|
طبق معمول هميشکی افکار، نظريات، تعصبات مذهبی خودمان و افراد را کنار ميگذاريم و مستقيما از ايزد يکتا ميپرسيم. - ميپرسيم پروردگارا، در چه زمانی و چه افرادی را به آنها افتخار دادی که اولين مسلمانان باشند؟ - رسول اکرم، حضرت محمد (ص) چه نقشی در اين مهم داشت؟ - آيا اين خاتم انبياء پايه گذار اسلام بود؟ - اسلام يعنی چه؟ - اصلا مسلمان يعنی چه؟ - چه خصوصياتی، به من افتخار آن را ميدهد که در هر نقطه دنيا که باشم، با افتخار بگويم "من مسلمان هستم" - آيا خداوند دين مخصوصی برای بشريت انتخاب کرده؟اين بحث را با آياتی از قرآن شروع ميکنيم: خداوند در آيه 67 و 68 سوره آل عمران (سوره 3) ميفرمايد: "ابراهيم نه يهودی بود نه عيسوی، بلكه موحد و مسلمان (فقط تسليم حكم و نظر خدا) بود و مشرك نبود. نزديكترين افراد به ابراهيم پيروان او، و اين پيغمبر (حضرت محمد)، و افراد باايمان هستند. خدا پشتيبان افراد باايمان است." خداوند در آيات 120 و 123 سوره نحل (سوره 16) ميفرمايد: "ابراهيم پيشوائی بود فرمانبردار خدا، و متمايل به حق، و مشرك نبود." " بعد به تو ( ای پيغمبر) وحی كرديم كه از آيين ابراهيم كه دوستدار حق بود پيروی كن، او مشرك نبود. " حضرت محمد (ص) مطابق دستور خداوند در اين آيه، پيروی کننده آيين ابراهيم بود. ابراهيم يک مسلمان بود. ما بعنوان مسلمان طبق دستور خداوند پيرو قرآن و حضرت محمد (ص) هستيم،برداشت شما از اين رابطه ساده چيست؟ يعنی تک تک مسلمانان در هر نقطه جهان و در هر زمانی، چه گذشته، چه حال، و چه در آينده پيرو کدام آيين بودند و بايد باشند؟ خداوند در آيات 161 تا 163 سوره انعام (سوره 6) ميفرمايد: "بگو: خداوند من مرا به راه راست هدايت كرده به دينی ارزشمند، دين خالص ابراهيم، ابراهيم مشرک نبود. بگو: نماز من، عبادات من، زندگی من، و مرگ من، برای خداست كه سرور همه انسانها (پروردگار جهانيان) ميباشد. شريكی ندارد و به من دستور اينكار داده شده، و من بيشتر از همه مسلمان (تسليم حكم و نظر خدا) هستم." خداوند بزرگ و يکتا ابراهيم را مسلمان ناميده و به آخرين رسولش حضرت محمد (ص) ميفرمايد: بگو من را خداوند به دين ابراهيم هدايت کرده.مفهوم اين آيات به نظر شما چيست؟ خداوند در آيه 38 سوره يوسف (سوره 12) ميفرمايد: " و از دين پدرانم ابراهيم و اسحاق و يعقوب پيروی ميكنم. سزاوار ما نيست كه چيزی را شريك خدا سازيم. اين از لطف خدا به ما و تمام مردم است، ولی بيشتر مردم سپاسگزاری نميكنند." خداوند در آيه 101 سوره يوسف (سوره 12) ميفرمايد: "خداوندا، بمن فرمانروائی دادی و تعبير خواب را بمن ياد دادی. ای آفريننده آسمانها و زمين، تو سرور من در دنيا و آخرت هستی. خداوندا، مرا مسلمان از دنيا ببر و مرا جزو افراد درستكار گردان." اين حضرت يوسف (ص) است که از دين افرادی که مسلمان بودند پيروی ميکند و از خداوند بزرگ و يکتا تمنا ميکند که مسلمان از دنيا برود. خداوند در آيه 13 سوره شوری (سوره 42) ميفرمايد: "برای شما از دين همان چيزی را قانونگذاری كرد كه نوح را به آن سفارش كرد، و همان چيزی است كه بتو وحی كرديم، و همان چيزی است كه ابراهيم و موسی و عيسی را به آن سفارش كرديم كه دين (دستورهای خدا) را اجرا كنيد و در آن تفرقه نداشته باشيد. اين چيزی كه مشركين را به آن دعوت ميكنی برايشان سخت است (نميتوانند دست از تفرقههايشان بردارند). خدا هر كس را كه بخواهد برای خود انتخاب ميكند وهر كس را كه بسوی او برگردد هدايت مينمايد." برداشت من از اين آيه اين است که قوانين خداوند در دين، در دوره های مختلف، از پيفمبرانی مثل حضرت نوح (ص) گرفته تا آخرين رسولش حضرت محمد (ص) هرگز عوض نشده تفرقه نداشتن در دين، بارها و بارها توسط خداوند در قرآن به ما دستور داده شده - حتی در سوره انعام آيه 159 خداوند بزرگ و يکتا به پيغمبر ميفرمايد، "كسانی كه دينشان را فرقه فرقه كردند و بصورت گروههائی در آمدند تو رابطهای با آنها نداری؛ كار آنها با خداست." اگر من دينم (اسلام) را فرقه فرقه کنم، خداوند به رسول اکرم دستور داده که رابطه اش را با من قطع کند - متوجه اين دستور واضح و روشن هستيد. مقاله ای تحت عنوان شيعه يا سنی؟ در اين سايت وجود دارد، خواندنش را شديدا به هر مسلمانی توصيه ميکنم. خداوند در آيات 52 و 53 سوره مومنون (سوره 23) ميفرمايد: "و اين امت شماست، يک امت و من خداوند شما هستم، لذا از نافرمانی من برحذر باشيد. اما مردم دين خود را فرقه فرقه کردند و هر دسته ای به روشی که دارند دلخوشند."
وای بر ما بخاطر دوری از قرآن - وای بر ما که بجای اجرا کردن دستورات واضح و صريح خداوند که دستور فرموده تک تک ما مسلمان باشيم، گوش به هر دکاندار مذهبی ميدهيم و پيرو او هستيم و در نتيجه معبود هائی جور واجوری را برای خودمان جانشين تنها معبود، يعنی خداوند ميکنيم. تازه عده ای از يک گروه، افراد گروه ديگر را ميکشند، به سرشان بلاهائی گوناگون مياورند، و هنوز خود را مسلمان ميخوانند.
در آيه 136 سوره بقره، نبايد ميان هيچ کدام از پيغمبران خداوند فرقی بگذريم، مسلمان ناميده، آيا ما بايد احتياج به گوشزد و دليل ديگری داشته باشيم؟ کجای اين آيات قابل فهم نيست؟ من را چه شده اگر قرآن خدا را کنار بگذارم و به نظريات عده ای دکاندار مذهبی گوش کنم و دستوراتشان را اطاعت کنم؟ لحظه ای فکر کنيد، با اجرای اين عمل، قدرت فهم و درک من در چه حدود است؟ قرآن خداوند، يعنی کليه دستورات، راهنمائی ها و فرمايشاتش، با زبانی که من براحتی ميتوانم بفهمم در دست من است؛ من اين کتاب را کنار گذاشته و اوامر و دستورات بشری را که بدون استثاء هيچ کدام حتی قادر به کنترل کردن آب دماغشان هم نيستند را اجرا ميکنم؛ اسم اين کار من چيست؟ خداوند در آيه های متعددی بما دستور داده دينمان را فرقه فرقه نکنيم - ولی بعضی ها بجای دستور واضح و روشن خداوند به تعدادی دکاندار مذهبی گوش ميکنند و پيرو آنها هستند، يعنی به زبان فارسی سليس، و برخلاف دستور خداوند عمل ميکنند.
ما ابراهيم را در دنيا برگزيديم و او در آخرت از درستكاران است. هنگامی كه خداوندِ ابراهيم به او گفت تسليم شو، ابراهيم گفت تسليم صاحب اختيار همه مردم جهان شدم. ابراهيم و يعقوب، فرزندانشان را به اسلام ( تسليم خدا بودن) سفارش كردند و گفتند: فرزندانم خدا برای شما اين دين را انتخاب كرده، بنابراين جز در حال تسليم خدا بودن ( مسلمانی ) از دنيا نرويد. يا وقتی كه مرگ يعقوب فرا رسيد شاهد بوديد؟ وقتی به فرزندانش گفت بعد از من بندگی چه كسی را ميكنيد؟ گفتند خدای واحد را كه معبود تو و پدرانت ابراهيم و اسمعيل و اسحاق است بندگی ميكنيم. و ما تسليم او (مسلمان) هستيم. آنها عدهای بودند كه از دنيا رفتند، هر كاری كردند مال خودشان است و آنچه شما ميكنيد مال شما است و درباره كارهايی كه آنها ميكردند از شما بازخواست نميشود. گفتند: يهودی يا عيسوی باشيد تا هدايت شويد. بگو بلكه آئين ابراهيم يكتا پرست برای هدايت كافی است. او مشرك نبود. بگوييد ما به خدا و آنچه بما نازل شده (يعنی قرآن) و آنچه به ابراهيم و اسماعيل و اسحاق و يعقوب و فرزندانش نازل شده و آنچه به موسی و عيسی داده شده (يعنی به تورات و انجيل) و آنچه به پيغمبران از خداوندشان داده شده ايمان داريم. فرقی بين هيچكدام آنها نميگذاريم و ما تسليم خدا (مسلمان) هستيم. اگر آنها هم به آنچه شما ايمان داريد ايمان آوردند، هدايت شدهاند و اگر رو گرداندند، فقط قصد مخالفت و جدايی دارند. خدا تو را از آسيب آنها حفظ ميكند. او شنوا و دانا است. اسلام دين خدائی است چه دينی بهتر از دين خدا (يعنی تسليم دستورهای خدا بودن) است و ما او را بندگی ميكنيم. بگو: آيا درباره خدا با ما بگو مگو ميكنيد؟ در حاليكه او خداوند ما و شما است. كارهای ما مال ما و كارهای شما مال شما است (هر كس مسئول اعمال خودش است) و ما دين را برای او خالص ميكنيم. يا ميگوييد: ابراهيم و اسماعيل و اسحاق و يعقوب و فرزندانش يهودی يا عيسوی بودند. بگو: شما بهتر ميدانيد يا خدا؟ و چه كسی ظالم تر از كسی است كه شهادتی را كه از خدا دارد پنهان ميكند؟ خدا از كارهايی كه ميكنيد غافل نيست. آنها عدهای بودند كه از دنيا رفتند هر كاری كه كردند مال خودشان است و كارهايی كه شما ميكنيد مال شما است و درباره كارهايی كه آنها ميكردند از شما بازخواست نميشود." خداوند در آيه 65 سوره آل عمران (سوره 3) ميفرمايد: "ای اهل كتاب، چرا درباره ابراهيم بگومگو ميكنيد. در صورتيكه تورات و انجيل بعد از ابراهيم نازل شده. آيا درك نميكنيد؟ 1. تورات و انجيل بعد از ابراهيم نازل شده، 2. ما ميدانيم که قرآن هم بعد از ابراهيم نازل شده 3. خداوند در قرآن، ابراهيم را مسلمان ناميده، شما از اين روابط ساده چه نتيجه ای ميگيريد؟ از چه زمانی تا به امروز ما را خداوند مسلمان ناميده؟ معنی اين همه آيه از قرآن که در آنها خداوند به ما دستور داده دينتان را فرقه فرقه نکنيد يعنی چه؟ من برای يک يک شما خيلی بيشتر از اين احترام قائل هستم که جوابی برای اين سئوالات بنويسم، لطفا خودتان در موردش فکر کنيد. خداوند در آيه 84 سوره آل عمران (سوره 3) ميفرمايد: "بگو: ما به خدا و آنچه بما نازل شده و آنچه به ابراهيم و اسماعيل و اسحاق و يعقوب و نوادگان او نازل شده و آنچه به موسی و عيسی و پيغمبران از جانب خداوندشان داده شده ايمان آوردهايم. فرقی بين هيچكدام آنها نميگذاريم و ما مسلمان ( تسليم حكم و نظر خدا) هستيم. "اين دستور در آيه 136 سوره بقره هم تکرار شده. خداوند در آيه 125 سوره نساء (سوره 4) ميفرمايد: "چه كسی دينش بهتر از دين كسی است كه خود را تسليم خدا كرده (مسلمان) و نيكوكار باشد و از آيين ابراهيم مخلصانه پيروی كند. خدا ابراهيم را دوست خود گرفت." خداوند در آيه 95 سوره آل عمران (سوره 3) ميفرمايد: "بگو: خدا راست گفت؛ بنابراين از آيين ابراهيم كه موحد بود و مشرك نبود پيروی كنيد." دستور خداوند است که من و شما از آيين ابراهيم پيروی کنيم - آيا ابراهيم مسلمانی بود پيرو فرقه ای بخصوص، يا او فقط مسلمان بود؟
"بگو: آيا غير از خدا چيزی را كه نفع و ضرری برای ما ندارد به كمك بخوانيم و بعد از اينكه خدا ما را هدايت كرد به حال اول برگرديم؟ مثل كسی كه شيطانها با وسوسهُ خود او را گمراه و در زمين سرگردان كردهاند در صورتيكه دوستانی دارد كه او را به راه صحيح دعوت ميكنند كه پيش ما بيا. بگو هدايت خدا، هدايت واقعی است و بما دستور داده شده كه تسليم صاحب اختيار جهانيان (مسلمان) باشيم. خداوند در آيات 26 و 78 سوره حج (سوره 22) ميفرمايد: "وقتی را يادآوری کن که جای خانه کعبه را برای ابراهيم تهيه کرديم و به او گفتيم که چيزی را شريک من نساز و خانه مرا برای طواف کنندگان و نمازگزاران و رکوع روندگان و سجده کنندگان پاک ساز. " خداوند در آيه 78 سوره حج (سوره 22) ميفرمايد: "و در راه خدا، آنطور که سزاوار جهاد در راه او است، جهاد کنيد. او شما را انتخاب کرد و در دين مشکلی برای شما قرار نداده. اين آئين پدرتان ابراهيم است. او شما را قبلا و در اين دوره مسلمان (يعنی کسی که تسليم حکم خداست) ناميده، برای اينکه پيغمبر شاهد بر شما باشد و شما شاهد بر مردم باشيد. بنابراين نماز را بپا داريد و زکات بدهيد و ( فقط) به خدا توسل جوئيد، او مولای شماست، چه مولای خوبی و ياور شايسته ای." خداوند بزرگ و يکتا ميفرمايد که در دين مشکلی برای من و شما قرار نداده - افرادی که دين خداوند را برای ما مشگل کرده اند دکانداران مذهبی هستند که با گمراه کردن افرادی که با دستورات و راهنمائی های خداوند، يعنی قرآن مجيد آشنا نيستند، از اين راه نان ميخورند. طبق آيه ذکر شده، خداوند بزرگ و يکتا قبلا و در اين دوره من و شما را مسلمان (يعنی کسی که تسليم حکم خداست) ناميده - آيا هنوز سئوالی هست؟ نگذاريد عده ای دکاندار قرآن نخوانده مذهبی، ما و نسل آينده را با مطالبی که قرنهاست به ما تزريق و تلقين کرده اند و ميکنند از اسلام و يکتا پرستی دور کنند. با عنايت خداوند، مطلب جهاد را در اين قسمت در آينده نزديکی بخوانيد تا با معنای واقعی جهاد، يعنی فرمايشات خداوند در مورد جهاد آشنا شويد. خداوند بزرگ و يکتا در اين آيه به من و شما دستور ميدهد که "( فقط) به خدا توسل جوئيد" - بعضی از افراد را چه شده که مخالف دستور خداوند به هر مخلوقی متوسل ميشوند غير از خدا؟ کجای اين جمله ساده قابل فهم نيست؟ خداوند در آيه 13 سوره شوری (سوره 42) ميفرمايد: "برای شما از دين همان چيزی را قانونگذاری كرد كه نوح را به آن سفارش كرد و همان چيزی است كه بتو وحی كرديم و همان چيزی است كه ابراهيم و موسی و عيسی را به آن سفارش كرديم كه دين (دستورهای خدا) را اجرا كنيد و در آن تفرقه نداشته باشيد. اين چيزی كه مشركين را به آن دعوت ميكنی برايشان سخت است (نميتوانند دست از تفرقههايشان بردارند). خدا هر كس را كه بخواهد برای خود انتخاب ميكند وهر كس را كه بسوی او برگردد هدايت مينمايد. " برداشت شما از اين آيه چيست؟ آيا خداوند بزرگ و يکتا در مورد قانونگذاری در دين در دوران و زمانهای مختلف که به بشريت لطف فرموده و پيغمبرانی برای آموختن عدالت به ما، و راهنمائی ما، و بهتر زيستن ما فرستاده هرگز پيامش را تغیير داده؟ شما فکر ميکنيد دليل اين همه تفرقه که خداوند ما را از آن بارها و بارها در قرآن منع کرده چيست؟ به اطراف خود نگاه کنيد، آيا افرادی که از راه "دين" به قدرت و ثروت رسيده اند و بجای همبستگی باعث تفرقه ميشوند چه نقشی در اين مهم دارند؟ مقاله شيعه يا سنی؟ در اين سايت تا قدری اين گرفتاری را تشريح ميکند - خواندن آنرا شديدا توصيه ميکنم. خداوند در آيه 4 سوره ممتحنه (سوره 60) ميفرمايد: "در كار ابراهيم و كسانيكه با او بودند برای شما سرمشق خوبی است، وقتی به قومشان گفتند ما از شما و آنچه غير از خدا می پرستيد بيزاريم ..." سرمشقی بسيار عالی، بدون هيچ سردرگمی، بيزاری کامل از افرادی که غير خداوند بزرگ و يکتا را معبود خود گرفته اند و می پرستند. آيا من و شما از اين سرمشقی که خداوند بزرگ و يکتا بما توصيه ميکند پيروی ميکنيم؟ خداوند در آيه 44 سوره نمل (سوره 27) ميفرمايد: "به او گفته شد: داخل كاخ شو. چون آنرا ديد خيال كرد آب گودی است و دامن خود را بالا گرفت. سليمان گفت: كف اين كاخ از شيشه صاف است. ملكه سبا گفت: خداوندا، من بخودم ظلم كردم، حالا با سليمان تسليم خداوند جهانيان شدم (مسلمان شدم)." خداوند در آيات 52 و 53 سوره قصص (سوره 28) در مورد قرآن ميفرمايد: "كسانی كه قبلا به آنها كتاب داديم به آن ايمان میآورند. وقتی بر آنها خوانده ميشود ميگويند به آن ايمان آورديم. آن حقيقتی از طرف خداوند ما ميباشد؛ ما قبلا هم تسليم خدا ( مسلمان) بوديم." لطفا لحظه ای بيانديشيد، به چه کسانی قبل از قرآن مجيد کتاب الهی داده شده؟ خداوند در آيات 31 تا 37 سوره ذاريات (سوره 51) ميفرمايد: "ابراهيم گفت: ای فرستادگان، برای چه كاری آمدهايد؟ گفتند: ما برای مجازات گناهكاران فرستاده شدهايم، تا باران سنگهای گلی بر آنها ببارانيم. سنگهائی كه پيش خداوند تو نشانه دارد و برای متجاوزان است. ما مؤمنان را از شهر بيرون برديم، و فقط در يك خانه افراد مسلمان پيدا كرديم. و در آنجا عبرتی برای كسانيكه از عذاب پر درد ميترسند باقی گذاشتيم." در اين آيات خداوند در مورد خانواده لوط (به جز زن لوط) ميفرمايد که مسلمان بودند. خداوند در آيات 71 تا 72 سوره يونس (سوره 10) ميفرمايد: "داستان نوح را برای آنها بخوان. وقتی كه به قومش گفت: ای قوم من اگر مقام من و تذكری كه درباره آيات خدا بشما ميدهم برای شما سخت است، من به خدا توكل كردهام. فكر و تصميم خود و شريكانتان را روی هم بگذاريد و كار و تصميمتان بر شما پوشيده نماند و كار مرا تمام كنيد و مهلتی بمن ندهيد. اگر قبول نكرديد، من از شما مزدی نخواستهام. مزد من با خدا است، و بمن دستور داده شده كه جزو كسانی باشم كه تسليم او و مسلمان ( تسليم حكم و نظر خدا) هستند. " ميبينيم که خداوند حضرت نوح را مسلمان ( تسليم حكم و نظر خدا) ناميده. خداوند در آيات 83 تا 86 سوره يونس (سوره 10) ميفرمايد: "از ترس شكنجه و مجازات فرعون و درباريانش، فقط يك قبيله از قوم موسی به او ايمان آوردند ( قبيله لاوی)، چون فرعون در زمين قدرت داشت و مخالفين را بشدت مجازات ميكرد. موسی گفت: ای قوم من، اگر به خدا ايمان داريد و مسلمان ( تسليم حكم و نظر خدا) هستيد بر او توكل كنيد. گفتند به خدا توكل كرديم. خداوندا، ما را برای ستمكاران وسيله آزمايش قرار نده؛ و ما را با رحمت خودت از دست قومی كه ايمان ندارند نجات بده. " آيه ای در مورد حضرت موسی، قوم او، و مسلمانی. خداوند در آيات 123 تا 126 سوره اعراف (سوره 7) ميفرمايد: "فرعون گفت آيا قبل از اينكه بشما اجازه بدهم به او ايمان آورديد؟! اين نقشهای است كه در شهر كشيدهايد تا اهالی آن را از آن بيرون كنيد. نتيجه كار خود را خواهيد دانست. دست و پايتان را بر خلاف هم ميبرم و بعد همه شما را بدار ميزنم. جادوگران گفتند ما پيش خداوندمان برميگرديم. تو فقط بخاطر اين از ما انتقام ميگيری كه چون آيات خداوندمان برای ما آمد، به آن ايمان آورديم. خداوندا، بما صبر بده و ما را مسلمان (تسليم حكم خودت) از دنيا ببر." تقاضای جادوگران در زمان حضرت موسی از خداوند بزرگ و يکتا اين بود که مسلمان بميرند. خداوند در آيه 111 سوره مائده (سوره 5) ميفرمايد: "و وقتی كه به حواريون وحی كردم كه به من و پيغمبرم ايمان بياوريد، گفتند ايمان آورديم و شاهد باش كه ما مسلمان (تسليم حكم و نظر خدا) هستيم. " اين پيروان حضرت عيسی هستند که شهادت ميدهند مسلمان هستند - يعنی همچون خود حضرت عيسی تسليم حكم و نظر خداوند هستند. در آن زمانی که ما به معنی مسلمانی (تسليم حكم و نظر خدا بودن) پی ببريم، تمام اين معماها بسادگی برايمان حل ميشود و متوجه ميشويم که ما مسلمانانی هستيم مثل بقيه مسلمانان ديگر - از دوره حضرت نوح گرفته تا به امروز، و به امر و عنايت خداوند، تا دنيا دنياست. با خواندن اين آيات، ما متوجه شديم که چه افرادی را خداوند در چه زمانهائی مسلمان ناميده و مسلمان بودند.
"و قرآن را كه تصديق كننده كتابهای قبل از خودش و نگهبان آنهاست بر تو به حق نازل كرديم. بنابراين بين آنها مطابق آنچه خدا نازل كرده حكم كن، و در مورد حقی كه برای تو آمده از دلخواه آنان پيروی مكن. برای هر دسته از شما ( يهودیها، عيسویها و مسلمانان) راه و رسمی قرار داديم. اگر خدا ميخواست شما را امت واحدی ميساخت، ولی ميخواهد شما را با همان كتابی كه به شما داده امتحان كند، بنابراين در كارهای خير از هم جلو بزنيد. بازگشت همه شما پيش خدا است، و او شما را درباره چيزهائی كه در آن اختلاف داشتيد خبردار ميكند." خداوند در آيات 19 و 20 سوره آل عمران (سوره 3) ميفرمايد: دين نزد خدا اسلام ( فقط تسليم حكم و نظر خدا بودن ) است. كسانی كه به آنها كتاب الهی داده شد، پس از اينكه علم برای آنها حاصل شد از روی حسادت دچاراختلاف شدند. كسی كه منكر آيات خدا شود بداند كه خدا حسابرس سريعی است. اگر با تو بحث و بگومگو كردند بگو: من خودم را تسليم خدا كردهام، و پيروان من هم همينطور. و به اهل كتاب و مشركان بگو: آيا شما هم تسليم خدا شدهايد؟ اگر تسليم خدا شدهاند، هدايت شدهاند، و اگر سرپيچی كردند وظيفه تو فقط رساندن پيام است. خدا كارهای بندگانش را می بيند. " خداوند در آيات 19 و 20 سوره آل عمران (سوره 3) ميفرمايد: "كسی كه دنبال دينی غير از اسلام (تسليم حكم و نظر خدا بودن) برود هرگز از او پذيرفته نميشود و در آخرت از زيانكاران است. " آيا اين دستور، به اندازه کافی روشن و واضح هست، و يا من هنوز بايد احتياج به توضيح بيشتری داشته باشم؟ داشتن اسمی که افراد مسلمان روی خود ميگذارند آن فرد را مسلمان نميکند - پيروی کردن از فرمايشات خداوند است که آدمی را انسان و مسلمان ميکند. آيا ما بايد هنوز متوجه نباشيم که از چه آئينی و از چه کتابی بايد پيروی کنيم؟ آيا هنوز شکی داريم که تنها معبود ما مسلمانان کيست، و به اين وسيله نگذاريم عده ای دکاندار مذهبی بندگان خداوند را معبود ما بسازند؟ بندگانی که بدون استثناء خداوند در آيات 56 و 57 سوره اسراء فرموده خودشان در به در بدنبال راهی برای تقرب و نزديکی به خداوند ميگردند و از دستشان هيچ کاری حتی برای خودشان برنميايد، چه برسد برای من و شما. در آيه های 56 و 57 سوره هفدهم (سوره اسراء) خداوند ميفرمايد: " بگو هر كسی غير از خدا را كه فكر ميکنيد به كمك بخوانيد، آنها توانائی اينکه ضرر را از شما برگردانند يا تغير دهند ندارند. كسانی را كه اين افراد به كمك ميخوانند هر كدامشان كه به خدا نزديک ترند و اميد رحمتش را دارند و از عذابش ميترسند، دنبال وسيله ای برای تقرب به خدا ميگردند؛ چون بايد از عذاب خدا ترسيد و حذر كرد." در آيه 60 سوره 40 (سوره مومن) خداوند ميفرمايد: "و خداوند شما گفت مرا بخوانيد تا دعای شما را اجابت كنم. اشخاصی كه خود را بزرگتر از اين ميپندارند كه بندگی مرا بكنند (تسليم دستورهای من باشند) با خواری وارد جهنم ميشوند." خداوند ميفرمايد "مرا بخوانيد تا دعای شما را اجابت كنم" ما را چه شده که بعضی از بندگان خدا را ميخوانيم تا دعای ما را اجابت کنند؟ بندگانی که بدون استثناء بنا به فرمايش خداوند هيچ گونه قدرتی برای رفع گرفتاری و مصيبت درباره خودشان را هم ندارند. شکی ندارم که اسم تعدادی از مقربآن درگاه خداوند بيادتان آمد که عده ای دکاندار مذهبی آنها را بعنوان اجابت کننده دعا به ما معرفی کرده اند و ميکنند، آيات 56 و 57 سوره هفدهم (سوره اسراء) يادتان ميايد؟ خواندن مقاله غير از خداوند را بکمک خواندن را در اين مورد، در اين سايت، شديدا توصيه ميکنم آيات 48 و 123 سوره بقره را در اينجا بخوانيد و منصفانه قضاوت کنيد - آيا امکان دارد که از اين ساده تر کسی را تذکر داد؟ "و از روزی بترسيد كه از كسی برای ديگری كاری ساخته نيست، و از كسی شفاعتی پذيرفته نميشود و از كسی تاوانی گرفته نميشود و كمكی به آنها نخواهد شد." "و از روزی بترسيد كه كسی ذرهای جزای كسی را نميدهد و از كسی تاوانی پذيرفته نميشود و شفاعتی برای كسی فايدهای ندارد و ياری هم نميشوند."
ببينيد دوری از قرآن، و مطالبی که قرنها يک عده دکاندار مذهبی به خورد ما داده اند و ميدهند ما را به کجا برده و ميبرد! خداوند در آيه 3 سوره مائده (سوره 5) ميفرمايد: "امروز دين شما را كامل و نعمتم را بر شما تمام كردم و دين اسلام ( تسليم خدا بودن ) را برای شما برگزيدم." بزرگترين افتخار زندگی من اين است که در هر نقطه جهان هستم، با افتخار ميگويم که "من مسلمان هستم" و به آن عمل ميکنم، فردی هستم که پيرو آيين پيغمبران خداوند است که طبق فرمايش خداوند در آيه 13 سوره شوری همگی يک پيام را برای بشريت آوردند، و مثل يک مسلمان همانطور که خداوند فرموده "تا آنجا که ميتوانم قرآن ميخوانم" و تمام سعی خود را ميکنم که از آن پيروی کنم.
با اطلاعاتی که تا بحال در اختيارتان گذارده ام، برداشتی برای خود در فکرتان ترسيم کنيد: خداوند در آيات 79 و 80 سوره آل عمران (سوره 3) ميفرمايد: "هيچ بشری نبوده كه خدا به او كتاب و حكم و پيامبری بدهد، بعد او بمردم بگويد غير از خدا بنده من باشيد. بلكه ميگفتند خداپرست باشيد بدليل همان كتابی كه درس ميدهيد و درس ميگيريد. و بشما دستور نميدهد كه فرشتگان و پيغمبران را ارباب خود بگيريد. آيا شما را به كفر دستور ميدهد آنهم بعد از اينكه تسليم خدا (مسلمان) شديد؟!" خداوند در آيات 102 و 103 سوره آل عمران (سوره 3) ميفرمايد: "ای افراد باايمان، از خدا آنطور كه شايسته ترس از اوست بترسيد و جز در حالی كه مسلمان ( تسليم حكم و نظر خدا) هستيد از دنيا نرويد. همگی به رشته الهی ( قرآن) بچسبيد و دچار تفرقه نشويد، و نعمت خدا را بر خودتان بياد داشته باشيد كه دشمن هم بوديد و خدا بين دلهای شما محبت ايجاد كرد و به نعمت آن برادر هم شديد، و كنار گودالی از آتش بوديد، خدا شما را از آن نجات داد. خدا آياتش را اينطور برای شما بيان ميكند تا هدايت شويد. " خداوند در آيه 62 سوره بقره (سوره 2) ميفرمايد: "مسلمانان و يهوديان و مسيحيان و صابئين، بطور كلی كسانی كه به خدا و روز آخرت ايمان داشته باشند و عمل صحيح و درست بكنند، پاداششان پيش خداوندشان محفوظ است و نه ترسی دارند و نه غصهای." خداوند در آيه 69 سوره مائده (سوره 5) ميفرمايد: "مسلمانان، يهوديان، صابئيان و عيسويان، بطور كلی هر كس كه به خدا و روز آخرت ايمان بياورد و درستكار باشد نه ترسی دارد نه غصهای." خداوند در آيه 102 سوره نحل (سوره 16) ميفرمايد: "بگو: روح القدس ( روح پاك، جبرئیل) قرآن را بحق از طرف خداوندت نازل كرده تا افراد با ایمان را ثابت قدم كند و هدایت و مژدهای برای مسلمانها ( كسانی كه فقط تسلیم حكم و نظر خدا هستند) باشد."
|
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر