کاوه رفته‌ست آن حماسه خونین ز یادها
کنون زیاد شده جور و این جور زیادها
کمان آرش ، درفش کاویان وخاک مقدّس ایران
این روزها در چنگ کرکس و در مسیر بادها
بانام دین و مذهب کفر و ظلم گسترده ملک را
مام شیران شده‌ست مضحکه همه بلاد ها
زمان آن رسیده‌ست در این سهمگین طوفان بلا
ضحاک بزیر آید و نفرین شود مدعی قوم عادها؟
کی می‌شود که طالب خون رشیدانت فرا رسد؟
صبر بر دهد و نام تو تا همیشه بماند به یادها
چند بیت زدل برآمد که ندا سلحشورانه ندا سر داد
ندا گرچه به تیغ دجال درصحنهء دلخراش زپا افتاد
کورش بهوش که پرچم فتاده زدست ندا آرش برافراشت
آرش آن جانباز108 ماه حضور در جبهه جنگ باقوم عادها
که نداشت خیال و ندارد آرزو بجز سربلندی ایران وایرانی
زایچه نشتیفان و مقاوم همچو آسباد ها در مقابل بادها
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر