ولایت را در ایران شیعیان صفوی بالاتر از رسالت پیامبر معنی میکنند کمی در باره رسالت پیامبر بدانید تا فاتحه ولایت را بخوانید
از خود خداوند بزرگ و يکتا سوالاتمان را ميپرسيم.
خداوند در آيه 20 سوره 3 (سوره آل عمران) ميفرمايد: "اگر با تو بحث و بگومگو كردند بگو: من خودم را تسليم خدا كردهام، و پيروان من هم همينطور. و به اهل كتاب و مشركان بگو: آيا شما هم تسليم خدا شدهايد؟ اگر تسليم خدا شدهاند، هدايت شدهاند و اگر سرپيچی كردند وظيفه تو فقط رساندن پيام است. خدا كارهای بندگانش را می بيند."
خداوند در آيه 92 سوره 5 (سوره مائده) ميفرمايد: "از خدا و پيغمبر اطاعت كنيد و مواظب باشيد. اگر قبول نكرديد بدانيد كه وظيفه پيغمبر فقط رساندن روشن پيام خدا است. " خداوند در آيه 99 سوره 5 (سوره مائده) ميفرمايد: "وظيفه پيغمبر فقط ابلاغ حكم و نظر خدا است و خدا آنچه را آشكار ميكنيد و آنچه را مخفی ميكنيد ميداند. "
خداوند در آيه 14 سوره 6 (سوره انعام) ميفرمايد: "بگو: آيا غير از خدا كه آفريننده آسمانها و زمين است ياوری برای خود بگيرم؟ در صورتيكه او بديگران غذا ميدهد و كسی به او غذا نميدهد. بگو: به من دستور داده شده كه بيشتر از همه تسليم حكم و نظر خدا باشم و از مشركين نباشم. " خداوند در آيه 50 سوره 6 (سوره انعام) ميفرمايد: "( ای پيغمبر) بگو: من بشما نميگويم كه گنجهای خدا پيش من است و غيب نميدانم و بشما نميگويم كه من فرشتهام. من فقط از آنچه به من وحی ميشود پيروی ميكنم. بگو: آيا كور و بينا با هم مساوی هستند؟ آيا فكر نميكنيد؟ " خداوند در آيه 71 سوره 6 (سوره انعام) ميفرمايد: "بگو: آيا غير از خدا چيزی را كه نفع و ضرری برای ما ندارد به كمك بخوانيم، و بعد از اينكه خدا ما را هدايت كرد به حال اول برگرديم؟ مثل كسی كه شيطانها با وسوسهُ خود او را گمراه و در زمين سرگردان كردهاند در صورتيكه دوستانی دارد كه او را به راه صحيح دعوت ميكنند كه پيش ما بيا. بگو: هدايت خدا، هدايت واقعی است و بما دستور داده شده كه تسليم صاحب اختيار جهانيان باشيم. " خداوند در آيه 106 سوره 6 (سوره انعام) ميفرمايد: "از آنچه از جانب خداوندت بتو وحی شده پيروی كن. معبودی جز او نيست. و از مشركين روی بگردان." خداوند در آيه 163 سوره 6 (سوره انعام) ميفرمايد: "شريكی ندارد و به من دستور اينكار داده شده و من بيشتر از همه مسلمان (تسليم حكم و نظر خدا) هستم. "
خداوند در آيه 203 سوره 7 (سوره اعراف) ميفرمايد: "وقتی آيهای برای آنها نياوری ميگويند چرا آيهای انتخاب نكردی؟ بگو: من فقط از آنچه از خداوندم بمن وحی ميشود پيروی ميکنم. اين قرآن برای افراد باايمان وسيله بينش و راهنمائی و رحمتی از طرف خداوند شما است. "
خداوند در آيه 15 سوره 10 (سوره يونس) ميفرمايد: "وقتی آيات روشن ما بر آنها خوانده ميشود، كسانی كه اميد ديدار ما را ندارند، ميگويند قرآنی غير از اين بياور يا آن را عوض كن. بگو: من حق ندارم از طرف خودم آن را عوض كنم، من فقط از آنچه به من وحی ميشود پيروی ميكنم. من از عذاب روز بزرگ ميترسم كه كاری بر خلاف دستور خداوندم بكنم. " خداوند در آيه 109 سوره 10 (سوره يونس) ميفرمايد: "از آنچه كه بتو وحی ميشود پيروی كن و استقامت داشته باش تا خدا حكم كند و او بهترين حكم كننده است."
خداوند در آيه 40 سوره 13 (سوره رعد) ميفرمايد: "يا قسمتی از عذابی را كه به آنها وعده دادهايم به تو نشان ميدهيم، يا قبل از آن تو را از دنيا ميبريم. بنابراين وظيفه تو فقط رساندن پيام است و رسيدگی به حساب آنها به عهده ما است."
خداوند در آيه 35 سوره 16 (سوره نحل) ميفرمايد: "مشركان میگفتند: اگر خدا میخواست ما و پدرانمان هیچ چیز را غیر از او بندگی نمیکردیم، و هیچ چیز را بدون حكم او حرام نمیکردیم. كسانی هم كه قبل از آنها بودند همین حرف را میزدند. آیا وظیفه پیغمبران چیزی غیر از رساندن آشكار پیام خدا است؟ " خداوند در آيه 82 سوره 16 (سوره نحل) ميفرمايد: "( ای پیغمبر) اگر قبول نكردند، وظیفه تو فقط رساندن آشكار پیام است. "
خداوند در آيه 91 سوره 27 (سوره نمل) ميفرمايد: "بگو: امر شدهام كه خدای اين سرزمين كه آنرا محترم ساخته بندگی كنم، هر چيزی مال او است و مأمورم كه از كسانی باشم كه تسليم حكم و نظر او هستند." خداوند در آيه 92 سوره 27 (سوره نمل) ميفرمايد: "و قرآن بخوانم. هر كس راه صحيح را شناخت، بنفع خودش شناخته و هر كس راه را گم كرد من مسئول او نيستم. من فقط از كسانی هستم كه هشدار ميدهند. "
خداوند در آيه 18 سوره 29 (سوره عنکبوت) ميفرمايد: "اگر قبول نكنيد، امتهای قبل از شما هم قبول نكردند. وظيفه پيغمبر فقط رساندن آشكار پيام الهی است. "
خداوند در آيه 2 سوره 33 (سوره احزاب) ميفرمايد: "از آنچه از خداوندت به تو وحی ميشود پيروی كن. مسلما خدا از كارهائی كه ميكنيد با خبر است. "
خداوند در آيه 17 سوره 36 (سوره يس) در مورد پيغمبران ميفرمايد: "وظيفه ما فقط رساندن پيام واضح خداست. "
خداوند در آيه 12 سوره 39 (سوره زمر) در مورد پيغمبر ميفرمايد: "امر شدهام كه بيش از همه تسليم خدا باشم. "
خداوند در آيه 66 سوره 40 (سوره مومن) در مورد پيغمبر ميفرمايد: "بگو: من از بندگی كسانی كه غير از خدا بکمک ميخوانيد نهی شدهام، چون دليلهای روشنی از خداوندم برای من آمده، و امر شدهام كه تسليم (خداوند) صاحب اختيار همه مردم جهان باشم. " پيغمبر خدا کسی را غير از خدا به کمک نميخواند، اميرالمومنين کسی را غير از خدا (حتی حضرت محمد را) به کمک نميخواند، (نهج البلاغه و دعای کميل را بخوانيد تا متوجه شويد که شاه مردان فقط و فقط از خداوند در دعاهايش کمک ميطلبد و حتی يک بار هم از حضرت محمد کمک نخواسته)، عده ای دکاندار مذهبی برای ما از مقربان درگاه خداوند و نوه و نتيجه های آنان بت ساخته اند و ما آنها را به کمک ميخوانيم و به درگاهشان دعا ميکنيم، و از اين بت ها درخواست ميکنيم که حاجتمان را برآورده کنند، بيماريمان را شفا دهند، مصيبت و گرفتاری را از ما دور کنند. ببينيد دوری از قرآن طرز فکر ما را تا چه حد پائين برده و از انسانی خدا پرست، چگونه فردی انسان پرست ساخته؟ به فارسی بسيار سليس، اگر کسی حتی يکی از صفاتی که اختصاص به خداوند دارد را به کسی غير خداوند بدهد اين عملش شرک به خداوند است؛ قسمت غير از خداوند را بکمک خواندن در اين سايت با آيات قرآن، اين مورد را کاملا روشن ميکند
خداوند در آيه 48 سوره 42 (سوره شوری) در مورد پيغمبران ميفرمايد: "اگر قبول نكردند ما تو را برای حفاظت از افراد نفرستادهايم؛ وظيفه تو فقط رساندن پيام است. و وقتی ما از طرف خودمان رحمتی به انسان بچشانيم بخاطر آن شاد ميشود و اگر بعلت كارهائی كه كرده مصيبتی به او برسد ناسپاسی ميكند؛ چون انسان طبيعتاً نا سپاس است. "
خداوند در آيه 9 سوره 46 (سوره احقاف) ميفرمايد: "من از آنچه بمن وحی ميشود (يعنی از قرآن) پيروی ميكنم."
خداوند در آيه 12 سوره 64 (سوره تغابن) ميفرمايد: "از خدا و پيغمبرش اطاعت كنيد؛ اگر از اينكار خودداری كنيد، وظيفه پيغمبر ما فقط رساندن آشكار رسالت ماست." ما همه با هم خوانديم که تنها وظيفه حضرت محمد (ص) چه بود، و من خيلی بيشتر از اين احترام برای بينندگان اين سايت قائل هستم که توضيح بيشتری بدهم - اصلا چه کسی بهتر از خود خداوند است که آيات را توضيح بدهد؟ خداوند در آيه 20 سوره 3 (سوره آل عمران) ميفرمايد: "اگر با تو بحث و بگومگو كردند بگو: من خودم را تسليم خدا كردهام، و پيروان من هم همينطور. و به اهل كتاب و مشركان بگو: آيا شما هم تسليم خدا شدهايد؟ اگر تسليم خدا شدهاند، هدايت شدهاند و اگر سرپيچی كردند وظيفه تو فقط رساندن پيام است. خدا كارهای بندگانش را می بيند." در سراسر اين وب سايت شما بارها معنی واقعی مسلمانی را خوانده ايد، که مسلمانی يعنی تسليم حکم، نظر، و فرمايشات خداوند بودن. خداوند در آيه 125 سوره نساء (سوره 4) ميفرمايد:از افرادی که امکان دارد فکر کنند که اين يک عقيده شخصی است دعوت ميکنم آيات زير را بخوانند: "چه كسی دينش بهتر از دين كسی است كه خود را تسليم خدا كرده (مسلمان) و نيكوكار باشد و از آيين ابراهيم مخلصانه پيروی كند. خدا ابراهيم را دوست خود گرفت." خداوند در قسمتی از آيه 71 سوره 6 (سوره انعام) ميفرمايد: " بگو: هدايت خدا، هدايت واقعی است و بما دستور داده شده كه تسليم صاحب اختيار جهانيان باشيم. " خداوند در آيه 91 سوره 27 (سوره نمل) ميفرمايد: "بگو: امر شدهام كه خدای اين سرزمين كه آنرا محترم ساخته بندگی كنم، هر چيزی مال او است و مأمورم كه از كسانی باشم كه تسليم حكم و نظر او هستند." خداوند در آيه 12 سوره 40 (سوره زمر) در مورد پيغمبران ميفرمايد: "امر شدهام كه بيش از همه تسليم خدا باشم. " خداوند در آيه 66 سوره 40 (سوره زمر) در مورد پيغمبران ميفرمايد: خداوند در آيه 78 سوره حج (سوره 22) ميفرمايد:"بگو: من از بندگی كسانی كه غير از خدا بکمک ميخوانيد نهی شدهام، چون دليلهای روشنی از خداوندم برای من آمده، و امر شدهام كه تسليم (خداوند) صاحب اختيار همه مردم جهان باشم. " " ... او شما را انتخاب کرد و در دين مشکلی برای شما قرار نداده. اين آئين پدرتان ابراهيم است؛ او شما را قبلا و در اين دوره مسلمان (يعنی کسی که تسليم حکم خداست)ناميده " خداوند در آيه 67 و 68 سوره آل عمران (سوره 3) ميفرمايد: "ابراهيم نه يهودی بود نه عيسوی، بلكه موحد و مسلمان (فقط تسليم حكم و نظر خدا) بود و مشرك نبود. نزديكترين افراد به ابراهيم پيروان او، و اين پيغمبر (حضرت محمد)، و افراد باايمان هستند. خدا پشتيبان افراد باايمان است." آيات ذکر شده و آيات زياد ديگری که در قرآن وجود دارد بما به سادگی ميگويد: 1- افرادی که خود را تسليم خداوند کرده اند مسلمان هستند 2- افرادی که تسليم دستورات و فرمايشات بشری ديگر (چه مرده، چه زنده) هستند از مسلمانی بوئی نبرده اند و بجای خداپرست، انسان پرست شده اند. يعنی از انسانی ديگر مثل خودشان بت ساخته اند و بجای اوامر خداوند دستورات آن انسان را اجرا ميکنند - بدرگاه آن انسان (چه مرده، چه زنده) دعا ميکنند، از آن انسان (چه مرده، چه زنده) درخواست ميکنند دعايشان را اجابت کند، بيماريشان را شفا دهد، به زندگيشان رونق بخشد، مشکلاتشان را حل کند، دستهايشان را به آسمان دراز ميکنند و از ته دل فرياد ميزنند " يا حضرت ... کمکم کن و بدادم برس" اگر حضرت ... ميتوانست بداد کسی برسد، اول بداد خودش ميرسيد - بيايد ببينيم خداوند در اين مورد "کمک کردن و بداد رسيدن" چه ميفرمايد: در آيه های 56 و 57 سوره هفدهم (سوره اسراء) خداوند ميفرمايد: " بگو: هر كسی غير از خدا را كه فكر ميکنيد به كمك بخوانيد، آنها توانائی اينکه ضرر را از شما برگردانند يا تغير دهند ندارند. كسانی را كه اين افراد به كمك ميخوانند هر كدامشان كه به خدا نزديک ترند و اميد رحمتش را دارند و از عذابش ميترسند، دنبال وسيله ای برای تقرب به خدا ميگردند؛ چون بايد از عذاب خدا ترسيد و حذر كرد." خداوند در اين آيات از بت و بت پرستی صحبت نميکند، خداوند ميفرمايد " هر کسی " يعنی يک يک پيغمبران، يک يک اهل بيت، يک يک مقربان درگاه خداوند که عده ای دکاندار مذهبی که از اين راه نان ميخورند و امرار معاش ميکنند از آنها برای ما بت ساخته اند - طی قرن ها و قرن ها اين دکاندار مذهبی ما را از قرآن خداوند دور نگه داشته اند و به ما تزريق و تلقين کرده اند که حضرت ... قادر است صدای من و افراد ديگری که او را به کمک ميخوانند بشنود، و اين مقرب درگاه خداوند قادر است بيماری مرا شفا دهد، وضع مالی مرا بهبود بخشد، و مشکلات مرا حل کند و ضرر را از من برگرداند. پس تکليف "اياک نعبد و اياک نستعين" يعنی "(خداوندا) فقط بندگی تو را ميکنيم، و فقط از تو کمک ميخواهيم." چه ميشود؟ آيا اين فقط يک حرف توخالی است که يک يک ما حد اقل در هفده رکعت نمازها، هر روز، ده بار در پيشگاه خداوند ايستاده ميگويم، يا اينکه اين عهدی است که با خالق خود، خداوند بزرگ و يکتا ميبنديم و چندی بعد با دعا به درگاه غير خداوند آنرا ميشکنيم؟ خداوند بر عکس آنچه اين دکانداران مذهبی به ما گفته و ميگويند، در اين آيات برای گول نخوردن ما به وضوح و به سادگی و بدون هيچ انحرافی ميفرمايد: 1- غير از خود خداوند، هيچ کسی (مرده و يا زنده) بدون استثناء توانائی و قدرت اين را ندارد که ضرری که به من وارد شده را تغيير دهد و يا آنرا از بين ببرد 2- آن مقربان درگاه خداوند را (بدون استثناء) که عده ای به کمک ميخوانند، يعنی يک يک پيغمبران، يک يک اهل بيت، يک يک مقربان درگاه خداوند هر کدامشان که به خداوند نزديک ترند، از عذاب خداوند ميترسند و اميد اين را دارند که خداوند آنها را رحمت کند و بيامرزد. 3- اين مقربان درگاه خداوند، خودشان در به در بدنبال وسيله ای برای تقرب به خدا ميگردند اين مقربان درگاه خداوند از عذاب خداوند بزرگ و يکتا ميترسند و از آن حذر ميکنند. در آيه 107 سوره 10 (سوره يونس) خداوند ميفرمايد: "اگر خدا ضرری بتو برساند، هيچكس جز او نميتواند آنرا برطرف كند، و اگر خيری برايت بخواهد، هيچكس جلوی لطفش را نميتواند بگيرد. لطفش را به هر يك از بندگانش كه بخواهد ميكند. او آمرزنده مهربان است. " خداوند در آيه های 17 و 18 سوره انعام به رسول ميفرمايد: "اگر خدا ضرری بتو برساند كسی جز خود او نمیتواند آن را برطرف كند، و اگر خيری بتو برساند، او قادر به هر كاری است، او بر بندگانش تسلط دارد و حكيم و آگاه است. " درک کدام قسمت ازاين جملات مشگل است، کدام قسمت از جملات اين آيه و آيات زياد ديگری در اين مورد قابل فهم نيست؟ بسيار واضح، بسيار روشن، و به راحتی قابل فهم برای هر فردی با هر درجه از ادراک. شديدا جای تعجب است که عده ای که خود را مسلمان ميخوانند، بعد از خواندن اين آيات دست به آسمان دراز ميکنند و ميگويند: " يا حضرت ... بدادم برس، يا حضرت ... بيماريم را شفا بده، يا حضرت ... وضع مالی مرا بهبود بخش ) به آيه 73 سوره حج (سوره 22) نگاه کنيد که خداوند ميفرمايد: "ای مردم، مثلی زده شده به آن گوش دهيد: کسانی را که غير از خدا به کمک ميخوانيد هرگز مگسی را خلق نميکنند، اگر چه برای آن متحد شوند و اگر يک مگس چيزی را از آنها بربايد نميتوانند آن را از چنگ مگس درآورند. طالب و مطلوب هر دو ضعيف هستند." در آيه 213 سوره شعرا (سوره 26) خداوند به حضرت محمد (ص) ميفرمايد: "( ای پيغمبر ) با خدا معبود ديگری را بکمک نخوان، چون از كسانی ميشوی كه دچار عذاب شدهاند. " اين دستور خداوند به حضرت محمد (ص) است، پيغمبر خدا با خواندن معبود ديگری دچار عذاب ميشود - لحظه ای فکر کنيد که به سر من و شما چه ميآيد اگر معبود ديگری "حضرت ... " را به کمک بخوانيم؟ جوابش را خود خداوند در آيه 102 سوره کهف بما ميدهد: در آيه های 102 و 103 سوره 18 (سوره کهف) خداوند ميفرمايد: " آيا افراد بیايمان خيال كردند كه ميتوانند بجای من، بندگان مرا اولياء خود بگيرند؟ ما جهنم را برای افراد بیايمان آماده كردهايم. بگو آيا شما را از پر ضررترين كارها آگاه بكنم؟ آنان كسانی هستند كه كوشش آنها در زندگی دنيا از بين رفته و خيال ميکنند كار خوبی ميکنند." آيا من هنوز هم بايد در اين مورد سوالی داشته باشم؟
"در صورتيکه انسانها غير از او معبودهائی برای خود گرفته اند که چيزی را خلق نکرده اند و خودشان هم خلق شده اند، و مالک نفع و ضرری برای خودشان هم نيستند و مالک مرگ و زندگی و رستاخيز هم نيستند." خداوند در آيه های 187 و 188 سوره اعراف ميفرمايد: "از تو ميپرسند كه قيامت چه وقت برقرار ميشود؟ بگو: علم آن فقط پيش خداوند من است، و خداوند آن را فقط در وقت خود آشكار ميسازد. قيامت بر آسمانها و زمين سنگين است، ناگهانی سراغ شما میآيد. از تو ( درباره قيامت) سئوال ميكنند مثل اينكه تو از آن خبر داری. بگو: فقط خدا از آن اطلاع دارد، ولی بيشتر مردم اين را نميدانند. بگو: من مالك نفع و ضرری برای خودم نيستم مگر تا آنجا كه خدا بخواهد. اگر غيب ميدانستم نفع بيشتری بدست میآوردم و آسيبی به من نميرسيد؛ من فقط بيم دهنده و مژده دهنده افراد باايمان هستم." پيغمبر (ص) مسلمان و تسليم محض حكم و نظر خدا بود، هرگز حرفی برخلاف قرآن نميزد، و هرگز كاری برخلاف آن نميكرد. پيغمبر خداوند غيب نميدانست و مالك نفع و ضرری برای خودش نبود، و نمی توانست آسيبی را حتی از خودش دور کند.
اگر ايشان مشگل گشا بود، اول مشگل خودش را ميگشود. در آيه های 21 تا 24 سوره 36 (سوره يس) خداوند ميفرمايد: "از كسانی پيروی كنيد كه از شما مزدی نميخواهند و راه صحيح را شناختهاند. چرا من کسی را كه مرا آفريده و پيش او برگردانده ميشويد بندگی نكنم؟ آيا غير از خدا معبودهائی برای خود بسازم كه اگر خداوند رحمان بخواهد ضرری بمن بزند، شفاعت آنها ذرهای بدرد من نميخورد و نميتوانند مرا از آن نجات دهند؟ اگر چنين كنم بطور واضحی در گمراهی هستم. " قانون گذاری فقط و فقط از آن خداست - البته من در مورد اينکه کدام خيابان بايد يکطرفه باشد و يا ماليات بر درآمد بايد چند درصد باشد حرف نميزنم. هيچکدام از پيغمبران خداوند (بدون استثناء) هيچ نقشی در قانونگذاری در دين نداشتند - خداوند در آيه زير اين مورد را روشن ميفرمايد. در آيه 26 سوره کهف خداوند خداوند ميفرمايد: "مردم ياوری غير از او ندارند و او كسی را در قانونگذاری شريک خود نميکند." در قسمت اول اين آيه "مردم ياوری غير از او ندارند" روی سخن خداوند با افرادی است که حضرت .. و يا حضرت ... را ياور، معبود و يا شفيع خود در پيشگاه و در درگاه خداوند ميدانند است - و در قسمت دوم " او كسی را در قانونگذاری شريک خود نميکند " خداوند بسادگی و واضح مطلب را ميفرمايد. از اين واضح تر گفتن، امکانش وجود ندارد - هيچ کس، حتی يکی از رسولان درگاهش را - قانونگذار فقط و فقط خداوند است. استاد بختياری نژاد مينويسد: "سنّت يعنی روش، طرز كار - پيغمبر اسلام (ص) پيغمبر خداوند بود و وظيفه داشت پيام خداوند را بطور روشن و صريح بمردم برساند و اينكار را انجام داد و خودش نيز مثل بقيه مردم وظيفه داشت تسليم حكم و نظر خدا يعنی مسلمان باشد و از قرآن پيروی كند. آيات ذکر شده از قرآن دستورات و نظريات خداوند است در مورد وظيفه پيغمبر حضرت محمد (ص). در اين آيات، خداوند بطور واضح تشريح ميکند که وظيفه پيغمبر ابلاغ و رساندن وحی بود و قانونگذار نبود. پيغمبر (ص) مسلمان و تسليم محض حكم و نظر خدا بود و حرفی برخلاف قرآن نميزد، و كاری برخلاف آن نميكرد."
دين و حكم و نظر خدا چيزی است كه از آيات قرآن بدست می آيد. فرمايشات خداوند (قرآن) که هدایت و رحمتی است برای مردمی كه به آن ایمان می آورند، در دست ماست چرا به نظريات و دستورات ديگران توجه ميکنيم؟ بنظر شما اسم اين چيست؟
|
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر