هزاران سال قدمت تاریخی نشتیفان و تمدن کهن آن

هزاران سال قدمت تاریخی نشتیفان و تمدن کهن آن

۱۳۸۷ اسفند ۱, پنجشنبه

تاج محل؛ بناى یادبود عشق



رابیند رانات تاگور، شاعر و اندیشمند بنگالی هند تاج محل را "قطره اشکی بر رخسار تاریخ" نامیده بود. همسر یک افسر بریتانیایی در قرن نوزدهم میلادی نوشته بود: "اگر قرار است برای من هم تاج محلی دیگر بسازند، حاضرم فردا بمیرم".
"ادوین آرنولد"، شاعر انگلیسی، در توصیف تاج محل می نویسد: "این ساختمان به مانند دیگر بناها، صرفا یک کار معماری نیست، بلکه روی سنگ های زنده آن اشتیاق و علاقه شدید عاشقانه یک امپراتور حک شده است." و جهانیان تاج محل را به عنوان یکی از هفت عجایب دنیا شناخته اند.

داستان بنای این مجموعه عمارات مجلل که در وسط آن گنبد تاج محل چون نگینی می درخشد، بر ارزش تاریخی این شاهکار هنری افزوده است. تاج محل، در واقع، باشکوه ترین هدیه یک شاه به همسر از دست رفته اش است و پایه های آن بر عشق وافر شاه جهان گورکانی به ممتاز محل ایرانی تبار استوار است.
شاید اگر در سال ١٦٠٧ میلادی شاهزاده خرم، که بعدا با نام شاه جهان شناخته شد، ارجمند بانو بیگم را، که بعدا به ممتاز محل ملقب شد، نمی دید، امروز از تاج محل خبری نبود.
بانویی ایرانی؛ شهبانوی گورکانی
ارجمند بانو دختر یکی از اشراف ایرانی با نام عبدالحسن آصف خان و متولد شهر آگرای هند بود. "نور جهان"، عمه ارجمند بانو همسر محبوب جهانگیر، پدر شهزاده خرم و شاه گورکانی وقت بود که در سیاست و دولتداری هم نقش بارزی داشت.
شاهزاده خرم که در آتش عشق ارجمند بانو می سوخت، بنا به ضوابط سلطنتی با دو زن دیگر ازدواج کرد که اولی از بستگان دربار صفوی ایران بود. خرم پس از پنج سال انتظار به وصلت ارجمند بانو رسید.
او پس از مراسم عروسی اعلام کرد که عروس تازه از سایر زنان دربار برتر و "ممتاز محل" است. ازآن به بعد ارجمند بانو با همین نام و پسوند "بیگم" خطاب می شد. به نوشته یک تاریخ نگار دربار گورکانی هند که با نام "قزوینی" از او یاد می شود، پیوند شاهزاده با دو همسر دیگرش تنها حکم زناشویی معمولی را داشت و "خرم" هیچ زن دیگری را شایسته محبت و شیفتگی ای که نثار ممتاز محل می کرد، نمى دانست.
سال ١٦٢٨ شاهزاده خرم بر تخت طاووس هند نشست و به "شاه جهان" ملقب شد. ممتاز محل نمى خواست به مانند عمه قدرتمندش در امور اداری و سیاسی دستی داشته باشد. در عوض فهرست نام های زنان بیوه و کودکان یتیم را ترتیب می داد و از شوهرش می خواست که به نیازهای آنها رسیدگی کند و برای خانواده های بینوا نفقه تعیین می کرد. او نیز مانند شاه جهان به هنر معماری علاقه داشت و در ساماندهی یک باغ کرانه رود یامونا در شهر آگرا، جایی که سرانجام محل آخرت او شد، نقش داشت.
از ١٣ فرزندی که ممتاز محل به دنیا آورد، هفت تن زنده ماندند و بزرگ شدند. ممتاز محل در سال ١٦٣١ میلادی هم که شاه جهان را در یک سفر جنگی به شهر برهان پور همراهی می کرد، باردار بود و پس از وضع حمل شدیدا بیمار شد. او در حالی که در بستر مرگ خوابیده بود، به شاه جهان چهار وصیت کرد که یکی از آنها ساختن آرامگاهی بی همتا برای او بود.
سوگ سوزان وسازنده
به نوشته تاریخ نگاران، شاه جهان در پی درگذشت محبوب ترین همراه زندگی اش خلعت شاهانه اش را به عبای سفید عوض کرد و یک سال سوگوار بود. شاهی که قبلا برای توسعه دامنه سلطنتش خون فراوانی ریخته بود، گوشه نشین شد و برای مدتی دخترش جهان آرا به امور دولتداری پرداخت. روایت حاکی است ک موهای سیاه شاه جهان طی یکی دو ماه سوگواری سفید شد.
شاه جهان، تا از چنگ رخوت رها شد، در اجرای وصیت ممتاز محل بهترین معماران و خوشنویسان را از سراسر هند و بیرون از آن فرا خواند تا بنای یادبود محبوب ازدست رفته اش را در شهر آگرا، پایتخت امپراتوری گورکانی، بسازند.
تاریخ نگاران آن دوران، از این بنای یادبود با نام "روضه ممتاز محل" یاد کرده اند و برخی بر این نظراند که "تاج محل" مخفف "ممتاز محل" است. "پیتر ماندی"، جهانگرد اروپایی سده ١٧ میلادی نیز در نوشته هایش از "تاجِ محل، ملکه دربار گورکانی" نام می برد.
خود شاه جهان هم که سال ها بعد، به دست پسرش اورنگزیب شکست خورد و مدتی در زندان لعل قلعه به سر برد، پس از درگذشت کنار ممتاز محل زیر گنبد تاج محل به خاک سپرده شد.
نقش ایرانیان در بنای تاج محل
نام دقیق معمار اصلی تاج محل از معماهایی است که هنوز نشکافته اند. اما در نوشته های تاریخ نگاران دربار گورکانی نام سی و هفت معمار آمده است که در طرح ریزی و ساختمان بناهای سلطنتی آن دوران سهم داشته اند.
گمان غالب بر این است که مجتمع تاج محل بیشتر از یک معمار داشته است و به احتمال زیاد گروهی از معماران در طراحی آن دست داشته اند. "اسماعیل افندی" یا "اسماعیل خان" ایرانی تبار که در دربار عثمانی کار می کرد، مکرمت خان و عبد الکریم مامور خان از شیراز و استاد احمد لاهوری، مهندس و اخترشناس ایرانی تبار متولد لاهور. بنا به یک دستنویس بازمانده از سده ١٧ میلادی، سرمعمار تاج محل و لعل قلعه (قلعه سرخ) دهلی همین استاد احمد لاهوری بوده است.
به گفته تاریخدان آمریکایی "میلو بیچ"، در این مورد می توان تنها گمانه زنی کرد که معمار اصلی تاج محل چه کسی بوده، اما این نکته روشن است که خود شاه جهان به هنر معماری علاقه داشت ولابد در طراحی تاج محل نیز دستکم نقش یک رایزن را داشته است.
یک نام دیگر هم هست که در ارتباط آن با ساختمان تاج محل شکی نیست: عبدالحق شیرازی که سال ١٦٠٩ از شیراز به هند مهاجرت کرد و به خاطر استعداد فوق العاده اش در هنر خوش نویسی از سوی شاه جهان به "امانت خان" ملقب شد.
به احتمال قریب به یقین، تمام خطاطی های روی در و دیوار های تاج محل به امانت خان واگذار شده بود، چون تنها نام اوست که به شکل "امانت خان الشیرازی" زیر یکی از خطاطی ها در ایوان جنوبی تاج محل حک شده است. امضای او حاکی از مقام بلند امانت خان در دربار گورکانیان نیز هست.
"گیوین هامبلی"، نویسنده کتاب "شهرهای هندوستان گورکانی"، می نویسد که ریشه های ایرانی تاج محل، نخستین و پایدار ترین برداشتی خواهد بود که یک دانش پژوه رشته معماری اسلامی با دیدن این بنای یادبود حاصل می کند. به نظر او، تاج محل یک نمونه از معماری صفوی است و در واقع، نمایانگر حد اعلای نبوغ ایرانی در هنر معماری در خاک هند است.
هامبلی با استناد به سخنان "هرمان گوتز"، کارشناس تاریخ هنر، می افزاید: "تاج محل از بهترین نمونه های معماری است که با ذوق و سلیقه صفوی انجام شده است ... در تاج محل موارد معدود انحراف از ارتدکسی هنری صفوی را می توان مشاهده کرد که شامل "چتری های راجپوتِ" پیرامون گنبد و تفاوت هایی در تناسب میان گنبد و پایه آن می شود. گلدسته ها هم که احتمالا با الهام از آرامگاه "محمود خلجی" در "ماندو" ساخته شده اند، اندکی متفاوت اند. از غرایب روزگار است که که یکی از "عجایب جهان" که کمترین ارتباط را با هنر گورکانی (مغولی) دارد، به نمونه کلاسیک و نماد تمدن گورکانی تبدیل شده است."
منبع: جدید آنلاین

هیچ نظری موجود نیست: