پیشگفتار مترجمان: متن زیر در تاریخ ۲۱ تیر ماه توسط گروهی از نخبگان که از رهبران شبکه های سبز در ایران هستند به پروژه “درون ایران” که توسط بنیاد قرن که یک موسسه غیر انتفاعی تحقیقاتی است ، فرستاده شد . این متن در رسانه های انگلیسی زبان همچون روزنامه تایمز، وال استریت جورنال و خبرگزاری الجزیره انعکاس قابل ملاحظه ای داشت اما رسانه های فارسی زبان از آن غافل ماندند و جز متنی برگزیده توسط خبرنگاران سبز ، متن کامل این بیانیه تا زمان انتشار این متن در اختیار عموم قرار نگرفته است.
ما، [به عنوان] تعداد زیادی از گروه های فعالان سبز در ایران، تصمیم به ارائه چندین پیشنهاد برای اصلاح و تقویت جنبش سبز گرفته ایم. این توصیه ها حاصل تجارب ما در دو سال گذشته در ایران است و همچنین از تجارب کشورهای دیگر خاورمیانه که اخیرا انقلاب های مردمی به هدف سرنگونی دیکتاتوری داشته اند، پدید آمده است. این توصیه ها نتیجه بحث ها و مناظرات مکرر میان رهبران شبکه های سبز در داخل ایران است که بسیاری از آنان از زمان ظهور این جنبش مردمی متحمل حبس ، ضرب و شتم ، و یا خشونت های دیگر در طول تظاهرات شده اند.
ادامه بازداشت خانگی رهبران جنبش سبز در داخل ایران و تلاش برای انجام تظاهرات ها در شرایط پس از حبس آنها، نیاز به بررسی و اصلاح تاکتیک ها و استراتژی توسط رهبری سبز در خارج از کشور را دارد تا سرمایه بزرگ اجتماعی که جنبش سبز پس از کودتای تابستان سال ۱۳۸۸ به دست آورد، از دست نرود. علاوه بر این ، سبزها در داخل و خارج از کشور به طور یکسان نیاز به توسعه استراتژی و تاکتیک های جدید به منظور استفاده موثراز نارضایتی های رو به افزایش اقتصادی ، سیاسی و اجتماعی در داخل کشور و همچنین جلوگیری از انشعاب یا تزلزل جنبش را دارند.
این برنامه کار کوتاه به سه بخش تقسیم شده است، متشکل از آنچه به اعتقاد ما باید برای گسترش وسعت عملیات و اقدامات جنبش سبز انجام شود اگر قرار است پیروزی در این مقطع بسیار مهم در تاریخ حاصل شود. این برنامه کار به سه سرفصل ضروری می پردازد : اهداف، تشکیلات و راهکار . بر اساس اظهارات اصولی میر حسین موسوی و مهدی کروبی پس از کودتا، رهبری جنبش سبز باید نقدی مختصر اما جامع در محکومیت سیاست های اقتصادی و سیاسی سیستم استبدادی حاضر را ارائه نموده و جایگزین ما را نسبت به آن معرفی نماید. باید توضیحاتی برای نارضایتی های گروه های مختلف اجتماعی-اقتصادی و قومی در درون جامعه ما ارائه گردد و سپس با ارائه اهداف و تشکیلات به مردم به منظور ایجاد انگیزه و فراهم نمودن راهکارها برای اصلاح این وضعیت رو به وخامت اقدام نمایند.
اهداف I
هدفی که در قلب جنبش است باید به رسمیت شناخته شود و پیامش را به طور فعال برای همه دست اندرکاران جنبش پخش نمود: جنبش سبز یک توده یکنواخت تمایز نیافته نیست. [جنبش سبز] از انسانهای بی شماری تشکیل یافته که با هم، نشان دهنده بافت فرهنگی، قومی، مذهبی و اجتماعی جامعه متنوع ما بوده و آنها عمیقا نگران سرنوشت کشور و مذهب مورد علاقه خود هستند. اصولی که تمام سبزها را متحد میکند اهدافی چون حاکمیت قانون، احترام به حقوق بشر، و برتری حاکمیت مردم بر تمام نهادهای دولتی و حکومتی است منجمله پست آیت الله علی خامنه ای (ولایت فقیه) است. بنابراین ، ما پیشنهاد رئیس جمهور اسبق اصلاح طلب، محمد خاتمی، که ما سبزها و طرفداران خامنه ای (به عبارت دیگر ، طرفداران استبداد) از یکدیگر معذرت خواهی کرده و از آنجا ادامه دهیم را رد میکنیم. چنین پیشنهادی غیر مسئولانه است و نه تنها کودتای سال ۱۳۸۸، بلکه همچنین خشونت گسترده علیه جامعه ما توسط خامنه ای و نظامش که ،جدا از [جنایات] دیگر، منجر به قتل و تجاوز جنسی جوانان ما شده را نادیده گرفته است. ما بر این باوریم که پیشنهاد خاتمی در این رابطه خطرناک است و انشعاب در جنبش سبز را موجب میشود و در صورت پذیرفته شدن، منجر به از دست رفتن سرمایه اجتماعی ما خواهد شد. گفتمان اصلاحات خاتمی تمام شده، از آنجایی که خامنه ای و حامیان وی نشان داده اند که آنها تمایلی به این خط مشی [اصلاحات] ندارند و به منظور حصول اطمینان از منافع سیاسی و اقتصادی خود به قتل و سرکوب توده مردم متوسل خواهند شد.
هدفی که در قلب جنبش است باید به رسمیت شناخته شود و پیامش را به طور فعال برای همه دست اندرکاران جنبش پخش نمود: جنبش سبز یک توده یکنواخت تمایز نیافته نیست. [جنبش سبز] از انسانهای بی شماری تشکیل یافته که با هم، نشان دهنده بافت فرهنگی، قومی، مذهبی و اجتماعی جامعه متنوع ما بوده و آنها عمیقا نگران سرنوشت کشور و مذهب مورد علاقه خود هستند. اصولی که تمام سبزها را متحد میکند اهدافی چون حاکمیت قانون، احترام به حقوق بشر، و برتری حاکمیت مردم بر تمام نهادهای دولتی و حکومتی است منجمله پست آیت الله علی خامنه ای (ولایت فقیه) است. بنابراین ، ما پیشنهاد رئیس جمهور اسبق اصلاح طلب، محمد خاتمی، که ما سبزها و طرفداران خامنه ای (به عبارت دیگر ، طرفداران استبداد) از یکدیگر معذرت خواهی کرده و از آنجا ادامه دهیم را رد میکنیم. چنین پیشنهادی غیر مسئولانه است و نه تنها کودتای سال ۱۳۸۸، بلکه همچنین خشونت گسترده علیه جامعه ما توسط خامنه ای و نظامش که ،جدا از [جنایات] دیگر، منجر به قتل و تجاوز جنسی جوانان ما شده را نادیده گرفته است. ما بر این باوریم که پیشنهاد خاتمی در این رابطه خطرناک است و انشعاب در جنبش سبز را موجب میشود و در صورت پذیرفته شدن، منجر به از دست رفتن سرمایه اجتماعی ما خواهد شد. گفتمان اصلاحات خاتمی تمام شده، از آنجایی که خامنه ای و حامیان وی نشان داده اند که آنها تمایلی به این خط مشی [اصلاحات] ندارند و به منظور حصول اطمینان از منافع سیاسی و اقتصادی خود به قتل و سرکوب توده مردم متوسل خواهند شد.
ما بر این باوریم که هدف تبعیت کامل تمام دولت و مقامات دولتی از حاکمیت مستقیم مردم، نیازدارد تا به وضوح و مکررا اعلام شود تا مردم به روشنی بدانند برای چه مبارزه می کنند. بدون شک، اکثر مردم در جامعه ما خواهان این تغییر سیاسی است. زمان برای تردید و صحبت از اصلاح طلبی در این زمینه به پایان رسیده.
باید برای پایان دادن به استثمار دستمزد طبقات فرودست و کارگر و برای دستیابی به اتحادیه های کارگری موثرو واقعی (که تحت حمایت قانون هستند)، بهبود سطح زندگی و رفاه اقتصادی [آنان] تلاش کنیم. این هدف در ساختار دولتی کنونی قابل دستیابی نیست از آن جایی که [ساختار دولتی] از لحاظ سیاسی و اقتصادی فاسد و به کسی پاسخگو نیست.
در مورد گروه های قومی و مذهبی، ما سبزها باید فعالانه عهد خودمختاری فرهنگی و قومی، که همچنین توسط کروبی و موسوی در انتخابات ریاست جمهوری بیان شد، را به اطلاع همگان برسانیم.
در مورد زنان ، جنبش سبز باید فعالانه این ایده که زنان باید در برابر قانون از حقوق برابر با مردان برخوردار باشند را به اطلاع همگان برسانیم.
در مورد بخش مذهبی جامعه ما، ما سبزها باید تاکید کنیم که هدف سیاسی ما از دموکراسی خواهی، پایان دادن به سوء استفاده از دین توسط فرصت طلبان سیاسی و طرفداران استبداد و خودکامگی – برای رسیدن و حفظ منافع سیاسی و اقتصادی- است. دین باید الگوی اخلاق، خلوص و خدمت به خدا وعاری از آلودگی به سیاست، فساد، قتل، دروغ، و تجاوز به عنف باشد.
تشکیلات II
1
پیشنهادِ ما بر این است که در غیاب موسوی و کروبی، یک شورای رهبریِ حدوداً ده نفره (یا هر تعدادی که مناسب تلقی میشود) از سیاسیون و یا روشنفکرانِ برجسته و پیشتاز تشکیل شود.با توجه به میزان مشارکت موسوی و کروبی در این انتخابات ، مقبولیت آنان در داخل کشور و مقاومتشان در برابر استبداد خامنهای و پشتیبانانِ وی،اعضای این شورا میبایست رهبری نهایی موسوی و کروبی و جایگاه نمایندگان آنان را بپذیرند.
این شورا در غیاب افراد فوق الذکر (ا) اهداف جنبش سبز را برقرار میسازد. (ب)اشکال اعتراضات و تظاهرات را هماهنگ مینماید. (ج) اهداف و اقدامات جنبش سبز و نیز تبلیغات علیه حکومت کودتا را منتشر مینماید
1
پیشنهادِ ما بر این است که در غیاب موسوی و کروبی، یک شورای رهبریِ حدوداً ده نفره (یا هر تعدادی که مناسب تلقی میشود) از سیاسیون و یا روشنفکرانِ برجسته و پیشتاز تشکیل شود.با توجه به میزان مشارکت موسوی و کروبی در این انتخابات ، مقبولیت آنان در داخل کشور و مقاومتشان در برابر استبداد خامنهای و پشتیبانانِ وی،اعضای این شورا میبایست رهبری نهایی موسوی و کروبی و جایگاه نمایندگان آنان را بپذیرند.
این شورا در غیاب افراد فوق الذکر (ا) اهداف جنبش سبز را برقرار میسازد. (ب)اشکال اعتراضات و تظاهرات را هماهنگ مینماید. (ج) اهداف و اقدامات جنبش سبز و نیز تبلیغات علیه حکومت کودتا را منتشر مینماید
2
لازم است که رهبری جنبش سبز و/یا شورا ، سبزها را دعوت به تشکیل گروههای مجزا در سراسر کشور نماید.این اعلان بر پایه نظریه “هر شهروند یک رسانه” موسوی خواهد بود.اندازه مهم نیست، آنچه که اهمیت دارد وجود ساختاری سراسری متشکل از شبکههای سبز است.قطعاً ،بر اثر ابتکار افراد، بسیاری از این شبکهها در حال حاضر نیز موجود هستند.ولی این شبکه ارتباطی گسترش کافی را ندارد،بدون توسعه این شبکهها به موفقیتی دست نخواهیم یافت،آنها قلب جنبش هستند.با توجه به تجربیاتمان در خیابان، دعوت جهت تشکیل چنین شبکههای با استقبال مواجه خواهد شد اما باید با سرعت انجام شود، سرمایهای اجتماعی ما پایان ناپذیر نیستند.
لازم است که رهبری جنبش سبز و/یا شورا ، سبزها را دعوت به تشکیل گروههای مجزا در سراسر کشور نماید.این اعلان بر پایه نظریه “هر شهروند یک رسانه” موسوی خواهد بود.اندازه مهم نیست، آنچه که اهمیت دارد وجود ساختاری سراسری متشکل از شبکههای سبز است.قطعاً ،بر اثر ابتکار افراد، بسیاری از این شبکهها در حال حاضر نیز موجود هستند.ولی این شبکه ارتباطی گسترش کافی را ندارد،بدون توسعه این شبکهها به موفقیتی دست نخواهیم یافت،آنها قلب جنبش هستند.با توجه به تجربیاتمان در خیابان، دعوت جهت تشکیل چنین شبکههای با استقبال مواجه خواهد شد اما باید با سرعت انجام شود، سرمایهای اجتماعی ما پایان ناپذیر نیستند.
3
لازم است از سبزها خواسته شود که بر روی برقراری ارتباط با طبقه کارگر و قشر کارگران شهری بیشتر کار کنند. این جنبش بدون داشتن ارتباط با این طبقات و اقشار به پیروزی نخواهد رسید.
4
نیاز به اطلاع رسانی در مورد اهداف جنبش، تظاهرات آینده و اشکال دیگر اعتراضاتِ بعدی توسط شبکههای سبز محلی و حتا افراد چه شفاهاً و چه از طریق جزوات و اعلامیهها، آن چیزیست که باور داریم رهبری سبز باید فعالانه به تبلیغ و انتشار آن بپردازد. ما میدانیم که افراد و برخی گروهها در حال حاضر نیز در حال انجام چنین کاری هستند ، اما در این مورد فعالیت بیشتری باید صورت بپذیرد.
عملکرد III
1
در مقابل خشونت حکومت خامنهای ، رهبریِ جنبش سبز میبایست روشهایی را برای اعتراض انتخاب کند که در عین پایین بردن هزینه آنها برای افراد ، بتواند محرک و بسیج فراگیر جنبش را حفظ کرده و آنرا گسترش دهد.پیشنهادات عبارتند از : اعتصابات، تحریم ها، راهپیمائیهای سکوت مشابه آنچه که در سالگرد انتخابات با آان مواجه بودیم،روزهای برای سبز پوشیدن و هماهنگ کردن زمانهای خاص برای اینکه سبزها با اتومبیلهای خود بیرون بیایند. اینها تنها گوشهای از روشهایی هستند که میتوانند مورد بهره برداری قرار بگیرند، تا زمانی که کلیه نیروهای طبقه فرودست و قشر کارگر برای آینده کشور وارد این منازعه بشوند
در مقابل خشونت حکومت خامنهای ، رهبریِ جنبش سبز میبایست روشهایی را برای اعتراض انتخاب کند که در عین پایین بردن هزینه آنها برای افراد ، بتواند محرک و بسیج فراگیر جنبش را حفظ کرده و آنرا گسترش دهد.پیشنهادات عبارتند از : اعتصابات، تحریم ها، راهپیمائیهای سکوت مشابه آنچه که در سالگرد انتخابات با آان مواجه بودیم،روزهای برای سبز پوشیدن و هماهنگ کردن زمانهای خاص برای اینکه سبزها با اتومبیلهای خود بیرون بیایند. اینها تنها گوشهای از روشهایی هستند که میتوانند مورد بهره برداری قرار بگیرند، تا زمانی که کلیه نیروهای طبقه فرودست و قشر کارگر برای آینده کشور وارد این منازعه بشوند
2
گسترش جنگ تبلیغاتی.توجه سیستماتیک بیشتری باید به مسائل مربوط به فساد، عملکرد مالی و اقتصادی حاکمیت ، قتل و تجاوز به دست حکومت خامنهای و رابطه خامنهای با احمدینژاد صورت بگیرد .با تمرکز بر روی سخنرانی روز ۲۹ خرداد ۸۸ خامنهای که در آن اعلام کرد نظرش به نظرات احمدینژاد بسیار نزدیک است.
گسترش جنگ تبلیغاتی.توجه سیستماتیک بیشتری باید به مسائل مربوط به فساد، عملکرد مالی و اقتصادی حاکمیت ، قتل و تجاوز به دست حکومت خامنهای و رابطه خامنهای با احمدینژاد صورت بگیرد .با تمرکز بر روی سخنرانی روز ۲۹ خرداد ۸۸ خامنهای که در آن اعلام کرد نظرش به نظرات احمدینژاد بسیار نزدیک است.
3.
روحیات حاکمیت.افشاگریها در صورت امکان باید مورد استفاده قرار بگیرند. اسامی آن دسته افراد عضو نیروهای امنیتی و بسیج که در سرکوبها، تجاوزها و زندانی کردن مردم نقش داشته اند باید پیدا شده و از طریق اینترنت ، رسانههای جمعی و اعلامیهها فعالانه منتشر شود.در صورت امکان پذیر نبودن این روش، عکسها ی این نیروها که در زمان عملیات و یا در خیابانها گرفته شده اند میبایست در داخل و خارج از کشور منتشر شوند
4
اسامی آن دسته از نخبگان با دارائیها و ثروتهای وسیع باید منتشر شود.
5
آن دسته از اشخاص ( از بسیجیهای معمولی و دیگر نیروهای دون پایه گرفته تا مقامات ارشد حکومت از شخص خامنهای به پایین) که در سرکوب و کشتار مردم نقش عامر و یا مشارکتی و یا هر دو را ایفا کرده اند باید پاسخگو باشند، این گفته موسوی بود و بر ماست که به احیا و تبلیغ و انتشار مداوم آن از طریق رسانهها در خارج از کشور و اعلامیهها در داخل کشور بپردازیم.
6
با توجه به پیروزی نهایی سبزها، این نکته دائماً باید گوشزد شود که سیاست مبنا بر بخشش وجود خواهد داشت ولی این امر دلیل بر فراموش کردن نخواهد بود. اگر مقاماتی که در دستور به تجاوز و قتل مردم و یا انجام آن نقشی نداشته اند، در هر ردهای که هستند(پایین و یا بالا) به سمت مردم بازگردند از طرف ما پذیرفته خواهند شد،هرچند در این مورد محدودیت زمانی وجود دارد
با توجه به پیروزی نهایی سبزها، این نکته دائماً باید گوشزد شود که سیاست مبنا بر بخشش وجود خواهد داشت ولی این امر دلیل بر فراموش کردن نخواهد بود. اگر مقاماتی که در دستور به تجاوز و قتل مردم و یا انجام آن نقشی نداشته اند، در هر ردهای که هستند(پایین و یا بالا) به سمت مردم بازگردند از طرف ما پذیرفته خواهند شد،هرچند در این مورد محدودیت زمانی وجود دارد
در آخر ، دوست داریم بر این نکته تاکید کنیم که این نوشته را تنها به عنوان پارهای از پیشنهادات تنظیم کردیم که ضمن آن قصد ابراز نگرانی جدی در مورد وضعیت کنونی جنبش سبز را داشتیم.نوشته بالا نتیجه مباحثات،تحقیقات و تجربیات گوناگون سبزها در خط مقدم مبارزات در داخل ایران و اندیشه جمعی ما در مورد آنچه که باید انجام داد است.ما متوجه این نکته هستیم که بیشتر آنچه که از سوی ما پیشنهاد داده شده است میتواند در حین حرکت به سوی جلو بهبود یابد و نیز بر این نکته واقفیم که بسیاری از این پیشنهادات جدید نیستند.ولی اکثر همین ایدهها یا به اجرا گذاشته نشده اند و یا اجرا و تکامل آنها به صورت ناقص بوده است و همین امر موجب تضعیف موقتی ولی شدید جنبش سبز شده است.امید بر این داریم که تصمیم گیرندگان خارج از کشور این پیشنهادات را به طور جدی در نظر قرار دهند.بیش از این نمیتوان ساده انگارانه پنداشت که جانب مستبد و سرکوبگر حاکمیت ، به دلیل تناقضات و درگیریهای داخلی بر سر قدرت به سادگی فرو خواهد ریخت.ما به عنوان افراد حاضر در صحنه باید شرایط و فشار برای سقوط [جانب مستبد رژیم] ایجاد کنیم. ما اینجا در ایران منتظر مشارکت قاطعانه سران سبز در خارج از کشور هستیم.در صورت تعیین این چنین رهبری ، میتوان جنبش در ایران را احیا نمود و آن را به سوی پیروزی سوق داد. در غیر این صورت متاسفیم که بگوییم ما حس میکنیم این جنبش تلاش شکست خورده دیگری خواهد بود برای آوردن آزادی، کرامت و احترام به کشورمان
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر