اخبار جهان اسلام:جماعت تبلیغ ، از پرنفوذترين و فراگيرترين جنبشهاي اسلامي معاصر به شمار می رود. مولانا الیاس اين جنبش را به منظور تبليغ اسلام ، از منطقه اي به نام ميوات در نزديکي دهلي آغاز کرد و بتدريج در سراسر هند و بعدها شبه قاره و ساير کشورها گسترش يافت، به گونه اي که امروزه در جهان جنبشی بسیار شناخته شده است.
این جماعت در اوائل نابسامان هند پس از جنگ جهانی اول تشکیل یافت. در اين شرايط ، رجال مذهبي و سياسي مختلف براي سامان بخشيدن به اوضاع مسلمانان هند تلاش کردند و هر یک عاملی را باعث انحطاط مسلمانان می دانست. مولانا محمد مولانا الياس دوري از دين را عامل همة بدبختيهاي مسلمانان مي دانست و معتقد بود که بايد تمام توان را براي تبليغ دين به کار بست و تا زماني که دينداري در ميان مسلمانان عموميت پيدا نکند، نبايد هيچگونه فعاليت ديگري ، از جمله فعاليت سياسي ، صورت گيرد . او معتقد بود که اصلاح و پيشرفت از طريق به دست گرفتن حکومت ، شيوة پيامبر اسلام نبود، بلکه پيامبر از روش اصلاح فردي استفاده نمود. او نيز همين روش را آموزة بنيادين جماعت تبلیغ قرار داد . وي همچنين فعالان جماعت تبلیغ را رسماً از داشتن گرايش فرقه اي برحذر مي داشت. روشي که او براي تبليغ دين ابداع کرد، مبلّغان را موظف مي نمود که از هرگونه مشاجره با مخاطبان خودداري کنند و حتي با تحمل توهين و ناسزا کار دعوت و تبليغ خود را ادامه دهند. بدين ترتيب او با تبيين مفهوم و روش خاص تبليغ ، کار خود را آغاز کرد و موفقيتهاي بسياري به دست آورد . او معتقد بود که تبليغ بايد مانند روزگار پيامبر اکرم به صورت فردي باشد و رسانه هاي جديد نبايد در امر تبليغ واسطه قرار گيرند .
امروزه جماعت تبلیغ تقریبا در تمام کشورهای دنیا ـ کشورهای اسلامی و غیر اسلامی ـ فعال بوده و بخش عظیمی از پیشرفت اسلام در کشورهای اروپایی توسط این حرکت صورت می گیرد.
در این میان اما برخی از کشورها هیچ محدودیتی برای جماعت تبلیغ قائل نیستند و افراد تبلیغی که هرگز انگیزه سیاسی نداشته و ندارند در این کشورها به طور آزاد به فعالیت می پردازد.
در برخی دیگر کشورها فعالیت جماعت تبیلغ کاملا محدود و بعضا ممنوع است و داعیان در آن کشورها به صورت مخفیانه به دعوت و ارشاد می پردازند.
اما در ایران فعایت جماعت تبلیغ از همان ابتدا با محدودیت هایی مواجه بود اما به مرور زمان برمحدودی های آن افزوده شده است.
جمهوری اسلامی در چند سال اخیر در اکثر مناطق کشور محدودیت های خود نسبت به این حرکت را تشدید بخشیده و در راه تضعیف و تقلیل فعالیت های آن از هیچ کوششی فروگذار نیست.به گونه ای که در مواردی (امیران جماعت را ) به بهانه های واهی بازداشت نموده و یا جماعت هایی که از شهری به شهری دیگر و یا از روستایی به روستای دیگر هجرت می کنند را بعد از دستگیری و بازداشت و بازجویی های زیاد به خانه هایشان بر میگرداند.
در بسیاری از موارد دیده شده است که افرادی را که به خاطر هر موضوعی به اطلاعات احضار نموده اند یکی از سوالات اطلاعات در رابطه رفتن یا نرفتن شخص به جماعت تبلیغ بوده است و از افرادی که با جماعت تبلیغ سروکار دارند تعهد گرفته شده است که دیگر با جماعت تبلیغ همکاری ننموده و با آنان تشکیل نشود.
بسا اوقات وقتی جماعتی تبلیغی در مسجدی تشکیل بوده اند نیروهای جمهوری اسلامی با یورش به آن مسجد و دستگیری افراد ، آنان را مورد بازجویی قرار داده و آنان را راهی خانه هایشان کره اند.
جمهوری اسلامی در توجیح این فشارها و اعمال محدودیت های خود بهانه هایی واهی می آورد به گونه ای که گاهی از افراد جماعت تبلیغ به عنوان گروه های تندرو یاد می کند گاهی آنان را تروریست می خواند گاهی به آنان انگ وهابیت و گروه های ضد شیعی و نیز افراد بی سواد! و غیره می زند.
این در حالی است که چنانکه ابتدا گفته شد روش جماعت تبلیغ اجتناب از هر فعاليتی غیر از فعالیت دینی ـ و نه مذهبی ـ خصوصا دوری از فعاليت های سياسي است. نیز با نگاهی به اصول دوازده گانه جماعت تبلیغ (1ـ دعوت الی الله2ـ تعلیم وتعلم 3ـ ذکر و عبادت4ـ خدمت 5ـ کم خوردن 6ـ کم خوابیدن 7ـ کم از مسجد بیرون رفتن 8ـ کم از دنیا حرف زدن 9 ـ اصراف نکردن 10ـ اشراف (تمنای دل) نکردن 11ـ سوال (به معنی گدایی) نکردن 12ـ مال مردم را بدون اجازه برداشتن)می توان به این حقیقت پی برد که رویه جماعت تبلیغ صرفا رویه ای اصلاحی است و نه چیز دیگر.
از طرفی، پیشینه چند ده ساله این حرکت نشان داده است که به جز در موارد محدود که آنهم از جانب برخی افراطیون که وارد این جریان شده اند و فعالیت های خشونت بار کرده اند این حرکت هرگز دست به خشونت برای پیشبرد اهداف دینی نزده است.
اما سوال این است که چرا جمهوری اسلامی همچون برخی کشورهای غیر اسلامی و نیز برخی حکومتهای به ظاهر اسلامی اما در واقع اسلام ستیز با این جماعت سر ستیز بر داشته است.
عوامل مختلفی را در این مورد می توان موثر دانست که در این نوشتار به دو عامل عمده و اساسی اشاره می شود.
چانچه قبلا گذشت جماعت دعوت و تبلیغ رویه و اهداف سیاسی ندارد پس نه بالفعل و نه بالقوه نمی تواند تهدیدی برای نظام جمهوری اسلای و براندازی آن باشد اما چیز که جمهوری اسلامی را به وحشت انداخته است عبارت است از:
ترس جمهوری اسلامی از تاثیر گذاری این حرکت بر برخی افراد و جریانات شیعی . حرکت جماعت تبلیغ از آنجا که حرکتی کاملا دینی و اخلاقی است و مبنای آن بر امر به معروف و نهی از منکر و دستور به اطاعت از الله و پیروی از سنن رسول مکرم اسلام و دوری از منکرات و گناهان است و هیچ گونه مقاصد دنیوی پشت آن نهفته نیست باعث جذب افراد زیادی گردیده است و نفوذ چشمگیری در بین اقشار جامعه اعم از فقیر و ثروتمند داشته است و کمتر کسی است که با هم نشینی با جماعت تبلیغ تحت تاثیر اخلاق و رفتار آنان قرا نگیرد و جذب نشود.
جمهوری اسلامی می داند که با آزاد گذاشتن این حرکت و اجازه فعالیت به گروه های جماعت تبلیغ در کشور این حرکت دیر یا زود تاثیرات خود را بر جوانان شیعه می گذارد چنانچه با وجود محدودیت ها ، هستند جوانان اهل تشیعی که جذب این گروه شده اند. لذا جمهوری اسلامی پیش گیری را بهتر از درمان دانسته علاج واقعه را قبل از وقوع نموده از پیشرفت این گروه جلوگیری به عمل می آورد.
دومین عاملی که جمهوری اسلامی از جماعت تبلیغ جلوگیری می کند که صد البته ازعامل اول مهم تر است تاثیر این حرکت بر جامعه اهل سنت و استقبال تمام اقشار اهل سنت از این حرکت است. حرکتی که در کالبد انسانها مرده روح می دمد و باعث حیات آنان می شود. حرکتی که در بین اقشار مختلف جامعه تحولی ژرف به وجود آورده و باعث بیداری اهل سنت گشته است.
خودتان قضاوت کنید. وقتی یک جوان اهل سنت که به هیچ اصلی از اصول دین و هیچ فرعی از فروع آن اعتقاد و پایندی ندارد و به جای اینکه بالی برای جامعه اهل سنت باشد باری بر دوش آن است، و هیچ گناهی از گناهان صغیره و کبیره را سراغ ندارد مگر اینکه یا بدان عادت کرده است و یا علی الاقل برای یک مرتبه طعم آن را چشیده است؛ این جوان دیگر جوانی نیست که بتواند باری را از دوش جامعه اهل سنت بردارد و عضو مفیدی برای آن باشد دیگر روح غیرت و حمیت مذهبی در وجودش دمیده نمی شود و دودی از خاکستر خاموش شده اش بلند نمی شود .برای او دیگر دین و مذهب معنی ندارد او رو به اعتیاد و فسق و فجور می آورد و باعث گمراهی دهها تن دیگر از جوانان می گردد. دیگر آن غیرت در وجوش نیست که در مقابل هتاکان به مذهبش و معتقادتش سر برافرازد و مانع آنان گردد؛ برای او دیگر فرقی نمی کند که کسی از معتقداتش تعریف می کند یا اینکه به آنان توهین می نماید.او که از دین و مذهب آگاهی ای ندارد خیلی زود گرفتار دام دعوتگران و گرو های تبشیری جمهوری اسلامی می شود و فردا دست از مذهب کشیده رو به مذهبی دیگر و دینی دیگر می آورد و این دقیقا همان چیزی است که جمهوری اسلامی آن را برازنده یک جوان سنی می داند. برای جمهوری اسلامی سنی ای خوب است که مرده باشد یا لا اقل روحیه ایمانی اش مرده باشد.
جمهوری اسلامی سالهاست تلاش می کند که یا جسم اهل سنت را از بین ببرد یا روح ایمانی شان را و آنگاه که مسلمان سنی مذهبی در ایران گرفتار گناه و معصیت و بی غیرتی و بی تعصبی نسبت به مذهبش و معتقدات و مقدساتش گردد این جوان، جوان سنی ایده آل جمهوری اسلامی است. حال لحظه ای بیندیشید و تصور کنید جوانی را که به مرز هلاکت رسیده و واجد تمام شرایط ایده آل برای جمهوری اسلامی است بر اثر تبلیغ گروه های جماعت تبلیغ چند روزی با آنان همرکاب می شود و به قول خود تبلیغیان ( تشکیل می شود) با روحیه ای کاملا متفاوت و با اعتقادی راسخ و مستحکم و با ایمانی کامل به خانه بر می گردد دیگر دور گناه نمی گردد و نسبت به دین و مذهب بسیار متعصب گشته حاضر است جان خود را از دست بدهد اما کوچکترین توهینی به معتقدات و مقدساتش نشود. او دیگر نه خود گرایشی به مذهب دیگر دارد و نه می گذارد هم نوعانش در دام مبشرین جمهوری اسلامی قرار گیرند و تغییر مذهب دهند، حال کار جمهوری اسلامی در شهر و روستا و محله ای که او زندگی می کند سخت شده است زیرا جوانان هم نوع خود را بیداری مذهبی می بخشد و آنان را نسبت به مسائل مذهبی شان آگاه می سازد، به نظر شما این جوان را جمهوری اسلامی چطور دشمن درجه اول خود نشناسد و چطور با کسانی که این مانع بزرگ را جلو راه آنان قراد داه اند سر ستیز و جنگ بر ندارد و مانع فعالیت آنان نگردد؟.
به هر حال جمهوری اسلامی دشمنی خود را نسبت به جماعت تبلیغ نمی تواند کتمان کند و همواره در کردار و رفتار مخالفت خود را با آنان اعلان داشته است و این جامعه اهل سنت و خصوصا کسانی که منتصب به این حرکت هستند است که با هوشیاری ترفندهای جمهوری اسلامی را خنثی سازند و در راه تبلیغ دین و احیای سنت نبوی و بیداری اقشار مختلف جامعه اهل سنت از هیچ کوششی دریغ نورزند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر