بسم الله الرحمن الر حیم
من اصولا خیلی آدم وطن پرستی نیستم که هیچ ، فکر هم می کنم تمام ارزش یک قطعه خاک و زمین ، چه یک سانتی متر مربع و چه یک میلیون و ششصد و چهل و هشت هزار کیلومتر مربع ، به آدم هایی است که روی اون زمین زندگی می کنن یا مردن و زیر اون خاک دفن شدن .
اما وقتی یک کارگر خوب افغانی(شمس الله ) ، که چند مدتی توی خونه ی ما کار می کرد ، سر میز ناهار داد سخن داد و از تاریخ افغانستان گفت واز افتخارات آن کشور ( البته تا اینجاش خیلی هم خوب بود و من هم برای او خوشحال بودم ) وگفت که همین مشهد هم جزیی از افغانستان بوده ، یک مرتبه لقمه توی گلویم گیر کرد و انگار یکی یک کارد کرد توی سینه ام . اون موقع به حرمت میهمان هم سفره ام ، چیزی نگفتم . راستش هیچ وقت ، هیچی بهش نگفتم ، فقط یک روزی سر یکی از کلاس هام ، تعریف کردم !!
یکی دوهفته است ، آقای ناطق نوری ، همان که روزی به خاتمی رأی ندادم و به او دادم ، اما کم آوردیم و رییس جمهور نشد ، آتیش به پا کرده و گفته بحرین ، زمان شاه استان چهاردهم ایران بوده .
حرفی نیست که الان بیش از ۹۹ درصد ملت نمی دانند ، استان چهاردهم ایران کجاست !!
حرفی نیست که چرا وزرا و وکلائی که دائم مصاحبه می کنند و آمار می دهند و می گویند مثلا زمان شاه ، ۵۰ هزار تا دانشجو داشتیم و حالا ۵ میلیون تا داریم یا زمان شاه صد هزار تا تلفن داشتیم ، حالا ۳۸ میلیون تا داریم ، یکیشان نمی آید بگوید زمان شاه ۱۴ تا استان داشتیم ، حالا ۳۰ تا داریم !! ( فکر کنم این زیاد شدن استان ها ، یک اشکال مشکالی داره که تا حالا ، پز و قمپز افزایش همه چیز را دادن الا این یکی را !! )
حرفی نیست که چرا از میون همه ی کارگزاران رسمی نظام ، یک آدم غیر رسمی ، چنین حرفی زده و چنین آتیشی به پا کرده ؟!!
حرفی نیست که چرا ایرانی جماعت ، انقدر بی غیرت شده که تا نه بدتر جای زن و دخترشم تو فرودگاه دوبی میگردن ، بازم آن بنجل آباد رو رها نمی کنه ؟!!
حرفی نیست که برادران محترم بدوی سعودی ( یه دفعه نوشتم موش خور ، ریختن سرم !! ) تمام عقده های عجم نبودنشان را سر حاجی های ایرانی درمیارن و مسئولین باغیرت ما ساکت می مانند و حتی یکی از علمای عظام به حج رفتن ایرانی را حداقل برای چند سال تحریم نمی کنه !!
حرفی نیست که برادران محترم بدوی … نشسته ی اونور آب !! زیر بیرق امریکا و انگلیس ، لباس آدم پوشیدن و هر سالی چند تا قطعنامه از خودشون ساطع می کنن که این تنبان بزرگ و کوچک و ابوموسی مال اوناست !!
حرفی نیست که تحفه ی ( معجزه ی ) هزاره ی سوم ما هم میره توی خیمه ی همین بدوی ها و زیر تابلوی ” خلیج عربی ” می شینه !!
حرفی نیست که نمیذارن و نمیشه که ما توی دعواهای دادگاه لاهه به اندازه ی دوقرون از یه ” کیس ” ببریم !!
حرفی نیست که همه ی وطن پرستان، صبح تا شب میریزن سر وزرای خارجه ی سابق و لاحق ما که چرا عرضه نداشتن و ندارن که توی سهم بندی دریای خزر که قانونا ، شرعا، عرفا ، زمینا ، آسمانا ، شمالا ، جنوبا ، شرقا ، غربا ، مرکزا و تاریخا ، نصفش یعنی ۵۰ درصدش مال ماست ، به ۱۳ درصد و ۱۱ درصد راضی شدن !!
حرفی نیست که هیچ کس صداش درنمیاد که چرا مسئولان ابله و بی عرضه و بی لیاقت آن زمان، با آن همه لشکر و توپ و تانک و فانتوم ، استان چهاردهمشان را دودستی ریختن وسط دریا !!
حرفی نیست که چین مائوئیست ، همین هفت هشت سال پیش ، محکم وایساد و بعد از ۹۹ سال ، هنگ کنگ را از انگلیس فلان فلان شده پس گرفت و یک لگد هم زد دم … بریتانیای کبیر و هرّی !!
حرفی نیست که رزمنده ی ایرانی نشون داد که اگر صدام ، قرارداد ۱۹۷۵ الجزایر را امسال پاره کنه ، به ده سال نرسیده به … خوردن می افته و مجبور میشه خودش دوباره به چسبوندش به هم !!
حرف اینه که چرا این همه حزب و دارو دسته و گروه و جماعت و جمعیت و انجمن داخل و خارج نشین ، همه ریختن سر ناطق نوری که چار تا کلمه ذکر مصیبت و یاد ایام کردی و گفتی بحرین مال ما بوده !!
حرف اینه که چرا از منظر وطن پرستان دموکرات آزادی خواه حقوق بشری طرفدار آزادی بیان وآزادی قلم امروز که هر نوع مرده باد و زنده بادی را هم از جنس ابراز عقیده می دانند و آزاد می شمارند ، گفتن یک جمله که فلان منطقه در شمال ، یا شرق ، یا غرب ، یا جنوب کشور ، روزی مال ما بوده هم جرم حساب میشه ؟!!
حرف اینه که حضرات وطن پرست و دموکرات ، میگن مردم استان چهاردهم ایران ، در فلان سال در یک رفراندوم دمکراتیک با نظارت سازمان علل !! انتخاب کردن که مستقل باشن و یک کشور بشن !! ولی هیچ کس نمی پرسه اگر یک همچو کاری درست و دموکراتیک و رفراندوم پذیر است ، چرا چین با هنگ کنگ نکرد ؟ !! و چرا انگلیس با ایرلند شمالی ، کانادا با کبک ، آمریکا با پورتوریکو ، انگلیس با جزایر فالکلند ، روسیه با چچن و … نمی کنند ؟ !!
حرف اینه که چرا این دموکرات های رفراندوم چی ، ساز را از دهن گشادش می زنن ؟!! چرا از سیزده تا استان دیگه ی ایران رفراندوم نکردن که آیا بحرین از کشور شما جدا بشه یا جزئی ، استانی از ایران باقی بمونه ؟!!
جل الخالق !! حرف ناطق نوری ، در دل هر ایرانی وطن پرستی آتیش به پا کرده ( کاری هم ندارم که ناطق نوری چیکاره بیده یا از جانب کی و به چه منظوری این حرف را زده ) ، اما هی هی هی هی هی !! ما کجا و چین کجا ؟!! هنگ کنگ کجا و بحرین کجا ؟!! همین طوری و الکی یادم افتاده به حرف آندره گرومیکو وزیر خارجه ی چندین و چند ساله ی شوروی که به معاون جوان وزارت خارجه ی یک کشوری که نصف سن و سال او را هم نداشت وسر میز ملاقات و مذاکره در مسکو الدورم قلدورم کرده بود ، موقع خداحافظی گفته بود : …نوه ی من ،هم سن وسال شماست و تمبر جمع می کنه ، شما هم براش تمبر بفرستین …!!
من قد این حرفا نیستم !! اگه بودم ، به مسئولین مملکت ، هشدار می دادم که چرت بزنیم ، معلوم نیست سر ابوموسی و تنبانمان !! چه می آیدها ؟!!
خدایا خودت رحم کن !!
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر