هزاران سال قدمت تاریخی نشتیفان و تمدن کهن آن

هزاران سال قدمت تاریخی نشتیفان و تمدن کهن آن

۱۳۹۰ تیر ۱۵, چهارشنبه

آیات قرآن و امام زمان



برای نماز جمعه از راهی دور، در وسط روزی که ما کار ميکنيم، به مسجدی ميرويم که دو خطبه اين نماز را بشنويم،
و بدرگاه احد واحد، خداوند بزرگ و يکتا نماز بگذاريم.
امام جمعه که فردی خداپرست، متدين، آشنا به کليه دستورات خداوند يعنی قرآن مجيد است،
اين جمعه، نمی توانست که به مسجد بيايد و فرد ديگری اداره اين مهم را عهده دار بود.

تا آنجا که من ميدانم، اين بار دومی است که به اين فرد، اين وظيفه بسيار مهم محول شده بود.
بار اول ، من و افراد ديگری که با قرآن و دستورات خداوند آشنائی داشتند به حرفهائی که ميزد،
حرفهائی که با اسلام، دستورات خداوند در قرآن، و توحيد فاصله بسيار زيادی داشت اعتراض کرديم.

جمعه پيش اين فرد در جای مخصوص قرار گرفت و:
    1. به جای قرآن خدا، کتاب دعائی که البته بوسيله انسانی نوشته شده بود را در دست داشت و شروع به خواندن از آن کرد.

    2. بار ديگر قرآن خدا را با کتب ديگر مقايسه کرد و گفت، قرآن اول است، نهج البلاغه دوم است، و صحيفه سجاديه سوم است.
        بار اولی که اين کار را کرده بود با اعتراض شديد من روبرو شد،
        و من به اين فرد خاطر نشان کردم که اجازه ندارد فرمايشات خداوند، قرآن مجيد، کتاب خدا را با هيچ کتابی مقايسه کند.
        اين اشتباه بارز او مرا بياد افرادی مياندازد که برای مثال، به مدير سازمانی ميگويند "ما اميدمان به شماست، اول خدا بعد شما".
        اميد و اعتقاد يک مسلمان بايد فقط و فقط به خدا باشد،

اول، وسط، و آخر، همگی خداست.
        اين فرد، قرآن مجيد را با کتابی هائی که بوسيله بشری نوشته شده بود، مقايسه کردن و آنرا در مجموعه ائی از کتابها رتبه بندی کرد و به آن رتبه داد؛
        اين کاری نيست که انسان مسلمانی انجام ميدهد - مخصوصا اين کار، از فردی که خود را يکی از مبلغين دين اسلام ميداند کاملا قبيح است.
        به جای کلام خدا از قرآن، احاديث و رواياتی را خواند که باعث تعجب من بود.
        اين عمل اين فرد، مرا بياد مدارس مذهبی مثلا "اسلامی" انداخت که بجای خواندن قرآن، در آن کتاب های حديث را تدريس ميکنند.

    3. در يک قسمت از خطبه اش، در مورد "امام زمان" صحبت کرد که ايشان ظاهر خواهند شد و ...
        من ترجمه های مختلف قرآن را از مترجمين مختلف (فارسی و انگليسی) از اولين آيه تا آخرين آيه تا اين زمان، حدود چهل بار تا به حال خوانده ام،
        و اين افتخار خواندن قرآن تا آخرين لحظه حياتم، با لطف پروردگار ادامه خواهد داشت.
        در هيچ قسمت از قرآن هيچ گونه حرفی و يا اشاره ای در مورد ظهور "امام زمان" وجود ندارد.
          خداوند در قرآن در آيه 36 سوره اسراء به ما ميفرمايد:
             
"از آنچه نميدانی ( به درستی آن اطمينان نداری)  پيروی ( دنباله ‌روی كور كورانه) نکن،
               
چون گوش و چشم و دل همگی درباره آن (عمل كور كورانه) مورد بازخواست قرار ميگيرند."

        پيغمبر خداوند حضرت 
محمد (ص) در حدیث شماره ۱٨٦۱ مختصر صحیح مسلم فرموده:              "غیر از قرآن چیزی از من ننویسید . هر کسی نوشته باید آن را محو کند"
        برداشت من از اين گفته اين است که، حضرت محمد (ص) هرگز، هيچ وقت، و به هيج عنوان حرفی بر خلاف قرآن نميزد،
        و هرگز، هيچ وقت، و به هيج عنوان کاری بر خلاف قرآن نميکرد - شما برداشت ديگری داريد؟

        پس اين مورد ظهور "امام زمان" که اثری از آن در قرآن نيست را چه کسی به ما خبر داده و ميدهد؟
اگر اين سنت، يعنی روش پيغمبر خداوند است، که غير از قرآن چيزی نگويد و کاری نکند،
پس اين همه جار و جنجال و تفرقه برای چيست؟
اين سخنان پيغمبر خداست، بقيه چه ميگويند؟
          در آيه 153 سوره 6 (سوره انعام) خداوند ميفرمايد: 
            "اين راه راست من است از آن پيروی كنيد و از راههای ديگر پيروی نكنيد چون شما را از راه خدا دور و متفرق ميكند.   
             اين چيزيست كه 
خدا شما را به آن سفارش كرده تا پرهيزكار شويد. "
        چرا عده ای با وجود اين دستور صريح و واضح خداوند ول کن "راههای ديگر" نيستند، و با بازگو کردن آن راهها، در گمراهی مردم ميکوشند؟
          در آيه 53 سوره 7 (سوره اعراف) خداوند ميفرمايد:
               "
ما كتابی برای ايشان آورديم و با آگاهی آن را توضيح داديم.
             كتابی كه برای افراد با ايمان هدايت و رحمت است."
         خداوند در قرآن در آيه 9 و 12 سوره اسراء ميفرمايد:
              
" اين قرآن مردم را به درست ترين راه هدايت ميکند."

              " ما هر چيزی را كاملا در قرآن توضيح داده‌ايم."

        "همه چيز را" در اين کتاب که راهنمای بشريت است، برای ما خداوند متذکر شده، و خود پروردگار آنها را برای ما توضيح داده.
        همانطور که خاطر نشان کردم، در آيه 
36 سوره اسراء خداوند ميفرمايد که ما نبايد کورکورانه مطالبی را قبول و پيروی کنيم.
        و تکرار کردن آن مطالب که باعث گمراهی مردم ميشود، عواقب شومی را در اين دنيا و در روز رستاخيز که شکی در آن نيست بدنبال دارد.

        من هميشه در اين سايت، ياد آور شما شدم که اگر کسی موردی از دين را برای شما بيان کرد که با آن راحت نيستيد،
        از آن فرد بپرسيد که شماره آيه و شماره سوره اين مطلبی که در مورد آن صحبت ميکنی چيست؟
        اگر آن فرد گفت که اين مطلب در قرآن نيست و اين يک حديث است، از او بپرسيد که آيا اعتقاد دارد که حضرت محمد (ص) رسول خداست؟
        اگر جوابش مثبت بود، به او اين فرمايشات حضرت محمد (ص) را در اين مورد ياد آور شويد:

          در حديث اول باب آخر کتاب فضل علم کافی رسول اکرم ميفرمايد: 
           "هر حديثی که برای شما نقل کردند اگر مطابق قرآن بود آن را بگيريد، و اگر خلاف قرآن بود آن را ترک کنيد."
          از قول پيغمبر در حديث اول و پنجم باب آخر كتاب فضل علم اصول كافی نقل شده است كه فرمود:
           
"آنچه موافق كتاب خدا بود (از هر کسی كه باشد) بگيريد، و هرچه برخلاف كتاب خدا بود (از هر کسی كه باشد) ترک كنيد"
          رسول اکرم ادامه ميدهد و ميفرمايد:
            
"ای مردم آنچه از قول من بشما گفته شد كه موافق كتاب خدا باشد من گفته‌ام، و آنچه مخالف كتاب خدا باشد من نگفته‌‌ام"
         رسول اکرم در حدیث شماره ۱٨٦۱ مختصر صحیح مسلم فرموده:
            
"غیر از قرآن چیزی از من ننویسید . هر کسی نوشته باید آن را محو کند"
خداوند در آيه 38 سوره انعام ميفرمايد:
      "ما در (اين) كتاب (در قرآن) چيزی را فروگذار نكرديم"
خداوند در آيه 89 سوره 16 (سوره نحل) به رسول اکرم ميفرمايد:
      
"ما قرآن را بر تو نازل کردیم، كه هر چیزی را بیان میکند، 
       و 
نشان دهنده راه صحیح و رحمت و بشارت برای افرادیست كه تسلیم حكم و نظر خدا هستند"
خداوند در آيه 9 سوره اسراء ميفرمايد:
         
"اين قرآن مردم را به درست ترين راه هدايت ميکند."
قرآن طبق فرمايش خداوند مرا به درست ترين راه هدايت ميکند، و هر چيزی را بيان ميکند،
(از افرادی که طرز و طريقه خواندن نماز را به ميان مياورند، دعوت ميکنم که در اين قسمت "شناخت اسلام" از اين سايت جوابشان را بخوانند)
ولی افرادی هستند که اصرار دارند به ما ثابت کنند که غير از اين است، و بايد از کتابهای بيشمار آنها استفاده کرد.
خداوند در آيه 89 سوره اسراء ميفرمايد:
         "
 در اين قرآن برای مردم هر گونه مثلی زده‌ايم ولی بيشتر مردم فقط از روی كفر و ناسپاسی آن را نمی پذيرند."
        در قرآنی که خداوند در آن در مورد هر مطلبی، حتی عادت ماهانه زنان، و يا طريقه های مختلف ارث بردن با ما صحبت ميکند،
        شما حتی برای لحظه ای فکر ميکنيد که موضوعی به اين مهمی مثل "ظهور امام زمان" از قلم ميافتد،
        و خداوند ما را از اين واقعه بسيار بسيار مهم با خبر نميکند؟

        خداوند در قرآن در آيه 9 سوره اسراء ميفرمايد: " اين قرآن مردم را به درست ترين راه هدايت ميکند."
       
 خداوند در قرآن در آيه 12 سوره اسراء ميفرمايد: " ما هر چيزی را كاملا در قرآن توضيح داده‌ايم."
        
خداوند در قرآن در آيه 36 سوره انعام ميفرمايد: "ما در (اين) كتاب (در قرآن) چيزی را فروگذار نكرديم"
        
خداوند در قرآن در آيه 39 سوره زمر ميفرمايد: "ما دراين قرآن هر گونه مثلی برای هدايت مردم زده‌ايم" 
        
خداوند در قرآن در آيه 1 سوره کهف ميفرمايد: "ما هيچگونه انحرافی در قرآن قرار نداده ايم" 
        
خداوند در قرآن در آيه 89 سوره نحل ميفرمايد: "ما قرآن را بر تو نازل کردیم، كه هر چیزی را بیان میکند"
اين کتابهائی که اين افراد ميخوانند که درست ضد اين فرمايشات خداوند در قرآن اظهار نظر ميکند، اسمش چيست؟
        يک مسلمان تابع کتاب خداست نه کتابی که انسانی نوشته و در آن مطالبی است که با قرآن مجيد مغايرت دارد،
        و يا مطالبی در آن است که اثری از آن در قرآن نيست. 

       شاه مردان حضرت علی (ع) در مورد اين افراد در خطبه ۱۸ نهج البلاغه ميفرمايد:
              " يا خداوند سبحان دين ناقص فرستاده و از ايشان كمك خواسته آن را كامل كنند؟...
                يا آنها شريک خدا هستند و حق دارند نظر خود را بگويند و وظيفه خدا است که آن را قبول کند؟ ...
                يا خداوند سبحان دين را كامل فرستاده و پيغمبر (ص) از رساندن آن بمردم كوتاهی كرده؟"

       يکی نيست که به اين فرد بگويد: بجای آن کتابهائی که ميخوانی، قرآن را بخوان و به گفته های حضرت محمد و حضرت علی(ع) توجه کن.

       اميرالمومنين، حضرت علی در نهج البلاغه در خطبه 175 ميفرمايد:
                "
کسی بعد از قرآن به چيزی احتياج ندارد، و کسی قبل از قرآن بی نياز نيست "
      "کسی بعد از قرآن به چيزی احتياج ندارد " ؟!
ای علی، کاش اينجا بودی و ميديدی که عده ای احتياج ما را به چه کتاب هائی غير قرآن انداخته اند!
    4. در قسمت ديگری از خطبه، اين فرد، با داستانی طولانی مدعی شد و سعی کرد ما را قانع کند
        که نماز جمعه که خداوند حتی سوره ای از قرآن را به آن اختصاص داده، در حقيقت نظر و پيشنهاد يکی از دوستان حضرت محمد (ص) بوده.
        که چون يهودی ها و مسيحيان روزهای شنبه و يکشنبه را برای دعای دسته جمعی برای خودشان انتخاب کردند،
        شايد بهتر است که ما مسلمانان هم روزی برای اين کار داشته باشيم، و او ادامه داد و گفت:
        اين دوست پيغمبر (ص) بود که روز جمعه را پيشنهاد و انتخاب کرد.
        اين فرد ادامه داد که بعدها وقتی مردم پشت سر رسول (ص) نماز ميخواندند،  با دهل، شروع سرگرمی و يا اتفاقی اعلام شد،
        و عده ای که پشت سر رسول (ص) نماز ميخواندند نماز را ترک کردند و به آن طرف رفتند،
        و اين اتفاق بود که باعث اين شد که اين سوره (سوره جمعه) نازل شود!
        جای تعجب است، به نظر ميرسد که اين فرد (کسی که خطبه را اجرا ميکرد) به زبآن عربی کاملا آشنائی داشت،
        منظورم اين است که فکر نميکنم اين سوره را از کتابی که ترجمه ائی از قرآن است خوانده باشد،
        که شايد کسی فکر کند که او ترجمه نادرستی را خوانده است، و معنی سوره را آنطور که خداوند فرموده نفهميده است.

يعنی شکی ندارم که ايشان دستور خداوند را در آيات 9 و 10 اين سوره (سوره جمعه) خوانده است، و باعث تعجب شديد من است،
که هنوز عقيده دارد که برپا کردن و دستور نماز جمعه پيشنهاد يکی از دوستان حضرت محمد (ص) است و نه دستور خداوند.
حالا اگر اين طرز فکر را در خود نگاه دارد و بازگو نکند، بجز خودش به کسی لطمه نزده،
ولی زمانی که بعنوان جانشين امام جمعه مسجدی اين مورد را بيان ميکند، عده ای را گمراه ميکند و ما در قرآن ميخوانيم که گمراه کردن مردم، گناه بزرگی است.

اينجا آيات 9 و 10 سوره جمعه (سوره 62) را ذکر ميکنم و از اين فرد دعوت ميکنم کتاب های حديث و ... خود را برای لحظه ای کنار گذارد
و متوجه شود اين کلام و دستور خداوند است، و نه پيشنهاد يکی از دوستان پيغمبر خدا.

"ای افراد باايمان، وقتی ندای نماز جمعه داده شد به نماز بشتابيد و خريد و فروش را رها كنيد.       
  اگر علم داشته باشيد متوجه ميشويد كه اين كار بنفع شما است.     
  وقتی نماز تمام شد در زمين پخش شويد و دنبال فضل خدا و كسب معاش برويد و خدا را زياد ياد كنيد تا رستگار شويد. "
افرادی که سعی دارند بجای شناخت و درک قرآن به زبانی که مردم براحتی ميفهمند، قرآنی که خداوند فرموده نمودار راه هدايت، برای ما است،
اين هدايت، اين کتاب بی همتا را به زبان عربی که عده کثيری با اين زبان آشنائی ندارند مطالبش را بيان کنند،
و بجای آشنا کردن مردم به يک يک دستورات خداوند در قرآن به زبانی که ما آنرا براحتی ميفهميم،
مراسم روزه خوانی و مصيبت خوانی داير کنند، يعنی مردم را در همان خفقان تکيه های شهر قم و شهرها و دهات کوچک ايران نگاه دارند،
به اين افراد من شديدا توصيه ميکنم که قرآن را يکبار از اول تا به آخر بخوانند تا متوجه شوند چگونه باعث گمراه شدن مردم ميشوند،
و اين عملشان، سعی کردن در اينکه مردم را در تاريکی نگاه داشتن است، و بهيچ عنوان معنی ديگری ندارد.
خداوند به ما ميفرمايد که اين عملشان عواقب شومی، در اين دنيا و در آن دنيا که شکی در آن نيست برايشان ببار مياورد. 

اين فرد (کسی که خطبه را اجرا ميکرد) باعث اين نخواهد شد که من از رفتن به نماز جمعه خودداری کنم، اين نافرمانی از دستور خداوند است.
فقط از اين به بعد من سعی ميکنم اگر متوجه شدم که اين مرد متاسفانه دوباره به وسيله متصديان انتخاب شده که خطبه را اجرا کند، به مسجد ديگری بروم.

در نظر بگيريد کسانی را که آن روز، برای اولين بار به مسجد برای نماز جمعه رفتند، و متاسفانه آشنائی زيادی به قرآن نداشتند،
و خطبه اين مرد را شنيدند - با باور اينکه او فرد مطلعی است، اين افراد متاسفانه آموختند:

     1. که قرآن، کلام خداوند را ميتوان به کنار گذاشت و خطبه نماز جمعه را با استفاده از کتابی که انسانی نوشته اجرا کرد.
     2. که امکان مقايسه کردن قرآن با کتابی که انسانی نوشته مجاز است.
     3.  که به جای کلام و دستورات خداوند، مطلبی که اثری از آن در قران نيست، و گمراه کننده است، ميتواند قسمتی از خطبه نماز جمعه باشد.
     4. اين افراد آموختند که به جای آيات قرآن مجيد، بايد به حرف اين مرد و نظرش در مورد سوره ای از قرآن توجه کنند.

شديدا جای تاسف است.
استفاده از اين افراد بوسيله متصديان امور برای راهنمائی مردم در مراسم مهمی مثل نماز جمعه
و يا هر زمان ديگری که مستقيما باعث گمراهی مردم ميشود عملی است نادرست.
در اينجا به ياد اين آيه از قرآن مجيد افتادم   

خداوند در آيه 21 سوره انعام (سوره 6) ميفرمايد
           
كيست ظالمتر از كسی كه دروغی را سر هم كند و از قول خدا بگويد يا منكر آيات او شود؟
          ظلم كنندگان رستگار نميشوند."

آرزوست خداوند ما را به خاطر اشتباهاتمان ببخشد و بيامرزد.
دين و حكم و نظر خدا چيزی است كه از آيات قرآن بدست می ‌آيد.
فرمايشات خداوند (قرآن) که هدایت و رحمتی است برای مردمی كه به آن ایمان می آورند،
در دست ماست چرا به نظريات و دستورات ديگران توجه ميکنيم؟
بنظر شما اسم اين چيست؟
    
قول خداوند به من و شما برای آمرزيده شدن، رهائی از آتش جهنم، و اقامت هميشگی در بهشت

  يادتان باشد که خداوند بما قول داده که همه گناهان من و شما را ميبخشد، اگر قبل از اينکه فرصت از دستمان برود،
      توبه کنيم و در راه اصلاح اشتباهات و گناهانمان تا آنجا که ميتوانيم بکوشيم.  (آيات 53 و 54 سوره زمر)
"بگو ای بندگان من كه بضرر خودتان زياده روی كرده‌ايد، از رحمت خدا نااميد نشويد چون خدا همه گناهان را ميبخشد.
او آمرزنده مهربان است.
به اطاعت خدا برگرديد (توبه كنيد) و قبل از اينكه عذاب بر شما وارد شود و کسی نتواند شما را ياری كند، تسليم حكم و نظر خدا باشيد.
"
خداوند در آيه 82 سوره طه به من و شما ميفرمايد:
"من كسی را كه توبه كند و ايمان بياورد و كار صحيح بكند و راه صحيح را بشناسد می ‌آمرزم. "

هیچ نظری موجود نیست: