آقاي رفسنجاني سخنان شما بمناسبت 27تيرماه روز پذيرش قطعنامه 598 شوراي امنيت، نوه ام که پدرش را شما و آقاي خميني به آتش جنگ فرستاديد براي من خواند هر چند همه گفته هاي شما بعلت دروغ و رياي شما مرا رنج داد و آه فرزندانم را صدچندان کرد اما جمله اخيرتان که از ما خانواده کشته شدگان و خانواده هاي مفقودين و معلولين و... ....خواسته ايد که احساس غبن نکنيم مرا بي نهايت رنج داد. آقاي هاشمي اگر به ياد داريد چند سال پيش که براي سميناري که سپاه پاسداران در کرمان برگذار کرد و از قضا عده اي زيادي از خانواده شهدا يا بهتر است بگوييم خانواده کشته شده ها که من مادر دو کشته جنگ بودم را به آن سمينار دعوت کرده بودند و شما اولين سخنران بعد از تلاوت قرآن بوديد که در آن سخنراني پاداشهاي فراواني که در آخرت نصيب فرزندان کشته شده ما در جنگ مي شود خيلي صحبت کرديد و در پايان سخنراني و هنگام ترک سالن به قسمت خواهران شوهر يا فرزند از دست داده در جنگ آمديد که خانم زهرا بردسيري مادر سه جوان کشته شده در جنگ در حالي که گريه مي کرد شديدا به سخنان شما معترض و با صداي بلند به شما مي گفت اگر شهادت خوب است و اين همه پاداش اخروي دارد چرا شما و فرزندانت ميلي به اين شهادت نداشتيد و مرگ را فقط براي فرزندان ما خواستيد در حالي که يک مو از سر شماها و فرزندانتان کم نشده صدها هزار جوان را فداي عناد و يک دنده اي کرديد.
گفته هاي خانم بردسيري سخن همه ما مادران و زنان جوان داغديه اي است که فرزندان و همسرانشان را در آتش جنگ سوزانديد سخنان اخير شما مرا وادر به نوشته اي کرد که سالها در عقل و وجودم مي پيچيد وقتي به ديد و بازديدها يا در مجلسي و مناسبتي مي رفتم و خريدار يا فروشنده ماشين يا خانه مي گويد فلاني سر من کلاه گذاشت يا به اصطلاح شما ملاها مغبون شده بلافاصله بياد دو پسرم که شماها سر آنها کلاه گذاشتيد و دز زماني که فرزندانتان در حال تحصيل و تفريح در اروپا بودند فرزندان من بعلت نرسيدن غذا و آب در گرماي بالاي 50 درجه درجزاير مجنون علف مي خوردند و آخرين بار که فرزندم محمد رضا به مرخصي آمد صحبت از حضور شما در پشت خط جبه مي کرد و قسم مي خورد و مي گفت که در قريب دوسال که او در جبهه بود و شماها به پشت جبهه مي رفتيد در زمان حضور شما از سمت عراق تيري شليک نمي شد و بيچاره فرزندم مي گفت اين يک نوع معجزه است و اين مسائل عمق مغبونيت ماست.
آقاي رفسنجاني من مادر داغديده اي هستم که دو جوانم را در اين جنگ خانمان سوز از دست دادم و با ديدن نوه هاي يتيمم لحظه به لحظه آهم و داغم تازه مي شود و از تاريخي که در سال65 فرزند دوم خود را بخاک سپردم سخت پي گير اخبار کشورمان شدم تا ببينم آيا آن شيريني و لذتي که از شهادت و شهيد شدن براي مردم مي گفتيد خودتان حاظر به نوشيدن آن هستيد یا خیر ؟! ولي شماها وخصوصا شما و خانواده ات از خودت گرفته که از رياست مجلس و رياست جمهوري گرفته تا هيئت امناي دانشگاه غارتي آزاد و تا حال که بعلت قحط الرجال خبرگان و تشخيص مصلحت را با چنگ و دندان گرفته رها نمي کنيد و يادم مي آيد پس ازهشت سال رياست جمهوري براي ادامه رياستت توطئه اي براي تغيير قانون و رفع منع مشارکتت را براي سومين بار را تدارک ديدي که ظاهرا نتوانستي باند رقيبت را در رياست طلبي قانع کني !
آقاي رفسنجاني وقتي پست و مقام و مال و منال شما و ياسر و محسن و مهدي و فاطمه و فائزه ات و خانواده مرعشي برادر و خواهران زنت را در کرمان وخريد هزاران هکتار باغهاي پسته در 25 سال گذشته را بدقت مي بينيم ، آقاي رفسنجاني من که يک زن و بقول شماها که زن را ناقص العقل مي دانید در اين 31سال گذشته خيلي از مسائل و اتفاقاتي که در کشورهاي ديگر رخ مي دهد از اخبار صدا و سيما را شنيدم بنظر شما وقتي بشنوم که وزير امور مالي کشوري مثل انگلستان که همجنس باز است از يک تخلف جزيي و مالي شرمنده مي شود و اسعفا مي دهد و يا چند سال پيش وزيز کشور ايتاليا بعلت برگرداندن يک پناهنده ايراني ار روم به ایران استيضاح و برکنار مي شود چگونه و چرا شما و دار دسته شما مثل محسن رضايي نبايد براي هشت سال جنگ خانمان نسوز محاکمه شود؟! امروز راننده بيچاره براي يک تصادف جزيي آنقدر به کلانتري و دادگاه مي بريد که زجر کشش مي کنيد آن وقت خاتمي به عنوان رئيس جمهور وقت در رابطه با قتلهاي زنجيره اي براحتي از چنگ عدالت رهايي ميابد و اين آدم بي تمدن که در زمان ریاستش در بغل گوشش اطلاعات آدمها را میکشت و مثله ميکرد پوز گفتگوي تمدنها را مي زند!
آقاي رفسنجاني وقتي مهدي فرزندت در بهترين کشورهاي اروپايي با پول خون کشته هاي ما در گشت و گزار وسوزاندن ميليونها پوند و دلار بيت المال است چگونه بنده که مادر دو جوان که در آتش جنگ از دست دادم احساس مغبونيت نکنم وقتي محسن رضايي را با آن همه دفتر و دستک و سايت مي بينم ياد کلاهي که بر سر فرزندانم رفت مي افتم!!
آقاي رفسنجاني شماها فکر مي کنيد مردم آنقدر خام هستند؟!
آقاي رفسنجاني خاطراتت را خواندم و خطبه هاي جمعه هايت را شنيدم و چهار بار در دانشگاه تهران پشت سرت نماز خواندم ولي بعدا نمازم را بدل (قضا) کردم دو بار همراه کاروانهاي نور که من به آن کاروان کور مي گويم به اهواز و شلمچه رفتم و خرابي هاي باقي مانده از جنگ را پس از 20 سال که از قطعنامه مي گذرد به چشم ديدم و به ياد فرزندانم و صدها هزار و شايد يک ميليون کشته جنگ افتادم و حال سخنان تو را بعلت ضعف شديد چشمانم از دهان نوه يتيمم خواندم و به شما مي گويم مروري بر همه خطبه ها و سخنان و مصاحبه ات بينداز ببين چقدر به ملت دروغ گفتيد از لحظه اي که آقاي خميني آمد اسم هر چه شاه بود ويا شاه داشت عوض کرديد و اسم خميني را گذاشتيد فقط شاه لوله مانده که آن را خميني لوله نکرديد کمي شرم کنيد!!
من که يک زن و در گوشه اي از کرمان زندگي مي کنم سخنان اخيرت را که زدي خوب مي فهمم كه از نيت پليدتان براي تحريک احساسات جامعه چگونه استفاده می کنید ولي از مردم مي خواهم هرچه زودتر شماها را محاکمه کنند و ياد آوري مي کنم و با شناختی که از شما در طول 31 سال گذشته داريم از محالات است بقول خودتان از مقام و سياست دست برداري و به عنوان مادر داغديده به شما مي گويم .... خودتي نه ما آقاي رفسنجاني پدر و مادرها هرگز فرزندانشان را مثل هشت سال جنگ براي امنيت شماها در تهران به کردستان و بلوچستان و اهواز و ... نخواهند فرستاد تا شماها در تهران در امن و امان باشید و به ريش همه بخنديد کمي حيا کنيد و کاسه زهر خوردن آقاي خميني هيچ تفسيري غير از شکست در جنگ نخواهد داشت دم که سهل است همه خروس پيداست.
مادر دو کشته جنگ و از اولين شاکيان عليه رفسنجاني و ...
علت نوشیدن جام زهر توسط خمینى رژيم خميني بهخاطر طينت ارتجاعي خود و به خاطر اينكه نميتوانست در هيچيك از الگوهاي توسعة اقتصادي-اجتماعي، روبهجلو حركت كند؛ الگوي خاص خود را، كه براستراتژي «حفظ نظام» با «بسط» و توسعهطلبي خارجي بنا شده است، درپيش گرفت. خميني و رفسنجاني و خامنهاي و خاتمي و… براي هشت سال چنين ميپنداشتند كه با بلعيدن عراق، ميخ حاكميت و تثبيت رژيم خود را در اين منطقه از جهان خواهند كوبيد. بهخصوص كه جنگ بهترين سرپوش براي اختناق و همچنين ضامن مهار مشكلات دروني رژيم هم بود. جنگ ضد ميهني در طرف ايران 1 ميليون كشته و 2 ميليون معلول و مجروح و4 ميليون آواره و بيش از هزارميليارد دلار خسارت بر جاي گذاشت. اكرمي وزير آموزش و پرورش رژيم در سال67 اعلام كرد كه يك قلم ,450هزار دانشآموز به جبهه ها فرستاده شدند. اين دانش آموزان در تاكتيك «حمله با امواج انساني» به عنوان «سربازان يك بار مصرف» مورد استفاده قرارگرفتند. اصطلاح «سرباز يكبار مصرف» تكيه كلام پاسدار محسن رضايي سركرده سپاه پاسداران در آن روزگار بود. اين از ده سال اول حكومت آخوندها و استراتژي حفظ رژيم از طريق «بسط» بود. اما در آتش بس تحميلي, كِشتي خطِ امام به گِل نشست
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر