هزاران سال قدمت تاریخی نشتیفان و تمدن کهن آن

هزاران سال قدمت تاریخی نشتیفان و تمدن کهن آن

۱۳۸۷ بهمن ۲۸, دوشنبه

عوامفريبي وبولوف هاي تكراري آخوندها


سناريويي كه سي سال است تكرار و شگرد عوامفريبي آخوند جماعت است مثلْا چندين سال قبل من در منزل يكي از همدانشگاهيانم كه شاغل شركت نفت بود دعوت بودم كه ميگفت متخصصين آمريكايي تحت نام شركت ايتاليايي مشغول خاموش كردن چاههاي نفت هستند و اين چند روزه من زياد گرفتار بودم كه ناگهان ساعت 14 در اخبار اعلام گرديد متخصصان ايراني با تلاش شبانه روزي موفق شدند حريق چاهها ي نفت را مهار نمايند
كه من ودوستم چقدر از اين دكانداران دين فروش و سرتا پا دروغ و اين ملت شريف وساده در شگفت شديم اما چند دهه از آن ماجرا گذشته و اين سناريو سالها تكرار ميگردد.


هر ايراني از شنيدن پيشرفت‌هاي علمي و تكنولوژيك كشور خوشحال خواهد شد، حتي اگر چندان متوجه نشود كه هر پيشرفتي با چه هزينه‌اي به دست آمده و يا هر پيشرفت چه تاثير مثبتي در ساير زمينه‌هاي علمي و اقتصادي كشور دارد. با وجود اين خوشحالي بد نيست كه تجربيات تاريخي ديگران را هم مرور كنيم، بلكه عبرت‌هاي موجود در آنها از چشم ما پنهان نماند.

عباس عبدي در يادداشتي در «اعتماد ملي» مي‌نويسد:‌ هنگامي كه در تابستان سال 1945، ايالا‌ت‌متحده اولين بمب اتمي را بر فراز شهرهاي ژاپن منفجر كرد، حيرت جهانيان را برانگيخت، اما در اين ميان يك نفر بيش از ديگران ترسيد و عزم خود را براي الگوبرداري از آن جزم كرد و اين كسي نبود جز ژوزف استالين رهبر حزب كمونيست اتحاد جماهير شوروي. او كه چند ماه پيش از اين انفجار توانسته بود در كنفرانس‌هاي تهران، يالتا و پتسدام نظام دوقطبي جهان پس از جنگ را با يك قطب روس آن پايه‌ريزي كند و مشروعيت بخشد، و بر اين اساس هم خواب‌هاي خوشي براي اروپا و جهان ديده بود، احساس كرد كه با وجود انحصار اين سلا‌ح نزد آمريكايي‌ها هيچ‌يك از اين خواب‌ها به خوشي تعبير نخواهد شد، سهل است كه بايد دور بسياري از آرزوهاي خود را نيز خط بكشد. به همين دليل و علي‌رغم خسارات بسيار عظيمي كه در طول جنگ با آلمان متحمل شده بود، بلا‌فاصله دست به‌كار شد تا بمب اتم را بسازد و اينچنين بود كه در كمتر از چهار سال و نيم بعد اولين بمب اتم شوروي نيز منفجر شد و جهان دو قطبي به معناي واقعي وارد دوران توازن وحشت گرديد و به‌دليل اعتماد به دستيابي به چنين سلا‌حي بود كه قضيه برلين نيز از سوي استالين پيش آمد و به دو قسمت شرقي و غربي تقسيم و جهان وارد جنگ سرد شد. ‌

اين پيشرفت اولين پاتك كمونيست‌ها به غرب بود تا نشان دهند كه به لحاظ علمي عقب‌تر از امپرياليسم نيستند، اما تك و حمله بعدي نيز در راه بود تا جلوتر بودن خود را به رخ جهانيان و مردم شوروي بكشند، و اين هنگامي بود كه يوري گاگارين روسي قبل از غربي‌ها در آوريل 1961 وارد فضا شد و زمين را دور زد، در نتيجه جهان غرب و ايالا‌ت‌متحده در بهت و حيرت بيشتري فرو رفتند. در ادامه نيز روس‌ها در مسابقه تسليحاتي و تكنولوژيك رقابت طاقت‌فرسايي را پيش گرفتند، تا اينكه با موشك‌هاي اس‌اس 20 و قاره‌پيما و چندكلا‌هكي خود كه به هزاران فروند بالغ مي‌شد، تمام نقاط حساس غرب را نشانه گرفته بودند، اما يك جاي شوروي مي‌لنگيد و از همان جا هم ضربه خورد. ‌

همه مي‌دانند كه در سالگردهاي انقلا‌ب كمونيستي اكتبر 1917، مقامات شوروي رژه بسيار مفصلي برگزار مي‌كردند، اين رژه در ميدان عظيم كرملين بود و ارتش سرخ با تجهيزات خود رژه مي‌رفت. اولين گروه سربازان پياده نظام با كلا‌شينكف بودند، در مرحله بعد نيروهاي صاحب تيربار و سپس خمپاره و توپ و موشك و... در پايان نيز موشك‌هاي عظيم قاره‌پيمايي قرار داشت كه هر يك از آنها براي كشتن چند ميليون نفر كفايت مي‌كرد و حتي ظاهر آنها نيز وحشت‌انگيز بود، رژيم شوروي به اين سلا‌ح‌ها در ابعاد گسترده مجهز بود، اما پس از اين موشك‌هاي غول‌پيكر، يك خودروي كوچكي مي‌آمد كه پيرمردي عينكي در آن نشسته بود و يك دفتر و دستك هم جلويش بود. اگر مي‌پرسيدند اين ديگر چيست؟ پاسخ داده مي‌شد، اين سلا‌حي مخرب‌تر از موشك‌هاي اتمي اس‌اس‌20 است اين نظام بوروكراتيك و اداري فاسد و ناكارآمد اتحاد جماهير شوروي است. اين نظامي بود كه آن دستاوردها را ايجاد كرده بود، اما خطر خودش براي مردم شوروي بيشتر از آن موشك‌ها بود. ‌

هنگامي كه گورباچف بر سر كار آمد، براي اينكه وضعيت به غايت عقب‌مانده كشور را نشان دهد، روي صفحه تلويزيون ظاهر شد و دو عدد پاك‌كن كه يكي آلماني بود و ديگر روسي را روي سياهي مداد كاغذ كشيد، معلوم شد، پاك‌كن روسي جز سياه‌تر كردن كاري نمي‌كند و پاك‌كن آلماني سياهي مداد را به خوبي زايل مي‌كند. نتيجه گرفته شد كه دانش‌آموز روس با موشك اس‌اس‌20 نمي‌تواند دفترچه خود را پاك كند و نيازمند پاك‌كن آلماني است، چيزي كه روس‌ها از ساختن آن عاجز بودند. چرا؟ چون با توليد پاك‌كن خوب نمي‌توانستند رژه بروند، اما روزي كه اين رژيم سقوط كرد، يكي از مشكلا‌تش نداشتن بودجه براي برچيدن و نابود كردن موشك‌هاي غول‌پيكر و فوق مدرن و قاره‌پيماي اس‌اس20 و امثالهم بود و اين موشك‌ها وبال گردن مردم شده بود. قاچاق مواد اتمي اين موشك‌ها در روسيه نيز داستان مفصلي است كه بسيار شنيدني است. ‌

نظامي كه مي‌توانست به كره ماه برود، قادر نبود فساد اداري و دستگاه بوروكراتيك خود را اصلا‌ح كند؛ قادر نبود رضايتي پايدار در مردمش ايجاد كند و نيز قادر نبود پاك‌كني با كيفيت مناسب براي دانش‌آموزانش توليد و عرضه نمايد و اينچنين بود كه با بن‌بست مواجه شد. ‌

پيشرفت اجتماعي كليت تجزيه‌ناپذيري است كه بايد همه وجوه جامعه را دربرگيرد، شايد بتوان از طريق تزريق هورمون، بخش‌هايي را به صورت موضعي و موقتي تقويت كرد، اما عدم توازن در كليت مجموعه، خطراتش بعضا بيشتر از عدم پيشرفت است. پس بهتر است به جاي تبليغات قدري تأمل كنيم، شايد تجربه ديگران را تكرار نكنيم. رقابت با غرب از خلا‌ل مسابقه تكنولوژيك مضحك مي‌نمايد. اين رقابت در عرصه‌هاي ديگر امكان‌پذير است و نبايد براي فرار از آن عرصه‌ها رو به سوي مسابقه تكنولوژيك آورد كه سرنوشت ناخوشايندي را براي رقابت‌كننده رقم خواهد زد. ‌

هیچ نظری موجود نیست: