زن ميانسالي با حضور در مجتمع قضايي خانواده، مدعي شد شوهرش يكسال پيش او را از خانه بيرون كرده و او اكنون مجبور است در ماشين زندگي كند.
زن ميانسالي با حضور در مجتمع قضايي خانواده، مدعي شد شوهرش، او و دخترانش را از خانه بيرون كرده است.
اين زن با حضور در شعبه 268 دادگاه خانواده به قاضي عموزادي گفـت: شوهرم از يك سال قبل من و دخترانم را از خانه بيرون كرده است و اجازه نميدهد، به خانه برگرديم.
وي افزود: حدود 20 سال قبل با همسرم ازدواج كردم. حاصل اين ازدواج 2 دختر است كه در حال حاضر به همراه دخترانم زندگي سختي را سپري ميكنيم.
زن ميانسال ادامه داد: شوهرم از حدود دو سال قبل كار خود را رها كرد و هر روز در خانه ميماند و ادعا ميكرد كه « نيازي به كار كردن ندارم و بدون اينكه كار كنم حقوق خود را دريافت ميكنم».
وي افزود: اين ادعاي همسرم تقريباً درست بود و تا مدتي بدون اينكه او از خانه خارج شود يا سر كاري برود، پول زيادي به دستش ميرسيد كه نميدانستم از كجا ميآيد.
اين زن در ادامه ادعاهايش گفت: مدتي از اين ماجرا گذشت تا اينكه متوجه شدم، همسرم به شدت به مواد مخدر اعتياد پيدا كرده است و بيشتر درآمدش را كه معلوم نبود از كجا به دست ميآورد، صرف تهيه و مصرف مواد مخدر ميكرد.
وي ادامه داد: بارها سعي كردم او را از دام اعتياد رها كنم اما او ديگر توجهي به من، فرزندان و زندگي خود نميكرد و فقط در فكر مصرف مواد مخدر بود.
زن ميانسال گفت: زندگي ما دچار مشكلات زيادي شده بود و ديگر تواني براي مبارزه با اين مشكلات نداشتم و مشكلات مالي فشار زيادي به ما وارد ميكرد چرا كه همسرم هيچ پولي به من و فرزندانم نميداد و تمام درآمد خود را صرف تهيه مواد مخدر و رفع نيازهاي خود ميكرد.
وي افزود: مصرف مواد مخدر تأثير بدي بر روحيه و اخلاق او گذاشته بود و او مدام با من و دخترانم درگيري داشت و هر بار به بهانههاي واهي ما را مورد ضرب و شتم قرار ميداد.
اين زن كه اضطراب و نگراني كاملاً در چهرهاش مشهود بود به قاضي عموزادي گفت: او ديگر توجهي به ما نداشت و بار آخر بعد از يك مشاجره شديد، من و دخترانم را از خانه بيرون كرد و يك سال است كه نميتوانم درخانهاي كه به نام خودم است زندگي كنم.
وي افزود: در اين مدت مجبور شديم در خانه فاميل زندگي كنيم كه آن هم موقتي بود و بعد از آن مدتي است كه در ماشين زندگي ميكنيم و تاكنون هزينه زندگي را نيز از راه قرض كردن از بستگان تقبل كردهام و ديگر نميتوانم از كسي پول قرض كنم.
زن ميانسال ادامه داد: شوهرم با بيان اينكه در يك نهاد امنيتي فعاليت ميكند، مرا تهديد ميكرد كه اگر از او شكايت كنم، اتفاقات بدي براي من روي ميدهد و من هم تاكنون از ترس اين موضوع از او شكايت نكرده بودم، ولي ديگر نميتوانم با اين وضعيت زندگي كنم و او بايد جوابگوي اين رفتارش باشد.
از آنجاييكه اين زن هنوز درخواستي مبني بر رسيدگي به ادعاهايش تنظيم نكرده بود، قاضي عموزادي به او گفت: تنها بخشي از اظهارات كه مربوط به نپرداختن حقوق زن و فرزندان است مربوط به اين دادگاه ميشود كه آن را نيز بايد بعد از تنظيم درخواست پيگيري كرد و در مورد ديگر موارد بايد به دادسراي امور جنايي مراجعه كند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر