هزاران سال قدمت تاریخی نشتیفان و تمدن کهن آن

هزاران سال قدمت تاریخی نشتیفان و تمدن کهن آن

۱۳۹۰ تیر ۱۵, چهارشنبه

چهره شیعه در داخل و خارج ایران


شیعه داخل ایران و رفتار و عملش بر همه هویداست نیازی به تشریح ندارد اما در جوامع بزرگتر ببینید چه عقایدی دارد که 180درجه عکس است.!
تعداد زيادی حديث از افراد مختلفی در اختيار ماست
تعدادی از آنها را ميگويند رسول اکرم و يا يکی از اهل بيت فرموده
تکليف من چيست، کدام يک از اين حديث ها را بايد باور کنم و آنرا ملاک زندگی خودم بگردانم؟
اگر حديثی مخالف دستورات خداوند در قرآن باشد و من آنرا دنبال کنم، آيا گناهکار و مقصر کيست؟
اگر اين حديث ها را اجرا کنم، در روز رستاخيز که شکی در آن نيست با من چه ميشود؟
      
  
خانم ها و آقايان سلام،
کتاب ها، نشريات، احاديث  و وب سايت های زيادی وجود دارند که همه ادعا ميکنند که منبعی مطمئن در مورد دين اسلام هستند.  
بيائيد با هم قرآن را باز کنيم تا بياموزيم از کدام يک از اين منابع بايد پيروی کرد.
راهنمائی ها و دستورات کدام يک، ما را کمک ميکند که مسلمانی بهتر باشيم.

در درجه اول، در اين مورد سوالاتی برای ما بوجود ميايد - سوالاتی مانند: 
  - آيا مطالبی که بشری (چه مرده، چه زنده) گفته و يا نوشته ميتواند راهنمائی در دين برای من و شما باشد؟
   
 - در هيچ جای قرآن رکعت ها، طرز خواندن، و حرکات نمازها ذکر نشده، آيا اين دليل قبول احاديث نيست؟
    
 - اگر موردی را يکی از روحانيون بصورتی عرضه کند و يکی ديگر از اين روحانيون همان مورد را
    به صورتی ديگر
 عرضه کند، تکليف من چيست، کدام نظريه را من بايد قبول کنم؟
    
 - در مورد کتابهای حديثی که در اختيار من است و احاديث مختلفی در آن نوشته شده من چه مسئوليتی دارم؟
    
 - اگر من در موردی در دين سوالی دارم،
    برای جواب سوالم کجا بايد بروم و از چه کسی با چه درجه ای در دين سوالم را بايد بپرسم؟
    
 - اگر گفته شده و يا نوشته شده که حديثی را پيغمبر خدا و يا يکی از امامان گفته اند، آيا من بايد بآن عمل کنم؟
    
 - اگر اين حديث را که ميگويند مال يکی از امامان است را من کور کورانه قبول کنم و بآن عمل کنم
   و اين حديث مخالف فرمايشات خداوند بزرگ و يکتا در قرآن باشد، و يا اصلا اثری از آن در قرآن نباشد، مقصر کيست؟
    
 - اگر موردی را حديثی مطرح کند ولی در قرآن اين مورد اصلا مطرح نشده باشد، تکليف من چيست؟
    
 - آيا اين همه کتابها، نشريات، وب سايت ها، اينهمه دستورات و راهنمائی هائی که در دسترس ما است ميتواند منبعی باشد که ما از آنها بتوانيم استفاده کنيم،
   و يا در حد بالاتری آنها را ملاک دين بدانيم و از آنها پيروی کنيم؟
   
 - چه کسی وظيفه ارشاد، يعنی راهنمائی کردن مردم را به راه خداوند و اسلام دارد؟
 قانون گذار در دين کيست؟
 
طبق معمول هميشگی قرآن مجيد را باز ميکنيم و اين بحث را با آياتی از اين معجزه هميشه پايدار شروع ميکنيم - 

آيات 17 و 18 سوره 39 (سوره زمر) خداوند ميفرمايد:
       "به بندگان من مژده بده. به آنان كه به حرفها گوش ميدهند و از بهترين آن پيروی ميكنند
        اين افراد هستند كه خدا هدايتشان كرده و عاقل واقعی هستند. "

قبل از هر چيز اجازه بدهيد که موردی را روشن کنم و آنرا توضيح بدهم.
    1.  من بطور کامل يک يک احاديثی که با قرآن مجيد کوچکترين مغايرتی ندارند را بدون استثناء قبول دارم.
         حالا اين حديث را هرکه ميخواهد گفته باشد - از پيغمبر خداوند گرفته تا تک تک امامان،
         و يا يک يک روحانيون، و يا مردی که ديروز در خيابان با او آشنا شده ام

         دليلش اين است که اين انسان راهنمائی ها، دستورات و اوامر خداوند را بدون اينکه هيچ مغايرتی با قرآن داشته باشد، برای من تکرار ميکند .
         يعنی مجددا موردی، دستوری و يا يکی از راهنمائی های خداوند را بياد من مياورد.
         اين ياد آوری شديدا باعث تشکر بی پايان من از آن فرد است،
         حالا اين فرد، اين انسان (چه زنده، چه مرده) هر که ميخواهد باشد – فرقی نميکند - من مسلمان هستم و خداپرست، نه انسان پرست.

    2.  من شديدا برای رسول اکرم و يک يک اهل بيت که همگی مدل هائی برای ما در راه خداپرستی و توحيد هستند بالاترين احترام را قائل هستم. 

دوستان، لطفا فراموش نکنيد که تعداد زيادی دانشمندان و روحانيون واقعی در هر اجتماعی وجود دارند که پيرو دستورات خداوند در قران مجيد،
و پيرو رسول اکرم، حضرت محمد (ص) که هرگز حرفی برخلاف قرآن نميزد، و هرگز کاری برخلاف قرآن نميکرد هستند.
آشنائی با تعدادی از اين دانشمندان و روحانيون در اين قسمت جهان، باعث خرسندی زياد و افتخار من است

من احترام زيادی برای يک يک افرادی که در راه دين خداوند کوشش کرده اند (چه زنده، چه مرده) قائل هستم،
 
نظريات آنان را با قرآن مجيد مقايسه ميکنم - و اين مقايسه باعث اين ميشود که نظرياتشان را قبول يا رد کنم.

خداوند بزرگ و يکتا در قرآن با يکی از دستوراتش اين امر را به من آموخته.
در آيه 36 سوره اسراء خداوند ميفرمايد که من نبايد کورکورانه دنباله رو هيچ مطلب و موردی باشم و اگر آن مطلب را درک نميکنم، نبايد از آن پيروی کنم.

لطفا لحظه ای فکر کنيد، آيا شما مسلمانی بالا تر از پيغمبر برگزيده خداوند، رسول اکرم ميشناسيد؟
بگذاريد ببينيم حضرت محمد (ص) پيغمبر خداوند بزرگ و يکتا در اين مورد چه ميفرمايد:
   
در حديث اول باب آخر کتاب فضل علم کافی رسول اکرم ميفرمايد:
   "هر حديثی که برای شما نقل کردند اگر مطابق قرآن بود آن را بگيريد، و اگر خلاف قرآن بود آن را ترک کنيد."

گفتاری بسيار ساده، بسيار روشن و بدون هيچ پيچ و خمی.
طبق اين گفته - اگر کسی موردی را بمن گفت که من با آن مطلب راحت نيستم،
بسادگی همانطور که رسول اکرم فرموده قرآن را باز ميکنم و صحت آن را بازرسی ميکنم.
اگر مطابق قرآن بود، آنرا قبول ميکنم و اگر نبود به سادگی آنرا رد ميکنم.
اين روش که رسول اکرم به ما مياموزد، به تمام کشمکش ها و بگو مگو ها بطور کامل پايان ميدهد.
اگر پايان ندهد، دليلش اين است که ما دستورات خداوند را در قرآن و راهنمائی های حضرت محمد را درک نکرده ايم.

درست مثل دستور اشتباهی که چندی پيش در مورد واجب بودن نماز جمعه برای مردان و واجب نبودنش برای خانمها در خطبه نماز جمعه در مسجد گفته شده بود.
من در موردش اعتراض کردم که اين دستور در قرآن وجود ندارد. چند هفته بعد از آقای دکتر گيلانی خواهش کردم که اين مورد را روشن کنند.
ايشان اولين کاری که کردند بسادگی با خواندن آيه 9 از سوره جمعه از قرآن مجيد بما ثابت کردند که خداوند  نماز جمعه را برای هيچ کدام،
مردها و خانمها واجب نفرموده، و فقط يک دستور برای انجام آن برای خانمها و آقايان از طرف خداوند در قرآن وجود دارد.
دکتر گيلانی مثلی در اين مورد زد که، پليسی که مامور ترافيک است، يا پرستاری که از بيماران نگهداری ميکند يا پزشکی که در آن روز جراحی اورژانسی دارد
چطور ميتوانند اين همه مسئوليت های حياتی را رها کنند.

من فکر کردم، تکليف خانمی که به بچه اش شير ميدهد و از آن کودک و بچه های کوچک ديگرش نگهداری ميکند چيست؟
البته من لازم ميدانم که اين مورد را توضيح دهم که راجع به هيچ نمازی باندازه نماز جمعه در قرآن تاکيد نشده
و خداوند در موردش ميفرمايد "بشتابيد" ولی زمانی که کسی جدا کار واجبی دارد که به دلايلی نميتواند آنرا به عقب بيندازد،
آن فرد در موقعيت مخصوصی قرار گرفته که اجرای اين دستور برايش ممکن نيست.
برداشت من اين است که اين فرد در اين زمان شامل آيه
 286 سوره بقره ميشود که خداوند ميفرمايد:  
"خدا كسی را جز به اندازه توانائيش موظف نميكند"
 
خداوند را شکر برای قرآن مجيد که کار ما را بطور کلی آسان فرموده.
هر سوالی که داريم، بسادگی به اين معجزه هميشگی، به قرآن مجيد مراجعه ميکنيم.

از قول پيغمبر در حديث اول و پنجم باب آخر كتاب فضل علم اصول كافی نقل شده است كه فرمود
    "آنچه موافق كتاب خدا بود (از هر کسی كه باشد) بگيريد و هرچه برخلاف كتاب خدا بود (از هر کسی كه باشد) ترک كنيد"

آيا من هنوز بايد احتياچ به راهنمائی بيشتری داشته باشم؟
گرفتاری من چيست اگرمعنی اين جملات ساده، واضح و روشن را درک نميکنم؟

رسول اکرم ادامه ميدهد و ميفرمايد:
      "ای مردم آنچه از قول من بشما گفته شد كه موافق كتاب خدا باشد من گفته‌ام، و آنچه مخالف كتاب خدا باشد من نگفته‌‌ام"
 
از اين راحت تر چطور ميتوان اين مورد را بيان کرد؟
به اين ميگويند سنت پيغمبر، يعنی روش پيغمبر، اطاعت کامل از آياتی که به قلب مبارکش الهام شده بود
يعنی اطاعت از قرآن مجيد - آيا ما هم سنت پيغمبر را اجرا ميکنيم؟
آيا ما هم قرآن را ملاک زندگيمان کرده ايم؟
کتاب خداوند با يک يک آياتش در دست ماست، چرا بعضی ها دستورات و اوامر بشری را اطاعت ميکنند؟
به عقيده شما اسم اين کار چيست؟

 رسول اکرم در حدیث شماره ۱٨٦۱ مختصر صحیح مسلم فرموده:
      "غیر از قرآن چیزی از من ننویسید . هر کسی نوشته باید آن را محو کند"

تشکر بی پايان از رسول اکرم که کاملا با اين جملات تکليف ما را روشن فرموده
و جای ترديد برای ما و هيچ فرد ديگری که پيرو قرآن است و دستورات و راهنمائی های پيغمبر خدا برايش اهميت دارد باقی نگذاشته.

ايشان، اين رسول برگزيده خداوند بزرگ و يکتا – شخصا، برای من جای ترديدی باقی نگذاشته که با اين همه احاديثی که در اختيار من است، من چه بايد کنم .

آقای دکتر گيلانی در يکی از سخنرانيهای خود مطلب جالبی را در اين مورد بيان کردند.
ايشان گفتند: "احاديثی که با قرآن مجيد کوچکترين مغايرتی ندارند قابل قبول و پذيرش هستند،
ولی در درجه اول ما بايد با آيات قرآن کاملا آشنا باشيم تا بتوانيم
تشخيص دهيم که آيا حديث ذکر شده مطابق دستورات خداوند در قرآن هست يا نه."

اين کتاب و کلام خداوند، قرآن مجيد - و اين هم سخنان پيغمبر خداوند حضرت محمد (ص)
من متوجه نيستم که اين همه گرفتاری و جار و جنجال برای چيست؟ 
من و شما ديگر به چه احتياج داريم تا بدانيم که با احاديث چه بايد کرد؟
قرآن کلام خدا است و احاديث کلام انسان - انتخاب با شماست
  
هر کسی هر قانون دينی را برای شما بيان کرد که با آن راحت نيستيد. از او بپرسيد شماره آيه و سوره اين قانون در قرآن چيست؟
اگر طرف گفت اين يک حديث است - بجای بحث کردن، به سادگی فرمايشات رسول اکرم را برای او تکرار کنيد.

استاد بختياری نژاد مينويسد:
      "تمام احاديثی که بر خلاف قرآن است مطابق گفته پيغمبر (ص) بايد بدور انداخت.
       تمام احاديثی که بر خلاف قرآن است تهمت به پيغمبر (ص) و دروغ است." 


"نویسنده صحیح بخاری، قدیمی ترین کتاب حدیث اهل سنت در سال ٢٥٦ هجری از دنیا رفتـه یعنی این کتاب بیشتر از دو قرن بعد از رحلت پیغمبر نوشته شده 
و 
نویسنده کتاب اصــول کافی در سال ۳٢٨ هجری از دنیا رفته یعنی این کتاب لااقل سه قرن بعد از رحلت پیغمبر نوشته شده .
مطالب آنها چقدر می تواند مورد اعتماد باشد؟"

کدام حافظه ای می توانسته آنها را حفظ کند و طی چنـد سال آن را درست بدست این نویسندگان حدیث برساند !!؟"
آيا شما يادتان ميايد چهارشنبه هفته گذشته شام چه خورده ايد؟
 
در آيه 153 سوره 6 (سوره انعام) خداوند ميفرمايد:            
      "اين راه راست من است از آن پيروی كنيد و از راههای ديگر پيروی نكنيد چون شما را از راه خدا دور و متفرق ميكند.   
        اين چيزيست كه خدا شما را به آن سفارش كرده تا پرهيزكار شويد. "

آيا مطلبی يا چيزی بالاتر از سفارش و دستور خداوند بزرگ و يکتا برای هر انسانی وجود دارد؟
خداوند قران را برای من فرستاده و ميفرمايد " اين راه راست من است از آن پيروی کنيد "

خداوند در قرآن ميفرمايد:
     " اين قرآن مردم را به درست ترين راه هدايت ميکند."

     " ما هر چيزی را كاملا در قرآن توضيح داده‌ايم."
     "ما در (اين) كتاب (در قرآن) چيزی را فروگذار نكرديم"
     "ما دراين قرآن هر گونه مثلی برای هدايت مردم زده‌ايم"
     "ما هيچگونه انحرافی در قرآن قرار نداده ايم"
     "ما قرآن را بر تو نازل کردیم، كه هر چیزی را بیان میکند"

خداوند بزرگ و يکتا به اضافه نکات بالا - در قرآن ميفرمايد که مطالب اين کتاب الهی، اين قرآن را خود خداوند برای من توضيح داده،
تشريح فرموده، برای اينکه من آنرا بهتر بفهمم و راحت تر مطالبش را درک کنم،  برای من در آن مثالهائی زده.
گرفتاری من چيست اگر با وجود اين همه نکات "دوزاريم نيفتاده" و هنوز متوجه نيستم؟

مرا چه شده اگر به هر سفارش و دستوری از هر انسانی که همگی مخلوق خداوند هستند
و همگی بدون استثناء در تمام لحظات بطور کامل محتاج خداوند بوده، هستند، و خواهند بود گوش ميکنم،
و دستورات و راهنمائی های خالق، خداوند بزرگ و يکتا را (قرآن مجيد را) کنار ميگذارم؟

قرآن را می بوسم و آنرا سر تاقچه ميگذارم.
مثل اينکه بوسيدن قرآن مرا مسلمان ميکند!
درک و اجرای دستورات خداوند در قرآن است که از من، از يک آدم – يک انسان، يک مسلمان ميسازد.

همانطور که تا بحال متوجه شده ايد - من يک مسلمانم - يعنی بطور کامل مطيع و تابع دستورات، فرمايشات، راهنمائیها و قوانين خداوند هستم.

دليل برداشت و نظريات من در مورد اين نوشته، آياتی است که از قرآن مجيد ذکر ميکنم،
باضافه اظهار نظر رسول اکرم و اظهار نظر اميرالمومنين حضرت علی (ع)

من ترجمه قرآن را از مترجمين مختلف قرآن به انگليسی و فارسی، حدود 40 بار از اولين سوره تا آخرين سوره تا بحال خوانده ام
و با عنايت خداوند حداقل سالی 3 بار تا زمانی که زنده ام باين تعداد اضافه ميکنم.
منظورم خودنمائی نيست، منظورم اين است که با تشکر از ايزد يکتا، من با دستورات خداوند تا حد زيادی آشنا هستم.
اگر چه هر روز کوشش ميکنم که آشناتر شوم و بيشتر بياموزم، چون شکی ندارم که تا دم مرگ احتياج به قرآن، به راهنمائی ها و دستورات خداوند دارم.

حالا بيائيد ببينيم خداوند در مورد اين مطالب يعنی سوالات ما چه ميفرمايد:

خداوند در آيه 2 سوره بقره ميفرمايد:ا
       "اين كتابی است كه هيچ شكی در آن نيست. راهنمای افراد پرهيزكار است"

در آيه 185 سوره 2 (سوره بقره) خداوند ميفرمايد: 
       "ماه رمضان ماهی است كه قرآن كه راهنمای مردم و دلايل روشنی از هدايت، و جدا كننده حق و باطل است در آن نازل شده"

خداوند در آيات 27 تا 29 سوره تکوير (سوره 81 ) ميفرمايد:
       "قرآن فقط تذكری برای تمام انسانها است. برای کسی از شما كه بخواهد راه راست را بشناسد،
         و فقط چيزی ميخواهيد كه خدا، صاحب اختيار جهانيان آن را بخواهد. "

خداوند در آيه 89 سوره 16 (سوره نحل) به رسول اکرم ميفرمايد
       "ما قرآن را بر تو نازل کردیم، كه هر چیزی را بیان میکند، 
        و 
نشان دهنده راه صحیح و رحمت و بشارت برای افرادیست كه تسلیم حكم و نظر خدا هستند"
 
قرآن هر چیزی را بیان میکند
اين سخن من و يا هيچ انسان ديگری نيست - اين کلام خالق ماست
اگر من مسلمانم، بايد باور داشته باشم که قرآن کلام خدا است
در اين صورت، لحظه ای فکر کنيد، اگر قرآن هر چيزی را بيان ميکند، پس اينهمه دکاندار مذهبی چه ميگويند؟
شايد اين دکانداران مذهبی فکر ميکنند که خالق آسمانها و زمين و آنچه بين آنهاست،
خالق من  شما، خالق مشرق و مغرب احتياج به آنان دارد که با لطف خودشان اين کتابی را که خداوند ميفرمايد:
کاملا کامل است، کمبودی ندارد، هيچ گونه انحرافی در آن نيست، هر چيزی را بيان ميکند را بهتر و کامل تر کنند.
شاه مردان حضرت علی (ع) در مورد اين افراد در خطبه ۱۸ نهج البلاغه ميفرمايد:
يا خداوند سبحان دين ناقص فرستاده و از ايشان كمك خواسته آن را كامل كنند؟...
      يا آنها شريک خدا هستند و حق دارند نظر خود را بگويند و وظيفه خدا است که آن را قبول کند؟ ...
      يا خداوند سبحان دين را كامل فرستاده و پيغمبر (ص) از رساندن آن بمردم كوتاهی كرده؟"
يکی به اين دکانداران مذهبی گوشزد کند که دين را خداوند کامل فرستاده، قرآن مجيد کامل است - دکانت را جمع کن.
خداوند ميفرمايد: قرآن هر چیزی را بیان میکند
وای بر کسانی که غير اين نظر ميدهند

خنده دار اينجاست که اين افراد خود را مسلمان دو آتيشه هم معرفی ميکنند.
برای گيچ کردن، با من و شما که عربی نميدانيم عربی حرف ميزنند و"ع" و "غ" را غليظ تلفظ کرده و ميکشند
عربی حرف زدن که کسی را مسلمان نميکند - شمر هم عربی خيلی خوب حرف ميزد.

خداوند در آيه 20  سوره 45 (سوره جاثيه ) خداوند ميفرمايد:
      "اين قرآن وسيله بينائی برای مردم و هدايت و رحمت برای افرادی است كه يقين دارند"

چطور اين وسيله بينائی و هدايت که از طرف خداوند به ما داده شده ميتواند ناقص باشد،
و احتياج به اين آقايان داشته باشد که آنرا با نوشته هايشان کامل کنند؟
وسيله بينائی ای که کمبود داشته باشد – ديگر وسيله بينائی نيست، وسيله گمراهی است.

خداوند در آيات 1 و 2 و 54 سوره کهف ميفرمايد:
      "ستايش ( بزرگداشت ) فقط برای خداست كه قرآن را بر بنده‌اش ( محمد) نازل كرد و هيچگونه انحرافی در آن قرار نداد. 
      
 قرآن كتابی است راست و استوار تا مردم را از عذاب سختی بر حذر دارد،
       و به افراد باايمانی كه كار درست ميکنند مژده بدهد كه پاداش نيکوئی دارند
   
       ما دراين قرآن هر گونه مثلی برای هدايت مردم زده‌ايم ولی انسان بيشتر از هر چيزی اهل بگومگو است"

دوستان آيات بسياری در قرآن وجود دارد که در آنها خداوند اين کتاب الهی را به ما ميشناساند.
اين آيات را با عنايت و لطف ايزد يکتا، در بحث شناخت قرآن در اختيار شما ميگذارم.

در اين چند آيه خداوند بزرگ و يکتا به ما ميفرمايد:
       " اين قرآن مردم را به درست ترين راه هدايت ميکند "
       " خداوند خودش هر چيزی را كاملا در قرآن توضيح داده‌."
       " خداوند در قرآن چيزی را فروگذار نفرموده "
       "خداوند درقرآن هر گونه مثلی برای هدايت مردم زده‌"
       "خداوند ميفرمايد که هيچگونه انحرافی در قرآن قرار نداده"
       "خداوند به رسول اکرم ميفرمايد: ما قرآن را بر تو نازل کردیم، كه هر چیزی را بیان میکند"
 
حضرت علی (ع) که شاگرد حضرت محمد (ص) بود - در اين مورد در نهج البلاغه سخن کوتاه 102 يا 105 ميفرمايد:
      "خدا چيزهائی را بر شما واجب کرده آنها را ضايع نکنيد (آنها را انجام دهيد)
       و برای شما حدودی تعيين کرده از آنها تجاوز نکنيد، و شما را از چيزهائی نهی کرده حرمت آنها را از بين نبريد (آن کارها را نکنيد)
       و در مورد چيزهائی برای شما ساکت مانده (حرفی نزده)
       و آنها را از روی فراموشی ترک نکرده خودتان را درباره آنها به زحمت نيندازيد"

آية الله مطهری مينويسد
      "آنجا كه خدا مردم را آزاد گذاشته شما برای مردم تعيين تكليف نكنيد."

برداشت من اين است که خداوند بزرگ و يکتا، در آن مواردی که با آگاهی کامل حرفی نزده،
ما را آزاد گذارده که با درسی که از بقيه دستورات خداوند در قرآن مياموزيم، خودمان در آن موارد تصميم بگيريم.
و هيچ احدی با هيچ مقامی اجازه ندارد که در مواردی که خداوند ما را آزاد گذاشته برايمان تعيين تکليف کند.

آيا اين همه اطلاعات برای من کافی نيست که بدانم با اين همه احاديث چه کنم؟

خداوند بزرک و يکتا بسادگی، واضح، و بسيار روشن ميفرمايد
      "از راههای ديگر پيروی نكنيد چون شما را از راه خدا دور و متفرق ميكند"

افرادی هستند که کتاب الهی را کنار گذاشته و دائما و در به در بدنبال راه های ديگر ميگردند؟
باعث تاسف است.

خداوند در آيه 38 سوره انعام ميفرمايد:
      "ما در (اين) كتاب (در قرآن) چيزی را فروگذار نكرديم"
اميرالمومنين، حضرت علی در نهج البلاغه در خطبه 175 ميفرمايد:
      "
کسی بعد از قرآن به چيزی احتياج ندارد، و کسی قبل از قرآن بی نياز نيست "

معنای خداوند در قرآن از هيچ چيز فروگذار نفرموده چيست؟
برداشت من اين است که قرآن کاملا کامل است و احتياجی به هيچ انسانی (چه زنده، چه مرده)
با هيچ مقام و رتبه ای ندارد که آنرا "به اصطلاح
 " بهتر و يا کامل کند،آيا شما برداشت ديگری داريد؟

من، در مورد دستورات خالق آسمانها و زمين و هر چه ميان آنهاست صحبت ميکنم.
من، در مورد دستورات ذات مقدسی صحبت ميکنم که خالق مشرق و مغرب است.
عده ای هنوز به دنبال نظريات و دستورات بشری هستند که مخلوق اين ذات مقدس است
بشری که بدون استثناء به هيچ عنوان و به هيچ وجه کوچکترين اختياری برای خودش را هم ندارد
و در برابر عظمت آفرينش خداوند بزرگ و يکتا حتی کوچکترين ذره ای از گردی هم نيست - بدون استثناء
خداوند در آيه 16:89 سوره نحل ميفرمايد:
    "
ما قرآن را بر تو نازل کردیم،
     
كه هر چیزی را بیان میکند و نشان دهنده راه صحیح و رحمت و بشارت برای افرادیست كه تسلیم حكم و نظر خدا هستند."
خداوند ميفرمايد "قرآن هر چيزی را بيان ميکند بعضی از افراد با چه جرئت ميگويند خيلی چيزها در قرآن نيست؟
بعقيده شما، اسم اين حرفی که ميزنند چيست؟
در هيچ جای قرآن رکعت، طرز خواندن، و حرکات نمازها ذکر نشده، آيا اين دليل قبول احاديث نيست؟
بدون استثناء يک يک افرادی که سعی ميکنند من و شما را قانع کنند که ما بايد بجز قرآن تابع منابع و احاديث و کتابهای ديگری هم باشيم از اين اسلحه استفاده ميکنند.
                                                                                         
 بدون استثناء
اين افراد با صورتی حق بجانب مثل اينکه فتح بزرگی کرده اند ميپرسند "کجای قرآن در مورد طرز نماز خواندن و تعداد رکعت های آن حرفی زده شده؟
کجای قرآن نوشته شده نماز صبح دو رکعت است، و نماز ظهر چهار رکعت، و ..."

جواب اين افراد بسيار ساده است. افرادی که پشت سر پيغمبر حدود 23 سال نماز ميخواندند از اين رسول خداوند ياد گرفتند که چطور نماز بخوانند،
اين افراد ياد گرفتند که نمازهای روزانه چند رکعت هستند و چطور بايد اجرا شود. بعد از اينکه حضرت محمد (ص) به امر پروردگار از دنيا رفت،
مسلمين در مساجد پشت سر افرادی مثل امام علی (ع) و امام حسن (ع) و امام حسين (ع) و امام ... و افراد ديگری که از رسول اکرم طرز و طريقه خواندن نماز ها 
را درطول بيست و سه سال ياد گرفته بودند نماز خواندند. فرزندان اين افراد از پدر و مادرشان طرز و طريقه نماز خواندن را آموختند -
اين آموزش نسل به نسل ادامه پيدا کرد تا اينکه به پدر و مادر شما و پدر و مادر من رسيد. آنها به من و شما ياد دادند که به چه طرز و طريقه نماز بخوانيم -
و ما به فرزندانمان ياد ميدهيم که به چه طرز و طريقه نماز بخوانند - و فرزندان آنها ... -
اين امر مثل يک حرکت و عمل زنجيره ای با لطف پروردگار تا ابد ادامه خواهد داشت. در اين راستا، گه گاهی افرادی مثل من پيدا ميشوند که طرز و طريقه نمازها
را که از پدر و مادرمان ياد گرفته ايم را با ترجمه و صوت به وسيله ای در اختيار همگی ميگذارند.
از اين عنايت و لطف خداوند که اجازه فرموده يکی از خدمتگذاران درگاهش باشم بسيار بسيار ممنون و سپاسگذارم.   
نمازهای روزانه با ترجمه و صوت
چرا بعضی ها متوجه اين نيستند که خداوند هرگز و هيچ وقت، در هيچ موردی،
هيچ نوع احتياجی به هيچ مخلوقی نداشته، ندارد، و نخواهد داشت
اگر تمام انسانهای روی زمين جمع شوند، همگی با هم حتی نميتوانند پشه ای بيافرينند
به اين عکسها در اين سايت نگاه کنيد تا بيشتر با اين نظر من آشنا شويد 
عظمتی غيرقابل تصور

خداوند در آيه  103 سوره آل عمران ميفرمايد و بما دستور فرموده که:
      "همگی به رشته الهی ( قرآن) بچسبيد و دچار تفرقه نشويد"

عده ای به يک مشت احاديث چسبيده اند و ول کن نيستند.
 
در اين مورد خداوند در آيه 3 سوره اعراف ميفرمايد:
     "از آنچه از خداوندتان به شما نازل شده (از قرآن ) پيروی كنيد و از اوليائی غير از آن پيروی نكنيد."

عده ای بخاطر دوری از قرآن و افکاری که جمعی دکاندار مذهبی در وجود ما از کودکی تزريق و تلقين کرده اند، درست عکس اين دستورات عمل ميکنند.
خواهش ميکنم فرزندانتان، نسل آينده را با قرآن، با کلام خداوند بزرگ و يکتا آشنا کنيد که گول عده ای دکاندار مذهبی را نخورند.

در اسلام فقط و فقط يک قانونگذار و فرمانروا وجود دارد و آن خداوند بزرگ و يکتا است
آيه 26 سوره کهف را نگاه کنيد که خداوند ميفرمايد: "مردم ياوری غير از او ندارند و او كسی را در قانونگذاری (حکم و اوامرش) شريک خود نميکند."
آيه 116 سوره توبه را نگاه کنيد که خداوند ميفرمايد: "فرمانروائی آسمانها و زمين فقط مال خداست، زنده ميكند و ميميراند.
شما يار و ياوری غير از خدا نداريد."

خداوند در آيه 43 تا 46 سوره حاقه در مورد رسول اکرم ميفرمايد:
      "نزول آن (قرآن) از طرف صاحب اختيار جهانيان است.
       اگر بعضی حرفها را از قول ما ميگفت، ما با دست خودمان او را ميگرفتيم، و شاهرگش را قطع ميكرديم."

اسم کتابی که اين قانون گذاران حرفه ای قرآن نخوانده از آن پيروی ميکنند چيست
؟
حتی پيغمبر خدا در قانونگذاری فقط و فقط از خداوند بزرگ و يکتا پيروی ميکند و خودش قانونگذار نيست. حضرت محمد (ص)، رسول برگزيده خداوند هرگز حرفی برخلاف قرآن نميزد، و هرگز کاری برخلاف قرآن نميکرد
اين افراد با اجازه چه کسی قوانين خداوند را ناديده ميگيرند، آنها را عوض ميکنند، و يا قوانينی را که با قرآن مغايرت دارد بآن اضافه ميکنند؟
آيا اطلاع دارند که چه مصيبت و آينده ای در انتظار آنهاست؟
مسلما بخاطر دوری از قرآن از آن بی خبراند، چون اين عاقبت دردناک در قرآن بارها نوشته شده و اين افراد قرآن را نخوانده اند.
خداوند بزرگ و يکتا در آيات مختلفی در قرآن ميفرمايد که من و شما غير خود خداوند يار و ياوری نداريم.
اين دکانداران مذهبی ميگويند عده کثيری از بندگان خداوند يار و ياور و شنونده و اجابت کننده دعاهای ما هستند.
ببينيد دوری از قرآن بعضی ها را بکجا برده که حرف يک دکاندار را باور ميکنند و فرمايش ايزد يکتا را کنار ميگذارند.
فهم و درک کدام قسمت از اين جملات، اين آيات قرآن، فرمايشات خداوند مشکل است؟

 در آيه 25 سوره 16 (سوره نحل) خداوند ميفرمايد:
    "
تا روز قیامت بار گناهان خود را بطور كامل حمل كنند به اضافه بار گناه كسانی كه به سبب نادانی گمراه كرده‌اند.
    بدانید باری كه به دوش میکشند بد باری است."

در مورد قانونگذاری، دوباره بياد سخن اميرالمومنين در خطبه 18 نهج البلاغه افتادم
اين قهرمان و شهيد راه توحيد و اسلام، امام مسلمانان جهان در خطبه 175 نهج البلاغه ميفرمايد:
   کسی بعد از قرآن به چيزی احتياج ندارد، و کسی قبل از قرآن بی نياز نيست"
 
برداشت شما از اين سخنان اميرالمومنين چيست؟
بنظر شما راه، طريقه و روش حضرت علی (ع) کاتب قرآن چه بود؟
آيا کسی کوچکترين شکی دارد که اميرالمومنين هرگز برخلاف قرآن حرفی نميزد، و هرگز برخلاف قرآن کاری نميکرد؟
بيائيد همگی سنت و روش پيغمبر، سنت و روش شاه مردان حضرت علی (ع) که اطاعت کامل از قرآن است، اين مدل های خداپرستی و توحيد را دنبال کنيم.
 
خداوند در آيه 11 سوره جاثيه (سوره 45) ميفرمايد:
     "اين قرآن راهنماست ( راه درست زندگی را به انسانها نشان ميدهد)
       و كسانی كه منكر آيات خداوندشان ميشوند عذابی پر درد دارند."

خداوند در قرآن ميفرمايد:
اين قرآن مردم را به درست ترين راه هدايت ميکند "
ما هر چيزی را كاملا توضيح داده‌ايم."
"
ما در) اين) كتاب در (قرآن) چيزی را فروگذار نكرده ايم"
"
ما دراين قرآن هر گونه مثلی برای هدايت مردم  زده‌ايم
"ما هيچگونه انحرافی در قرآن قرار نداده ايم"
اگر من اين کتاب را با اين خصوصيات کنار بگذارم و از کتابی که انسانی نوشته پيروی کنم
شما اسم اين کار من را چه ميگذاريد؟
من جواب خداوند را در روز رستاخيز که شکی در آن نيست چه خواهم داد؟
قول خداوند به من و شما برای آمرزيده شدن، رهائی از آتش جهنم، و اقامت هميشگی در بهشت

  يادتان باشد که خداوند بما قول داده که همه گناهان من و شما را ميبخشد، اگر قبل از اينکه فرصت از دستمان برود،
      توبه کنيم و در راه اصلاح اشتباهات و گناهانمان تا آنجا که ميتوانيم بکوشيم.  (آيات 53 و 54 سوره زمر)
"بگو ای بندگان من كه بضرر خودتان زياده روی كرده‌ايد، از رحمت خدا نااميد نشويد چون خدا همه گناهان را ميبخشد.
او آمرزنده مهربان است.
به اطاعت خدا برگرديد (توبه كنيد) و قبل از اينكه عذاب بر شما وارد شود و کسی نتواند شما را ياری كند، تسليم حكم و نظر خدا باشيد.
"
خداوند در آيه 82 سوره طه به من و شما ميفرمايد:
"من كسی را كه توبه كند و ايمان بياورد و كار صحيح بكند و راه صحيح را بشناسد می ‌آمرزم. "

هیچ نظری موجود نیست: