هزاران سال قدمت تاریخی نشتیفان و تمدن کهن آن

هزاران سال قدمت تاریخی نشتیفان و تمدن کهن آن

۱۳۸۸ آذر ۱۶, دوشنبه

طرح ملاها برای مقابله با تحریم بنزین

[تحریم بنزین ]


تحریم بنزین
لایحۀ تحریم فروش بنزین به ایران نهایتاً در کنگرۀ امریکا به تصویب رسید. ظاهراً این مصوبه (احتمالاً پس از تصویب در سنا) به رئیس جمهموری ایالات متحده اجازه می‌دهد که تحریم‌هایی را علیه شرکت‌هایی که به ایران بنزین بفروشند و یا در زمینۀ افزایش تولید بنزین با ایران همکاری کنند، وضع نماید.

مسألۀ تحریم فروش بنزین به ایران مسألۀ جدیدی نیست و مدتها قبل و در زمان ریاست جمهوری بوش نیز در دستور کار کنگرۀ امریکا قرار گرفته بود. اما در آن زمان نهایتاً به تصویب نرسید. در آن زمان ایران در حال اجرای طرح توزیع کارت‌های سوخت به منظور کنترل و سهمیه‌بندی بنزین بود و یکی از بحث‌های مطرح در بین سیاست‌گذاران و تصمیم‌گیران امریکایی این بود که آیا چنین تحریمی عملاً به نفع دولت ایران است و یا دولت را تحت فشار قرار می‌دهد؟ عده‌ای بر این عقیده بودند که ممکن است دولت ایران از چنین تحریمی استقبال کند و به‌واسطۀ این تحریم هم طرح سهمیه‌بندی بنزین را به راحتی و با توجیه قوی‌تر به اجرا درآورد و اجرای آن را اجتناب‌ناپذیر اعلام کند، و هم افکار عمومی را بیش از پیش علیه امریکایی‌ها جهت بدهد که آن‌ها موجب بروز این محدودیت و مشکل هستند. عده‌ای دیگر نیز بر این عقیده بودند که چنین تحریمی افکار عمومی را علیه دولت تحریک خواهد کرد و مردم این فشارهای خارجی را از چشم دولت و سیاست‌ها و تعاملات خارجی آن خواهند دید و این موجب تشدید تضاد دولت‌‌ و‌‌‌‌‌ ملت در ایران خواهد شد. در هرحال در آن زمان جمع‌بندی روشنی در این زمینه در میان تصمیم‌گیران مذکور وجود نداشت و شاید به همین دلیل بود که این طرح نهایتاً به تصویب نرسید.

اما از آن زمان تاکنون شرایط تغییرات بسیاری داشته است. طرح کارت سوخت و سهمیه‌بندی بنزین به‌طور کامل به اجرا درآمده و نتایج خود را آشکار نموده است و علیرغم همه تمهیدات، هنوز حدود چهل درصد بنزین مصرفی کشور از محل واردات تأمین می‌شود. البته سهم بنزین وارداتی از نظر اهمیت بیش از چهل درصد است چرا که کیفیت بنزین داخلی پایین است و از طریق مخلوط شدن با بنزین با کیفیت‌تر (با اکتان بالاتر) وارداتی است که به حد قابل قبول و قابل عرضه می‌رسد. علاوه‌بر این دولت در یکی دو سال گذشته علی‌رغم محدودیت‌های قوانین بودجه در مورد میزان واردات بنزین، با وارد کردن بنزین به‌میزان بیش‌از حد مجاز مصوب در بودجۀ کل کشور، و با اعلام سهمیه‌های بیش‌از نظر نمایندگان مجلس، در عمل نشان داده است که حساسیت ویژه‌ای را برای مقوله بنزین قائل است و آن را در مقبولیت اجتماعی خود مؤثر می‌داند. همچنین به‌دنبال دهمین انتخابات ریاست جمهوری و حوادث و ﺗﺤوّلات بعد از آن، شرایط سیاسی کشور تغییر نموده و حساسیت‌ها افزایش یافته است و شاید با توجه به همین عوامل است که این‌بار و در این شرایط، طرح تحریم بنزین در کنگرۀ امریکا به تصویب می‌رسد.

در ایران گازوئیل و بسیاری از کالاهای دیگر هم وارد می‌شود. به عنوان مثال کمبود گازوئیل، فصلی و موقت، آن هم فقط در شرایط حداکثر مصرف بوده، و میزان این کمبود نیز بستگی به شرایط جوٌی و شدّت سرما دارد. اما بنزین کالایی است که آحاد جامعه دائماً و مستقیماً با آن ارتباط دارند؛ کمبود آن مستمر است؛ و امکان واردات و ذخیره‌سازی آن نیز نامحدود نیست.

به‌دلیل توسعه یافته نبودن سیستم حمل و نقل عمومی در کشور و محدویت‌هایی (مانند فرسودگی ناوگان هوایی) که در حال تشدید است، وابستگی جامعه به بنزین در حال افزایش است و کمبود بنزین می‌تواند به سرعت بازتاب پیدا کند.

البته تصویب طرح تحریم بنزین، با سیاست جدید امریکا در مقابل ایران نیز بی ارتباط نیست. وقتی‌ کسی به دنبال مذاکره است طبعاً قبل از آن، آتش تهیه می‌ریزد که در مذاکره جایگاه برتر را داشته باشد و طبعاً این آتش تهیه را در جایی می‌ریزید که بیشترین تأثیر را بگذارد.

بعضی از مقامات غربی می‌گویند درآمد نفت و گاز، خصوصاً در شرایط بالابودن نسبی قیمت‌های جهانی، حکومت‌های نامطلوب را تأمین مالی و در واقع تقویت می‌کند. صنعت نفت ایران به‌عنوان تأمین کنندۀ اصلی درآمد کشور در حال حاضر دستخوش مشکلات فراوانی است. شرایط داخلی و مشکلات بین‌المللی کشور امکان پیش بردن پروژه‌های بزرگ این صنعت را سلب کرده است. با توجه به گستردگی تصدی‌گری در صنعت نفت کشور، معمولاً تأمین به موقع و کافی کالایی مانند بنزین، که مورد حساسیت کل جامعه است، نیازمند وقت و توان زیادی در مجموعة مدیریت صنعت نفت است، زیرا تنها یک شبکۀ مدیریت بسیار توانمند می‌تواند در چنین شرایطی مشکلات روزمرۀ تأمین چنین کالاهای حساسی را حل و فصل کند، و در همان حال پروژه‌های مهم و زیربنایی بخش بالادستی و حفظ و افزایش سطح تولید را نیز پیگیری و راهبری نماید. بنابراین دست و پنجه نرم کردن با مشکلی بنام بنزین در کنار مشکلاتی که مذکور افتاد، روند پروژه‌های عمدۀ تولیدی را کندتر نموده و در میان مدت درآمدهای کشور را به خطر می‌اندازد.

به عنوان مثال گفته می‌شود در شرکت ملی صنایع پتروشیمی طرحی تهیه شده است که در صورت بروز شرایط اضطراری بتوان خط تولیدات برخی از واحدهای پتروشیمی را تغییر داد و آنها را در سرویس تولید بنزین قرار داد و احتمالاً طرح‌های ویژۀ دیگری هم تهیه شده یا در دست تهیه است. اما در هر حال همین تلاش‌ها بخشی از وقت و توان سازمان و مدیران را فرسایش می‌دهد.

از منظری دیگر نیز می‌توان به موضوع نگریست. در حال حاضر با توجه به بحران اقتصادی جهان، عرضۀ مازاد بنزین در بازار جهانی وجود دارد و با عبور از فصل تابستان این مازاد عرضه بیشتر نیز خواهد شد. فصل تابستان هم فصل رانندگی و سفرهای جاده‌ای خصوصاً در ایالات متحده به عنوان بزرگترین مصرف کننده بنزین جهان است، و هم فصل نگرانی از طوفان‌های موسمی که می‌تواند موجب توقف فعالیت تأسیسات نفتی شود و این نگرانی به نوبۀ خود انتظاراتی را به‌وجود می‌آورد که موجب افزایش تقاضای ذخیره‌سازی برای نفت و فرآورده‌های نفتی می‌شود. بنابراین با پایان تابستان تقاضای بنزین کاهش خواهد یافت و همان‌گونه که اشاره شد مازاد عرضۀ بنزین فزونی خواهد گرفت، در چنین شرایطی ممکن است برخی از دارندگان بنزین حاضر به از دست دادن بازار مهمی مانند ایران نباشند و در جهت منافع خود از منویات ایالات متحده، به‌صورت کامل تبعیت نکنند و حاضر باشند که بنزین را مع‌الواسطه به ایران بفروشند. در این صورت امکان تأمین بنزین برای ایران وجود خواهد داشت اما طبیعی است که محدودیت‌ها و روش‌های غیر مستقیم برای تأمین بنزین موجب افزایش هزینه‌ها خواهد شد. برخی از اهل فن این افزایش را بین 30 تا 40 درصد پیش‌بینی می‌کنند. همین افزایش در هزینه‌های ارزی کشور نیز ممکن است ازجمله هدف‌های تصویب کنندگان طرح تحریم بنزین بوده باشد.

در هرحال امروز و خصوصاً در مقولۀ بنزین شاهد این واقعیت هستیم که بی‌مبالاتی در مصرف انرژی در شرایطی حتی می‌تواند به یک عامل تهدید برای امنیت ملی تبدیل شود ولذا موضوع مدیریت و کنترل مصرف انرژی، علاوه‌بر سایر جنبه‌های اقتصادی و زیست‌محیطی، جنبه سیاسی-امنیتی هم به خود می‌گیرد. تجربۀ سهمیه‌بندی، افزایش قیمت و دوگانه کردن قیمت بنزین، شاید امروز به روشنی این درس را برای ما در بر داشته باشد که تنها با ابزار قیمتی نمی‌توان مسأله را حل کرد، راه حل نهایی، اصلاح الگوی حمل و نقل و نیز الگوی مصرف بنزین و رسیدن به استانداردهای بین‌المللی در بازدهی خودروها و دیگر اقدامات اساسی است. و البته اصلاح الگوی مصرف سوخت و انرژی در کشورنباید به مسألۀ بنزین محدود شود. امروز بنزین پتانسیل تبدیل شدن به یک تهدید را پیدا کرده است اما با ادامۀ این روند، فردا ممکن است علاوه بر بنزین، یکی دیگر از حامل‌های انرژی و یا فرآورده‌های نفتی نیز این پتانسیل را پیدا کنند. این موضوعی است که به یقین از چشم تصمیم‌سازان زمینۀ انرژی کشور دور نخواهد ماند.

هیچ نظری موجود نیست: