هزاران سال قدمت تاریخی نشتیفان و تمدن کهن آن

هزاران سال قدمت تاریخی نشتیفان و تمدن کهن آن

۱۳۸۹ فروردین ۳۱, سه‌شنبه

حميده خيرآبادی، بازيگر سينما و تلويزيون، درگذشت! مادری با لبخندی به يادماندنی، 200 فيلم در کارنامه سينمايی حميده خيرآبادی


حميده خيرآبادی بازيگر سينما و تلويزيون بامداد امروز سه شنبه در ۸۶ سالگی درگذشت.
به گزارش خبرنگار مهر، اين بازيگر سينما و تلويزيون که سال ۱۳۰۳ در شهرستان رشت متولد شد در سالهای اخير مقابل دوربين نمی‌رفت.او ۳۱ فروردين ساعت ۲ بامداد درگذشت . پيکرخيرآبادی امروز سه شنبه ۳۱ فروردين‌ماه در بهشت زهرا به خاک سپرده می‌شود.
حميده خيرآبادی بازی در فيلمهای سينمايی "اجاره‌نشين‌ها"، "سرود تولد"، "توکيو بدون توقف"،"بازيگر" ، "سفر به خير" داريوش مودبيان، "روزی که خواستگار آمد"،" پاک باخته"، "مرد آفتابی"، "سلام به انتظار"، "ماه مهربان"، "تحفه هند"، "کلاه قرمزی و پسر خاله"، "بازی با مرگ"، "روز واقعه"و "راز چشمه سرخ" بازی کرد.
مادری با لبخندی به يادماندنی

حميده خيرآبادی در سينمای ايران بارها نقش مادر را بازی کرد. چشمهای گريان و لبخند هميشگی‌اش در اين نقشها سيمايی خاطره‌انگيز و دريادماندنی از اين بازيگر ارائه می‌دهد.
به گزارش خبرنگار مهر، پرسونای سينمايی حميده خيرآبادی به عنوان مادری شيرين و دوست‌داشتنی با فيلم‌هايی که در سال‌های پس از پيروزی انقلاب اسلامی بازی کرد شکل گرفت. خيرآبادی بازيگری در سينما را در سال ۱۳۳۲ و با فيلم "ميهن‌پرست" شروع کرد .در سالهای پيش از انقلاب او بازيگری پرکار بود، اما به دليل ويژگی‌های ظاهری‌ و نوع نقش‌هايی که داشت هرگز در شکل و شمايل يک ستاره قرار نگرفت.
اين اتفاق باعث شد در سالهای پس از پيروزی انقلاب خيرآبادی بدون مشکلات و محدوديت‌هايی که برای ستاره‌های سينمای قبل از انقلاب به وجود آمد کار کند و محبوبيت و شهرتی خاص به دست آورد. محبوبيتی از جنسی ويژه که بازيگران ديگر از آن محروم بودند. خيرآبادی در دهه ۶۰ و پس از آن در فيلمها و مجموعه‌های مختلف نقش‌ مادرانی را بازی کرد که ترسيم‌گر سيمای مادران ايرانی بودند.
زنانی مهربان و باعطوفت که فرزندان خود را با همه تفاوت‌ها و کج‌خلقی‌هايشان می‌پذيرفتند و دوست داشتند. بهترين اين تصوير در فيلم سينمايی "اجاره نشين‌ها" داريوش مهرجويی شکل گرفت. خيرآبادی در اين فيلم نقطه اتصال و حلقه ارتباط ميان فرزندان خود است، وجود او آرامش دهنده به خانه وخانواده‌ای است که هر لحظه دچار بحران می‌شود.
در سالهای پس از پيروزی انقلاب، خيرآبادی کمتر نقش منفی بازی کرد، اين يکی از رازهای محبوبيتش بود. اما حتی حضورش در نقشی کوتاه و نه چندان دلچسب "مادر" هم باعث نشد محبوبيت و شهرتش کمرنگ شود.
خيرآبادی از معدود بازيگرانی بود که يک نقش را بارها بازی کرد اما تماشاگر هرگز از اين نقش‌ها خسته نشد و آن پرسونای آشنا را دوست می‌داشت. آنچه باعث محبوبيت مضاعف اين بازيگر شد حضورش در مجموعه‌های تلويزيونی بود. بازی در مجموعه "پدرسالار" که يکی از پربيننده‌ترين مجموعه‌های دهه ۷۰ بود محبوبيت اين بازيگر را افزايش داد.
خيرآبادی در اين مجموعه هم می‌کوشيد حلقه ارتباطی بين پدر و فرزندان باشد و با عطوفت و مهری ويژه بحران‌هايی که سعادت خانواده را در خطر می‌انداخت، حل فصل کند. چشمهای هميشه گريان و لبخندی که بر لب داشت از او سيمای زنی را می‌ساخت که رنج و مهر مادری را توامان دارد و خانواده و اطرافيانش را شريک اين محبت می‌کند.
خيرآبادی در سالهای اخير کم کار شد و کمتر در فيلم يا مجموعه‌ای مقابل دوربين نرفت. البته او کارنامه‌ای پربار دارد و در حدود ۱۵۰ فيلم بازی کرده بود و سابقه همکاری با کارگردانهای شاخص و مطرح را در پرونده حرفه‌ای داشت. به نظر می‌رسيد نمی‌خواهد تصوير ديگری از خود باقی بگذارد، تصويری متفاوت با آن مادر دوست‌داشتنی و هميشه آماده برای مهربانی با فرزندان.
در سالهای غيبتش در سينما و تلويزيون بازيگران مختلفی نقش مادر را بازی کردند اما هميشه جای او خالی بود، حتی ثريا قاسمی دخترش هم نتوانست آن تصوير شيرين و دوست‌داشتنی هميشه باطراوت از مادر ايرانی را زنده کند. بازيگران مختلفی از نسلهای متفاوت بازيگری در سينما و تلويزيون ايران به جای فرزندان او قرار گرفتند. نسل تازه اما اين فرصت را کمتر به دست آورد.
خيرآبادی در محافل سينمايی کمتر حضور می‌يافت، آخرين بار اسفندماه ۸۸ در جشن مجله دنيای تصوير حاضر شد. سرحال به نظر می‌رسيد و لبخند بر لبانش بود. يک بار که مونيتور بزرگ سالن او را نشان داد حاضران برايش ابراز احساسات کردند و او با مهربانی پاسخ داد. هنوز محبوب بود و مردمی که پای مجموعه‌های "پدرسالار"، "مزد ترس"، "در قلب من" و... نشسته بودند او را به خاطر داشتند.
خبر درگذشت او تلخ و باورنکردنی بود، سينمای ايران بازيگری را از دست داد که اگرچه ويژگی‌های يک ستاره را نداشت اما محبوبيتی فراتر از يک فيلم و يک نسل داشت. محبوبيتی به اندازه تمام تصويرهايی که از مادران ايرانی در سينمای ايران به يادگار گذاشت.

***
200 فيلم در کارنامه سينمايی حميده خيرآبادی

حميده خيرآبادی در سالهای فعاليت سينمايی‌اش در 200 فيلم و تعدادی مجموعه مقابل دوربين رفت.
به گزارش خبرنگار مهر، حميده خيرآبادی آخرين بار در فيلم سينمايی "سرود تولد" (۱۳۸۳) مقابل دوربين رفت و در اين سال‌ها به جز نمايی در فيلم "شيرين" به کارگردانی عباس کيارستمی تصويری از او ثبت نشد.

تعدادی از فيلمهای اين بازيگر عبارتند از : " توکيو بدون توقف" (۱۳۸۱)، " بازيگر" (۱۳۷۸)، "روزی که خواستگار آمد" (۱۳۷۵)، " پاکباخته" (۱۳۷۴)، "سلام به انتظار" (۱۳۷۴)، "ماه مهربان" (۱۳۷۴)، "تحفه هند" (۱۳۷۳)، "روز واقعه" (۱۳۷۳)، "سفر بخير" (۱۳۷۳)، "کلاه قرمزی و پسرخاله" (۱۳۷۳)،"تماس شيطانی" (۱۳۷۱)، "راز گل سرخ" (۱۳۷۱)، "عيالوار" (۱۳۷۱)، "مريم و می تيل" (۱۳۷۱)، "هنرپيشه" (۱۳۷۱)، "يک مرد يک خرس" (۱۳۷۱)،" بانو" (۱۳۷۰) "جيب برها به بهشت نمی روند" (۱۳۷۰)

"راز چشمه سرخ" (۱۳۷۰)، "گرگهای گرسنه" (۱۳۷۰)،"جستجو در جزيره" (۱۳۶۹)، "در آرزوی ازدواج" (۱۳۶۹)، "سايه خيال" (۱۳۶۹)،"علی و غول جنگل" (۱۳۶۹)،"بچه های طلاق" (۱۳۶۸)، "ريحانه" (۱۳۶۸)، "شب بيست و نهم" (۱۳۶۸)
"مادر" (۱۳۶۸)،" زرد قناری" (۱۳۶۷)، "هی جو" (۱۳۶۷)، "سايه های غم" (۱۳۶۶)، "اجاره نشين ها" (۱۳۶۵)، "خانه ابری" (۱۳۶۵)، "مدرک جرم" (۱۳۶۴)، "پيراک" (۱۳۶۳)، "شب شکن" (۱۳۶۳)، "مفسدين" (۱۳۵۹)، "با عشق مردن" (۱۳۵۷)، "پرستش" (۱۳۵۷)، "تشنه باران" (۱۳۵۷)، "خيابانی ها" (۱۳۵۷)،" تازه عروس" (۱۳۵۶)، "خاتون" (۱۳۵۶)، "خدا قوت" (۱۳۵۶)،"زن" (۱۳۵۶)، "شب آفتابی" (۱۳۵۶)، "مشکل آقای اعتماد" (۱۳۵۶)، "پيش کسوت" (۱۳۵۵)، "رابطه جوانی" (۱۳۵۵)، "شاديهای زندگی" (۱۳۵۵)،"ماه عسل" (۱۳۵۵)، "ميهمان" (۱۳۵۵)، "پاشنه طلا" (۱۳۵۴)، "پلنگ در شب" (۱۳۵۴)، "تعصب" (۱۳۵۴)، "دو آقای با شخصيت" (۱۳۵۴)، "شاهرگ" (۱۳۵۴)، "همسفر" (۱۳۵۴)،"اوستا کريم نوکرتيم" (۱۳۵۳)، "بزن بريم دزدی" (۱۳۵۳)، "تهمت" (۱۳۵۳)، "صلات ظهر" (۱۳۵۳)، "عروس پابرهنه" (۱۳۵۳)، "فرار از بهشت" (۱۳۵۳)، "ماجراجويان خشن" (۱۳۵۳)"مهدی فرنگی" (۱۳۵۳)، "باجناق" (۱۳۵۲)، "تيغ آفتاب" (۱۳۵۲)، "در آخرين لحظه" (۱۳۵۲)، "قصه شب" (۱۳۵۲)، "محبوب بچه ها" (۱۳۵۲)،" شهر آفتاب" (۱۳۵۱)،" شير توشير" (۱۳۵۱)، "بابا شمل" (۱۳۵۰)، "دلقک ها" (۱۳۵۰)، "کاکو" (۱۳۵۰) "حسن کچل" (۱۳۴۹)، "دزد و پاسبان" (۱۳۴۹)، طوقی (۱۳۴۹)، "علی بی غم" (۱۳۴۹)، "الماس ۳۳"(۱۳۴۶)، "ميهن پرست" (۱۳۳۲)و ...

هیچ نظری موجود نیست: