذشتگان ما فريب يک مشت دکاندار مذهبی قرآن نخوانده را نخورند؟
   
در آيه های 196 و 197 سوره 7 (سوره اعراف) خداوند ميفرمايد:   
"مولا و ياور من خدا است كه قرآن را نازل كرده و او يار و ياور افراد درستكار است.      
كسانی را كه غير از خدا به كمك خود ميخوانيد،
توانائی ياری شما را ندارند، خودشان را هم نميتوانند ياری كنند."     
   
خداوند در مورد بت ها صحبت نميفرمايد " كسانی را كه غير از خدا به كمك خود ميخوانيد "
صحبت در مورد "کسانی" افراديست که برای ما از آنها بت ساخته اند، و ما بدرگاه اين افراد دعا ميکنيم، برايشان نذر ميکنيم،
از آنها درخواست کمک ميکنيم، و از آنها ميخواهيم که دعای ما را اجابت کنند.
اگر کسی خودش را هم نميتواند ياری کند، چطور قادر است من و شما را ياری کند؟
متوجه هستيد دوری از قرآن ما را بکجا برده و با ما چه کرده؟
    
در آيه 31 سوره 42 (سوره شوری) خداوند ميفرمايد:
"و غير از خدا هيچ يار و ياوری برای شما وجود ندارد."  
        
گرفتاری من چيست؟ کدام قسمت از اين دستور واضح و صريح را نميفهمم؟
آيا هنوز هم من بايد در اين مورد سوالی داشته باشم؟
        
در آيه 30 سوره 13 (سوره رعد) خداوند به رسول اکرم ميفرمايد:
"بگو او خداوند من است.
معبودی غير از خدا وجود ندارد.
بر او توكل كرده‌ام و بازگشت من بسوی او است."
   
در آيه 6 سوره 41 (سوره فصلت) خداوند به رسول اکرم ميفرمايد:
"بگو من فقط انسانی مثل شما هستم.  
به من وحی ميشود كه معبود شما معبودی يگانه است.  
مستقيما بطرف او برويد و فقط از او طلب آمرزش كنيد.
 وای بر مشركين."    
        
بعد از خواندن اين آيه، اگر من از غير خداوند کمک بطلبم،
و بر ضد دستور صريح خداوند، مستقيما بطرف خداوند نروم، 
و از معبود ديگری طلب آمرزش کنم، دعا بدرگاهش کنم، و از او درخواست کمک کنم، اسم من چيست؟
   
در آيه 20 سوره 40 (سوره مومن) خداوند ميفرمايد:
"خدا به حق قضاوت و حكم ميكند و كسانی كه آنها غير از خدا به كمك ميخوانند ذره‌ای قضاوت و حكم نميكنند.
چون خدا شنونده و بينا است. "  
    
در آيه 66 سوره 40 (سوره مومن) خداوند به رسول اکرم ميفرمايد:
"بگو من از بندگی كسانی كه غير از خدا بکمک ميخوانيد نهی شده‌ام
چون دليل‌های روشنی از خداوندم برای من آمده و امر شده‌ام كه تسليم (خداوند) صاحب اختيار همه مردم جهان باشم."      
    
در آيه های 2 و 3 سوره 39 (سوره زمر) خداوند ميفرمايد:
"ما قرآن را بحق بتو نازل كرديم. بنابراين خدا را در حالی كه دين را برای او خالص ميکنی بندگی كن.
بدانيد كه دين خالص برای خدا است و كسانی كه اوليائی غير از خدا برای خود گرفته‌اند
ميگويند ما اينها را فقط برای اين عبادت ميكنيم كه ما را به خدا نزديك كنند.
خدا بين آنها در مورد چيزهائی كه در آن اختلاف دارند حكم ميكند، خدا آدم دروغگوی كافر را هدايت نميكند."
          
که ما را به خدا نزديک کنند!؟؟؟
خداوند بين من و قلب من قرار دارد.
خداوند از رگ گردن به من نزديکتر است.
خداوند به من دستور داده که فقط مستقيما از او کمک بخواهم و فقط بدرگاه او دعا کنم.
بعضی ها مثل ميزنند و ميگويند، اگر ميخواهی با رئيس اداره ای صحبت کنی و او را ببينی، اول منشی آن رئيس را بايد ببينی؛
بعد معاونش را بايد ببينی، و بعد اگر امکان داده شد رئيس را ميبينی.
اين افراد يک سازمان مخرب اجتماعی که از انسانهائی رشوه گير و باج بگير تشکيل شده، يک اداره ای مثل اداره ثبت اسناد در قديم را
با سازمانی و تشکيلاتی که خداوند برای ما ايجاد کرده مقايسه ميکنند.
سازمانی و تشکيلاتی بسيار پاک، منزه از هر دروغ و دو روئی و ناپاکی. اين بنظر من توهين بسيار بزرگيست.
کدام واسطه ميتواند از رگ گردن من به من نزديکتر باشد؟  
وای بر بی توجهی و بی اطلاعی افراد از قرآن.
    
در آيه 72 سوره 5 (سوره مائده) خداوند ميفرمايد حضرت عيسی (ع) گفته:
"خدا را كه سرور من و سرور شما‌ست بندگی كنيد.
هركس شريكی برای خدا قائل باشد، خدا بهشت را بر او حرام كرده و جايش جهنم است.
كسانی كه ظلم ميكنند ياوری ندارند."
   
در آيه 50 سوره 25 (سوره فرقان) خداوند ميفرمايد:
"ما قرآن را برای آنها بصورتهای مختلف بيان کرديم تا متوجه شوند.
ولی بيشتر مردم بخاطر قدرنشناسی از توجه به آن خودداری کردند."       
   
در آيه 10 سوره 21 (سوره انبياء) خداوند ميفرمايد:
"برای شما کتابی نازل کرديم که در آن صحبت شماست، آيا عقلتان را بکار نميبريد؟"     
   
عده از ما هرگز اين کتاب را که خداوند برای من و شما نازل کرده و ميفرمايد در آن صحبت از من و شما است را نخوانده اند،
ولی در تمام مجالس روزه خوانی ها و نوحه سرائی ها شرکت کرده اند و ادعا دارند مسلمان هستند.
چطور من ميتوانم ادعای مسلمانی کنم، وقتی که هنوز قرآن را نخوانده ام.
قرآنی که خداوند بمن دستور داده که هر چه بيشتر بخوانم، و با خواندن قرآن، از دستورات خداوند با خبر شوم؟
همانطور که خداوند فرموده: آيا من عقلم را بکار ميبرم؟
        
در آيه 120 سوره 5 (سوره مائده) خداوند ميفرمايد:
"فرمانروائی آسمانها و زمين و هر چه در آنها است، مال خدا است و او قادر به هر كاری است."   
   
در آيه 10 سوره 45 (سوره جاثيه) خداوند ميفرمايد:
"پشت سرشان جهنم است و كارهائيكه كرده‌اند و مددكارانی كه جز خدا برای خود گرفته‌اند،
ذره‌ای برايشان فايده ندارند و عذاب بزرگی دارند."  
    
در آيه 14 سوره 13 (سوره رعد) خداوند ميفرمايد:
"دعوت حقيقی متعلق به خداست.
كسانيكه غير او را به كمك ميخوانند، ذره‌ای از دعاهايشان را اجابت نميكنند.
كار آنها شبيه كسی است كه كف دستش را باز و بسوی آب دراز كند كه آب را بدهانش برساند،
در صورتيكه آب بدهانش نميرسد.
دعای افراد بی‌ايمان كار بيهوده‌ای است."
        
لطفا شما به من بگوئيد، واضح تر از اين چطور ميتوان اين مورد را تشريح کرد؟
كسانيكه غير او را به كمك ميخوانند، ذره‌ای از دعاهايشان را اجابت نميكنند."
اگر من مسلمانم و باور دارم که قرآن را خداوند برای من و شما نازل فرموده،
و بعد از خواندن اين آيه هنوز غير خدا را به کمک بخوانم، اسم من چيست؟
       
در آيه 14 سوره 13 (سوره رعد) خداوند ميفرمايد:
"بگو آيا غير از خدا كسی را بندگی ( اطاعت بدون چون و چرا) ميكنيد كه صاحب نفع و ضرری برای شما نيست.
در صورتيكه خدا شنوا و دانا است ( نه افرادی كه از دنيا رفته اند)."  
   
در آيه های 21 و 22 و 23 سوره 8 (سوره انفال) خداوند ميفرمايد:
"و مثل كسانی نباشيد كه گفتيد شنيديم در حالی كه نميشنوند و اطاعت نمی‌كنند.   
بدترين جانداران پيش خدا كر و لال‌هائی هستند كه عقل خود را بكار نميبرند.     
اگر خدا خيری در آنها سراغ داشت آنها را شنوا ميكرد.
اگر به آنها شنوائی ميداد باز هم پشت ميكردند و اعراض مينمودند."
   
در آيه های 53 سوره 8 (سوره انفال) خداوند ميفرمايد:
"اين حالت بعلت اين است كه
خدا نعمتی را كه به دسته‌ای داده تغيير نميدهد تا موقعی كه آنها رفتار خود را تغيير دهند 
و خدا شنونده دانا است"
      
در آيه 22 سوره 34 (سوره سبا) خداوند ميفرمايد:
"بگو كسانی را كه غير از خدا كاره‌ای حساب ميكنيد به كمك بخوانيد.
آنها به اندازه‌ ذره‌ای در آسمانها و زمين اختيار چيزی را ندارند و در آنها شرکتی ندارند و کسی از آنها مددكار خدا نيست. "
    
بعد از خواندن اين آيات واضح و روشن، ما را چه شده که بدرگاه غير خداوند دعا ميکنيم، و از غير او کمک ميطلبيم؟    
      
در آيه های 13 و 14 سوره 35 (سوره فاطر) خداوند ميفرمايد:
اين خداست كه صاحب اختيار شما است و فرمانروائی هم مال او است
و كسانی را كه غير از او به كمك ميخوانيد اختيار‌دار چيزی حتی باندازه پوست هسته خرمائی هم نيستند.
اگر آنها را صدا بزنيد صدای شما را نميشنوند و اگر بشنوند جوابتان را نميدهند
و روز قيامت منكر شرک شما ميشوند و هيچكس مثل خدای آگاه تو را خبردار نميكند. "
   
لطفا خودتان آيه بالا را برای خودتان تشريح کنيد.
   
در آيه 10 سوره 35 (سوره فاطر) خداوند ميفرمايد:
"كسيكه عزت ميخواهد بداند  كه تمام عزت به خدا اختصاص دارد.
 سخن پاك بسوی او بالا ميرود و كار صحيح آنرا بالا ميبرد.
کسانی که نقشه های بد ميکشند عذاب سختی دارند و حيله هايشان از بين ميرود."
         
تمام عزت به خدا اختصاص دارد، فقط و فقط به خدا اختصاص دارد.
    
در آيه های 2 و 3 سوره 40 (سوره مومن) خداوند ميفرمايد:
"نزول قرآن از طرف خداوند نيرومند و داناست.    
كه آمرزنده گناه و توبه‌ پذير و مجازاتش شديد و صاحب نعمت است.
معبودی غير از او نيست. 
همه پيش او برميگردند." 
    
در آيه 60 سوره 40 (سوره مومن) خداوند ميفرمايد:
 خداوند شما گفت مرا بخوانيد تا دعای شما را اجابت كنم. 
اشخاصی كه خود را بزرگتر از اين ميپندارند كه بندگی مرا بكنند (تسليم دستورهای من باشند)
با خواری وارد جهنم ميشوند."  
    
در آيه 186 سوره 2 (سوره بقره) خداوند ميفرمايد:
"وقتی بندگان من درباره من از تو سئوال ميكنند، من به ايشان نزديكم.
دعای دعا كننده را وقتی مرا به كمك بخواند اجابت ميكنم. 
پس آنها بايد دستورها و نظرهای مرا قبول كنند و به من ايمان بياورند تا هدايت شوند." 
   
آيا ما هنوز دنبال واسطه و شفيع ميگرديم؟
اجابت دعای من و شما، احتياج به واسطه و شفيع ندارد.
همانطور که خداوند فرموده، بسادگی از خداوند بخواهيد، او به يک يک ما نزديک است،
فقط و فقط اوست که دعای ما را ميشنود، و فقط و فقط اوست که دعای ما را اجابت ميکند
لطفا توجه داشته باشيد، اين نظر من يا هيچ بشر ديگری نيست. اين خداوند است که به من و شما ياد ميدهد که چه کنيم.
آيا اين آيات احتياج به توضيح بيشتری دارند؟
   
خداوند ميفرمايد: که به من نزديک است، دعای مرا ميشنود و دعای مرا وقتی او را به کمک بخوانم اجابت ميکند.
خداوند ميفرمايد: از رگ گردن من به من نزديکتر است، بين من و قلب من قرار دارد.
در ضمن به من صريحا دستورداده بدرگاه هيچ کس غير از او دعا نکنم
و به من بارها و بارها متذکر شده که تنها بر آورنده حاجت فقط و فقط اوست.
اگر بعد از خواندن اين دستورات بسيار واضح و صريح،
باز من دستم را به آسمان بلند کنم و از غير او کمک بطلبم و بدرگاه غير او دعا کنم،
اسم من چيست و با اين اعمال، در اين دنيا و در آخرت برای خودم چه خريده ام؟ 
    
خداوند در آيه 6:15 سوره انعام به رسول ميفرمايد:
"بگو من اگر از فرمان خدا سرپيچی كنم از عذاب روز بزرگ ميترسم."   
    
در آيه های 20 و 22 سوره 72 (سوره جن) خداوند به رسول ميفرمايد:
"بگو من فقط خداوندم را ميخوانم و هيچكس را شريك او نميسازم.   
 بگو من برای شما اختيار ضرری يا هدايتی را ندارم.    
"بگو هيچكس مرا از عذاب خدا حفظ نميكند و هرگز پناهگاهی غير از او پيدا نميكنم     
وظيفه من فقط رساندن پيام و رسالت خداست."
    
اين آيات قرآن است، اينها نظريه من يا بشر ديگری نيست. اين خداوند است که ميفرمايد:
رسول برگزيده خداوند اختيار ضرری يا هدايتی برای من و شما را ندارد.
رسول برگزيده خداوند پناهگاهی غير از خدا ندارد، و فقط خداوند را بکمک ميخواند. 
رسول برگزيده خداوند اگر از فرمان خدا سرپيچی كند از عذاب روز بزرگ ميترسد.
اين دکانداران مذهبی چطور به من و شما ميگويند و کوشش ميکنند که ما را مطمئن کنند
که يکی از بندگان خدا که سالهاست از دنيا رفته است صدای ما را ميشنود، دعای ما را مستجاب ميکند و ما را ميامرزد؟
صد افسوس بر بی اطلاعی افراد از قرآن.  
    
در آيه های 6 و 9  سوره 42 (سوره شوری) خداوند ميفرمايد:      
"و خدا مراقب كار كسانی است كه  غير از او ياورانی برای خود گرفتند  تو وكيل آنها نيستی."
آيا مددكارانی غير از خدا برای خود گرفتند؟ در صورتيكه مددكار واقعی خداست.
اوست كه مرده‌ها را زنده ميكند و قادر به هر كاری است."     
    
در آيه های 56 و 57 سوره هفدهم (سوره اسراء) خداوند ميفرمايد:
بگو هر كسی غير از خدا را كه فكر ميکنيد به كمك بخوانيد آنها توانائی اينکه ضرر را از شما برگردانند يا تغير دهند ندارند.
كسانی را كه اين افراد به كمك ميخوانند هر كدامشان كه به خدا نزديک ‌ترند و اميد رحمتش را دارند و از عذابش ميترسند،
دنبال وسيله ‌ای برای تقرب به خدا ميگردند.
چون بايد از عذاب خدا ترسيد و حذر كرد."
    
لطفا توجه کنيد، خداوند ميفرمايد "هر کسی غير از خدا" آيا اين برای ما نبايد کافی باشد؟
خداوند در مورد بت و بت پرستی صحبت نميکند.
خداوند ميفرمايد "هر کسی"
خداوند در مورد انسان هائی صحبت ميفرمايد که يک عده دکاندار مذهبی قران نخوانده آنها را بصورت بت برای من و شما ساخته اند.
خداوند ميفرمايد: "كسانی را كه اين افراد به كمك ميخوانند" شکی ندارم که اسم چند نفر از اين افراد همين الان به خاطر شما آمد.
خداوند ميفرمايد: "هر كدامشان كه به خدا نزديک ‌ترند و اميد رحمتش را دارند و از عذابش ميترسند"
آن افرادی که اسمشان بخاطرتان آمد، يک يک آنها،  اميد رحمت خداوند را دارند و از عذاب خداوند ميترسند.
و يک يک آنها " دنبال وسيله ‌ای برای تقرب به خدا ميگردند" اين افرادی که اسمشان بيادتان آمد همانطور که خداوند ميفرمايد:
از عذاب خدا ميترسند و تمام سعی شان را ميکنند که از آن حذر کنند "چون بايد از عذاب خدا ترسيد و حذر كرد.".
اين افرادی که اسمشان بيادتان آمد همانطور که خداوند بما خيلی واضح ميفرمايد:
" توانائی اينکه ضرر را از شما برگردانند يا تغير دهند ندارند" برداشت شما از اين قسمت چيست؟
   
حالا من و شما دستهايمان را به آسمان بلند ميکنيم، و برخلاف دستور صريح خداوند، بدرگاه اين افراد دعا ميکنيم،
برای شان نذر ميکيم، با گريه زاری از اين افراد کمک ميخواهيم، و از اين افراد درخواست ميکنيم که دعاهايمان را اجابت کنند.      
           اسم اين کار ما چيست؟

اگر ما همانطور که خداوند دستور داده، فقط و فقط بدرگاه او دعا کنيم
و از او کمک بخواهيم و متوجه شويم تنها مبدأی که حاجت ما را بر ميآورد، فقط و فقط خداست، ديگر دکان اين سوداگران بسته ميشود.
بی جهت نيست که اصرار ميکنند من و شما را از قرآن دور نگهدارند.

در آيه های 20 و 21 و 22 سوره 16 (سوره نحل) خداوند ميفرمايد:
"كسانی را كه غیر از خدا به كمك میخوانند چیزی خلق نمی ‌كنند و خودشان هم خلق شده‌اند ( مخلوق خدا هستند).  
مرده‌اند و زنده نیستند و نمیدانند چه وقت برانگیخته ( زنده میشوند.       
معبود شما معبودی یگانه است".   
با استناد به آيه بالا، قدرت هر موجودی غير خدا (بدون استثناء) تا چه حد است؟
    
در آيه 25 سوره 16 (سوره نحل) خداوند در مورد دکانداران مذهبی که با نگفتن حقايق به مردم، باعث گمراهی مردم ميشوند ميفرمايد:
"... تا روز قیامت بار گناهان خود را بطور كامل حمل كنند به اضافه بار گناه كسانی كه به سبب نادانی گمراه كرده‌اند.
بدانید باری كه به دوش میکشند بد باری است." 
   
در آيه های 44 و 45 سوره 7 (سوره اعراف) خداوند ميفرمايد:
"اهل بهشت به اهل جهنم ميگويند ما وعده‌ای كه خداوندمان بما داده بود درست يافتيم.
آيا شما هم وعده‌ای كه خداوندتان بشما داده بود درست يافتيد؟
ميگويند بله، آنوقت اعلام كننده‌ای ميان آنها اعلام ميكند كه لعنت خدا بر ستمكاران.            
ستمكارانی كه مردم را از راه خدا باز ميدارند و انحراف آن را ميخواهند و منكر آخرت هستند."     
       
دوستان، در اينجا بخاطر داشته باشيد که امروز ما، حقيقت و اسلام حقيقی را با خواندن قرآن مجيد ميدانيم،
و بايد راه درستی که خداوند به ما نشان ميدهد را انتخاب کنيم.
اگر راه ديگری انتخاب کنيم، نافرمانی خداوند را کرده ايم و گناهکاريم.
به غير از اين، در قرآن، خداوند بما دستور داده که امر به معروف و نهی از منکر کنيم.
خواهش من اين است که يک يک فرزندانتان (نسل آينده) را با دستورات خداوند (قرآن مجيد) آشنا کنيد.
به اميد خداوند و با خواسته او، نسل آينده، فرزندان من و شما، اشتباهات من و شما را تکرار نميکنند
و نميگذارند عده ای دکاندار مذهبی با چرندياتی که به هم ميبافند که ضد قرآن است، بلائی که بسر نسل گذشته و بسر ما آورده اند
را بسر فرزندان ما و فرزندان فرزندان ما بياورند.
اين موردی نيست که ما اجازه انتخاب داشته باشيم. ما وظيفه داريم که نسل آينده را با اسلام، با دستورات خداوند (قرآن) آشنا کنيم. 
         
خداوند در اين مورد در آيه  105 سوره 5 (سوره مائده) ميفرمايد:
"ای افراد باايمان، وظيفه شما است كه خودتان حقيقت را بشناسيد."  
    
در آيه 170 سوره هفتم (سوره اعراف) خداوند ميفرمايد:
"كسانی كه پای بند كتاب الهی هستند و نماز را بپا ميدارند. ما پاداش درستكاران را ضايع نمی كنيم."
   
در آيه های 17 و 18 سوره 39 (سوره زمر) خداوند ميفرمايد:
"... پس به بندگان من مژده بده. آنان كه به حرفها گوش ميدهند و از بهترين آن پيروی ميكنند.
اين افراد هستند كه خدا هدايتشان كرده و عاقل واقعی هستند."   
   
انتخاب با من و شماست، دستورات صريح و بسيار واضح خداوند (قرآن مجيد) را انتخاب کنيم،
يا چرنديات مفت خوری که دين را وسيله امرار معاش کرده؟
     
واژه "مفت خور" من را به ياد موردی انداخت.
حضرت علی (ع)، امــيرالمومــنين مظهر مسلمانی و خدا پرستی،
سالار مردی که نامش لرزه به اندام هر جنگجويی ميانداخت، کاتب و مطيع قرآن مجيد، امام مسلمانان جهان،
پدر ارجمند سيدالشهدا امام حسين (ع) و امام حسن (ع) که نهج البلاغه و دعای کميل از سخنان اوست،
بعنوان يک کارگر ساده کار ميکرد و مقداری از پولی که از اين راه بدست مياورد به فقرا ميداد.
    
خداوند در آيه 5:68 سوره مائده ميفرمايد:
"بگو ای اهل كتاب، تا مطابق تورات و انجيل و آنچه از طرف خداوندتان بشما نازل شده عمل نكنيد، دين نداريد."
   
آيا فهميدن معنی اين آيه، برای من مشگل بايد باشد،
يا براحتی بايد بفهمم که خداوند ميفرمايد: اگر به فرمايشات خداوند در قرآن عمل نکنم دين ندارم؟
شما فکر ميکنيد با تمام اين هشدارها و راهنمائی هائی که خداوند در قرآن بما داده،
وضع انسانی که دين ندارد در روز رستاخيز به چه صورت خواهد بود؟
حتی فکر کردن به آن پشت مرا ميلرزاند، چه برسد به رسيدن به آن.   
      
در آيه های 104 سوره 5 (سوره مائده) خداوند ميفرمايد:
"وقتی به آنها گفته شود بسوی آنچه خدا نازل كرده و پيش پيغمبر بيائيد،
ميگويند همان چيزهائی كه پدرانمان را بر آن يافتيم برای ما كافی است،
اگر چه پدرانشان چيزی نميدانستند و راه صحيح را نشناخته بوند."        
    
متاسفانه به خاطر نداشتن دسترسی به ترجمه ای از دستورات مستقيم خداوند (قران مجيد) که برايمان براحتی قابل فهم باشد،
اين مهم باعث اين شد که چرنديات دکانداران مذهبی اثرات زيادی روی نسل های گذشته ما ايرانيان بگذارد،
و هنوز هم شاهد اين اثرات هستيم. اميد من اين است که با ياری تنها ياور (خداوند يکتا)،
من و شما و فرزندان من و شما بتوانيم در پناه قرآن و با اجرای دستورات خداوند در قرآن مجيد، مسلمانانی واقعی باشيم.
خداوندا تمنا ميکنم سياس ما را بخاطر قران بپذير. 
    
در آيه های 194 و 195  سوره هفتم (سوره اعراف) خداوند ميفرمايد:
 كسانی را كه غير از خدا به كمك ميخوانيد، بندگانی مثل شما هستند.
اگر راست ميگوئيد آنها را بخوانيد تا دعای شما را اجابت كنند.
آيا پائی دارند كه با آن راه بروند؟  
يا دستی دارند كه با آن كاری بكنند؟  
يا چشمی دارند كه با آن ببينند؟
يا گوشی دارند كه با آن بشوند؟ ..."
     
شما فکر ميکنيد منظور خداوند از اين آيه چيست "كسانی را كه غير از خدا به كمك ميخوانيد، بندگانی مثل شما هستند."
منظور خداوند وقتی ميفرمايد "کسانی" چيست؟
در مورد چه افرادی خداوند صحبت ميکند؟
بخاطر احترامی که من برای بينندگان اين سايت دارم، از شما خواهش ميکنم اسم اين "کسانی" را که عده ای قرآن نخوانده جاهل در وجود ما تزريق و تلقين کرده بودند و ميکنند، خودتان به خاطر بياوريد، و بار ديگر که کسی را ديديد که غير خدا (يکی از بندگان خداوند را، چه زنده، چه مرده) را به کمک ميخواند، از او بپرسيد:
آيا قران را خوانده ای؟
آيا اين سوره را ديده ای؟
آيا ميدانی چه بلائی در اين دنيا و در جهنم در انتطار تو است؟
آيا ميدانی که خداوند افرادی که به او شرک ميورزند را نمی بخشد و آنها برای هميشه ساکن جهنم خواهند بود؟
از او بخواهيد دو آيه زير را بخواند.
      
در آيه 48 سوره چهارم (سوره نساء) خداوند ميفرمايد:
"خدا شرك بخودش را نمی ‌آمرزد ولی غير از آن را برای كسی كه بخواهد می ‌بخشد.
كسی كه شرك به خدا داشته باشد گناه بزرگی را بهم بافته و مرتكب شده‌ است."
      
در آيه 116 سوره چهارم (سوره نساء) خداوند ميفرمايد:        
"خدا شرک بخودش را نمی بخشد و غير از آنرا برای كسيكه بخواهد ميبخشد.
كسی كه شرک به خدا بياورد مسلماً خيلی گمراه شده است. "         
    
در آيه های 196  و 197  سوره هفتم (سوره اعراف) خداوند ميفرمايد:
"مولا و ياور من خدا است كه قرآن را نازل كرده و او يار و ياور افراد درستكار است.
كسانی را كه غير از خدا به كمك خود ميخوانيد، توانائی ياری شما را ندارند، خودشان را هم نميتوانند ياری كنند."
   
بياد بياوريد که والامقامان، شهيدان و عزيزانی چون حضرت علی، امام حسين، و حضرت ابوالفضل در راه توحيد شهيد شدند، و همانطور که در اين آيه خداوند ميفرمايد: "خودشان را هم نميتوانند ياری كنند."
ولی متاسفانه بخاطر بی اطلاعی از فرمايشات خداوند (قرآن مجيد) هنوز افرادی بجای درخواست مستقيم از خداوند،
از حاجت برآورنده ای که از رگ گردن بما نزديکتر است، از معبودی که بين ما و قلب ما قرار دارد،
از پروردگاری که به يک يک ما نزديک است، از بندگان او که خودشان محتاج خداوند بوده و هستند کمک ميخواهند.
افرادی که خداوند به وضوح ميفرمايد که قادر به کمک کردن به خودشان هم نيستند.
اگر بودند که اين مقربين درگاه خداوند، به آن طرز شهيد نميشدند. فراموش نکنيد که خودکشی در اسلام گناه است.
يعنی اگر ميتوانستند، بايد جلوی شهادت خود را ميگرفتند.      
   
در آيه 73 سوره 22 (سوره حج) خداوند ميفرمايد:
"ای مردم، مثلی زده شده به آن گوش دهيد: کسانی را که غير از خدا به کمک ميخوانيدهرگز مگسی را خلق نميکنند،
اگر چه برای آن متحد شوند و اگر يک مگس چيزی را از آنها بربايد نميتوانند آن را از چنگ مگس درآورند.
طالب و مطلوب هر دو ضعيف هستند."
    
مثلی بسيار واضح، بسيار روشن، و بسيار پر معنی. مثلی در مورد "هر کسی" را که من و شما غير خدا به کمک ميخوانيم.

در آيه 56 سوره 6 (سوره انعام) خداوند به رسول اکرم ميفرمايد:
بگو من از اينكه افرادی را كه شما غير از خدا به کمک ميخوانيد بندگی كنم نهی شده‌ام.
بگو من از دلخواه شما پيروی نميكنم چون در آن صورت گمراه شده‌ام و از كسانی كه راه صحيح را شناخته‌اند نخواهم بود. "
     
توجه بفرمائيد صحبت در مورد "افرادی" است، نه بت ها و بت پرستی.
اين رسول والامقام خداوند است، اين آخرين پيغمبر خداست، اين موجود گرانقدريست که خداوند قرآن را به قلب او الهام کرده. اين وجود استثنائی ميفرمايد اگر از فرمان خدا سرپيچی كند و غير از خدا را بکمک بخواند، گمراه شده‌ است و از كسانی كه راه صحيح را شناخته‌اند نخواهم بود. من گيج و مات و مبهوتم که با چه جرأتی من و شما غير از خدا را به کمک ميخوانيم؟

در آيه 106 سوره 10 (سوره يونس) خداوند ميفرمايد:
و غير از خدا چيزی را كه نفع و ضرری بتو نميرساند به كمك نخوان، اگر اينكار را بكنی از ستمكاران هستی."
     
در آيه 37 سوره 13 (سوره رعد) خداوند به رسول اکرم ميفرمايد:
بگو بمن دستور داده شده كه خدا را بندگی (اطاعت محض) كنم و چيزی را شريك او نسازم.
من مردم را به آن دعوت ميكنم و بازگشت همه پيش اوست.    
بدين ترتيب ما قرآن را فرمانی بزبان عربی نازل كرديم.
اگر بعد از اينكه علم  برای تو حاصل شد از دلخواه آنان پيروی كنی،
هيچ ياور و نگهدارنده‌ای برای تو در مقابل خدا وجود ندارد.

در آيه 213 سوره 26 (سوره شعراء) خداوند به رسول اکرم ميفرمايد:
"( ای پيغمبر با خدا معبود ديگری را نخوان، چون از كسانی ميشوی كه دچار عذاب شده‌اند."
    
پيغمبر خداوند، رسول خدا که مورد توجه خداست، اگر با خدا معبود ديگری را بخواند دچار عذاب ميشود و
هيچ ياور و نگهدارنده‌ای برای او در مقابل خدا وجود نخواهد داشت.
شما فکر کنيد که چه بلائی سر من و شما ميايد، اگر با خدا معبود ديگری را بخوانيم؟
بياد داشته باشيد که بعد از خواندن قرآن، علم بر يک يک ما حاصل شده
"اگر بعد از اينكه علم  برای تو حاصل شد از دلخواه آنان پيروی كنی"
    
بار ديگری وقتی کسی را ميبنيد که "يا حسين" ، "يا حسين" ميکند،
بياد اين آيات خداوند بيافتيد و از او بخواهيد که اگر واقعا مسلمان است، حداقل يکبار قرآن را بخواند.
   
سنت پيغمبر و سنت اهل بيت، اطاعت کامل و بی چون چرا از دستورات خداوند (قرآن مجيد) بود.
آخرين رسول عاليقدر خداوند حضرت محمد (ص) اولين مطيع آياتی بود که به قلب مبارکش الهام شده بود،
هرگز و هيچ وقت حرفی بر خلاف قرآن نميزد، و هرگز و هيچ وقت کاری بر خلاف قرآن نميکرد.
سنت يعنی روش، اين روش پيغمبر خداوند و اهل بيت گرامی بود.
روش من و شما چيست؟
آيا ما هم از روش اين بزرگان دين، اين مقربان درگاه خداوند پيروی ميکنيم؟
آيا ما هم مثل اين مقربان درگاه خداوند، آيات قرآن، دستورات خداوند را اجرا ميکنيم؟ 
    
خداوند در آيه 43 تا 46 سوره حاقه ميفرمايد:
"نزول آن (قرآن) از طرف صاحب اختيار جهانيان است.
اگر بعضی حرفها را از قول ما ميگفت، ما با دست خودمان او را ميگرفتيم، و شاهرگش را قطع ميكرديم."
       
از شما خواهش ميکنم اين آيه را يکبار ديگر به آهستگی بخوانيد و خودتان آنرا برای خودتان تشريح کنيد.
        
خداوند در آيه های 187 و 188 سوره اعراف ميفرمايد:
"از تو ميپرسند كه قيامت چه وقت برقرار ميشود؟  بگو علم آن فقط پيش خداوند من است.
و خداوند آن را فقط در وقت خود آشكار ميسازد. قيامت بر آسمانها و زمين سنگين است. ناگهانی سراغ شما می‌آيد.
از تو ( درباره قيامت) سئوال ميكنند مثل اينكه تو از آن خبر داری.
بگو فقط خدا از آن اطلاع دارد، ولی بيشتر مردم اين را نميدانند.  
بگو من مالك نفع و ضرری برای خودم نيستم مگر تا آنجا كه خدا بخواهد.
اگر غيب ميدانستم نفع بيشتری بدست می‌آوردم و آسيبی به من نميرسيد.    
من فقط بيم دهنده و مژده دهنده افراد باايمان هستم."   
  
پيغمبر (ص) مسلمان و تسليم محض حكم و نظر خدا بود، حرفی برخلاف قرآن نميزد و كاری برخلاف آن نميكرد.
پيغمبر خداوند غيب نميدانست و مالك نفع و ضرری برای خودش نبود، و نمی توانست آسيبی را حتی از خودش دور کند.
وقتی پيغمبر خدا قدرتش باين حد است، بقيه افرادی که ما صبح و شب بدرگاهشان استغاثه ميکنيم قدرتشان به چه حد است؟
   
اين قرآن مجيد و آيات خداوند است، اين دکانداران مذهبی قرآن نخوانده از چه کتابی پيروی ميکنند؟
    
خداوند در آيه 96 سوره مائده ميفرمايد:
"خدا قدرتمند و انتقام گير است." 
     
خداوند در آيه 96 سوره مائده ميفرمايد:
" اينكار برای اين است كه بدانيد كه خدا آنچه در آسمانها و زمين است ميداند و بدانيد كه خدا هر چيز را بخوبی ميداند.
بدانيد كه مجازات خدا بسيار شديد است و خدا آمرزنده و مهربان است.
                                                       *****
با خواندن آيات بالا، اميدوارم که متوجه شده باشيم که اگر چه خداوند بسيار رحمان و رحيم و بخشنده و مهربان است،
ولی افراد سرکش بايد بدانند و شکی نداشته باشند که مجازات خداوند بسيار شديد است و خداوند قدرتمند و انتقام گير است.   
   
خداوند در آيه 5:40 سوره مائده ميفرمايد:
"آيا نميدانی كه فرمانروائی آسمانها و زمين متعلق به خدا است؟
هر كس را كه بخواهد عذاب ميكند و هر كس را كه بخواهد ميآمرزد.
خدا قادر بهر كاری است."  
   
در آيه 88 سوره 28 (سوره قصص) خداوند ميفرمايد:
" و با خدا معبود ديگری را مخوان.
معبودی غير از خدا وجود ندارد.
هر چيزی از بين رفتنی است غير از ذات او.  
حكم كردن ( فقط) مال اوست و بسوی اوبرگردانده ميشويد."
   
لطفا بشماريد معبودهائی که بعضی ها غير خدا بکمک ميخوانند.
صد افسوس بر بی اطلاعی افراد از قرآن.  
   
در آيه 45 سوره 4 (سوره نساء) خداوند ميفرمايد:
"خدا دشمنان شما را بهتر ميشناسد و خدا برای پشتيبانی و كمك به شما كافی است."
    
خداوند ميفرمايد "خدا برای پشتيبانی و كمك به شما كافی است"
عده ای دکاندار مذهبی ضد اين را ميگويند، کدام نظر را بايد قبول کرد؟
   
در آيه 50 و 51 سوره 51 (سوره ذاريات) خداوند ميفرمايد:
"به خدا پناه ببريد من از جانب او به شما بطور آشكار هشدار ميدهم.
با خدا معبود ديگری نگيريد. من از طرف او به شما آشكارا هشدار ميدهم. "
   
دستور از اين واضح تر و روشن تر؟
     
در آيه 18 سوره 72 (سوره جن) خداوند ميفرمايد:
"مسجدها مال خداست، کسی را در كنار خدا به كمك نخوانيد."
    
و ما توی مسجد ها چکار ميکنيم؟
فريادهای "يا حسين" ... "يا ابولفضل"  ... "يا قمر بنی هاشم" ... "يا علی" ...
ديوارهای مسجد ها را ميلرزاند.
ما را چه شده؟
   
خداوند بسادگی و شديدا واضح و روشن به من و شما دستور ميدهد:
کسی را در كنار خدا به كمك نخوانيد"
آيا کدام قسمت از اين دستوربسيار ساده و روشن بايد یرای من قابل فهم نباشد، وقتی من بعد از خواندن اين دستور خداوند،
دستم را به آسمان بلند ميکنم و ميگويم "يا حسين بدادم برس" و يا ميگويم "يا علی مدد" من با اين عملم چه کرده ام؟   
آيا من در قرآن نخوانده ام که اگر از دستورات خداوند سرپيچی کنم و با کمک خواستن از غير او و دعا کردن بدرگاه غير او،
به او شرک بورزم، چه بلائی در اين دنيا و در روز واپسين، در جهنم  سوزان در انتظار من است؟

خداوندا ... گناهان ما را بيامرز و بديهای ما را به حساب نياور و ما را با نيکان از دنيا ببر
  
خداوند در آيه های 16 تا 18 سوره ابراهيم ميفرمايد:
"جهنم پيش روی او است و آب چركين به او نوشانده ميشود. آن را جرعه جرعه ميخورد و آسان فرو نميبرد.
مرگ از هر جا به طرف او می‌آيد اما مردنی در كار نيست و پشت آن عذاب سختی دارد.
كار كسانی كه منكر خداوندشان شدند شبيه خاكستری است كه در روزی طوفانی باد تندی به آن بوزد.
قادر به بهره‌ وری از كاری كه كرده‌اند نيستند. اين گمراهی زيادی است. "
   
خداوند در آيه های 74 تا 77 سوره زخرف ميفرمايد:
"افراد گناهكار هميشه در عذاب جهنم خواهند بود. عذابشان كم نميشود و بدون اميد در آن خواهند بود.
ما به آنها ظلم نكرديم، ولی آنها خودشان به خود ظلم ميكردند. و صدا ميزنند ای مالك جهنم، بگو خدای تو بما مرگ بدهد.
به آنها گفته ميشود شما (در آتش) ماندنی هستيد."  
   
خداوند در آيه های 61 تا 73 سوره صافات ميفرمايد:
"عمل كنندگان بايد برای چنين موفقيتی عمل كنند. آيا اين (موفقيت) بهتر است يا درخت زقوم.
ما آن را وسيله رنج كسانی كه ظلم ميكنند ( كه انصاف و عدالت را زير پا ميگذارند) ساختيم.
زقوم درختی است كه از ته جهنم ميرويد. ميوه‌اش شبيه سرشيطان است.
جهنمی ها از آن ميخورند و شكمشان را از آن پر ميكنند. روی آن مخلوطی از آب جوش برای خوردن دارند.
آنها به جهنم برميگردند. آنها پدرانشان را گمراه يافتند، ولی با شتاب دنبال راه و روش آنها ميروند.
بيشتر گذشتگان قبل از آنها گمراه بودند. ما بين آنها هشدار دهندگانی فرستاديم.
نگاه كن عاقبت كسانی كه به آنها هشدار داده شد چه بود." 
   
همانطور که خداوند ميفرمايد، پيغمبر اکرم، حضرت رسول بوسيله قرآن، هشدار دهنده ماست.
ما فقط و فقط بوسيله اجرا کردن دستورات خداوند ميتوانيم خود را از عذاب دنيا و آخرت نجات دهيم،
و همانطور که خداوند بما قول داده، در بهشت با پيغمبران و امامان وبندگان ديگر خوب خداوند مأنوس باشيم.
   
لحظه ای فکر کنيد، چه افنخاريست و چقدر خوب است اگر بتوانيم با افرادی مثل حضرت محمد (ص) يا پيغمبران ديگر خداوند،
يا افرادی مثل حضرت علی (ع)، يا امام حسين (ع)، و يا حضرت فاطمه زهرا (ع)، و يا حضرت ابولفضل (ع) صحبت کنيم،
همراه اين بندگان مقرب درگاه خداوند راه برويم؟
  
خداوند يکتا، خداوندی که گناهان ما را ميبخشد، به يک يک ما در قرآن قول داده که اين افتخار برای تک تک ما ميسر است.
بيائيد قرآن مجيد را هر چه بيشتر و بيشتر بخوانيم و با شاه مردان حضرت علی (ع)
در دعای کميل همزبان شويم و به درگاه ايزد يکتا نيايش کنيم و بگوئيم: 
   
"مـــعـبودا و ســرورا... به حق نـيرويی که تـقـدير کردی و فـرمـانی که حتـمی نمودی و بـر هـر کـس رانـدی چـيره شـدی،
از تـو درخواسـت ميـکنـم کـه در همـين شـب و همـين سـاعـت بـر مـن بـبخـشـی هـر خـطايی که انجـام داده ام
و هـر گـناهی که مرتکـب شـده ام و هـر زشـت و نـاروا يـی که نـهان نـموده ام و هـر نـادانـی که کـرده ام
خـواه مخفی و نهانـش داشـته ام و يـا آشـکار و عيـانـش سـاخته ام"  
     
حضرت علی عليه السلام، امام مسلمين جهان،
سالار شيرمردی که پيروی کردن از روش او در راه خداپرستی،  يکتا پرستی، و تسليم مطلق قران مجيد بودن افتخار زندگی من است،
در نامه 31 نهج البلاغه در وصيت به امام حسن ميفرمايد:
  
"بدان کسی که خزائن آسمان ها و زمين در دست او است به تو اجازه دعا داده و ضامن اجابت آنهم شده.
                                              (مطابق آيه 186 بقره و 40:60 غافر)
                                     "وقتی بندگان من درباره من از تو سئوال ميكنند،
                                       من به ايشان نزديكم. دعای دعا كننده را وقتی مرا به كمك بخواند اجابت ميكنم."  
                                         "خداوند شما گفت مرا بخوانيد تا دعای شما را اجابت كنم."
و به تو دستور داده که از او بخواهی تا بتو بدهد، و تقاضای رحم کنی تا بتو رحم کند،
و بين خودش و تو دربان و پرده داری قرار نداده، و تو را مجبور نکرده که به کسی پناه ببری تا شفيع تو پيش او بشود."
       
بار ديگر یر سر دوراهی قرار گرفته ام.
1. دستورات واضح و صريح خالق من، وصيت يکی از شهيدان راه حق و حقيقت و يکتا پرستی و امام مسلمين جهان، يا
2. دستورات يک عده ...

در آيه های 21 و 22 سوره 59 (سوره حشر) خداوند ميفرمايد:
" اگر اين قرآن را به كوه نازل ميكرديم، ميديدی كه از ترس خدا سر فرود می‌آورد و از هم شكافته ميشود.
اينها مثل‌هائی است كه برای مردم ميزنيم شايد فكر كنند.   
او خدائيست كه معبودی غير از او وجود ندارد.  
دانای غيب و شهود است.
او بخشنده مهربان است."
       
خداوند در آيه های 15 و 16 سوره مائده ميفرمايد:
"از طرف خدا برای شما روشنائی و كتاب روشن كننده ( قرآن) آمده است.       
خدا بوسيله آن هر كسی را كه از رضای او پيروی كند به راه‌های سلامتی هدايت ميكند.
آنها را از تاريكی خارج كرده و به خواست خودش (مطابق قانونش) به نور هدايت ميكند و آنها را به راه راست هدايت ميكند."  
   
خداوند ميفرمايد: "هر كسی را" خداوند استثنائی قرار نداده، هر کسی، يعنی من و شما بدون استثناء .
آيا آماده ايد که يکی از آن افرادی باشيد که هدايت شده اند و در بهشت برين همنشين مقربان درگاه خداوند باشيد.
   
همانطور که اميدوارم تا بحال متوجه شده باشيد، من از شما و هيچ بشر ديگری چيزی نمی خواهم و هرگز هم چيزی نمی پذيرم.
کار من فقط و فقط برای رضای خدا است.
ولی از تک تک شما خواهش ميکنم هر چه ميتوانيد قرآن بخوانيد، و يکی از معرفی کنندگان قرآن به ديگران باشيد. 
       
خداوند در آيه 99 سوره مائده ميفرمايد:
وظيفه پيغمبر فقط ابلاغ حكم و نظر خدا است و خدا آنچه را آشكار ميكنيد و آنچه را مخفی ميكنيد ميداند.
  
خداوند در آيه 6:19 سوره انعام به رسول اکرم ميفرمايد:
"بگو شهادت چه كسی بالاتر است؟  
بگو خدا بين من و شما شاهد است و اين قرآن به من وحی شده تا شما و
كسی را كه اين قرآن به او ميرسد با آن از عواقب كار خطا بترسانم."
     
خداوند در آيه های 17 و 18 سوره انعام به رسول ميفرمايد:
"اگر خدا ضرری بتو برساند كسی جز خود او نمی‌تواند آن را برطرف كند
و اگر خيری بتو برساند، او قادر به هر كاری است،     
او بر بندگانش تسلط دارد و حكيم و آگاه است. "
لطفا به معنی آيه بالا توجه کنيد. برداشت شما از اين آيه چيست؟
    
خداوند در آيه 22 سوره لقمان ميفرمايد:
"کسی كه خود را تسليم خدا كند و نيكوكار باشد، به دستاويز محکمی چسبيده و عاقبت كارها با خداست."
   
خداوند در آيه 256 سوره بقره ميفرمايد:
"در دين اكراهی (اجباری) نيست.  راه صحيح از غلط روشن شده.
كسی كه طاغوت ( طغيان كننده‌ای كه دستوری بر خلاف دستور خدا بدهد) را نپذيرد
و به خدا ايمان بياورد به دستاويز محكمی چسبيده كه پاره شدنی نيست و خدا شنوا و دانا است."       
   
خداوند در آيه 30 سوره لقمان ميفرمايد:
"...اين كار بعلت اين است كه خدا حق است و تمام چيزهائی كه غير از او به كمك ميخوانيد باطل هستند و خدا بلند مرتبه و بزرگ است."  
با وجود اين آيات صريح و روشن، متاسفانه هنوز بعضی ها از بعضی انسانها بت ميسازند.
    
خداوند در آيه 51 سوره 7 (سوره اعراف) ميفرمايد:
"ما امروز افراد بی‌ايمانی را كه دينشان را سرگرمی و بازی پنداشتند و زندگی دنيا آنها را فريب داد فراموش ميكنيم،
همانطور كه ديدار امروزشان را فراموش كردند و منكر آيات ما ميشدند.
  
خداوند در آيه 29 سوره 8 (سوره انفال) ميفرمايد:
"ای افراد باايمان. اگر از نافرمانی خدا بترسيد،
خدا برای شما قدرت تشخيص حق و باطل را بوجود می آورد
و گناهان شما را از بين ميبرد و شما را می ‌آمرزد و خدا صاحب فضل بزرگی است."        

خداوند در آيه های 53 و 54 و 55 سوره 39 (سوره زمر) ميفرمايد:
"بگو ای  بندگان من كه بضرر خودتان زياده روی كرده‌ايد، از رحمت خدا نااميد نشويد چون خدا همه گناهان را ميبخشد.
او آمرزنده مهربان است.      
به اطاعت خدا برگرديد (توبه كنيد) و قبل از اينكه عذاب بر شما وارد شود و کسی نتواند شما را ياری كند، تسليم حكم و نظر خدا باشيد.
قبل از اينكه عذاب بطور ناگهانی و بدون اينكه توجه داشته باشيد سراغ شما بيايد،
از بهترين چيزی كه از طرف خدا برای شما نازل شده (از قرآن)  پيروی كنيد."       

اين هم تنها راه چاره، از طرف تنها چاره ساز، خداوند يکتا.
  
خداوند در آيه 7 سوره 29 (سوره عنکبوت) ميفرمايد:
"كسانی كه ايمان آوردند و كار صحيح كردند،
بديهای آنها را از بين ميبريم و پاداشی بهتر از كارهائی كه ميكردند به آنها ميدهيم."     
    
خداوند در آيه 82 سوره 20 (سوره طه) ميفرمايد:
من كسی را كه توبه كند و ايمان بياورد و كار صحيح بكند و راه صحيح را بشناسد می ‌آمرزم.     
   
دوستان، از صميم قلب از شما خواهش ميکنم که نگذاريد روش و کارهائی غلط و اشتباهی که گذشتگان در اثر بی اطلاعی ياد ما داده بودند،
پايه اعمال ما و فرزندان ما و فرزندان فرزندان ما باشد. نسل آينده احتياج مبرمی به دانستن حقيقت دين دارد.
حقيقتی که خداوند از چهارده قرن پيش به صورت کتابی در اختيار ما گذارده.
از فرزندانتان بخواهيد که قرآن بخوانند تا با دستورات و نظريات خداوند آشنا شوند.
با دستورات و نظريات خداوند،
نه هردکاندار مذهبی که دکان بازکرده و با تزريق و تلقين چرندياتش به من و شما و فرزندان من و شما امرار معاش ميکند.

لطفا فراموش نکنيد که تعداد زيادی دانشمندان و روحانيون واقعی در هر اجتماعی وجود دارند که پيرو دستورات خداوند (قران مجيد)
و پيرو رسول اکرم، حضرت محمد (ص) که هرگز حرفی برخلاف قرآن نميزد و هرگز کاری برخلاف قرآن نميکرد هستند.
آشنائی با تعدادی از اين دانشمندان و روحانيون در اين قسمت جهان باعث خرسندی زياد و افتخار من است.   
   
خداوند در آيه 15 و 16 سوره 5 (سوره مائده) ميفرمايد:
"از طرف خدا برای شما روشنائی و كتاب روشن كننده ( قرآن) آمده است.        
خدا بوسيله آن هر كسی را كه از رضای او پيروی كند به راه‌های سلامتی هدايت ميكند.
آنها را از تاريكی خارج كرده و به خواست خودش (مطابق قانونش) به نور هدايت ميكند و آنها را به راه راست هدايت ميكند." 
   
در آيه های 104 و 105 سوره 10 (سوره يونس) خداوند ميفرمايد:
"بگو ای مردم، اگر از دين من دچار شک هستيد بدانيد كه من كسانی را كه غير از خدا عبادت ميكنيد،
عبادت و بندگی نميكنم ولی خدائی را بندگی ميكنم كه جان شما را ميگيرد. 
بمن دستور داده شده كه از افراد باايمان باشم.     
و بمن امر شده كه رو به دين توحيدی بياور و از مشركين نباش."  
   
خداوند به رسول اکرم ميفرمايد بگو: "كه من كسانی را كه غير از خدا عبادت ميكنيد، عبادت و بندگی نميكنم"
خداوند به رسول اکرم امر ميکند " كه رو به دين توحيدی بياور و از مشركين نباش"
        
يا ما قبول و باور داريم که فقط يک خدا وجود دارد و فقط و فقط اوست که ما بايد بدرگاهش دعا کنيم،
فقط و فقط از او درخواست کمک کنيم،
فقط و فقط او را بپرستيم،
و شکی نداشته باشيم که فقط و فقط اوست که قادر است دعای ما را در هر مکان و در هر زمان بشنود و اجابت کند،
فقط و فقط اوست که قادر است مشکلات ما را حل کند و قدرتی بجز قدرت او در هيچ مکانی، چه در دنيا، چه در آخرت وجود ندارد.
يا اينکه تصور ديگری داريم.
من سعی کردم برای هر دو باور و تصور، آياتی از قرآن مجيد در اختيار شما بگذارم و شما را با اوامر و دستورات خداوند آشنا کنم.
اميدوارم که اين آيات بشما کمک کرده باشد که تصميم درست بگيريد.
   
مطابق اين دو آيه واضح و روشن و آيات ذکر شده،
کسی که غير خداوند را به کمک بخواند و عبادت و بندگی کند، دين توحيدی ندارد و از مشركين است. اين فرمايش خداوند است.
  
پيشنهادی دارم، در هر موردی در زندگی، وقتی بر سر دو راهی قرار گرفتيد، لحظه ای فکر کنيد، يکی از اهل بيت را بخاطر بياوريد،
مثلا سيدالشهدا، امام حسين (ع) را، فکر کنيد اگر امام حسين در اين موقعيت بجای من بود چه ميکرد؟
حالا فکر کنيد اين مشگلی که برای شما پيش آمده برای امام حسين پيش آمده و ايشان به کمک احتياج مبرمی دارد،
تصور کنيد ايشان بدرگاه که پناه ميبرد، دعا بدرگاه که ميکند، و از چه معبودی کمک ميخواهد.
شکی ندارم که ميفرمايد خداوند.
پس شما هم فقط و فقط  از معبود سيدالشهدا، از معبود پدر بزرگوارش اميرالمومنين حضرت علی (ع) درخواست کمک کنيد.
معبود ديگری وجود نداشته، ندارد، و نخواهد داشت.
اگر کوچکترين شکی داريد، نيايش شاه مردان، اميرالمومنين حضرت علی (ع) دعای کميل را در اين سايت بخوانيد.
شکی ندارم که بعد از حتی يکبار خواندن اين دعا، متوجه اين مورد بسيار مهم و حياتی ميشويد.
مهم و حياتی، چون زندگی يک يک ما در اين دنيا و سهم ما در روز رستاخيز که شکی در آن نيست رابطه مستقيم با اين تصميم ما دارد.      
   
در آيه 107 سوره 10 (سوره يونس) خداوند ميفرمايد:
"اگر خدا ضرری بتو برساند، هيچكس جز او نميتواند آنرا برطرف كند
و اگر خيری برايت بخواهد، هيچكس جلوی لطفش را نميتواند بگيرد.
لطفش را به هر يك از بندگانش كه بخواهد ميكند. او آمرزنده مهربان است. " 
          
بسيار واضح، بسيار روشن، و به راحتی قابل فهم برای هر فردی با هر درجه از ادراک.

دين و حكم و نظر خدا چيزی است كه از آيات قرآن بدست می ‌آيد.
فرمايشات خداوند (قرآن) که هدایت و رحمتی است برای مردمی كه به آن ایمان می آورند،
در دست ماست چرا به نظريات و دستورات ديگران توجه ميکنيم؟ 
بنظر شما اسم اين چيست؟

خداوندا... سرورا ... تمنا ميکنم تشکر و سپاس بی پايان مرا بخاطر قرآن به پذير
حسن زمان زاده – لوس انجلس، کاليفرنيا، امريکا

هیچ نظری موجود نیست: