زماني كه ناچار به درگيري با دشمن قويتر از خود هستيم بايستي ابتدا نقاط آسيب پذيري دشمن را يافته و از قبل با آمادگي كامل تدابير لازمه را انديشيده نه اينكه همه سران نطامي كه اندوخته چندين ساله كشور براي چنين روز و واقعه اي است را ابتدا اعدام و سپس سنگي به پلاخمون نموده و آغل زنبور را هدف قرار دهيم كه اينجور فاجعه اي را با هزينه هنگفت جاني و مالي براي نظاميان و مدافعين اين مرز و بوم بيافرينيم اين بد نامي و آبروريزي نتيجه سخن خميني است كه گفت ما به تخصص نياز نداشته بل به طاهرته ريش و متعهد مطيع و مقلدكوركورانه نيازمنديم كه با اين تدبير فاتحه كشور - اقتصاد - كشاورزي - صنعت ..............- دانش و دانشگاهها و ارتش را خواند از جمله سروان صياد شيرازي و سروان صالحي و ......را درجه سرهنگي داد و نظاميان ارشد تر از او را زير دست وي گماشت كه ضربه مهلك روحي رواني و عدم تخصص در محل نزاجا و هم اكنون در فرماندهي كل ارتش نتيجه شكست عمليات زير و ديگر نارساييها در جنگ تحميلي بود و اين شبهه قوت ميگيرد كه آثار عملياتهاي نابرابر براي مصرف داخلي و مبارزه با استكبار كه سه دهه شعار تو خالي داده و پشت پرده ارتباط تنگاتنگ را از جمله در اشغال عراق و افغانستان و ارايه نفتكشها ايران و اروپا كه روزنامه خراسان نتوانست مقصد آنرا از هيچ وزارتخانه و نهاد و سازمان مشخص كند كه نتيجه اش نفت 156 دلار به 50 دلار تنزل و با اين خدمت به استعمار چندين سال به تاريخ مصرف ملاها اضافه گرديد و .........
عملیات آخوندک (به انگلیسی: Operation Praying Mantis) حملهٔ نیروی دریایی آمریکا به دو سکوی نفتی ایران در اواخر جنگ ایران و عراق در سال ۱۳۶۷ است که به تلافی برخورد یک مین دریایی رهاشده از کشتی مینگذار ایران ارج به ناوچهٔ آمریکایی ساموئل بی. رابرتز (به انگلیسی: USS Samuel B. Roberts) اجرا شد. به دنبال این حمله نیروی دریایی دو کشور با یکدیگر درگیر شدند که خسارتهای فراوانی به نیروهای ایران وارد شد.
توان رزمی ارتش آمریکا در عملیات
نیروی دریایی آمریکا در این عملیات نیروهای مشارکتکننده را به ۳ گروه تقسیم کرد:[۱]
۱-گروه عملیات سطحی براوو شامل ناوهای:
- USS Merrill (DD-976)
- USS Lynde McCormick (DDG-8)
- USS Trenton (LPD-14)
- Marine Air-Ground Task Force (MAGTF) 2-88
۲-گروه عملیات سطحی چارلی شامل ناوهای:
- USS Wainwright (DLG/CG-28)
- USS Bagley (FF-1069)
- USS Simpson (FFG-56)
- SEAL platoon
۳-گروه عملیات سطحی دلتا شامل ناوهای:
- USS Jack Williams (FFG-24)
- USS O’Brien (DD-975)
- USS Joseph Strauss (DDG-16)
| |||||||||
جنگندگان | |||||||||
---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|
نیروی دریایی آمریکا | نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران | ||||||||
نیروها | |||||||||
یک ناو هواپیمابر یک واحد آبی خاکی چهار ناوشکن یک ناو موشکانداز سه ناوچه | دو ناوچه یک قایق توپدار شش قایق تندرو (تخمین) دو هواپیمای اف-۴ دو سکوی نفتی | ||||||||
تلفات | |||||||||
سقوط یک بالگرد و کشتن دو تفنگدار(خلبان) | غرق شدن ناوچه سهند. کشته شدن ۴۵ نفر از خدمه. غرق شدن قایق توپدار جوشن. کشته شدن ۱۱ تن از خدمه غرق شدن سه قایق تندرو آسیب یک ناوچه آسیب دیدن دو سکوی نفتی | ||||||||
Cited by United States Naval Academy Prof. Craig L. Symonds as being decisive in establishing U.S. naval superiority. |
بخشی از جنگ ایران و عراق | |
ناوچه ایرانی سهند - «آی.اس سهند (۷۴)» پس از برخورد بمبهای هواپیماها و کشتیهای آمریکایی |
در ۲۹ فروردین ۱۳۶۷ نیروهای نظامی آمریکا با چند گروه سطحی نبرد را آغاز کردند. ابتدای کار هجوم به دو سکوی نفتی ایران بود. عملیات با هماهنگی نیروی هوایی امریکا از ناو هواپیمابر «انترپرایز» (به انگلیسی: USS Enterprize) آمریکا و دو گروه سطحی آغاز شد. گروهی به همراه دو ناوشکن و یکواحد تدارکاتی آبی-خاکی به سکوی نفتی ساسان(سلمان) هجوم بردند، گروه دیگر هم -که یک ناو موشک انداز و دو ناوچه بود- به سکوی نفتی سیری حمله کردند. تفنگداران نیروی دریایی آمریکا از شاخهٔ واکنش سریع به سکوی نفتی ساسان حمله کردند و شروع به جمعآوری مدارک و کارگذاشتن مواد منفجره برای از کار انداختنش کردند.
ایران با اعزام قایقهای تندرو بوگهامار و حمله به چند هدف متفاوت، کشتیای تدارکاتی با پرچم آمریکا و کشتیای با پرچم پاناما در خلیج فارس به این حمله پاسخ گفت. سپس هواپیماهای آ-۶ای (به انگلیسی: A-6E) آمریکا با راهنمایی ناوچههای آمریکایی به سوی قایقهای تندرو رفت. هواپیماها چند بمب «راکی کلاستر» (بهانگلیسی: Rockeye Cluster) به قایقهای تندرو انداخته، یکی را غرق کرد و به چندی آسیب رساند که پس از خسارت دیدن به جزیره ابوموسی پناه بردند.
سپس قایق توپ دار کلاس کمان جوشن، به کارزار آمد و چند «موشک هارپون» (به انگلیسی: Harpoon missle) بهسوی ناو آمریکایی «وین رایت» (به انگلیسی:USS Wainwright) پرتاب کرد، در پاسخ «سیمپسون» (به انگلیسی: USS Simpson) چهار موشک استاندارد (به انگلیسی: Standard missle) انداخت و در همین میان «وین رایت» هم با پرتاپ دو «موشک استاندارد» این حمله را پی گرفت. سازهٔ اصلی کشتی ویران شد و باعث شد فوری غرق شود. «بیگلی» (به انگلیسی:USS Bagley) آمریکا هم یک فروند «هارپون» بدان شلیک کرد که بدان نخورد. سه کشتی آمریکا با نزدیک شدن به جوشن با استفاده از آتشبار توپخانه غرقش کردند.
دو فروند «اف-۴» نیروی هوایی به «وین رایت» نزدیک شد، که با پرتاپ چند فروند «موشک استاندارد» از منطقه گریخت.
هنگامی که ناوچه سهند که از بندر عباس حرکت کرده بود به کشمکش با چند واحد سطحی نیروهای دریایی آمریکا رفت، هواپیماهای اینترودر (به انگلیسی:Intruder A-۶es) که داشت گشتزنی مراقبتی برای «جوزف استراس» (به انگلیسی: Uss joseph struss) آمریکا میکرد، ناوچه را ردیابی کرد.
ناوچه سهند چند موشک به هواپیماهای «اینترودر» شلیک کرد که هواپیماها با دو موشک «هارپون» و چهار «بمب هدایت شونده لیزری اسکیپر» (به انگلیسی:Laser-guided skipper bombs) پاسخ گفت؛ «جوزف استراس» هم یک موشک هارپون. بیشتر سلاحهای شلیکشده به کشتی ایرانی خورد، شعلههای آتش از عرشهٔ سهند به آسمان سرکشید و رفتهرفته به مخزن کشتی (به انگلیسی: Magazine) رسید که و ترکید و کشتی را غرق کرد.
با وجود غرق شدن سهند یکی از پیشرفتهترین کشتیهای ناوگان ایران، ایرانیان همچنان به نبرد ادامه دادند، کمی بعدتر در همان روز، خواهر خواندهٔ سهند ناوچه سبلان به کارزار آمد و با آتش چند فروند موشک زمینبههوا به اینترودرها بهشان حمله کرد. اینترودر با پرتاپ یک «بمب هدایتشوندهٔ لیزری» به سبلان کشتی را کامل از کار انداخت که حتی نمیتوانست حرکت کند که البته بعد یدککشهای ایرانی به بندر عباس بازش گرداند. در این هنگام مقامات ارشد در «واشنگتن» که در جریان بودند به واحدهای آمریکایی دستور دادند که نبرد را ترک کنند. فرمانده اول ناوچهٔ سهند ناخدا بهروز شاهرخفر و فرمانده دوم ناخدا علیرضایی بود.
در جریان این درگیری ۴۵ تن از خدمهٔ ناوچه سهند و ۱۱ تن قایق توپدار جوشن کشته شدند و نیز ۲۲ نفر از خدمهٔ سهند معلول گشتند.[۲]
پس از نبرد
با انجام عملیات واحدهای ناوگان آمریکا کلی خسارت به نیروی دریایی ایران و تجهیزات استراق سمع بر دو سکوی نفتی ایرانی وارد کرد. البته سبلان در ۱۹۸۹ (۱۳۶۷ یا ۶۸) تعمیر شد و بعد از آن زمان بهروز شدهاست و همچنان در خدمت نیروی دریایی است. سکوهای نفتی هم تعمیر شده کار میکند.
آمریکاییان در این عملیات دو تن از خلبانان بالگرد کبرای توپدارشان را از دست دادند. کبرا از متعلقات «ترینتون» (به انگلیسی: USS Trenton) آمریکایی بود که هنگام پرواز پیرامون وین رایت در ۲۴ کیلومتری جنوب غربی جزیره ابوموسی کمی پس از تاریکی سقوظ کرد. لاشهٔ دو خلبان را غواصان نیروی دریایی آمریکا در ماه اردیبهشت یا خرداد پیدا کردند، بدنهٔ بالگرد هم کمی بعدتر در آن ماه از آب بیرون کشیدند. منبعهای رسمی نیروی دریایی آمریکا گفتهاند که هیچ نشانهای از برخورد بر روی بدنه بالگرد به چشم نخوردهاست و احتمالاً بالگرد برای گریز از آتش نیروهای ایران افتادهاست.
یک ماه پس از آن ناو موشکانداز «وینسنز» (به انگلیسی: USS Vincennes) برای مراقبت برای بیرون رفتن ساموئل بی رابرتز و افزایش توان نظامی آمریکا پس از درگیریهای متناوب با ایران به منطقه احضار شد. تنش فوقالعاده باعث شد تا خدمه وینسنز بهسوی هواپیمای پرواز شماره ۶۵۵ ایران ایر در پروازی تجاری عادی شلیک کنند که باعث کشته شدن ۲۹۵ نفر سرنشینان غیرنظامی و خدمه این هواپیما در ۱۲ تیر انجامید. بر اساس گفتههای دولت آمریکا، هواپیمای ایرباس را با هواپیمای اف-۱۴ در حال حمله اشتباه گرفتند؛ هرچند دولت ایران بر این ادعا تاکید دارد که وینسنز با علم بر این که هواپیما غیرنظامی است آن را هدف قرار دادهاست.
عملیات آخوندک یکی از ۵ عملیاتی است که پروفسور سیمونز در کتاب تصمیم در دریا آنها را برتری مطلق نیروی دریایی آمریکا از نام بردهاست.
دیوان دادگستری بینالمللی
در ۶ نوامبر ۲۰۰۳ دیوان دادگستری بینالمللی ادعای ایران برای دریافت خسارت تحت این عنوان که ایالات متحده پیمان دوستی دو کشور در سال ۱۹۵۵ را زیر پا گذاشته را رد کرد. این دادگاه همچنین ادعای بر عکس ایالات متحده مبنی بر خیانت ایران به پیمان فوق را رد کرد.
عملیات اراده جدی
عملیات اراده جدی | |||||||||
---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|
بخشی از جنگ ایران و عراق | |||||||||
| |||||||||
جنگندگان | |||||||||
نیروی دریایی آمریکا | نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران | ||||||||
نیروها | |||||||||
یک ناو هواپیمابر یک واحد آبی خاکی چهار ناوشکن یک ناو موشک انداز سه ناوچه | چهار ناوچه چهار ناوچه سبک چندین کشتی مینگذار چندین قایق تندرو و موشکانداز |
عملیات ارادهٔ جدی (به انگلیسی: Operation Earnest Will) عملیات ارتش آمریکا برای حفاظت از نفتکشهای کویتی از حمله ایران و عراق در ۱۹۸۷ و ۱۹۸۸ در زمان جنگ نفتکشها در اواخر جنگ ایران و عراق بود. این عملیات بزرگترین عملیات حفاظتی بعد از جنگ جهانی دوم بود
کشتیهای جنگی آمریکایی در خلیج فارس یکی از قسمتهای مشخص این عملیات بود. ولی هواپیماهای رادار-دار آواکس نیروی هوایی اطلاعات اصلی از حمله کنندههای احتمالی را در اختیار کشتیهای تجاری و بالگردهای عملیات ویژه ارتش قرار میدادند در دسامبر ۱۹۸۶، دولت کویت از کابینهرونالد ریگان ریس جمهور وقت ایالات متحده تقاضا کرد تا نیروی دریای آمریکا را برای حفاظت از نفتکشهای کویتی به خلیج فارس اعزام کند. به این دلیل که قوانین آمریکا استفاده از کشتیهای نیروی دریایی برای اسکورت دیگر کشورها با پرچم خارجی را ممنوع کرده است، ارتش این کشور این درخواست کویت را رد کرد. به نظر میرسد امکان حضور ناوگان اتحاد جماهیر شوروی و موافقت قیلی روسها با اجاره دادن سه نفت کش به کویت[۱]، سبب گردید تا آمریکا سرانجام با اعزام ناوگان خود برای حمایت از نفتکشهای کویتی که اینک دوباره با نام آمریکایی ثبت شده بودند و پرچم آمریکا داشتند موافقت کند.
حتی قبل از عملیات اراده جدی مشخص شد که خلیج فارس چقدر میتواند ناامن باشد، در ۱۷ مه، هواپیمای جنگی عراقی دو موشک اگزوست (بهانگلیسی: Exocet) به سمت ناوچه موشکانداز استارک (به انگلیسی: USS Stark ) شلیک کرد که باعث کشته شدن ۳۷ و زخمی شدن ۲۱ نفر شد، منابع رسمی عراقی البته اذعان داشتند که حمله اشتباهی صورت گرفته است .
در اولین روز آغاز عملیات اراده جدی در ۲۴ ژولای ۱۹۸۷، نفتکش الرکاره (به انگلیسی: Al-Rekkare )، دوباره ثبت شده تحت اسم بریجتون (بهانگلیسی: Bridgeton )، با یک مین ایرانی برخورد کرد، که باعث آسیب دیدن این کشتی شد. در ۱۵ اوت تانکر آمریکایی شهر سی ایسله (بهانگلیسی: Sea Isle City ) مورد اصابت یک فروند موشک کرم ابریشم در حالی که در کویت لنگر انداخته بود شد که باعث زخمی شدن ۱۸ نفر شد. نیروی دریایی آمریکا در عملیات کمانگیر چابک با حمله و از بین بردن دو سکوی نفتی ایرانی به این حمله پاسخ داد . اراده جدی در این جا با عملیات فرصت برجسته در هم آمیختند، عملیات عظیم مخفیانه در جهت توقف حمله ایرانیها به کشتیها در خلیج فارس، نکته اوج عملیات در ۲۱ سپتامبر در حمله به کشتی ایرانی ایران ارج بود، کشتی ایرانی که برای مصارف مین گذاری تغییر داده شده بود، با استفاده از وسایل دید در شب ٫ خدمه هلیکوپتر توپدار ارتش متوجه شدند که کشتی ایرانی چندین مین را در دریا رها کرد٫بلافاصله با پرتاب چند راکت و استفاده از آتشبار به سمت آن حمله کردند، نیروهای ویژه بسرعت بر عرشه فرود آمدند و کشتی را مصادره کردند، تعدادی از ملوانان و خدمه که بعد از حمله به دریا پریده بودند نیز نجات داده شدند، روز بعد نیز کشتی در آبهای آزاد غرق شد.
پرواز شماره ۶۵۵ ایران ایر
از ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد
خلاصه حادثه | |
---|---|
تاریخ | ۱۲ تیر ۱۳۶۷ ۳ ژوئیه ۱۹۸۸ |
نوع | حملهٔ موشکی |
محل حادثه | خلیج فارس |
مسافرین | ۲۷۴ |
خدمه | ۱۶ |
کشتهشدگان | ۲۹۰ (تمام مسافران) |
نوع هواپیما | ایرباس A300 |
استفادهکننده | ایران ایر |
مبدا | فرودگاه بندرعباس |
مقصد | فرودگاه دبی |
پرواز مسافربری شماره ۶۵۵ شرکت هواپیمایی ایران ایر با شناسه 'IR655' از بندر عباس به مقصد دبی در تاریخ ۱۲ تیر ۱۳۶۷ (۳ ژوییه ۱۹۸۸ میلادی) در حرکت بود که با شلیک موشک هدایت شونده از ناو یواساس وینسنس متعلق به نیروی دریایی ایالات متحده آمریکا بر فراز خلیج فارس سرنگون شد و تمامی ۲۹۰ مسافر آن که شامل ۴۶ مسافر غیر ایرانی و ۶۶ کودک[۱] بودند، جان باختند.
شرح رویداد
ساعت شمار
یکشنبه ۱۲/۳/۱۳۶۷بندرعباس.
هواپیمای ایرباس A300 متعلق به هواپیمایی جمهوری اسلامی ایران در فرودگاه بندرعباس به زمین نشست و طبق برنامه پیشبینی شده، قرار بود این هواپیما با شماره پرواز ۶۵۵ با دویست و نود سرنشین (۱۵۶ مرد، ۵۳ زن، ۶۶ کودک (۵۷ کودک ۲ تا ۱۲ ساله و ۸ کودک زیر دو سال )و ۴۶ نفر با ملیتهای یوگسلاو، پاکستانی،هندی، عرب و ۱۶ خدمه پروازی) در ساعت ۱۰ صبح به مقصد دوبی پرواز کند.[۲][۳][۴]
ناوجنگی آمریکایی «وینسنس» در تاریخ هفتم خرداد از بندر سن دییگو وارد خلیجفارس شده بود. «ایچنرمارک» قلب این رزمناو به شمار میرفت. وظیفه اصلی آن، کشف هدفهای پرنده، اعم از موشک، هواپیما و پردازش اطلاعات، تعقیب صدها هدف به طور همزمان و کنترل آتش آنها بود، همچنین این رزمناو به موشکهای زمین به هوا با برد ۴۰۸ کیلومتر نیز مجهز بود.
ساعت ۱۰ صبح (بندرعباس)
هواپیمای جمهوری اسلامی ایران پرواز 655 با ۱۵ دقیقه تأخیر در ساعت ۱۰:۰۵ از برج مراقبت فرودگاه بندرعباس تقاضای پرواز کرد، مدت پرواز تا دوبی ۳۰ دقیقه و حداکثر ۱۴هزار پا تعیین شد. در ساعت ۱۰:۱۷ دقیقه، هواپیمای ایرباس A300 به پرواز درآمد. دقایق نخستین پرواز و مراحل اوجگیری تا ارتفاع ۱۲هزارپایی مطابق طرح پرواز انجام شد و خلبان به طور پیوسته با برج مراقبت فرودگاه بندرعباس و مرکز کنترل راههای هوایی ایران و امارات تماس داشت.
چند لحظه پیش از ورود هواپیمای ایرباس A300 به منطقه کنترل هوایی امارات، در محلی به نام «مولبیت»، خلبان به مرکز کنترل هوایی کشور اطلاع داد که قصد دارد به ۱۴هزار پایی صعود کند.
ساعت ۱۰:۲۲ دقیقه (خلیج فارس)
در این لحظه ناو وینسنس که خود را به بهترین و نزدیکترین موقعیت رسانده بود، به دستور ناخدا «ویل راجرز»، فرمانده ناو، موشک استاندارد ۲ به سوی پرواز ۶۵۵ شلیک کرد. ناگهان هواپیما از صفحه رادارهای زمینی محو شده و در آبهای خلیج فارس سقوط کرد. با عدم اطلاع از سرنوشت هواپیما، برج مراقبت فرودگاه بندرعباس، در تماس با دوبی، پیگیر سرنوشت پرواز ۶۵۵ شده ولی آنها اظهار بیاطلاعی کردند. بلافاصله ستاد تأمین استان هرمزگان وضعیت اضطراری اعلام و فعالیت خود را آغاز کرد. با شناسایی دقیق محل سقوط، بالگردها و شناورها به موقعیت ۲۶ و ۴۲ عرض شمالی و ۵۶ درجه و ۳ دقیقه طول شرقی منتقل شدند.
بلافاصله پس از این واقعه، مقامات آمریکایی اعلام کردند که یک فروند هواپیمای اف-۱۴ جمهوری اسلامی ایران را مورد هدف قراردادهاند. پس از روشن شدن نوع هواپیما، آمریکاییها ادعا نمودند در این مورد مرتکب اشتباه شدهاند، اما شواهد بعدی این نظر آنان را مردود جلوه داد. مقامات نظامی آمریکا اعلام کردند که هواپیمای ایرباس در خارج از دالان هوایی پرواز میکرده و رزمناو آمریکایی نیز هفتبار اخطار رادیویی برای هواپیمای ایران مخابره کرده ولی جوابی دریافت نکردهاست.
کاپیتان کارلسون، فرمانده سابق ناو سایدز در این مورد معتقد است که ایرباس ایرانی علاوه بر علائمی که مبنی بر غیرنظامی بودن خود میفرستاده با سرعتی کم در حال اوج گرفتن بود و حتی اگر در چنین شرایطی نیز آن را به عنوان یک جت اف ۱۴ شناسایی میکردند باز من تردید دارم که یک هواپیمای اف ۱۴ میتوانست تهدید سطحی را متوجه ناو وینسنس یا سایدز یا هر شناور دیگری کند. اپراتورهای رادار ناو هواپیمابر فورستال نیز هواپیمای مزبور را به عنوان یک هواپیمای بازرگانی شناسایی کردند. جتهای جنگنده اف ۱۴ مستقر بر روی ناو فورستال میتوانستند در صورتی که کاپیتان راجرز درخواست میکرد، با شناسایی چشمی هواپیمای ایرانی از فاصله نزدیک از غیرنظامی بودن آن اطمینان حاصل کنند، ولی زمان برای این کار هم سپری شد.
گزارش گروه حقیقت یاب ایکائو
هواپیمای ایرباس A300 متعلق به هواپیمایی جمهوری اسلامی ایران در ساعت ۱۰:۱۷ به وقت محلی با حدود بیست دقیقه تأخیر از فرودگاه بندرعباس به مقصددوبی برخاست. در ساعت ۱۰:۲۴ خلبان هواپیما گزارش داد که هواپیما به ارتفاع ۳۶۰۰ متری رسیده است. هواپیما در ساعت ۱۰:۲۸ دقایقی بعد هواپیما در ارتفاع بیش از چهار هزار متری با موشک زمین به هوای ناو وینسنس سرنگون شد. در جلسه فوق العاده شورای ایکائو (سازمان بینالمللی هواپیمائی کشوری) در روز ۱۴ ژوئیه ۱۹۸۸ تصمیم گرفته شد که یک تیم حقیقت یاب برای بررسی عواملی که منجر به نابودی هواپیما شده است، تشکیل شود. نمایندگان ایران و آمریکا آمادگی خود را برای همکاری با تیم تحقیق اعلام کردند. در گزارش این کمیته در مورد اتفاقات منجر به سرنگونی آمده است:
هفت دقیقه پس از بلند شدن از فرودگاه بندر عباس، ۱۱ مورد اخطار از سوی کشتیهای جنگی ایالات متحده به هواپیمای ایرانی اعلام شد. ۷ مورد توسط ناو وینسنس بر روی فرکانس ۲۴۳ مگاهرتز، یک اخطار توسط ناو سایدز بر روی همین فرکانس و ۳ اخطار دیگر بر روی فرکانس اضطراری ۱۲۱/۵ مگاهرتز به هواپیمای ایرباس داده شد. از این ۱۱ مورد، ۷ مورد بر روی طول موج ۲۴۳ مگاهرتز بود که مخصوص هواپیمای نظامی است و ایرباس تجهیزات لازم برای شنیدن آنها را نداشت (طبق دستور ایران ایر همه هواپیماها باید در مدت پرواز در منطقه خلیج فارس بر روی فرکانس ۱۲۱/۵ مگاهرتز به گوش باشند). در این هنگام بحث زیادی میان بخشهای اطلاعات جنگی سه ناو آمریکایی وینسنس، ناو مونتگمری و ناو سایدز درگرفت. گزارش تیم تخصصی ایکائو مشخص میکند که در دقایق آخر حمله به هواپیما، عدهای هواپیما را یک هواپیمای مسافری و عدهای دیگر یک هواپیمای جنگی مهاجم تلقی نمودند. دو دقیقه بعد کارکنان مرکز گزارشی را مبنی بر اینکه هواپیمای مزبور اف-۱۴ میباشد، دریافت کردند. در همین حال کارکنان ناو سایدز فریاد زدند: هواپیما تجاری است، صبرکنید. در همین زمان یکی از افسران وینسنس نیز گفته است که هواپیما احتمالا تجاری است. در همان حالی که گفتگوهای میان ۳ ناو ادامه داشه ناخدای وینسنس تصمیم میگیرد که موشک خود را پرتاب کند.[۵]
از مسائل دیگری که در این گزارش به آن اشاره نشده بود ارتباط میان مسئولان پروازهای کشوری و واحدهای نظامی است. ضمیمه ۱۱ معاهده شیکاگو (که هر دو کشور ایران و آمریکا به آن ملحق شده اند) به ارتباط مسئولان خدمات ترافیک هوایی و واحدهای نظامی اشاره کرده است.
ادعاهای رسمی دولت آمریکا مبنی بر غیرعمدی بودن ماجرا و دلایل رد آن
ادعاهای دولت آمریکا
دولت ایالات متحده آمریکا معتقد است که ناو وینسنس به اشتباه هواپیمای مورد نظر را یک هواپیمای جنگی تشخیص داده و برای دفاع از خود به سوی آن شلیک نمود. فرودگاه بندر عباس در آن هنگام به طور دوگانه برای هواپیماهای نظامی و مسافری مورد استفاده قرار میگرفت و هواپیماهای اف-۱۴ تام کت ایرانی این فرودگاه را مرکز عملیاتی خود قرار داده بودند. به همین جهت هر هواپیمایی که از بندرعباس پرواز میکرد به طور خودکار هواپیمای دشمن فرض میشد مگر آن که خلافش ثابت شود. هیچ سیستم هشدار هوایی نیروی هوایی و یا هواپیمای اکتشافی در منطقه وجود نداشت، بنابراین کشتی برای تصمیمگیری تنها به وسایل ارتباطی و درک غریزی خود متکی بود.
نماینده ایالات متحده در سازمان بینالمللی هواپیمائی در جلسه فوقالعاده شورای ایکائو گفته بود که در روزهای دوم و سوم جولای منطقه خلیج فارس بسیار ناامن بود و کشتیهای مختلفی از جمله یک کشتی پاکستانی و یک کشتی لیبریایی مورد حمله قرار گرفته بودند. در همان روز یک هواپیمای اف-۱۴ ایران از فرودگاه بندرعباس پرواز کرده بود و قصد حمله به کشتی آمریکایی را داشت. با توجه به اخطارهای مکرری که بی پاسخ مانده بود، فرمانده مزبور برای دفاع از کشتی خود در برابر خطر احتمالی دست به حمله زده بود.[۶]
در گزارش نهایی هیئت حقیقتیاب پنتاگون به سرپرستی دریادار ویلیام فوگارتی علت وقوع حادثه فشار روانی ناشی از قرار گرفتن در وضعیت جنگی برای نخستین بار اعلام شد و تصدیق شد که هواپیمایایرباس در خطوط هوایی تجاری بینالمللی پیشبینی شده پرواز میکرده و در زمان حادثه در ارتفاع دوازده هزار پایی (بیش از ۳۵۰۰ متر) قرار داشت و از لحظه پرواز به روند صعودی خود ادامه داده بود.[۷] دولت آمریکا هیچگاه مسئولیت وقوع حادثه را برعهده نگرفت و غرامت قربانیان حادثه و بازماندگان و دولت ایران را تحت عنوان پرداخت بلاعوض پذیرفته و بر این نکته که ناخدای ناو جنگی چون خود را در معرض خطر می دید از خود دفاع نموده است، تأکید کرد.
امکان پیش گیری
ناو وینسنس میتوانست که با ارسال علائم هشدار دهنده بر روی گیرندههای خودکار رادیویی فرمانده هواپیما را متوجه این امر کند که با او صحبت میشود (نه یک هواپیمای دیگر) البته استفاده از این علائم معمول نیست.[۸]
نظرات مخالف بعضی کارشناسان نظامی آمریکا
کاپیتان دیوید کارلسون فرمانده ناو سایدز در این مورد نظر دیگری دارد. به اعتقاد او هیچ راهی وجود نداشته که خلبان ایرباس ایرانی بداند که بر روی ناحیهای پرواز میکند که فرمانده یک ناو آمریکایی تصمیم میگیرد با چند قایق کوچک تندرو وارد زورآزمایی شود. کارلسون اضافه میکند:
من اعتقاد دارم که چنانچه وینسنس با قایقهای تندرو درگیر نمیشد، در شرایطی قرار نمیگرفت که علائم رسیده از یک هواپیمای مسافربری را به عنوان یک جت جنگنده تلقی کند و ما امروز درباره این حادثه سخن نمیگفتیم. | » |
دریادار بازنشسته یوچین لاروک از مرکز اطلاعات دفاعی نیز با اظهار نظری مشابه میگوید:
ناو وینسنس اصولاً نمیبایست برای عملیات به خلیج فارس اعزام میشد. ما در حال جنگ با ایران نبودیم و هیچ اعلان جنگی میان دو کشور وجود نداشت. هواپیمای ایرانی در یک محدوده هوافضای بینالمللی بر فراز آبهای بینالمللی بود و آمریکا حق نداشت آن را برای هر هواپیمای مشکوک یا غیرمشکوک منطقه جنگی اعلام کند، زیرا رسماً با ایران در حال جنگ نبود. دلیلی هم وجود نداشت که ایرباس ایرانی به پیامهای هشدار ما پاسخ دهد. | » |
دریادار بازنشسته، یوجین کارول پیرامون عواملی که موجب تصمیمگیری اشتباه و سرنگونسازی ایرباس ایرانی شد، معتقد است که حادثه هدف قرار گرفتن ناو یواساس استارک به وسیله یک جت جنگندهعراقی چند ماه پیش از آن، و عدم اتخاذ تدابیر دفاعی کافی و به موقع از سوی خدمه استارک به تصور آنکه خلبان عراقی آنها را هدف قرار نخواهد داد، نوعی فشار عصبی را برای خدمه وینسنس به وجود آورده بود.
ذهنیت ناخدای کشتی این بوده که با تهدیدی روبهرو است و قبل از دیر شدن میبایست درباره اقدامی مقتضی تصمیم گیرد. کاسپار واینبرگر، وزیر دفاع وقت ایالات متحده نیز با ابراز نظری مشابه میگوید:
« | کمبود وقت از لحظهای که هواپیما به عنوان هدفی تهدید کننده شناسایی شد تا زمانی که خدمه باید تصمیم به شلیک یا عدم شلیک به آن را میگرفتند، موجب شتابزدگی در اخذ تصمیم شد. | » |
دریادار کارول در ادامه سخنان خود تاکید میکند که کاپیتان راجرز هرگز ایرباس ایرانی را ندیده بود، او تنها علائم الکترونیکی و اطلاعات نقل قول شده به وسیله خدمهاش را برای تصمیمگیری نهایی در اختیار داشت که روشن است اطلاعاتی اشتباه و نادرست بود. در مقابل کاپیتان کارلسون، ضمن آنکه تائید میکند، راجرز بر پایه اطلاعاتی که در اختیارش گذاشته شده بود تصمیم به سرنگون سازی ایرباس ایرانی گرفت، این سئوال را مطرح میکند که چرا اطلاعات مذکور اینچنین و تا این حد اشتباه بودهاست.
جان مککین، سناتور جمهوریخواه از ایالت آریزونا و خلبان سابق نیروی دریایی و اسیر جنگی سابق در ویتنام که عضو کمیسیون تحقیق پیرامون حادثه سرنگون سازی ایرباس ایرانی نیز بود، عقیده دارد:
ترکیب تکنولوژی پیشرفته و خطای انسانی تصمیم گیرندگان کمتجربه، خطرناکترین سناریو ممکن را به وجود میآورد. زیرا بدون در اختیار داشتن توانایی «سیستم اجیس» که ناو وینسنس دارای آن بود، مسلماً با عواقبی که دچار آن شد، مواجه نمیشد. |
کاپیتان کارلسون با تائید این نظر تاکید میکند، وقتی که به اندازه کافی روی کیفیت آموزش و تمرین شرایط خاص، نظیر آنچه در ۳ ژوییهٔ ۱۹۸۸ رخ داد، تاکید نداشته باشیم و آدمهای آموزش ندیده را مسئول کار با سیستمهای بسیار پیچیده و مرگبار سازیم، شرایط بسیار خطرناکی پدید میآید.
دیوید ایونز، مفسر نظامی شیکاگو تریبیون نیز معتقد است که سیستم شناسایی و هدایت آتش ناو وینسنس، در آن روز سوم ژوییه، روی کنترل خودکار نبود و خطای انسانی و قضاوت نادرست موجب سرنگونی ایرباس ایرانی شده و چنانچه کنترل در حالت اتوماتیک بود، دلیلی برای اشتباه در شناسایی هواپیما وجود نداشت و این فاجعه انسانی رخ نمیداد. به عقیده ایونز، برگزاری یک دادگاه نظامی برای ناخدا راجرز و عملکرد او در حادثه سرنگون کردن یک جت مسافربری با ۲۹۰ سرنشین بی گناه امری عادلانه محسوب میشد، ولی ایالات متحده در مقابل دیدگان ایرانیان، در پایان خدمت راجرز به وی مدال اعطا کرد و هیچکدام از خدمه وینسنس تحت پیگرد قانونی قرار نگرفتند.
بعد از فاجعه
- هیچکدام از خدمه جنگی ناو وینسنس تحت پیگیرد قرار نگرفتند و حتی فرمانده ناو نیز در پایان خدمت خود مدال گرفت.[۹]
- دولت آمریکا مبلغ ۵۵ میلیون دلار به خانوادههای قربانیان و نیز مبلغ ۴۰ میلیون دلار برای غرامت ناشی از سقوط هواپیمای مسافربری پرداخت. این مبالغ به طور بلاعوض و بدون قبول مسئولیت حادثه پرداخته شد.[۱۰]
قطعنامه شورای امنیت
جمهوری اسلامی ایران در روز ۱۴ تیر ۱۳۶۷ طی نامه ای به رئیس شورای امنیت خواستار تشكیل جلسه فوری شورا برای رسیدگی به موضوع شد. ۲۵ تیر ۱۳۶۷ مطابق با ۱۶ ژوئیه ۱۹۸۸ میلادی شورا تشكیل جلسه داد. از سوی جمهوری اسلامی ایران ولایتی وزیر امور خارجه وقت ایران و از جانب امریكا جرج بوش معاون وقت رئیس جمهوری در جلسه حضور داشتند. قطعنامه ۶۱۶ شورای امنیت پس ازاستماع سخنان دكتر ولایتی و جرج بوش درجلسه شماره ۳۸۳۱ خود در تاریخ ۳۰ ژوئیه ۱۹۸۸ (۳۹/۴/۱۳۶۷) طرح قطعنامهای پیشنهادی را تصویب كرد.
متن قطعنامه به شرح زیر است: «شورای امنیت، با بررسی نامه مورخه ۵ ژوئیه ۱۹۸۸ جانشین نماینده دائم جمهوری اسلامی ایران خطاب به رئیس شورای امنیت و با استماع بیانات نماینده جمهوری اسلامی ایران و سخنان نماینده ایالات متحده آمریكا با ابراز تاسف عمیق از این كه یك هواپیمای غیرنظامی ایران ایر در پرواز برنامه ریزی شده بینالمللی ۶۵۵، در پرواز بر فراز تنگه هرمز به وسیله موشك شلیك شده از ناو جنگی ایالات متحده آمریكا (وینسنس) منهدم گردیده است بر ضرورت تبیین حقایق سانحه با بازرسی بیطرفانه در منطقه خلیج [فارس] تأکید داشته و اظهارات خود را به شرح زیر اعلام نمود: ۱- تأسف عمیق خود را از ساقط کردن هواپیمای غیرنظامی ایران به وسیله موشكی كه از یك ناو جنگی آمریكا شلیك شده و تسلیت عمیق خود را به خاطر از دست رفتن غمانگیز جان انسانهای بیگناه ابراز میدارد. ۲- همدردی صمیمانه خود را به خانوادههای قربانیان سانحه غمانگیز و دولتها و كشورهای آنان اعلام میدارد. ۳- از تصمیم سازمان بینالمللی هواپیمایی كشوری در پاسخ به درخواست جمهوری اسلامی ایران مبنی بر ایجاد گروه تحقیق برای بررسی تمام حقایق موجود همچنین از اعلام ایالات متحده آمریكا و جمهوری اسلامی ایران مبنی بر تصمیمشان برای همكاری با بررسی سازمان هواپیمایی كشوری استقبال می كند. ۴- از تمامی اعضای كنوانسیون ۱۹۴۴ شیكاگو، درخواست می كند كه در همه شرایط، مقررات و رویه های سلامت هوانوردی كشوری به ویژه ضمائم آن كنوانسیون به منظور جلوگیری از چنین پیشامدهایی را دقیقاً مراعات نمایند. ۵- لزوم اجرای فوری و كامل قطعنامه ۵۹۸ شورای امنیت، شورا را به عنوان تنها مبنای حل جامع، عادلانه، شرافتمندانه و پایدار، منازعه میان ایران و عراق ابراز و پشتیبانی خود را از دبیر كل برای اجرای این قطعنامه اعلام و خود را ملزم به همكاری با دبیر كل برای تسریع در اجرای طرح اجرایی او مینماید.» جمهوری اسلامی ایران علاوه بر شورای امنیت و شورای ایكائو، شكایت خود را در دیوان بین المللی دادگستری لاهه نیز مطرح كرد. [۱۱]
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر