هزاران سال قدمت تاریخی نشتیفان و تمدن کهن آن

هزاران سال قدمت تاریخی نشتیفان و تمدن کهن آن

۱۳۸۸ آذر ۲۸, شنبه

شهرام ناظري در بازديد از موزه موسيقي شاهنامه فردوسي را بدون حمايت مطرح کرديم

شهرام ناظري که به تازگي از کنسرت خود در امريکا بازگشته است، شامگاه يکشنبه از موزه موسيقي بازديد کرد. او در جريان اين بازديد از اجراي کنسرت هايش در امريکا چنين سخن گفت؛ «بدون حمايت توانستيم اشعار شاهنامه را مطرح کنيم و آن را به اجرا بگذاريم.» به گزارش ايسنا شهرام ناظري ادامه داد؛ «مشخصه اصلي اين اجراها شاهنامه فردوسي بود که طبيعتاً بخشي است که کمتر به آن پرداخته شده و اين موضوع ناشي از برخي مشکلات تاريخي ماست؛مانند منسوخ شدن برخي سازها، از بين رفتن ريتم هاي متنوع ايران و بسياري از لحن هاي آوازي مثل لحن حماسي با دشواري هايي که در اجراي آن همراه است.» شهرام ناظري درباره اجراي آوازي شعرهاي فردوسي هم گفت؛ «در مجموع آثار برجاي مانده از صدوچند سال پيش کلاً جاي فردوسي خالي است و نمي بينيم که خواننده هاي بزرگ و سرشناسي به آن پرداخته باشند. در نتيجه انجام اين نوع کار درباره فردوسي به فنون ديگري نياز داشت که بسيار براي خواننده سنتي دشوار بود چون نمي دانست چگونه به سمت فردوسي برود و با اقيانوس خروشان او برخورد کند.» او با اشاره به سابقه طولاني استفاده از اشعار سعدي در موسيقي ايراني ادامه داد؛ «غزل او تزيين بخش موسيقي ايراني است و اين گونه سابقه ها باعث مي شود خواننده با آسودگي خاطر آن را اجرا کند ولي ناگهان در مورد فردوسي چون ديگران با آن کار نکرده اند و آثاري نداريم که راهگشا باشند مشکلي به وجود مي آورد.» او همچنين بر اين تاکيد کرد که اجراي اشعار فردوسي نيازمند شناخت و اطلاعات است. ناظري ادامه داد؛ «خواندن اشعار شاهنامه تنها شامل آن نمي شود که خواننده صدايش عالي و رديف دان خوبي باشد. اجراي اشعار فردوسي نيازمند شناخت در تاريخ ايران باستان و اسطوره هاي آن است و بايد با بسياري از مطالب تاريخي به آنچه در تاريخ ايران گذشته است، آگاه بود.» او در ادامه چنين گفت؛ «با داشتن اين اطلاعات نيز باز هم سند موسيقايي زنده از اشعار فردوسي در دسترس نيست و کار باز دچار مشکل مي شود بنابراين اجراي چنين کنسرتي نياز به کسي دارد که جسارت حرکت در اين اقيانوس را داشته باشد و قدم اول را در آن بردارد.» شهرام ناظري يادآور شد؛ «دو سال پيش براي اولين بار قدم اول را براي کنسرتي که در پاريس داشتيم برداشتيم و امسال نيز در کنسرتي در امريکا در سالن «کارنگي هال» که مهم ترين سالن نيويورک به شمار مي رود اين کنسرت را با نام «صلح» اجرا کرديم. در اين اجرا دو بخش ويژه مولانا و شاهنامه فردوسي داشتيم که در مجموع اين دو برنامه را به نام «صلح» ارائه کرديم.» ناظري همچنين گفت؛ «ورود و اجراي برنامه در اين سالن دشوار است و پيش از اين هنرمنداني مثل «راوي شانکار» که حمايت هاي بسياري پشت سر آنها بوده است در اين سالن اجرا داشته اند و ما توانستيم بدون حمايت، اشعار شاهنامه را مطرح کنيم و در اين سالن آن را به اجرا بگذاريم.» او البته درباره موزه موسيقي که به تازگي بازگشايي شده نيز گفت؛ «موزه موسيقي، موزه مهمي است چون به هرحال هنر هر کشور مظهر فرهنگ آن است و سازهاي ايراني مظهر تاريخ و تمدن بزرگ ما هستند و زنده کردن آنها بازکردن دريچه در ابعاد مختلف است تا بتوانيم درباره اين سازها صحبت کنيم.»شهرام ناظري حرف هاي خود را چنين پي گرفت؛ «موزه موسيقي نيازي بوده است که بايد پيش از اين ساخته مي شد و حالا با حمايت مسوولان اين موزه در حال پايه ريزي شدن است. از زماني که از نزديک با اين موزه آشنا شدم کارهايي در زمينه سازسازي و شناخت موسيقي در آن انجام شده است که راهگشا براي موسيقي و فرهنگ و تمدن موسيقي ايران است.» اين خواننده گفت؛ «در اين موزه ما نيز مي توانيم بيشتر با اصول سازسازي آشنا شويم و در طرح هايي که براي تحول سازهاي ايراني است تا آنجا که امکان دارد قدم برداريم و سرمنشاء شروعي براي سازهاي جديد شويم.» ناظري با بيان اينکه موزه موسيقي نيازمند حمايت است، گفت؛ «با حمايت مي توان دست افرادي را که دست اندرکار موسيقي هستند باز گذاشت تا بتوانند کار کنند، اما متاسفانه در بخش موسيقي و کارهاي هنري آن طور که شايسته است حمايت نشده و من فکر مي کنم ساخت اين موزه دريچه خوبي براي حمايت از موسيقي است.» او توضيح داد؛ «اين موزه اگر حمايت هاي لازم را داشته باشد مي تواند در سطح جهاني به کار خود ادامه دهد و در سطوح مختلف براي ايران مي تواند کارآمد باشد. البته طبق گفته آقاي علي مراد خاني مدير موزه موسيقي، شهرداري تهران تاکنون حمايت هاي خوبي از موزه موسيقي کرده است.» شهرام ناظري با اشاره به بخش هاي مختلف موزه موسيقي اذعان داشت؛ «در اين موزه بخش هايي مثل آرشيو، کارگاه و کتابخانه وجود دارند که مي توانند در زمينه شناخت تاريخ و وضعيت سازهاي ايراني، سازهاي کلاسيک و سنتي ايران کمک کنند و اين موزه مي تواند از موزه هاي ديگر کشورهاي جهان کمک بگيرد، به شرطي که حمايت هاي خوبي را در اين زمينه داشته باشد تا بتواند با عنوان يک مظهر از تاريخ و تمدن سازهاي ايراني راهگشايي براي آينده و ادامه حرکت و تکنيک سازسازي قديم عمل کند.» او در پاسخ به سوالي درباره اينکه موزه موسيقي چگونه مي تواند در ورود خلاقيت و نوآوري به سازهاي ايراني کمک کند، گفت؛ «در مورد سازهاي ايراني کار نشده است و به همان صورتي که در گذشته بوده اند باقي مانده اند، اما در سال هاي اخير با همت ساز ند گان سازها و برخي از استادان کارهايي در اين زمينه انجام شده است که اگر توسط يک مرکز بزرگ حرکت داده شود، اين روند با سرعت مناسبي پيش خواهند رفت.» ناظري اذعان داشت؛ «کارهايي مانند اضافه کردن سيم روي سازها را نمي توان با ديدگاه نوآوري به آنها نگاه کرد بلکه تکنيک نوازندگي است تا نوازنده بتواند از ساز خود بهره لازم را ببرد و موزه موسيقي مي تواند در راهبرد اين موضوع و هدايت استادان فن موثر باشد و در حرکت دادن آنها در اين بخش به عنوان نقطه ثقل جايگاهي شايسته داشته باشد و اين مسير را به جلو حرکت دهند.»

هیچ نظری موجود نیست: